در مورد نوسان گیری در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
به گزارش بورس تابناک حسین عبدی به نوسان حاکم در. و گفت افزایش دامنه نوسان شرکت های بزرگ و افزایش. ها به ارزش ذاتی خود شود بنابراین افزایش دامنه نوسان . و از اجرای آن در اقتصاد کشور جلو گیری کند گفت.
برنامه سازمان بورس برای تغییر دامنه نوسان اظهار کرد برای. می کنیم وی ادامه داد دامنه نوسان حجم مبنا و. بر اساس این گزارش دامنه نوسان همواره یکی از مهم. بوده است اینکه میزان دامنه نوسان چقدر باشد و اینکه.
تحت این شرایط است که « دامنه نوسان » می تواند. نوسان این بازار را با خطر مجدد تحلیل گریزی و. وجود دامنه نوسان مهم ترین عاملی بود که اثر خود. را به شکل افزایش هیجان و در نتیجه ابر نوسان قیمت.
بینی نوسان قیمت می گویند و تاکید می شود که. دقیق نوسان ات قیمت کالا و خدمات پرداخته و برای دست. کمک می کنند فروش استقراضی توسط سفته بازان به جلو گیری . را از نظر افق زمانی تصمیم گیری با یکدیگر مقایسه.
به گزارش بورس تابناک اینکه میزان دامنه نوسان چقدر باشد. و اینکه اصلا باید در بازار سرمایه دامنه نوسان وجود. افزایش دامنه نوسان و در نهایت حذف کامل آن حرکت. نوسان باعث انحراف بیشتر معاملات بورس می شود البته دامنه.
مطرح شده در زمینه افزایش دامنه نوسان اشاره کرد و. افرادی که معتقد به افزایش دامنه نوسان هستند به این. ایجاد محدودیت در دامنه نوسان اتخاذ شد که همان زمان. این تکرار تحلیل گریزی در بورس؟ شرایط خاص بازار دامنه نوسان را به حالت عادی.
به گزارش بورس تابناک دامنه نوسان همواره یکی از مهم. بوده است اینکه میزان دامنه نوسان چقدر باشد و اینکه. اصلا باید در بازار سرمایه دامنه نوسان وجود داشته باشد. نوسان و در نهایت حذف کامل آن حرکت کرد زیرا.
از برداشته شدن دامنه نوسان سخن گفته بودند اما آنچه. دامنه نوسان نامتقارن بود که مخالفان زیادی داشت و نتیجه. به یک مدل خوب برای تعریف دامنه نوسان در ایران. نوسان می گوید « تصمیم گیری درخصوص دامنه نوسان به.
افراد به طور کل ذاتا نوسان گیر و برخی نیز. کرد بهتر است ۵۰ درصد دیگر پرتفوی نیز به نوسان . گیری که عمدتا در سهام متوسط بازار و بعضا سهام. بزرگ تر بازار اختصاص یابد همچنین نوسان گیری در سهم.
دامنه نامتقارن برای نوسان سهام بورس یک تصمیم موقتی شورای. بازار کم کم به سمت باز کردن دامنه نوسان حرکت. کند عمده کشورها دامنه نوسان تعریف می کنند اما این. در بورس می توانند به اندازه آن دامنه نوسان پیدا.
نامتقارن برای نوسان سهام بورس یک تصمیم موقتی شورای عالی. کم کم به سمت باز کردن دامنه نوسان حرکت کند. عمده کشورها دامنه نوسان تعریف می کنند اما این دامنه. بورس می توانند به اندازه آن دامنه نوسان پیدا کنند.
هدف سفته بازی کوتاه مدت و نوسان گیری در بازه. جز اینکه یک نوسان کوتاه مدت را ایجاد می کند. نقدینگی باعث نوسان ات کوتاه مدت می شود و این نوسان ات. این کارشناس بازار سرمایه افزود نوسان گیران در کوتاه مدت.
گذشت چهارشنبه دوم تیرماه بعد از مدت ها نوسان و. ابهامات بعد از انتخابات ریاست جمهوری به نحو چشم گیری کاهش. نوسان ۷ درصد از کارشناسان حاضر در این نظرسنجی بر. این باورند شاخص سهام در هفته جاری روند کم نوسان ی.
نوسان به شکلی تعریف شود که عامل ایجاد صف نشود. دامنه تکرار تحلیل گریزی در بورس؟ نوسان نباید کامل برداشته شود بعد از تکمیل مطالعات. یک طرح اساسی برای دامنه نوسان پیدا خواهیم کرد .
بازارها در چند وقت گذشته با نوسان قیمتی همراه بودند. بروز چنین مشکلاتی جلو گیری کرد وی با بیان اینکه ماهیت. خواهیم کرد مخالف وجود دامنه نوسان هستم وی با بیان. فرد دیگری با محدودیت دامنه نوسان مخالف هستم اما گاهی.
تسهیل و رفع موانع تولید در مورد نوسان قیمت مرغ. البته نوسان ات اخیر قیمت مرغ ناشی از این مسئله است. نوسان ات اخیر قیمت مرغ ناشی از وضعیت جوجه ریزی و.
دو سناریو برای اهالی بورس
گویا سهامداران به این واقعیت پی بردهاند که پابرجایی یا تشدید ریسک غیر اقتصادی مانعی جدی برای عملکرد مطلوب بنگاههای اقتصادی و کسب سود واقعی است.
به گزارش نبض بورس، پس از یکسال و نیم نزول فرسایشی و طاقتفرسا به نظر میرسد رفتار و الگوی معاملاتی سهامداران نیز دستخوش تغییراتی شده است و برعکس تجربیات گذشته که تشدید تحریمها و افزایش تورم و نقدینگی به رشد سهام منتهی میشد، حالا با وجود صعود نرخها در بازار ارز، کاهش امید به احیای برجام و با وجود محرک فصل مجامع، بورس واکنش مثبتی نشان نمیدهد و در فضایی کمرونق هر روز از مرز ۶/ ۱میلیون واحد بیشتر فاصله میگیرد.
واکنشی متفاوت به واقعیتهای اقتصادی که اینبار میتوان آن را به فال نیک گرفت. گویا سهامداران به این واقعیت پی بردهاند که پابرجایی یا تشدید ریسک غیر اقتصادی مانعی جدی برای عملکرد مطلوب بنگاههای اقتصادی و کسب سود واقعی است. شاید بتوان سهامداران را در مارپیچی تصور کرد که در مسیر رسیدن به هدف، به ناچار وارد یکی از دو مسیر احتمالی میشوند. رسیدن به یک سود واقعی و پایدار درصورت رفع تحریمها یا تکرار چرخه باطل حباب و رکود با پابرجایی شرایط فعلی.
دوران طلایی بورس
طلاییترین دوران بورس تهران در طول پنجاه و اندی سال فعالیت این بازار مربوط به دو سال۹۸ و ۹۹ بود؛ درست مقارن با زمانیکه تحریمهای بینالمللی تشدید شد و دولت برای جبران بخشی از کسریبودجه، کانال پولیکردن آن را برگزید. نقدینگی، پایه پولی و تورم رو به افزایش گذاشت و در ادامه نیز سیاست نادرست دستکاری نرخ بهره، بر عطش صاحبان سرمایه برای ورود به گردونه معاملات تالار شیشهای افزود تا شاید بتوانند بخشی از زیان حاصل از کاهش ارزش ریالی داراییهای خود را از کانال بورس جبران کنند. در ظاهر نیز این اتفاق افتاد؛ ورود سراسیمه سرمایههای خرد و کلان به بازار سهام سبب شد تا یکی از پربازدهترین سالهای تاریخ بورس تهران رقم بخورد. سال۹۸ با ثبت بازدهی ۱۸۷درصدی پایان یافت و سال۹۹ بورسیها در کمتر از ۵ ماه افزایشی ۳۰۰درصدی میانگین وزنی بازار را شاهد بودند. این تجربیات که در زمان خود شیرینترین لحظات را برای سرمایهگذاران رقم زده بود موجب ایجاد دو تصور میان فعالان بازار سهام شد. یک آنکه بورس تورم را دوست دارد و دوم سقوط بازار داراییها بهویژه سهام با احیای برجام. تصوریکه البته عمدتا درمیان آن دسته از سرمایهگذاران که در تلاقی ۹۹-۹۸ بورسی شده بودند، پررنگتر بود.
شاید در نگاه اول چنین تصوری نادرست نیز نباشد. هرگونه تاخیر در احیای برجام و تداوم تحریمها راه صعود دلار به کانالهای بالاتر را هموار میکند که بهمعنای کاهش ارزش پول ملی و البته افزایش تورم خواهد بود و در چنین شرایطی هر شخص شیوهای را برای فرار از آبرفتن داراییهای ریالی خود برمیگزیند، اما چه جایی بهتر از بازار سهام که به دلیل محدودیتها و عدمبلوغی که دارد، با داغشدن تنوز هیجانات میتواند سودهای نجومی را نیز از آن سهامداران کند؛ همانند اتفاقی که در گذشتهای نهچندان دور تجربه شد. شاید در صورت تکرار چنین شرایطی بازهم این چرخه تکرار شود و حتی زیاندیدگان ۵/ ۱ سالگذشته نیز تلخی این دوران را فراموش کنند، با اینحال به گواه تاریخ، هیچ شرایطی هیچگاه پایدار نخواهد بود و با فرونشستن گرد و غبار هیجانات، واقعیتها نمایان شده و آنگاه است که شیرینی سودی که شاید در صورت واقعیسازی (تورمزدایی) چندان نیز جذاب نباشد، به تلخی بگراید. میگویند «گناه کسی را به پای دیگری نمینویسند» اما در بازار سهام تجربه نشان داده همانطور که با ورود به موج هیجانی صعودی، قریب به اتفاق سهام چه ارزنده باشند و چه غیرارزنده با رشد قیمت همراه میشوند، با تغییر مسیر بازار و تخلیه حباب تر و خشک باهم میسوزند و دیگر بازار ارزنده و غیرارزنده نمیشناسد. اتفاقی که سببشده در ۵/ ۱ سال اخیر فعالان تالار شیشهای روزهای تلخی را در ادامه یک روند صعودی با سودهای نجومی بچشند.
اما آیا در این زمان، سرمایهگذار همانطور که سودهای چند ۱۰۰درصدی را به پای معاملات بهظاهر حرفهای خود مینوشت، در خلاف جهت نیز مسوولیت زیان خود را میپذیرد؟ تجربه دو سالاخیر پاسخی روشن به این سوال میدهد؛ خیر. سرمایهگذاری که با دو واژه «سود» و «ریسک» آشنایی چندانی ندارد، بهسادگی نمیتواند فراز و فرود بازار و قیمتها را هضم کند؛ بهویژه آنکه در ایران سرمایهگذاری مستقیم و ورود بدون واسطه به بازارهایی که شرط کسب سود واقعی و پایدار از آنها معاملات حرفهای و با دانش مالی به میزان مکفی است، بسیار رواج دارد، انتظار برای چنین نگاهی شاید غیرمنطقی بهنظر برسد، با اینحال باید توجه داشت «سود» و «ریسک» دو واژه جدانشدنی هستند. شاید بازار سهام یکی از پرریسکترین بازارهای سرمایهگذاری بهشمار رود؛ جاییکه ارتباط مستقیم میان پتانسیل سودآوری و ریسک یک سرمایهگذاری، موجب میشود به همان میزان که سرمایهگذاری در سهام میتواند زمینهساز سودهای کلان شود، به همان ترتیب نیز خطر زیاندهی وجود داشته باشد.
بورس در بزنگاه مجامع
همانطور که اشاره شد دو تصور «تورم دوستی» و «برجام گریزی» به تصوری غالب درخصوص فعالان تالار شیشهای بهویژه طی سالهای گذشته تبدیل شد، با اینحال این روزها بهنظر میرسد تجربه دو سالتلخ در بازار سهام، درسهای ارزشمندی به سهامداران آموخته است. چندی است که شرکتها روزانه میزبان سهامداران خود در مجامع سالانه هستند. هرچند هنوز ترافیک این گردهمایی بورسی سنگین نشده اما هر ساله یکی از جذابترین رویدادهای بازار سهام است که تصویر واضحتری را به ساکنان تالار شیشهای مخابره میکند. حالا در شرایطی بازار سهام وارد فصل مجامع شده که در دوماه نخست سالتوانست صعود سه کانالی را تجربه کند و حتی ارزش معاملات خرد سهام بهعنوان یکی از سیگنالهای رونق یا رکود دادوستدها نیز به بالاترین مقدار در ۷ماه گذشته صعود کرد تا خوشبینی به پایداری شاخصهای بورسی در مسیر صعود افزایش یابد. علت اصلی این تغییر مسیر که استارت آن از بهمن سالگذشته زده شد و همزمان با پایان تعطیلات نوروزی این بازار را وارد فاز رونق یا گاوی کرد، خوشبینیهای مربوط به تفاهم سیاسی برای احیای برجام بود، با این حال طی هفتههای اخیر مشاهده میشود رونق شکلگرفته در ابتدایسال بسیار کمرنگ شده و بازار سهام بار دیگر شاهد کاهش جدی حجم دادوستدها و البته سرخپوشی فضای تالار شیشهای است؛ این در حالی است که هر ساله بهطور سنتی، برگزاری مجامع سالانه شرکتهای فعال در بازار سرمایه که عموما با تقسیم سودهای نقدی همراه است، رونق بیشتری را به بازار سهام تزریق میکرده است، اما برآوردهای کارشناسان از مجامع امسال، تکرار این سنت را در هالهای از ابهام قرار داده است.
تغییر نگاه بورسبازان؟
مجموعهای از عوامل اقتصادی- سیاسی چه در داخل و چه در خارج از کشور سبب شدهاند تا با پردهبرداری شرکتها از صورتهای مالی زمستان ۱۴۰۰، وضعیت نهچندان دلچسبی را در عملکرد و سودآوری بنگاههای اقتصادی شاهد باشیم. این امر که بهوضوح در مجامع سالانه شرکتهای بورسی نمود پیدا میکند سبب شده است تا از نظر کارشناسان، یکی از دشوارترین فصلهای مجامع را پیشرو داشته باشیم. درخصوص عوامل اثرگذار بر این شرایط علاوهبر تداوم ترس بورسبازان از احتمال پایدارنماندن رالی صعودی اخیر، حالا کاهش امید به احیای توافق هستهای در آینده نزدیک و احتمال جهش مجدد تورم و نقدینگی نیز بهنظر فعالان تالار شیشهای را هراسان کرده است؛ بهطوری که حتی جهش نرخ دلار در بازار آزاد و تغییر کانال آن به سطوح بالاتر طی روزهای گذشته نیز نتوانسته همچون گذشته به داغشدن تنور معاملات در سهام دلاری بازار بینجامد.
شاید این تغییر احساس موجب تغییر مسیر بازار و افزایش فاصله از ابرکانال ۶/ ۱میلیون واحد که تنها یک روز میزبان بورسیها بود، شده است اما بهنظر تلخی مواجهه با واقعیتهای اقتصادی کشور را باید به فالنیک گرفت؛ بهطوری که بررسی دقیق کارنامه بنگاههای اقتصادی میتواند چارچوب و مسیر سیاستهای آتی تصمیمگیران اصلی اقتصاد کشور را تعیین کند. شاید سرمایهگذاران به این واقعیت پی بردهاند که تنها کسانی موفق به کسب بازدهی مقبول در بازار پرریسک سهام خواهند شد که نهتنها درمیان انبوه صنایع بورسی قائل به تمایز باشند بلکه در هر صنعت با انجام تحلیل دقیق نسبت به چشمانداز آتی هر شرکت، برترینها را برگزینند. البته باید توجه داشت آنچه رکود فعلی در تالار شیشهای را سبب شده است بالابودن قیمتها نسبت به ارزش ذاتی آنها نیست، بلکه نبود محرک کافی برای جذب سرمایهگذاران است. سرمایهگذارانی که در انتظار نشستهاند تا از ابهامات پیرامون بازار کاسته شود و در فضایی شفافتر دست به چینش پرتفوی بورسی خود بزنند.
این بیمیلی و انتظار با شرایط اقتصادی کشور نیز همخوانی دارد؛ بهطوری که عمده فعالان اقتصادی در انتظار نتایج مهم مذاکرات هستهای هستند. انتظاری که ریسکگریزی صاحبان سرمایه را بهشدت افزایش داده تا از جذابیت بورس تهران بهعنوان بازاری که جایگاه سرمایهگذاران ریسکپذیر است، کاسته شود، از اینرو بهنظر تا تعیینتکلیف نهایی این توافق احتمالی، نمیتوان انتظار رونق قابلتوجهی در بازار سهام داشت. در چنین وضعیتی توصیه به ورود یا خروج از بازار سهام منطقی بهنظر نمیرسد، اما تجربه بازارهای بینالمللی نشان میدهد آن دست از سهامدارانی که با دقت و حوصله بیشتری مسیر تحولات را پیگیری میکنند، میتوانند با یک اقدام مناسب، سودهای مناسبی کسب کنند، با اینحال باید توجه داشت فاصله تا تحقق نشانههای مثبت و اثرگذاری آنها بر رشد سودآوری شرکتها، به نسبت طولانی است؛ بنابراین برنده سرمایهگذاری است که مشابه یک «سرمایهگذار واقعی» اقدام کرده و با هریک از اصول تحلیلی که به آن اعتقاد راسخ دارد، اقدام به چینش پرتفویی کند که با آن قادر باشد نگاه بلندمدتی (حداقل دو سال) به سهامداری خود داشته باشد. به عقیده کارشناسان نیز در این برهه زمانی که عدمقطعیتها موج میزند، ورود به بازار سهام با هدف فرصتطلبی یا سفتهبازی برای سرمایهگذاران کمتجربه، هرگز توصیه نمیشود و این دسته از سرمایهگذاران باید با افزایش آگاهی و اطلاعات، خود را برای یک سرمایهگذاری بلندمدت آماده کنند.
دو سناریو برای اهالی بورس
این روزها شاید بیشترین نگاه سرمایهگذاران به مذاکرات احیای برجام باشد. هر چند در هفتههای گذشته امید به حصول نتیجه مثبت در کوتاهمدت کمرنگ شده است اما هنوز نمیتوان از احیای توافق هستهای ناامید بود، از اینرو رفع تحریمها با احیای برجام یا تداوم شرایط فعلی اقتصادی و سیاسی که شاید سختتر تکرار تحلیل گریزی در بورس؟ از اکنون نیز باشد، دو سناریوی پیشروی تمامی مردم و ویژهتر سرمایهگذاران و بازار داراییها است. برندگان بورسی احیای برجام: در صورت احیای برجام و با عنایت به تغییر نگاه ساکنان تالار شیشهای به این مهم، میتوان امیدوار به اثرگذاری این رویداد مهم سیاسی و اقتصادی از سه مسیر بر وضعیت سودآوری شرکتها و رونق اقتصادی باشیم. نخستین مساله که در کوتاهمدت اتفاق میافتد، اتصال مجدد بانکها به شبکه سوئیفت است؛ موضوعی که میتواند هزینههای نقل و انتقال پول را برای شرکتها بهشدت کاهش دهد. بهعنوان مثال، در دوران تحریم شرکتها برای واردکردن محصولات باید کل هزینه را بهصورت نقدی و حتی با ارقامی بالاتر به دلیل حضور واسطههای سنگین، پرداخت میکردند. با تسهیل نقل و انتقالات پولی نهتنها امکان خریدها بهصورت السی وجود دارد، بلکه هزینههای واسطهها نیز حذف خواهد شد.
مسیر دیگری که گشایشهای هستهای برای صنایع کشور ایجاد خواهد کرد، ایجاد بازارهای جدید برای فروش است. تقریبا همه کارشناسان نسبت به پایینبودن نسبت تولید واقعی به ظرفیت تولید واقف هستند بهطوری که شاید بتوان گفت حدود ۳۰ تا ۴۰درصد ظرفیت تولید کشورمان در این مدت خالی مانده است، بنابراین با ایجاد بازارهای هدف جدید میتوان این ظرفیت خالی را پر کرد تا بنگاههای اقتصادی به سودآوری واقعی برسند. واضح است که یک بنگاه اقتصادی که با ۶۰درصد ظرفیت تولید فعالیت میکند، سودآوری چندانی ندارد و صرفا میتواند هزینههای متغیر خود را بپردازد، بنابراین حرکت به سمت استفاده کامل از ظرفیت تولید منجر به ورود شرکتها به محدوده سودآوری واقعی خواهد شد. این هدف مستلزم مدیریت درست و پویایی بیشتر بنگاههای اقتصادی خواهد بود و باید ارزیابی شود که فعالان اقتصادی کشور تا چه حد آماده این تحول هستند. از سوی دیگر، اجرای برجام بسیاری از مصرفکنندگان کشور را نیز از انتظار خارج کرده و در نتیجه ضعف تقاضا که در داخل نیز قابلرصد بود، میتواند به تدریج بهبود پیدا کند.
در پایان، ورود سرمایهگذاران خارجی به ایران موضوع بسیار مهمی است که بر اقتصاد کشورمان تاثیر قابلتوجهی دارد. فارغ از ریسکهایی که ورود سرمایهگذار خارجی میتواند داشته باشد، حضور آنها بهمعنای ارزآوری بیشتر، تامین سرمایه ارزانتر و حرکت به سمت بهرهوری بالاتر است. این فضای اقتصادی جدید میتواند از چند طریق سرمایههای خارجی را جذب کند. مسیر مناسب، نخست آن است که سرمایهگذاران بهصورت مستقیم (FDI) در طرحها و حتی در شرکتهای خصوصی سرمایهگذاری کنند. این مساله با بهاشتراکگذاشتن فناوری و سرمایه میتواند زمینه بهبود اقتصاد کشور را فراهم کند. مسیر دوم سرمایهگذاران مالیاند که بهطور خاص در زمینههایی مثل بازار سهام فعالیت میکنند. این افراد نیز با توجه به جذابیتهایی که در بورس تهران وجود دارد میتوانند نقدینگی بیشتری را در این بازار به گردش درآورند. همه این رویدادهای مثبت نیاز به همراهی دستهجمعی ارکان اقتصادی و بهویژه بازار سرمایه دارد تا بتوانند اثرات خود را بر بورس تهران بگذارند. همچنین، سرمایهگذاران باید توجه کنند این تحولات مستلزم زمان بوده و بهرهوری از این فضا نیازمند نگاه بلندمدت سرمایهگذاران است، با اینحال آنچه که کاملا مشخص است اینکه رفع تحریمها اثری میانمدت و بلندمدت بر رونق اقتصادی کشور دارد، بنابراین تحقق رشد سودآوری شرکتهای بورسی نیز زمانبر خواهد بود؛ پس نگاه کوتاهمدتی در تالار شیشهای در صورت تحقق این سناریو شاید چندان موفق نباشد.
چرخه باطل بورس در اقتصادی تورمی: اما سناریوی دیگر که کاملا برخلاف احتمال نخست است، عدمتوافق طرفین برای احیای برجام است. بیراه نیست اگر بگوییم در یکی دو هفته اخیر، ناامیدی از احیای برجام بود که سبب شد دلار به کانالهای بالاتر دست پیدا کند اما در بورس شاهد فضایی نیمهتعطیل، رکودی و البته قرمز باشیم.
ناگفته پیداست یکی از پیامدهای تحقق این سناریو، افزایش تورم خواهد بود تا بازار دیگر صاحبان سرمایه بهدنبال پناهگاهی برای جبران افت ارزش داراییهای خود باشند. رخدادی که میتواند بازهم بورسیها را به اصطلاح «تورمدوست» کند. نه اینکه اهالی این بازار واقعا تورم را دوست داشته باشند بلکه تحت چنین شرایطی درصدد برمیآیند تا از دارایی خود محافظت کنند تا کمترین گزند را از عواقب تورم و کاهش ارزش ریال ببینند. اگر نگاهی نیز به تحولات سه سالگذشته اقتصاد ایران بیندازیم، کشور در رویدادی نادر، دو موج بزرگ تورمی و کاهش ارزش پول ملی یکی در سال۹۷ و دیگری در سال۹۹ را پشتسر گذاشته و در سالگذشته و ماههای سپریشده از ۱۴۰۱ نیز از سایه تورم و رشد نقدینگی بالا در امان نمانده است. موجهای تورمی که بورس را نیز متاثر کرد تا شاهد حبابیشدن قیمتها باشیم. در صورت تکرار این مهم در سالجاری نیز «اخبار بد، برای بورسیها اخبار خوب محسوب میشوند»؛ چراکه اگر مذاکرات احیای برجام بیش از این به درازا کشیده شود یا به مانع مهمی برخورد کند، میتوان انتظار داشت که با تشدید فشارها بر دولت جهت پولیسازی کسریبودجه، انتظارات تورمی مجددا بالا بگیرند و بازار سهام نیز از این رهگذر در کوتاهمدت به شرایط رونق بازگردد. رونقی که شاید بازهم حبابیشدن سهام و البته بار دیگر رکودی طاقتفرسا و زجرآور را بهدنبال داشته باشد.
بورس چرا سبز شد؟
کارشناس بازارسرمایه با اشاره به دلایل رشد شاخص، اعلام کرد در صورت حفظ معاملات روزانه ۵ هزار میلیارد تومانی و پایداری تعادل، بورس در هفته آخر اردیبهشت کاملا" به مدار صعود باز خواهد گشت.
به گزارش سرمایه نگر، بهمن فلاح درباره شرایط بازار سهام که در روزهای اخیر با رشد قیمت ها و شاخص همراه شده با انتشار متنی با عنونا “سرعتگیر شاخص در اردیبهشت” در دنیای اقتصاد اعلام کرد:بازارسرمایه از اسفند سال قبل روندی متفاوت نسبت به ماههای قبل در پیش گرفت و در میان بازارها، بیشترین بازدهی را نصیب سهامداران کرد و پرونده اولین ماه سال جدید با صدرنشینی بورس بسته شد و شاخص با رشد ۶. ۱۰ درصدی به محدوده یک میلیون و ۵۱۲ هزار واحدی رسید. این اتفاق مهم در حالی رخ داد که قیمتها در بازارهای پرمخاطب سکه و دلار حدود ۶ درصد افزایش داشتند.
بازارسهام درحالی طی فروردین از رقبا پیش افتاد که دلایلی چون رشد قیمت بازارهای جهانی، افزایش خوشبینیها به بهبود تحولات بینالمللی،افزایش یک درصدی دامنهنوسان، نامحدودشدن نمایش مظنههای معاملاتی، وضع عوارض بر صادرات زنجیره ارزش فولادی، پتروشیمی و سیمانی و ارائه اطلاعات ۳۱۳ شرکت دولتی دخیل بودند و بازارسهام یک سروگردن از بازارهای دیگر بالاتر رفت. انتظارات فعالان بازار سهام نیز تا حدودی بیشتر شده و گمانهزنیها از تداوم این وضعیت در روزهای آینده حکایت دارد.
روند صعودی بازار سهام آهسته و پیوسته دنبال میشود و در اردیبهشت میتوان تغییراتی را شاهد بود. این موضوع به معنی بازگشت رخوت و موج رکود به تالارهای شیشهای نیست اما گویای پیشروی وضعیت تعادلی به داد و ستدها و مسیر شاخص است. بر همین اساس از جذابیتهای بورس در اردیبهشت میتوان به حجم و ارزش معاملات اشاره کرد.
به نظر میرسد با مدنظر قراردادن این موارد بازار احتمالا بتواند از نظر حجم و ارزش معاملات در مدار تعادلی حرکت کند و اگر سطح ارزش معاملات روزانه در محدوده ۵ هزارمیلیارد تومان و بیشتر از آن حفظ شود و این روند تعادلی پایدار بماند در هفته آخر اردیبهشت بازار کاملا” به مدار صعود بازخواهد گشت و میتوان به رونق و رشد مجدد معاملات امیدواریهای جدیدی داشت.
در مقطع فعلی با توجه به اینکه بازار در اسفند و فروردین رشد قابلقبولی به نمایش گذاشت تا حدودی مشخص بود که از سرعت این رشد در دو هفته ابتدای اردیبهشت کاسته شود. طبیعتا روند معاملات در این ماه کمی متفاوتتر از ماه گذشته دنبال میشود و شاخص با اصلاحات جزئی از هیجانات احتمالی خارج و روند تعادلی را طولانیتر خواهد کرد. بنابراین در چنین شرایطی احتمال بازگشت سرمایه افراد حقیقی به بازار بیش از قبل خواهد بود. / بورس پرس
تکرار تحلیل گریزی در بورس؟
کارشناس بازارسرمایه با تحلیلی از اثر عوامل فرهنگی و اجتماعی و روانی بر رفتار سرمایهگذاران و چند تجربه ، چهار پیشنهاد برای عدم تکرار رفتار گلهای سهامداران به سازمان بورس داد.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، ظاهر محمدی با انتشار مطلبی با عنوان " دامهای مالی رفتاری و رویکرد رفتار گلهای سهامداران " در دنیای اقتصاد اعلام کرد: برخلاف الگوی مشخص و رایج در نظریه نوین مالی که بیان میکند تصمیمگیرندگان دارای رفتار کاملا عقلایی بوده و در پی حداکثرسازی منفعت هستند، مطالعات رفتاری نشان میدهد تصمیمگیری انسانی ، فرآیندی کاملا عقلایی و با توجه به تمامی اطلاعات نیست. بلکه تصمیمگیرنده میانبرهای ذهنی را در این فرآیند به کار میگیرد که ممکن است به تصمیماتی غیر بهینه نیز منجر شود. بررسی این عوامل که روند عقلایی را بر هم میزند از اهداف علم مالیه رفتاری است.
دو عامل مورد توجه سهامداران حقیقی
به دیگر سخن، مالیه رفتاری را میتوان ادغام اقتصاد کلاسیک و علوم روانشناسی و تصمیمگیری دانست. به طور کلی، سرمایهگذاران حقیقی در زمان تصمیمگیری به دو عامل مهم ریسک و بازده توجه دارند. برخلاف سرمایهگذاران عمده که ابزارها و امکانات تکرار تحلیل گریزی در بورس؟ گستردهای را برای ایجاد تناسب بین این دو متغیر در اختیار دارند.
سرمایهگذاران انفرادی غالبا فاقد این ابزارها هستند. به علاوه بالا بودن میزان نوسانات اقتصادی و سیاسی، بیثباتی قوانین و مقررات و. به افزایش ریسک تصمیمگیری در بورس اوراق بهادار منجر میشود. مجموعه این عوامل باعث میشود بازار سرمایه با ریسک ثانویه ناشی از فردگرایی و پیشبینی ناپذیر بودن رفتار سرمایهگذاران حقیقی مواجه شود.
اثر عوامل فرهنگی و اجتماعی و روانی بر رفتار سرمایهگذاران و چند تجربه
بنابراین باید به دنبال پاسخ به این سوال بود که آیا عوامل فرهنگی و اجتماعی و روانی بر رفتار سرمایهگذاران موثر است؟ ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی خاص سرمایهگذاران و همچنین عدم آگاهی و شناخت آنها نسبت به دامهای مالی-رفتاری و بازار سرمایه و سازوکارها موجب شده بازارسرمایه ایران از پویایی کافی برخوردار نباشد و سرمایهگذاران به علت عدم شناخت این عوامل در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری ، دچار اشتباه شده و همین امر، زمینه خروج آنها را از بازار سرمایه فراهم میآورد که میتواند عواقب خطرناک اقتصادی و فرهنگی داشته باشد.
از طرفی اختلافات فرهنگی و اجتماعی موجود بین سرمایهگذاران که میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد تکرار تحلیل گریزی در بورس؟ موجب بروز رفتارهای خاصی در این بازار شده که آگاهی از این رفتارها چه در جایگاه سرمایهگذار و چه در جایگاه نهاد نظارتی و اجرایی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
علاوه بر این پژوهشهای مختلفی در رابطه با اثرات فرهنگی و اجتماعی و روانی بر رفتار سرمایهگذاران در بورس های دنیا انجام شده که خلاصهای از آن به شرح ذیل عنوان میشود.
اپتین تاثیر اطلاعات اجتماعی بر رفتار سرمایهگذار حقیقی را بررسی کرد. یافتههای تحقیق وی بیانگر آن است که گزارشهای مالی سالانه شرکتها تاثیر چندانی بر تصمیمهای سرمایهگذاران ندارند. اطلاعات اجتماعی بر رفتار سرمایهگذار حقیقی نسبت به گزارشهای مالی سالانه شرکتها تاثیر بیشتری دارد.
کیم و نوفسینگر در پژوهشی با عنوان مالی رفتاری در آسیا به شناسایی رفتار سرمایهگذاران پرداختند. نتایج تکرار تحلیل گریزی در بورس؟ پژوهش نشان داد آسیا به دلیل سطوح مختلف سرمایهداری، مکان جالبی برای مطالعه مالی رفتاری است. سرمایهگذاران فردی در آسیا اغلب قمار باز (بورس باز) انحصاری دیده میشوند. آسیاییها بیشتر از فرهنگهای غربی از اریبهای شناختی رنج میبرند و تمایل دارند رفتارهای مبتنی بر یک الگوی مشخص جمعگرایی اجتماعی باشند.
همچنین در زمینه عوامل روانی تاثیرگذار بر تصمیم سهامداران (که ریشه در مسائل فرهنگی فرد و جامعه و سازمان دارد) تحقیقات مختلفی انجام شده است. برخی این موضوع را تحت عناوینی مثل اثر توصیه دوستان و اثر ویژگیهای شخصی برشمردهاند.
کیمئو و همکاران در مقالهای با عنوان عوامل رفتاری موثر بر تصمیمگیری سرمایهگذاری در بین سرمایهگذاران حقیقی در بورس اوراق بهادار "نایروبی"به بیان چهار دسته عوامل اثرگذار پرداختهاند. عامل اکتشافی اولین تکرار تحلیل گریزی در بورس؟ عامل مورد اشاره است که از سه جنبه اعتماد، تورشهای موجود در بازار و اطمینان بیش از حد بررسی شده است. دومین، عوامل مورد انتظار سرمایهگذاران حقیقی است که عبارتاند از زیان گریزی، جلوگیری از پشیمانی و محاسبات ذهنی سرمایهگذار.
عامل سوم حرکتهای تودهوار در فضای بورس اوراق بهادار است که ناشی از اطلاعات بازار و حجم معاملات است. این مطالعه در وهله آخر به عامل عقلانیت به منزله عاملی کلیدی توجه کرده و آن را متاثر از تغییرات قیمتی و ترجیحات مشتریان معرفی کرده است. این چهار عامل در نهایت ساختار رفتاری تصمیمگیری سهامداران حقیقی برای سرمایهگذاری را تشکیل میدهند که در عملیات خرید و فروش سهم، انتخاب سهم، مدت زمان نگهداری و میزان و حجم سهم تبلور مییابد.
فلاح شمس و همکاران پژوهشی با عنوان بررسی تاثیر کانون کنترل بر خطاهای ادراکی در تصمیمگیری سرمایهگذاران در بورس تهران" انجام دادند و تاثیر عوامل روانشناختی و عوامل رفتاری(روانی) را بر تصمیمگیریهای عقلایی و غیرعقلایی سرمایهگذاران در بورس بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که عوامل رفتاری و روانشناختی بر خطاهای ادراکی سرمایهگذاران تاثیرگذار است.
قلیپور در تحقیقی با عنوان تبیین ارتباط بین انواع شخصیت با خطاهای ادراکی سرمایهگذاران در بورس تهران انجام داد و در انجام این پژوهش خطاهای ادراکی مطرح شده رابطه معنیداری با شخصیت سرمایهگذاران دارد. نتایج این پژوهش بیانگر این است که بین برونگرایی و گشودگی با خطای پسبینی و بیشاطمینانی، بین روان رنجوری با خطای تصادفی، تشدید تعهد و دسترسی رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین بین سازگاری و وظیفهشناسی با خطای تصادفی و بین گشودگی با خطای دسترسی رابطه معکوس وجود دارد.
تحقیق دیگری اذعان میدارد در شرایطی که اعتماد سرمایهگذاران به اطلاعات اعلامی متزلزل باشد، نوعی رفتار جمعی شکل میگیرد که به دلیل علایق مشترک سرمایهگذاران خرد یا تقلید از یکدیگر حاصل میشود.
پیشنهاد به متولیان اجرایی:
۱- توسعه فرهنگ سهامداری به کمک رسانههای جمعی
۲- برخورد با ایجادکنندگان جو روانی کاذب و اخلالگران: در عرصه اقتصادی در دنیای امروز که دامنه انتشار هر خبری از طریق شبکههای مجازی در چند دقیقه کل کشورها را در بر میگیرد به محض ایجاد جو روانی موج ساز در کشور(چه در عرصه اجتماعی و چه در عرصههای مرتبط دیگر) سریع، پیشنهاد میشود از طریق کارشناسان متخصص، اقدام به شفافسازی و بیان علنی و فراگیر حقایق شود. در همین زمینه پیشنهاد میشود کمیته حقوقی و قضایی خاص برای پیگیری ایجادکنندگان جو روانی کاذب و اخلالگران در عرصه اقتصادی تشکیل و نتیجه اقدامات آنها به اطلاع عموم رسانده شود.
۳- راهاندازی کانونهای مشاوره، طراحی مکانیزمهای اطلاعرسانی سالم و بدون ملاحظه خاص، کمک به تولید و خلق دانش تخصصی و.
۴- سختتر کردن شرایط صدور کد سهامداری و هدایت سهامداران غیرمتخصص به سمت صندوقهای سرمایهگذاری و سبدگردانها .
حسابداری .
در طي سالهاي اخير كه با سرمايه گذاران و فعالان بازار سرمايه ديدار و گفتگو داشتم و همچنين بهره جستن از تجربيات شخصي با نوآموزان تحليل تكنيكي، صرفنظر از بحث و اظهار نظريههاي آنها، عامل مشتركي در ميان سرمايهگذاراني كه از تحليل تكنيكي سود ميجويند، كشف كردم و آن ميل به يادگيري بيشتر است. هيچ كتاب واحد و يا مجموعهاي از كتابها نميتوانند شرح كاملي از تجزيه و تحليلهاي تكنيكي را تهيه كنند زيرا نه تنها محدوده بزرگي دارد، بلكه هر چيزي، از تصميمات بانك مركزي گرفته تا كمانهاي فيبوناتچي را در برميگيرد. همچنين تا حدودي اين موضوع وجود دارد كه هر چيزي امروز نوشته ميشود، به سرعت فردا ناقص محسوب ميگردد.
با علم به اين مطالب و آگاهي كافي از وجود بيشمار كتاب تحليل تكنيكي كه پيش از اين در دسترس ميباشند، احساس نمودم كه نياز واقعي براي كتاب مختصر و فشرده تحليل تكنيكي جهت استفاده هر دو گروه سرمايهگذاران تازهكار و كار آزموده وجود دارد. اين كتاب هماني است كه كوشيدهام تا بوجود آمده است.
استفاده از تحليل تكنيكي از دهه شصت ميلادي مورد توجه افراد زيادي قرار گرفت و درست در حوادث اين دهه تحليل تكنيكي درون اين رويدادها از نظر پنهان گرديد. امروزه تحليل تكنيكي به عنوان يك روش تحليلي قابل رشد و ماندگار به وسيله دانشگاهها و شركتهاي كارگزاري و دلالان پذيرفته شده است. به ندرت افرادي بدون بازبيني شرايط و توجه به تحليلهاي تكنيكي سرمايهگذاريهاي بزرگ انجام ميدهند. هنوز حتي با پذيرش اين روش تعدادي كه واقعا از تحليل تكنيكي بطور كامل بهره ميجويند، نسبتا كم ميباشد. اين باعث اميدواري است كه اين كتاب، سطح آگاهي و استفاده از تحليل تكنيكي را افزايش دهد و براي كساني كه آنرا تكرار ميكنند، نتيجه اصلاح و پيشرفت داشته باشد.
« اطلاعات تا حدي چيز كم ارزشي است، مگر اينكه با تجربه و كارآزمودگي آميخته شود.»
با وجود فعاليت بورس اوراق بهادار تهران از سال 1347 و گذشت حدود 35 سال، تعداد افرادي كه در اين زمينه به دادوستد ميپردازند اندك است و آگاهي عمومي نسبت به اين گونه تجارت در سطح مطلوب نميباشد. اغلب سرمايهگذاران با روشهاي متداول سرمايه گذاري و مفاهيم آن آشنايي كافي ندارند. سرمايهگذاري در بورس اوراق بهادار بدون استفاده از ابزار ساده نيست و با وجود شركتهاي متعدد شناخت و گزينش آنها دشوار خواهد بود. اما در عصر اطلاعات بدون شناخت روشهاي سرمايهگذاري و انتخاب سهام ورود به عرصه دادوستد نااميدي به همراه خواهد آورد. در اين مبحث و در ادامه آن به طور ساده با مفاهيم سرمايهگذاري و مراحل نخستين فعاليت در اين بازار آشنا ميشويد. بايد بگويم كه با فراگيري روشهاي سرمايه گذاري و مدلهاي جديد دادوستد، لذت بيشتري از بازي اوراق بهادار مي بريد و هر آنچه ياد مي گيرد با علاقه آزمون خواهيد كرد.
1-1-1 شناخت سرمایه گذاری
سرمایه گذاری تعاریف متفاوتی را در خود جای داده است و درمعنای اقتصادی آن عبارت است از مخارجی که صرف افزایش یا حفظ ذخیره سرمایه میگردد. اما مفهوم فراگیر آن در بازار اوراق بهادار به صورت زیر آمده است:
«سرمایهگذاری تصمیمی است که بر اساس آن سرمایهگذار مصرف کنونی خود را در ازای بدست آوردن مصرف بیشتر در آینده به تاخیر می اندازد.»
هدف فردی که در بازار اوراق بهادار شرکت می کند مشخص است. او برای بدست آوردن سود و کسب منافع بیشتر در این بازار گام مینهد. هنگامی که سرمایهگذار یک ورقه بهادار را خریداری میکند سرمایه گذاری صورت پذیرفته است، اما خرید یک خانه به قصد زندگی سرمایه گذاری محسوب نمیشود. در حقیقت شخص سرمایهگذار به امید بدست آوردن ارزشی در زمان آینده از ارزشهای کنونی صرفنظر می نماید. اگر عوامل ترغیب کننده برای سرمایه گذاری وجود نداشته باشد، افراد به طور معمول مصرف کنونی را به مصرف آینده ترجیح میدهند. بنابراین فرد سرمایهگذار باید از سرمایهگذاری کنونی خود انتظار بدست آوردن بازده مثبت داشته باشد و بهرهمندی از ثروت و فرصتهای مصرف در آینده ترغیب کننده وی خواهد بود.
سرمايهگذاري به صورتهاي ديگري نيز تعريف شده است:
- سرمايهگذاري خريد اقلام دارايي و يا اوراق بهاداري است كه ميزان بازده و ريسك مورد انتظار آن داراي تناسب باشد.
- سرمايهگذاري خريد اقلام دارايي و يا اوراق بهاداري است كه با گذشت زمان منجر به ايجاد درآمد و افزايش ارزش براي سرمايهگذار خواهد شد.
سرمايهگذاري در مسكن و زمين يكسرمايهگذاري واقعي ناميده ميشود. هدف اين نوع سرمايهگذاري توليد كالا و خدمات با هدف بيشينه كردن ثروت است. در واقع در دوران تورم، افراد براي ايجاد درآمد و گريز از كاهش ارزش پول اقدام به خريد كالاهاي بادوام و داراييهاي واقعي ميكنند. اين نوع سرمايهگذاري هيچ نوع درآمد جاري و منظمي براي سرمايهگذار در پي نخواهد داشت.
1-1-2 فرآيند سرمايهگذاري
بيشتر از آنچه در مورد تجزيه و تحليل سهام بايد به آن توجه شود، فرآيند سرمايهگذاري خواهد بود. يك سرمايهگذار بايد به مراحل كلي سرمايهگذاري بيانديشد كه در زير خلاصهاي از آن آمده است:
آ. مشخص كردن هدفهاي كوتاهمدت، ميانمدت و بلندمدت
ب. تعيين ميزان ريسك و بازده مورد انتظار
پ. شناسايي و محاسبه ريسك و بازده اوراق بهادار
ت. مشخص كردن سبد بهينه از اوراق بهادار يا دارايي
ث. اندازهگيري عملكرد حاصل از سرمايهگذاري
ج. شناخت ساختار بازار سرمايه
ح. يادگيري و شناخت قوانين دادوستد در بازار اوراق بهادار
پس از برآورد ميزان ريسك و بازده، سرمايهگذار تکرار تحلیل گریزی در بورس؟ بايد نقدينگي لازم جهت خريد سهام را فراهم نمايد. كارشناسان و مديران پرتفوي پيشنهاد ميكنند كه موجودي نقدي بابت خريد سهام بهتر است كه از پسانداز، مازاد ثروت و يا ارث تامين شود و تاكيد ميكنند از تامين مالي به شكل قرض يا وام پرهيز نمايند. چرا كه در برخي موارد ديده ميشود كه افرادي با فروش اقلام ضروري مورد نياز اقدام به سرمايهگذاري كردهاند.
1-1-3 دوره سرمايهگذاري
سرمايهگذار بايد مشخص كند كه براي چه دوره زماني سرمايهگذاري خواهد كرد. به بيان ديگر خريد سهام براي چه دوره زماني صورت ميگيرد كه البته به انتظارات شخص سرمايهگذار بستگي دارد. در واقع نگرش افراد براي در نظر گرفتن دوره سرمايهگذاري متفاوت است. برخي از صاحبنظران دوره سه ساله سرمايهگذاري را به عنوان بهترين زمان جهت سرمايهگذاري ميپندارند.
نكته مهم آن است كه سرمايهگذاري با مفهوم سفتهبازي متفاوت است. چرا كه اين دو از لحاظ نرخ بازده مورد انتظار و ميزان ريسك و دوره سرمايهگذاري در يك سطح نميگنجند. هدف سفته بازي افزايش ارزش دارايي براي يك دوره كوتاهمدت است و در مجموع گرفتن سود ناشي از افزايش قيمت سهم. شخص سفته باز به گرفتن بهره و سود سهام بيتوجه است و بنابراين كساني كه براي يك دوره زماني كوتاه مدت سرمايهگذاري ميكنند، سفته باز ((Speculator ناميده ميشوند.
1-1-4 روشهاي سرمايهگذاري
سه شيوه كلي كه سرمايهگذاري بر اساس آنها صورت مي پذيرد به طور خلاصه در زير بررسي شده است.
يك سرمايهگذار بايد پيش از خريد سهام اوضاع اقتصادي و سياسي كشور، وضع صنعت مورد نظر و وضعيت شركت را بررسي و تجزيه و تحليل نمايد. سرمايهگذار بر اساس اين روش تا زماني كه سهام بازدهي بالايي دارند و ارزش واقعي كمتر از قيمت سهم ميباشد، سهم را در سبد خود نگهداري ميكند. پژوهشهاي صورت گرفته نشان ميدهد كه استفاده از بررسي بنيادي بهترين نتيجه را براي سرمايهگذار به همراه داشته است. از اين رو سرمايهگذاران سهام مطلوب خود را شناسايي كرده و براي دوره سرمايهگذاري بلندمدت نگه ميدارند. احتمال اين كه دوره نگهداري سهم طولاني شود نيز نسبتا زياد است. در پايان اين فصل بيشتر به اين روش پرداخته شده است.
ب. استفاده از تئوري مدرن پورتفوليو (MPT)
فروضي در اين روش سرمايهگذاري گنجانده شده است كه بازار كارا و انتشار اطلاعات به صورت يكپارچه و در دسترس همگان از جمله اين فروض ميباشد. با توجه به كارايي بازار و تغيير لحظهاي قيمت سهم نسبت به اطلاعات موجود پيشبيني آينده قيمت سهم تقريبا بسيار مشكل مينمايد. از اين رو سرمايهگذار با انتخاب اوراق بهادار گوناگون سعي دارد تا بازده خود را با متوسط بازده بازار برابر و متناسب نمايد. شخص سرمايهگذار با اين روش ميكوشد تا مجموعهاي متنوع و پرگونه از سهام را خريداري نمايد و چون قادر به پيشبيني آينده نيست از استراتژي خريد و نگهداري بهره ميجويد.
اين نوع سرمايهگذاري با استفاده از مطالعه رفتار و حركات قيمت و حجم سهام در گذشته و تعيين قيمت و روند آينده سهم صورت ميپذيرد. تغييرات قيمت سهم با استفاده از پيشينه تاريخي و نمودار توسط تحليلگر تكنيكي مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرد. اين روش بيشتر مورد استفاده سفتهبازان قرار مي گيرد و بدين صورت قصد دارند تا بازده مورد نظر خود را در هنگام بالا رفتن قيمت سهم افزايش دهند. در واقع سرمايهگذاران با ديدگاه كوتاهمدت از اين روش بهره ميجويند. روش تحليل تكنيكي موضوع اصلي كتاب است و پس از اين به صورت كامل به آن پرداخته مي شود.
1-1-5 مفهوم ريسك سرمايهگذاري
با توجه به رابطههاي رياضي بازده در مييابيم كه ريسك هر سهم به واسطه تغييرات قيمت و سود تقسيمي آن سهم معلوم ميگردد. عوامل تاثيرگذار بر ريسك باعث تغيير قيمت سهم در بازار ميشوند كه اين عوامل از ريسك بازار، ريسك تجاري، ريسك نرخ بهره، ريسك تورم و ريسك قدرت خريد پول تشكيل ميشوند. تمامي تصميمات سرمايهگذاري افراد بر مبناي ميزان ريسك و بازده انجام ميشود. بديهي است كه هدف اصلي سرمايهگذاري كسب بازدهي بالا در سرمايهگذاري است. وضعيت نامطمئن آينده بازار سهام موجب ميشود كه براي يك دوره زماني كوتاهمدت سرمايهگذاري نكنيم و بدين صورت اجباري به فروش سهام در مواقع كاهش شديد قيمت نخواهيم بود.
بنابراين شخص سرمايهگذار در عين آمادگي براي پذيرش نامطلوبترين شرايط بر اين باور است كه افت و خيزهاي كوتاهمدت بر سرمايهگذاري وي تاثيرگذار نخواهد بود. شخص سرمايهگذار بهتر است به اين اصل مهم توجه كند كه ريسك سرمايهگذاري بايد متناسب با بازدهي باشد. موجودي نقد در بانك به شدت در معرض ريسك ناشي از تورم خواهد بود. اگر ريسك تورم مهم باشد سرمايهها از حسابهاي پسانداز و اوراق قرضه به سمت اوراق بهادار خواهد رفت.
دیدگاه شما