حد ضرر چیست؟ + آموزش کامل نحوه محاسبه استاپ لاس در فارکس
حد ضرر یا استاپ لاس در فارکس یکی از روش ها برای افرادی که اقدام به انجام معاملات در بازارهای مالی می کنند، می باشد زیرا تخمین سود و کاهش ضرر های احتمالی بسیار حائز اهمیت است، از این رو . این در حالیست که این دسته از معامله گران برای پوزیشن های معاملاتی خود غالبا حد سود و حد ضرر تعیین می کنند.
همانطور که در مقاله فارکس چیست خواندید، در صورتی که شما از پلتفرم های معاملاتی نظیر متاتریدر برای انجام معاملات فارکسی استفاده می کنید، حتما با گزینه Stop loss سرکار داشته اید. با انتخاب این گزینه شما ضررهایی را که در نتیجه نوسانات بازار در آینده رخ خواهد داد را تاحد زیادی محدود می سازید. بدین ترتیب شما تلاش می کنید تا از این ابزار برای کنترل هر چه بهتر و کاهش اثرات منفی معاملات خود استفاده کنید.
حد ضرر چیست؟ (Stop loss)
معامله گران برای محدود کردن ریسک معاملاتی خود نیاز به برنامه ریزی کردن و تعیین نقطه خروج از معامله را دارند. شاید از این جهت بتوان دستور حد ضرر را سفارشی جبران کننده تلقی کرد که پس از رسیدن معاملات شما به سطحی مشخص، بسته می شود. حال برای درک بهتر سوال حد ضرر چیست مثالی آورده ایم تا یادگیری Stop loss برایتان راحت تر و مفهوم تر شود.
استاپ لاس یا حدضرر چیست؟
تصور کنید شما پوزیشن فروش را برای جفت ارز GBPUSD در قیمت 1.3819 فعال کرده اید و شما پیش بینی می کنید که تا سطح 1.3720 کاهش داشته باشد. بنابراین حد سود خود را در همین سطح ثبت می کنید. اما چنانچه پیش بینی درست نباشد و بازار در جهت مخالف حرکت کند، شما برای جلوگیری از زیان استاپلاس را 1.3840 تعیین می کنید.
بدین ترتیب دستور Stop loss شما با رسیدن به سطح 1.3840 فعال می گردد و در نتیجه از ضرر بیشتر جلوگیری می کند. این در حالیست که اگر قیمت هرگز به سطح 1.3840 نرسد، دستور استاپ لاس شما نیز اجرا نخواهد شد.
استاپ لاس یا حد ضرر چیست
حد ضرر برای چه افرادی مناسب است؟
قرار دادن حد ضرر برای تریدرهایی که به صورت اسکلپ یا همان کوتاه مدت کار می کنند بسیار مهم است. البته ناگفته نماند که در هر بازاری ممکن است متفاوت باشد، بعنوان مثال در بازار بورس ایران امکان تعیین حد ضرر وجود ندارد و باید به صورت دستی معامله را ببندید.
البته حد ضرر بیشتر برای بازارهای اهرمی بسیار مهم است و در بازارهایی که با دید بلند مدت سهامی را خریداری میکنید، شاید نیاز به گذاشتن stoploss نباشد.
نحوه تعیین استراتژی استاپ لاس
برای نحوه محاسبه استاپ لاس نباید سرخود و بدون استراتژی عمل کرد. تعیین دستور میزان ضرر یک انتخاب استراتژیک محسوب می گردد که باید بر اساس تمرین و آزمایش و تجربیات صورت گیرد. مادامی که شما اطلاعات کافی پیش از ورود به بازار کسب کرده باشید، درخدر نظر گرفتن درصدی از سرمایه واهید یافت که کدام استراتژی برای شما مناسب تر است.
همچنین با در نظر گرفتن نحوه ورود به معاملات، چگونگی کنترل ریسک و خروج از معاملات پس از رسیدن به سود، برنامه ای را تنظیم کنید. هنگامی که معاملات روزانه را انجام میدهید توجه به روند و کنترل ریسک بسیار حائز اهمیت است. درذابتدا از روش های ساده برای تجارت شروع کنید. همراه با روند کلی بازار معاملاات خود را انجام دهید. در این صورت شما می توانید با تعیین ST و در صورتی که بازار بر خلاف دستور شما حرکت نمود، زیان خود را کاهش دهید.
حدد ضرر در فارکس چیست و چطور میتوان آن را تعیین کرد
روش های محاسبه حدضرر در فارکس
در یک تقسیم بندی کلی می توان استاپ لاس را به دو نوع ثابت و متحرک تقسیم کرد. اما با توجه به سایر تقسیم بندی ها میتوان محاسبه آن را با توجه به درصدی از سرمایه، استفاده از سطوح حمایت و مقاومت و استفاده از میانگین متحرک را نیز روش هایی کاربردی برای تعیین استاپلاس دانست.
استاپ لاس ثابت
همان گونه که پیش از این نیز اشاره شد برای کاهش ریسک معاملاتی و با توجه به نوع پوزیشن معاملاتی (خرید یا فروش) رقمی را به عنوان استاپ لاس تعیین می کنید. با رسیدن بازار به این رقم دستور خرید یا فروش شما متوقف می گردد و میزان ضرر شما به حداقل میرسد.
حد ضرر متحرک (trailing stop loss)
استاپ لاس متحرک نوعی دستور معاملاتی روزانه محسوب می گردد که به شما امکان می دهد حداکثر میزان ضرری را که می توانید در یک معامله متحمل شوید، تعیین کنید. در صورتی که قیمت دارایی مورد معامله به نفع شما افزایش یا کاهش یابد، stop loss نیز با آن حرکت می کند. این در حالیست که اگر افزایش یا کاهش قیمت دارایی در نقطه مقابل شما قرار گیرد، حد ضرر به همان صورت اولیه باقی خواهد ماند.
تریلینگ استاپ یا حد ضرر متحرک چیست؟
تصور کنید شما تصمیم به خرید نفت WTI در 66.57 می کنید. این در حالیست که استاپ لاس خود را 66.40 در نظر گرفته اید. در صورتی که قیمت نفت با افزایش به سطح 66.67 برسد، استاپلاس شما نیز با تغییر به سطح 66.50 خواهد رسید. از سوی دیگر در صورتی که در یک روند نزولی قیمت به سطح 66.50 برسد، استاپ لاس برای شما فعال می گردد و شما از معامله خارج خواهید شد.
تعیین حد ضرر با توجه به درصدی از سرمایه
این روش بر اساس درصدی از پیش تعیین شده از حساب معاملاتی تنظیم می شود. برای مثال شما حاضر به ریسک معاملاتی 5 درصدی از کل سرمایه خود هستید. البته باید این نکته را نیز مد نظر داد که با توجه به درصد ریسک پذیری متفاوت در افراد، این میزان نیز می تواند تغییر کند.سپس فرد با توجه به نقطه ورود خود حد ضرر را مشخص می کند.
استفاده از سطوح حمایت و مقاومت
در میان حرکات قیمتی در یک نمودار و در برخی موارد قیمت ها نمی توانند از سطوحی خاص فراتر روند. در بیشتر موارد زمانیکه روند بازار به سطوح حمایت و مقاومت می رسد، این سطوح اجازه پیشروی بیشتر را نمیدهند. اما با توجه به اینکه این نواحی دقیق نیستند، در تعیین استاپ لاس به این روش حتما نوسانات بازار را نیز لحاظ کنید.
استفاده از میانگین متحرک
استفاده از میانگین متحرک در تعیین حد ضرر در فارکس برای کسانی که ازاستراتژی های ادامه دهنده روند بهره میبرند، مناسب به نظر می رسد. همان گونه که در مباحث قبلی نیز اشاره شد این نوع از تحلیل تکنیکال سطوح حمایت و مقاومت را برای شما مشخص می کند. اما چنانچه از میانگین متحرک برای تعیین استاپ لاس استفاده میکنید بهتر است از میانگین های با دوره 20،50،100 که در بین معامله گران بسیار کاربرد دارد، استفاده کنید.
مهمترین نکات در تعیین حدضرر
همانطور که در ابتدای مقاله حد ضرر چیست به این موضوع اشاره کردیم که تعیین آن بسته به نوع استراتژی شما دارد، اما به تجربه ثابت شده است که برای تعیین استاپ لاس، نکتههای قابل توجهی وجود دارند که باید آنها را در نظر گرفت. مثلا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- حد ضرر یا استاپلاس مضرات ترید در خلاف جهت روند به این معنی می باشد که وقتی کاهش قیمت سهام یا ارز به حد مشخص و تعیین شدهای رسید، باید آن را بفروشیم یا پوزیشن خود را ببندیم تا جلوی ضرر بیشتر را بگیریم.
- کاهش سود معامله نیز نوعی ضرر محسوب می شود، پس با بالا رفتن قیمت و رسیدن قیمت به حد سود های تعیین شده، باید حد ضرر را نیز تغییر دهیم تا در صورت بازگشت بازار، سود حاصل از معامله را از دست ندهیم.
- یکی از اشتباهات رایج در جهت تغییر یا حذف حد ضرر، این است که پس از نزدیک شدن قیمت به استاپ لاس تعیین شده، معامله گر اقدام به حذف اوردر حد ضرر خود میکند و منتظر میماند تا روند تغییر کند و دوباره به سود بازگردد، پیشنهاد میکنیم که این کار را انجام ندهید، زیرا در نهایت منجر به کال مارجین شدن شما می شود.
- در نهایت بهتر است حد ضرر را بیش از 10 درصد مبلغ خرید تعیین نکنید. البته این مورد بسته به میزان ریسک پذیری شما دارد.
- استاپ خود را نباید در فاصله ای زیاد یا حتی خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
- اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، فقط حد را تعریف میکنیم. ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به طور کامل از سهم خارج شویم یا اینکه بخشی از سهام را با سود فروخته و برای مابقی، حد ضرر شناور (trailing stop) را در نظر بگیریم.
- در تعیین حد ضرر، دید زمانی سرمایهگذار بسیار مهم است. بعنوان مثال تعیین استاپ برای معامله های کوتاه مدت با تعیین حد برای معاملههای بلند مدت تفاوت زیادی دارد.
- در معاملات کوتاهمدت، حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید. نکته مهم این است که بهتر است کمی پایین تر از خط قرار دهید تا در صورت بروز شادو، استاپ معامله فعال نشود.
- در خریدهای میانمدت و بلندمدت، حد ضرر را روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید)
- زمانی که مقاومت یک ارز یا سهم شکسته شد و قیمت آن در بالای محدوده مقاومتی تثبیت شد، استاپ را روی مقاومت شکسته شده که بعد از شکست عنوان حمایت عمل میکند، قرار دهید.
- استاپ در معاملات همواره یک مقدار ثابت نیست. معمولاً با افزایش قیمت یک دارایی، معامله گر باید با بازنگری در شرایط فعلی، استاپ را تغییر دهد.
- زمان در هر معامله ای حکم سرمایه را دارد. شما نمیتوانید سالیان سال صبر کنید تا اهداف قیمتی که در نظر داشته اید، محقق شود مگر اینکه ارزش آن را داشته باشد. منظور این است که استاپ صرفاً با قیمت داراییها سر و کار ندارد؛ بلکه باید زمان را نیز بهعنوان معیاری برای ورود و خروج در معاملات در نظر گرفت و در صورت محقق نشدن اهداف در بازه زمانی مورد انتظار از آن خارج شد.
- برخی از افرادی که به دید بلندمدت سرمایه گذاری میکنند اعتقادی به تعیین حدضرر ندارند. شما هم اگر به وضعیت بنیادی شرکت مطمئن هستید و قصد سرمایه گذاری بلند مدت دارید میتوانید حدضرر تعیین نکنید.
چگونه حد ضرر خوبی انتخاب کنیم؟
یکی از پرتکرار ترین سوالاتی که همیشه پرسیده میشود این است که استاپ معامله را در کدام ناحیه قرار دهیم. پاسخ این سوال بسته به نوع روند دارد که در ادامه به آموزش آن خواهیم پرداخت.
انتخاب کردن حدضرر در روند نزولی
چگونه حد ضرر را مشخص کنیم
با توجه به مثال بالا، همانطور که در تصویر مشاهده میکنید ما براساس شکست خط روند نزولی وارد معامله buy می شویم که ناحیه ورود در قسمت پول بک به خط روند نزولی می باشد. در حالت کم ریسک تر ما باید حدضرر را کمی پایین تر از مضرات ترید در خلاف جهت روند کف قبلی قرار دهیم.
انتخاب کردن حدضرر در روند صعودی
تعیین حد ضرر در روند صعودی
مثال بالا نمونه ای از یک روند صعودی می باشد که برای ورود به معامله sell باید منتظر شکست خط روند نزولی باشیم. پس از شکست، برای ورود به معامله صبر میکنیم تا قیمت دوباره سطح شکسته شده بازگردد یا اصطلاحا پول بک بزند. برای انتخاب حدضرر در این مدل معاملات، باید نقاط مقاومت را پیدا کرده و کمی بالاتر از آن استاپ خود را قرار دهیم.
نتیجه گیری
همان گونه که بارها در مباحث اشاره شد، اولین گام در سرمایه گذاری در بازارهای مالی به ویژه فارکس آموزش و کسب اطلاعات است. این امر به شما کمک می کند تا استراتژی مناسب خود را بیابید و بر اساس آن معامله کنید. در مرحله بعد آنچه شما را از گرفتار شدن در ضرر و زیان فراوان نجات میدهد تعیین Stop loss در معاملات است. برای تعیین آن نیز باید به حجم معاملات، قیمت و سایر فاکتورها دقت کنید. همچنین از تعیین استاپ لاس تصادفی و یا عدم تعیین حد ضرر که صرفا به دلیل ترس از دست دادن موقعیت های معاملاتی صورت میگیرد، بپرهیزید.
درباره الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه میدانید؟
تحلیلگران تکنیکال به دنبال پیشبینی قیمت دارایی از روی نمودارها هستند. برای دستیابی به پیشبینی صحیح قیمت لازم است تا ابزارهای مختلفی را مورد استفاده قرار داد. برخی از این ابزارها، اندیکاتورها هستند که در قالب سیگنالهای خرید و فروش ظاهر میشوند؛ اما دستهای دیگر الگوهایی هستند که در نمودار قیمت یک دارایی شکل میگیرند. این الگوها توسط افراد مختلف در قالب بررسی نمودارهای قیمت یک دارایی تشخیص داده میشوند. این الگوها از دو ویژگی عالی برخوردار هستند؛ مشخصه اول تکرارشونده بودن آنها است و مورد دوم ناظر بر آن است که یک روند مشخصی در قیمت دارایی پس از رخداد این الگوها به وجود میآید. در این مقاله روی یکی از پرکاربردترین الگوها، یعنی الگوی پرچم یا الگوی مضرات ترید در خلاف جهت روند فلگ (Flag) تمرکز میشود.
کاربرد الگوی پرچم چیست؟ چگونه میتوان از این الگو پرچم در معاملهگری استفاده کرد؟ انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه مشخصاتی دارند؟ این سؤالات و تعداد دیگری از سؤالات مهم وجود دارد که در ادامه به طور مفصل درباره آنها بحث و بررسی صورت میگیرد. در انتهای این مقاله، با نحوه استفاده از این الگوی پرکاربرد در معاملات خود آشنا میشود و میتواند به راحتی آن را به کار ببرد.
فهرست عناوین مقاله
منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟
الگوی پرچم زیرمجموعه دستهای از الگوها تحت عنوان الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرد. اما منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟ وقتی صحبت از الگوی ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال میشود، منظور آن است که پس از تشکیل و کامل شدن این الگوها، روند قیمت در همان جهت قبل از تشکیل الگو به حرکت خود ادامه میدهد؛ بنابراین تشخیص این الگوها تأثیر بسیار زیادی در پیشبینی روندها در ادامه راه دارد. البته این نکته همواره صادق نیست و ممکن است در برخی مواقع حتی پس از تشکیل الگوهای ادامهدهنده روند قیمت تغییر میکند.
به طور کلی زمانی میتوان از عملکرد الگوی ادامهدهنده اطمینان حاصل نمود که این الگوها در مقایسه با امواج الیوت کوچکتر باشند. در صورت وقوع این اتفاق به احتمال بسیار زیاد الگوی ادامهدهنده خبر از ادامه روند قیمت در قبل از وقوع آن است. در ادامه به معرفی کاربرد الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال پرداخته میشود.
الگوی پرچم چیست؟
الگوی پرچم یا Flag Pattern در یک نمودار قیمت زمانی به وجود میآید که حرکت نمودار قیمت برخلاف جهت روند طولانیمدت آن باشد. به عنوان مثال ممکن است یک سهم در تایم فریم طولانی در حال حرکت صعودی باشد؛ اما در یک بازه زمانی کوتاهمدت در میانه راه حرکت صعودی تبدیل به نزولی شود و پس از پایان این روند، مجدداً حرکت صعودی سهم مشابه قبل ادامه پیدا کند. به این ترتیب یک الگوی پرچم در نمودار سهم به وقوع پیوسته است.
مشاهده الگوی پرچم در روندهای صعودی و نزولی قیمت یک مزیت بسیار عالی برای معاملهگران به شمار میرود. با مشاهده این روند میتوان نقطه مناسب برای ورود یا خروج از یک سهم را به خوبی تشخیص داد و برای کسب سودهای بزرگ یا جلوگیری از ضررهای هنگفت خود را آماده کرد.
در چه روندهای قیمتی الگوی پرچم ظاهر میشود؟
زمانی میتوان گفت الگوی پرچم در نمودار تشکیل شده است که در حرکت خلاف جهت روند غالب، شاهد نوسان قیمت دارایی باشیم. به این معنی که در کوتاهمدت درهها و قلههای قیمت متعددی در کنار یکدیگر تشکیل شود که موجب ایجاد شدن الگوی پرچم در نمودار گردد. با متصل کردن این درهها و قلهها به یکدیگر پرچم تشکیل میشود.
از الگوی پرچم برای معامله به شیوه پرایس اکشن نیز میتوان استفاده نمود. این الگو در نمودار کندل استیک یا شمعهای ژاپنی به صورت 5 تا 20 کندل پشت سر هم که الگوی مشخصی دارند، ظاهر میشود. البته این الگو میتواند صعودی یا نزولی باشد که در ادامه بیشتر در این زمینه توضیح داده میشود.
اجزای تشکیلدهنده الگوی پرچم چیست؟
اگر نگاهی به الگوی پرچم تشکیل شده در یک نمودار انداخته شود، مشخص میشود که این الگو از دو جزء کلی تشکیل شده است که عبارتاند از:
میله پرچم
همانطور که اشاره شده این الگو پس از یک روند طولانی صعودی به نزولی قیمت به وجود میآید. این روند طولانی در نمودار به شکل یک میله پرچم ظاهر میشود که طول نسبتاً زیادی نیز دارد.
بدنه پرچم
این بخش مربوط به ناحیه نوسانی است که الگوی قیمت برخلاف روند طولانیمدت قبل در پیش میگیرد. بدنه پرچم به اشکال گوناگونی شکل میگیرد که از به هم وصل کردن درهها و قلههای نمودار ایجاد میشود. مبتنی بر شکل بدنه پرچم، این الگو به چند دسته تقسیم میشود که در ادامه به معرفی آنها پرداخته میشود.
انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره شد تقسیمبندی الگوی پرچم بر مبنای جهت حرکت نمودار و همچنین شکل بدنه پرچم صورت میپذیرد. در همین راستا انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به چهار دسته کلی تقسیم میشود که عبارتاند از:
1- الگوی پرچم صعودی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند صعودی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم صعودی مستطیل شکل میگیرد.
2- الگوی پرچم نزولی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند نزولی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم نزولی مستطیل شکل میگیرد.
3- الگوی پرچم صعودی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی پرچم صعودی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند صعودی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
4- الگوی پرچم نزولی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی پرچم نزولی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند نزولی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
معاملهگری با الگوریتم پرچم به چه صورتی انجام میشود؟
اما سؤال مهم دیگری که باید در خصوص نقش الگوی پرچم پاسخ داده شود، این است که چگونه میتوان به کمک این الگو معاملهگری کرد. در پاسخ به این سؤال میتوان گفت که این الگو در سه نقطه عطف در تصمیمگیریها برای خرید و فروش سهام به کار میآیند که عبارتاند از:
تعیین نقطه ورود
زمانی که با یک الگوی پرچم صعودی ایجاد میشود، میتوان نقطهای مناسب برای خرید یک دارایی را تشخیص داد. البته توصیه میشود که منتظر شکست بدنه پرچم تا یک روز معاملاتی بعد بمانید تا از ایجاد روند صعودی جدید مطمئن شوید.
تعیین حد ضرر
معمولاً به کمک کف الگوی پرچم میتوان حد ضرر را در معامله مشخص کرد. به عنوان مثال زمانی که لبه پایینی پرچم در کمترین قیمت عدد 20 دلار را لمس میکند، معاملهگر میتواند حد ضرر خود را در این معامله روی 20 دلار تعیین کند.
هدفگذاری کسب سود
میله در الگوی پرچم صعودی برای کسب سود معیار خوبی به شمار میرود. معمولاً پس از پایان بدنه الگوی پرچم میتوان انتظار داشت که روند صعودی حداقل به اندازه میله پرچم ادامه پیدا کند. به این ترتیب امکان هدفگذاری برای کسب سود در معامله تا حدود زیادی فراهم میشود.
نکاتی در خصوص تشخیص الگوی پرچم صعودی در معامله
تشخصی الگوی پرچم صعودی در جریان معاملات به سادگی امکانپذیر نیست و باید فاکتورهای مختلفی را در این زمینه در نظر گرفت تا از صحت نتایج به دست آمده، اطمینان حاصل کرد. در همین راستا چند نکته راهگشا برای تشخیص الگوی پرچم صعودی ارائه میشود:
- حتماً قبل از آن یک روند صعودی شاخص و اصطلاحاً گاوی شکل گرفته باشد.
- قیمت در یک کانال نوسانی ایستا یا با شیب نزولی محدود در بدنه پرچم حرکت کند.
- در صورتی که در بدنه پرچم شاهد اصلاح قیمت بالاتر از 50 درصد بودید، به هیچ عنوان الگوی شکل گرفته، الگوی پرچم نیست.
- برای ورود به معامله حتماً باید تا انتهای پرچم صبر کرد.
- هدف قیمتی پس از ورود به معامله حداکثر رشد قیمت به اندازه میله پرچم باشد.
- برای رسم خطوط پرچم نیازی به سقف و کفهای واضح نیست و این خطوط را میتوان تنها با بیشترین و کمترین قیمت کندلهایی که در یک ردیف قرار گرفتهاند رسم نمود.
سؤالات متداول
نقش حجم معاملات در شکلگیری الگوی پرچم صعودی چیست؟
نقش حجم معاملات را از دو جنبه در شکلگیری الگوی پرچم میتوان بررسی کرد؛ حجم معاملات زیاد روند صعودی که تشکیلدهنده میله پرچم است تا را حدودی تسهیل میکند. همچنین برای شکست روند در انتهای بدنه پرچم نیز نیاز به حجم معاملات زیادی وجود دارد تا یک روند صعودی دیگر حاصل شود.
اعتبار الگوی پرچم با چه چیزی تأیید میشود؟
زمانی میتوان الگوی پرچم را با قاطعیت تأیید نمود که روندهای قبل و بعد از آن شتاب بسیار زیادی داشته باشد و اصطلاحاً میله پرچم به خوبی شکل بگیرد.
الگو پرچم معمولا از چند کندل قیمتی تشکیل میشود؟
انواع الگو پرچم که در مقاله اشاره کردیم در حالت کلی بین 5 تا 20 کندل را شامل میشوند.
کلام پایانی
در این مقاله به طور مفصل بررسی شد که الگوی پرچم چیست و چه کاربردی دارد. الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از پرکاربردترین الگوها به شمار میرود که در صورت تشخیص صحیح و به موقع آن میتوان سودهای خوبی از قبل آن در معامله به دست آورد. حرکت شدید و شتابان میله پرچم در این الگو نوید سودهای زیاد در بازه زمانی کوتاه را میدهد که هر معاملهگری در بازار به دنبال این چنین موقعیتی است؛ بنابراین حتماً در تحلیل نمودار قیمت داراییهای مختلف حتماً به دنبال الگوی پرچم یا الگوی flag باشید و در صورت مشاهده تصمیمات لازم را اتخاذ کنید.
اسکالپ تریدینگ ScalpTrading چیست؟ و روش استفاده از انواع آن
اگر به عنوان یکی از کاربران و معامله گران جدید کریپتو از سبک های معاملاتی اطلاع ندارید و قصد معامله دارید، لازم است که قبل از شروع حرکت در بازار سهام، یک سبک معاملاتی انتخاب کنید تا در آینده با ضررهای مالی مواجه نشوید. سبک معاملاتی انتخابی شما به هدف مالی، تحمل ریسک، زمانی که می توانید برای دنبال کردن بازار سرمایه گذاری کنید و چندین عامل مشابه دیگر بستگی دارد. بنابراین، برای انتخابی آگاهانه باید در مورد تکنیک های مختلف سرمایه گذاری اطلاعات کافی را کسب کنید. در ادامه این مقاله به آموزش اسکالپ تریدینگ و استراتژی های آن پرداخته ایم.
اسکالپ تریدینگ چیست؟
اسکالپینگ یا اسکالپ تریدینگ (scalp trading) یک استراتژی معاملاتی است که برای سود بردن از تغییرات جزئی قیمت، طراحی شده است. معامله گرانی که این استراتژی را اجرا می کنند بین ده تا چند صد معامله را در یک روز انجام می دهند، با این باور که حرکت های کوچک در قیمت راحت تر از حرکات بزرگ به دست می آیند. آن ها به عنوان اسکالپر شناخته می شوند. اسکالپینگ برای اجرا به تحلیل تکنیکال مانند نمودارهای کندل استیک و MACD متکی است. سود ناچیز به دست آمده با این تکنیک می تواند چندین برابر شود، مشروط بر اینکه معامله گر به طور مداوم از یک استراتژی خروج استفاده کند تا ضرر ها را کاهش دهد و سود کسب کند. هدف اصلی اسکالپینگ، معامله رمز ارزها به قیمت پیشنهادی یا درخواستی و سپس فروش سریع آن ها چند سنت بالاتر یا پایین تر، برای کسب سود است. زمان نگهداری در اسکالپ تریدینگ می تواند از چند ثانیه تا چند دقیقه و در برخی موارد تا چند ساعت متغیر باشد. در واقع اسکالپینگ یکی از استراتژی های معامله در بازار ارز دیجیتال است که به ترید پر سرعت معروف می باشد. اسکالپینگ به معامله گرانی نیاز دارد که یک استراتژی خروج دقیق داشته باشند زیرا یک ضرر بزرگ می تواند بسیاری از دستاورد های ناچیز را که معامله گر بدست آورده از بین ببرد. بنابراین، برای موفقیت در این استراتژی، داشتن ابزارهای مناسب و فراگیری آموزش های این مقاله از محسوب می شود.
روش اسکالپرها
همانطور که می دانید، اسکالپ تریدینگ یک سبک معاملاتی است که برای کسب درآمد از تغییرات جزئی قیمت به کار می رود تا سودی به همراه داشته باشد. اسکالپرها به طور مکرر و پشت سر هم ترید می کنند. یک معامله گر اسکالپ باید یک سیاست خروج دقیق داشته باشد، زیرا یک ضرر بزرگ می تواند تمام سودهای کوچکی را که در معاملات دیگر به دست آورده است از بین ببرد. بنابراین اسکالپ تریدینگ نیاز به نظم، قاطعیت و استقامت دارد. اسکالپرها از هیجانی که این سبک معاملاتی ارائه می دهد لذت می برند اما برای انجام معاملات موفق و تکنیک های مختلف، نیاز به تجربه در شناسایی فرصت های سود آور در بازار دارند. آن ها باید در کار خود نظم داشته باشند و به اصول معاملاتی خود کاملاً پایبند باشند و تصمیماتشان را با قطعیت بگیرند. از سوی دیگر اسکالپرها باید بسیار منعطف باشند، زیرا شرایط بازار بسیار حساس است و نوسان دارد. اسکالپرها به دنبال سود بردن از حرکات کوچک بازار هستند و از فعالیت ثابت بازار بهره می برند.
مزایا و معایب اسکالپ تریدینگ
اسکالپرها می توانند تغییرات کوچکی را در قیمت ارزهای دیجیتال اعمال کنند که ممکن است لزوماً منعکس کننده روند کلی قیمت در روز نباشند. آن ها نیازی به پیروی از اصول اولیه ندارند، زیرا نقش مهمی در مواجه با یک بازه زمانی بسیار کوتاه ایفا نمی کنند. یکی دیگر از مزیت های اصلی اسکالپ تریدینگ این است که ریسک بازار در آن بسیار کمتر از سایر روش های معاملاتی است. در واقع اسکالپ تریدینگ به این دلیل طراحی شده است تا با ایجاد نقاط اهرمی و توقف ضرر، ضررهای وارده به رمز ارز ها را محدود کند. اسکالپ تریدینگ همچنین یک استراتژی غیر جهت دار است، بنابراین بازارها برای استفاده از آن نیازی به حرکت در جهت خاصی ندارند. با این حال، استفاده از اسکالپ تریدینگ به عنوان یک استراتژی معاملاتی دارای اشکالاتی نیز می باشد. اول و مهمتر از همه، اسکالپینگ در مقایسه با استراتژی های دیگر شامل حداکثر تعداد معاملات است، باز کردن تعداد زیادی از معاملات با هزینه های تراکنش بالاتری همراه است زیرا در هر معامله پورسانت می پردازید. در اسکالپ تریدینگ، باید از مقادیر بالای معاملات برای ایجاد سود کافی استفاده کنید. برخی از اسکالپرها روزانه ده ها یا صدها معامله در زمینه رمز ارزها از جمله خرید بیت کوین و یا سایر توکن ها انجام می دهند که این استراتژی می تواند بسیار وقت گیر باشد و به تمرکز زیادی نیاز دارد.
مزایای اسکالپ تریدینگ
• در صورت اجرای دقیق و با یک استراتژی خروج می تواند بسیار سود آور باشد.
• فرصت های زیادی برای استفاده از تغییرات کوچک در قیمت وجود دارد.
• در اجرای اسکالپ تریدینگ لازم نیست اصول اولیه را رعایت کنید.
• در اسکالپ تریدینگ ریسک بازار بسیار کم است.
• اسکالپ تریدینگ یک استراتژی غیر جهت دار است که اگر بازار در حال صعود یا نزول باشد، قابل استفاده است.
معایب اسکالپ تریدینگ
• اسکالپ تریدینگ هزینه تراکنش بالایی دارد.
• برای کسب سود به اهرم بیشتری نیاز دارد.
• می تواند یک استراتژی وقت گیر باشد که نیاز به تمرکز بالایی دارد.
آموزش استفاده از روش اسکالپینگ
همانطور که در ابتدای مقاله ذکر شد، برای یک معامله اسکالپینگ موفق نیاز به تعیین یک استراتژی دقیق و کاربردی است. در این قسمت سه استراتژی محبوب اسکالپینگ ترید را نام برده و توضیح داده ایم:
- اسکالپینگ با استراتژی پرایس اکشن
- اسکالپینگ با استراتژی AMP
- اسکالپینگ با استراتژی اندیکاتوری
برای هر نوع تریدی نیاز به اندیکاتور ها و چارت های قیمتی است که به واسطه آن ها بتوانیم روند بازار را برسی کرده و ترید خود را نسبت به آن تعیین کنیم تا دچار ضرر و زیان نشویم. اما یکی از بهترین ابزار های ترید اندیکاتور ها و کندل ها می باشند، به همین دلیل آموزش تحلیل کندل ها از لزوماتی است که حتما باید اجرا شود تا بتوانید ترید خود را آغاز کنید.
اسکالپینگ با استراتژی پرایس اکشن
کسانی که با استراتژی پرایس اکشن آشنایی دارند، می دانند که یکی از بهترین روش های ترید می باشد که در معاملات کوتاه مدت نیز بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. این استراتژی هم به صورت پرایس اکشن انجام می شود و هم در دو تایم فریم قابل انجام شدن است. برای ترید با این استراتژی، ابتدا باید یک بازه زمانی یک ساعته باز کرده و معتبر ترین خطوط روند را بیابید، سپس وارد تایم فریم 5 دقیقه ای شده و ساختار های صعودی و نزولی را شناسایی کنید. توجه داشته باشید هنگام روند صعودی، کف و سقف های بالاتری ساخته می شود و در هنگام روند نزولی کف و سقف های پایین تری ایجاد می شود. پس از انجام این کار ها، باید منتظر بمانید تا قیمت رمز ارز مورد نظر از سقف ها و کف ها عبور کند. برای مثال اگر بخواهید با استراتژی پرایس اکشن برای بیت کوین یک معامله اسکالپینگ تعیین کنید، پس از انجام مراحل اگر روند قیمت بیت کوین صعودی بود باید منتظر بمانیم تا از سقف قیمت عبور کند، و اما اگر ساختار قیمت نزولی بود باید قیمت از سقف خود گذر کند. سپس می توانید به راحتی پوزیشین مورد نظر خود را تعیین کنید.
نکته: فراموش نکنید از ابزار استاپ لاس استفاده کنید تا حد سود و حد ضرر خود را مشخص کنید.
اسکالپینگ با استراتژی AMP
در این استراتژی از اندیکاتور ها استفاده می شود که سه اندیکاتور محبوب برای این روش به ترتیب: MACD200، EMA و Parabolic می باشند. در این روش بر خلاف پرایس اکشن که که حرکت قیمت یک رمز ارز توسط اندیکاتور ها تعیین می شد، از ابزار SAR استفاده می شود. به همین دلیل بررسی SAR در این روش از مهم ترین اقدامات اولیه به شمار می رود. اما نحوه کار به این صورت است که اگر قیمت بالای SAR قرار بگیرد، روند رمز ارز مورد نظر صعودی است، اگر قیمت زیر SAR باشد روند نزولی است. به همین راحتی می توانید روند هر رمز ارز را برسی کنید. پس از آن باید دقت داشته باشید برای ورود به بازار و تعیین پوزیشین BUY، قیمت حتما باید بالای مویینگ 200 دوره ای باشد. اما برای ورود به بازار و تعیین پوزیشین SELL دقیقا برعکس این ماجرا صدق می کند.
نکته: در استراتژی AMP، بازه زمانی معاملات بر روی 5 دقیقه تعیین می شود.
اسکالپینگ با استراتژی اندیکاتوری
در این نوع معاملات از پترن Inside Bar Patern، استفاده می شود که از دو بخش اصلی تشکیل می شود:
- کندل اصلی یا مادر
- کندل کناری یا کودک
برای معامله با اندیکاتور، کافی است یک تایم فریم 1 ساعته باز کرده و یک الگوی Inside Bar در آن پیدا کنیم. سپس ابتدا و انتهای Inside Bar را به یکدیگر متصل نموده و سریعا وارد تایم فریم 5 دقیقه ای می شویم، حالا باید منتظر بمانید تا الگوی مثلث شکل بگیرد و با خروج قیمت از هر طرف مثلث پوزیشین sell و long بگیرید.
اسکالپ تریدینگ چگونه کار می کند؟
در آموزش اسکالپ تریدینگ باید با نحوه کارکرد آن نیز آشنا شوید. اسکالپ تریدینگ یک سبک معاملاتی منحصر به فرد است که بر سود بردن از تغییرات نسبتاً کوچک قیمت تمرکز دارد و هم زمان سودهای سریعی را از فروش مجدد کسب می کند. از نظر معاملات روزانه، اسکالپ تریدینگ به شکلی از استراتژی اشاره دارد که برای اولویت دادن به دست یابی به واحدهای بالا از سودهای کوچک استفاده می کند. اسکالپ تریدینگ شامل تصمیم گیری یک معامله گر برای یک استراتژی خروج دقیق است و این کار به این دلیل است که یک ضرر بزرگ می تواند چندین سود کوچک را که معامله گر برای دستیابی به آنها تلاش کرده است محدود کند و حتی حذف کند. اسکالپرها پیشنهاد میکنند که انجام معاملات کوچک بسیار آسان تر است و از دیدگاه نوسانات بازار، ریسک های کمتری دارد. آنها به راحتی می توانند قبل از اینکه فرصت ها را از دست بدهند، به سودهای کوچک برسند. علاوه بر این، اسکالپرها معتقدند که ایجاد چندین فرصت سود در یک بازه زمانی کوچک بهتر از انتظار برای یک فرصت بزرگ است.
آنچه که باید قبل از انتخاب روش اسکالپ تریدینگ بدانید!
اسکالپ تریدینگ مستلزم داشتن نظم و انضباط کافی از سوی یک معامله گر است، اما به زمان کافی نیز نیاز دارد. در حالی که بازه های زمانی طولانی مدت و کوتاه مدت به معاملهگران اجازه می دهد تا از پلتفرم های خود فاصله بگیرند ولی اسکالپینگ توجه کامل آن ها را می طلبد. نقاط ورود احتمالی می توانند خیلی سریع ظاهر شوند و ناپدید شوند، بنابراین یک معامله گر، باید در پلتفرم معاملاتی خود حضور فعال داشته باشد. اسکالپ تریدینگ یک استراتژی دشوار برای یک اجرای موفقیت آمیز است. یکی از دلایل اصلی این است که این روش به معاملات زیادی در طول زمان نیاز دارد. این ایده که فقط برای مدت کوتاهی در بازار حضور داشته باشید، جذاب به نظر می رسد، اما احتمال اینکه با یک حرکت ناگهانی که به سرعت معکوس می شود، متضرر شوید زیاد است. پس بهتر است که قبل از انتخاب این روش برای معامله سهام و ارزهای دیجیتال و یا خرید ارزهای دیجیتال محبوب مانند خرید تتر و یا بیت کوین و اتریوم، با نحوه کار اسکالپ تریدینگ آشنا شده و زمان زیادی را برای این روش معاملاتی اختصاص مضرات ترید در خلاف جهت روند دهید.
جمع بندی و نتیجه گیری
در این مقاله به آموزش اسکالپ تریدینگ پرداختیم و دانستیم که اسکالپ تریدینگ یک استراتژی معاملاتی است که برای سود بردن از تغییرات کوچک قیمت طراحی شده است. همه انواع معاملات در بازار سهام و ارزهای دیجیتال نیاز به نظم و انضباط دارند، اما از آنجایی که تعداد معاملات بسیار زیاد است، و سود حاصل از هر معامله بسیار کم است، یک اسکالپر باید به سیستم معاملاتی خود پایبند باشد و از یک ضرر بزرگ که می تواند ده ها معامله موفق را از بین ببرد اجتناب کند. اسکالپینگ یا اسکالپ تریدینگ را می توان، به عنوان یک سبک معاملاتی اولیه یا یک سبک مکمل اتخاذ کرد. یک اسکالپر از جدول زمانی کوتاه یا نمودارهای یک دقیقه ای برای برنامه ریزی معاملات استفاده می کند که این کار نیاز به نظم و سرعت برای اجرای معاملات اسکالپ دارد. اگر شما به عنوان یک معامله گر ترجیح می دهید وقت خود را صرف پیدا کردن دارایی مناسب کنید و با گذشت زمان تصمیم خود را بگیرید، اسکالپینگ روش مناسبی برای شما نیست، اما اگر خلاف این باشد و خواهان سرعت و سود آوری فوری هستید، اسکالپینگ یا اسکالپ تریدینگ بهترین روش معاملاتی ممکن، برای انتخاب شما است. در این مقاله از وب سایت تتر ایران تلاش کردیم به زبان ساده معامله اسکالپینگ به همراه استراتژی های کاربردیش را برای شما عزیزان آموزش دهیم تا معاملات روزانه خود را به موفقیت آمیز ترین شکل ممکن انجام دهید.
حد ضرر متحرک یکی از امکانات معاملاتی است که به شما برای تسویه پوزیشن خودتان در مواقعی که روند بازار مطابق میل نیست کمک میکند.
با حد ضرر متحرک هر زمان روند بازار به نفع شما حرکت میکند، نیازی به تنظیم دستی حد ضرر ندارید و سفارش تنها وقتی اجرا میشود که روند بازار بر علیه شما باشد.
حد ضرر متحرک چیست؟
حد ضرر متحرک یک نوع سفارش معاملاتی است و وقتی اجرا میشود که قیمتها دیگر به نفع شما حرکت نمی کنند چه شما استراتژی long را در پیش گرفته باشید و چه short. این نوع سفارش برای محافظت از شما در هنگامی که معامله همچنان باز و سودآور است استفاده میشود.
حد ضرر متحرک چطور کار میکند؟
فرض کنید که در اینجا یک استراتژی Long خریداری میکنید یعنی کوینی را با قیمت پایین میخرید و وقتی قیمتها صعودی شد آن را میفروشید.
حد ضرر متحرک که در 10 درصد استراتژی Long تنظیم شده است.
در این حالت شما باید این دارایی را قبل از افت قیمتها بفروشید. اگر حد ضرر متحرک 10 درصدی را به یک استراتژی Long اضافه کنید، سفارش فروش وقتی فعال میشود که قیمتها نسبت به پیک بعد از خرید 10 درصد کاهش پیدا کرده باشند. بنابراین بر خلاف حد ضرر معمولی که وقتی افت قیمت 10 درصدی نسبت به قیمت خرید رخ دهد اجرا میشود، حد ضرر متحرک نسبت به آخرین پیک محاسبه میشود.
همچنین اگر برای یک استراتژی Short حد ضرر متحرک 10 درصدی را تنظیم کنید، وقتی قیمت ارز مورد نظر از مرز 10 درصد تعیین شده عبور کند، سفارش خرید اجرا خواهد شد.
این نوع سفارش میتواند در بازارهای پرنوسان تا حدی پرمخاطره باشد. کوینهای قوی دائماً دچار سقوط شدید میشوند و ممکن است کم بودن فاصله متحرک باعث تسویه سریع پوزیشن پیش از رسیدن قیمتها به سطوح بالاتر شود.
بنابراین پیش از تنظیم فاصله برای هر سفارشی، حتماً سطح نوسان و روند بازار را برای داراییهای مورد نظرتان بررسی کنید.
آموزش الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
یک پرچم می تواند به عنوان الگوی ورود برای ادامه روند ثابت استفاده شود. این الگو, یا پترن, معمولاً پس از یک حرکت ترند قوی رخ می دهد که می تواند حاوی گپ هایی باشد (این حرکت به عنوان دکل پرچم شناخته می شود) که در آن, پرچم مدت نسبتاً کوتاهی وضعیت رنج و بلاتکلیفی را نشان می دهد. این الگو معمولاً در نقطه میانی یک چرخش کامل شکل می گیرد و حرکت قبلی را تحکیم می کند. قیمت دربرگیرنده ی دو خط روند موازی است که نزدیک به هم و در یک سراشیبی قرار دارند.
پرچم های صعودی می توانند پس از یک روند صعودی شکل بگیرند ، پرچم های نزولی می توانند بعد از یک روند نزولی تشکیل شوند. وقتی قیمت از خطوط حاوی روند, در جهت روند غالب خارج شود (برک اوت شود)، این الگو تکمیل شده است ، در آن زمان احتمالاً روند خود را ادامه خواهد داد. معامله گران محافظه کار ممکن است به دنبال گرفتن تایید بیشتر از ادامه ی روند باشند. هدف را می توان از طریق تکنیک اندازه گیری طول میله ی پرچم و گسترش آن در جهت شکست تخمین زد. سطح توقف معامله یا استاپ لاس , درست در خارج از محدوده ی پرچم در طرف مقابل شکست/ برک اوت قرار دارد.
الگوی پرچم شامل دو نوع می باشد:
نمونه الگوهای پرچم ساده, در دو نوع الگوی صعودی(bulish) و نزولی ((Bearish:
پرچم ( الگوی اول):
این الگوی پرچم تقریبا شبیه به یک کانال موازی است که شیبی خلاف حرکت اصلی قبل از خود دارد. در واقع نوعی اصلاح و جذب انرژی برای حرکت در جهت قبلی می باشد. معمولا این الگو به دلیل تسویه سفارشات افرادی که در سود بوده اند ایجاد می شود.
غالباً ، شکست پرچم به همان اندازه ضربه منتهی به پرچم است. ما می توانیم از این الگو, برای تعیین حد سود خود استفاده کنیم.
این الگو زمانی تکمیل می شود که قیمت ضلع موافق حرکت فعلی را بشکند. یعنی اگر پرچم به سمت بالا در حال حرکت بود (پرچم نزولی)، باید ضلع پایین شکسته شود. در صورتی که شیب الگو به سمت پایین باشد (پرچم صعودی) , باید ضلع بالایی الگو شکسته شود. شکل ساده ی این پرچم را در ذیل مشاهده می کنید:
الگوی پرچم چگونه شکل می گیرد؟
الگوهای پرچم از متداول ترین الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال هستند. اغلب پس از یک حرکت تکان دهنده ی بزرگ رخ می دهند. این حرکت به صورت ضربه ای, با کندل های شمعی با بدنه کوچک و کوتاه و خلاف روند حرکت دنبال می شود ، که به آن پرچم گفته می شود. این نام به دلیل اینکه شکل یک پرچم روی میله را به بیننده ، یادآور می شود, نامگذاری شده است.
این الگو جزو دسته الگوهای ادامه دهنده می باشد و این بدان معناست که انتظار داریم پس از تشکیل و تکمیل این الگو، قیمت در جهت قبلی خود به حرکتش ادامه دهد.
این الگو از دو قسمت تشکیل شده: میله و پرچم
تعریف میله: حرکت قبل از شکل گیری ناحیه پرچم را اصطلاحا میله پرچم می نامند.
تعریف پرچم: ناحیه ای که قیمت, حرکت اصلاحی را انجام می دهد را پرچم می نامند که بسته به نوع پرچم، شکل آن متفاوت است.
دو نوع روش وجود دارد که می توانیم الگوهای پرچم را معامله کنیم. ورود مخاطره آمیز/ پر ریسک و ورود ایمن. در زیر به موارد مثبت و منفی هر دو و نحوه ورود به آنها توضیح می دهم.
ورود پر ریسک:
علت اینکه به آن ورود پرریسک گفته می شود این است که غیر از برگشت به سطوح پایین فیبوناچی, تأییدهای زیادی دریافت نکرده ایم. قیمت ممکن است پتانسیل داشته باشد که برای اصلاح عمیق تر, قبل از حرکت به سمت بالا ، مجدد پایین بیاید. در حالی که برای ورود ایمن ، تأیید اینکه آن یک پرچم معتبر است یا خیر, می تواند شکست الگوی پرچم باشد.
نحوه ترید با استفاده از ورود پرریسک: Risk Entry:
باید منتظر بمانید تا قیمت از سطوح پایین فیبوناچی: سطح (0.5 یا 0.618) بازگردد و سپس با قرار دادن استاپ یا حد ضرر, پایین یا / بالای اصلاح قیمتی وارد شوید.
یکی از مزایای ورود پرریسک این است که می توانیم حد ضرر کوچکی داشته باشیم ولی در مقابل ,ریسک به ریوارد بزرگی داشته باشیم. همچنین ، ما می توانیم در ابتدای شروع حرکت و در نقطه ی شروع روند جدید, به پوزیشن ورود شویم!
ورود ایمن:
ورود ایمن به بیش از یک محل تلاقی نیاز دارد و نیاز به تأیید دارد. ما رد شدن از سطوح فیبوناچی و همچنین شکست پرچم را ابتدا تأیید می کنیم و مطمین می شویم که این یک الگوی پرچم معتبر است.
نحوه ترید با استفاده از ورود ایمن:
برای ورود ایمن ، بسته به اینکه یک پرچم بولیش(خرید) باشد یا یک پرچم بیریش(فروش) ، با شکستن الگوی پرچم با قرار دادن استاپ در بالای / زیر پرچم وارد معامله می شوید. اولین حد سود یا TP , می تواند سطح مقاومت پیش روی ما بر اساس سطوح فیبوناچی و TP دوم را به اندازه میله پرچم هدف گذاری می کنیم. که همان محدوده ای است که منجر به اصلاح قیمت می شود.
نکته ی منفی استفاده از این ورودی امن, این است که ما به حد ضرر بزرگتری نیاز داریم که باعث می شود نسبت ریسک به ریوارد, به اندازه ی ورود پرریسک نباشد. با این حال ، احتمال موفقیت این ترید نسبت به حالت قبلی بیشتر است.
www.moderninvestinginstitute.com
در زیر نمونه هایی از حالت ورود پرریسک و ایمن را برای شما آورده ام:
پوزیشن در حالت ورود پرریسک /Risk Entry
پوزیشن در حالت ورود امن/safe Entry
2- الگوی پرچم سه گوش (Pennant)
این الگو شباهت بسیار زیادی با الگوی مثلث متقارن دارد. بنابراین یکی از روش هایی که می توان برای این الگو هدف قیمتی را مشخص کرد، بر اساس همان الگوی مثلث متقارن است.
روش بعدی تعیین هدف برای الگوی مثلث سه گوش، استفاده از میله پرچم می باشد. مطابق تصویر زیر:
همانطور که در چارت بالا می بینید وقتی یک الگوی صعودی می خواهد تبدیل به یک الگوی نزولی شود ، پس از شکستن خط حمایت ، می توانیم یک پرچم صعودی یا مثلث صعودی را ببینیم.
و همانطور که می بینید وقتی الگوی نزولی می خواهد پس از شکستن خط مقاومت ، الگوی صعودی تشکیل دهد, یک مثلث نزولی یا الگوی پرچم نزولی خواهیم داشت.
بنابراین یادگیری و کسب توانایی در شناخت و تشخیص صحیح این الگوها به شما کمک می کند بازار را بهتر درک کنید و در نقاط ورود مناسب تری به پوزیشن های معاملاتی خود وارد شوید.
نکته: برای کسانی که برای اولین بار کلمات BULLS و BEARS را می شنوند ، اینها اصطلاحاتی هستند که برای توصیف خرید و فروش معامله گران استفاده می شود.
BULLS عموماً به عملکرد قیمت خریداران هنگام افزایش قیمت سهام یا نماد معاملاتی اشاره می کند ، در حالی که BEARS به دلیل فروش قیمت های سهام به عملکرد فروشندگان اشاره می کند.
پس به این ترتیب تا اینجا یاد گرفتیم که الگوی پرچم الگوی ادامه دهنده ی روند است. این الگو, پرچم نامگذاری شده است زیرا شکل گیری آن شبیه پرچم روی میله پرچم است.
الگوهای پرچم می توانند BULLISH یا BEARISH باشند.
پرچم های BULL:
تشکیل پرچم صعودی در یک سهام یا نماد معاملاتی, با یک روند صعودی قوی: STRONG UPTRENDS یافت می شود.
درست مثل هر الگوی نموداری دیگری ، معمولاً روانشناسی در پس شکل گیری آن نهفته است.
روانشناسی پس از تشکیل الگوی پرچم صعودی و نزولی: BULL and BEAR FLAG:
بر روی پرچم های بولیش/خرید ، خرس ها (فروشندگان کوتاه) از فروش چشم پوشی میکنند ، زیرا گاوها (خریداران) با یک شکست قوی, شروع به خرید می کنند و باعث می شود خرس ها (فروشندگان کوتاه) وحشت کنند. یا به پوزیشن های “کوتاه” خود اضافه می کنند.
هنگامی که سهام یا نماد معاملاتی, در مرحله اشباع قرار گرفت ، خرس ها (فروشندگان کوتاه مدت) اعتماد به نفس خود را به دست می آورند و آنها با انتظار کاهش قیمت به موقعیت های “کوتاه” خود اضافه می کنند. فقط هنگامی که قیمت شکسته می شود دوباره صعود می کند و باعث می شود فروشندگان کوتاه صحنه را ترک کنند ، در نتیجه, این کار, قیمت ها را حتی بالاتر می برد.
از آنجا که برخی از فروشندگان کوتاه مدت, در نقطه ی میله پرچم اولیه ممکن است هنوز به دام افتاده باشند ، شکست دوم که از طریق شکل گیری پرچم تشکیل می شود از نظر زاویه و شدت حرکت قیمت حتی می تواند شدیدتر باشد.
این دقیقاً روانشناسی پشت BULL FLAGS یا پرچم های خرید است. و همین روانشناسی در مورد / پرچم های فروش/ BEAR FLAGS نیز اعمال می شود ، درست برعکس حالت قبل.
هدف الگوی پرچم:
ابتدا باید میله پرچم را اندازه بگیریم. سپس از نقطه ای که شکست مد نظر انجام شده است، به اندازه میله پرچم هدف گذاری میکنیم و حد سود معامله خود را مطابق با طول میله پرچم میتوانیم تعیین کنیم. در شکل زیر, پرچم ها و روش تارگت گذاری را در چارت واقعی می توانید ببینید.
چگونگی کسب سود از پرچم های گاوی و خرسی:
روی یک پرچم گاوی، شما معمولاً می خواهید وارد یک معامله طولانی با شکست صعودی شوید. حد سود و تارگت خود را باید همان طول میله پرچم قبلی در نظر داشته باشید. حد ضرر باید درست در زیر خط مقاومت شکست قرار گیرد ، که در حال حاضر به عنوان پشتیبانی عمل می کند.مثال: پرچم بولیش/ پرچم خرید در نمودار بیتکوین: BTCUSD
در تصویر زیر نمونه ای از چگونگی تعیین حد سود و حد ضرر برای معاملات مبتنی بر الگوی پرچم, روی چارت آورده شده است:
امیدواریم که از این فایل آموزشی بهره لازم را برده باشید, ضمن اینکه می توانید هرگونه سوال و یا اشکالات خود را در زیر همین پست ارسال نمایید و یا ا با ما در تماس باشید.
https://moderninvestinginstitute.com/contact-us/
دیدگاه شما