ردپای «شیطان بزرگ» در اقدامات خصمانه علیه ملت ایران/ آمریکایی ها در تمام جنایات پهلوی شریک اند
همواره در رأس اقدامات خصمانه و فشارهایی که طی سالها علیه مردم ایران شکلگرفته است ردپایی از دولت آمریکا و رژیم جعلی صهیونیستی به چشم میخورد و تجربیات پیش و پس از انقلاب اسلامی بهصورت واضح و روشن در برابر دیدگان همه قرار دارد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دیار آفتاب؛ این روزها در آستانه سیزدهم آبان ماه سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران و به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) انقلاب دوم قرار داریم، نامگذاری این اتفاق مهم در سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی بهعنوان روز استکبارستیزی سالهاست فرصتی را فراهم میآورد تا به بازخوانی تاریخ سراسر مداخلهجویانه و دشمنیهای آمریکا با ملت ایران پرداخته شود.
دولت آمریکا که تا قبل از انقلاب بهصورت مستقیم بر سرنوشت ملت ایران مسلط بود و از حکومت مطیع پهلوی نفع میبرد بعد از انقلاب اسلامی اما هنگامیکه دست خود را از منافعش و سلطه بر سرنوشت ملت ایران قطعشده میدید به سرمایهگذاری بر روی عوامل و مزدوران داخلی خود در ایران پرداخت و طی ۴ دههی گذشته همواره از راههای گوناگون به دنبال روزنههایی برای نفوذ و ضربه زدن بهنظام اسلامی بوده است.
هرچند تجربیات پیش از انقلاب اسلامی و سیطره آمریکاییها بر سرنوشت ملت و منابع کشور در دوره حکومت پهلوی از کودتای ۲۸ مرداد و اعتماد تلخ مصدق به آمریکا تا تصویب کاپیتولاسیون و غارت سرمایههای نفتی ایران بهصورت واضح و روشن در برابر دیدگان همه قرار دارد اما بعد از انقلاب برخی از جریانات سیاسی لیبرال و غربگرا همواره به دنبال تلقین و القاء گزاره مهندسیشده «مقاومت در برابر دشمنان هزینه دارد» به افکار عمومی بودهاند، این جریان اعتقادش بر این است که اساساً مقابله جمهوری اسلامی با بهاصطلاح ابرقدرتها و بهخصوص ایستادگی در برابر آمریکا اشتباه و بدون منطق و استدلال است.
همواره در رأس اقدامات خصمانه و فشارهایی که طی سالها علیه مردم ایران شکلگرفته است ردپایی از انواع و اقسام سرمایهگذاری دولت آمریکا و رژیم جعلی صهیونیستی به چشم میخورد، هرچند شاید برخی به دنبال این باشند که این ردپا را نادیده بگیرند و چهرهی پلید آمریکا را بزک کنند.
آمریکایی ها در تمام جنایات پهلوی علیه ملت ایران شریک و سهیم اند/ ۴ دهه برنامه ریزی آمریکا برای آشوب در ایران
کامران غضنفری نویسنده کتاب مداخلات که درباره جنایات آمریکا در ایران نوشته شده، در گفتگو با دیارآفتاب؛ در خصوص جنایات آمریکا در ایران و سایر کشورهای دنیا، گفت: مداخلات و جنایات این کشور علیه ایران از ۲۸مرداد ۱۳۳۲ آغاز شد. در آن ماجرا، آمریکا با همکاری انگلیس، محمدرضا پهلوی را که از کشور فرار کرده بود، به کشور برگرداند و دولتی دست نشانده را بر سر کار آورد.
وی افزود: این مداخله که با جنایاتی علیه ملت ایران همراه بود، تا ۲۵ سال ادامه داشت و در این مدت آمریکا از هیچ اقدامی علیه ملت و کشور ایران فروگذار نکرد. در طول این مدت آمریکا در اغلب امور ایران حضور مستقیم داشت. از عزل و نصب فرماندهان ارشد نظامی، تعیین مسئولین ساواک، تعیین نخست وزیر و وزرا گرفته تا تعیین خط مشی اقتصادی ایران را آمریکایی ها تنظیم می کردند. این مداخلات در سایر امور امنیتی، اطلاعاتی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و . نیز مشهود بود.
غضنفری اضافه کرد: مسائل فرهنگی، روزنامه ها، سینماها، رادیو و تلویزیون ایران زیر نظر آمریکایی ها بود و از این طریق نفوذی فرهنگی در جامعه ایرانی شکل داده بودند و جنایات زیادی را علیه جوانان و سایر اقشار مردم صورت دادند. در واقع می توان آمریکایی ها را در تمام جنایت هایی که شاه در ۲۵ سال حکومتش انجام داد، شریک و سهیم دانست.
نویسنده کتاب مداخلات، با اشاره به انواع و اقسام سرمایهگذاری ادامه فعالیت آمریکا علیه ملت ایران پس از انقلاب اسلامی، گفت: سفارت این کشور در تهران انواع و اقسام توطئه ها برای سرنگونی انقلاب نوپای اسلامی را طرح ریزی کردند که با هوشیاری ملت ایران، لانه جاسوسی تسخیر شد. پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکایی ها دست به اقدامات دیگری از جمله طراحی جنگ های داخلی، مسلح کردن گروهک های ضد انقلاب، طراحی و حمایت از کودتاها در ایران -که معروف ترین آن کودتای نقاب در پایگاه شهید نوژه همدان بود، تشویق و تحریک و پشتیبانی همه جانبه از رژیم بعث عراق در حمله به ایران، زدند.
وی در بیان اقدامات جنایتکارانه آمریکا علیه ملت ایران، افزود: پس از جنگ تحمیلی، آمریکایی ها شبکه های جاسوسی مختلفی در داخل ایران راه اندازی کردند که در دوره های مختلف با جمع آوری اخبار و اطلاعات محرمانه و ارسال آن برای دشمنان نقش پررنگی در خیانت به جمهوری اسلامی ایران بازی کردند. تحریم های بی سابقه اقتصادی نیز از جنایات آمریکا علیه ملت ایران است که از آغاز انقلاب اسلامی تا به امروز ادامه دارد و روز به روز بر شدت آن افزوده می شود.
غضنفری تصریح کرد: دشمنی آمریکا علیه ملت ایران حتی در دوره هایی که دولت های اصلاح طلب و خواهان مذاکره جهت رفع مشکلات با آمریکا بر سر کار بودند، کاسته نشد و افزایش یافت. امروز هم می بینیم که هر تحریمی می توانستند علیه کشورمان ایجاد کردند اما علیرغم این فشارها جمهوری اسلامی در طول ۴ دهه گذشته هیچگاه متوقف نشد و در مسیر پیشرفت حرکت کرد.
وی با اشاره به اقدامات آمریکا جهت ایجاد آشوب در ایران، تشریح کرد: انقلاب رنگی در ایران در سال ۸۸، آشوب های دی ماه ۹۶ و اعتراضات بنزینی آبان ۹۸ از جمله تلاش های نافرجام آمریکا برای شورش در ایران بوده است. البته در طول این ۴ دهه در صدد اقدامات خرابکارانه بسیاری هم بوده اند که نتوانستد به سرانجام برسانند.
این کارشناس مسائل سیاسی اغتشاشات اخیر را نیز در راستای جنگ ترکیبی استکبار جهانی علیه ملت ایران عنوان کرد و افزود: در حوادث رخ داده طی حدود ۲ ماه گذشته آمریکایی های تلاش کردند با همراهی غرب و با استفاده از امپراتوری رسانه ای و شبکه های اجتماعی با بهانه فوت یک خانم که شاید برنامه ریزی شده هم بود کشور را به آشوب بکشانند اما هوشیاری مردم آنها را ناکام گذاشت.
آمریکا و خیانت پهلوی؛ غارت منابع ملی، دهن کجی به استقلال ایران
مروری اجمالی بر پشت پرده آمریکایی برخی طرحها و لوایح در تاریخ معاصر ایران نشان از اهداف شوم برای غارت منابع در جهت منافع خود دارد که کودتای ۲۸ مرداد، کنسرسیوم نفتی و لایحه کاپیتولاسیون تنها بخشی از طرحهایی بود که امریکا در دوران رژیم پهلوی به ملت ایران تحمیل کرد.
کنسرسیوم نفتی؛ غارت و ملیزدایی از نفت ایران
ازجمله قراردادهای خسارتباری که با فشار امریکا در ایران به تصویب رسید، کنسرسیوم نفتی بود که رسماً نفت ایران را به بیگانگان واگذار کرد. متعاقب کودتای انگلیسی-امریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، امریکا در راستای اهداف سلطهجویانه خود در ایران، سعی کرد با تحمیل قرارداد کنسرسیوم، نفت ایران را که در سال ۱۳۲۹ ملی اعلامشده بود به غارت ببرد، بر این مبنا در اواخر بهمن ۱۳۳۲ نمایندگان کمپانیهای بزرگ نفت آمریکا، شرکت نفت انگلیس و شرکتهای فرانسوی و هلندی، بدون حضور نماینده ایران در لندن گرد هم آمدند و درباره تقسیم نفت ایران به توافق رسیدند.
کاپیتولاسیون؛ مصونیت آمریکاییها در ایران
در اواخر اسفند ۱۳۴۰ سفیر آمریکا در تهران بهطور رسمی به دولت ایران اعلام کرد که پرسنل نظامی آمریکا در ایران باید از امتیازات و مصونیتهایی که برای «اعضای کادر فنی و تشکیلاتی» تعیینشده، هماهنگ با قانون نهایی «کنوانسیون سازمان ملل در مورد مصونیتها و روابط دیپلماتیک» که در تاریخ ۱۸ آوریل ۱۹۶۱ میلادی در وین امضاء شد، برخوردار شوند.
این سفارتخانه سپس توصیه کرد اصل مذکور در مورد سایر کارمندان غیرنظامی یا پرسنل نظامی وزارت جنگ آمریکا و افرادی که بخشی از خانواده آنها را تشکیل میدهند و حضور آنها در ایران توسط دولت شاهنشاهی قانونی اعلامشده، اجرا شود.
دولت ایران در نهایت با اجازه دادن به ایالاتمتحده جهت اعمال اختیارات قضایی خود در ایران، اختیارات قضایی خود را متوقف نمود و راه را برای هر گونه جنایت شهروندان امریکایی در ایران باز گذاشت اما این موضوع مورد انتقاد شدید حضرت امام خمینی(ره) قرار گرفت و با روشنگری های شدید ایشان ناکام ماند.
جنایات امریکا علیه ملت ایران؛ از ترور و جنگ تا تحریم ظالمانه
دقیقاً از پیروزی انقلاب اسلامی و توطئههای امریکا علیه ایران و البته شکستهای پیدرپی سیاستهایش آغاز شد، کودتای ژنرال هایزر در آستانه پیروزی انقلاب، اقدامات امریکا در لانه جاسوسی و متعاقب آن طرح حمله نظامی و زمین گیر شدن در طبس، تحریک و حمایت صدام به آغاز جنگ تحمیلی، حمایت از گروهکهای تروریستی و طرحهای تحریمی ازجمله ابزارهایی هستند که آمریکا علیه ملت ایران به کار برده است.
همواره یکی از ادعاهای مضحک دولتمردان آمریکا موضوع دفاع از حقوق بشر است اما پشتیبانی آنها از گروهکی ضد بشری همچون منافقین که دستشان به خون هزاران نفر از مردم مظلوم ایران آلوده است نشاندهندهی آن است آنها فقط با این شعار به دنبال بهرهبرداری سیاسی و دستیابی به منافع خود هستند.
حمایت از گروهک منفور منافقین و سایر تروریست ها در به شهادت رساندن بیش از ۱۷ هزار نفر از مردم بیگناه ایران از شهروندان عادی تا چهره های انقلاب، شلیک مستقیم موشک به هواپیمای مسافربری ایرباس شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران توسط ناو انواع و اقسام سرمایهگذاری آمریکایی و شهادت تمامی ۲۹۰ مسافر و خدمه ازجمله ۶۶ کودک و ۵۳ زن در ۱۲ تیر ۶۷ تنها بخشی از جنایاتی هستند که بهحق این فرمایش امام خمینی ره را که فرمودند: « آمریکا تروریست بالذات دولتی است» تائید میکند.
اما در جران جنگ تحمیلی ریگان رئیسجمهور وقت آمریکا نیز پارها صدام را تشویق به استفاده از سلاح شیمیایی علیه ایران کرد، کمکهای چند میلیارد دلاری شامل بمبهای خوشهای و شیمیایی برای استفاده علیه ایران در اختیار صدام قرار گرفت و در کنار آن بالگردهای نظامی، دادههای اطلاعاتی و راهبردی و آموزش نظامی به ارتش صدام اهدا شد.
بمباران شیمیایی شهر مرزی سردشت در هفتم تیرماه سال ۶۰ نیز یکی از دردناکترین و دلخراشترین جنایات رزیم بعث عراق است که به شهادت ۱۱۰ نفر و مجروح شدن بیش از ۵۰۰۰ نفر غیرنظامی اعم از زن و کودک شد، بیتفاوتی آمریکا و سکوت جامعه بینالمللی در این فاجعه ضد انسانی که ۹ ماه بعد از وتوی بیانیهی محکومیت استفاده از سلاحهای شیمیایی توسط آمریکا صورت گرفت منجر به این شد تا در سالهای بعد عراق به بمباران شیمیایی حلبچه اقدام کند.
غیر از جانباختگان بمباران سردشت و حلبچه بیش از ۲۰ هزار رزمنده ایرانی نیز درنتیجه استنشاق انواع گازهای شیمیایی به شهادت رسیدند و تعداد بسیار زیادی دچار مجروحیتهایی شدیدی شدند که کماکان آثار آن در جانبازان شیمیایی مشهود است.
ناکامی نظامی و توسل به حربه ظالمانه تحریم
یکی از مهمترین طرحهای دولت امریکا برای بهزانو درآوردن نظام جمهوری اسلامی ایران طی ۴۰ سال، علاوه بر انواع توطئههای براندازانه و اقدامات خصمانه برای مهار انقلاب اسلامی، با بهرهگیری از زنجیرههای رسانهای و دستگاههای تبلیغاتی و اعمال طرحهای تحریم بوده است، امریکا هر بار با بهانههای مختلفی با همراه کردن کشورهای اروپایی علیه جمهوری اسلامی دست به اعمال تحریم میزند هر چند اما آنچه عاید امریکا شده شکست این تحریمها بوده است.
آمریکایی ها در طول سالیان گذشته شدیدترین تحریم های غیرانسانی را در ابعاد مختلف علیه ملت ایران به کار گرفتهاند، از تحریمهای تسلیحاتی در دوران جنگ و همزمان فشارهای اقتصادی که تاکنون ادامه داشته است؛ ایجاد مانع حتی برای دسترسی ایران به دارو و تجهیزات پزشکی یکی از مواردی است که هیچگاه از کارنامه حقوق بشری ایالاتمتحده پاک نخواهد شد.
جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته شاهد توطئههای رنگینکمانی بوده است، اما نهتنها این توطئهها بازدارنده جمهوری اسلامی از اهداف خود نبودهاند بلکه چون نظام به تواناییهای خود و ضعف دشمن ایمان داشته، توانسته است در جنگ ارادهها ارتش سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی دشمن را به انزوا بکشاند چراکه رمز این عظمت و ماندگاری، در دوام و قوام در منطق مقاومت و همراهی ملت نمایان میشود.
روحیه ی آزادی خواهی ملت ایران متعلق به دیروز و امروز و یا منحصر در روز ۱۳ آبان نیست بلکه این مردم همواره در طول تاریخ معاصر اثبات کرده است که بینش عمیقی نسبت به نیت شوم استکبار دارد و به موقع و پیشاپیش نسبت به آن واکنش نشان می دهد.
انواع و اقسام سرمایهگذاری
افراد معمولی معتقدند اگر می خواهید موفق شوید به سرمایه و پول برای کسب درآمد نیاز دارید و اگر پولی ندارید در جای خود باقی می مانید در حالی که ثروتمندان اگر پول هم داشته باشند باز هم پول دیگران را از طریق وام بانکها، سرمایه گذاران و روش های دیگر به عنوان اهرمی برای موفقیت و ایجاد ثروت به کار می گیرند.
تشک ارتفاع بلند
اگر بخواهم از انواع اقسام و فواید تشک ارتفاع بلند نمدی طبی خارجی اشاره کنم بایستی بگویم که این مورد در تنوع مدلهای فراوان وجود دارد که یکی از آنها تشک فنری منفصل است تشک مموری فوم تشک لتکس تشک هیبریدی و همچنین تشک طبی فوم به همین نامهایی که اشاره شد وجود دارند.
شیره خرما تقلبی
برای تشخیص بهتر شیره خرما تقلبی از اصل چند روش وجود دارد اگر رنگ آن تیره نبود و خیلی رقیق یا بیش از حد غلیظ بود طعم ملس و شبیه خرما نداشت، به دلیل گزاشتن آن در یخچال اصلا مواد سنگین در کف ظرف ننشیند و یا همچنین بعد از گذشت زمان شکرک روی آن تشکیل شد به دلیل ناخالصی های موجود در آن تردید نکنید محصول بی کیفیت و نامرغوب می باشد.
خرید گبه فرش
گبه یکی از نوع فرش های دستباف است که در مورد خرید گبه فرش صحبت می کنیم. فرشی عشایری و ایلی، مانند فرش روستایی، ساده که با نقوش برخاسته از محیط زندگی ایل نشینان تهیه شده است. این نوع فرش ها بیشتر در شیراز، بوشهر و ایل قشقایی، بختیاری و لری تولید می شود و از نظر طرح و رنگ انواع مختلفی دارد که بعد از تولید به طرق مختلف به فروش می رسد.
معمای این روزهای بورس - یک خرید سهام 3 برابر قیمت تابلو
سرویس اقتصادی - همدلی : سرانجام به پایان رسید و مجموعه اهداف توانست ضمن پشت سر گذاشتن شتران بلوک ۱۲ درصدی فارس را از آن خود کند. اما این معامله تاریخی در حالی به پایان رسید که سوالات بیشماری را در میان اذهان عمومی ایجاد کرد. چرا که تقریبا به میزان حدود سه برابر تابلوی معاملاتی سهام فارس را خریداری کرد؛ موضوعی که با این سوال همراه شد که برای شرکت شتران واقعا به صرفه است که بخواهد این بلوک را به میزان چند برابر قیمت تابلو خریداری کند؟
به گزارش سرویس اقتصادی برخط نیوز به نقل از خبرآنلاین - یک فعال بازار سرمایه در این باره می گوید: «این معامله برای سهام داران خرد نبود و معلوم نیست خرید این سهام بلوکی به قیمت چند برابر تابلوی معاملاتی برای چه هدفی بوده است؟». دیگر فعال بازار سرمایه هم می گوید وقتی هیات مدیره شرکت ها مستقل نیست و از سوی دولت انتخاب می شود، طبیعی است که منافع دولت بر منافع سهام داران ارجحیت داشته باشد. اشاره این فعال بازار سرمایه به همین خرید بلوک فارس توسط شتران به حدود سه برابر قیمت است. خرید بلوک فارس به قیمت چند برابر تابلو این ذهنیت را در میان عموم ایجاد کرده که هزاران میلیارد تومان از جیب سهام داران خارج می شود. قیمت سهام فارس در تابلوی معاملاتی در حالی ۶۲۰ تومان در روزهای اخیر بود که شتران که سال ها در مجمع سود نقدی تقسیم نکرده به نظر می رسد با پول سهامدارانش بلوک فارس را به قیمت بالای ۱۶۰۰ تومان خریداری کرده. هنوز ماجرای فساد ۹۲ هزار میلیارد تومانی فولاد مبارکه از خاطر سهام داران نرفته که خرید این بلوک آنهم به قیمت چند برابر تابلو این ابهامات را در ذهن سهام داران ایجاد کرده. از آن جایی که بورس بازاری برای ایجاد هر چه بیشتر شفافیت است، بهتر است درباره جزئیات این موضوع شفاف سازی بیشتری انجام شود. چرا که در روزهای اخیر خروج پول از بورس شدت بیشتری گرفته و به نظر می رسد ایجاد هر گونه ابهامی می تواند به بهای از بین رفتن اعتماد سهام داران به این بازار و هجوم سرمایه های خرد و کلان به بازارهای سکه و دلار شود. برخی می گویند دولت از جیب سهامدارن شتران تامین مالی کشور را انجام داده؛ سوال این است که اگر سود تقسیم نشده شتران در دست سهام دارانش بود، این شرکت می توانست فارس با به قیمت سک سوم بخرد؟. هر چه هست، شتران در رقابت برای خرید ۱۲ درصد فارس به قیمت سه برابر تابلو شرکت کرد و به نظر می رسد این پول از ۹۱ هزار میلیارد تومان سپرده بانکی است که در مجامع سود بین سهام دارانش تقسیم نکرده. با توجه به سوالات ایجاد شده سازمان بورس و اوراق بهادار برای حفاظت از حقوق سهام داران خود باید پاسخگو باشد.
پیشنهاد کارشناسی به بورسی ها
روز شنبه از بسته ۱۰ بندی حمایت از بازار سرمایه از سوی سازمان بورس رونمایی شد که واکنش های مختلفی را از سوی کارشناسان در پی داشت. واکنش هایی که محور مشترک اکثر آن ها همراهی دولت و مجلس برای به نتیجه رسیدن تصمیمات جدید است.
ایسنا، بندهای این بسته شامل بیمه کردن سهام حاضر در پورتفوی اشخاص حقیقی تا سقف ۱۰۰ میلیون تومان برای هر نفر، انتشار اوراق اختیار تبعی فروش بر روی سهام موجود در صندوق های درآمد ثابت تا سقف ۴۰۰ هزار میلیارد ریال با تضمین اصل ارزش سبد سهام در ابتدای دوره بر اساس ترتیباتی که سازمان بورس اعلام می کند، تزریق منابع جدید توسط صندوق های حاکمیتی برای خرید سهام در بازار سرمایه و به مرور افزایش مبلغ مذکور، واریز منابع مندرج در ردیف بودجه سال ۱۴۰۱ به صندوق تثبیت جمعاً به مبلغ حدود ۵۰ هزار میلیارد ریال، هماهنگی، نظارت و پایش مستقیم و مستمر فعالیت اشخاص حقوقی بازار سرمایه شامل شرکت ها و نهادهای مالی شبه دولتی، صندوق های بازنشستگی و نهادهای نظامی و حمایت این نهادها از سهام ناشران تحت مدیریت خود و توقف فروش تا زمان ثبات در بازار، و انجام اقدامات حمایتی از جمله خرید سهام و انتشار اوراق تبعی حمایتی، همکاری مشترک بانک مرکزی و وزارت اقتصاد جهت مدیریت نرخ سود، افزایش سپرده گذاری مستقیم سازمان بورس نزد صندوق تثبیت، محدود کردن بخش فروش بازارگردان ها تا اطلاع ثانوی، توقف پذیره نویسی اوراق بهادار و عرضه های اولیه تا زمان بازگشت ثبات به بازار سرمایه بازگشت زمان جلسه معاملاتی در فرابورس به روال سابق از ساعت ۱۳ به ۱۲ و ۳۰ دقیقه می شود.در این راستا، کارشناسان بر لزوم تعامل دولت و مجلس و همچنین ترغیب تازه واردها به سرمایه گذاری غیرمستقیم تاکید کرده و شروط به نتیجه رسیدن این بسته را تشریح کردند.
در این راستا، رحمانی با اشاره به بسته حمایتی سازمان بورس از بازار سرمایه، با تاکید بر این که موضوع بیمه سبد سهام از طریق اوراق مشتقه یعنی اوراق اختیار فروش تبعی؛ اقدامی مهم برای سهام داران خردی است که نگران کاهش ارزش پرتفوی خود هستند، اظهار کرد: این اقدام به میزان زیادی در کاهش نگرانی ها و ایجاد اطمینان خاطر در میان سهام داران نقش خواهد داشت و به بازار این پیام را می دهد که سهام، همچنان دارای جذابیت برای سرمایه گذاری است و نیازی به فروش به دلیل بیمه سهام نیست.
وی در ادامه به روابط دولت با شرکت ها اشاره کرد و گفت: دولت باید توجه کند که گزارش های سود شش ماهه شرکت ها، شرایط مطلوبی را نشان نمی دهد. بخش مهمی از کاهش سودآوری ها ناشی از افزایش سهم دولت از سود شرکت ها در قالب افزایش قیمت خوراک، قیمت انرژی، مالیات ارزش افزوده، مالیات عملکرد، عوارض های مختلف، حقوق مالکانه و . است که بدون تعارف این موارد امروز به یک تهدید جدی برای بازار مبدل شده است. عاملی که امروز بیش از هر چیزی سهام داران را تشویق به نگهداری و ورود سرمایه های جدید به بازار سهام می کند، چشم انداز سودآوری شرکت ها بوده که به دلیل رفتار دولت این موضوع با چالش مواجه شده است.نخستین مدیرعامل شرکت بورس تهران ادامه داد: در یک شرکت هزینه انرژی از ۲۰۰۰ میلیارد تومان با افزایش چهار برابری به ۸۰۰۰ میلیارد تومان رسیده است که نشان می دهد دولت که قدرت زیادی دارد، حقوق سایر ذی نفعان شرکت ها به خصوص سهام داران را نادیده گرفته است و به عبارت دیگر، کسری بودجه باعث شده دولت سهم بیشتری از ارزش افزوده ایجاد شده در شرکت ها کسب کند که این اتفاق مطلوبی برای بازار نیست. دلیل اعلام این موارد قرار داشتن در فصل تنظیم بودجه انواع و اقسام سرمایهگذاری است و اکنون که بودجه ۱۴۰۲ در حال تدوین قرار دارد، یک نگرانی جدی در بازار وجود دارد که آیا دوباره سهم دولت در شرکت ها افزایش پیدا می کند یا خیر؟
رحمانی به سازمان بورس پیشنهاد داد که این سازمان باید از شرکت ها بخواهد که هر یک در گزارشی، سهم دولت از عملیات آن ها از جمله قیمت خوراک، انرژی، مالیات ارزش افزوده، مالیات عملکرد، مالیات تکلیفی، حقوق و انواع و اقسام عوارض از جمله عوارض گمرکی را مشخص کنند تا روابط میان دولت و شرکت ها شفاف شود. باید مشخص شود سهم دولت از سهم کارکنان و سهام داران چقدر است تا همه بتوانند براساس واقعیت و شرایط شرکت ها تصمیم گیری کنند؛ در این حوزه قطعا ادامه برخی روندها شرکت ها را دچار مشکل جدی می کند.بر اساس این گزارش و روابط عمومی بازار سرمایه، وی با تاکید بر اینکه شرکتی که چشم انداز سودآوری مطلوبی نداشته باشد، نمی تواند تامین مالی مناسبی برای پروژه های جدید کند، اظهار کرد: انواع و اقسام سرمایهگذاری باید یک نگاه سیستمی و کل نگر در مواجه با وضعیت فعلی بازار سرمایه به کار گرفته شود و به طور شفاف مشخص شود، چرا روند سود شرکت ها به این حد رسیده است؛ در این زمینه تاکید می شود که به دلیل افزایش سهم دولت در شرکت ها، چشم انداز سودآوری آن ها در ابهام است و امیدواریم دولت به این موارد به عنوان ثروت سهام داران توجه بیشتری کند.
بورس سبزپوش شد
روند حرکت بازار سرمایه دیروز برخلاف روزهای گذشته صعودی بود؛ به طوری که هر سه شاخص بورس، شاخص کل با معیار هم وزن و شاخص فرابورس سبزپوش شدند.
شاخص کل بورس با ۱۵ هزار و ۳۶۸ واحد افزایش تا رقم یک میلیون و ۲۶۹ هزار واحد صعود کرد. شاخص کل با معیار هم وزن هم ۴۵۷۴ واحد افزایش یافت و به رقم ۳۶۰ هزار و ۸۱۶ واحد رسید. در این بازار ۲۴۵ هزار معامله به ارزش ۳۸ هزار و ۷۶ میلیارد ریال انجام شد. صنایع پتروشیمی خلیج فارس، سرمایه گذاری تامین اجتماعی، فولاد مبارکه اصفهان، ملی صنایع مس ایران، سرمایه گذاری نفت و گاز و پتروشیمی تامین، پالایش و نفت اصفهان و کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران نسبت به سایر نمادها بیشترین تاثیر مثبت را روی بورس گذاشتند. شاخص کل فرابورس با ۱۸۳ واحد افزایش به رقم ۱۱۷ هزار و ۳۳۳ واحد رسید. در این بازار ۱۷۴ هزار معامله به ارزش ۱۳۷۹ میلیارد ریال انجام شد. پلیمر آریاساسول، پتروشیمی زاگرس، پتروشیمی مارون، داروسازی دانا، فرابورس ایران، تولیدات پتروشیمی قائدبصیر و توسعه مولد نیروگاهی جهرم نسبت به سایر نمادها بیشترین تاثیر مثبت را روی فرابورس گذاشتند.
محمد طبیبیان، اقتصاددان: زمینه را برای کاسهلیسها فراهم نکنید
مسیر حوادثی که اکنون در جریان است، به هر طرفی که منعطف شد و به هر شرایطی که همگرا شد، این مجموعه بزرگ انسانی باید با دقت توجه کنند که زمینه به دست افراد خشونتورز بیمنطق، خردستیز، فرصتطلب و کاسهلیس نیفتد که به اصطلاح ضربالمثل عوام تغاری را بشکنند، ماستی بریزد تا جهان به کامشان شود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سید محمد طبیبیان در دنیای اقتصاد نوشت: کشور عزیز ما با بحران بیسابقهای روبهرو است. این شرایط به هر جهتی که متحول شود، مسائل و مشکلات متفاوت و خاص خود را در انتظار خواهد داشت. بحرانهای اجتماعی-سیاسی، سازوکارها و دینامیکهای خاص خود را دارند و اکثرا قابل مدیریت و پیشبینی هم نیستند.
تجربه تاریخی اغلب انقلابهای بزرگ انواع و اقسام سرمایهگذاری تاریخ و خیزشهای اجتماعی نیز همین نتیجه را به دست میدهند. اکثر انقلابها نتیجه مطلوب برای مردمی که آغازگر آن بودهاند، به دست ندادهاند، از انقلابهای انگلستان۱۵۳۶، ۱۶۲۹، ۱۶۶۰و ۱۶۸۸ میلادی، انقلاب فرانسه موسوم به انقلاب کبیر ۱۷۸۹، انقلاب اکتبر روسیه ۱۹۱۷، انقلاب چین ۱۹۱۱ و ۱۹۴۹و انقلاب آمریکا در ۱۷۶۵ و نظایر آن، به دوران پرگرفتاری، پر ماجرا و تحمیل هزینههای جانی و انسانی عظیم لااقل برای نسل معاصر آن رخدادها و بعضا نسلهای بعد انجامیده است.
در اینجا از تمثیلی استفاده کنم، عطار نیشابوری تمثیلی دارد درباره پرنده افسانهای به نام ققنوس. این پرنده یعنی ققنوس در زمان کهنسالی خود را به آتش میکشد و میسوزاند. اما از خاکستر آن، ققنوس جوانی سر برمیآورد.
زود در هیزم فتد آتش همی
پس بسوزد هیزمش خوشخوش همی
مرغ و هیزم هر دو، چون اخگر شوند
بعد از اخگر نیز خاکستر شوند.
چون نماند ذرهای اخگر پدید
ققنسی آید ز خاکستر پدید
بسیاری از مفسران این پرنده را در واقع تمثیلی از ملت ایران به حساب میآورند که در طول تاریخ هر بار از خاکستر حوادث، جوانتر سر بر آورده است. اما این بار احتیاط و توجه خاصی لازم است؛ چنانکه عرض خواهم کرد.
قبل از ادامه بحث، باید دو نکته مرتبط را عرض کنم.
نکته اول اینکه من به مناسبت و مقتضای رشته تحصیلی و تجربه کاری و مطالعه تاریخ و کارکردهای تجربی انواع جوامع، در چند دهه اخیر به دفعات مطلبی را در ذهن خودم مرور کرده و مورد پرسش قرار دادهام. موضوع آن است که روش، منش، اندیشه و کارکردی که از بخشهایی از حکمرانی در کشور ما ظاهر میشده، از جمله در حیطه اقتصاد، مدیریت و مانند آن، اگر قرار بود با موفقیت عجین باشد، باید قلم بطلان بر علم، دانش، تاریخ و تجربه بشری میکشیدیم و باید برای خردورزی که مبنای علوم مختلف از جمله علوم اجتماعی است، جایگزینی جدید مییافتیم. اما از آنجا که جایگزینی برای خرد نیست -که اولماخلقالله هم محسوب میشود- پس به نظر میرسد این شیوههای رایج، حتی برای کسانی که کانون و مجری آن بودهاند نیز توفیقی حاصل نمیکند، چه رسد به جامعه در کلیت آن. در ادامه از این نکته نتیجهای خواهم گرفت.
ممکن است بپرسید دلیل این گزاره که مطرح کردی چیست؟ توجه به یک شاخص کفایت میکند. قدرت خرید پول کشور طی سالهای ۱۳۵۷ تا کنون به حدود یکسههزارم تنزل یافته است. اگر به شاخص قیمت کالاها و خدمات انواع و اقسام سرمایهگذاری مصرفی بنگرید، حتی رقم نگرانکنندهتری را نشان میدهد. قیمت اسعار خارجی هم در همین حدود کاهش قدرت خرید پول کشور را نشان میدهد. این نشان از کارکردهای همراه با ناکارآییهای مختلف در بخش مالی، بخش پولی، تولید ملی، سرمایهگذاری، سیاستهای تجارت خارجی، سیاستهای تجارت داخلی، سیاستهای مدیریتی و عزل و نصبهای متعدد در مشاغل سیاسی و کمتوجهی به شایستگی، مدیریت و. است.
از طرفی نشان از این دارد که طی این چند دهه بیشتر آنچه مردم در راه تلاش معاش رشتهاند، بهدلیل کاهش قدرت خرید درآمدشان پنبه شده است. آنچه موضوع را بیشتر دراماتیک میکند این است که در سایه این تنزل معیشت ملت، عده محدودی ویژهخوار هم صاحب ثروتهای افسانهای شدهاند.
نکته دوم آنکه اخیرا برخی رویکردها را مشاهده میکنیم که بسیار نیازمند توجه وحساسیت است. بهعنوان نمونه، در یک اتاق کلابهاوس خانمی مطلبی مطرح میکند که ممکن است با نظر او موافق باشید یا مخالف و آقایی در پاسخ پرخاش میکند و مطلبی را به این مضمون میگوید که به زودی لچک تو را به دور گردنت میپیچیم و تو را در کف خیابانها میکشانیم. یا خانمی که شهرتی دارد، توییت میکند که صورت فلان سنخ افراد را رنگ میکنیم و در خیابان میگردانیم و به آنها خواهیم خندید یا انواع و اقسام پیامهای خشونتآمیز و رذیلانه.
این افراد که اکثر در خارج از کشور پرسه میزدهاند، ناگهان از کمینگاه بیرون پریدهاند و بر طبل خشونت، بیمنطقی و تعدی به حقوق انسانی میکوبند. تاکنون کجا بودهاید و اکنون کجا چنین شتابان؟ گویی مشکل ما کمبود این قسم افراد بوده است که یک نوع آن را از یک در بیرون کنیم و نوع فرنگی را وارد کنیم.
گویی درسهای تلخ و دردناک گذشته، به همین سادگی فراموش شدهاند که عدهای جدید و نو پیدا، قصد تکرار خشونت، بیمنطقی، انکار حقوق انسانی و ایجاد ضایعه در حیات اجتماعی و انسانی جامعه را دارند.
اما با توجه به این دو نکته، به بحث اصلی برمیگردم. خطاب من اینجا به قشر تحصیلکرده ایران است. کسانی که بار گردش چرخهای جامعه بر دست و دوش آنان بوده است. صدها هزار و میلیونها نفری که بودجه کشور را پایدار نگه میدارند و حقوق آموزگاران ودیگران را آخر هر ماه به اقصی نقاط کشور میرسانند، آنان که مدارس، آموزش، خدمات بهداشتی و درمانی را با هر کمبود و کاستی خارج از اختیار پا برجا و برقرار نگه میدارند. آنان که برق، آب و گاز را به منازل میرسانند و آنان که شهرها را تمیز و در همین حد ممکن، قابل زیست نگه میدارند.
آنان که خدمات بانکی، خدمات حملونقل و خدمات قضایی را ارائه میکنند. بخش خصوصی که تولید کالا و خدمات را پایدار نگه میدارد و روزنامهنگاران و اهل قلم و فرهنگ که شعله دانش، آگاهی و هنر را روشن نگاه میدارند. مهندسان، تکنسینها، کارگران و صاحبان انواع و اقسام مهارتها و مشاغل دیگر. شما قشر بزرگ و بالقوه پر قدرتی هستید که یک وجه از قدرت خود را شاید در حد کافی ارزشگذاری نکردهاید.
بخش قابل ملاحظهای از نسل مشابه این گروه اجتماعی، پس از انقلاب سال۱۳۵۷ به مجاهد، تودهای، فدایی، ملی، لیبرال، ترکیب رقیق و غلیظ مذهبی و . تقسیم شد. به جدال بیهوده مشغول و نه فقط از ضرورتهای اداره جامعه مدرن منفک، بلکه در کشمکش خونینی وارد شدند که زمینه را برای ناکارآمدها، فرصتطلبها، اهالی کاسهلیسی، مفتبری و قدرتطلبی کور خالی گذاشت. شاید شایسته باشد، درسهای لازم را از یک تجربه پرهزینه بگیریم و آن را تکرار نکنیم.
مسیر حوادثی که اکنون در جریان است، به هر طرفی که منعطف شد و به هر شرایطی که همگرا شد، این مجموعه بزرگ انسانی باید با دقت توجه کنند که زمینه به دست افراد خشونتورز بیمنطق، خردستیز، فرصتطلب و کاسهلیس نیفتد که به اصطلاح ضربالمثل عوام تغاری را بشکنند، ماستی بریزد تا جهان به کامشان شود.
اینبار به جز اینکه رعایت حقوق فردی و طبیعی تمام انسانها را طلب کنیم و به دنبال برابری حقوق سیاسی باشیم، هدف کمتری را بر نگزینیم و از کسانی تبعیت نکنیم که انصاف و انسانیت را قربانی احساسات میکنند و فرصت جولان برای روانپریشانی را که از تحمیل آزار و اذیت و ادبار به دیگران، لذت میبرند، فراهم نکنیم. هرچند که از رفتار گذشته آن «دیگران» آزردهخاطر هم باشیم، از حقوق انسانی و رعایت انصاف در حق هیچکس کوتاه نیاییم و به سادگی از آنچه قانون و عرف در دنیای مدرن رفتار پسندیده میداند، پا را فراتر نگذاریم.
فکر میکنم اولین بار از دکتر کاتوزیان شنیدم که میگفتند جامعه ایرانی جامعهای کلنگی است، تصور میکنم مقالهای هم در این باب نوشتهاند. کلنگی به معنی آن است که هر چند دهه یک نسل جدید کلنگ برمیدارد و هرچه را که کم و بیش نسل قبلی ساختهاند، ویران میکند و مجددا سعی و تلاشی به خرج میدهد تا کلنگ به دست بعدیها بیفتد و کار از نو تکرار شود. ایشان این جمعبندی را از مطالعه تاریخ معاصر ایران گرفتهاند.
تداوم جامعه کلنگی فرآیندی پر هزینه است و اسباب درجا زدن در جهانی که پیشرفت لازمه تداوم و بقای یک ملت است. حداقل این بار کشور را در مسیر سازندگی اقتصاد، اجتماع، نظم سیاسی، فرهنگی و ایجاد محیطی زاینده برای همه ایرانیان قرار دهیم. این وظیفه میلیونها تحصیلکرده کشور است و اگر این مجموعه با آگاهی این مهم را پیگیری نکند، این امر مهم و حیاتی زمین خواهد ماند و معلوم نیست مسیر حوادث چگونه طی خواهد شد. نمیدانم چنانچه در این موارد قصوری صورت گیرد، آیا آن ققنوس افسانهای میتواند یک بار دیگر سر برکُند؟
زمین بازی بیتکوین (۲)؛ رویای احراز هویت نامتمرکز
طرفداران بیتکوین معتقدند این رمزارز در ۱۲ سال گذشته و تقریباً از زمان تولید، نگرش افراد را در مورد بسیاری از ساختارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تغییر داده است؛ از همین روست که بیتکوین یک فناوری برهم زننده تلقی میشود. شناخت سابقه معیارهای شکلدهنده ذهنیت ما در کنار مسیریابی تغییر و تحولات نقش بسزایی در درک ما از این مسائل دارد. به همین دلیل در بخش زمین بازی بیتکوین در هر شماره به بررسی یکی از جنبههای تاثیرگذار بیتکوین و بلاکچین میپردازیم. در شماره قبل به موضوع پل پرداختیم و تغییرات این زمین بازی با حضور بیتکوین در بازار و حال در دومین قسمت از این سلسله مطالب به سراغ نقش بیتکوین در انقلاب هویت رفتهایم و به روند تکامل نحوه احراز هویت و مقایسه آن با بازتعریف بیتکوین از هویت میپردازیم. تایید هویت شاید شناسایی افراد از روز اول شکلگیری جوامع مختلف از اهمیت خاصی برخوردار بود اما سابقه تایید هویت افراد به زمانی بازمیگردد که قرار بود دولتها سرویسهای خاصی را به افراد ارائه دهند یا طبقه اجتماعی افراد امکان دسترسی به سرویسها و خدماتی را برایشان فراهم میکرد یا آنها را از دسترسی به یکسری از سرویسها منع میکرد. از همین رو اگر شناسایی و تایید هویت افراد به ابزارهای ظاهری از قبیل خالکوبی و نشانهای مختلف محدود میشد، امروز به احراز هویت از طریق بیومتریک رسیده است و در نهایت همه منتظر احراز هویت از طریق بلاکچین و توکنهای مخصوص آن هستند. با پیشرفت جوامع و افزایش جمعیت، استفاده از منابع و بهرهمندی از مزایایی عضویت در گروهها و شبکههای مختلف برای افراد تبدیل به دلیلی برای افزایش سختگیریهای مربوط به انواع و اقسام سرمایهگذاری تایید هویت شد. با برجسته شدن نقش تایید هویت در انواع و اقسام خدمات، نقش سوءاستفاده از آن نیز پررنگ شده است. امروزه با شکلگیری دنیای رمزارزها شاهد بازتعریف کلمه هویت هستیم. یکی.
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
این مطلب در شماره ۱۰۶ پیوست منتشر شده است.
برای بوکمارک این نوشته وارد شوید
اقتصاد دیجیتالی حاصل تفکر غیرمتمرکز روزهای ابتدایی اینترنت است. روزهای ابتدایی اینترنت به معنی تعامل…
معمولاً تصور ما از بلاکچین به استفاده از این فناوری در رمزارزها منتهی میشود. در…
تعرفه گاز برای استخراج رمزارز بیش از ۲ هزار تومان افزایش یافت و به بالاتر…
دیدگاه شما