مدیریت غلط بورس به افزایش بی اعتمادی دامن زده/بخش زیادی از امید به سرمایه گذاری های خرد در این بازار دود شده و به هوا رفته است!
استاد اقتصاد دانشگاه سمنان گفت: در حال حاضر شاهد تداوم ترس ناشی از زیانهایی هستیم که از دو سه سال گذشته تا کنون در مردم ایجاد شده است به این خاطر مردم تمایل چندانی برای سرمایه گذاری در بورس ندارند. ضمن اینکه وعده های حمایتی دولت در بورس محقق نشده وحتی اگر به صورت مقطعی برخی از وعده ها محقق گردد در کوتاه مدت نمی تواند اثرگذار باشد چرا که برای بازسازی اعتماد مردم بورس و اقتصاد باید چند سال به درستی مدیریت شوند تا شاهد برقراری اعتماد نسبی مردم به مدیران بورس و مدیران اقتصادی کشور باشیم.
گروه بورس و بازارهای مالی پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، رحمان سعادت اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه سمنان در گفت وگو با رادار اقتصاد دلایل عدم اعتماد مردم به بورس و مدیریت غلط بورس را در دامن زدن به افزایش بی اعتمادی به بورس ایران خاطر نشان شد و گفت: بازار سرمایه و بورس ایران از دو سه سال گذشته تا کنون اتفاقات زیادی به خود دیده که بیشتر آنها به زیان سرمایه داران و سهامداران خرد بوده است. اتفاقات دو سال گذشته در دولت آقای روحانی را نمی توان بر تداوم وضعیت کنونی بی تاثیر دانست چرا که بخش زیادی از امید به سرمایه گذاری های خرد در این بازار دود شد و به هوا رفت.
وی در این باره خاطر نشان کرد: رشدهای کاذبی که در بورس به صورت تصنعی ایجاد می شود در هر دولتی اعم از این دولت یا دولت قبلی، مهمترین فاکتوراعتماد زدایی است چرا که سرمایه های مردم را نابود می کند. هنگامی که دولت قبل سهام های بنجل خود را با قیمات های گزاف به مردم فروخت باید به فکر این روزها و ریزش هایی می بود که درآینده نه چندان دور بازار و کل اقتصاد و حتی سرمایه اعتماد اجتماعی را تحت الشعاع خود قرار می داد.
عضو هیئت علمی دانشگاه سمنان در این باره تصریح کرد: در حال حاضر شاهد تداوم ترس ناشی از زیانهایی هستیم که از دو سه سال گذشته تا کنون در مردم ایجاد شده است به این خاطر مردم تمایل چندانی برای سرمایه گذاری در بورس ندارند. ضمن اینکه وعده های حمایتی دولت در بورس محقق نشده وحتی اگر به صورت مقطعی برخی از وعده ها محقق گردد در کوتاه مدت نمی تواند اثرگذار باشد چرا که برای بازسازی اعتماد مردم بورس و اقتصاد باید چند سال به درستی مدیریت شوند تا شاهد برقراری اعتماد نسبی مردم به مدیران بورس و مدیران اقتصادی کشور باشیم.
وی درخصوص سایر دلایل بی اعتمادی مردم وئ ریزش های اخیر بورس گفت: دولت در چند ماه اخیر به دلیل درگیری حل مسائل برجامی و هسته ای فرصت چندانی برای تحقق وعده های بورسی خود و بازنگری در مسیر مدیریت قبلی بورس نداشته است. از سوی دیگر درگیری دولت در مسائل اقتصاد داخلی مثل اصلاح قیمت ها، حذف ارز ترجیحی یا سامان بخشی یارانه ها، توزیع گندم و آرد دولتی و کارتخوان کردن نانوایی های کشور به عنوان یک طرح ملی بخش مهمی از انرژی دولت را صرف رتق و فتق این قضایا کرده است.
رحمان سعادت در این باره توضیح داد: قطعا اصلاح قیمت ها و تبعات ناشی از این مسائل باعث شد دولت تهی از انرژی لازم برای رسیدگی به سایر عرصه های اقتصادی و مسائل مهم بورس و بازار سرمایه شود.به هر حال دولت یا توان و انرژی برای مدیریت و رسیدگی به این محورها را نداشته یا در این موارد غفلت کرده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه سمنان بورس را موتور محرک اقتصاد نامید و با درخواستی از دولت گفت: امیدواریم دولت در تنظیم بودجه سال ۱۴۰۲ بورس را مورد حمایت قرار دهد چرا که منافع پنجاه میلیون نفر وابسته به رشد بورس است. این موضوع بدین جهت حائز اهمیت است چرا که بورس، موتور متحرک اقتصاد است و عموما باید در سال دوم فعالیت دولت با بررسی شاخص های بورسی و اقتصادی، از عملکرد دولت ارزیابی داشته باشیم.
وی در این باره خاطر نشان کرد: با توجه به اینکه عموما بخش قابل توجهی از فعالیت های اقتصادی دولت جدید در سال اول تابع دولت قبلی است و دولت جدید به دنیال مهار تبعات سیاست های قبلی است که به زعم خود تورم زاست، به نظر می رسد بعد از اصلاح قیمت ها و تنظیمات لازم در ساماندهی و اصلاح سیستم مالیاتی دولت باید سر و سامانی حسابی به حوزه مالی و پولی بدهد.
رحمان سعادت با مهم خواندن توجه دولت به بازار سرمایه در راستای فرار سرمایه ها به سمت بازارهای سوداگری خاطر نشان کرد: هر گونه غفلت مدیران دولتی از هدایت سرمایه ها به بورس و بازسازی اعتماد مردمی به سرمایه گذاری در این بازار، به معنای باز کردن راه برای هدایت سرمایه ها به سمت بازارهای دلالی و سوداگری مثل ارز ، سکه ، طلا و افزایش تقاضا برای خرید ماشین و انبار کردن خودرو به عنوان کالای سرمایه ای است.
وی در پایان گفت و گو خاطر نشان کرد: مدیریت بورس و بازار سرمایه و عدم غفلت دولت از این بازار نباید به اشتباه حضور دستوری و تکرار رفتارهای غلط دولت استنباط شود، بلکه تدوین سیاستها و ایجاد بالاترین رده از شفافیت در بورس و عدم توزیع رانت اطلاعاتی در بورس بهترین کمک به این بازار و راهبردی پیش برنده برای برد برد در این بازار به شمار می رود.
بیاعتمادی رسانه را به بحران میرساند
کارشناس مدیریت رسانه گفت: اگر رسانهای نتواند اعتماد عمومی را جلب کند در خلأ و در آستانه بحران قرار میگیرد و یا بیدرنگ از اعتبار ساقط میشود.
به گزارش خبرنگار ایکنا؛ چهارمین وبینار هفته سواد رسانهای با عنوان «چگونگی شکلگیری مقوله اعتماد اجتماعی در مواجهه با رسانه» شب گذشته ۵ آبان با سخنرانی علیاصغر فاریابی، کارشناس مدیریت رسانه برگزار شد.
فاریابی در این وبینار به اعتماد اجتماعی در حوزه رسانههای جمعی اشاره کرد و گفت: اعتماد رسانهای امری تاریخی و سرمایه اجتماعی است و در حال حاضر با تعدد رسانهها، تکثر اطلاعات و اقتصاد توجه مواجه هستیم، در حالی که اعتماد اجتماعی با ساختار درونی، ذهنی و پدیدههای عینی به وجود میآید؛ بنابراین رسانهها باید اعتماد اجتماعی را بیش از پیش مورد توجه قرار دهند.
وی ادامه داد: در حوزه توجه و جلب اعتماد رسانهای، نباید غیبت ذهنی رخ دهد. منظور آن است که به هنگام سقوط ارزشی رسانه، انسانها در کنار رسانه به جای «گوش دادن» به «شنیدن» میپردازند.
فاریابی درباره تعریف اعتماد اجتماعی گفت: اعتماد یک واژه چندساحتی است و در رابطه با آن عنصر پیشبینی پذیر بودن، تعاملپذیری و تعمیمپذیری در گذشته و آینده مطرح است. کرک وال و همکارانش معتقدند اعتماد، انتساب حسن ظن و اطمینان درونی خویشتن به دیگران است. اعتماد هرچه ریسکش بیشتر باشد، کاهش خواهد یافت و هرچه جامعه اخلاقیتر باشد اعتماد بیشتر میشود؛ بنابراین هرچه جامعه بزرگتر میشود اعتماد اجتماعی سختتر و چالشهای آن بیشتر میشود.
وی به اشاره به ساحات اعتماد بیان کرد: اعتماد از منظر آسیبهای اجتماعی تمایل پذیرش آسیبپذیری فرد نسبت به دیگران است که رفتار آن در کنترل او نیست. اعتماد از منظر جامعهشناختی گیدنز معتقد است؛ اعتماد امنیت هستیشناسانه است یعنی در ارتباطات انسانی و مدنیت رکن اصلی، اعتماد است. از نگاه روانکاوی اعتماد نماد اجتماعی است. در واقع اعتماد نوعی فرافکن است و اعتماد از فرد به فرد یا فرد به سازمان، از فضای ذهنی خود گواهی میدهد بنابراین اعتماد به گذشته فرد برمیگردد مانند اتفاقی که در بورس رخ داد. از نگاه سرمایه اجتماعی، اعتماد عنصر جدانشدنی از سرمایه است و انسجام اجتماعی را رونق میدهد. از باب سیاست در باب جنگ نرم بحث شده است که فقدان اعتماد منجر به بروز شایعه و تبلور امپریالیسم خبری میشود؛ اینجاست که اعتماد به رسانه داخلی کاهش مییابد، بازار شایعه رواج پیدا میکند و به حوادث اجتماعی جهت میدهد. در واقع اعتماد برخورد بین ذهن و عین جامعه است.
این کارشناس رسانه تصریح کرد: اعتماد از نگاه علم اقتصاد به این صورت است که بهرهوری و بازدهی جامعه را تضمین میکند. اینجا اعتماد یک کالای اجتماعی است که شرح توسعه اقتصادی بوده و البته خریدنی نیست. همچنین از نگاه علوم ارتباطی نیز تنها عامل بقای رسانهها، تابعی از اعتماد است، زیرا وقتی رسانه اعتماد را از دست میدهد در واقع وجود خود را از دست میدهد.
فاریابی با اشاره به گونهشناسی اعتماد اجتماعی گفت: در گونهشناسی اعتماد اجتماعی، اعتماد انتزاعی مربوط به نهادها و سازمانهای اجتماعی است، حتی نسبت به سایر مشاغل نیز در نظر بگیریم. در واقع این نوع اعتماد فردی نیست. ممکن است بیاعتمادی نسبت به یک شغل صورت گیرد. اعتماد اکتسابی گونه دیگری است که حاصل از تجربه زیسته بوده و فرد یاد میگیرد کجا اعتماد کند یا نکند. اعتماد بنیادین نیز اعتماد اولیه است که هر رسانهای به هنگام تولد صاحب اعتماد اولیه است و به تدریج ممکن است این اعتماد تقویت شود یا از دست برود.
وی ادامه داد: گونه دیگر اعتماد اجتماعی، اعتماد درونی است که میزان انسجام درونی در یک گروه است، هرچه همبستگی درونی گروه افزایش مییابد، مفهوم ایثار و اعتماد اجتماعی تقویت میشود. گونههای دیگر اعتماد اجتماعی نیز شامل اعتماد عاطفی، غیرشخصی و موقعیتی است. در واقع اعتماد عاطفی نیز براساس عاطفه و احساسات است مانند عشق میان دو زوج که ممکن است ریسک زیادی هم داشته باشد. اعتماد غیرشخصی اعتماد تعمیم یافته و فراشخصی است که با آن زندگی میکنیم. مثلاً وقتی کسی از چراغ قرمز عبور میکند به دیگران اعتماد میکند که آنها از چراغ قرمز عبور نمیکنند.
فاریابی در ادامه اصول اساسی اعتماد اجتماعی را مورد اشاره قرار داد و بیان کرد: اعتماد اجتماعی دارای اصول اساسی است که از جمله آنها میتوان به بازگشتناپذیری، تاریخیت، مرمتپذیری، نوسانپذیری، پویایی و چند ساحتی بودن آن اشاه کرد. اعتماد به سختی به دست میآید و اگر از دست برود بازگشتناپذیر است و تاریخیت اعتماد نیز متصل به گذشته است یعنی اعتماد در طول زمان به دست میآید و وابسته به حافظه فردی و جمعی است. همچنین اعتماد نیازمند مرمت و بازسازی است و اینطور نیست که بگوییم سرمایه اولیه را در رسانه داریم و دیگر خیالمان راحت باشد. از سوی دیگر اعتماد یک پدیده زنده بوده و در حرکت و نوسان است.
وی ادامه داد: رسانه در بستر جامعه معنا پیدا میکند. آنچه باعث اعتماد رسانه میشود بیطرفی، جلب و جذب صلاحیتها، دقت، سرعت و به هنگامی و فراگیری است. جنگ نرم، جنگ اعتمادهاست. یعنی دو جبهه مقابل هم تلاش میکنند اعتماد طرف مقابل را مخدوش کنند.
فاریابی افزود: اگر رسانهای نتواند اعتماد عمومی را جلب کند در خلأ قرار میگیرد. گاهی انتشار اخبار نادرست و یا نشان دادن سوگیری در پوشش خبری رویدادها، رسانه را به دروغگویی و یا عدم بیطرفی متهم میکند و رسانه را در آستانه بحران قرار میدهد و یا بیدرنگ از اعتبار ساقط میکند.
کارشناس مدیریت رسانه در پایان یادآور شد: اعتماد به رسانه به عنوان مهمترین منبع تأمینکننده اطلاعات مورد نیاز مردم، سرمایه اصلی رسانههاست و این اعتماد و مقبولیت میتواند بر گرایشهای مخاطبان به رسانه تأثیرگذار باشد.
دولت قبل مردم را به بورس بی اعتماد کرد/ قیمت گذاری دستوری مهمترین چالش بازار سرمایه
کارشناس بازار سرمایه گفت: برگزاری جلسات آتی مانند هفته گذشته بین رئیس بانک مرکزی و رئیس سازمان بورس و تداوم هم اندیشیها بسیار لازم و مفید است. قطعا این هم اندیشی ها مانع تقابلهایی میشود که در دولت قبلی دیده شد.
علیرضا باغانی؛ کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجو در خصوص چالشهای همیشگی بورس گفت: یکی از اصلیترین چالشهایی که بازار سرمایه با آن مواجه است قیمت گذاری دستوری است. بورس ایران پنجاه و شش سال پیش تاسیس شد، اما در دوران دفاع مقدس به دلایل خاص آن سالهای بورس تعطیل شد، اما بورس فعالیت جدی خود را از سال ۸۴ با تصویب قانون جدید بازار اوراق بهادار و متعاقب آن با تصویب قانون توسعه ابزار و نهادهای مالی در سال ۸۸ از سر گرفت، ضمن اینکه تلاش شد در راستای جدی شدن فعالیتهای بورس، ساختار منسجم و مشخصی در بازار ایجاد شود.
وی در این باره خاطر نشان کرد: با این تعاریف سازمان بورس ایران شش دهه قدمت دارد، اما فعالیت بسیار جدی بورس در دو دهه گذشته رقم خورده است. در این مدت براساس اصل ۴۴ قانون اساسی برخی از بنگاههای اقتصادی ۴۴ به مردم واگذار شده است در حالی که این رویه در هیچ کشوری اجرا نشده که شرکتی سهامی عام شده باشد و مردم در شرکتی و در فضای کسب و کار آن شرکت سرمایه گذاری کنند چرا که خصوصی سازی شرکتهای دولتی قوانین خاصی دارد که برای تحقق هر چه بهتر خصوصی سازی یک به یک باید اجرا شود.
باغانی درخصوص شائبههایی که روند خصوصی سازی در ایران را متفاوت از دنیا کرده توضیح داد و گفت: به این دلیل روند خصوصی سازی در ایران متفاوت از سایر کشورهای جهان است چرا که برای شرکت خصوصی شده، دولت مدیر انتخاب نمیکند! و دولت تعیین کننده قیمت محصولات تولیدی نیست. باید بپذیریم التهاب اقتصاد ایران که دائما دولت مجبور به تنظیم بازار است ناشی از دخالتها و مدیریت دولت در بخشهای مختلف اقتصادی است، لذا اینجا باید به این سوال پاسخ داده شود اگر دولتها خواهان در اختیار گرفتن همه امور اقتصادی و اداره اقتصاد هستند چرا شرکتهای بخش خصوصی را وارد بورس کرده اند؟
وی در این باره تصریح کرد: نزدیک به دو دهه از خصوصی شدن شرکتهای دولتی میگذرد و باید مکانیزم عرضه و تقاضا در تعیین قیمت از سوی دولت پذیرفته شود. ضمن اینکه بورس هم پلتفرمی است که بسترهای لازم برای عرضه و تقاضا را فراهم میکند این بازی باخت- باخت که در واقع تمام دولتها طی چهار دهه گذشته برقرار کردند که با دستوری کردن در بخشهای مختلف اعم از قیمت گذاری خودرو، فولاد سیمان و سایر اقلام بازارها را پیش بردند قطعا محکوم به شکست است. چهل صنعتی که در بورس حاضر هستند متاسفانه بخش عمدهای از قیمت کالاهایشان توسط دولتها تعیین شده است یعنی عملا در حق بیش از ۷۰ درصد جمعیت ایران که به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق سهام عدالت و صندوقهای بازنشستگی و یا به صورت مستقیم سهام دار هستند، اجحاف شده است.
کارشناس بازار سرمایه در خصوص دلایل بی اعتمادی مردم به بورس و اتفاقات سال ۹۹ توضیحاتی ارائه داد و گفت: متاسفانه اتفاق نادری در سال ۹۹ در بورس رخ داد به طوری که رئیس جمهور و افراد شناخته شده سیاسی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و وزیر اقتصاد و. برای ورود سرمایههای مردمی به بورس به آنها به صورت مستقیم سیگنال دادند، به طوری که از مردم خواستند همه چیز را به بورس بسپارید. ریزشهای شدید آن سال منجر به بی اعتمادی زیادی به بورس شد به طوری که برخی حتی معتقدند در بورس کلاهبرداری صورت گرفته است. با توجه به اینکه تا قبل سال ۹۹ ازسال ۹۸ مردم عادی در بورس حضور چندانی نداشتند و فقط دارنده سهام عدالت غیر قابل فروش بودند، اما سال ۹۹ به دلیل تورم بالا و رکود حاکم بر بازارها، حتی دارندگان سرمایههای خرد مثل یک میلیون تومان نیز مقابل کارگزاریها برای دریافت کد صف کشیدند. وضعیت به گونهای شده بود که کد بورسی که اصولا ظرف ۲۴ ساعت اعلام میشد بعد از ۷۲ ساعت صادر میگردید. به هر حال متهمان سال ۹۹ هنوز مشخص نشده اند، هر چند شنیدهها حاکی از صدور حکم انفصال برای یکی از مدیران ارشد دولتی است. به هر حال عوامل این موضوع باید عقوبت آن را بکشند چرا که در آن دوره مسوولیتی زمینه ساز بی اعتمادی به بورس شدند.
وی در پاسخ به این سوال که چه راهکاری برای افزایش اعتماد به بورس پیشنهاد میکنید، گفت: آقای رئیسی سال گذشته در آستانه انتخابات تنها کاندیدی بود که از تالار بورس بازدید کرد انتظار داریم دولت به وعدههای بورسی خود جامه عمل بپوشاند. هر چند شرایط اقتصادی کشور سخت است و ممکن است بورس در اولویت سیاستهای اقتصادی دولت نباشد، اما به بورس از این منظر باید نگاه کرد که منافع ۶۰ میلیون سهامدار حفظ میشود، ضمن اینکه متعادل نگاه داشتن بورس به معنی راضی نگاه داشتن ۶۰ میلیون نفر است. اگر سرمایههای مردمی در بورس بلند مدت سرمایه گذاری شود قطعا بورس عملکردی ضد تورمی خواهد داشت.
باغانی در خصوص لزوم بررسی سریع ابعاد پرونده تخلفات بورسی سال ۹۹ برای بازگشت سرمایهها به این بازار گفت: برای اعتماد افزایی باید و بازگشت سرمایهها به بورس پرونده سال ۹۹ باید به صورتی جدی دنبال شود، در غیر این صورت زیان دیدگان هیچگاه به بورس اقبال نمیکنند چرا که دلالی و سوداگری سودهای تضمین شدهای به آنها میدهد از این رو بورس رنگ سرمایهها را به چشم نمیبیند.
علیرضا باغانی خاطر نشان کرد: خوشبختانه رئیس بانک مرکزی بیش از یک دهه رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار بودند، بنابراین با ساختارهای بازار آشنا هستند. کدال TSETMC، سیستم گزارشگری و حسابداری اینها مرهون حضور دکتر صالح آبادی در بازار سرمایه از سال ۸۴ تا سال ۹۳ است. هر چند آقای صالح آبادی آشنایی کاملی به بورس دارند، اما بورس اولویت کنونی وی نیست چرا که مسائل دیگری مثل کنترل نرخ تورم و ارزمهم است لذا نباید توقع داشت این دو ماموریت مهم فدای بورس شود.
وی در این باره افزود: برگزاری جلسات آتی مانند هفته گذشته بین رئیس بانک مرکزی و رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار و تداوم هم اندیشیها بسیار لازم و مفید است. قطعا هم اندیشی بین بورس وبانک مرکزی مانع تقابلهایی میشود که در دولت قبلی دیده شد. به عنوان مثال سال ۹۹ آقای همتی یک بخش از نقدینگی را هوشمندانه وارد بازار سرمایه کرد و یک بخشی از نقدینگی طی جا به جایی در بازارها سوخت و از بین رفت، یعنی هم نقدینگی و تورم را کنترل کرد و هم پول را از بین برد، درواقع با این تیمی که در بانک مرکزی است میشود امیدوار بود که تصمیماتی گرفته شود که علیه بورس نباشد.
علیرضا باغانی در خصوص تاثیر مسائل بین المللی و بحران اوکراین بر بورس و اقتصاد کشور گفت: به دلیل جنگ اوکراین و کاهش عرضه غلات، کاهش حجم ترانزیت انواع محصولات، گران شدن انرژی نرخ تورم به صورت بی سابقهای در سطح جهانی افزایش یافته است. اقتصاد متورم ایران نیز از این موضوع متاثر شده، هرچند بخشی از تورم رخ داده در ایران پیش خور شده و تاثیر چندانی در وضعیت فعلی ندارد.
وی در این باره تصریح کرد: لازم به ذکر است ایران نسبت به اروپا مزیت دسترسی به انرژی و گاز ارزانتر را دارد، ضمن اینکه کاهش قیمت کامودیتیها نیز براساس چارچوبهای جهانی صورت گرفته البته مقداری ترمیم شده، لذا در ریزشهای اخیر بازار سرمایه بی تاثیر نبوده است، به این خاطر که تقریبا چهل درصد ارزش بازار ایران، سهامهای کام، دیتی محور مثل مس، فولاد و فلزات اساسی هستند که در این موضوع موثرند.
بیاعتمادی مردم به دولت علت خاموشی برق صنایع
به گزارش کانگورو به نقل از دنیای اقتصاد، قطع برق نیز کاهش درآمد ملی را در بر خواهد داشت. بنابراین مردم به خاطر کشور در مصرف برق صرفهجویی کنند.
حسین محمودیاصل، در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» اظهار کرد: اگر مردم به مسوولان و دولت اعتماد داشتند. حرف مسوولان را میپذیرفتند و به آن عمل میکردند.
به دلیل بیاعتمادی مردم به مسوولان، مصرف برق در حال افزایش است.
این تحلیلگر بازارهای مالی بیان کرد: دولت به دلیل شرایط اجتماعی، قطع برق خانوارها را پیگیری نمیکند. و این موضوع موجب شده است تا همچنان شاهد افزایش مصرف برق باشیم.
وی افزود: وقتی دولت یا وزیر نیرو به مردم یا شرکتها قولی میدهند. طبیعتا باید به قول خود عمل کنند تا اعتماد آنها را جلب کنند. اما میبینیم آنهایی برندهاند که به دولت اعتماد نکردهاند.
محمودیاصل گفت: بهعنوان نمونه، دولت وعده در اولویت قرار گرفتن بورس را داده و شعار حمایت از تولید را زیاد سر داده. اما به عهد خود وفا نکرده است.
اشخاصی که به دولت اعتماد نکرده و به دنبال دلالی رفتهاند، با سرمایهگذاری در بازار مسکن که سرمایهگذاری بدون ریسک و بدون پرداخت مالیات است، سودهای کلانی به جیب زدهاند.
این در حالی است که برای منابع و سرمایهگذارانی که به دولت اعتماد کردهاند. باید امنیت ایجاد شود و سود حداکثری به این سرمایهها تعلق گیرد. این کارشناس بازار سرمایه ابراز کرد: به نظر میرسد دولت نیازمند بینش صحیح اقتصادی است؛ زیرا با ادامه شرایط فعلی مشکلات حل و فصل نخواهد شد.
محمودیاصل در پایان گفت: در حال حاضر صنایع با فشار زیادی دست به تولید زدهاند که مهمترین فشار بر شرکتها قطع برق است.
دولت در این زمینه نتوانسته است مصرف برق را مدیریت کند. وزیر نیرو قول داده بود که برق صنایع با برنامهریزی قبلی قطع شود. و قطعی برق خارج از برنامهریزی نخواهیم داشت. اما در عمل مشاهده کردیم که خارج از برنامه، برق صنایع قطع شد و حتی برق برخی از شرکتها هنگام بحران بیاعتمادی در بازار سرمایه شب نیز قطع شده است.
دلیل قطعی مکرر برق صنایع در بیاعتمادی مردم به دولت خلاصه میشود.
سرازیر شدن سرمایه گذاران به بورس؟ /دوراهی سرنوشتساز
باتوجه به نقدینگیهای سرگردان و ترس سرمایهگذاران در بازارهایی مانند بازار ارز، مسکن، خودرو و. که آیندهای مبهم داشته و در رکود بهسر میبرند، بیشک سرمایهگذاری در بازار سرمایه میتواند جذابترین گزینه باشد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، با روی کار آمدن دولت جدید، بازار سرمایه کمی رونق گرفت. رونقی که برخی آن را به انتخاب ابراهیم رئیسی ارتباط دادند و برخی دیگر با استناد به سابقه بورس در روز پس از انتخابات ریاست جمهوری در دورههای گذشته، رونق موقتی سهام را طبیعی قلمداد کردند.
با گذشت زمان اما رنگ تابلو نیز تغییر کرد. هرچه میگذشت و هرچه بیشتر نام مذاکرات هستهای برای احیای برجام در دولت سیزدهم مطرح شد، سهامداران با احتیاط بیشتری به فعالیت در تالا شیشهای پرداختند. بهعبارتی باید گفت دو راهی احیا یا عدماحیای برجام، فعالان بازار را دچار سردرگمی کرد. معاملهگرانی که از یکسو با احتمالدادن به احیای برجام، روند کاهشی برای نرخ دلار تصور میکردند و از سوی دیگر با نگاه به متغیرهای کلان اقتصادی همچون نقدینگی ۴۰۰۰هزار میلیارد تومانی و تورمی که هرماه بر میزان آن افزوده میشد، انتظار داشتند بار دیگر بورس جذاب شده و سودهای رویایی نصیبشان کند.
این سردرگمی اما ادامه یافته؛ ارزش معاملات هر روز کمتر و کمتر میشود و بازار نیز روندی نامشخص را طی میکند. کارشناسان قدرت چندانی برای پیشبینی روند آتی بازار ندارند و با یقین اظهارنظر نمیکنند، اما یک نقطه مشترک در نظرات فعالان بورسی دیده میشود؛ «بورس تا پایان سال بهعنوان یکی از گزینههای جذاب برای سرمایهگذاری خواهد بود.» آنها میگویند هرچند بهنظر میرسد بازار تا پایان سال با افت و خیز همراه باشد، اما در کل روند آن مثبت خواهد بود.
برجام؛ فرصت یا تهدید؟!
محمدامین فرجادفر، کارشناس بازار سرمایه: باتوجه به نقدینگیهای سرگردان و ترس سرمایهگذاران در بازارهایی مانند بازار ارز، مسکن، خودرو و. که آیندهای مبهم داشته و در رکود بهسر میبرند، بیشک سرمایهگذاری در بازار سرمایه میتواند جذابترین گزینه باشد؛ زیرا بعد از تمام فراز و نشیبهای رخ داده قیمت سهام به بهترین محدوده قیمتی برای خرید رسیده است. از جمله فرصتهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه میتوان به شفافیت موجود و وجود ابزارهای مالی گوناگون جهت سرمایهگذاری افراد با سلایق گوناگون و همچنین نقدشوندگی آن در کوتاهترین زمان نام برد که این امر باعث میشود تا نقدینگی به سمت بازار سرمایه سوق پیدا کند. ضمن اینکه این مهم میتواند منجر به تغییر مسیر شاخص بورس و رشد آن شود، اما مهمترین و تاثیرگذارترین پارامتر در تعیین خطمشی بازار در افق پیشرو که میتواند هم یک فرصت تلقی شود و هم یک تهدید، نتیجه مذاکرات برجام و توافقات هستهای است که بهتبع آن بر روی نرخ ارز و سودآوری و سایر مشخصههای تعیینکننده روند بازار تاثیر قابلملاحظهای خواهد داشت؛ بهطوری که افت نرخ دلار در برخی از شرکتها با تاثیر منفی همراه خواهد بود و منجر به کاهش سود شرکتها میشود، اما در مقابل این اتفاق به نفع برخی از شرکتها از منظر کاهش هزینهها بوده و زمینه رشد آنها را فراهم میکند. تعیین ریاست بانک مرکزی و امید به تعادل نرخ سود بانکی، انتصاب ریاست جدید سازمان بورس و اوراق بهادار و امید به توانایی وی در حل مسائل و مشکلات موجود و همچنین افزایش شرکتهای دارای تخصص مالی مثل شرکتهای سبدگردان میتواند زمینه ورود سرمایهگذاران جدید را به این بازار هموار ساخته و این باعث افزایش رونق آن خواهد شد. روند بازار برای روزهای آینده وابسته به اتفاقهای پیشرو در بازار و کشور؛ مانند وجود رفتارهای هیجانی، فشارهای اجتماعی و نوسانات اقتصادی زیاد، کمبودهای نقدینگی دولت و مداخلات مداوم در بازار توسط دولت و. است، اما قطع بهیقین بورس تا پایان سال بهعنوان یکی از گزینههای جذاب برای سرمایهگذاری خواهد بود، بهنظر میرسد بازار تا پایان سال با افت و خیز همراه باشد، اما در کل روند آن مثبت است.
دو راهی مذاکرات با چاشنی نوسان دلار
فرهاد جوانمردی، کارشناس بازار سرمایه: بازار سرمایه از لحاظ شرایط کلی، وضعیت خیلی مساعدی ندارد و با رشد ناهمگن صنایع، خروج قابلتوجه نقدینگی خرد و حجم پایین معاملات روبهرو است. نقدینگی در بازار کم است و فعالان بازار در دو راهی برجام و نرخ دلار سردرگم هستند، ولی همچنان بهنظر میرسد بازارسرمایه شرایط رشدی مناسبتری نسبت به سایر بازارهای موازی تا پایان سال داشته باشد.
تهدیدها:
رشد ناهمگن برخی صنایع: برای مثال حدودا تمامی نمادهای شیمیایی سقف قیمتی مرداد ۱۳۹۹ را رد کردهاند. در اغلب این نمادها، قیمت روز سهام به روش تنزیل جریانات نقدی و به روش ارزش جایگزینی قابلتوجیه نیست. همچنین در صورت احیای برجام و کاهش سرعت رشد نرخ دلار، کاهش ارزش این نمادهای تاثیرگذار در شاخص قطعی است.
رمزارزها: در پی صعود دوباره قیمت رمزارزها در دو هفته اخیر، اقبال دوباره نقدینگی خرد به رمزارزها شدت گرفته است.
قیمت کامودیتیها: نرخ برخی از کامودیتیها در چندماه اخیر به بالاترین سطح در چند سال اخیر رسیده است، از اینرو نگرانیهای جدی از احتمال کم تداوم قیمتهای بحران بیاعتمادی در بازار سرمایه فعلی با توجه به پیشبینی برخی از کشورها نسبت به ورود به دوران رکود تورمی شدت گرفته است. بیاعتمادی سرمایهگذاران خرد: اکثر حجم معاملات در بازار سرمایه توسط افراد خرد صورت میگیرد. همچنین باتوجه بهشدت گرفتن نوسانات بازارسرمایه، روند خروج نقدینگی خرد به شکل قابلتوجهی افزایش یافته است.
فرصتها
گزارشهای ۶ ماهه شرکتها: عملکرد مطابق انتظار شرکتها در نیمه اول سال میتواند موجب افزایش اقبال نقدینگی خرد شود.
کاهش شکاف دلار آزاد و نیما: رشد آرام نرخ دلار در سامانه نیما میتواند باعث افزایش سودآوری شرکتهای بورسی (صادرات محور) شود.
رکود تورمی در بازارهای موازی: حدودا تمامی بازارهای موازی در مقایسه با بازار سرمایه، در سقف قیمتی خود هستند و با کاهش قابلتوجه معاملات در شرایط رکودی و ناپایدار بهسر میبرند.
احتمال رشد سهام ریالی: اکثر نمادهای این صنایع، از رشد ۶ ماهه اول بازارسرمایه بدون بهره بودهاند و در صورت احیای برجام میتوانند منتفع شوند.
اثرات بورسی کمبود بودجه
محسن عبدالهی، کارشناس ارشد بازارسرمایه: با در نظر داشتن یک افق زمانی ۵ ماهه تا پایان سال، میتوانیم مهمترین مولفههایی که ممکن است بهعنوان عوامل تاثیرگذار بر بازار، سرنوشت بازار را تعیین کند را در چندین بخش برشماریم.با تعیینتکلیف ساختار دولت در بدنه اجرایی و اقتصادی، دیگر از بعد دولت و ابهامات ساختاری آن ریسکی بازارسرمایه را تهدید نمیکند؛ ولی آنچه اکنون مهم است، تصمیمات دولت است که باید بر مبنای عقلانیت و درایت باشد. هرچند بخشی از مدیران نهادهای اقتصادی مثل بانکها و صندوقهای بازنشستگی هنوز تعیین نشده و این ابهام باعث کندی در تصمیمگیری بسیاری از فعالان حقوقی بازار شده است. از طرفی عامل دومی که میتواند در ماههای پیشرو بر بازار تاثیرگذار باشد، نرخ دلار است.پیشبینی میشود دولت باتوجه به لزوم توجه به معیشت مردم، سیاست تثبیت قیمت دلار را تا شبعید دنبال کند.
اینکه دولت پشتوانه مالی لازم برای این سیاست را دارد یا خیر سوال مهمی است؛ چراکه هر تثبیتی که متغیرهای مالی (درآمد دولت و شرایط انتقال ارز) و متغیرهای پولی (عرضه پول و نرخ بهره) آن را همراهی نکنند؛ در واقع فشردهشدن فنر دلار در کوتاهمدت خواهد بود که در بلندمدت جهش بالاتری برای برابری ریال-دلار رقم خواهد زد؛ مگر اینکه رخداد ویژهای در مذاکرات سیاسی در سطح بینالمللی بین ایران و دنیا بهوقوع بپیوندند.
عامل سوم بااهمیت، قیمتهای جهانی است که باتوجه به بارقههای امیدی که در شرایط برونرفت دنیا از همهگیری ویروسکرونا ایجاد شده است، احتمال رشد قیمتهای جهانی در بخش انرژی (مثل قیمت نفت)، کشاورزی مثل اوره و همچنین فلزات اساسی مثل روی و مس کماکان وجود دارد. تحلیل سناریوهای مختلف از عوامل سهگانه فوق و برآیند کلی آن، شرایط بازارسرمایه را تعیین میکند؛ در واقع در یک سناریو با درجه احتمال بالاتر، در شرایطی که دولت تصمیم خلقالساعه و برخلاف اصول اقتصادی در زمینه نرخ بهره و تثبیت دستوری قیمتها نگیرد، دلار در حوالی ۲۵ تا ۲۷ هزار تومان روندی باثبات را تجربه کند و شکاف میان دو نرخ آزاد و نیمایی دلار کاهش یابد و نهایتا قیمتهای جهانی بتوانند رشد ماههای گذشته را کماکان داشته باشند، مسیر رو به رشدی در انتظار بازار سهام خواهد بود.ولی آنچه بیش از همه این سناریو را تهدید میکند، کسریبودجه دولت است که میتواند وضعیت متفاوتی را برای بازارسرمایه رقم بزند. در واقع نحوه مواجهه دولت با این کسریبودجه، شرایط متفاوتی برای بازار رقم خواهد زد. میتوان بهترین روش تامین کسریبودجه را برای بازارسرمایه، گشایشهای ارزی قلمداد کرد و یکی از ناگوارترین روش از منظر بازارسرمایه، دستکاری نرخ بهره، استقراض از بانکها و بانک مرکزی و حتی انتشار بیشتر اوراق دولتی خواهد بود.
نوسانات نرخ تورم تحتتاثیر نتیجه مذاکرات
مجتبی شهبازی، کارشناس ارشد بازار سرمایه: بازار سرمایه هم همانند تمامی بخشهای اقتصادی بهشدت تحتتاثیر مذاکرات برجام است. در یک سناریو، توافق انجام خواهد شد و قیمت ارز کاهش نسبی مییابد و بهدنبال آن انتظارات تورمی کاهشی میشود.
در این سناریو شاخص سهام هم احتمالا در کوتاهمدت درجا بزند، اما در صورت توافق ما قطعا شاهد گشایشها برای شرکتهای صادرکننده و واردکننده مواداولیه خواهیم بود که اثرات منفی کاهش نرخ ارز را نهتنها خنثی میکند؛ بلکه با افزایش کیفیت سود شرکتها قطعا رونق بورس بازخواهد گشت، اما اگر توافق نشود مطابق پیشبینیها قیمت ارز رشدی ادامهدار خواهد داشت و با توجه به کسریبودجه و تورم، بورس هم در همین مسیر رشد میکند.
در این میان ریسکهای داخلی و خارجی هم بر سر بازار وجود دارد. از بعد داخلی ریسک قیمتگذاری دستوری و کاهش شدید تقاضا کالاهای مصرفی هنوز بر سر بازار است. اظهارنظرهای چند وقت اخیر نشان داده است هنوز در بر همان پاشنه سابق قرار است بچرخد و عامل گرانیها را بر گردن تولیدکننده و واسطه و دولت قبلیانداخته شود. تا زمانیکه این دیدگاه در دولت باشد، هیچ تغییر معناداری در سیاستها رخ نخواهد داد. مصرفکننده هم با کاهش شدید قدرت خرید خود بهطور محسوسی تقاضای خود برای کالاهای مصرفی را کاهش داده که قطعا بر فروش خیلی از بنگاههای اقتصادی تاثیر منفی خواهد گذاشت.
در اقتصاد جهانی هم ریسکهایی مثل بحران مالی احتمالی در چین وجود دارد. به هر حال بورس به نوعی دماسنج پیشبینی وضعیت آتی بحران بیاعتمادی در بازار سرمایه و فعلی اقتصاد است. همچنین در رفتار شاخص هم میتوانیم پیشبینی بازار از آینده مذاکرات را ببینیم و هم بهنوعی وضعیت فعلی اقتصاد کشور. سرمایهگذاران باید بهطور دائم روند مذاکرات را رصد و پرتفوی سهام شرکتهای بنیادی که سودهای باکیفیتی داشته را انتخاب کنند تا ریسک سبد سرمایهگذاری خود را کاهش دهند.
دیدگاه شما