مثلث نزولی (Descending Triangle)
مثلث های نزولی یک الگوی نمودار بسیار محبوب در بین معامله گران هستند زیرا به وضوح نشان می دهد که تقاضا برای یک دارایی، مشتق یا کالا در حال ضعیف شدن است. هنگامی که قیمت به زیر سطح حمایت پایین میرسد، نشانه روشنی است که احتمالاً حرکت نزولی ادامه یا حتی قویتر میشود. مثلث های نزولی به معامله گران تکنیکال این فرصت را می دهند که در مدت کوتاهی سودهای قابل توجهی کسب کنند. مثلث های نزولی می توانند به عنوان الگوی معکوس روند صعودی تشکیل شوند، اما معمولاً به عنوان الگوهای ادامه دار نزولی دیده می شوند.
مثلث نزولی چیست؟
مثلث نزولی یک الگوی نمودار نزولی است که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود و با کشیدن یک خط روند که مجموعهای از کف های قیمتی بالاتر را به هم متصل میکند و یک خط روند افقی دوم که مجموعهای از کف های قیمتی را به هم متصل میکند، ایجاد میشود. اغلب اوقات، معامله گران مراقب حرکت به زیر خط روند حمایتی پایین تر هستند زیرا نشان می دهد که حرکت نزولی در حال افزایش است و شکست به زودی رخ می دهد. هنگامی که شکست رخ می دهد، معامله گران وارد موقعیت های فروش می شوند و با فروش سهام خود به شدت به کاهش قیمت دارایی کمک می کنند.
نکات مهم
- مثلث نزولی سیگنالی است تا برای تسریع در شکست، موقعیت فروش را اتخاذ کنند.
- مثلث نزولی با رسم خطوط روند برای کف و سقف قیمتی در نمودار قابل تشخیص است.
- یک مثلث نزولی همتای یک مثلث صعودی است که یکی دیگر از الگوهای نمودار مبتنی بر خط روند است که توسط تحلیلگران تکنیکال استفاده می شود.
مثلث نزولی به شما چه می گوید؟
مثلث های نزولی یک الگوی نمودار بسیار محبوب در بین معامله گران هستند زیرا به وضوح نشان می دهد که تقاضا برای یک دارایی، مشتق یا کالا در حال ضعیف شدن است. هنگامی که قیمت به زیر سطح حمایت پایین میرسد، نشانه روشنی است که احتمالاً حرکت نزولی ادامه یا حتی قویتر میشود. مثلث های نزولی به معامله گران تکنیکال این فرصت را می دهند که در مدت کوتاهی سودهای قابل توجهی کسب کنند. مثلث های نزولی می توانند به عنوان الگوی معکوس روند صعودی تشکیل شوند، اما معمولاً به عنوان الگوهای ادامه دار نزولی دیده می شوند.
چگونه میتوان با استفاده از الگوی مثلث نزولی معامله کرد
اکثر معاملهگران به دنبال شروع پوزیشن فروش پس از یک شکست با حجم زیاد از خط روند حمایت پایین در الگوی نمودار مثلث نزولی، هستند. به طور کلی، هدف قیمت برای الگوی نمودار برابر است با قیمت ورودی، منهای ارتفاع عمودی بین دو خط روند در زمان شکست. مقاومت خط روند بالایی نیز به عنوان یک سطح حد ضرر برای معامله گران عمل می کند تا زیان های احتمالی خود را محدود کنند.
نمودار زیر نمونه ای از الگوی نمودار مثلث نزولی را در سهام شرکت PriceSmart نشان می دهد.
در این مثال، سهام PriceSmart یک سری از کف های قیمتی بالا و یک سری از افت های افقی را تجربه کرده که الگوی نمودار مثلث نزولی ایجاد کرده است. معامله گران قبل از اتخاذ پوزیشن فروش در سهام، به دنبال شکست قطعی از حمایت خط روند پایین تر در حجم بالا هستند. اگر شکست اتفاق می افتاد، هدف قیمت بر روی تفاوت بین خطوط روند بالا و پایین یا 8.00 منهای قیمت شکست یا 71.00 تعیین می شود. در صورت وقوع یک شکست کاذب ممکن است دستور حد ضرر در 80.00 انجام شود.
مقایسه الگوی مثلث نزولی با الگوی مثلث صعودی
مثلث صعودی و نزولی هر دو از الگوهای ادامه دهنده هستند. مثلث نزولی دارای یک خط روند افقی پایین تر و یک خط روند بالای نزولی است، در حالی که مثلث صعودی دارای یک خط روند افقی در سقف های قیمتی و یک خط روند افزایشی در پایین است. علاوه بر این، مثلث ها فرصت فروش تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی و کسب سود را نشان می دهند، بنابراین به سادگی در یک شکست بالقوه ظاهر متفاوتی دارند. مثلث های صعودی نیز می توانند در روند معکوس به یک روند نزولی شکل بگیرند، اما معمولاً به عنوان یک الگوی ادامه دهنده صعودی استفاده می شوند.
محدودیت استفاده
محدودیت مثلث ها در احتمال شکست کاذب است. حتی شرایطی وجود دارد که خطوط روند باید دوباره ترسیم شوند، زیرا قیمت در جهت مخالف حرکت می کند. زیرا هیچ الگوی نموداری کامل نیست. اگر شکستی اتفاق نیفتد، سهام میتواند قبل از انجام یک حرکت پایینتر برای آزمایش مجدد سطوح حمایتی خط روند پایینتر، مجدداً مقاومت خط روند بالایی را آزمایش کند. هرچه تعداد دفعاتی که قیمت به سطوح حمایت و مقاومت برسد بیشتر باشد، این الگوی نموداری قابل اعتمادتر است.
الگو کندل چکش چیست؟ انواع کندل چکش نزولی و صعودی
کندل ها، ابزارهای مفید برای نمایش نوسانات یک سرمایه و دارایی هستند. داده هایی که از هریک کندل قابل دریافت و تحلیل هستند، آنقدر مفید و قابل اعتنا می باشند که معمولا اغلب تحلیل های تکنیکال را بر مبنای آن انجام می دهند. الگوهایی که از توالی این کندل ها بر روی نمودار و خصوصا نمودار قیمت و ارزش شکل می گیرد، معانی مختلفی را به ذهن متبادر می سازد. یکی از رایج ترین این الگوها، الگوی کندل چکش است. یک الگوی تک کندلی که علی رغم سایر الگوهای تشکیل شده، مبتنی بر یک کندل بوده و نشان دهنده بروز رویدادی مهم در جریان خرید و فروش دارایی است. در این مقاله به صورت اختصاصی در مورد این کندل و الگوی موردنظر آن بحث خواهیم کرد و نتیجه گیری های عمومی تحلیل تکنیکال شامل مناطق مقاومت و حمایت و البته نقاط ورود و خروج را برای شما موشکافی می کنیم.
کندل چکش چیست؟
الگوی کندل چکشی یکی از رایج ترین الگوهای تشکیل شده بر روی نمودارهای قیمت است. الگویی تک کندلی که تمامی مفهوم بدست آمده از آن را از یک کندل بدست می آوریم و این کاملا برخلاف مفهوم روند در سایر الگوها می باشد. این الگو نشان می دهد که فروشندگان دارایی در روند فروش خود با جانب ضعف مواجه شده و این چربش به سمت خریداران سنگینی می کند و این موضوع خبر خوبی برای سهامداران و دارندگان سرمایه مورد نظر می باشد. اولین نشانه در این الگو، بازگشت روند نزولی است. به این معنا که پس از یک دوره نزولی در سهم، عرضه به کف رسیده است و تقاضا در حال حرکت به سمت رشد است. برای نمایش ظاهر این کندل می توانید به شکل زیر توجه کنید :
بدنه کوتاهی در قسمت بالایی این کندل وجود دارد و البته یک دم بلند در قسمت پایینی که نشان دهنده رشد تقاضا می باشد. طول سایه پایینی باید حداقل به اندازه دو برابر بدنه اصلی کندل باشد تا از آن به عنوان یک کندل چکش یاد کنیم. رنگ سفید یا مشکی آنها نیز نشان دهنده روند های صعودی و نزولی هستند که البته به دلیل تغییر روند به صعودی در هر حالت اهمیت چندانی ندارد و آنچه مورد نظر است، طول سایه پایینی می باشد. این طول سایه نشان دهنده جدال بین خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی است و هر چه طول آن بلندتر باشد، حجم معاملات صورت گرفته در آن بازه زمانی نیز بیشتر است. در واقع این گونه تصور کنید که فروشندگان در طی یک ماراتن سخت به دنبال کاهش قیمت بازشدن دارایی هستند و در قسمت مقابل نیز خریداران این تلاش را برای نزدیک کردن قیمت بسته شدن سهم به قیمت باز شدن می کنند. بنابراین تشکیل چنین الگویی بر روی کندل با شکلی که به شما نشان داده شد، حکایت از اتمام روند عرضه از سوی فروشندگان و کاهش قدرت آنهاست و نوید آغاز روند صعودی برای اصلاح یک سقوط بلند مدت است.
در این میان استثنائات را باید مورد توجه قرار داد. کندل چکشی در یک وارسی انحصاری می تواند گمراه کننده باشد و باید در موقعیت خود تحلیل شود. مثالی که می توان در این مورد به آن اشاره کرد، بازار در حالت رنج است که نمی توان کندل با سایه بلند پایینی را به عنوان کندل چکشی تلقی کرد و بر اساس آن رای به تغییر روند بازار داد. هر اقدامی با اجرای این تحلیل غلط می تواند برای معامله گر یک فاجعه تلقی شود و او را وارد چالش اساسی کند. مثال دیگر برای تحلیل غلط کندل چکش، روند نزولی است که علیرغم تشکیل یک کندل چکشی، به ناحیه حمایتی قدرتمندی نرسیده باشد. بنابراین، تلاش کنید، الگوی کندل چکش تشکیل شده را با سایر عوامل دخیل در آن تحلیل کرده و معتبرتر به نتیجه برسید.
انواع کندل های چکشی
دسته بندی کندل های چکشی بر مبنای روند انجام می شود. یعنی روند نزولی و صعودی می تواند کندل های چکش متفاوتی را به ما نشان دهد :
1- کندل چکش نزولی
کندل چکش نزولی نشان دهنده این موضوع است که فروشندگان در موقعیت ضعف هستند اما قیمت نهایی را به پایین تر از قیمت بازشدن رسانده اند.
2- کندل چکش صعودی
قدرت خرید خریداران در این کندل چکشی نسبت به کندل فوق، بیشتر است و سایه زیرین کندل نیز در این حالت بلندتر است. این بدین معناست که آنها پس از یک جدال نفس گیر در عرضه و تقاضا، قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت بازشدن رسانده اند. ظهور این کندل در روندهای نزولی بهترین اتفاق ممکن است که نشان می دهد به پایان این روند نزدیک می شویم. اگر در آن ناحیه قادر به شناسایی یک حمایت قوی نیز باشیم، سیگنال بسیار ارزشمندی برای ورود و خرید محسوب می شود.
ظهور کندل چکش نزولی در یک روند صعودی
پدیدار شدن یک چکش نزولی در یک روند صعودی، به معنای بروز یک نقطه ضعف در خریداران و افزایش قدرت عرضه فروشندگان است. خریداران به سختی به دنبال جبران این رقابت و حفظ قیمت بوده اند و نهایتا نتوانسته اند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت باز شدن حفظ کنند. این موضوع دلیل بر حفظ یک حالت احتیاط در معاملات و نظارت بیشتر بر روند است.
در فرایند کندل شناسی، پدیدار شدن یک چکش نزولی در یک روند صعودی، به معنای بروز یک نقطه ضعف در خریداران و افزایش قدرت عرضه فروشندگان است. خریداران به سختی به دنبال جبران این رقابت و حفظ قیمت بوده اند و نهایتا نتوانسته اند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت باز شدن حفظ کنند. این موضوع دلیل بر حفظ یک حالت احتیاط در معاملات و نظارت بیشتر بر روند است.
ظهور کندل چکش صعودی در یک روند نزولی
بهترین حالت همین است که به تعریف اولیه کندل چکشی بر می گردد. در یک روند نزولی که غلبه عرضه بر تقاضا وجود دارد، فروشندگان به موضع ضعف می روند و توانایی مقابله با خریداران را از دست می دهند. اگر این اتفاق در یک ناحیه حمایتی قوی رخ داده باشد، می توان به صراحت از تغییر روند و اتمام روند نزولی خبر داد.
اگر این روند نزولی تشکیل شده از سه کندل نزولی قرمز باشد و سپس یک کندل چکشی ظاهر شود، گزینه و سیگنال محتمل، سیگنال خرید و ورود است اما این موارد زیر را نیز در نظر بگیرید :
- پس از کندل چکش، کندل بعدی صعودی باشد.
- چندین کندل بعدی کندل چکشی، صعودی بوده و قیمت نهایی هر کدام بالاتر از قیمت نهایی کندل قبلی بوده باشد.
- اگر قیمت نهایی کندل بعدی، پایین تر از قیمت نهایی کندل چکش بوده باشد، کندل چکش از اعتبار ساقط می شود و تغییر روند منتفی است.تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی
- در روند صعودی، با تشکیل یک چکش نزولی، اگر کندل بعدی نیز نزولی باشد، قطعا روند صعودی به نزولی تغییر کرده است.
- تشکیل یک کندل چکش نزولی در یک روند صعودی، و سپس ایجاد چند کندل نزولی نشان از استمرار روند نزولی است و باید انتظار بکشید تا پس از اتمام این روند وارد سهم شوید.
- و اگر چکش نزولی تشکیل شده در یک روند صعودی را در نظر بگیرید و کندل بعدی آن یک کندل صعودی با قیمت نهایی بالاتر از چکش باشد، دیگر چکش را فراموش کنید و بدانید که اعتبار آن ساقط است.
علل شکل گیری چکش در روند
تحلیل های تکنیکال از بهترین ابزارهای پیش بینی روند بازار هستند که مبتنی بر اعداد و ارقام و ریاضیات اند اما نباید هر نتیجه گیری از آنها را به صورت قطعی فرض کرد و رخداد آن را انتظار کشید. این ها تماما به صورت تطبیق الگوهای قبلی با داده های فعلی هستند و هیچ الزامی برای وقوع آنها نیست. کندل چکش و الگوی تشکیل شده در آن، نشان دهنده تغییر روند است. یک روند نزولی که به انتها رسیده و حال باید به سمت صعود پیش برود. اعتبار این الگو به سایه ای است که در کندل چکش تشکیل شده است. بلندی بیشتر سایه نشانه اعتبار بیشتر و قدرت بالای خریداران خواهد بود. برای اطلاق چکش به یک کندل، باید چندین کندل قبلی آن نزولی بوده باشد تا با یک روند نزولی هم خوانی داشته باشد. یک موضوع دیگر در این کندل، عدم وجود شاخ بر روی بدنه است.
این نشان می دهد که این جدال یک رقابت سخت برای حفظ قیمت در منطقه حمایتی خریداران است. حمایتی که تا آخرین لحظات معاملات وجود دارد و اجازه نزولی شدن را نمی دهد و اگر زمان بیشتری به آنها تعلق گیرد، می توانند به طور کامل آن را به روند صعودی تبدیل کنند. این زمان بیشتر همان کندل روز بعد است که باید قیمت نهایی بالاتر از چکش را به ثبت برساند. در واقع باید این رویه صعودی در چند کندل بعدی تداوم داشته باشد. این محدوده حمایتی نباید نقض شود و به همین دلیل است که توصیه جدی تحلیلگران به معامله گران این است که کندل های قبل و بعد از چکش، نباید به هیچ عنوان وارد منطقه حمایتی شوند. این یک نکته بسیار مهم برای معامله است.
حد ضرر در الگوی چکش
به صورت عام، حد ضرر الگوی چکش را انتهای دم کندل در نظر می گیرند. یعنی اگر قیمت کندل بعدی، از انتهای دم پایین تر باشد، قطعا این کندل نقض شده است. همچنین بسیار دقیق باشید که اگر کندل چکش، روند صعودی را تایید نکرده و وارد یک روند نزولی شود، احتمالا قدرت زیادی در سقوط سهم خواهد داشت و سیگنال فروش در زیر دم کندل چکش صادر می شود. بنابراین در هر روند نزولی باید تعداد زیادی از چکش هایی را شاهد باشید که نقض شده و روند نزولی قدرتمندتر از قبل به حرکت خود ادامه داده باشد.
در انتها ذکر این نکته ضروری است که تجربیات معامله گران در بستر واقعی معاملات، نشان می دهد که علم بررسی کندل ها، می تواند کمک بسیاری در پیش بینی روند و جلوگیری از زیان نماید. بنابراین هیچ گاه آموزش و یادگیری الگوها و تحلیل تکنیکال را فراموش نکنید و به جد آن را دنبال نمایید. همچنین شما می توانید در مورد کندل دوجی یا کندل مرد به دار آویخته به شکل کامل نیز مطالعه نمایید.
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
همان گونه که صور فلکی در علم نجوم راهنمای انسان ها برای یافتن مسیر درست در طبیعت هستند، الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال نیز راهنمای خوبی برای انجام معاملات صحیح در بازار سرمایه می باشند. الگو های متعددی وجود دارد که باید با توجه به شرایط خاص از هر کدام در جای مناسب خود استفاده شود. در خرید و فروش ارز دیجیتال نیز این الگوها می توانند برای معامله گران مفید واقع شوند. یکی از الگوهایی که تشخیص آن آسان است، الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال می باشد. برای آشنایی با این الگوی پرکاربرد به ادامه مقاله توجه کنید تا یکی از الگوهای پرکاربرد را آموخته باشید.
معرفی الگوی سر و شانه
در تحلیل تکنیکال الگوی نمودار سر و شانه الگویی است که به سادگی تشخیص داده می شود. در تشخیص این الگو باید یک خط مبنا و سه قله و یا سه کف پیدا کرد که در آن بلندی قله و یا کف میانی از دو قله و یا کف دیگر بیشتر است. این الگو دارای یک روند بازگشتی صعودی نزولی است. الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال آن چنان پرکاربرد است که در همه تایم فریم ها وجود دارد و به صورت مکرر مورد استفاده معاملهگران قرار میگیرد. آسان کردن مشاهده سطوح از ویژگیهای این الگوی نموداری می باشد که با توجه به آن، سطوح ورود، حد ضرر و حد سود قابل فهم می شود. الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال میتواند هم به صورت استاندارد (صعودی) و یا به صورت معکوس (نزولی) باشد. برخی از معامله گران حرفه ای با دانستن رشد قیمت بیت کوین توانسته اند سودهای کلانی را برداشت کنند.
خط گردن و تشخیص خط گردن
خط گردن نوعی سطح مقاومت و حمایت است که برای تشخیص ناحیه هایی که سبب ایجاد سفارش می شوند، کاربرد دارد. یافتن صحیح خط گردن در الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال یکی از مهم ترین قسمت های آن می باشد که در گرفتن یک تصمیم صحیح و پر سود نقش مهمی را بازی می کند. برای اینکه خط گردن را تشخیص دهیم، باید ابتدا شانه چپ، سر و شانه راست را روی نمودار پیدا کنیم؛ با متصل کردن دره مجاور شانه چپ به دره بعد از سر، خط گردن در الگوی سر و شانه صعودی به دست می آید. در الگوی سر و شانه نزولی نیز اتصال قله مجاور شانه چپ به قله بعد از سر، سبب ایجاد خط گردن می شود.
الگوی سر و شانه صعودی (استاندارد)
همان طور که از نام الگوی سر و شانه مشخص است این الگو باعث تغییر جهت روند قیمت می شود، یعنی به گونه ای می توان گفت که این الگوها برگشتی هستند. طبق اطلاعات و تجربیات معاملهگران با تجربه، این الگو از قابل اعتماد ترین الگوهای برگشتی در معاملات بازار سرمایه می باشد. مهم ترین مزیت این الگو این است که با یافتن سطوح مختلف با دقت میتوان گفت که روند صعودی یا نزولی یک سهم به اتمام رسیده است و باید فروش و یا خرید این سهم مد نظر باشد. دانستیم که نوعی از الگوی سرو شانه در تحلیل تکنیکال صعودی است که در آن قله هایی ایجاد می شود که ابتدا روند آنها رو به بالا بوده و سپس با تشکیل یک سر نشانه ی نزول قیمت و تغییر جهت بازار به وجود می آید. در اصطلاحات ارز دیجیتال نیز این واژه ها به کا می رود، نیاز است برای آموزش این الگوها مطالب را در سایت ما دنبال کنید.
اهمیت شیب خط گردن در الگوی سر و شانه صعودی
خط گردن در الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار بالایی دارد. در الگوی سر و شانه صعودی اغلب خط گردن شیب ملایم و رو به بالایی دارا می باشد. البته گاهی اوقات این خط افقی و گاهی میتواند شیب نزولی داشته باشد. اگر شیب خط گردن نزولی باشد نشانگر این است که بازار ضعیف است و به دنبال آن شانه راست ضعیفی نیز شکل خواهد گرفت. خط گردن صعودی نشانه این است که بازار قدرت بالایی دارد. در این الگو اگر تحلیل گر قصد فروش داشته باشد باید تا شکسته شدن خط گردن صبر کند که ممکن است اخطار دیر هنگامی به او داده شود و او متحمل زیان بیشتری شود.
تشخیص حد زیان و حد سود الگوی سر و شانه صعودی
حد ضرر این الگو را بالای شانه راست تعیین می کنند. در بعضی از الگوهای سر و شانه در تحلیل تکنیکال ارتفاع شانه راست و سر به همدیگر نزدیک می باشند که در این حالت حد ضرر را بالای قسمت سر قرار می دهند تا مطمئن تر باشد و ریسک کمتری انجام پذیرد. برای به دست آوردن حد سود باید فاصله قسمت سر تا خط گردن را به طور دقیق اندازه گیری کرد و از مکانی که خط گردن شکسته می شود پایین تر اعمال شود.
الگوی سر و شانه نزولی (معکوس)
الگوی سر و شانه نزولی در بین تحلیلگران با نام سر و شانه معکوس نیز شناخته می شود که الگوی بسیار محبوبی است. این الگو بعد از یک حرکت نزولی تشکیل میشود که در پایین ترین قیمتی که سهم برمی گردد یک سر به وجود می آید و باعث تغییر جهت حرکت بازار و صعودی شدن سهم می شود. این الگو دارای سه کف می باشد که عمق کف میانی بیشتر از دو کف مجاور خود بوده و به اصطلاح بخش سر الگو بدین وسیله تشکیل می شود. برای این که با استفاده از این الگو معاملاتی را انجام دهید، باید منتظر شکست خط گردن این الگو باشید. هرچه شکست خط گردن قوی تر انجام شود نشانه خوبی برای یک معامله پر برکت می باشد. اگر بعد از شکست خط گردن نتوانستید به پوزیشن ورود کنید، باید منتظر پولبک به خط گردن باشید تا با شرایطی بهتر خرید را انجام دهید.
تشخیص حد زیان و سود الگوی سر و شانه نزولی
حد ضرر در این الگو زیر شانه سمت راست تعیین می شود، اما کسانی که می خواهند حد ضرر مطمئن تری را انتخاب نمایند زیر قسمت سر جای مناسبی می باشد. در تعیین این موضوع باید دقت کنید که فاصله شانه راست تا سر بیش از اندازه بزرگ نباشد. فاصله سر تا خط گردن نیز به منزله حد سود این الگو می باشد که باید از نقطه ای که خط گردن شکسته می شود به سمت بالا اعمال کرد. این تشخیص اغلب در تحلیل ارز های دیجیتال به کار می رود. ارز های دیجیتالی مانند بیت کوین، ترون، تتر و . ، شاید از خودتان بپرسید که تتر چیست؟ برای پاسخ این مطلب می توانید به مطالب کامل تر همین سایت مراجعه کنید و از نحوه ی خرید و فروش این ارز در ایران به طور کامل آشنا شوید.
تفاوت های الگوهای سر و شانه صعودی و نزولی
در الگوی سروشانه در تحلیل تکنیکال، شکسته شدن خط گردن برای کامل شدن الگوی بازگشتی سر و شانه معکوس مثل الگوی سر و شانه صعودی می باشد؛ اما تفاوت جزئی که در بین این دو وجود دارد این است که الگوی نزولی تمایل بیشتری برای حرکات بازگشتی به سمت گردن دارد، این اتفاق بعد از موج نزولی رخ می دهد.
روش مناسب دیگری که برای بررسی این تفاوت وجود دارد این است که امکان نزول هر بازار پس از یک رکود یا سکون ممکن است، کاهش تمایل برای خرید در میان معامله گران به تنهایی میتواند بازار را به سمت نزول هدایت کند، اما پس از این سکون و ناکارایی بازار ناگهان نمی تواند صعود کند و قیمت ها فقط با افزایش تعداد خریداران نسبت به فروشندگان می توانند حالت صعودی به خود بگیرند.
علم کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، اخبار و … هستند. تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد. نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی است. نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است.
در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست. بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین.(محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد. شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده.(به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن.(پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد. بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد. در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد. به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند که در دوره آموزش بورس کالج تی بورس با برخی از آنها آشنا شدیم. در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد.
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگو دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگو دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگو دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
با الگوی هارامی در دوره آموزش بورس کالج تی بورس آشنا شدیم. اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
۶- الگو دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگو دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طول کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگو دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند. اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگو سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگو سه تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد. به نظر شما در بازار سهام تفاوت میان دیدگاه سرمایهگذاری با معامله گری چیست ؟ شما کدام یک را ترجیح میدهید؟
آشنایی با الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال
معاملهگران برای انجام ترید موفقیتآمیز از استراتژی تحلیل تکنیکال و یک یا چند ابزار کمک میگیرند. نتایج به دست آمده توسط ابزارها و روشهای منتخب روی نمودار نشان داده میشوند. همه نمودارهای مرد نیاز برای شناسایی زمان ترید عوامل فاندامنتال و تکنیکال را نشان میدهند. در این مطلب شما را با چند الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال آشنا خواهیم کرد.
معرفی الگوی ادامه دهنده (Continuation Pattern)
الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال در بازههای زمانی مختلف شکل میگیرند و میتوانند به عنوان یکی از روشهای انجام ترید در بازارهای مالی مورد استفاده قرار گیرند. الگوهای بازگشتی قیمت، الگوی نشان دهنده کاهش شتاب و قدرت از جمله الگوهای ادامه دهنده هستند.
الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال، روندی را در میانه روند فعلی به معاملهگر یا تحلیلگر نشان میدهد. مشاهده این الگو به معاملهگر میگوید که روند فعلی همچنان ادامه دارد. بع داز مشاهده این الگو بازار برای مدتی وارد حالت استراحت یا فشردگی خواهد شد و سرانجام روند بازگشت را در پیش گرفته و از الگو خارج میشود. الگوی ادامه دهنده پرچم مستطیل، الگوی ادامه دهنده پرچم مثلث و الگوی ادامه دهنده مثلث از جمله الگوهای پرکاربرد هستند که در ادامه با آنها مختصرا آشنا خواهیم شد.
الگوی ادامه دهنده پرچم مستطیل (Flag)
الگوری پرچم مستطیل (Flag) یکی از الگوهای ادامه دهنده روند است که از یک بدنه زاویه دار و شیب دار و یک میله بلند به وجود آمده است. این الگو بعد از روندهای پرقدرت تشکیل میشود و میله پرچم نمایانگر قدرت آن است.
بدنه در این الگو گویای استراحت بازار بعد از یک روند است. فرقی هم نمیکند که صعودی باشد یا نزولی.
استفاده از این الگو برای انجام معامله بسیار آسان است و پیچیدگی خاصی ندارد. قبل از اینکه وارد بدنه پرچم مستطیل شویم، جهت روند برایمان قابل تشخیص است. در این لحظه باید صبر کنیم تا نمودار نشانگر قیمت از بدنه پرچم دور (خارج) شود. بعد از این هدف قیمتی با طول میله پرچم برابر میشود.
نکته: اغلب 5 موج در قسمت بدنه پرچم ایجاد میشود. بعد از شکل گرفتن موج پنجم بدنه پرچم به سمت بیرون پرچم میشکند.
تحلیلگران وقتی میخواهند قدرت شکستها را پیشبینی کنند، عمق بدنه، زاویه شیب و تعداد موجهای این الگو را بررسی میکنند. در این صورت چیزی که قابل تشخیص است به تحلیلگر میگوید که هرچه شیب بدنه بیشتر باشد، الگو هم با قدرت بیشتری میشکند. اغلب تحلیلگران بعد از مشاهده الگویی که شکست آن تایید شده است، با پوزیشنهای جدید وارد ترید میشوند.
الگوی ادامه دهندۀ پرچم مثلث (Pennant)
این الگو شبیه به الگوی پرچم مستطیل است. اما از آنجا که شکل آن شبیه مثلث است و نیز این موضوع که نمودار قیمت در این الگو در محدوده باریکی حرکت میکند، باید میان آن و الگوی قبلی تفاوت قائل شد. الگوی ادامه دهنده پرچم مثلث را معمولا در میانه یک روند صعودی یا نزولی میبینیم.
الگوی ادامه دهنده پرچم مثلث را به شکل یک مثلث کوچک میبینیم که روی یک میله بلند ایستاده است. بعد از اینکه الگوی ادامه دهنده مثلث تشکیل شده و نمودار قیمتی وارد آن شود، حجم معاملات در بازار خیلی کم میشود. بع داز اینکه الگو شکسته شود دوباره شاهد افزایش حجم معاملات خواهیم بود. این الگو هم یک بدنه و یک میله دارد و 5 موج در آن شکسته میشود. بعد از شکست بدنه هدف قیمتی مشخص می شود.
الگوی ادامه دهنده مثلث (Triangle)
این الگو را با نموداری شبیه به مثلث میبینیم که در هر نمودار بدنه و ارتفاع متقاوتی دارد. زمانی که به انتهای یک روند در بازار مالی رسیده باشیم این الگو تشکیل میشود و نشان میدهد که ادامه روند قوی یا ضعیف خواهد بود. سه نوع مثلث متقارن، مثلث افزایشی و مثلث کاهشی داریم که در تصویر زیر میبینیم.
چنانچه در نقاطی از روند مثلث متقارن را با 6 نقطه ببینیم متوجه ادامه دار بودن روند خواهیم شد. اگر روند بازار نزولی باشد و مثلث صعودی شکل بگیرد یا برعکس در روند صعودی یک مثلث نزولی تشکیل شود، تحلیلگران احتمال میدهند که روند بیش از این ادامه دار نخواهد بود.
حالا چنانچه در روند صعودی مثلث صعودی و در روند نزولی مثلث نزولی شکل بگیرد، تحلیلگران میگویند احتمال دارد که روند بیش از این ادامه داشته باشد.
اگر بدنه مثلث پیش از اینکه نمودار قیمت به محدودۀ یک سوم پایانی الگو برسد، شکسته شود و در این حالت عمل خروج از الگو اتفاق بیفتد، گویای این است که حرکت بعد از آن بسیار قوی خواهد بود. اگر الگوی مثلث در دو سوم ابتدایی خود شکسته نشود، یعنی اگر نمودار قیمت وارد محدودۀ یک سوم پایانی شود، الگو اعتبار خود را از دست میدهد. در این صورت حرکت بعدی قوی نخواهد بود.
نتیجه گیری
در این مقاله با الگوهای ادامه دهنده در آموزش تحلیل تکنیکال آشنا شدیم و سه نمونه از آنها را معرفی کردیم. از الگوهای ادامه دهنده که در بازههای زمانی مختلف شکل میگیرند، میتوان به عنوان یکی از روشهای انجام ترید در بازارهای مالی استفاده کرد. الگوهای بازگشتی قیمت، الگوی نشان دهنده کاهش شتاب و قدرت از جمله الگوهای ادامه دهنده هستند. الگوی ادامه دهنده پرچم مستطیل، الگوی ادامه دهنده پرچم مثلث و الگوی ادامه دهنده مثلث از جمله الگوهای پرکاربرد هستند که در این مطلب به صورت مختصر با زوایای ان آشنا شدیم.
توجه داشته باشید که چنانچه الگوها بر خلاف پیشبینی شما حرکت کردند یا به ناگهان از روند خارج شدند، باید از روشهای دیگری برای ورود به ترید استفاده کنید.
دیدگاه شما