بازارهای مالی بالا و پایین دارن و این بالا و پایین در ظاهر برای همه سرمایهگذاران یک شکله. اما جالبه که در شرایطی برابر که همه ما در یه بازار مالی داریم سرمایهگذاری میکنیم یه نفر خیلی سود میکنه، یه نفر کم سود میکنه، یه نفر ضرر میکنه و یه نفر اصلا ورشکست میشه. چرا؟ چون فارغ از اینکه بازار صعودیه یا نزولی، این ماییم که تصمیم میگیریم با سرمایهمون در بازار چطور مانور بدیم. امروز میخوایم در مورد این بگیم که چطور بعضیا با یه سری اشتباهات روانی موفق میشن از بقیه عقب بمونن و هی ضرر کنن.
آشنایی با اشتباهات رایج تریدرها و درمان آن
تمامی افرادی که در بازارهای مالی از جمله ارز دیجیتال فعالیت می کنند، چه کسانی که عملکرد مثبتی داشته و چه کسانی که با ضرر از بازار خارج شده اند، یک داستان مشترک دارند؛ عدم توانایی در مدیریت سرمایه و کنترل هیجان در بازار.
در این مطلب به توضیح اشتباهات رایج تریدرها و راه های غلبه بر این اشتباهات میپردازیم.
چرا علی رغم کسب آموزش، معاملات با سود همراه نمیشوند؟
اصلی ترین موضوعی که اغلب ذهن تمامی افرادی که در حیطه معامله گری فعالیت میکنند را به خود مشغول میکند، کسب سود مستمر از بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال است.
اما همانطور که میدانید کسب سود مستمر از معاملات ارزهای دیجیتال در مرحله اول نیازمند آموزش و در مرحله دوم نیازمند کنترل هیجانات و احساساتی همچون ترس، طمع، خشم و غرور در هنگام انجام معاملات است.
آموزشو و فراگیری مطالب اساسی در معامله گری شاید چندان زمانبر نباشد و برای تمامی افرادی که در این بازار حضور دارند، امکان پذیر و در دسترس است.
اما چطور میشود که علی رغم فراگیری آموزش های کافی، باز هم نتیجه دلخواه حاصل نمیشود؟
علت در مسائل مربوط به کنترل روان و هیجانات در بازار است!
در بازارهای مالی، مدیریت سرمایه و ریسک اصلی ترین موضوع است. چرا که در حرفه معامله گری، شما با بازار طرف نیستید؛ بلکه با خودتان طرف هستید و میبایست خود را برای هر احتمالی آماده کرده و برای تمام اتفاقات پیش روی بازار، چندین سناریو و استراتژی معاملاتی مشخص داشته باشید تا دچار اشتباهات رایج تریدرها نشوید.
اشتباهات رایج تریدرها
همانطور که گفتیم تمامی اشتباهات رایج تریدرها در مدیریت نادرست سرمایه خلاصه میشود که سایر اشتباهاتِ گاها غیرقابل جبرانی را به همراه خواهد شد.
نداشتن یک برنامه یا پلن معاملاتی
برنامه معاملاتی در واقع همان استراتژی شخصی شما در انجام معاملات است. به این معنا که پس از کسب آموزش کافی میبایست یک یا چندین استراتژی معاملاتی برای خود مشخص کنید، آنها را در بازار تست کنید و پس از کسب اطمینان از سودده بودن استراتژی، معاملات خود را بر اساس آن تنظیم کنید.
بنابراین کافیست یک برنامه معاملاتی برای خود ایجاد کنید که در آن این موارد به صورت واضح مشخص شده باشد:
- نقطه ورود به معامله کاملا مشخص، مکتوب و تعریف شده باشد.
- نقطه خروج از معامله کاملا مشخص، مکتوب و تعریف شده باشد.
مشخص کردن نقطه خروج از معامله تا حدی اهمیت دارد که بدون دانستن نقطه خروج، هرگز نباید وارد هیچ معامله ای شوید! چرا که نقطه خروج از معامله در واقع سطحی است که سود شما از معامله را تحقق میبخشد. - حد ضرر قبل از ورود به معامله تعیین شود.
- مدیریت سرمایه لحاظ شده باشد.
توجه داشته باشید که حجم معامله توسط حد ضرری که مشخص میکنید، تعیین میشود. به این معنا که اگر حد ضرر معامله شما فعال شد، بهتر است که تنها 2 تا 5 درصد از حجم کل حساب خود را طی آن معامله از دست داده باشید.
دقت کنید که نداشتن یک برنامه معاملاتی مشخص، میتواند سرمایه شما را درگیر یک چرخه از معاملات ضررده کرده و در نهایت سرمایه شما را از بین ببرد! بنابراین باید قبل از هر چیزی با اصول ترید ارز دیجیتال آشنا شوید.
نکته دیگری که باید به آن توجه کنید این است که بازار به تحلیل ذهنی شما هیچ اهمیتی نداده و مسیر خودش را طی میکند. بنابراین برنامه و استراتژی معاملاتی خود را پیدا کنید، از توانایی خود برای اجرای آن مطمئن شوید و نسبت به آن پایبند بمانید!
به این ترتیب میتوانید اولین گام در راستای غلبه کردن بر اشتباهات رایج تریدرها را با موفقیت طی کنید.
** برای آشنایی با انواع روش های کسب سود از بازار ارزهای دیجیتال میتوانید از مطلب 5 استراتژی کسب درآمد از بیت کوین استفاده کنید.
اعتیاد به ترید
یکی از مهم ترین عوامل شکست در بازارهای مالی این است که همیشه در بازار باشیم! اعتیاد به ترید یا اصطلاحا OverTrading یکی دیگر از اشتباهات رایج تریدرها در بازارهای مالی علی الخصوص بازار ارزهای دیجیتال است.
درست است که بازار ارزهای دیجیتال به صورت دائمی و بدون هیچگونه تعطیلی در حال فعالیت است، اما این بدان معنا نیست که شما نیز باید لزوما دائما در بازار حضور داشته باشید و معامله کنید؛ بلکه میبایست تایم فریم مناسب خود را پیدا کنید و یک بازه زمانی مشخص در طول روز را به ترید اختصاص دهید.
انجام تعداد معاملات زیاد، لزوما سود بیشتری برایتان نخواهد داشت. چرا که با احتمال بسیار بالا درگیر حس ترس، طمع و خشم در انجام معاملات خواهید شد و همین امر باعث شده سوگیری ذهنی در شما ایجاد شود و در تشخیص روند حاکم بر بازار دچار خطا شوید.
برای حل معضل اعتیار به ترید، بهترین راه حل این است که بدون اینکه سیستم معاملاتی خود را تحت تاثیر قرار دهید، تایم ترید خود را به یک تایم بالاتر ارتقاع دهید. یعنی اگر در تایم فریم یک ساعته ترید میکنید ، با همان سیستم معاملاتی قبلی در تایم فریم چهار ساعته اقدام به ترید نمایید.
ریسک بیش از حد
قبل از ورود به معامله میبایست حالتی را در نظر بگیرید که معامله شما با فعال شدن حد ضرر بسته شود. در این حالت آیا ظرفیت پذیرش این ضرر را دارید؟ برای مدیریت ریسک کافیست قبل ورود به هر معامله به این سوال در ذهن خود پاسخ دهید!
به خاطر داشته باشید که ریسک بیش از حد خیلی سریعتر از چیزی که فکر میکنید شما را از بازار خارج خواهد کرد. بنابراین بهتر است قبل از ورود به هر معامله به این موضوع فکر کنید که اگر این معامله، تنها معامله تمام عمر شما بود، باز هم آن را انجام میدادید؟!
به این ترتیب میتوانید فیلتر بسیار کارایی در برابر ریسک های نسنجیده ای که روی حساب معاملاتی خود انجام میدهید، اعمال کنید و سرمایه خود را از گزند پامپ و دامپ در ارز دیجیتال حفظ کنید.
استفاده بیش از حد از ابزارهای تحلیل و اندیکاتورها
یکی دیگر از اشتباهات رایج تریدرها استفاده افراطی و بیش از حد از ابزاری های تحلیلی همچون اندیکاتورهاست. این ابزارهای تحلیلی گاها اطلاعاتی بیش از حد مورد نیاز در اختیار شما قرار میدهند و شما را در تشخیص صحیح روند حاکم بر بازار دچار سردرگمی میکنند.
بهتر است سعی کنید به جای استفاده بی رویه از این ابزارها، ساختارهای حرکتی بازار رابه درستی بیاموزید و به دنبال ساده دیدن بازار باشید!
به خاطر داشته باشید که هدف اصلی از به کارگیری این ابزارها، تشخیص بهتر وضعیت بازار است و نه غرق شدن در میان خط های گیج کنندهی روی نمودار قیمتی ارز!
عدم تمرکز بر روی یک سیستم یا یک تایم فریم:
برنامه و استراتژی معاملاتی خود را پیدا کنید، آن را تست کنید و پس از کسب اطمینان از سودآور بودن آن، بر روی سیستم ترید خود تمرکز نمایید و به دنبال گرفتن تایید در تایم فریم های متفرقه یا گرفتن تایید با توجه به استراتژی افراد دیگر نباشید.
اصلیترین علت اشتباهات در هنگام ترید چیست؟
ریسک بیش از حد در معاملات و رعایت نکردن مدیریت سرمایه به علت عدم توانایی بر کنترل هیجانات و احساسات ترس، طمع و خشم در هنگام معامله.
روانشناسی در معاملگری
رواشناسی در معاملگری هشتاد درصد از مسیر موفقیت شماست . یعنی اگر در تحلیل تکنیکال و بنیادی حرفه ای هم باشیم اما توانایی اجرای پلن معاملاتی خود را نداشته باشیم دوزار نمی ارزد . من به یکی از دانشجویانم یکی از بهترین و موفق ترین تریگر های ورود را یاد دادم اما انقدر عجول و ترسو بود که نتوانست آن استراتژی را پیاده کند ! گام اول و آخر در ترید ، روان آسوده و استوار است که مستقیم با روحیه فرد در ارتباط می باشد
روحیه فرد هم از نحوه زندگی و جو خانواده و اطرافیان او نشئات می گیرد . مثلا دانشجویی که پدرش یک کار مند ساده و مادرش یک معلم بوده و الان خودش هم یک کارمند عالی رتبه هست معمولا به محض سود کردن مبلغی دو برابر حقوق ماهیانه اش عرق سرد می کند و دیگر مایل نیست در معامله بماند و میل به خروج دارد . در صورتی که آن ترید پتانسیل رشد تا 10 برابر حقوق او را دارد ولی ظرف ذهن او کوچک است .
از طرفی دانشجویی که پدرش یکی از سازنده های برتر ساختمان در تهران بود در یک معامله وارد 50 میلیون ضرر و یا عبارتی 45 درصد ضرر شده بود و اصلا برایش مهم نبود که بر خلاف استراتژی و شیوه معاملاتی عمل کرده چونکه اون عدد ضرر در آمد یک هفته او بود ! وحاضر بود باز هم در ضرر فرو برود و برایش یک تفریح محسوب می شد!
پس اگر در ابتدای راه مغز و روان خود را تربیت نکنید ضرر های غیر قابل جبرانی را خواهید چشید . اما اگر از ابتدا پله پله با تمرین های ذهنی و روانشناسی خود را آماده سود ها و ضرر های منطقی کنید حتما برآیند عالی در بازار خواهید داشت .
در اینجا به چند احساس مخرب در معاملگری می پردازم که در مواقع حساس به کمک شما خواهد آمد . از من به شما نصیحت : این مقاله را 10 بار بخوانید تا در ذهن شما نقش ببندد .
حس انتقام در معاملگری
روانشناسی در معاملگری
حس انتقام در معاملگری
در معاملگری یک پدیدهای وجود دارد به نام زنجیره ضرر ! به این صورت که معاملهگر ضررهای پیاپی را به دلیل عدم تمرکز و عجله سبب می شود .
بهترین راه فرار از این زنجیره این است که بعد از انجام یک معامله زیان ده به هیچ عنوان تا مدتی حق ندارید معامله انجام دهید. به علت آنکه معمولاً وقتی که یک تریدر یک معامله را با ضرر پشت سر گذاشته است، از نظر ذهنی توانایی درست تحلیل بازار را ندارد و در ذهن خود به دنبال یک نوع انتقام گیری از بازار است و همین احساس باعث میشود که تصمیمات هیجانی و تحلیلهای نادرست داشته باشد و در نهایت معامله بعدی او نیز با ضرر همراه باشد.
البته این با خلاف استراتژی عمل کردن بسیار متفاوت است
در یکی از ستاپ های معاملاتی من که ریسک به ریوارد یک به ده دارد گاها امکان استاپ خوردن در ناحیه ورود بسیار زیاد است و شما باید دوباره وارد شوید که حالا وارد مباحث پرایسی نمی شوم . اما موضوع مد نظر من ورود های غیر منطقی و خشم آلود است که اصلا فنی و سودده نیستند .
راه حل :
در ترید های ضرر ده به جای ورود بعدی حتما به دنبال دلیل ضرر کردن خود باشید . آن را بیابید و یاداشت کنید و دیگر تکرار نکنید
از دلایل ضرر می تواند : ورود زود هنگام ، جو خبرآلود اقتصادی و سیاسی ، تعطیلات آخر هفته و یا آخر سال ، عدم پیروی از پلن معاملاتی ، بد خوابی و یا کم خوابی و … نام برد
احساس غرور در معاملگری
غرور معامله گری یکی دیگر از احساسات منفی در یک معامله گر است. این حس در تمام معاملگران بعد از مقداری سود پدیدار شده است و همه طعم آن را چشیده ایم . اما غرق شدن در آن است که بسیار خطرناک می باشد .
من اسم سودی که بعد از این حالت بوجود می آید را سود صفر کیلومتری میگذارم . معمولا در این برهه از معاملگری فرد تازه کار قبل از اینکه نماد را نقد کند و تبدیل به پول بالفعل کند گوشی موبایل را برداشته و از نمایشگاه محل قیمت بنز و مازراتی را می پرسد و بعد از آن قیمت ملک در چرا باید پلن معاملاتی داشته باشیم؟ نیاوران را در می اورد و در نهایت طی یک پیام خانمان سوز در اینستا به کل فامیل در خواست شراکت در بازار سرمایه را می دهد . زیرا فکر میکند همیشه در بر روی یک پاشنه می چرخد !!
او فکر می کند دست بازار را خوانده و برای همیشه از ضرر رهایی پیدا کرده است ! و دقیقا در همین عیش و نوش است که فرد معاملگر دست به ریسک های بالا و برهم خوردن بالانس حساب و مدیریت سرمایه می کند و روش میانگین کم کردن را معکوس در عدد های بالا انجام میدهد . یعنی میانگین را زیاد می کند و با عطسه بازار در ضرر هنگفت فرو می رود .
چرا اینطور می شویم ؟؟؟
این را می دانیم که تمام خرید و فروش های بازار حاصل یک عرضه یا تقاضا بین دونفر است . هر وقت قطعی و با احتمال خیلی زیاد دلیل برای رفتار فرد مقابل که یا دارد به شما می فروشد و یا دارد از شما می خرد پیدا کردید می توانید بر این احساس غلبه کنید . !! منطقا هیچ وقت پاسخ این سوال برای شما فاش نخواهد شد اما باعث می شود چرا باید پلن معاملاتی داشته باشیم؟ به شما بفهاند که این بازار ، بازی احتمالات است و امکان دارد احتمال شما غلط از آب درآید و در ضرر فرو روید .
شما باید دریابید که برآیند معاملات را مثبت نگه دارید و برای خود ماه مالی و یا سال مالی در نظر بگیرید و برآیند را در آن چک کنید . هیچ وقت یک معامله نشان مهارت و یا بی استعدادی شما نیت بلکه برآیند 100 معامله اخیر نشانگر روحیه معاملاتی شماست .
در معامله گری هیچ وقت دچار غرور کاذب نشوید . سودها و نه ضررها زیاد نباید تعادل روانی شما را بر هم بزند
شاید تا اینجا به خود گفته باشید که اگر فلانی در معاملات صبور هست و سود می کند چون که در زندگی هم فرد آسوده خیال و و اصطلاحا دل گنده ایست ! و یا اینکه فکر می کنید بیش از حد صبور بودنتان باعث شده تا فرصت های معاملاتی را از دست بدهید ! و یا فکر می کنید که اگر عجله نکنید این فرصت معاملاتی در ضرر فرو می رود !
پلن معاملاتی است که به شما ورود و خروج را هشدار می دهد نه احساس ترس و طمع شما ! باید یاد بگیرید که از پلن خود پیروی کنید و نه احساسات خود . اگر به این تکنیک واقف شوید متوجه خواهید شد که دیگر عوامل احساسی بر شما غلبه نمی کند شاید وسوسه کنند اما غلبه خیر !
مدیریت سرمایه هم مفاهیم و تکنیک های زیادی دارد که جدا گانه به آن خواهم پرداخت اما در همین حد بدانید که اگر لقمه اندازه دهان باشد قورت دادن هم آسان است ! اگر به اندازه ظرفیت خود ریسک کنیم هیچگاه دچار ضعف اعصاب و سستی تصمیم گیری نخواهیم شد
پس دیدیم که با یادگیری این دو تکنیک می توانیم بر روانشناسی معاملگری خود غالب شویم و الزاما ربطی به روحیات قبلی ما ندارد
ترس در معاملات
ترس به شکلهای مختلف میتواند در معاملات یک معاملهگر خلل ایجاد کند و باعث تشخیص اشتباه در روند صحیح معاملات شود.
یکی از انواع ترس در واقع ترس وارد نشدن به معامله برای جلوگیری از ضرر احتمالی است . قبلا در مورد حفظ سرمایه توضیح دادم و اصل قضیه از ایجاد بالانس بین این دو مورد شروع می شود .
یعنی وقتیکه حفظ جان در اولویت است و از طرفی هم تا در استخر نپریدو خیس نشوید ، لذت آب بازی را نخواهید چشید ! . حد ضرر و تکنیک سیو سود برای رهای از آپشن دیفالت آدمی یعنی ترس در معاملات است . در همه معاملات خود حد ضرر می گذاری که اگر در ضرر رفت ، از ضرر بیشتر رهایی یابی و در معاملات سود ده سیو سود میکنید تا اگر معامله غرق در سود شما چرخید با سود کمتر خارج شوید ولی سود کرده خارج شوید !
نسبت ریسک به ریوارد
در این بخش به این موضوع خواهیم پرداخت که نسبت ریسک به ریوارد یا ریسک به بازده چگونه تعریف می شود؟ این نسبت از دو کلمه ریسک به معنای خطر و منظور همان ضرری است که در معامله وجود دارد و ریوارد هم به معنای پاداش یا همان سود معامله می باشد تشکیل شده است.
ریسک به ریوارد در فارکس، از نسبت هایی است که میزان ریسک در معاملات را به خوبی نشان می دهد. قبل از ورود به یک پوزیشن باید به نمودار نگاه کنیم حد سود و حد زیان خود را تنظیم کنیم. چرا؟ زیرا بین سود و زیان نسبتی برقرار است که که به آن نسبت ریسک به ریوارد گفته می شود.
خوب شاید برایتان سوال باشد که حد ضرر را چطور باید تنظیم کرد؟ برای تنظیم کردن حد ضرر دو مشخصه است که باید در نظر گرفت:
- باید دارای قیمت باشد و زمانی که نمودار به آن قیمت می رسد، بتوان گفت که روند تغییر کرده است.
- حد ضرری که انتخاب می کنید باید برای شما قابل تحمل باشد
اگر هر یک از موارد بالا رعایت نشده باشد نمی توان گفت که حد ضرر تعیین شده است و بدون آن نمی توان وارد معامله شد.
حد سود : زمانی که نمودار وارد سود می شود عملا با هر قیمتی که تریدر بخواهد اقدام به فروش می کند اما نکته قابل توجه این است که حد سود را باید روی مقاومتها گذاشت.
نسبت risk eward در فارکس یعنی چه؟
اصطلاح risk\reward را در زندگی روزمره بسیار مشاهده می کنیم.
برای مثال،هرگونه پیشنهادی که دریافت میکنیم درصد ریسک و ریوارد آن را می سنجیم اگر با منافعمان در تضاد باشد آن را نمی پذیریم اما در برخورد با معاملات به دلیل آنکه شناخت و احاطه بر بازار و همینطور احساسات خود نداریم، متاسفانه بدون اتخاذ تصمیم درست و بدور از احساسات وارد بازار می شویم. اما نسبت ریسک به ریوارد به چه مفهومی است؟
نسبت ریسک (Risk) به ریوارد (Reward) در فارکس در واقع یک متغیر است که میزان سود را نسبت به میزان ضرر مورد قیاس قرار می دهد.
چرا این نسبت در فارکس اهمیت دارد؟
اصطلاح risk\reward یک مفهوم کلیدی برای تریدرهای فعال در بازارهای مالی از جمله فارکس است. در نسبت ریسک به ریوارد ، بازده سود نسبت به تحلیلی که داریم مشخص می شود. این تناسب باید به گونه ای باشد که معامله گر در نهایت حتی با وجود چند ضرر معاملاتش را با سود بندد. البته شایان ذکر است که یک معامله گر هر چقدر هم که حرفه ای باشد باز هم ضررهایی را تجربه خواهد کرد.
تریدرها غالبا از استراتژي ریسک به ریوارد در پلن معاملاتی خود استفاده می کنند. افراد تازه کار به این نکته دقت نمی کنند و وین ریت (میزان سود) را در نظر نمی گیرند. البته باید در نظر داشت که نسبت ریسک به ریوارد عامل صددرصد موفقیت برای ورود به یک معامله نیست ولی باید از اخذ تصمیمات احساسی در مقاومتها و موقعیتهای خرید بدون بکارگیری نسبت risk\reward خودداری کرد.
منظور از risk eward یک به دو چیست؟
نسبت risk\reward نسبتهای گوناگونی دارد و یک معامله گر فارکس بنابر نوع استراتژي ریسک به ریواردی که برای معاملات خود طراحی کرده است، از آن بهره می برد . این نسبت به هر نحوی که بسته می شود باید نهایتا منجر به سود شود.
ریسک به ریوارد یک به دو یعنی از یک واحد زیان و ضرر و دو واحد سود و پاداش تشکیل شده است . این نسبت معمولا نسبت خوبی است و همینطور نسبت یک به سه نیز نسبت مناسبی است.
در تایم فریم های کوتاه به ندرت می توان نسبت ریسک به ریوارد مناسب یافت. این نسبت باید به گونه ای باشد که حداقل بتوانیم risk\reward یک به دو را داشته باشیم. نسبت یک به یک ریسک بالایی دارد چرا که بازار همیشه برخلاف میل شما حرکت نمی کند و ممکن است که بخش زیادی از سرمایه خود را از دست بدهید. لذا منطقی است که قبل از آنکه وارد حساب ریل شوید در حساب دمو بارها و بارها آن را تست کنید.
چطور نسبت risk eward را محاسبه و مشخص میکنیم؟
تفاوت بین یک تریدر آماتور و یک حرفه ای در این است که تریدر حرفه ای همواره به دنبال این است که خطراتی که معاملاتش را تهدید می کند را بشناسد و آنها را مدیریت کند.
نسبت ریسک به ریوارد توسط تریدرهای فارکس جهت ارزیابی بازدهی که مورد انتظار است و همچنین ریسک معامله مورد استفاده قرار می گیرد. نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد با مثال زیر واضح تر می شود.
فرض را بر آن می گیریم که یک تریدر جفت ارز EUR/USD را با قیمت 1.3500 خریداری کرده و حد ضرر خود را بر روی عدد 1.3450 و سود دریافتی خود را در بر روی مبلغ 1.3650تنظیم کرده است. تریدر ما 50 پیپ را برای سود بالقوه 150 پیپ به خطر انداخته است.در واقع از نسبت پاداش ریسک 3 به 1 در این معامله استفاده شده است. (تقسیم عدد 150 در 50)
سخن پایانی
نسبت ریسک به ریوارد را می توان اینگونه بیان کرد که پاداشی است در قبال مقدار سرمایه ای که (در ازای هر دلار) که در خطر قرار می دهد عایدش می شود.
نسبت ریسک به ریوارد توسط تریدرها و سرمایه گذاران جهت مدیریت سرمایه و ریسک خطر مورد استفاده قرار می گیرد.
نسبت ریسک به ریوارد به ارزیابی و سنجش بازدهی که مورد انتظار می باشد و همینطور ریسک معاملات مشخص کمک می نماید.
نسبت ریسک به ریوارد مناسب غالبا میزان (یک به دو ) و همچنین (یک به سه) می باشد.
با امید به آنکه مقاله ی فوق برای شما عزیزان مفید فایده بود باشد. شما می توانید ضمن اشتراک گذاری تجربیات و نظرات با ارزش خود در صورت نیاز به مشاوره در خصوص بازار فارکس از طریق راههای ارتباطی بروکر نیکس با ما تماس بگیرید. مشاورین نیکس در اولین فرصت ممکن پاسخگو خواهند بود.
سه اشتباه روانی که به ضررتون تموم میشه ! – پادکست
بازار ارزهای دیجیتال پر از تلاطمه که باعث میشه خیلی از معاملهگرای تازهکار از کار کردن تو این بازار خسته بشن و آخر با ناامیدی و ضرر از بازار خارج بشن.
برای معامله کردن تو این بازار علاوه بر اینکه باید یه تحلیلگر تکنیکال خوب باشید، نیازه که یک سری ترفندهای روانشناسی هم بلد باشید تا گول بازار رو نخورید.
در این اپیزود از رادیو اکسکوینو سه تا از اصلیترین اشتباهات روانی که باعث میشه تو معاملاتتون ضرر کنید رو باهم بررسی میکنیم.
اپیزود امروز رو بشنوید:
بازارهای مالی بالا و پایین دارن و این بالا و پایین در ظاهر برای همه سرمایهگذاران یک شکله. اما جالبه که در شرایطی برابر که همه ما در یه بازار مالی داریم سرمایهگذاری میکنیم یه نفر خیلی سود میکنه، یه نفر کم سود میکنه، یه نفر ضرر میکنه و یه نفر اصلا ورشکست میشه. چرا؟ چون فارغ از اینکه بازار صعودیه یا نزولی، این ماییم که تصمیم میگیریم با سرمایهمون در بازار چطور مانور بدیم. امروز میخوایم در مورد این بگیم که چطور بعضیا با یه سری اشتباهات روانی موفق میشن از بقیه عقب بمونن و هی ضرر کنن.
اکسکوینوییها سلام. عصر چهارشنبه ۲۱ دی ماهتون بخیر . من ساحل اختری هستم و همراه شمام با اپیزود ۱۶۱ از رادیو اکسکوینو
همه ما دشمنانی در بازارهای مالی داریم که از حضورشون اطلاع نداریم. و این دشمنا درست در جایی که حواسمون نیست غافلگیرمون میکنن و باعث میشن ما کلی ضرر کنیم. این دشمنا همون اشتباهات و خطاهای روانی ما هستن.
اصولا ذهن ما نمیتونه مثل یه خطکش دقیق برخورد کنه. بلکه ذهن ما همیشه متاثر از تعصبات و احساساته و در معقولترین حالتش هم باز کمی عاطفی و احساساتیه.
برای مثال فرض کنین یه نفر برای خودش پلن معاملاتی داره، اما چندان بهش پایبند نیست و هی ضرر میکنه. بعد هم میاد مدام این پلن و استراتژیهاش رو تغییر میده. خب این آدم داره چوب یه چیزی رو میخوره، و دنبال درمان یه چیز دیگه است.
اینجاست که میرسیم به اولین نکته مهم این اپیزودمون
خودشناسی بخشی از موفقیت در تریده. یعنی همین که بدونی چه جور آدمی هستی و اشتباهاتت واقعا چی ان خودش کلی میتونه در موفقیت شما موثر باشه. یا اینکه حتی بدونی باید مراقب چی باشی و کدوم رفتارات رو مانیتور کنی کلی جلو میوفتی. ما میخوایم امروز بهتون کمک کنیم تا بدونید باید مراقب کدوم رفتارا و ویژگیهای شخصیتیتون باشین.
اجازه بدین قبل از این که بیشتر پیش برم، یادآوری کنم که این پادکست تنها برای آموزش و افزایش دانش کاربرای کریپتو طراحی شده و هیچ منفعت مالی برای مجموعه اکسکوینو نداره. پس حواستون باشه که برای اتخاذ تصمیمات مالی باید خودتون مطالعه کنید و بر مبنای شرایط همون لحظه تصمیم بگیرید. این پادکست توصیه مالی نیست.
تعصب و خطای ادراک احساسی و شهودی
یه تعصب یا خطای رایج در اخذ تصمیما اینه که به جای مراجعه به فکتها و آمار و اعداد بریم به سراغ برداشتهای احساسیمون. مثلا شما با دیدن اخبار اقتصادی به این نتیجه میرسی که بازار احتمالا وضعش بهتر میشه. این در حالیه که شما تحت تاثیر تحلیلی هستی که مهمان برنامه ارائه داده و یا متنی که نویسنده برنامه نوشته و این برداشت شما بر مبنای اعداد و آمار و نمودار و فکتها نیست.
در این شرایط حتی ممکنه چند فکت رو هم به طور گزینشی در تایید برداشتتون بیارید و بعد نتیجه بگیرید که تصمیمتون کاملا عقلانی و غیر احساسی هست. تاکید میکنم: برای موفقیت در بازار نباید به شهود و احساسات مراجعه کرد.
ترس از ابهام
اشتباه روانی دیگه ناشی از ترس ما از ناشناختهها و یا چیزهای مبهمه. ما چون نمیدونیم که قراره چی بشه، دچار رخوت و بیعملی میشیم. یعنی عملا هیچکاری نمیکنیم. همین خطا حتی میتونه منجر به یه اشتباه بزرگ دیگه باشه. ممکنه شما مدتها روی یه رمزارز تمرکز داشتید و مطالعه کردید و به همین دلیل فقط اون رمزارز رو میخرید. حتی اگه اون پروژه دیگه واقعا سودده نباشه. یعنی جرات ندارید برید سراغ چیزی غیر از اونی که خیلی راجع بهش میدونید.
یه اشتباه دیگه که اون هم رایجه اینه که بعضیا موقعی که وارد سود میشن خیلی زود میفروشن. یعنی پیش از اونی که اون رمزارز تا اوج قیمتی بره. یعنی اونا با حجم کمی از سود راضی میشن و بدون داشتن تحلیل درستی بخش بزرگ سود رو از دست میدن. درست زمانی که یه رمز ارز قراره تا چندبرابر بیشتر بهشون سود بده اونا دیگه فروختنشو با حسرت میگن ای کاش نمیفروختیم.
همین گروه، زمانی که یه رمزارز وارد ضرر میشه هم تا مدتها نمیفروشنش. یعنی نمیخوان بپذیرن که اون پروژه شکست خورده است و خریدشون اشتباه بوده. تا مدتها خودشون و سرمایهشون رو معطل اون پروژه میکنن. چون نمیتونن قبول کنن فروش به موقع یه ضرر کوچیک میتونه جلوی یه ضرر بزرگتر رو بگیره و خودش یه نوع سود کردنه.
عادت به توقعات شیرین
حالا میخوایم درمورد اعتیاد به لذت رویاپردازی صحبت کنیم. وقتی رویاها خیلی ملموستر از واقعیت میشن. یه اتفاقی که برای تریدرها میوفته اینه که کمکم وقتی چند تا از تریداشون موفق میشه، احساس میکنن میتونن اهداف بزرگتری رو در ترید به دست بیارن.
یعنی توقعاتی براشون ایجاد میشه که فکر کردن بهشون خیلی شیرینه. مثلا: تصور یه سود یه میلیون دلاری میتونه همراه با هزاران اتفاق خوشایند باشه. یعنی شما مدام بهش فکر میکنید که میتونم باهاش این کارو کنم یا اینو بخرم و به خودتون میگید فقط کافیه درست تصمیم گرفته باشم تا یه سود خیلی خوب بکنم. و این اعتیادآوره.
اصلا فکر کردن به تصورات و توقعات خوشایند یه مکانیسم طبیعی انسانه که بهش آرامش و تسلی میده. اینجاست که بعضیا اصلا وارد یه فرآیند میشن که نمیتونن کاری کنن و فقط رویاپردازی میکنن. چون رویاها خیلی زودتر از واقعیت بهتون لذت میدن اون هم بدون استرس.
چه باید کرد؟
حالا به اینجا میرسیم که راه چیه و چه باید کرد؟ وقتی ما میدونیم مشکل چیه، بهتر میتونیم به خودمون کمک کنیم. شاید یه بخش مهم از کار اینه که باید رو ناخودآگاهمون کار کنیم.
یه موضوع دیگه اینه که باید یادبگیریم و رو خودمون کار کنیم تا عقلانی و بر اساس اعداد و آمار تصمیم بگیریم. نمودارها دروغ نمیگن. ما زمانی اشتباه میکنیم که به تحلیل و نظر دیگران توجه میکنیم.
آشنایی عمیق با بازار و نحوه صعود و نزول قیمت ها میتونه به ما کمک کنه تا کمتر تحت تاثیر ترس و طمع باشیم و بیشتر با دانش تخصصی با بازار برخورد کنیم.
و از همه مهمتر اینه که باید یه استراتژی و پلن مشخص معاملاتی داشته باشید.
قبل از شروع یه چیزی رو مثل همیشه یادآوری کنم: اگه میخواید در مورد کریپتو، بلاکچین و انواع تحلیل بیشتر بدونید، حتما به وبلاگ ما به آدرس اکسکوینو داتکام اسلش بلاگ سر برنید. ضمنا، اپیزودهای جدید رادیو اکسکوینو رو میتونید در همه پلتفرمهای پادگیر مثل ناملیک، کستباکس و دنبال کنید.
نظم و انضباط در معامله گری تنها راه سودآوری در بازارهای مالی
اگر در حال خواندن این مطلب هستید. و در ارتباط با آن عنوان هایی را در مرورگر خود سرچ کرده اید، مطمئنا با بازار های مالی آشنایی دارید. و به دنبال آن هستید که در هنگام معامله گری، نظم و انضباط داشته باشید. بازار بورس، بازار ارز های دیجیتال، بازار آتی کالا و یا بازار فارکس، از جمله ی این مارکت های مالی محبوب و البته فوق العاده تخصصی هستند.
برای مثال شاید شما هم در میان خانواده ی خودتان فردی را بشناسید که در یک یا چند مورد از این بازار های مالی فعالیت دارد. البته باید ذکر کنیم که این مارکت ها امروزه به صورت فوق العاده فراگیر تری در میان مردم جای گرفته اند. و به احتمال زیاد خود شما هم در یک یا چند مورد از این بازار ها فعالیت دارید. اما آن چه که اغلب در میان مردم رواج بیشتری دارد، دید نادرست به این مارکت ها می باشد. مثلا افرادی که آماتور هستند و تجربه ی زیادی در حیطه ی معامله گری و ترید کردن ندارند، گمان می کنند که هرکسی که بتواند وارد این عرصه بشود، مسلما به درآمد بسیار خوب و بی نظیری می رسد. و بدون شک پس از چند سال فعالیت، حتما به یک میلیاردر تبدیل خواهد شد.
واقعیت دنیای معامله گری چیست؟
اما باید بیان کنیم که متاسفانه و یا شاید خوشبختانه، این موضوع حقیقت ندارد. و لزوما هر کسی که وارد این بازار های مالی بشود، بعد از مدتی به یک معامله گر و یا تریدر خوبی تبدیل نخواهد شد. تا به حال کتاب های بسیار بسیار زیادی در ارتباط با این زمینه، یعنی موانع کسب سود و عوامل ایجاد ضرر در صورت حساب های معاملاتی تریدر ها نوشته شده است. علاوه بر این کتاب ها، سمینار های بسیار مختلف و گوناگونی نیز توسط افراد خبره ی این حوزه برگزار شده تا دید معامله گران را نسبت به ذهنیت اشتباهی که از ترید داشتند تغییر دهند.
اگر بخواهیم تنها دلیل ایجاد ضرر در این بازار را برای شما بیان کنیم، و بیان کنیم که چرا در این بازی طاقت فرسا بر طبق آمار رسمی، تنها 2 درصد معامله گران برنده می شوند و همه ی 98 درصد دیگر در این بازی از بین می روند. می توانیم بگوییم که اصلی ترین منشا این اتفاق به مبحث نظم و انضباط در معامله گری مربوط می شود. ما امروز قصد داریم به بررسی مفهوم نظم در ترید بپردازیم و آن را برای شما شرح دهیم. به یاد داشته باشید که خواندن کتاب های تحلیل تکنیکال بازار های مالی و انواع روش های کسب سود از این بازار، تنها 30 درصد معامله گری را تشکیل می دهند و بخش اعظم باقی آن، توسط روان شناسی بازار و مفهوم نظم و انضباط در معامله گری تشکیل داده می شود.
نظم در معامله گری به چه معناست؟
شاید بهتر باشد که برای بیان چیستی مفهوم نظم در بازار های مالی و دنیای معامله گری، ابتدا بی نظمی در این بازار را شرح دهیم. تا به حال در زندگی روزمره برای همه ی ما پیش آمده است که انجام کاری را بار ها و بار ها به تعویق انداخته ایم و هر بار برای انجام ندادن وظیفه یا کاری که به ما محول شده بوده است، به دنبال آوردن بهانه برای خود و اطرافیانمان بوده ایم.
بدون شک و تا حد بسیار دقیقی می توان گفت که بی نظمی های معامله گری نیز اصالتا از بی نظمی های زندگی روزمره ی ما منتج می شوند. برای مثال یکی از مهم ترین دلایلی که باعث بستن پوزیشن های درون سود معامله گران می شود، صبر بسیار کم و دست پاچه شدن در هنگام ترید است. به عنوان نمونه برای همه ی ما پیش آمده است که مثلا در خیابان و پشت فرمان ماشین بوده ایم و به دلیل عدم تمرکز کافی بر روی رانندگی، گاهی کنترل خود را از دست داده ایم و دچار دست پاچگی شده ایم! این مورد خود می تواند خودش باعث مهم ترین دلایل بی نظمی تریدر ها در بازار های مالی بشود.
پس با این تفاسیر می توان نظم در بازار های مالی را در چند خط به صورت زیر تعریف کرد:
“مفهوم نظم و انضباط در هر بازار مالی مانند بازار بورس ایران، بازار فارکس و یا حتی بازار ارز های دیجیتال را می توان رفتار درست معامله گر در تمام وضعیت های ترید و یا فراغت از ترید دانست. به این صورت که چه در هنگامی که تریدر پشت مانیتور خود در حال ترید کردن است و یا چه در زمانی که ترید باز ندارد و در حال تماشا کردن یا Watch کردن بازار است، باید از اصولی مرتبط به هم و منسجم برای کار خود پیروی کند. این اصول همگی به او کمک می کنند تا بدون وحشت (Panic)، به گذراندن وقت در بازار بپردازد و با استراتژی مختص خودش، نسبت های ریسک به ریوارد خوبی را پیدا و پوزیشن های معاملاتی خوبی را برای خودش باز کند.”
چه مواردی نظم در معامله گری را مختل می کنند؟
به طور کلی می توان گفت هر آن چه که باعث از بین رفتن نظم یک معامله گر، در هنگام فعالیت در بازار و یا حتی اوقات خارج از آن می شود، عواملی مانند: ترس از دست دادن موقعیت های معاملاتی، ترس جا ماندن از بقیه ی معامله گران و از روند های رالی قدرتمند، پایبند نبودن به سیستم معاملاتی خود (استراتژی شخصی)، یاد نداشتن موقعیت های معاملاتی گذشته ی خود و… می باشند.
افراد بزرگی در حیطه ی معامله گری در بازار های مالی دنیا مانند مارک داگلاس، که اتفاقا نویسنده ی کتاب هایی مانند “معامله گر منضبط” و دیگر کتاب ها نیز هستند، همیشه به این موضوع اشاره می کنند که تریدر باید در زمان معامله، خود را به صورت یک ربات فرض کند و از خوشحال شدن از ایجاد سود و یا ناراحت شدن هنگام بستن پوزیشن معاملاتی با زیان، خودداری کند.
این موضوع شاید به دلیل این که ما انسان های توانایی کنار گذاری کامل احساسات خود را نداریم، تا حدی نادرست و غلط باشد. اما تا حد زیادی نیز قضیه ی مهم و معتبری است. به عبارت دیگر یکی از مهم ترین دلایلی که نظم معامله گر و انضباط کاری او را در هنگام ترید و معامله خدشه دار می کند، این موضوع است که معامله گر احساسی رفتار می کند، و بدتر از آن نیز این است او بر طبق احساسات خود و نه بر طبق دلایل منطقی موجود در استراتژی شخصی خودش تصمیم می گیرد.
پس می توان نتیجه گرفت برای پایبند بودن به استراتژی معاملاتی و رفتار کردن در چارچوب های موجود برای خود (Line Walking)، باید احساسات خود در هنگام ترید را تا حد زیادی سرکوب کنیم و به آن ها اجازه ندهیم تا بتوانند بر مغز و یا قدرت انتخاب و تصمیم گیری ما مسلط شوند.
مهم ترین عامل ایجاد انضباط در میان معامله گران چیست؟
همان طور که از ابتدای این مقاله تا به حال بار ها به آن نیز اشاره کرده ایم، داشتن یک استراتژی مختص خود و نه کپی برداری شده از دیگران و یا وبسایت های گوناگون، و پیروی بر اساس آن، می تواند تا حد زیادی از ما یک تریدر منضبط بسازد؛ البته قبل از اینکه بخواهیم به وسیله ی قوانین موجود در استراتژی و پلن معاملاتی خود، به کار خودمان نظم چرا باید پلن معاملاتی داشته باشیم؟ بدهیم، باید دقت کنیم که در ابتدا اصلا چه تعریفی از یک استراتژی درست داریم؟
چند خط بالاتر اشاره کردیم که قبل از پیروی کردن بر اساس استراتژی، باید توجه داشته باشیم که این پلن معاملاتی، باید نتیجه ی ترید های ما بر روی حساب های دمو (آزمایشی) و به مدت 6 ماه الی یک سال باشد. اگر بخواهیم از استراتژی کسی پیروی کنیم، این موضوع مطمئنا نمی تواند نظم در ما را هنگام فعالیت در بازار افزایش دهد. چون به دلایل مختلف، ما با این استراتژی احساس صمیمت و اعتماد نمی کنیم و چون مدام به این موضوع فکر می کنیم که این پلن برای دوستمان یا یک وبسایت است، مسلما اعتمادی هم نیز به آن نخواهیم داشت.
همان طور که آقای وارن بافت، اسطوره ی سرمایه گذاری آمریکایی نیز به آن اشاره می کند، استراتژی معاملاتی باید حتما به صورت دستنویس باشد و حتما در یک کاغذ 2*2 کوچک جا شود! این موضوع به این دلیل است که بازار های مالی به قدر کافی پیچیده هستند و ما اگر بخواهیم به دنبال یافتن پلن های معاملاتی پیچیده و فضایی باشیم، مطمئنا فعالیت در این محیط را فقط برای خودمان سخت تر و دشوار تر کرده ایم.
وارن بافت
سخن آخر در مورد نظم و انضباط در معامله گری:
فعالیت در بازار های مالی و کسب سود های ریالی و دلاری، می تواند برای هر کسی لذت بخش باشد. اما نکته ای که کمتر به آن توجه شده است، این موضوع است که این تنها بخشی از ماجراست و روی دیگر ترید کردن، کسب ضرر های بزرگ و کوچک نیز هست. مهم ترین و البته اصلی ترین هدفی که یک تریدر می تواند برای خودش در نظر بگیرد، داشتن برآیند مثبت در معاملات است؛ این موضوع به منزله ی آن است که داشتن موقعیت های با ضرر، بخشی از ترید هستند و غیر ممکن است بتوانیم معامله گری را پیدا کنیم که تمامی موقعیت های خود چرا باید پلن معاملاتی داشته باشیم؟ را با سود ببندد.
بنابر این ما تنها باید سعی کنیم برآیند مثبتی در حساب خود داشته باشیم. به طوری که سود های حاصل شده، از مقدار ضرر ها بیشتر باشند. از نظر بسیاری از تریدر های بزرگ دنیا، داشتن یک پلن معاملاتی که بتواند تا 55 الی 60 درصد مواقع را درست پیش بینی کند، یک مزیت بزرگ برای تریدر محسوب می شود و او در زمره ی معامله گران موفق قرار می گیرد. رسیدن به یک استراتژی دقیق و حساب شده نیز جز با داشتن نظم و انضباط در این بازار حاصل نمی شود! پس به شما توصیه می کنیم قبل از آن که بخواهید در حوزه ی معامله گری جلوتر بروید و پیش روی کنید، سعی کنید تا فرد منظمی در این حیطه باشید.
دیدگاه شما