درک و آشنایی با نمودار میله‌ای


آشنایی با بهترین الگوهای تکنیکال برای ترید روزانه رمز ارز

حتماً شما هم تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که پیش‌بینی موفقیت‌آمیز روند تغییرات بازارهای سرمایه‌گذاری تا چه اندازه می‌تواند به نفع شما باشد. به‌ویژه برای افرادی که به‌صورت روزانه ‌ترید می‌کنند، خروج از موقعیت‌ها در زمان مناسب می‌تواند در طولانی‌مدت به سودهای کلان منجر شود. اگر با وجود تلاطم‌های موجود در بازار ارزهای دیجیتال، قصد ورود به این بازار را دارید، اما با بهترین الگوهای تکنیکال برای ترید روزانه رمز ارز آشنایی ندارید، در ادامه این مطلب همراه ما باشید.
معمولاً نمودارهای قیمت در نگاه اول چندان قابل درک نیستند، اما جای نگرانی نیست؛ زیرا با استفاده از رایج‌ترین الگوهای قیمت، خیلی راحت‌تر می‌توان روند تغییرات بازار را پیش‌بینی کرد. درواقع با استفاده از الگوهای تکنیکال برای ترید روزانه، شما می‌توانید پیش‌بینی کنید که چه اتفاقی در چه زمانی با احتمال زیاد رخ خواهد داد که البته برای رسیدن به این مهارت، نیاز به تمرین زیاد است.
در این راهنما، به معرفی و بررسی الگوهای معاملات روزانه می‌پردازیم. هریک از الگوهایی که در این راهنما معرفی می‌شوند، برای ترید کوتاه‌مدت ارزهای دیجیتال مناسب هستند. با وجود این هیچ راه‌حل سریع و آسانی در دنیای سرمایه‌گذاری برای رسیدن به سود وجود ندارد، اما اگر برای یادگیری هریک از این الگوها زمان زیادی صرف کنید، احتمالاً از دیگر سرمایه‌گذاران جلوتر خواهید بود.
در کنار آشنایی با بهترین الگوهای تکنیکال برای ترید روزانه رمز ارز، به درک دیگر مفاهیم مهم مانند حمایت و مقاومت نیاز دارید. در این محتوای آموزشی سعی می‌کنیم به اصلی‌ترین نیازمندی‌های شما اشاره‌ای مختصر و مفید داشته باشیم.
فهرست این مقاله
منظور از الگوهای تکنیکال برای ترید روزانه چیست؟

قبل از اینکه به الگوهای واقعی بپردازیم، بهتر است کمی درباره مفهوم الگوهای معاملاتی روزانه صحبت کنیم. به‌طورکلی، الگوی نمودار سهام که به‌عنوان تحلیل تکنیکال نیز شناخته می‌شود، اصلی‌ترین روش برای انجام ترید روزانه و کسب سود از آن است.
شاید قبلاً با اصطلاح تحلیل بنیادی مواجه شده باشید. در تحلیل بنیادی، با بررسی صورت‌های مالی یک شرکت، چشم‌انداز بلند کسب و کار برآورد می‌شود. اگرچه ممکن است نتایج حاصل از تحلیل بنیادی اطلاعات مفیدی باشد، به یاد داشته باشید که ما در این مطلب درباره ترید روزانه صحبت می‌کنیم؛ بنابراین بررسی این موضوع که آیا قیمت یک رمز ارز در ۵ سال آینده افزایش می‌یابد یا نه، موضوع اصلی ما در این محتوا نیست.
بنابراین اگر قصد ترید روزانه و کسب سود از تغییرات کوتاه‌مدت بازار را دارید، باید با روش اصولی تحلیل تکنیکال آشنایی داشته باشید. برخلاف تحلیل فاندامنتال، تحلیل تکنیکال به آمار-تاریخچه تغییرات قیمت و حجم معاملات توجه می‌کند تا متوجه تغییرات قیمت سهام یا رمزارز در کوتاه‌مدت شود.
تحلیل تکنیکال و الگوهای مربوط به آن مفاهیم جدیدی نیستند. یکی از پیش‌گامان این روش تحقیق، چارلز داو بوده است که شاخص درک و آشنایی با نمودار میله‌ای داو جونز نیز به افتخار فعالیت‌هایش به نام وی نام‌گذاری شده است. شناسایی الگوهای ترید روزانه ارزهای دیجیتال به دانش اولیه درباره نحوه خواندن نمودار سهام نیاز دارد، اما برای استفاده واقعی از آن‌ها به درک عمیقی از خود الگوها نیاز است.
در ادامه به ۹ مورد از بهترین الگوهای تکنیکال برای ترید روزانه رمز ارز اشاره کرده‌ایم، اما قبل از اینکه به بررسی آن‌ها بپردازیم، باید درباره کندل‌های ژاپنی صحبت کنیم. اگر با آن‌ها آشنایی ندارید، این نمودارها برای شما درک‌شدنی نیست و اگر با آن‌ها آشنا هستید، بد نیست بدانید چرا تریدرهای روزانه استفاده از این نمودار را ترجیح می‌دهند.
شمعدان یا کندل ژاپنی (Japanese Candlesticks) چیست؟
سابقه شمعدان‌های ژاپنی به قرن هجدهم بازمی‌گردد؛ یعنی زمانی که یک تاجر برنج به نام Muneheisa Honma آن‌ها را معرفی کرد. Muneheisa Honma یکی از اولین نویسندگانی است که در کتاب خود San-en Kinsen Hiroku به موضوع روان‌شناسی بازار پرداخته است.

با مشاهده تصویر بالا حتماً متوجه شده‌اید که کندل‌های ژاپنی در مقایسه با نمودار میله‌ای قدیمی کاملاً متفاوت هستند. این نمودارها در مقایسه با نمودارهای دیگر، اطلاعات بیشتری در اختیارتان قرار می‌دهند. نمودار میله‌ای به شما می‌گوید قیمت بسته‌شدن چقدر بوده است؛ درحالی‌که یک شمعدان ژاپنی علاوه بر قیمت بسته‌شدن، به قیمت بازشدن، حداکثر و حداقل قیمت و همچنین اینکه آیا قیمت باز کردن بالاتر از بسته شدن بوده است یا نیز اشاره دارد.
«فتیله» را که در بالا و پایین بدنه شمعدان می‌بینید، سایه نامیده می‌شود که نشان‌دهنده حداکثر حداقل قیمت معاملات روز است. رنگ شمعدان به شما می‌گوید آیا قیمت بازشدن بالاتر از بسته‌شدن بوده است یا خیر. اگر قیمت بالاتر بوده است شمع سبز و در غیر این صورت قرمز خواهد بود. بدنه شمع میزان تفاوت قیمت باز و بسته‌بودن قیمت را نشان می‌دهد. اگر شمع بلند باشد، اختلاف زیادی بین این دو وجود دارد.
اکنون که با مهم‌ترین اطلاعات درباره شمعدان‌های ژاپنی آشنا شدید، بهتر است به موضوع اصلی یعنی آشنایی با الگوهای ترید روزانه بپردازیم. برای بررسی این الگوها با خطوط حمایت و مقاومت شروع می‌کنیم. الگوهایی که در ادامه معرفی می‌کنیم، به‌دلیل سادگی، قابلیت اعتماد و میزان تکرار آن‌ها در نمودارهای قیمت، به‌عنوان بهترین الگوهای ترید روزانه معرفی می‌شوند.
معرفی بهترین الگوهای تکنیکال برای ترید روزانه رمز ارز
۱- حمایت و مقاومت
قبل از آنکه به معرفی الگوها بپردازیم، باید چند مفهوم کلیدی را تعریف کنیم که برای تجزیه و تحلیل بیشتر الگوهای نمودار سهام به آن‌ها نیاز دارید. این مفاهیم عبارت‌اند از: حمایت، مقاومت و شکست.

ما از خطوط حمایت و مقاومت برای اطمینان از اینکه آیا روند جدیدی در قیمت دارایی رخ خواهد داد یا خیر استفاده می‌کنیم. خط حمایت، خط پایینی است. این خط قیمتی را که سهام کمتر از آن معامله نشده است، به ما می‌گوید. خط مقاومت، خط بالایی است و قیمتی را که سهام بیشتر از آن معامله نشده است، به ما می‌گوید. هنگامی که قیمت سهام یکی از این خطوط را رد کرد، این احتمال وجود دارد که شما شروع یک شکست را مشاهده کنید.
با این حال ممکن است دارایی یکی از این دو خطوط را رد کند، اما شکست نبوده و بلکه یک اصلاح قیمت است. از خطوط مقاومت و حمایت برای اطمینان از اینکه آیا روند جدیدی در قیمت سهام رخ خواهد داد یا خیر استفاده می‌شود. با توجه به تصویر قرار داده شده می‌توان متوجه شد که این خطوط به ترتیب بالاتر و پایین‌تر از قیمت فعلی معاملات هستند. از سوی دیگر، اگر قیمت دارایی به‌طور پیوسته بالاتر یا پایین‌تر از خطوط مربوط باقی بماند، همراه با افزایش حجم، سیگنال به‌دست‌آمده دقت بیشتری دارد.
ویژگی‌های اصلی جمایت و مقاومت

برای درک الگوهای نمودار سهام ضروری است.
خط پشتیبانی نشان‌دهنده سطح پایینی است که قیمت از آن فراتر نرفته است.
خط مقاومت نشان‌دهنده حداکثری است که قیمت از آن فراتر نرفته است.
از سطوح مقاومت و حمایت باید به همراه حجم و اندیکاتور استفاده شود.
شکست زمانی رخ می‌دهد که هریک از خطوط شکسته شود.

۲- الگوی مثلث افزایشی (Ascending Triangle)
الگوی مثلت افزایشی یکی از الگوهای ادامه‌دار است. درواقع این الگو به ما سیگنالی می‌دهد که در حال حاضر در حال اتفاق می‌افتد و همچنان ادامه خواهد داشت. علاوه بر این، یک الگوی صعودی است؛ به این معنا که نشان‌دهنده یک روند صعودی است. در این الگو ارزش دارایی در چند بخش مختلف، چندین اوج را تجربه می‌کند؛ قله‌هایی که برای اتصال به هم و تشکیل خط مقاومت استفاده می‌شوند. در سمت دیگر، دره‌هایی وجود دارند که از اتصال آن‌ها به یکدیگر، برای تعین خطر حمایت استفاده می‌شود. نتیجه تشکیل و اتصال این خط‌ها به یکدیگر یک مثلث است که هرچه باریک‌تر باشد، سیگنال امن‌تری است.

اگر شکل تشکیل‌شده، پهن‌تر باشد، احتمالاً استفاده از آن با ریسک همراه است. هنگام استفاده از این الگو، به حجم معاملات باید توجه داشته باشید. درواقع در طول شکل‌گیری اولیه مثل، حجم نباید در حال کاهش باشد و زمانی که شکستگی رخ می‌دهد، باید افزایش نسبتاً سریعی را تجربه کند. به‌طورکلی، برای ترسیم یک مثلث افزایشی، باید حداقل دو نوسان حداکثری و دو نوسان حداقلی را مشخص کنید. نوسانات حداقلی باید به‌تدریج بیشتر شوند؛ درحالی‌که نوسان‌های حداکثری باید تا حد امکان از نظر قیمت به یکدیگر نزدیک شوند.
ویژگی‌های اصلی الگوی مثلث افزایشی

سیگنال الگوی مثلث افزایشی یک سیگنال ادامه‌دار (مداوم) است.
این الگو یک الگوی صعودی است.
برای استفاده از این الگو باید به حجم معاملات هم توجه کنید.
تکرارپذیری نوسانات حداکثری و حداقلی در این الگو اهمیت زیادی دارد.

۳- الگوی فنجان و دسته (Cup and Handle)
فنجان و دسته یکی از قابل تشخیص‌ترین و بصری‌ترین الگوهای تکنیکال برای ترید روزانه رمز ارز است و در دسته الگوهای ادامه‌دار قرار می‌گیرد. با نگاهی به ابتدای نمودار می‌توانیم شاهد افزایش یکنواخت قیمت باشیم که باید با افزایش حجم معاملات همراه باشد. در این قسمت الگوی فنجان مشاهده می‌شود؛ پس از این افزایش اولیه، هم قیمت و هم حجم معاملات کاهش می‌یابد. در این شرایط کف فنجان نیز تشکیل شده است.

پس از آن، شاهد افزایش تدریجی در هر دو بخش خواهیم بود که به‌دنبال آن یک افت کوچک در هر دو رخ می‌دهد و درنهایت بخش دسته نیز شکل می‌گیرد. پس از شکل‌گیری دستگیره، قیمت دارایی یک شکست را تجربه می‌کند و قیمت به بالاترین حد خود می‌رسد. با این حال به خاطر داشته باشید که همه الگوهای فنجان و دسته به یک اندازه صعودی یا امیدوارکننده نیستند.
به‌طورکلی، به سیگنال فنجان‌هایی که کف‌های تیز و V شکل دارند و همچنین فنجان‌هایی که دسته آن بیش از یک‌سوم به داخل فنجان می‌رود، اعتماد زیادی نکنید. علاوه بر این به خاطر داشته باشید که حجم باید تا کف فنجان کاهش یابد و تا انتهای الگوی یک نرخ افزایشی ثابت را تجربه کنید.
ویژگی‌های اصلی الگوی فنجان و دسته

تشخیص الگوی فنجان و دسته بسیار ساده است.
سیگنال الگوی فنجان و دسته یک سیگنال ادامه‌دار (مداوم) است.
این الگو یک الگوی صعودی است.
برای استفاده از این الگو باید به حجم معاملات هم توجه کنید.

۴- الگوی کندل پوششی (Engulfing Candles)
الگوی کندل پوششی نشانه معکوس‌شدن روند غالب است. تشخیص این درک و آشنایی با نمودار میله‌ای الگو بسیار ساده است و احتمالاً هنگام نگاه‌کردن به نمودار متوجه آن شوید حتی اگر با روش شناسایی آن آشنایی نداشته باشید. برخلاف بسیاری از الگوهای نمودار در این لیست، این الگو تنها شامل دو کندل است. الگوی کندل پوششی می‌تواند نزولی یا صعودی باشد؛ برای مثال در تصویر زیر، شاهد یک الگوی صعودی هستیم.

مهم‌ترین نکته درباره این الگو که در نگاه اول نیز به چشم می‌خورد، اختلاف اندازه قابل‌توجه بین دو کندل است. الگوی کندل پوششی در طول یک روند نزولی واضح اتفاق می‌افتد. بعد از یک کندل قرمز یا توخالی، کندل بعدی بسیار بزرگ‌تر است و با همان قیمت یا حتی پایین‌تر از نرخ بسته‌شدن قبلی باز می‌شود. با این حال، آنچه در ادامه الگو اتفاق می‌افتد همه‌چیز را تغییر می‌دهد. طول شمع پوششی بزرگ‌تر از کل شمع قبلی است. معمولاً شمع‌های پوششی سایه یا فتیله‌های بسیار کوچکی دارند.
الگوی کندل پوششی صعودی که به‌دلیل قابلیت اطمینان بالا مورد توجه درک و آشنایی با نمودار میله‌ای بسیاری قرار می‌گیرد، یکی از قوی‌ترین شاخص‌ها برای خرید و سرمایه‌گذاری در بازار است؛ بنابراین اگر شما هم از تشخیص صحیح این الگو اطمینان دارید، به محض شناسایی برای خرید اقدام کنید. در مقابل این الگو، الگوی کندل پوششی نزولی قرار دارد که نشان‌دهنده بهترین زمان برای فروش دارایی است.
ویژگی‌های اصلی الگوی کندل پوششی

تنها از دو کندل تشکیل شده است.
در صورتی که به‌درستی تشخیص داده شود، قابل اطمینان خواهد بود.

۵- الگوی سر و شانه (head and shoulders)
الگوی سر و شانه یکی دیگر از الگوهای محبوب در بازار سرمایه‌گذاری است که اگر به‌درستی تشخیص داده شود، می‌توان از آن برای تشخیص روند معکوس استفاده کرد که در طول یک روند صعودی رخ می‌دهد. به این ترتیب، این الگو به ما می‌گوید افزایش قیمتی که تاکنون اتفاق افتاده است در حال پایان بوده و یک روند نزولی در شرف آغاز است.
الگوی سر و شانه زمانی اتفاق می‌افتد که یک دارایی، در یک روند صعودی، به یک بالاترین قیمت می‌رسد. پس از آن اندکی سقوط می‌کند و به قیمتی جدید و حتی بیشتر می‌رسد که با یک افت و افزایش دیگری که مشابه اتفاق قبلی است، ادامه می‌یابد. پس از صعود دوم، ارزش دارایی از خط حمایت عبور می‌کند و یک روند نزولی آغاز می‌شود.

چگونه متوجه الگوی سر و شانه شویم؟
در طول تشکیل اولین پیک یا شانه چپ، حجم معاملات دارایی باید افزایش و در طول افت بعدی، حجم معاملات کاهش می‌یابد. فقط در طول شکل‌گیری سر یکنواخت می‌شود و باید در طول شکل‌گیری شانه دوم و کاهش قیمت متعاقب آن پایدار باقی بماند. به خاطر داشته باشید که الگوی سر و شانه معکوس نیز وجود دارد که نشان‌دهنده پایان یک روند نزولی و آغاز روند صعودی است.
ویژگی‌های اصلی الگوی سر و شانه

این الگو نشان‌دهنده یک روند معکوس است.
شکل متمایز این الگو، تشخیص آن را آسان می‌کند.
حجم معاملات در سراسر این الگو متغیر است.

۶- الگوی مردآویز و چکش (Hanging Man and Hammer)
الگوهای نمودار چکشی کمی متفاوت از سایر الگوهای موجود در این لیست است و برای تشخیص آن‌ها، فقط باید به یک کندل نگاه کنید. در این الگو، بدنه شمع بسیار کوچک اما فتیله پایین آن بسیار بلند است. الگوی چکش در یک روند نزولی اتفاق می‌افتد و نشان‌دهنده پایان یافتن شرایط است. به‌طور مشابه، مرد حلق‌آویز دقیقاً برعکس است و در یک روند صعودی رخ می‌دهد. از آنجا که هر دو الگوهای معکوس هستند، سیگنال‌های قوی برای خرید یا فروش سهام مورد نظر ارائه می‌دهند.

ویژگی‌های اصلی الگوی مردآویز و چکش

این الگو نشان‌دهنده یک روند معکوس است.
این الگو می‌تواند صعودی یا نزولی باشد.
برای تشخیص این الگو باید یک کندل بدنه بسیار کوچک و فتیله بسیار بزرگ داشته باشد.
طول فتیله باید حداقل دو برابر طول بدنه باشد.

۷- الگوی سقف دو قلو (Double Tops)
الگوی سقف دو قلو یک الگوی نزولی بوده و تشخیص آن آسان است و معمولاً نشانه آغاز روندی است که برای مدتی ادامه خواهد داشت. الگویی که به شکل حرف M ظاهر می‌شود، یکی دیگر از الگوهای نمودار است که به‌راحتی تشخیص داده می‌شود. برای تشخیص این الگو، قیمت باید با کمی افت، دو بار به یک قیمت حداکثری برسد.
در بیشتر الگوهای سقف دو قلو، افت قیمت که در وسط مشاهده می‌شود از ۱۰ تا ۲۰ درصد متغیر است. علاوه بر این افزایش قیمت پس از افت باید با حجم کم معاملات همراه باشد و دو قیمت حداکثری نباید بیش از ۳ یا ۴ درصد متفاوت باشند.

ویژگی‌های اصلی الگوی سقف دو قلو

این الگو نشان‌دهنده یک روند معکوس است.
این الگو نزولی است.
تشخیص الگوی سقف دو قلو آسان است.
برای استفاده از این الگو باید به حجم معاملات هم توجه کنید.

۸- الگوی دره یا کف دو قلو (Double Bottoms)
الگوی کیف دو قلو یک الگوی معکوس است و نشان می‌دهد الگوی در حال وقوع در شرف پایان است. این الگو یکی از ساده‌ترین الگوها برای تشخیص است؛ شبیه حرف W یا برعکس الگوی سقف دو قلو. الگوی دره دو قلو، به ما می‌گوید که سهام در شرف تجربه یک روند صعودی یا افزایش قیمت است.
الگوی دره دو قلو زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت سهام در یک بازه زمانی کوتاه دو بار به پایین‌ترین حد خود برسد. افت اول باید ۱۰ تا ۲۰ درصد باشد؛ درحالی‌که افت دوم باید تقریباً به اندازه افت اول باشد؛ یعنی نباید بیش از ۳ یا ۴ درصد از اولین پایین متفاوت باشد.
س از افت دوم، دارایی افزایش قیمت را تجربه می‌کند؛ با این حال برای اینکه مطمئن شوید که مسیر صعودی همچنان ادامه خواهد داشت، حجم معاملات باید زیاد باشد. یکی از ایرادات الگوی کف دو قلو این است که تشخیص اینکه چه زمانی درک و آشنایی با نمودار میله‌ای صحیح است در هنگام بررسی داده‌های روزانه بسیار دشوار است.

ویژگی‌های اصلی الگوی دره یا کف دو قلو

تشخیص الگوی کف دو قلو آسان است.
این الگو نشان‌دهنده یک روند معکوس است.
نشان‌دهنده یک روند صعودی است.

خلاصه مطلب
در این مطلب به تعدادی از بهترین الگوهای تکنیکال برای ترید روزانه رمز ارز اشاره شد. این الگوها دید خوبی از روند بازار در اختیار شما قرار می‌دهند، اما برای به حداکثر رساندن شانس موفقیت‌تان در سرمایه‌گذاری، باید از حجم معاملات، اخبار اقتصادی و… نیز آگاه باشید. علاوه بر این بهتر است که از این الگوها در کنار دیگر ابزارهای تکنیکال کمک بگیرید.
نکته مهم دیگری که باید در نظر داشته باشید، این است که این الگوها تنها به‌صورت غیرعادی یا تصادفی رخ نمی‌دهند و وقتی معامله گران دیگر متوجه شکل‌گیری یک الگو می‌شوند، احتمالاً به آن واکنش نشان می‌دهند؛ بنابراین اگر از تشخیص الگو اطمینان دارید، به‌سرعت برای خرید یا فروش اقدام کنید.

توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت می‌کنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.

َآشنایی با انواع نمودار در بازار فارکس و نحوه تحلیل نمودارها

متداول‌ترین و محبوب‌ترین نمودارهای فارکس به شرح زیر می‌باشند: این نمودارها در تمام بروکرهای فارکسی به چشم می خورد. از معتبرترین بروکرهای فارکس که در دنیا فعالیت دارند تا بهترین بروکر فارکس که در ایران فعالیت دارد از این نمودارها استفاده می کنند. پس شما نمی توانید بروکر فارکس خود را به خاطر نداشتن این نوع نمودارها محدود کنید. البته که در باینری شاید این تنوع وجود نداشته باشد اما در بازار بورس و فارکس هر سه نمودار در تمام بروکرها به چشم می خورد.

  1. نمودار خطی
  2. نمودار میله‌ای
  3. نمودار شمعی

حال هر یک از این نمودارها را توضیح داده و مواردی را که باید در مورد هر یک از آنها بدانید برای شما شرح خواهیم داد. برای پیاده سازی استراتژی فارکس شما نیاز به نمودار شمعی دارید. در آموزش بورس و آموزش فارکس سایت بورسا هم تماما از نمودار شمعی استفاده کرده ایم به این خاطر که اطلاعات بیشتری را درباره نوسانات بازار به ما می دهند.

نمودار‌های خطی

یک نمودار خطی ساده شامل خطی است که از یک نقطه بسته شدن قیمت تا نقطه بسته شدن قیمت بعدی کشیده شده است. وقتی این نقاط را با خط به هم وصل کنیم، می‌توانیم حرکت عمومی قیمت یک جفت ارز را در طول یک دوره زمانی مشاهده کنیم.

در اینجا یک نمونه از نمودار خطی جفت ارز EUR/USD را ملاحظه می‌کنید:

نمودار خطی یورو دلار

نمودارهای میله‌ای

نمودار میله‌ای کمی پیچیده‌تر است. این نمودار نقاط باز شدن و بسته شدن قیمت و همچنین سقف‌ها و کف‌های قیمت درک و آشنایی با نمودار میله‌ای را نشان می‌دهد. پایین میله عمودی کمترین قیمت معامله شده برای آن دوره زمانی را نشان می‌دهد در حالیکه بالای میله نشان دهنده بیشترین قیمت پرداخت شده است.

خود میله عمودی در کل، بازه قیمت معاملاتی جفت ارز را نشان می‌دهد.

پاره‌خط افقی در قسمت چپ میله قیمت باز شدن و پاره‌خط افقی سمت راست آن قیمت بسته شدن می‌باشند.

در اینجا نمونه‌ای از نمودار میله‌ای برای جفت ارز EUR/USD را می‌بینیم:

نمودار میله ای یورو دلار

توجه داشته باشید در سراسر درس‌های ما، کلمه "میله" جهت اشاره به یک قطعه واحد از داده در یک نمودار بکار خواهد رفت.

یک میله معادل با یک بخش از زمان است که ممکن است یک روز، یک هفته یا یک ماه باشد. وقتی شما با کلمه "میله" مواجه شدید، باید متوجه باشید که به چه چهارچوب زمانی اشاره می‌کند.

به نمودارهای میله‌ای، نمودارهای " OHLC " نیز گفته می‌شود. زیرا آنها قیمت باز شدن ( O pen )، سقف قیمت ( H igh )، کف قیمت ( L ow ) و قیمت بسته شدن ( C lose ) را برای آن ارز خاص نشان می‌دهند. در اینجا نمونه‌ای از میله قیمت را می‌بینید:

نمودارها میله ای

قیمت باز شدن ( Open ): خط کوچک افقی در سمت چپ، قیمت باز شدن است.

سقف قیمت ( High ): بالای خط عمودی بیشترین قیمت دوره زمانی را مشخص می‌کند.

کف قیمت ( Low ): پایین خط عمودی کمترین قیمت دوره زمانی را مشخص می‌کند.

قیمت بسته شدن ( Close ): خط کوچک افقی در سمت راست، قیمت بسته شدن است.

نمودارهای شمعی

نمودارهای شمعی همان اطلاعات قیمتی که نمودارهای میله‌ای ارایه می‌دهند را نشان می‌دهند اما این کار را در قالبی زیباتر و گرافیکی انجام می‌دهند.

نمودارهای شمعی نیز بازه سقف تا کف را با یک خط عمودی نشان می‌دهند.

با اینحال در ترسیم نمودار به روش شمعی، بلاک (یا بدنه) بزرگتر در وسط، بازه بین قیمت باز شدن و بسته شدن را نمایش می‌دهد. به طور سنتی، اگر بلاک میانی پر شده یا رنگ شده باشد، آنگاه قیمت بسته شدن جفت ارز از قیمت باز شدن آن کمتر است.

در مثال زیر، رنگ سیاه نشانه پر بودن بلاک است. برای بلاک‌های پر شده، بالای بلاک برابر با قیمت باز شدن و پایین آن قیمت بسته شدن است. اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن بیشتر باشد، در این صورت بلاک میانی "سفید" یا توخالی یا پرنشده است.

نمودار شمعی

اینجا در مدرسه فارکس، ما دوست نداریم از نمودارهای شمعی سیاه و سفید سنتی استفاده کنیم. آنها کاملا غیرجذاب هستند. از آنجاییکه ما زمان زیادی را صرف نگاه کردن به نمودارها می‌کنیم، ترجیح می‌دهیم به نمودارهایی نگاه کنیم که رنگی باشند.

تلویزیون رنگی بسیار بهتر از تلویزیون‌های سیاه و سفید هستند. پس بهتر است کمی رنگ به این نمودارها اضافه کنیم.

ما به جای رنگ سفید از رنگ سبز و به جای رنگ سیاه از رنگ قرمز استفاده می‌کنیم. این بدان معناست که اگر قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن باشد، رنگ شمع سبز خواهد بود.

اگر قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن باشد، در این صورت شمع به رنگ قرمز خواهد بود.

در درس‌های بعدی، ملاحظه خواهید نمود که استفاده از شمع‌های سبز و قرمز به شما اجازه خواهد داد تا چیزهایی مانند روندهای صعودی/نزولی و نقاط برگشت احتمالی را بسیار سریع‌تر "ببینید".

در حال حاضر، صرفا به خاطر داشته باشید که در نمودارهای فارکس، ما از شمع‌های قرمز و سبز به جای سیاه و سفید استفاده می‌کنیم و از این به بعد از این رنگ‌ها استفاده خواهیم نمود.

در شکل زیر این شمع‌های رنگی به سبک مدرسه فارکس را ملاحظه فرمایید. از آنها خوشتان خواهد آمد.

نمودار شمعی رنگی

در اینجا نمونه‌ای از نمودار شمعی جفت ارز EUR/USD آورده شده است. آیا زیبا نیست؟

نمودار شمعی یورو دلار

هدف از نمودارهای شمعی این است که دقیقا همان اطلاعاتی را که در نمودارهای میله‌ای OHLC ظاهر می‌گردد در قالب جلوه‌ای بصری ارایه دهند. مزایای نمودارهای شمعی به شرح زیر است:

  • تفسیر شمع‌ها آسان است و مکانی مناسب برای تازه‌کاران است تا شروع به فهمیدن نحوه تحلیل نمودار فارکس کنند.
  • استفاده از شمع‌ها آسان است! چشم‌های شما تقریبا بلافاصله به اطلاعات ارایه شده در قالب میله‌ها سازگار می‌گردد. به علاوه، تحقیقات نشان داده که اطلاعات تصویری به مطالعه کمک می‌کنند، بنابراین ممکن است به معامله‌گری نیز کمک کنند!
  • شمع‌ها و الگوهای شمعی دارای نام‌های جالبی مانند "ستاره دنباله‌دار" هستند که به شما کمک می‌کنند تا معانی الگوها را به خاطر بسپارید.
  • شمع‌ها برای شناسایی نقاط عطف بازار (نقاط برگشت از یک روند صعودی به روند نزولی یا از یک روند نزولی به روند صعودی) مناسب هستند. بعدا در این مورد مطالب بیشتری خواهید آموخت.

حال که فهمیدید چرا نمودارهای شمعی اینقدر خوب هستند، زمان آن رسیده که بدانید ما اغلب اوقات (اگر نگوییم همیشه) از نمودارهای شمعی فارکس استفاده خواهیم کرد. شما در معتبرترین بروکرهای فارکس مثل لایت فارکس، هات فارکس و فارکس تایم، این نمودارها را مشاهده می کنید. هیچ بروکر فارکس فعالی وجود ندارد که از این سه نوع نمودار استفاده نکند.بیشتر تحلیل ها در بازار فارکس به وسیله نمودار شمعی پیاده سازی می شود و دلیل آن هم این است که اطلاعات بیشتری را در مورد قیمت ها به ما نشان می دهد. ما می توانیم واکنش بازار به اخبار را به وضوح درک کنیم.هر کندل در نمودار شمعی داستان خاصی را پشت سر گذشته است. به صورت کلی اتفاق ها در بازار فارکس نمی تواند در هر نموداری بغیر از نمودار شمعی جلوه کند. به همین خاطر است که الگوهای متفاوتی در نمودار های شمعی وجود دارد و بسیاری از افراد بر مبنای همین الگوهای نمودار شمعی در بازارهای سرمایه معامله می کنند.

شما تنها سه قدم تا ورود به دنیای فارکس فاصله دارید ( برای ورود روی لینک های زیر کلیک کنید):

هر نمودار داستان خاص خودش را دارد

هر نمودار داستان خاص خودش را دارد

ابزارهای زیادی وجود دارد که یک روزنامه‌نگار خوب باید آن ها را بلد باشد و از آن‌ها برای تصویرسازی داده هایش استفاده کند. اگر بتوانید بر اصول اولیه تسلط پیدا کنید، می‌توانید به سمت تصویرسازی‌های پیچیده‌تر بروید.

در این دنیای دیجیتال، با تجربه‌ی سه‌بعدی‌سازی‌های جالب توجه، احتمالا یادمان رفته که یک زمان تنها با کاغذ و قلم کار می‌کردیم. الان به نظرمان این ابزار بدون تنوع است اما در طول صد سالی که در حال نوشتن و چاپ کردن آن‌ها بوده‌ایم موفق شده‌ایم که به روش‌های جدید و باورنکردنی‌ای برای نمایش داده‌ها دست پیدا کنیم.

در حالی که نمودارهای تعاملی، تصویرسازی داده‌ها و اینفوگرافی‌ها بسیار رایج هستند، اما آن‌ها گاه دانشی که در طول زمان به دست آورده‌ایم را نادیده می‌گیرند و از آن‌ها استفاده نمی‌کنند. تنها زمانی که به تاریخچه نمودارها و نمونه‌های برجسته آن نگاه کنید، می‌توانید آن دانش‌ها را درک کنید و از آن‌ها در رسم نمودارهای جدید استفاده کنید. برخی از معروف‌ترین نمودارها به علت نیاز به توضیح بهتر لیست‌های حجیمِ داده‌ها ایجاد شده‌اند.

ویلیام پلیفر، یک فرد چند زبانه‌ی اسکاتلندی بود که در اواخر دهه ۱۷۰۰ تا اوایل دهه ۱۸۰۰ زندگی می‌کرد. او به تنهایی دنیا را با بسیاری از نمودارها و گراف‌ها آشنا کرد. نمودارها و گراف‌هایی که ما هنوز هم از آن‌ها استفاده می‌کنیم. پلیفر در سال ۱۷۸۶ در کتاب خود با عنوان « Commercial and Political Atlas» نمودار میله‌ای را معرفی کرد تا به وسیله آن، مقادیر واردات و صادرات اسکاتلند را با روشی جدید و به صورت بصری نشان دهد.

نمودار میله‌ای اولیه (رسم شده توسط ویلیام پلیفر)

او سپس سال ۱۸۰۱ در کتاب خود با عنوان «Statistical Breviary» نمودار دایره‌ای را معرفی کرد. ابتدا نیازی به فرم‌های جدید نمودارها و گراف‌ها نبود و مورد توجه قرار نگرفتند اما با گذشت زمان، اتفاقاتی افتاد که این نمودارها برای نجات جان افراد مورد استفاده قرار گرفتند. در سال ۱۸۵۴، جان اسنو، نقشه‌ی معروف «وبا در لندن» را با اضافه کردن یک نوار سیاه کوچک به هر آدرسی که موارد وبا گزارش می‌شد، ایجاد کرد. با گذشت زمان، تراکم شیوع بیماری قابل مشاهده بود و اقداماتی برای مهار این مشکل صورت گرفت.

هر نمودار داستان خاص خودش را دارد

نقشه ی وبا در لندن (رسم شده توسط جان اسنو)

به مرور زمان، کسانی که با گراف‌ها و نمودارها کار درک و آشنایی با نمودار میله‌ای می‌کردند، جسورتر شدند و نمونه‌های بیشتری را امتحان کردند تا رسانه‌ها را به سمت چیزی که امروز شاهد آن هستیم سوق دهند.

آندره میشل گوری اولین کسی بود که ایده‌ی نقشه‌ای را داد که در آن رنگ مناطق بر اساس یک متغیر متفاوت باشد. در سال ۱۸۲۹ او اولین کروپلت (نقشه‌ای با رنگ‌های متفاوت برای هر منطقه) را با سایه زدن مناطق مختلف فرانسه برای نشان دادن میزان جرم و جنایت ایجاد کرد. امروزه این نقشه‌ها را برای نشان دادن نتایج نظرسنجی‌های سیاسی، مثلا اینکه افراد منطقه به چه کسانی رای داده‌اند یا اینکه توزیع ثروت در مناطق مختلف به چه شکل است می‌بینیم. این ایده بسیار ساده به نظر می‌رسد اما اگر هوشمندانه از آن استفاده نشود، فهمیدن آن برای خوانندگان دشوار خواهد شد.

هر نمودار داستان خاص خودش را دارد

نقشه کروپلت فرانسه برای نشان دادن میزان جرم و جنایت (رسم شده توسط آندره میشل گوری)

ابزارهای زیادی وجود دارد که یک روزنامه‌نگار خوب باید آن‌ها را بلد باشد و از آن‌ها برای تصویرسازی داده‌هایش استفاده کند. اگر بتوانید بر اصول اولیه تسلط پیدا کنید، می‌توانید به سمت تصویرسازی‌های پیچیده‌تر بروید که از این اصول اولیه تشکیل شده‌اند. دو تا از مهم‌ترین انواع نمودارها، نمودار میله‌ای و نمودار خطی هستند. در حالی که آنها هنگام استفاده بسیار شبیه به هم بنظر می‌رسند اما می‌توانند در معنا بسیار متفاوت باشند. به عنوان مثال، فروش یک شرکت را برای هر ماه از سال درنظر بگیرید. ما ۱۲ میله خواهیم داشت که هرکدام نشان دهنده‌ی مقدار پولی است که در هر ماه به دست می‌آید.

هر نمودار داستان خاص خودش را دارد

یک نمودار میله‌ای ساده که برای نمایش اطلاعات گسسته مفید است

چرا به جای نمودار خطی از میله‌ای استفاده کنیم؟

نمودارهای خطی برای نشان دادن داده‌های پیوسته مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این نمودار ما مجموع درآمد هر ماه را داریم که مستمر نیست. می‌فهمیم که در ژانویه این شرکت ۱۰۰ دلار و در فوریه ۱۲۰ دلار درآمد داشته است. اگر این نمودار خطی باشد، باز هم ۱۰۰ دلار و ۱۲۰ دلار را به ما نشان می‌دهد اما با یک تفاوت: ما در نمودار خطی تخمین می‌زنیم که شرکت مثلا در پانزدهم ماه شرکت ۱۱۰ دلار درآمد داشته است. میله‌ها برای واحدهای اندازه‌گیری گسسته استفاده می‌شوند؛ در حالی که خطوط، زمانی استفاده می‌شوند که یک مقدار پیوسته داشته باشیم؛ مانند دما.

هر نمودار داستان خاص خودش را دارد

نمودارهای خطی ساده: برای نمایش داده‌های پیوسته استفاده می‌شوند

می‌بینیم که در ساعت ۸:۰۰ دما ۲۰ درجه سانتیگراد و در ساعت ۹:۰۰ دما ۲۲ درجه سانتیگراد است. اگر برای حدس زدن دما در ساعت ۸:۳۰ به خط نگاه کنیم، می‌گوییم که در این ساعت دما ۲۱ درجه سانتیگراد بوده است که تخمین درستی است؛ به این علت که دما پیوسته است. این یک ابزار عالی برای گزارش نویسی است. به عنوان مثال شرکتی را در نظر بگیرید که سه شعبه دارد.

هر نمودار داستان خاص خودش را دارد

یک نمودار میله‌ای دسته‌بندی شده

ما برای هر ماه ۳ میله داریم (برای هر شعبه یک میله). روی هم رفته ۳۶ میله در سال داریم. وقتی آن‌ها را با هم جمع کنیم می‌توانیم به سرعت تشخیص دهیم که در کدام ماه، شرکت بیشترین درآمد را داشته است. این یک گزارش جالب و معتبر است اما یک گزارش دیگر هم در همان داده‌ها پنهان شده است. اگر میله‌ها را روی هم قرار دهیم، برای هر ماه تنها یک عدد داریم؛ بنابراین این توانایی را از دست می‌دهیم که ببینیم کدام فروشگاه بیشترین درآمد را دارد. در حالی که با این نمودار می‌توانیم ببینیم کدام شعبه از شرکت بیشترین درآمد را به دست آورده است.

هر نمودار داستان خاص خودش را دارد

یک نمودار میله‌ای سازه‌ای

هر دوی آنها داده‌های یکسانی را نشان می‌دهند. داده‌های یکسان با دو روایت متفاوت هستند. به عنوان یک روزنامه‌نگار مهم‌ترین نکته کار با داده‌ها این است که ابتدا موضوع گزارشی را که می‌خواهید بنویسید و به آن علاقه دارید، انتخاب کنید: کدام ماه برای تجارت بهترین ماه است؟ کدام شعبه از فروشگاه بهترین شعبه است؟

این فقط یک مثال ساده است اما در واقع تمام تمرکز دیتاژورنالیسم، پرسیدن سوال درست است. موضوع گزارش، شما را برای انتخاب نوع تصویرسازی راهنمایی می‌کند. در روزنامه‌نگاری، یکی از روش‌های بسیار متداول دیگر «نقشه» است. زمانی که می‌خواهید داده‌ها را تصویرسازی کنید، کروپلت‌ها ابزارهای بسیار مفیدی هستند. دانستن کدهای رنگی نقشه و اشتباه نمایش ندادن آن‌ها برای مخاطب بسیار کلیدی است. رنگ‌آمیزی نباید به درک و آشنایی با نمودار میله‌ای صورت باینری باشد. گرادیان‌های رنگی بر اساس گروه‌ها را می‌توان با دقت استفاده کرد.

درک کردن نقشه‌ها بخش بزرگ و مهمی از روزنامه‌نگاری است. نقشه‌ها به راحتی به سوال «کجا» از پنج سوال اصلی روزنامه‌نگاری پاسخ می‌دهند. هنگامی که بر انواع اصلی نمودارها مسلط شدید، می‌توانید شروع به تصویرسازی جدید کنید. اگر اصول اولیه را نمی‌دانید، پس کارتان را روی پایه‌هایی سست بنا کرده‌اید. در این راه یاد می‌گیرید که چگونه نویسنده خوبی باشید، جملات را کوتاه نگه دارید و مسائل را بیش از حد پیچیده نکنید و بیشترین اطلاعات را به خواننده منتقل کنید. در مورد داده‌ها نباید زیاده‌روی کرد. نوشتار قوی یک نوشتار مختصر است. جمله نباید حاوی کلمات غیرضروری باشد؛ به همان علت که یک نقاشی نباید خطوط غیرضروری و یک ماشین نباید قطعات غیرضروری داشته باشد. اشکالی ندارد اگر از تمام داده‌ها در گزارش استفاده نکنید. مختصر بودن باید «قانون» کارتان باشد.

چگونه می‌توان نمودارها و چارت های قیمت را درک نمود

اخیراً با استیوِن که سرمربی یکی از تیم‌های بسکتبال امریکا است گفتگویی داشتم. او هم می‌گفت بازیکنانی مانند استِفِن کِری روزانه ساعت‌ها روی ابتدایی‌ترین مهارت‌ها مانند دریبل زدن و پرتاب توپ تمرین می‌کنند. این بازیکن یکی از بهترین پرتاب کننده های NBA است، اما با اینحال پس از هر جلسه، در سالن می‌ماند و ساعت‌ها روی پرتاب توپ تمرین می‌کند.

وقتی بیوگرافی ورزشکارانی مانند مایکل جوردن، آندره آغاسی و آرنولد شوارتزنگر را مطالعه می‌کنید (که حتما توصیه می‌کنم این کار را انجام دهید) مجدداً همین الگوی رفتاری را مشاهده می‌کنید. یعنی بهترین‌های دنیا بیشتر از هر فرد دیگری، روی مهارت‌های پایه‌ای خود کار می‌کنند. آن‌ها خود را درگیر دریبل‌های عجیب و غریب یا حواشی نمی‌کنند، بلکه همیشه روی اصول حرفه خود تمرکز می‌کنند.

چنین رویکردی در حرفه معامله‌گری هم می‌تواند سودمند باشد. هر فردی ممکن است به راحتی در دنیایی از اندیکاتورهای رنگارنگ گم شود، یا مدام به دنبال استراتژی‌های رمزآلود باشد و ساعت‌ها زمان خود را در بهبود تک‌تک پارامترهای یک استراتژی تلف کند و همیشه درباره جزئی‌ترین مسائل نگران و آشفته باشد. اما تمام این کارها نمی‌تواند تغییری در عملکرد کلی شما ایجاد کنند. معامله‌گران اگر روی اصول اولیه کار کنند و واقعا نحوه خواندن و تحلیل نمودارها را فرابگیرند، معاملات خود را در یک ژورنال ثبت کنند، روی روانشناسی خود کار کنند، ریسک معاملات خود را مدیریت کنند و ذهنیت قماربازی را از خود دور کنند، قطعا نتایج خیلی بهتری خواهند گرفت.

اگر معامله‌گران با خودشان صادق باشند، می‌دانند که قطعا کار و تمرین روی مواردی که اشاره کردم تاثیر بسیار بزرگتری روی عملکرد آن‌ها خواهد گذاشت تا اینکه مدام به دنبال راز و رمز و ماجراجویی باشند.

«هر احمقی می‌تواند چیزها را بزرگتر، پیچیده‌تر و خشن‌تر کند. برای حرکت در جهت عکس، به کمی نبوغ و مقدار زیادی جرأت و جسارت نیاز است»

در دوره پرایس اکشن فراکتالی امینو، معامله‌گران می‌آموزند که از زاویه جدیدی به نمودارها نگاه کنند. بایستی طرز فکر مبتنی بر تمپلیت را کنار بگذارید و برای درک عمیق آنچه بازار به شما نشان می‌دهد، باید فراتر از چند الگوی نموداری معمولی را ببینید.

وقتی الگوهای پیچیده را به اجزاء آن تجزیه می‌کنیم، دیگر می‌توانیم هر موقعیت از بازار را کاملاً درک کنیم.

هر الگوی نموداری را می‌توان به روندهای مجزایی تجزیه نمود و مورد تحلیل قرار داد. از درک و آشنایی با نمودار میله‌ای طرفی هر روندی هم از چند موج تشکیل می‌شود. موج‌ها را می‌توان به کندل‌استیک‌ها تجزیه نمود و هر کندل‌استیک نیز اطلاعات و جزئیات زیادی در خود دارد.

برای مثال، در تصویر زیر می‌توانیم ببینیم که یک الگوی پوششی (Engulfing) در نمودار تایم‌فریم روزانه (نمودار سمت چپ) تشکیل شده است. نمودار تایم‌فریم ۴ ساعته (نمودار وسطی) همان قسمت را با کمی جزئیات بیشتر نشان می‌دهد. و نمودار تایم‌فریم یک ساعته (نمودار سمت راست) نشان می‌دهد که الگوی پوششی نمودار تایم‌فریم روزانه در واقع همان الگوی سر و شانه در تایم‌فریم یک ساعته است.

به عنوان یک مثال دیگر می‌توان به تحلیل روند براساس سقف و کف‌های قیمت اشاره نمود. بعضی افراد ممکن است فکر کنند این روش تحلیل خیلی ساده‌انگارانه است، اما معامله‌گری که درک کرده است که سقف و کف‌های قیمت در واقع رد پای شرکت‌کنندگان بازار در این جنگ هر روزه بین خریداران و فروشندگان است، این طریقه تحلیل را به خوبی متوجه می‌شود.

در طول یک روند صعودی، معمولا قیمت سقف‌های بالاتر و کف‌های بالاتر ایجاد می‌کند. در واقع قیمت تنها به این صورت می‌تواند افزایش یابد. به محض اینکه این رفتار قیمت تغییر کند و خریداران دیگر قادر نباشند قیمت را بالاتر ببرند، معامله‌گران تکنیکال بایستی حواس خود را جمع کنند. در این هنگام، قیمت بقدری بالا رفته که خریداران دیگر حاضر نیستند آن دارایی مورد معامله را در آن قیمت خریداری کنند (شاید حتی سود خود را بگیرند و وارد معامله فروش شوند) و از طرفی قیمت بقدری بالا رفته که فروشندگان برای ورود به بازار راغب می‌شوند. زمانی که بازار شروع می‌کند کف و سقف‌های پایین‌تر ایجاد کند، می‌توان گفت روند قیمت به سمت نزول تغییر کرده است.

البته می‌توانیم این تحلیل را بهتر هم انجام دهیم. یعنی علاوه بر اینکه سقف و کف‌ها را تشخیص می‌دهیم، ببینیم این سقف و کف‌ها چگونه تشکیل شده‌اند. لزومی ندارد کار خودمان را خیلی پیچیده کنیم، اما با مشاهده نمودار زیر، می‌توانید ببینید که:

  • روند صعودی خیلی با قدرت شروع شده است، زیرا خطوط روند اولیه شیب زیادی داشته است.
  • در ادامه قدرت و مومنتوم روند کاهش یافته، چرا که شیب روند صعودی کمتر شده است.
  • در عین حال، قیمت به سختی می‌تواند سقف بالاتری ایجاد کند و بالاخره به جایی می‌رسد که دیگر سقف جدیدی تشکیل نمی‌دهد.
  • همچنین هرچه روند صعودی بیشتر پیش می‌رود، امواج نزولی قیمت بزرگتر می‌شوند. این نشان می‌دهد که فروشندگان بیشتری در حال ورود به بازار هستند و خریداران دیگر قادر نیستند این جمعیت از فروشندگان را به راحتی جذب کنند.
  • در نهایت روند بازار به سمت نزول تغییر می‌کند که تمام نشانه‌های بالا از پیش خبر از این تغییر می‌دادند.

همانطور که می‌بینید، وقتی بازار را به این روش یعنی از دیدگاه خریداران و فروشندگان بررسی می‌کنید، باعث می‌شود تحلیل قیمت نسبتاً ساده و قابل درک شود.

زیبایی این روش در این است که دیگر زمان خیلی زیادی طول نمی‌کشد تا وضعیت حال حاضر بازار را درک کنید. در کتاب‌ها و وبسایت‌های مختلف، انواع الگوهای نموداری شامل سر و شانه، گوه‌ها، مثلث‌ها، فنجان و دسته و … توضیح داده شده‌اند. هر یک از این الگوهای نموداری را می‌توان به اجزاء آن تجزیه نمود و در این صورت خواهید دید که دیگر تحلیل نمودار واقعا قابل درک و فهم می‌شود. بعلاوه درک و آشنایی با نمودار میله‌ای با داشتن این دیدگاه، معامله‌گر می‌تواند با الگوهای نموداری، حتی اگر شباهتی به تصاویر موجود در کتاب‌ها نداشته باشند هم معامله‌ کند، چرا که حالا دیگر می‌داند چگونه پرایس اکشن و رفتار قیمت بازار را بسیار فراتر از آنچه در کتب و منابع مختلف آموزش داده شده، بخواند و تحلیل کند.

برای مثال بیایید یک الگوی سر و شانه را بررسی کنیم و ببینیم واقعا چه چیزی به ما می‌گوید: قیمت یک روند نزولی را شروع کرده و در طول این روند، کف‌های پایین‌تر (Lower Lows) و سقف‌های پایین‌تر (Lower Highs) تشکیل داده است. اما می‌بینید که موج قیمت از شانه سمت چپ تا سر الگو به سختی توانسته یک کف جدید ایجاد کند. همین نشانه به ما می‌گوید که بازار دیگر تحت کنترل کامل فروشندگان قرار ندارد. در ادامه قیمت بالا می‌رود و یک سقف جدید تشکیل می‌دهد و شانه سمت راست نشان می‌دهد که قیمت یک کف بالاتر (Higher Low) ایجاد کرده است. همه این‌ها نشان می‌دهند که تغییراتی در توازن بین خریداران و فروشندگان در حال وقوع است. در نهایت هم می‌بینید که روند صعودی شکل گرفته است.

قیمت در بازارهای مالی رفتار پویایی دارد، بنابراین هیچ دو الگویی مشابه یکدیگر نیستند. به همین خاطر، این روش تحلیل بازار می‌تواند بسیار مفید و سودمند باشد.

الگوی سر و شانه نمودار زیر را در نظر بگیرید. شانه سمت چپ نشان می‌دهد که روند صعودی دیگر خیلی قدرتمند نیست، چرا که قیمت برای یک بازه زمانی طولانی در یک ناحیه رِنج قرار داشته است. به عبارتی دیگر، خریداران قادر نبودند قیمت را به راحتی گذشته بالاتر ببرند. موج بعدی که قسمت سر الگو را تشکیل داده خیلی کوتاه بوده و همانطور که می‌بینید، قیمت به سختی توانسته یک سقف جدید ایجاد کند. شانه سمت راست نشان از عدم تمایل خریداران دارد و اینکه دیگر نمی‌توانند قیمت را بیش از این بالاتر ببرند. شانه سمت راست آخرین تلاش ضعیف شرکت‌کنندگان بازار برای بالا بردن قیمت را نشان می‌دهد. اما در نهایت فروشندگان کنترل بازار را بدست می‌گیرند و تمام نشانه‌های فوق از قبل درباره شروع یک روند نزولی خبر می‌دادند.

ما حتی می‌توانیم نگاه جزئی‌تری به روندها داشته باشیم. اندازه کندل‌ها و نسبت اندازه شادو و بدنه کندل‌ها هم اطلاعات زیادی در مورد ریزساختار رابطه بین خریداران و فروشندگان در اختیار ما قرار می‌دهند.

معمولا کندل‌ها در طول روندها بدون شادو یا با شادوهای کوچک ظاهر می‌شوند. همچنین، درطول روند معمولا کندل‌ها نسبت به کندل‌های انتهای روند یا کندل‌های نواحی رِنج بدنه بزرگتری دارند. اما چرا؟ زیرا در طول روندهای پایدار و قوی، یک گروه از شرکت‌کنندگان بازار (خریداران یا فروشندگان) کنترل بازار را بدست می‌گیرد و به همین خاطر می‌توانند به راحتی قیمت را در جهت روند حرکت بدهند. حالا هرچه یکی از گروه‌های خریداران یا فروشندگان نسبت به دیگری قوی‌تر باشد، کندل‌ها با سرعت بیشتری حرکت می‌کنند و اندازه شادوی کندل‌ها کوچکتر خواهد بود. می‌توانید این شرایط را در روندهای تصویر زیر مشاهده کنید.

همانطور که می‌بینید لزومی ندارد پرایس اکشن را خیلی پیچیده کنید. اگر یک معامله‌گر بداند که چطور مسائل پیچیده را به اجزاء ساده آن تجزیه کند، در آن صورت می‌تواند هر موقعیتی را در نمودار به سرعت تحلیل و تفسیر کند.

در دوره پرایس اکشن فراکتالی امینو، ساختار و چگونگی حرکت قیمت در بازارهای مالی را عمیق‌تر و با جزئیات بیشتر مورد بررسی قرار می‌دهیم و انواع و اقسام روندها و الگوهای نموداری را تحلیل می‌کنیم و دانش نحوه کسب درآمد مستمر از بازارها را بدست می‌آورید.

معرفی و آشنایی با انواع نمودار تحلیلی فارکس (Forex)

اگر قصد ترید و سرمایه گذاری در بازار ارز های دیجیتال یا هر نوع سهام دیگری دارید، در گام اول بایستی بتوانید نمودارهای قیمتی را تحلیل و بررسی کنید. تحلیل نمودار‌های قیمتی مهم‌ترین گزینه برای رسیدن به یک سود مناسب محسوب می‌شوند. نمودار تحلیلی فارکس انواع مختلفی دارند، در این مقاله سه نوع اصلی این نمودار‌ها در بازار فارکس را بررسی می‌کنیم.

انواع نمودار تحلیلی فارکس (Forex)

E-NUM

خرید از فروشگاه های خارجی ، افتتاح حساب های بین المللی ، ارائه درگاه های خارجی ، صدور و شارژ کارت های اعتباری ویزا و مستر ، تعیین وقت بیشتر بخوانید

unlock کردن آیفون

آیفون کمپانی محبوب آمریکایی که تمامی مردم دنیا شیفته ی خود کرده است. بسیاری از کمپانی های بزرگ دنیا فعالیت بیشتر بخوانید

نمودار های خطی

خطی انواع نمودار تحلیلی فارکس (Forex)

نمودار خطی بسیار ساده است و تنها یک خط از نقطه قیمت نهایی معاملات در انتهای روز به همان نقطه در روز بعد ترسیم می‌شود. وقتی تمام نقاط قیمت نهایی معاملات در انتهای هر روز را با خطی به هم وصل کنیم‌، می‌توانیم نوسانات کلی قیمت را در طول یک بازه زمانی مشخص مشاهده کنیم.

نمودار های میله‌ای

میله ای انواع نمودار تحلیلی فارکس (Forex)

یکی دیگر از انواع نمودار های تحلیلی فارکس، نمودار‌های میله‌ای هستند. این نمودارها کمی پیچیده‌تر هستند. شما می‌توانید قیمت‌های باز شدن اولیه را در ابتدا و قیمت‌های بسته شده را در انتهای هر روز مشاهده کنید. علاوه بر این نمودارهای میله‌ای قله‌ها و دره‌های قیمتی را نیز مشخص می‌کنند.

پایین هر میله عمودی نشان دهنده کمترین قیمت معامله شده در آن بازه زمانی است و بالای هر میله نیز بالاترین میزان قیمت معامله شده را نشان می‌دهد. هر یک از این میله‌ها نیز به صور درک و آشنایی با نمودار میله‌ای کلی نشان دهنده‌ی محدوده قیمتی معاملات در بازه زمانی خاصی است.

علامت افقی سمت چپ هر میله نشان دهنده‌ی قیمت باز شدن اولیه در ابتدای هر روز (یا هر واحد زمانی دیگر) است و علامت سمت چپ نیز نشان دهنده‌ی قیمت بسته شده در انتهای روز می‌باشد. در زیر می‌توانید نمودار میله‌ای قیمت یورو بر حسب دلار آمریکا را مشاهده کنید.

از این پس هرجا کلمه میله را دیدید بدانید که این کلمه به قطعه‌ای از داده‌ها بر روی نمودار اشاره دارد. هر میله یک دوره زمانی مثل روز، هفته، یا حتی یک ساعت است. با دیدن عبارت «پیش رفتن میله» باید سعی کنید با نگاهی به توضیحات نمودار بفهمید که این میله به چه بازه زمانی اشاره دارد.

به نمودار های میله ای نمودار OHLC نیز می گویند؛ چرا که این نمودار‌ها نشان دهنده قیمت باز شدن در ابتدای بازه زمانی (Open)، بالاترین قیمت (High)، کمترین قیمت (Low) و قیمت بسته شده در انتهای بازه زمانی (Close) هستند. در ادامه مثالی از یک میله قیمتی را مشاهده می کنید:

میله نمودار تحلیلی فارکس (Forex)

  • قیمت باز شدن در ابتدای بازه زمانی: خط کوچک افقی در سمت چپ میله قرار دارد.
  • بالاترین قیمت: بالای میله عمودی نشان دهنده بیشترین قیمت معامله شده در بازه زمانی مربوطه است.
  • پایین ترین قیمت: پایین میله عمودی نشان دهنده کمترین قیمت معامله شده در بازه زمانی مربوطه است.
  • قیمت بسته شده در انتهای بازه زمانی: خط افقی کوچک در سمت راست میله قابل مشاهده است.

نمودار های شمعی

شمعی نمودار تحلیلی فارکس (Forex)

اطلاعاتی که در این نمودار‌های شمعی نشان داده می‌شود با اطلاعات نمودار‌های میله‌ای یکسان است اما در قالبی زیباتر و گرافیکی‌تر مشخص شده‌اند. این نمودار‌ها نیز میزان بالاترین تا پایین‌ترین قیمت را با خطی افقی نشان می‌دهند.

با این وجود در نمودار‌های شمعی قسمت تنه شمع بیان گر فاصله میان قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن در ابتدا و انتهای بازه زمانی هستند. به صورت سنتی در صورتی که بدنه شمع سیاه یا تیره باشد می‌فهمیم که قیمت بسته شدن در انتهای دوره از قیمت ابتدای دوره پایین‌تر است.

در مثال زیر بدنه شمع با رنگ مشکی مشخص شده است. در شمع‌های سیاه یا تیره نقطه‌ی بالای بدنه نشان دهنده قیمت اولیه و نقطه پایین آن هم برابر با قیمت بسته شده است. در صورتی که قیمت بسته شده از قیمت درک و آشنایی با نمودار میله‌ای اولیه بیشتر باشد، بدنه شمع سفید یا تو خالی خواهد بود.

شمعی شکل نمودار تحلیلی فارکس (Forex)

البته معمولا از این مدل سیاه و سفید کمتر استفاده می‌شود و دلیل خاصی هم جز کسل کننده بودن آنها برای این موضوع وجود ندارد. از آنجا که باید نمودار‌ها را دائما مورد بررسی قرار داد بهتر است از نمودار‌های رنگی استفاده شود که نگاه کردن به آنها جذاب‌تر است و چشم را اذیت نمی کنند. تلویزیون‌های رنگی خیلی بهتر از تلویزیون‌های سیاه و سفید هستند پس چرا ما از نمودار های شمعی رنگی استفاده نکنیم؟

در اکثر مواقع رنگ سبز را جایگزین رنگ سفید و قرمز را جایگزین مشکی می کنند. یعنی اگر قیمت بسته شده در انتهای بازه زمانی از قیمت اولیه بیشتر باشد شمع مربوط به آن سبز رنگ خواهد بود. اگر هم قیمت بسته شده در انتهای بازه زمانی کمتر از قیمت اولیه باشد شمع قرمز رنگ خواهد بود.

با نگاه به سایر نمودار‌ها، خواهید دید که استفاده از رنگ‌های سبز و قرمز چگونه به شما کمک می‌کند تا همه چیز را سریع‌تر ببینید، مثلا روند‌های صعودی و نزولی و نقاط بازگشتی قابل مشاهده هستند. در حال حاضر فقط به یاد داشته باشید که ما در نمودار‌های فارکس از این رنگ‌های سبز و قرمز به جای سفید و مشکی استفاده می‌کنیم. حال به مثال زیر نگاه کنید:

شمعی نوع نمودار تحلیلی فارکس (Forex)

هدف نمودار شمعی درک سریع‌تر اطلاعات روی نمودار به خاطر ظاهری بهتر است، و این نمودار نسبت به نمودار میله‌ای اطلاعات بیشتری ارائه نمی‌دهد.

فواید نمودار شمعی

  • شرح آسان شرایط شمع‌ها و ساده کردن درک نمودارها برای تازه کارها.
  • استفاده از این شمع ها بسیار ساده است! چشمان شما خیلی سریع اطلاعات را دریافت می کنند. علاوه بر این تحقیقات نشان داده که کمک‌های تصویری مثل این نمودار‌ها برای تجارت شما مفید خواهد بود.
  • شمع ها و الگوهای شمعی نام های جالبی مثل “ستاره دنباله دار” دارند و این موارد به شما کمک می‌کنند تا الگو ها را به خاطر بسپارید.
  • این شمع‌ها برای تشخیص نقاط بازگشتی در بازار بسیار مفید هستند – یعنی ایجاد روندی برعکس در خلاف جهت یک روند صعودی یا نزولی را مشاهده خواهید کرد.

حالا که با انواع نمودار تحلیلی فارکس (Forex) آشنا شدید، اگر قصد فعالیت در بازار فارکس را دارید، می‌توانید از خدمات افتتاح حساب وب مانی، شارژ حساب وب مانی که توسط مجموعه اول پرداخت ارایه می‌شود استفاده نمایید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.