اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟


دنیای حسابداری

4) معمولاً به منظور استفاده در عملیات عادی و مستمر واحد تجاری تحصیل می شوند و نه به قصد فروش یا سرمایه گذاری .

بنابراین شما می توانید دارایی های نامشهود را با توجه به خصوصیات فوق شناسایی کنید.

اصول به کار رفته در حسابداری دارایی های نامشهود فرقی با اصول حسابداری اموال و ماشین آلات و تجهیزات ندارد یعنی:

الف- هنگام تحصیل دارایی اصل بهای تمام شده رعایت می شود. ( اصول حسابداری)

ب - در خلال استفاده از آن اصل تطابق هزینه با درآمد رعایت می شود.

ج - هنگام فروش مابه التفاوت مبلغ دریافتی با ارزش دفتری به عنوان سود یا زیان شناسایی می شود.

بهای تمام شده دارایی های نامشهود در ترازنامه در قسمت دارایی های نامشهود نشان داده می شود.

هزینه ایجاد و نگهداری و یا احیای دارایی های نامشهود غیر قابل شناسایی (سر قفلی) باید در زمانی که وقوع می یابد به حساب هزینه دوره منظور شود.

همه دارایی های نامشهود صرف نظر از این که عمرشان محدود، نامعین یا نامحدود باشد، باید مستهلک شوند.

طبق استاندارد حسابداری دارایی های نامشهود، مدت استهلاک هیچ دارایی نامشهودی نباید از چهل سال تجاوز کند.

برای دارایی های نامشهود به علت نداشتن عینیت ارزش اسقاط (Salvage Value) در نظر گرفته نمی شود.

بهای تمام شده اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ دارایی های نامشهود باید طی مدت برآورد شده عمر مفید به طور منظم و سیستماتیک مستهلک شود.

در این کار، معمولاً از روش خط مستقیم استفاده می شود مگر آن که مدیریت دلایل قانع کننده ای برای مناسب بودن روش منظم دیگری داشته باشد.

استهلاک دارایی های نامشهود را به دو طریق می توان ثبت کرد:

1) قیمت دفتری دارایی را بستانکار کرد.

2) یا آن را جداگانه در حساب استهلاک انباشته مربوطه ثبت کرد.

انتخاب یکی از این دو روش به عرف و عادت بستگی دارد و از منطق حسابداری ناشی نمی شود.

حق اختراع ( استهلاک انباشته حق اختراع) ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

استهلاک دارایی نامشهود بر حسب ماهیت و کار برد آن ، ممکن است به حساب هزینه سربار کارخانه یا به حساب هزینه های عملیاتی یا سایر هزینه ها منظور شود.

برای مثال بخش مستهلک شده حق اختراع مربوط به یک فرآیند تولید، منطقاً جزو هزینه های سربار کارخانه است و استهلاک علامت تجاری که برای ترویج یک فرآورده به کار می رود، جزو هزینه فروش است و استهلاک سرقفلی جزو سایر درآمدها و هزینه ها منظور می شود.

روش استهلاک و عمر مفید برآورد شده هر یک از دارایی های نامشهود و همچنین مبلغ استهلاک در دوره مالی مورد گزارش، باید در صورتهای مالی یا در یادداشتهای همراه آنها افشا شود.

مدت زمانی که برای استهلاک دارایی نامشهود منظور شده است باید پیوسته مورد بررسی قرار گیرد تا معلوم شود آیا تجدید نظر در عمر مفید برآورد شده آن به سبب تغییر شرایط یا اوضاع لازم هست یا خیر؟

تغییر در برآورد عمر مفید به معنای تغییر در برآورد حسابداری است اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ و بنابراین باید در محاسبه استهلاک منظور شود.

دارایی های نامشهود قابل شناسایی (Identifiable intangible assets) :

دارایی های نامشهود قابل شناسایی دارایی های هستند که موجودیت آنها مشخص و مجزا از واحد تجاری است و به طور جداگانه قابل فروش می باشند.

رایجترین دارایی های نامشهود قابل شناساسی عبارتند از:

1. حق اختراع (Patent)

2. حق تالیف (Copyright)

3. علائم و نامهای تجاری و فرمولهای سری

(Trade marks and Trade names and Secret formulas)

حق اختراع عبارتست از حق انحصاری تولید و فروش محصول یک اختراع خاص برای مدت معین که به اشخاص حقیقی با حقوقی اعطا می شود.

مدت اعتبار ورقه اختراع به تقاضای مخترع 5 یا 10 یا 15 یا 20 سال خواهد بود، در مدت مزبور که باید صراحتاً در ورقه اختراع ذکر شود مخترع یا قائم مقام قانونی او حق انحصاری ساخت یا فروش یا اعمال و یا استفاده از دارایی خود را خواهد داشت.

بهـای تمـام شــده حـق اختــراع خــریــداری شــده عبارتست از قیمت خرید به علاوه هزینه های ضمنی آن :

بهای تمام شده حق اختراع خریداری شده = قیمت خرید + هزینه های ضمنی آن

ثبت خرید حق اختراع به شرح زیر است:

عبارتست از حق انحصاری نظر و پخش و عرضه و اجرای اتر هنری یا نوشته ای که به مدت عمر پدید آورنده و سی سال بعد از فوت او به شخص پدید آورنده و وراث او اعطا می شود.

واحد تجاری ممکن است حق تالیف را با پرداخت حق الامتیاز یا از راه خرید یا از بابت اثری که خود پدید می آورد، کسب کرده باشد.

علائم و نامهای تجاری و فرمولهای اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ سری

این دارایی های نامشهود هم مانند حق اختراع و حق تالیف حقوقی هستند که قابل اجاره و واگذاری یا قابل فروش هستند.

مدت بهره برداری اقتصادی این گونه حقوق تا زمانی است که از آنها استفاده می شود و بهای تمام شده آنها در مدت عمر مفیدشان، یا طی چهل سال، هر کدام که کوتاهتر است، مستهلک می شود.

ارزش علامت تجاری، نام تجاری یا فرمول سری به نسبتی که واحد تجاری موفق شود اعتماد و علاقه مشتریان را به فرآورده خود جلب نماید، افزایش می یابد.

دارایی های نامشهود غیر قابل شناسایی (سرقفلی) :

بهترین دلیل برای اثبات وجود سرقفلی این است که نرخ بازدهی (Rate of Return) خالص دارایی های سرمایه گذاری شده در واحد تجاری مورد نظر، بیشتر از نرخ متعارف سود در واحدهای مشابه است.

سرقفلی (Goodwill) چیست؟

اگر ارزش جاری یک واحد تجاری را برآورد کنیم و ببینیم که این ارزش بیش از ارزش مجموع دارایی های مشهود و نامشهود قابل شناسایی آن واحد است، ممکن است این افزایش ارزش یا مابه التفاوت به دلیل وجود دارایی های نامشهودی باشد که شناسایی آنها امکان ندارد.

حسابداری - ملک محمد غلامی

تشکیل کمیته ای با عنوان کمیته تدوین قوانین و دستورالعملهای حسابداری دولتی از ضروریات اصلی نظام مالی دولت است.نباید متکی به فرد باشیم و هر فردی با ارائه نظرات خود نظام مالی کشور را هدایت کند .همیشه چند فکر بهتر از یک فکر است.باید از ذیحسابان و معاونین ذیحساب و کارکنان امورمالی دستگاههای اجرایی حسابرسان اداره کل تمرکزو تلفیق حسابها و حسابرسان دیوان محاسبات و سازمان حسابرسی و اساتید دانشگاهها و افرادی مانند جناب آقای دکتر جعفر باباجانی استفاده نمائیم.

تنخواه گردان حسابداری

براساس ماده ۲۶ قانون محاسبات عمومی کشورتنخواه گردان حسابداری برای پرداخت برخی از هزینه های سالجاری و تعهدات قابل پرداخت سنوات قبل است اما:

۱-تنخواه گردان حسابداری در ابتدای سالجاری و قبل از تخصیص اعتبار داده می شود

۲-شرط ایجاد تعهد تخصیص اعتبار است

۳-هزینه از مراحل انجام خرج بعد از تشخیص و تامین اعتبار و تعهد می باشد

پس چگونه می توان هزینه ایجاد کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پرداخت تعهدات سنوات قبل دارای قوانین خاص خود و استفاده از اعتبارات تملک داراییهای مالی است

مسئولیت پاسخگویی چیست؟

افراد هرجامعه به دودسته تقسیم می شوند.برخی از این افراد،پاسخگو هستند وبرخی دیگر پاسخ خواه می باشند.البته اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ ممکن است افراد پاسخگو درزمانهایی به عنوان پاسخ خواه باشند وبرعکس. دولت هرکشوربه عنوان بزرگترین پاسخگوی هرکشوری محسوب می شودزیراکل جمعیت آن کشوردرمقابل دولت به عنوان پاسخ خواه قراردارند.دولت درتمام زمینه ها باید پاسخگو باشداما مهمترین پاسخگویی دولت درزمینه مالی می باشد که از طریق صورتهای مالی امکان پذیر است.

درادبیات حسابداری دولتی،الزام به انجام عمل مشخص را مسئولیت( responsibility ) می گویند والزام به گزارش عمل انجام شده را پاسخگویی( accountability ) می گویند.درخصوص بحث دولت،اولا دولتمردان وظیفه دارندنسبت به منابع کشوراعمال مدیریت صحیح نمایند (مسئولیت) وموظفند نتایج بدست آمده از اعمال مدیریت خودرا نیز گزارش نمایند(پاسخگویی).

ازسال 1980 به بعد برای تهیه چارچوب نظری،ازمفهوم مسئولیت پاسخگویی استفاده شده است. دراین مفهوم برمنافع هردوطرف تهیه کننده اطلاعات مالی واستفاده کننده از اطلاعات مالی تاکید می شود.درمفهوم قبلی که برمبنای تصمیم گیری بنیان شده بودفقط به تامین منافع استفاده کننده از اطلاعات مالی تاکید می شده است.

برای دسترسی به اطلاعات بیشتر به فصل دوم کتاب حسابداری دولتی جناب آقای دکتر جعفر باباجانی انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی مراجعه شود.

بررسی سرفصلهای حسابداری

بررسی سرفصلهای حسابداری

بررسی سرفصلهای حسابداری

مسئولیت پاسخگویی وتستهای کنکور کارشناسی ارشد

1-یکی از تفاوتهای حسابداری دولتی وبازرگانی آن است که سازمانهای بازرگانی: (71)52

1)فقط از مبنای تعهدی کامل استفاده می نمایند.

2)فقط از مبنای نقدی استفاده می نمایند.

3)دراستفاده از مبانی حسابداری،آزادی عمل دارند.

4)ازمبنای نیمه تعهدی استفاده می کنند.

2-اصل لزوم نگهداری حسابهای مستقل درحسابداری دولتی ایران درکدامیک از قوانین ذیل مورد تاکید قرار گرفته است؟(71)62 و (73)56

1)قانون محاسبات عمومی کشور 2)قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

3)قانون برنامه وبودجه 4)قانون دیوان محاسبات کشور

3-کدام مورد از اصول بنیادی حسابداری دولتی است؟(75)42

1)اصل ثبات رویه 2)اصل تداوم فعالیت

3)اصل احتیاط 4)اصل لزوم نگهداری حسابهای مستقل برای وجوه

4-کدام اصل در حسابداری دولتی کاربرد ندارد؟(75)47

1)احتیاط 2)تداوم فعالیت موسسه

3)تطابق هزینه با درآمد 4)ثبات رویه

5-کدام مورد اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ از اصول بنیادی حسابداری دولتی نیست؟(76)34

1)اصل لزوم نگهداری حسابهای مستقل وجوه

2)اصل استفاده از مبانی حسابداری معین درهریک از حسابهای مستقل

3)اصل تطابق هزینه با درآمد همان دوره

4)اصل لزوم نگهداری حسابهای بودجه ای

6-به موجب اصل لزوم نگهداری حسابهای مستقل درحسابداری سازمانهای دولتی وغیر انتفاعی: (76)40

1)هریک از منابع تامین مالی،یک شخصیت حسابداری مستقل محسوب می شود.

2)ایجاد حساب مستقل بستگی به نیاز سازمان دولتی دارد ومحدودیتی ندارد.

3)سازمان دولتی به عنوان یک شخصیت حسابداری( Entity ) محسوب می شود.

4)نیازی به نگهداری حسابهای مستقل نیست.

7-درحسابداری دولتی،درصورت تضاد قوانین ومقررات با اصول پذیرفته شده حسابداری،کدامیک از موارد ذیل باید اجرا شود؟(77)47

1)اصول پذیرفته شده حسابداری را باید اجرا نمود.

2)بلافاصله باید نسبت به تغییر قانون اقدام نمودتا منطبق با اصول پذیرفته شده حسابداری گردد.

3)تازمان اصلاح قانون،طبق دستور دیوان محاسبات کشور،اجرا نمود.

4)قانون را باید اجرا نمود.

8-درسرفصلهای مربوط به حسابداری دولتی،کدامیک از حسابهای ذیل وجود ندارد؟(77)57

1)سرمایه 2)بدهی های جاری 3)دارایی های جاری 4)مازاد

9-حسابداری سازمانهای غیرانتفاعی درکدامیک از سازمانهای ذیل قابل اجرا است؟(78)31

1)فقط در دستگاههای دولتی وشهرداری ها

2)فقط در موسسات غیر انتفاعی وابسته به دولت

4)هم در موسسات دولتی وهم در شرکتهای دولتی

10-درحسابداری دولتی،عبارت((هیچ هزینه ای نباید از اعتبارمصوب تجاوز نماید))منطبق بر کدامیک از اصول بنیادی حسابداری دولتی است؟(78)33

1)اصل لزوم نگهداری حسابهای مستقل

2)اصل لزوم نگهداری کنترل حسابهای بودجه ای

3)اصل لزوم طبقه بندی استاندارد برای درآمدها وهزیه ها

4)اصل لزوم رعایت وضوابط معین برای وصول درآمدها وپرداخت هزینه ها

روشهای بودجه ریزی

شامل روشهاي بودجه ريزي برنامه اي ، عملياتي ، برمبناي صفر و بودجه ريزي متداول مي باشد.

الف _ بودجه ريزي برنامه اي :

بودجه اي است كه در آن اعتبارات برحسب وظايف ، برنامه ها و فعاليتهايي كه سازمان دولتي در سال مالي اجراي بودجه براي نيل به اهداف خود بايد انجام دهند ، پيش بيني شده باشد. بعبارت ديگر ، در بودجه برنامه اي مشخص مي شود كه دولت و دستگاههاي دولتي در سال اجراي بودجه ، اولا داراي چه اهداف ، وظايف و مقاصد مصوب مي باشند و ثانيا براي نيل به اهداف و مقاصد مذكور ، بايد كدام برنامه ها ، عمليات و فعاليتها را با چه ميزان اعتبارات انجام دهند . در بودجه برنامه اي برخي از كشورها ، فقط برنامه ها به فصول هزينه تفكيك مي شود اما در برخي ديگر از كشورها ، فعاليتها و طرحها نيز به صورت فصول هزينه پيش بيني مي شوند. آنچه كه مهم است نظام حسابداري دولتي بايد عينا شبيه بودجه ريزي كشور باشد يعني اگر فقط برنامه ها را به تفكيك فصول نگهداري مي كند ، نظام حسابداري دولتي نيز به همين ترتيب باشد و الي آخر.

ب _ بودجه ريزي عملياتي :

بودجه اي است كه براساس وظايف ، عمليات و پروژه هايي كه دستگاه هاي اجرايي تصدي اجراي آنها را بعهده دارند ، تنظيم مي شود. در تنظيم بودجه عملياتي به جاي توجه به كالاها و خدماتي كه دولت خريداري مي كند و يا به عبارتي به جاي توجه به وسايل اجراي فعاليتها ، خود فعاليتها و مخارج كارهايي كه بايد انجام شود ، مورد توجه قرار مي گيرد. در اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ بودجه عملياتي ، علاوه بر تفكيك اعتبارات به وظايف ، برنامه ها ، فعاليتها و طرحها ، حجم عمليات و هزينه اجراي عمليات دولت طبق روشهاي علمي مانند حسابداري قيمت تمام شده محاسبه و اندازه گيري مي شوند.

ج _ بودجه ريزي برمبناي صفر :

طبق معمول ، در فرآيند تهيه بودجه ، هزينه هاي سال پيش كه به مصرف رسيده به عنوان يك نقطه آغاز به حساب مي آيد يعني براساس بودجه سنوات قبل ، يكسري از اقلام را حذف و يكسري ديگر اضافه مي كنند. در روش بودجه ريزي بر مبناي صفر، هر فعاليت از مبناي صفر شروع مي شود و در اين روش هزينه هاي آينـده به هـزينه هاي گذشته بستگي ندارد. در اين روش براي ريالــي از بودجه كه پيش بيني مي شود بايد توجيهي وجود داشتـه باشــد كه آيا لازم است يا خــير؟ بعبارتي ديگر براي ادامه دادن يا توقف يك فعاليت ، يك توجيه لازم است.

د _ بودجه ريزي متداول :

بودجه اي است كه در آن اعتبارات هر دستــگاه اجرايـــي بـه تفكيك فصـول هزينه مشخص مي گردد. در اين روش بودجه ريزي ، نوع و ماهيت هزينه ها نشان داده مي شود، ولي مشخص نمي گردد كه هر هزينه براي نيل به كدام هدف منظور يا اجراي كدام برنامه يا فعاليت خاص انجام شده است.

تعریف حسابداری دولتی

حسابداري دولتي ازدومجموعه مستقل تشکیل شده است.بخشی از حسابداری دولتی مربوط به مجموعه قوانين و مقرراتی است که درهرکشور با کشورهای دیگر متفاوت است؛ وبخش دوم حسابداری دولتی،شامل دانش حسابداري است كه ذيحسابی ها، فعاليتهاي مالي دستگاه های اجرایی براساس آنها شناسایی وثبت وگزارش می کنند.

با توجه به اين تعريف مشخص مي­شود كه در حسابداري دولتي، قوانين و مقررات بر استانداردهاي حسابداري مقدم است و اين منطقي است زيرا در حسابداري دولتي به دنبال پاسخگويي دولتها از طريق حسابداري هستيم و ازآنجائیکه دولتها داراي قوانين متفاوت از يكديگر هستند بنابراين هر دولت با توجه به قوانين خاص خود نحوه حسابداري خود را شكل مي­دهد .

درخصوص نحوه شناسایی وثبت رویدادهای مالی دولتی نیز،می توان به شرح ذیل حسابداری دولتی را تعریف نمود:

حسابداری دولتی شامل سامانه ای است که اطلاعات مالی مربوط به وزارتخانه ها وموسسات دولتی وشرکتهای دولتی وسایرموسسات که به نحوی ازانحاء ازبودجه کل کشور استفاده می کنند،جمع اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ آوری نموده واندازه گیری می کند. سپس این اطلاعات مالی دردفتر روزنامه ثبت می شوند وبه دفترکل منتقل وتلخیص صورت می گیردتا امکان تهیه صورتهای مالی ونهایتا،تفسیر وتجزیه وتحلیل نتایج حاصل ازآن فراهم شود.

از جمله قوانيني كه در حسابداري دولتي ايران كاربرد دارند می توان به قانون محاسبات عمومي كشور مصوب شهريور ماه 1366 ،قانون بودجه سالانه، قانون برنامه و بودجه مصوب 10/12/1351 كه از فروردين ماه 1352 لازم الاجرا است ، قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت ، قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي،اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران، قانون ديوان محاسبات، قانون اساسي ، قانون كار، قانون بيمه و قانون تفريغ بودجه سالهاي پس از انقلاب اشاره نمود.

مقررات و روشهاي حسابداري دولتي در ايران مطابق مواد 99 و 128 قانون محاسبات عمومي توسط وزرات امور اقتصادي و دارائي تهيه و تدوين مي گردد و وظيفه ابلاغ اين بخشنامه ها نيز بر عهده وزارتخانه مزبور است.

از مفاد بخشنامه هاي وزارت امور اقتصادي و دارائي، حساب مستقل هايي كه درایران كاربرد دارند شامل حساب مستقل اعتبارات تملك دارائي هاي سرمايه اي ،حساب مستقل اعتبارات هزينه ،حساب مستقل اعتبارات تملك دارائي هاي مالي ،حساب مستقل سپرده ها،حساب مستقل بازنشستگان و موظفين ،حساب مستقل اوراق بهادار،حساب مستقل ساير منابع( هزينه اي وتملك دارائي هاي سرمايه اي)،حساب مستقل درآمد و هزينه خانه هاي سازماني ، حساب مستقل اعتبارات اختصاصي (هزينه اي و سرمايه اي )،حساب مستقل درآمدهاي اختصاصي، حساب مستقل درآمدهاي عمومي،حساب مستقل واگذاري دارائي هاي سرمايه اي ،حساب مستقل واگذاري دارائي هاي مالي ، حساب مستقل وجوه اضافه دريافتي،گروه حسابهاي انتظامي و حساب مستقل اعتبارات ابلاغي (هزينه اي و تملك دارائيهاي سرمايه اي) می باشند.

مبانی حسابداری دولتی چیست؟

به انتخاب زمان شناسایی و ثبت درآمد و هزینه در دفاتر حسابداری مبانی حسابداری گویند ، و یا به عبارت دیگر مبانی حسابداری یعنی اینکه چه زمانی درآمد و هزینه را شناسایی و در دفتر روزنامه ثبت نماییم.

انواع مبانی حسابداری دولتی :

1 – مبنای نقدی کامل :

در این مبنا که بر طبق قانون محاسبات عمومی کشور دستگاه های دولتی باید درآمدهای خود را بر طبق آن شناسایی و در دفاتر ثبت کنند . درآمد زمانی شناسایی و در دفاتر ثبت میشود که وصول شود ، لذا در این مبنا حساب های دریافتنی و پیش دریافت وجود ندارد .

همچنین در این مبنا هزینه نیز زمانی شناسایی و در دفاتر ثبت میشود که پرداخت شود ، لذا در این مبنا حساب های پرداختنی و پیش پرداخت نیز وجود ندارد . در این مبنا درآمدهای تحقق یافته و وصول نشده و همچنین هزینه های وقوع یافته و پرداخت نشده ثبت نمیشوند .

حسن این مبنا آسان بودن زمان شناسایی درآمد و هزینه میباشد . عیب این مبنا این است که چنانچه قسمتی از درآمدهای سال قبل به همراه درآمدهای سال جاری و همچنین قسمتی از درآمدهای سال آتی در این دوره مالی وصول شوند ، تماماً به عنوان درآمد این دوره مالی شناسایی و در دفاتر ثبت میشوند .

این وضعیت در رابطه با هزینه ها نیز وجود دارد ، و باعث میشود درآمدها و هزینه های دوره مالی به طور واقعی شناسایی و ثبت نشوند . در نتیجه سود و زیانی که طبق این مبنا محاسبه میشود ، سود و زیان واقعی آن دوره مالی را گزارش نمیکند .

به خاطر این موضوع اصل تحقق درآمد و اصل تطابق هزینه با درآمد نیز در این مبنا رعایت نمیشود .

مبنای حسابداری دولتی

2 – مبنای تعهدی کامل :

در این مبنا درآمدها زمانیکه تحصیل میشوند و یا تحقق می یابند ، مورد شناسایی قرار گرفته و در دفاتر حسابداری منعکس میشوند . در این مبنا زمان تحصیل و یا تحقق درآمد هنگامی است که درآمد به صورت قطعی تشخیص داده میشود ، و یا بر اثر ارائه خدمات حاصل میگردد . لذا زمان وصول وجه در این مبنا مورد توجه قرار نمیگیرد .

در این مبنا هزینه ها نیز زمانی شناسایی و در دفاتر ثبت میشوند که ایجاد یا تحمل شده باشند ، به بیان دیگر زمانیکه کالایی تحویل میگردد و یا خدمتی انجام میشود برای موسسه معادل بهای تمام شده کالای تحویلی یا خدمت انجام یافته بدهی قابل پرداخت ایجاد میشود .

مبنا فوق بر طبق استانداردهای پذیرفته شده حسابداری مالی باید برای گزارشگری برون سازمانی مورد استفاده قرار گیرد. در این مبنا بر خلاف مبنای قبل اولا ، سود و زیانی که محاسبه میشود ، سود و زیان واقعی آن دوره مالی میباشد و ثانیا ، بر خلاف مبنای قبل در این مبنا حساب های دریافتنی و پرداختنی و پیش دریافت و پیش پرداخت نیز وجود دارد.

3 – مبنای نیمه تعهدی :

در این مبنا درآمد زمانی شناسایی و ثبت میشود که وصول شود ، همانند مبنای نقدی کامل و هزینه نیز زمانی شناسایی و ثبت میشود که وقوع یافته باشد ، همانند مبنای تعهدی کامل .

لذا در این مبنا حساب های دریافتنی و پیش دریافت وجود ندارد ، ولی حساب های پرداختنی و پیش پرداخت وجود دارد . این مبنا مبتنی بر مفهوم محافظه کاری در حسابداری میباشد ، زیرا درآمد تا زمانیکه وصول نشود شناسایی و ثبت نمیشود ، ولی هزینه ها به محض وقوع شناسایی و ثبت میشوند .

حسن این مبنا آسان بودن زمان شناسایی درآمد و ثبت واقعی هزینه ها میباشد ، ولی عیب اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ این مبنا عدم ثبت واقعی درآمد و عدم رعایت اصل تحقق درآمد میباشد.

4 – مبنای نقدی تعدیل شده :

در این مبنا که بر طبق قانون محاسبات عمومی کشور دستگاه های دولتی باید هزینه های خود را بر طبق آن شناسایی و در دفاتر ثبت کنند.

درآمد زمانی شناسایی و در دفاتر ثبت میشود که وصول شود ، همانند مبنای نقدی ولی هزینه زمانی شناسایی و ثبت میشود که دو شرط زیر با هم برقرار باشد :

شرط اول ( لازم ) :ایجاد تعهد، یعنی کالا و خدمات را دریافت کرده باشیم .

شرط دوم (کافی ) : پرداخت وجه به صورت قطعی.

در این مبنا چنانچه تعهد انجام شده باشد ولی پرداخت وجه صورت نگرفته باشد ، هیچگونه ثبتی در دفاتر صادر نمیشود .

ولی چنانچه پرداخت وجه صورت گرفته باشد ، ولی تعهدی انجام نشده باشد ، تحت عنوان پیش پرداخت ثبت می شود . لذا در این مبنا حساب دریافتنی و حساب پرداختنی و پیش دریافت وجود ندارد .

حسن این مبنا آسان بودن زمان شناسایی درآمد و تا حدودی هزینه و ثبت واقعی هزینه تا حدودی میباشد.

عیب این مبنا عدم ثبت واقعی درآمد و عدم رعایت اصل تحقق درآمد و تطابق هزینه با درآمد میباشد.

مبنای حسابداری

5 – مبنای تعهدی تعدیل شده :

در این مبنا هزینه ها هنگام ایجاد یا تحمل شناسایی و در دفاتر ثبت میشوند ، به همان ترتیبی که در مبنای تعهدی کامل و نیمه تعهدی عمل میشد .

اما درآمدها براساس ماهیت آنها به دو گروه زیر تقسیم میشوند:

1 – یک گروه درآمد هایی هستند که قابل اندازه گیری بوده و در عین حال در دسترس میباشند و لذا در مدت کوتاهی پس از تشخیص حداکثر 60 روز آینده وصول خواهند شد . این قبیل درآمدها با استفاده از مبنای تعهدی شناسایی و ثبت میشوند.

2 – گروه دیگر از درآمدها فاقد ویژگی های فوق بوده و لذا اندازه گیری و تشخیص آنها مشکل و در عمل غیر ممکن میباشد و یا وصول آنها پس از تشخیص در طول دوره مالی و یا مدت کوتاهی بعد از دوره مالی امکان پذیر نمیباشد .

این قبیل درآمدها با استفاده از مبنای نقدی شناسایی و در دفاتر ثبت میشوند . حسن این مبنا ثبت واقعی هزینه ها و تا حدودی درآمدها میباشد. عیب این مبنا عدم ثبت کامل درآمدها میباشد، زیرا در این مبنا درآمدهای که تردید در وصول آنها باشد، ثبت نمیشوند.

اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟

1. اصل افشای کامل

2. اصل بهای تمام شده

4. اصل تحقق درآمد

اصل افشای کامل

اصل افشا ایجاب می‌کند که رویدادها و وقایع مالی با اهمیت مربوط به واحد تجاری به طور مناسب و کامل، افشاء گردد. به طور کلی، ارائه هر گونه اطلاعات درباره رویدادها و وقایع مالی در متن صورت های مالی و یا ضمائم از طریق یادداشت های توضیحی همراه با گزارشات مالی که بتواند بطور معقول در تصمیم گیری آگاهانه استفاده کنندگان تاثیر گذار باشد را افشا می‌گویند.

اصل افشاء کامل به این معنا نیست که هر چیزی باید افشاء گردد، بلکه در افشاء اطلاعات، اولاً باید هزینه تهیه و افشاء و ثانیاً مربوط بودن آن، مورد توجه قرار گیرد.

اصل بهای تمام شده

طبق اصل بهای تمام شده، مبادلات حسابداری در تاریخ وقوع به بهای تمام شده در دفاتر ثبت می‌گردند.

منظور از بهای تمام شده هر دارایی، ارزش مبادله نقدی آن تاریخ تحصیل است. بدهی‌ها نیز معادل وجه نقد جاری مبادله که به عنوان بدهی متقبل شده مورد اندازه گیری قرار گرفته و ثبت می‌شود.

چنانچه دارایی از طریق مبادلات غیر پولی در اختیار واحد تجاری قرار گیرد، ارزش متعارف دارایی تحصیل شده رایگان نیز، ارزش متعارف (منصفانه) دارایی مشابه در بازار در زمان انتقال مالکیت است.

معایب روش بهای تمام شده تاریخی

1. تغییرات ارزش دارایی ها در طول سال های متمادی در نظر گرفته نمی شود.

2. تغییرات ارزش پول در زمان مورد توجه قرار نمی گیرد.

مزایای روش بهای تمام شده تاریخی

1. واقعی و قابل اتکا است.

2. نشان دهنده ارزش متعارف دارایی در تاریخ تحصیل است.

3. قابل رسیدگی و ردیابی است.

اصل تطابق

بر اساس اصل تطابق، هزینه‌های انجام شده جهت ایجاد درآمد، باید به حساب دوره ای که درآمد در آن تحصیل گردیده منظور گردد. به عبارت دیگر، سود هر دوره تفاوت بین درآمدهای تحصیل شده و هزینه‌های تحمیل شده برای کسب درآمد همان دوره است.

مطابق این اصل، بسیاری از هزینه‌های انجام شده در دوره جاری، بدلیل داشتن منافع آتی به عنوان دارایی در دفاتر و صورت های مالی ثبت و گزارش می‌شوند.

مبانی شناخت هزینه عبارتند از:

1. ارتباط مستقیم علت و معلولی بین درآمد اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ و هزینه

2. تخصیص منطقی و سیستماتیک

3. شناخت بلا درنگ (تسریع در شناخت)

4. هزینه بدون منافع جاری و آتی (زیان)

ارتباط مستقیم علت و معلولی بین درآمد و هزینه :

برخی هزینه ها ارتباط مستقیم علت و معلولی با درآمد شناسایی شده دوره مالی واحد انتفاعی دارند، از این رو به موازات تحقق درآمد، دارایی های مصرف شده به عنوان هزینه شناسایی می گردد.

مثال: حق بازاریابی نماینده فروش، هزینه بسته بندی، بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینه حمل و تحویل کالا.

تخصیص منطقی و سیستماتیک :

چنانچه در مواردی انتفاع از یک دارایی بیش از یک دوره گزارشگری به طول انجامد، و ارتباط مستقیم و آشکار علت و معلولی بین رویداد هزینه و درآمد خاص وجود نداشته باشد و انقضای بخشی از بهای تمام شده دارایی ها در ایجاد درآمد در چند دوره نقش اساسی ایفا کند، در چنین شرایطی کل بهای تمام شده بین دوره های مالی که انتظار انتفاع از آن می رود، به روش منطقی، منظم و سیستماتیک سر شکن می‌شود.

مثال: هزینه استهلاک دارایی های ثابت، هزینه بهری تسهیلات بلند مدت، هزینه اجاره، هزینه بیمه.

شناخت بلا درنگ ( تسریع در شناخت) :

چنانچه بین هزینه بطور عینی ارتباط مستقیم و آشکاری با درآمدی خاص، وجود نداشته باشد و مخارج مزبور نیز، در دوره جاری فاقد منافع آتی بوده و صرفاً منافع اقتصادی دوره جاری از آن قابل انتظار باشد، علاوه بر این، ارتباط بین هزینه با درآمد شناسایی شده مرتبط با یک دوره زمانی مشخص باشد، در چنین شرایطی کل مخارج متحمل شده را بلادرنگ به عنوان هرینه دوره شناسایی می‌کنیم.

مثال: حقوق پرداختی به مدیران و کارکنان اداری، هزینه های ناشی از دعاوی حقوقی.

هزینه بدون منافع جاری و آتی (زیان) :

هزینه‌ای که تعیین ارتباط آن به دوره یا دوره‌های مختلف غیر ممکن بوده و انتظار منافع جاری و آتی برای آن غیر قابل تصور می‌باشد.

در چنین شرایطی، آن هزینه به عنوان زیان دوره جاری شناسایی و از درآمد دوره جاری کسر می‌گردد.

مثال: جرایم پرداختی، خسارات وارده به دارایی ها در اثر حوادث غیر مترقبه.

اصل تحقق درآمد

قاعده کلی آن است که درآمد هنگامی که کسب می شود باید ثبت گردد و نه قبل از آن. قانون کلی برای شناخت درآمد، قابل اندازه گیری بودن، مربوط به و قابل اتکا بودن آن است.

بر اساس اصل درآمد، باید سه شرط زیر برای ثبت درآمد محقق شود:

1. عملیات مربوط به تحصیل درآمد تکمیل شده باشد.

2. مبلغ درآمد به طور معقول و مطمئن قابل اندازه گیری باشد.

3. قابلیت وصول آن به طور معقول، مطمئن باشد.

پنج روش شناسایی درآمد

روش فروش:

درآمد در مقطع فروش ثبت می‌شود.

روش وصول:

تنها هنگامی استفاده می‌شود که دریافت وجه نا مطمئن باشد. در این روش فروشنده برای ثبت درآمد باید منتظر دریافت وجه بماند.

این روش محافظه کارانه‌ترین روش شناسایی درآمد به شمار می‌آید.

روش اقساطی:

این روش نوعی وصول می‌باشد که برای فروش‌های اقساطی استفاده می‌شود.

در این روش، سود ناویژه (بهای تمام شده کالای فروش رفته – درآمد فروش) به تدریج که وجوه نقد وصول می‌گردد، ثبت می‌شود.

روش تکمیل کار:

برای کارها و خدماتی که سال‌ها به طول می‌انجامد می‌باشد و در مورد زمان ثبت درآمد، محافظه کارانه ترین شکل این است که کل درآمد در زمان تکمیل کار ثبت می‌شود.

روش درصد تکمیل کار (درصد پیشرفت کار):

این روش نیز برای کارها و خدمات بلند مدت می‌باشد. بر اساس درآمد به تدریج که کار انجام می‌شود، شناسایی می‌گردد.

به طوری که هر سال درصد تکمیل پروژه برآورد می‌گردد (مقایسه هزینه‌های انجام شده طی سال با کل هزینه‌های برآورده شده) و مطابق با آن درصد در آمد شناسایی می‌گردد.

حسابداری تعهدی و حسابداری نقدی و انواع آن‌ها

حسابداری تعهدی

شاید برخی از حسابداران با معنی دقیق و کاربرد صحیح حسابداری نقدی و حسابداری تعهدی و انواع آن ها به خوبی آشنا نباشند یا بر این موضوع مهم مسلط نباشد. همانطور که می‌دانید مدیران صاحبان کسب و کارها برای بررسی عملکرد واحد تجاری‌شان نیازمند صورت های مالی هستند که قابل اتکا باشند و سود و زیان واحد تجاری‌شان را به درستی شناسایی کرده باشد. لازمه این امر شناسایی به موقع و صحیح درآمدها و هزینه ها با توجه به نیاز مجموعه می‌باشد اما شناسایی به موقع و صحیح درآمدها و هزینه ها مستلزم به کارگیری مبانی صحیح حسابداری (حسابداری نقدی ،حسابداری تعهدی) می‌باشد.

تا انتهای این مقاله با دروسا حساب همراه باشید تا به تعاریف و انواع مبانی حسابداری مسلط شوید.

مبانی حسابداری یعنی چه؟

به عبارت ساده مبانی حسابداری اشاره به زمان شناسایی درآمدها و هزینه‌ها دارد.
مبانی حسابداری به ما می‌گوید هنگامی که یک دارایی خریداری می‌شود یا بدهی تحمل می‌گردد، درآمدها و هزینه‌های وقایع مالی چه زمانی باید شناسایی و ثبت شوند.

برخی واحدهای تجاری هزینه‌ها و درآمدهای خود را در زمان وقوع آن‌ها شناسایی می‌کنند و برخی دیگر زمانی که وجهی بابت هزینه ها و درآمدها رد و بدل شود درآمد و هزینه را شناسایی و ثبت می‌نمایند. بنابراین به این انتخاب “مقطع زمانی” برای شناسایی درآمد ها و هزینه ها را، مبنای حسابداری می‌نامند.

انواع روش های حسابداری

شاید بیشتر حسابداران انواع روش های ثبت حسابداری را به دو روش حسابداری نقدی و حسابداری تعهدی بشناسند، اما اصولاً روش های ثبت حسابداری به پنج دسته تقسیم می‌شود:

  1. حسابداری نقدی
  2. حسابداری تعهدی
  3. حسابداری نیمه تعهدی
  4. حسابداری تعهدی تعدیل شده
  5. حسابداری نقدی تعدیل شده

۱) حسابداری نقدی:

در این روش زمانی که وجه حاصل از درآمد دریافت شود، درآمد شناسایی و در دفاتر ثبت می گردد و همچنین زمانی که وجهی بابت هزینه پرداخت گردد، هزینه شناسایی و ثبت می‌شود.
پس این روش نشان دهنده این است که درآمدها و هزینه هایی که ثبت شده اند کاملا واقعی هستند.

نکات:

  1. اساس این روش بر دریافت و پرداخت وجه نقد (مبادله وجوه) استوار است.
  2. این روش برای واحدهای تجاری کوچک مناسب است ولی برای واحدهای تجاری بزرگ نامناسب است، چون باعث می‌شود وقایع مالی به صورت دقیق مدنظر قرار نگیرند.
  3. حسابداری نقدی اصولا مبنای پذیرفته شده در سازمان‌های دولتی و غیر انتفاعی می‌باشد.

۲) حسابداری تعهدی:

در این روش درآمدها به محض ایجاد، شناسایی می‌شوند و هزینه ها نیز به محض تحمل شناسایی و ثبت می‌گردند. حتی اگر وجهی بابت درآمدها دریافت نشود و نیز وجهی بابت هزینه ها پرداخت نشده باشد، باز هم شناسایی درآمد ها و هزینه ها انجام می گیرد. این روش در واحد و سازمان‌هایی که انتفاعی و سود محور هستند استفاده می‌شود چون قواعد بازار های امروزی که اعتباری است ایجاب می کند از این روش استفاده کنند.
از مهمترین ویژگی های حسابداری تعهدی می توان به رعایت اصل تطابق هزینه ها و درآمدها اشاره کرد .

یکی دیگر از ویژگی‌های این روش این است که تمام درآمد ها و هزینه های هر دوره در همان دوره شناسایی می گردد، پس سود و زیانی که با استفاده از این روش استخراج می‌شود بسیار دقیق و قابل اتکا می‌باشد. بنابراین مدیران واحدهای مربوطه می‌توانند تصمیمات خود را مبنی بر صورت‌های مالی دقیق ارائه شده اتخاذ نمایند.

۳) حسابداری نیمه تعهدی:

در این روش هزینه‌ها بر مبنای روش تعهدی و درآمدها بر مبنای روش نقدی شناسایی و ثبت می‌گردند. پس این روش ترکیبی از روش نقدی و روش تعهدی است. بنابراین چون هزینه ها در زمان وقوع شناسایی و ثبت می‌گردند، پس انعکاس هزینه ها در دوره های مربوطه واقعی می‌باشد.

۴) حسابداری تعهدی تعدیل شده:

در این روش هزینه ها به محض تحمل شناسایی و ثبت می‌شوند اما درآمدها با توجه به ماهیت‌شان به دو صورت اندازه‌گیری می‌گردند:

  1. اگر مبلغ درآمدها قابل اندازه گیری بود و در مدت زمان اندکی بعد از تشخیص قابل وصول بود با استفاده از مبنای تعهدی شناسایی و ثبت می‌گردد.
  2. اگر مبلغ درآمدها قابل اندازه‌گیری نبود و زمان وصول آن‌ها نیز قابل برآورد نباشد با استفاده از مبنای نقدی شناسایی و ثبت می‌گردد.

۵) حسابداری روش نقدی تعدیل شده:

بر طبق این مبنا درآمدها بر مبنای نقدی، یعنی به محض دریافت باید شناسایی و ثبت می‌شود اما هزینه‌ها به دو شرط شناسایی و ثبت میگردند:

  1. ارائه خدمات و تحویل کالا انجام پذیرفته باشد.
  2. پرداخت وجه آن قطعیت پیدا کرده باشد.

در آخر:
در این مقاله سعی کردیم شما را با انواع روش‌های حسابداری نقدی و تعهدی آشنا کنیم و در مقاله های بعد، مزایا و معایب هر یک از این روش ها و ثبت حسابداری آن‌ها را به شما آموزش خواهیم داد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.