انتظار حقیقی ها برای بازگشت به بازار سهام
پیشروی بورس با سه محرک
نماگرهای تالار شیشهای مجددا به مسیر صعودی بازگشتند
به نقل از دنیایاقتصاد : بازار سهام در سومین روز معاملاتی هفته شاهد رشد ۲۴/ ۰ درصدی شاخص کل بورس بود تا پس از یک روز استراحت هرچند کممقدار به مسیر صعودی بازگردد. چرخش سهام طی دادوستدهای این روز را میتوان نتیجه همراهی سه عامل تداوم حمایتهای کلامی از بازار سهام و سهامداران، رشد نرخ دلار و داغ شدن معاملات در سهام خودرویی قلمداد کرد. دیروز جلسه وزیر اقتصاد با روسای بانک مرکزی و سازمان بورس با تاکید بر لزوم ایجاد یک کمیته برای هماهنگی تصمیمات پایان یافت. انتظار میرود که چنین تصمیمی در صورتی که با نتایجی ملموس همراه باشد راه را برای بهبود عملکرد بازار سرمایه و انجام حمایت بنیادین و پایدار از فعالان بازار فراهم کند. در این روز همچنین ورود دلار به کانال ۲۸هزار تومان و اقبال بورسبازان به سهام خودرویی از جمله عواملی بود که توانست بر ذهنیت فعالان بازار سهام اثر مثبت بگذارد و راه را برای پیشروی نسبی قیمتها در این بازار هموار کند.
استراحت کوتاه قیمتها
بازار سهام روز گذشته را با رشد اندک شاخص بورس به پایان برد. در این روز میانگین وزنی قیمتها که در طول یک هفته گذشته بازده قابلتوجهی را به ثبت رسانده بود، پس از فرودی اندک در روز یکشنبه، به مسیر صعودی بازگشت. این بازگشت قیمتها تنها شاخص کل را دربرنگرفت و دیگر نماگرها همچون شاخص هموزن و آیفکس نیز روز سبزی را پشت سر گذاشتند. شاخص کل هموزن نیز که در بسیاری از روزها روندی واگرا نسبت به نماگر اصلی نشان میداد، دیروز با افزایش به کار خود خاتمه داد. البته این افزایش ۰۶/ ۰ درصدی به حدی نبود که بتوان آن را به منزله یک اتفاق مهم در شاخص یاد شده دانست، با این وجود این نکته که نمادهای کوچک بازار همچنان در جهت حرکت بزرگترها قدم برمیدارند را میتوان اتفاقی مناسب برای وضعیت فعلی بازار سهام تلقی کرد. در روزهای هفته اول آبان ماه شاهد بودیم که افت بیشتر نماگر هموزن در همسویی با بزرگ شدن صفهای فروش به نوعی حکایت از نامناسب بودن وضعیت بازار در شرایط فعلی داشت.
به هر روی رشد شاخص بورس در روز گذشته مانع خروج پول حقیقیها از بازار نشد. در روزی که افزایش تقاضا در نمادهای خودرویی توانست ورود ۳۰میلیارد تومانی پول حقیقی را به گروه خودرو و ساخت قطعات رقم بزند و این صنعت را به رکورددار جذب حقیقیها در بورس تبدیل کند، در مجموع شاهد ثبت ۱۶۵میلیارد تومانی نسبت خالص خرید حقوقیها بودیم. این مساله احتمالا ناشی از آن است که در شرایط رکودی هفتههای اخیر سرمایهگذاران خرد از افق سود کوتاهمدتتری برخوردار شده و با رضایت دادن به بازدههای پایین، سهام خود را نقد میکنند. به هر روی دلیل هر چه که باشد در یک نگاه کلانتر اوضاع بازار سرمایه رو بهبودی گذاشته است.
همگرایی نهادی
در روز گذشته طی جلسهای که با حضور اعضای هیاتمدیره سازمان بورس، رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد دارایی تشکیل شد، مقرر شد به منظور ارتقای سطح همکاری بازار پول و بازار سرمایه شاهد شکلگیری یک کمیته با حضور تصمیمسازان هر دو نهاد اقتصادی باشیم. اینطور که از خلال صحبتهای رئیس کل بانک مرکزی میتوان فهمید پس از مدتها نیت بر این است تا هماهنگی میان منافع و اهداف این دو بخش از اقتصاد با جدیت و دقت بیشتری صورت بگیرد. در همین چند هفته اخیر بود که «دنیایاقتصاد» در گزارشی با عنوان «نسخه برد-برد بانک و بورس» ضمن بررسی راهکارهای ارائه حمایت واقعی از بازار سرمایه، خاطرنشان کرد که نه فقط در شرایط خطیر اقتصاد بلکه در هر شرایطی میتوان از طریق تعامل سازنده میان بازار پول و بازار سرمایه شرایطی برد – برد برای هر دو بازار و در نهایت اقتصاد کشور فراهم آورد. این در حالی است که طی سالهای اخیر جایگاه بازار سرمایه در تصمیمات اقتصادی چندان مناسب نبود و در مواقعی حتی به نحوی عمل شده که شائبه رقابت میان این دو بازار تقویت شده است.
بر اساس آنچه گفته شد، در شرایط کنونی مقرر شده با ایجاد یک کمیته، هماهنگیهای لازم در این زمینه انجام شود. بر اساس گفتههای اخیر رئیس کل؛ «تشکیل کمیته مشترک بانک مرکزی و سازمان بورس اوراق بهادار به توسعه همکاریهای مشترک بازارهای پولی و مالی، ثبات در بازارها و ایجاد ظرفیتها جدید کمک میکند چراکه بازار پول و سرمایه نه رقیب، بلکه مکمل یکدیگرند.» به نظر میرسد که ایجاد چنین سازوکاری را میتوان به نوعی پاسخ به خواسته فعالان بازار سرمایه در سال گذشته از مسوولان اقتصادی کشور دانست. در سال ۹۹ با شدت گرفتن ریزش شاخص و تضاد منافعی که میان عملکرد سرمایهگذاران خرد در بازار سهام با عملکرد بانک مرکزی در بازار پول مشهود شد، تقاضا برای شورایی تحت عنوان شورای ثبات مالی میانی ذینفعان بازار افزایش یافت. این در حالی است که به گفته بسیاری از کارشناسان حتی اگر قرار باشد چنین نهادی شکل نگیرد باز هم میتوان به نحوی عمل کرد که نیازهای موجود در این زمینه مرتفع شود. با این حال باید تشکیل یک کمیته برای رفع و رجوع مشکلات موجود را به فال نیک گرفت و امیدوار بود که این نهاد تازهتاسیس سرنوشتی مشابه سایر کمیتهها و کارگروههای تشکیل شده در سالهای قبل نداشته باشد. حال باید صبر کرد و دید که آیا میتوان امید داشت که با نزدیکتر شدن این دو بازار، ابزارهای ارزی نیز در بازار سرمایه رونق بگیرد و زمینه برای تامین مالی شرکتها نیز از بازار بدهی از گذشته فراهمتر باشد یا خیر؟
ادامه حمایتهای کلامی از بورس
خاندوزی به جز این جلسه در روز گذشته جلسه دیگری نیز با فراکسیون زنان مجلس داشت که در آن به حمایت از سرمایهگذاران خرد تاکید کرده بود. از سویی دیگر در همین روز مطرح شد که رئیسجمهور با اعتراض به عملکرد خاندوزی در خصوص مساله بورس وی را مورد شماتت قرار داده است. این خبر اگرچه بعدا تکذیب شد اما میتوان همین شایعه و سرعت پخش شدن آن را در میان فعالان بازار سرمایه به این حساب گذاشت که این سرمایهگذاران عزم رئیسی را برای حمایت از بازار جزم دانستهاند. همچنین نشان میدهد که اهمیت بازار برای رئیسجمهور در دید مردم عادی به حدی هست که شایعه یاد شده و این انتقاد تند را باور کنند. اعتراضات به عملکرد بدنه اقتصادی دولت در مواجهه با بازار سرمایه پس از آن بالا گرفت که انتخاب سید احسان خاندوزی که تا پیش از روی کار آمدن در وزارت اقتصاد نقدهای فراوانی به مدیریت و عملکرد بازار سرمایه داشت، دستاورد محسوسی را نظیر بازار سرمایه نکرد. این در حالی است که تاکنون بیشتر جهتگیریها به حمایت کلامی محدود بوده است. به هر روی در دیدی کلانتر این روزها همه طالب حمایت از بازار سرمایه هستند. اما آیا میتوان هر حمایتی را درست دانست؟
طبیعتا خیر. در حاضر بورس مشکلات عدیدهای دارد که برخی از آنها جزو ماهیت بازار سهام هستند. برای مثال در هفتههای اخیر گفته شد که دولت در بازار سرمایه اوراق نفروخته تا از این رهگذر آسیبی متوجه بازار سهام نشود. این در حالی است که اگر هر کشوری مانند ایران نیازمند تامین مالی آن هم در نهادی نظیر دولت بود، با اثرپذیری از دوقطبی نادرست اوراق یا حمایت از بورس، فروش اوراق را متوقف نمیکرد. این در حالی است که در کشور ما بیشتر از آنکه حمایت واقعی نظیر اصلاح ساختارها و افزایش نقدشوندگی و کاهش دخالتهای دولتی در دستور کار قرار بگیرد، راضی کردن فعالان یک بازار در دستور کار قرار گرفته است. چنین رویکردی در شرایطی اتخاذ شده است که در صورت بهبود فرآیندها و قوانین در بازار سهام امکان کسب سود حتی با وجود فروش سنگین اوراق و متعادل کردن نرخ بهره نیز وجود داشت. برای مثال اگر کارکردهای فروش استقراضی را در بازار داشتیم هیچگاه شاهد عصبی شدن فعالان بازار به دلیل کاهش قیمت داراییها نبودیم چراکه چنین عاملی میتواند امکان کسب سود از بازار آن هم در روند نزولی را برای مردم فراهم کند. مضاف بر اینکه جای خالی ابزارهای پوشش ریسک نظیر مشتقه در این بازار به حدی حس میشود که گویی سیاستگذار به کلی از یاد برده که بازاری نظیر سهام در همه کشورهای جهان بازاری مشابه خردهفروشی نیست که فقط معاملات نقد داشته باشد و فعالان آن هیچ مجالی برای تطابق خود با شرایط نداشته باشند. تمامی اینها به کنار، اگر در زمان ثبات نسبی بازار، حجم مبنا و دامنه نوسان را نداشتیم شاید هیچگاه ترس از نقد نشدن سهام و شکست بازارگردانی نیز گریبان بازار را حداقل به شکل فعلی نمیگرفت. از این رو انتظار میرود که در شرایط کنونی که سرمایه بسیاری از مردم با ریسکهای زیادی روبهرو است بازار حداقل راه خود را برای تخصیص درست قیمتها پیدا کند و از بسنده کردن به حرفدرمانیها و سخنرانیها بپرهیزد.
نگاه بورسبازان به فردوسی
در بازار داخلی ارز روز گذشته دلار توانست بار دیگر راه خود را به کانال ۲۸هزار تومانی باز کند. همانطور که در گزارشهای قبلی نیز اشاره شد این عامل اگرچه تاثیر مستقیم و سریعی بر صورتهای مالی شرکتها ندارد اما به دلیل سابقه تورمی بازار سهام میتواند همواره بر تصمیمات بازار سهام و فعالان آن اثر جدی بگذارد. گفتنی است در صورتهای مالی شرکتها نرخ دلار نیمایی که قیمتی حدود ۲۳هزار تومان دارد، تسعیر میشوند.
یک دهه امیدواری خودروییها
در میان تمامی صنایع فعال در بازار سرمایه، صنعتی که توانست بیش از سایرین جلب توجه کند، صنعت خودرو بود. این صنعت که طی سالهای گذشته همواره با مشکلات ناشی از قیمتگذاری دستوری و در نتیجه زیان انباشتههای سنگین روبهرو بوده هیچ گاه نتوانسته به شکلی پایدار شاهد سودآوری مداوم در صورتهای مالی خود باشد. با این وجود در حال حاضر به سبب امید به تغییر فرمول قیمتگذاری محصولات تولید شده این گروه بهخصوص در نمادهای خودروسازی موردتوجه بازار قرار گرفته است. در سالهای اخیر شاهد بودیم که امیدواری به حصول توافق اتمی سبب شد تا نمادهای این گروه با رونقی کمسابقه روبهرو شوند. البته این رونق تداوم نیافت و در سالهای قبل از شروع رشد شتابان قیمت ارز جای خود را به رکودی سنگین داد. آنطور که به نظر میآید حالا نیز نوعی از خوشبینی به معاملات سهام در این گروه سایه افکنده که با توجه به مشخص نبودن نحوه قیمتگذاریها اتکا به آن نیازمند احتیاط بیشتری است.
درباره فاركس
بازار تبادل ارز (FX یا فارکس) شالوده همه معاملات سرمایه ای بین المللی است و از نظر میزان نقدینگی و عمق از بازارهای پولی بزرگ داخلی ایالات متحده پیشی گرفته است؛ حتی بازارهای معاملات سلف و سهام نیز در مقایسه با بازار ارز ناچیز مینمایند.
اکثر معاملات ارز نه با تجارت بین المللی ارتباطی مستقیم دارند و نه با توافقهای بین المللی بلکه در واقع مبتنی بر سرمایه گذاری مخاطره آمیز هستند. برای هر معامله تجاری در بازار تبادل ارز، حدود 7 تا نوسان کممقدار بازارهای داخلی 9 معامله مبتنی بر سرمایه گذاری مخاطره آمیز وجود دارد. امروزه، بازار تبادل ارز پویاترین صنعت تلقی میشود؛ و رشد و پویایی آن را میتوان مرهون حجم عظیم نقدینگی آن و نیز شیوه منظم عملکرد آن دانست.
بیشتر معاملات در بازار فارکس به طور مستقیم به تجارت و یا حل و فصل بین المللی ارتباط ندارند، اما به طور کلی اغراق آمیز هستند. برای هر معاملات مربوط به معاملات مالی در بازار فارکس، 7 از 9 معاملات در مبادله انجام می شود ارز فوری، بر عکس سایر ابزارهای مالی مثل سهام و معاملات سلف، در یک بورس داد و ستد نمیشود. به لطف پیشرفتهای فناوری در حوزه هایی مثل الکترونیک و ارتباطات راه دور، شبکه بانکها و کارگزارها به یک سیستم تقریباً آنی انتقال جهانی اطلاعات، دادهها و وجوه دسترسی پیدا کرده اند. به کمک چنین پیشرفتهایی، بازار تبادل ارز فوری نسبت به سایر محصولات مالی، که محدود به منطقه های زمانی خاص هستند و باید فشارها و سردرگمی نامنظم و غیر عادی تالارهای داد و ستد را تحمل کنند، مزیتی چشمگیر یافته است.
امروزه بانکها و کارگزارها با سیستم های رایانه ای کار میکنند که قیمتهای دوطرفه همواره به آنها تزریق میگردد و تجار بر اساس آن قیمتها به داد و ستد میپردازند. این سیستمها شفافیت بیشتر و دسترسی آنی به اطلاعات قیمت در هر نقطه ای از جهان را تضمین میکنند.
تجارت ارز (FX)
قیمت واحدهای پول همیشه به صورت جفت بیان میشود؛ بنابراین، همه داد و ستدها به خرید آنی یک واحد پول و فروش آنی یک واحد پول دیگر منجر میشود. هدف از تجارت ارز (FX) تبادل یک واحد پول با واحد پول دیگر است با این امید که قیمت بازار تغییر خواهد کرد و ارزش واحد پول خریداری شده نسبت به ارزش واحد پول فروخته شده افزایش خواهد یافت.
وقتی تاجری یک واحد پول، که بعداً ارزش آن افزایش مییابد، را میخرد، باید آن واحد پول را بفروشد و از این راه سودی کسب کند. یک تجارت باز یا پوزیشن باز تجارت یا پوزیشنی است که در آن تاجر یک جفت ارزی را خریده/فروخته، اما هنوز معادل آن را نخریده/نفروخته تا به نحوی مؤثر پوزیشن را ببندد.
اصول نرخ دادن
قیمت تمام ابزارهای مالی شامل "پیشنهاد" و "درخواست" است. قیمت "پیشنهاد" قیمت قیمت بازار عرضه شده برای خرید ارز است «فروشنده میفروشد»، در حالی که قیمت "درخواست" قیمت بازار عرضه شده برای فروش ارز است «معامله گر خرید می کند». تفاوت عرضه و تقاضا نامیده می شوددر خصوص کلیه محصولات مالی، نرخ های ارز شامل یک «قیمت خرید» و یک «قیمت فروش» است. «قیمت خرید» قیمتی است که یک بازارگردان مایل است به آن قیمت جفت ارزی را بخرد «که در این صورت، مشتریان نقش فروشنده را ایفا میکنند»؛ حال آنکه «قیمت» فروش قیمتی است که بازارگردان جفت ارزی را به آن قیمت خواهد فروخت «که در این صورت، مشتریان نقش خریدار را ایفا میکنند». تفاوت بین قیمت خرید و قیمت فروش را اصطلاحاً «اسپرد» (Spread) مینامند.
در بازار عمده فروشی، واحدهای پول با استفاده از پنج شماره مهم مظنه میشوند، و آخرین رقم یک «پوینت» یا «پیپ» نامیده میشود. در تبادل ارز فوری، مثل هر ابزار مالی داد و ستد شده دیگر، یک هزینه فوری برای ایجاد پوزیشن وجود دارد. به عنوان مثال، ممکن است EUR/USD به قیمت 1/3150 خریداری و به قیمت 1/3153 فروخته شود؛ این اسپرد سه پیپی نشان دهنده هزینه تاجر است، که در صورت تغییر مساعد قیمت ارز در بازار، می تواند جبران شود.
ICM با مظنه دادن قیمت خرید و قیمت فروش در زمان واقعی، تضمین میکند که تجار همیشه قیمتی منصفانه را در کلیه معاملات خود دریافت کنند.
مفهوم حاشیه اعتبار (مارجین )
«حاشیه اعتبار» یک سپرده دال بر حسن نیت است که به تاجر این حق را میدهد که ارزش قرارداد مبنای یک واحد پولی، شمش فلزات گرانبها، یا سایر ابزارهای مالی اشتقاقی را خرید و فروش کند. این الزام حاشیه اعتبار به سرمایه گذار اجازه میدهد تا با سپردهای نسبتاً کم مقدار زیادی پول را داد و ستد کند. پرداخت کم برای حاشیه اعتبار یک از دلایل اصلی محبوبیت زیاد تبادل ارز فوری در نزد سرمایه گذاران خرده پا است.
شرکت کنندگان در بازار
بانکهای مرکزی
بانکهای مرکزی در اکثر کشورها مسئولیت کنترل نهایی عرضه پول و نرخهای سود را بر عهده دارند. این بانکها ضمن مداخله در بازار ارز، سعی میکنند با استفاده از ذخایر ارزی خود یا تأثیر گذاشتن بر نرخهای بهره از طریق عملیات «بازار پول»، نوسانات بازار را برای واحدهای پولی که آزادانه قابل تبدیل هستند تعدیل کنند.
بانک های تجاری
بانکهای تجاری بازارگردانهایی هستند که قیمتهای دوطرفه را برای تبادل ارز فوری ارائه میدهند که مدام تغییر داده میشود تا آنها بتوانند بین عرضه و تقاضا برای واحدهای پول توازن برقرار کنند. در بازارهای ارز، نرخ تبادل بین بانکی قیمت عمده فروشی و نرخ تبادل تجاری قیمت خرده فروشی است.
کارگزارها
کارگزارها واسطه هایی هستند که قیمتهای بازار دریافت شده از بانکها را از طریق شبکه های الکترونیکی یا ارتباط از راه دور به سایر کسانی که در بازار فعالیت میکنند انتقال میدهند. این نرخها صرفاً یک شاخص نیستند، بلکه قیمتهایی تلقی میشوند که دلالها مایل هستند به آن قیمتها خرید و فروش نمایند، معمولاً برای یک مبلغ قابل قبول و قابل عرضه در بازار.
شرکتها
شرکتها در ابتدا به منظور داد و ستد تامینی ارزهای خود و کاهش خطراتی که ارزهای آنها را تهدید میکرد، وارد عرصه معاملات ارز شدند. امروزه، شرکتها به نحوی روز افزون سیاستهای تهاجمی تری را اتخاذ و فعالانه در عرصه تجارت ارز شرکت میکنند. شرکتهای بزرگ و چند ملیتی حتی اتاقهای داد و ستد داخلی و دوایر کنترل اعتبار مخصوص به خود را دارند، اما اکثر شرکتها هنوز هم معاملات ارزی خود را از طریق دلالها انجام میدهند.
شرکتهای تعاونی سرمایه گذاری در سهام
بسیاری از سرمایه گذاران امروز, سهام در صندوق های متقابل را خریداری می کنند که برخی از آنها بیش از 1 میلیارد دلار در دارایی ها است و توسط یک یا چند مدیر صندوق مدیریت می شوند. با تاکید بر نقدینگی، استراتژی تجاری و سیاست صندوق، ممکن است تمام روز، بسیاری از سرمایه گذاران خرده پا سهام را از طریق شرکتهای تعاونی سرمایه گذاری در سهام خریداری میکنند. برخی از این شرکتهای تعاونی سرمایه ای بالغ بر 1 میلیارد دلار آمریکا دارند و توسط یک یا چند مدیر اداره میشوند. بسته به میزان نقدینگی، راهبرد تجاری و قوانین کلی شرکت تعاونی، مدیران شرکت درصد خاصی از این وجوه را در بازار تبادل ارز سرمایه گذاری میکنند. امروزه، اندازه و حجم معاملات برخی از صندوقها از اندازه و حجم بعضی از بانکهای مرکزی بیشتر است.
مؤسسات دولتی
این مؤسسات چندان در بازار فعال نیستند، اما تحت شرایط خاص، میتوانند وجوه زیادی را به بازارهای تبادل ارز تزریق کنند؛ این کار عمدتاً توسط کشورهای در حال توسعهای صورت میگیرد که در آنها صادرات و واردات کالا در انحصار سازمانهای دولتی قرار دارد.
سرمایه گذاران خرده پا
حجم و تعداد معاملاتی که توسط سرمایه گذران خرده پا انجام میگیرد افزایشی سریع داشته است. امروزه، تعدادی فزاینده از سرمایه گذاران خرده پا با گذاشتن وثیقه هایی نزد کارگزارها مثل ICM، به داد و ستد در بازارهای تبادل ارز فوری و معاملات سلف میپردازند. این گونه سرمایه گذران امروزه اهمیتی روز افزون یافتهاند و در شرایط خاص بازار نقدینگی، تأثیراتی کوتاه مدت بر تغییرات نرخ تبادل ارز دارند.
آنچه هر تاجر باید بداند
بازار تبادل ارز فوری، به دلیل اندازه، حجم عظیم نقدینگی و تمایل واحدهای پول به تغییرات قوی و مساعد، یکی از پرطرفدارترین بازارهای سرمایه گذاری است. یکی از جنبه های جذاب داد و ستد ارز میزان بالای اهرم مالی موجود است. ICM اجازه میدهد که پوزیشنها، در بعضی موارد، از اهرم مالی حداکثر 400:1 برخوردار شوند. در نبود مدیریت خطر مناسب، این میزان بالای اهرم مالی میتواند به نوسانهایی عظیم بین سود و زیان منجر گردد. با در نظر داشتن این واقعیت که حتی تجار باتجربه هم بعضاً دچار ضرر و زیان میشوند، توصیه میشود سرمایهگذاری در بازار تبادل ارز فوری فقط با استفاده از وجوه تخصیص یافته برای سرمایه گذاری مخاطره آمیز صورت گیرد، تا در صورتی که فرد متحمل ضرر و زیان شود، رفاه مالی شخصی خود را از دست ندهد.
دمای هیجان در بورس تهران
بورس تهران اولین روز کاری این هفته را با افت بیش از ۳ درصدی شاخص کل به پایان رساند. این ریزش در شرایطی رقم خورد که باد مساعدی از جانب عوامل بنیادی در حال وزیدن است؛ اما هیجانات غیراقتصادی همچنان نقش پررنگتری در تصمیمات بورسبازان ایفا میکنند.
به گزارش پول نیوز، بورس تهران نخستین روز کاری این هفته را با افت دستهجمعی سهام آغاز کرد و با کاهش ۱/ ۳ درصدی به میانه ابرکانال ۳/ ۱ میلیون واحد نزول کرد. در این روز با وجود مثبتبودن عوامل بنیادی بار دیگر نگرانیهای غیراقتصادی بود که بر دادوستدهای بازار سهام سایه افکند و نیمی از سهام را روانه صف فروش کرد. در سالهای گذشته نیز به مراتب شاهد چنین واکنشی از سوی بورسبازان بودیم.
بررسیها از روند چهارسال گذشته بورس تهران نشان میدهد هرچند نگرانیهای اقتصادی در نخستین روز وقوع، افت قیمت سهام را به دنبال داشته، اما این واکنش موقتی بوده و با فاصله کمتر از یک هفته، روند قیمتها معکوس شده و حتی به سطوح بالاتری نیز رسیده است. در این میان اصلاح فرسایشی بازار سهام در ثلث دوم سال نیز در بروز سریع این واکنشهای هیجانی بیتاثیر نبوده است. سهامداران همچنان نسبت به صعود پایدار قیمتها به دیده تردید نگاه میکنند و از این رو سریعا دست به ماشه فروش میشوند. این در حالی است که نهادینه شدن نگاه تحلیلی در میان معاملهگران میتواند به شکل قابل توجهی این هیجانات را به حداقل برساند.
پس از اصلاح بیش از ۴۰ درصدی شاخص کل که از اواسط مرداد آغاز شد و تا نیمه آبان ادامه پیدا کرد، این نماگر مجددا روندی صعودی را در پیش گرفت و از محدوده یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد تا یک میلیون و ۵۲۷ هزار واحد صعود کرد. پس از آن، اما این نماگر با نوسانات بعضا کم مقدار، اما نزولی مواجه شد و حتی در پایان هفته گذشته مجددا کانال ۴/ ۱ میلیون واحد را واگذار کرد. هراس از تکرار یک روند اصلاحی دیگر در بازار سبب شد تا واکنشهای هیجانی معاملهگران نیز افزایش پیدا کند. در این میان رسیدن به سالگرد حادثه ناگوار شهادت سردار قاسمسلیمانی و تحرکات تنشزای کاخ سفید در منطقه بار دیگر هراس از وقوع یک رخداد غیراقتصادی پررنگ شد تا بیش از نیمی از سهام به صف فروش بروند.
در روزهای گذشته و در آستانه نخستین سالگرد ترور سردار شهید قاسم سلیمانی، تنش مجددا بر فراز منطقه سایه گسترانده است. دو بمبافکن بی-۵۲ آمریکایی که قابلیت حمل سلاح هستهای را دارند، چهارشنبه از آمریکا به خلیج فارس پرواز کردند، سپس به آمریکا برگشتند. همزمان پنتاگون نیز در گزارشی به خطر حملات مستقیم به پایگاههای آمریکا در داخل این کشور و لزوم اتخاذ راهبردهای نوین اشاره کرده؛ موضوعی که واکنش ایران را بهدنبال داشت و نماینده این در سازمان ملل در نامهای خطاب به رئیس شورای امنیت و دبیرکل سازمان ملل اعلام کرد که ماجراجویی نظامی آمریکا در خلیج فارس و دریایعمان بهویژه در هفتههای اخیر افزایش یافته است. در ادامه این نامه تاکید شد این اقدامات جنگطلبانه اگر کنترل نشود میتواند تنش را به سطح هشداردهندهای افزایش دهد و بدیهی است که مسوولیت کامل تمام عواقب آن نیز بر عهده آمریکا خواهد بود.
از این رو روز گذشته شاخص کل بورس تهران با بیشترین افت در ۱۲ روز کاری گذشته مواجه شد و به محدوده یک میلیون و ۳۵۴ هزار واحد عقب نشست. ضمن آنکه سنگینترین خروج نقدینگی حقیقی از ۲۵ آذر رقم خورد و حدود ۱۵۰۰ میلیارد تومان سرمایه خرد از گردونه معاملات سهام خارج شد.
اولین بار نیست که بازار سهام به احتمال وقوع یک رخداد غیراقتصادی واکنش نشان میدهد و آخرین بار نیز نخواهد بود. در سالهای گذشته به مراتب شاهد بروز رفتارهای هیجانی از سوی معاملهگران بودیم که قریب به اتفاق موقتی بودند و بعد از چند روز حتی معکوس شده و قیمتها بعضا به سطوح بالاتر نیز صعود کردهاند. بررسیهای «دنیای اقتصاد» از تجربیات این چنینی در چهار سال گذشته نشان میدهد عموما تنها در روز حادثه تا یک روز پس از آن فروشهای هیجانی بازار را فراگرفته است و به سرعت شاهد فروکش آن بودهایم. شاید اگر معاملهگران به حافظه تاریخی خود رجوع میکردند، کمتر شاهد تکرار این واکنشهای هیجانی بودیم.
مروری بر این رخدادها نشان میدهد در سال ۹۵ بعد از انتخاب ترامپ بهعنوان رئیسجمهور منتخب آمریکاییها، سبب شد تا شاخص کل نوسان کممقدار بازارهای داخلی بورس تهران افت ۸/ ۱درصدی را تجربه کند. از این رو در شرایطی که بیشتر پیشبینیها انتخاب شدن هیلاری کلینتون را بهعنوان رئیسجمهوری آمریکا محتملتر میدیدند، نتایج این انتخابات واکنش منفی بورس تهران را به دنبال داشت. در آن سال ناشناس بودن ترامپ به دلیل نبودن سابقه سیاسی وی، مهمترین عامل واکنش منفی بازارهای داخلی و خارجی بود. در روزهای بعد، اما شاخص کل متعادل شد و حتی ۱/ ۱ درصد رشد را تجربه کرد.
در اواخر بهار سال ۹۶ نیز حادثه تروریستی در مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام خمینی واکنش هیجانی دیگری از سوی بورسبازان را به دنبال داشت. هرچند نماگر اصلی تالار شیشهای در این روز تنها ۷/ ۰ درصد افت کرد، اما این میزان کاهش، بیشترین ریزش روزانه از ابتدای این سال به شمار میرفت. این واکنش هیجانی، اما دوام چندانی نیافت و هرچند نماگر سهام صعودی نشد، اما افت شاخص کل در یک هفته پس از حادثه به ۴/ ۰ درصد محدود شد.
با کمی فاصله گرفتن، به حوادث سال گذشته میرسیم. سال ۹۸ تعرض به نفتکشها در بازههای زمانی مختلف یکی از عوامل غیراقتصادی بود که بازار نفت و دیگر بازارها را بارها تحتتاثیر قرار داد. توقیف نفتکش استناایمپرو در روزهای پایانی تیر سال گذشته، توقیف نسبتا طولانیمدت نفتکش ایران در آبهای جبلالطارق یا حمله به دو تانکر نفتی در دریای عمان در خرداد۹۸، انفجار چهار نفتکش در بندر فجیره و توقیف نفتکش بریتانیا را میتوان در این خصوص مطرح کرد. در روزهای بعد از انفجار چهار نفتکش در بندر فجیره بورس مسیر منفی را در پیش گرفته بود. گرچه در روز ۲۲ اردیبهشت این سال شاخص بورس تهران با افت بیش از ۲ درصدی تا ۲۰۴ هزار واحد افت کرد، اما ریزش موقت بورس در ادامه با رشد پرقدرت همراه شد و شاخص سهام یک هفته بعد با رشد بیش از ۴ درصدی در رقم ۲۱۵ هزار واحد بهکار خود پایان داد.
اما یکی از اتفاقات نادر سال گذشته، سرنگونی پهپاد آمریکایی بود که نیروهای سپاه پاسداران با توجه به تعرض این پهپاد به حریم ایران در خلیجفارس مجبور به انهدام آن شده بودند. بهدنبال آن در نگاه سرمایهگذاران احتمال وقوع یک جنگ به اوج خود رسید. شاخص سهام یک روز بعد از این واقعه و پس از پشتسر گذاشتن پایان هفتهای پراسترس، افت اندکی را تا میانه کانال ۲۳۷ هزار واحد تجربه کرد و، اما تا پایان آن هفته شاخص سهام به مسیر صعودی بازگشت و به میانه کانال ۲۴۸ هزار واحد رسید. در نتیجه در تمامی موارد واقع شده در چهارسال گذشته بهصورت مشخص واکنش موقت بورس به شوکهای غیراقتصادی و در ادامه اتفاقا صعود پرشتاب سهام را شاهد بودیم. در حال حاضر نیز وجود پتانسیلهای بنیادی قوی و رسیدن قیمت سهام به ویژه در گروههای بزرگ و کامودیتیمحور بازار به سطوح جذاب میتواند بار دیگر مهر تاییدی بر موقتی بودن اصلاحات اینگونه بزند. پس از حوادث دیماه ۹۸نیز شرایط مشابهی در بورس تهران تکرار شد.
در حالی این روزها شاخص سهام درجا میزند و به محدوده یک ماه گذشته عقب نشسته است که هیچ یک از متغیرهای کلان اقتصادی تغییری نداشتهاند بلکه گزارش تولید و فروش ماهانه شرکتها و البته آغاز انتشار گزارش عملکرد بنگاههای بورسی در سومین فصل سال، از تقویت محرکهای بنیادی در بازار سهام خبر میدهد. باید توجه داشت که دلار آزاد در فصل پاییز ۲۷۶۰۰ تومان و دلار نیما ۲۵۳۰۰ تومان بوده که از متوسط فصل تابستان به ترتیب ۱۹ و ۳۴ درصد بالاتر است.
علاوه بر این، نرخ متوسط جهانی مواد خام موثر بر عملکرد شرکتهای بورسی در پایان آذر ۲۵ درصد نسبت به پایان تابستان بالاتر رفته است. با تلفیق این دو عامل میتوان انتظار دورهای طلایی برای شرکتهای صادرات محور و دلاری بورس تهران داشت. ضمن آنکه نسبت قیمت به درآمد آیندهنگر بورس تهران در مقایسه با اوج مرداد، به شدت تعدیل شده و این مهم میتواند برای سرمایهگذاران جذاب باشد.
روز شنبه شاخص کل بورس تهران برای سومین روز متوالی منفی و با افت ۱/ ۳ درصدی مواجه شد. شاخص کل هموزن نیز با افت ۸/ ۱ درصدی مواجه شد که از ریزش دستهجمعی قیمتها حکایت داشت. افت کمتر نماگر هموزن را نیز میتوان به قفل شدن سهام با ارزش بازار پایینتر در صف فروش و ناتوانی در پرکردن حجم مبنا در این نمادها که نقدشوندگی کمتری دارند، توضیح داد.
در جریان دادوستدهای این روز از ۳۴۸ نماد بورسی معامله شده، هر چند ۵۲ نماد (معادل ۱۵ درصد) خلاف روند بازار با صف خرید به ارزش ۳۵۰ میلیارد تومان همراه شدند، اما در مقابل ۱۸۶ نماد (معادل ۵۳ درصد) صف فروشی به ارزش ۱۱۵۸ میلیارد تومان تشکیل دادند. در فرابورس ایران نیز شرایط مشابهی حاکم بود. جایی که همزمان با افت ۶/ ۲ درصدی شاخص، از ۱۳۱ نماد فعال فرابورسی، تنها ۲۸ نماد (معادل ۲۱ درصد) با صف خرید به ارزش ۴۸۹ میلیارد تومان همراه شده و در آن سوی بازار شاهد قفل شدن ۷۲ نماد (معادل نوسان کممقدار بازارهای داخلی ۵۵ درصد) در صف فروشی به ارزش ۳۰۹ میلیارد تومانی بودیم. در مجموع کل بازار سهام (بورس و فرابورس) حدود ۲۷ درصد از نمادها قیمت پایانی مثبت و ۶۹ درصد از نمادها با قیمت پایانی منفی معاملات روزانه خود را به پایان رساندند.
در این روز سهامداران خرد خالص فروشی به میزان ۱۴۸۰ میلیارد تومان تنها در سهام بورسی رقم زدند که بیشترین خروج نقدینگی حقیقی از گردونه معاملات سهام طی ۱۲ روز کاری گذشته بود. زیرمجموعههای گروه فلزات اساسی، فرآوردههای نفتی و محصولات شیمیایی با خالص خرید از سوی سهامداران حقوقی مواجه شدند. در مقابل حقیقیها در زیرمجموعههای گروه مخابرات تحرکات مثبتی در سمت خرید نشان دادند. ارزش معاملات خُرد بورس تهران نیز در این روز با افت ۲۸ درصدی نسبت به پایان هفته گذشته به ۸ هزار و ۱۱۴ میلیارد تومان رسید.
مارو پله پرریسک در بورس
میمتالز - در حالی معاملات روز یکشنبه بورس با نوسان کممقدار شاخص کل در محدوده منفی به پایان رسید که شاهد رشد قیمت سهام و ورود پول حقیقی به صنایعی بودیم که در زمره گروههای زیانده بازار قرار میگیرند. موضوعی که خبر از بازگشت بخشی از فعالان بازار به ورطه سفتهبازی در سهام غیربنیادی میدهد و ممکن است برخی از این فعالان را به دام زیانهای سنگین بیندازد.
به گزارش میمتالز، بررسی آمار و ارقام به ثبت رسیده در بازار سهام نشان میدهد بورس همچنان با رونق فاصله دارد. روز گذشته ۱۶۸ میلیارد تومان از پول حقیقیها از گردونه معاملات خارج شد و افت شاخصهای سهام در کنار پایین بودن ارزش معاملات خرد خبر از تداوم فضای ابهام در میان سرمایهگذاران داد. این در حالی است که جهتگیری پول سهامداران خرد به نمادهای پرریسکتر بازار سرمایه نیز از بازگشت بخشی از فعالان بازار به ورطه سفتهبازی در سهام غیربنیادی خبر میدهد؛ نوسان کممقدار بازارهای داخلی خبری که در صورت تداوم ممکن است برخی از این فعالان را به دام زیانهای سنگین بیندازد. عمر نهایی شدن حمایت از بازار با استفاده از منابع صندوق توسعه ملی و چند طرح دیگر، دست کم به یک هفته میرسد و دومین روز از بازگشت تعقل از طریق به کارگیری دامنه نوسان متقارن به بازار سهام نیز به پایان رسیده، اما همچنان نشانه واضحی از بازگشت رونق به بازار سرمایه بهچشم نمیخورد.
معاملات روز گذشته در بورس و فرابورس در حالی خاتمه یافت که در این روز دماسنج اصلی بازار سهام که با شارژ تقاضای حمایتی، در چهار روز اخیر با رشد نسبی همراه بود، در دقایق پایانی روز یکشنبه به میزان ۰۷/ ۰ درصد نسبت به روز گذشته پسرفت داشت. بر این اساس روز گذشته شاخص کل بورس در محدوده یک میلیون و ۱۸۸ واحد درجا زد. شاخص هموزن، اما روز به مراتب متفاوتتری را پشت سر گذاشت؛ نماگر یاد شده که در این روز تحت تاثیر آمار سنگین صف فروش در نمادهای کوچک بازار قرار داشت در نهایت اشباع مجدد عرضه را تاب نیاورد و به میزان یک درصد در مقایسه با روز شنبه عقبنشینی کرد. اینطور که به نظر میرسد تب خوشبینی به حمایت از بازار سرمایه در حال فروکش کردن است. فعالان بازار که در روزهای اخیر با اتکا به خبر بازگشت دامنه نوسان متقارن و نزدیک بودن زمان واریز معادل ریالی ۲۰۰ میلیون دلار از ذخایر صندوق توسعه ملی به روند پیش روی بازار خوشبین شده بودند در ادامه معاملات روزهای شنبه و یکشنبه کمکم نشانههای ضعف در تقاضا را آشکار کردند تا بازگشت به روند صعودی در بورس تهران بار دیگر در سایه ابهام قرار گیرد.
این در حالی است که مساله حمایت از بازار سهام بر اساس آنچه گفته شد تاکنون مسکوت نمانده است. همانطور که در گزارشهای پیشین اشاره شد و مطابق با نامه محمد نهاوندیان، معاون اقتصادی رئیسجمهور مقرر شده تا منابع صندوق به تدریج و ظرف سه هفته پس از انتشار نامه وی در اختیار مراجع حمایتی از بازار سرمایه قرار گیرد. نخستین بخش از منابع صندوق توسعه ملی (معادل ریالی ۵۰ میلیون دلار) روز گذشته به صندوق تثبیت بازار واریز شد. این خبر را بانک مرکزی روز یکشنبه اعلام کرده و افزوده است: «بر اساس تصمیمهای جلسه دویست و بیست و یکم ستاد هماهنگی اقتصادی دولت در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، در اجرای مصوبه شورای عالی امنیت ملی، بانک مرکزی باید نسبت به فروش تدریجی ۲۰۰میلیون دلار از منابع ارزی به حساب صندوق توسعه ملی اقدام و منابع حاصل را به صندوق تثبیت بازار سرمایه واریز کند.» مقرر شده باقیمانده این مبلغ نیز به تدریج به صندوق یاد شده واریز شود. این خبر دقیقا پس از ساعت معاملات بازار اعلام شد و احتمالا به همین دلیل بوده که شاهد تاثیر آن بر جریان معاملات در نمادهای بنیادی بورس یا فرابورس نبودهایم.
حال بازار خوب است؟
در جواب به این سوال که آیا شرایط بازار به حالت مناسبی برگشته یا نه، مسلما نمیتوان در حال حاضر و صرفا بر اساس چند روز رفتار متفاوت بازار نظر به بهبود شرایط در عرضه و تقاضا داد. همان طور که در گزارشهای پیشین نیز به آن اشاره شد. در روزهای اخیر به رغم مثبت شدن شاخص یا ریزش بسیار اندک آن نظیر چیزی که در روز گذشته شاهد بودیم، ارزش معاملات بسیار پایین است. از طرفی دیگر اگرچه جریان ورود و خروج پول حقیقی نسبت به فروردین سال جاری و اسفند سال ۹۹ بهتر شده با وجود این، دلیل محکمی برای بازگشت ادامهدار پول سرمایهگذاران خرد به بازار سهام وجود ندارد. آمار به ثبت رسیده از داد و ستدهای روز یکشنبه حکایت از آن دارد که خالص خرید حقوقی در این روز به میزان ۱۶۸ میلیارد تومان مثبت بوده است. این به آن معنا است که در روز یاد شده نیز با وجود همه اقدامات صورت گرفته سرمایهگذاران در مجموع تلاش چندانی برای ماندن در چرخه معاملات سهام نکردهاند و به جای آنکه سرمایه خود را به سمت بازار یاد شده بیاورند، تصمیم به خروج پول خود از بازار گرفتهاند.
بررسیهای «دنیایاقتصاد» در حال حاضر نشان میدهد با وجود بهبود نسبی ارزش معاملات نسبت به روزهای تاریک بازار در چند ماه گذشته باز هم راه طولانی برای رسیدن به بازار سهامی با رونق در پیش است. نسبت خالص فروش حقیقی ۱۶۸ میلیارد تومانی به ثبت رسیده در روز یکشنبه بسیار کمتر از میانگین ۲۷۸ میلیارد تومانی آن از ابتدای سال جاری است، با این حال همچنان با رسیدن به میانگین مثبت فاصله دارد. اگر بخواهیم از زاویهای کلانتر به معادله عرضه و تقاضا در بازار سهام نگاه کنیم، مقایسه نسبت یادشده در سال گذشته نشان میدهد ابررونق ۹۹ بورس رکورد میانگین روزانه ۱۴۶ میلیارد تومانی را برای خالص خرید حقیقی به ثبت رسانده که این رقم با میانگین یک ماه کاری گذشته اختلافی حدودا ۳۲۰ میلیارد تومانی دارد. بر این اساس تنها در شرایطی میتوان گفت بازار به محدوده رونق بازگشته که نوسان کممقدار بازارهای داخلی نسبت یاد شده بتواند برای دوره طولانی نه به اندازه میانگین سال قبل بلکه حداقل مثبت بماند.
در آمار ثبت شده از ارزش معاملات خرد نیز وضعیت تقریبا مشابهی را شاهد هستیم. میانگین ارزش معاملات خرد از ابتدای امسال تاکنون به حدود ۲۰۶۵ میلیارد تومان رسیده که با توجه به میانگین ۱۸۲۴ میلیارد تومانی معاملات خرد در سال ۹۸ رقمی بسیار پایین است. در آن سال قیمت دلار حدود ۱۲ هزار تومان بود. با این حال میانگین قیمت ارز در سال ۹۹ و مقایسه آن با میانگین ارزش معاملات خرد حدودا ۱۰ هزار میلیارد تومانی نشان از ضعف معاملات در بازار سهام ۱۴۰۰ دارد. بنا بر این به نظر میآید اگر بازار را از این زاویه نیز نگاه کنیم باید برای بازگشت به محدوده رونق بازار اعداد و ارقام امیدوارکنندهتری به ثبت برسد.
الاکلنگ هیجان و منطق
با توجه به آنچه گفته شده به نظر میرسد که بتوان تصویری بهتر از چرایی ارزش بالای معاملات خرد و تقاضای قابلتوجه روز گذشته در گروه خودرویی ارائه کرد. بررسی سابقه بازار سهام در سالهای اخیر نشان میدهد هر گاه بورسبازان افق روشنی پیش روی خود نداشتهاند با بازگشت به دامان نمادهای زیانده، اما خوش سابقه در حوزه نوسانگیری به بختآزمایی خاطرات در این بازار پرداختهاند. دقیقا به همین دلیل است که یکچهارم معاملات خرد در روز یکشنبه به نمادهای خودرویی با زیان انباشه ۴۳ هزار میلیارد تومانی اختصاص داشت.
به نظر میآید این بخش از بازار سرمایه این بار به وسیله القائات فضای مجازی به جهت خوشبینی به لغو تحریمها، آن هم با اتکا به مذاکراتی که آینده آن هم اکنون از آینده خود بورس مبهمتر شده است، قصد موجسواری گروهی در نمادهای موجود در این صنعت دارند. این در حالی است که نمادهایی مانند بانکی و خودرویی در عمل نه درآمد چندانی را میتوانند نصیب سرمایهگذاران بلندمدت کنند و نه به دلیل مداخلات دولتی و مشکلات تحریمی افق روشنی را پیش پای خود دارند.
بر این اساس میتوان گفت آنچه سبب شده در روز یکشنبه ارزش ۶۳۴ میلیارد تومانی معاملات خرد در تقاضای خودروییها رقم بخورد نه لزوما تغییری با اهمیت در روند کسبوکار آنها بلکه صرفا سایه انداختن خوشبینی گذشته و میل به الگوهای قدیمی در این نمادها است. این الگو در سال ۹۴ نیز یک بار تکرار شده و در آن زمان هم رشد بیپایه خودروییها با دلبستن به برجام، در عمل تغییر معناداری بر درآمد مالی آنها ایجاد نکرد. اگرچه در همین مدت قیمت خودروییها افزایش قابلتوجهی را شاهد بود. در زمستان ۹۴ شاخص خودرویی تا ۲۱۸ درصد رشد کرد که در عمل مشخص شد این رشد نیز اساس منطقی چندانی نداشته است. به نظر میرسد در شرایط کنونی نیز نگه داشتن جانب احتیاط امری ضروری برای سرمایهگذاران خرد بازار باشد، چرا که تجربه افت و رکود عمیق معاملات خودرویی در سالهای ۹۵ و ۹۶ حکایت از ناخوشایند بودن آن روی سکه دل بستن به این گروه زیانده باشد. این در حالی است که از آن زمان تا امروز گرداب زیان انباشته در این نمادها قدرت بیشتری نسبت به گذشته یافته و با سرعت بیشتری آینده سهامداری در این نمادها را میبلعد. بررسیها نشان میدهد در شرایط خروج ۱۶۸ میلیارد تومان پول حقیقی از کل بازار سرمایه طی معاملات روز یکشنبه ۷۳ میلیارد تومان از سرمایه سرمایهگذاران خرد به این بازار وارد شده است.
انتظار حقیقی ها برای بازگشت به بازار سهام
انتظار حقیقی ها برای بازگشت به بازار سهام
انتظار حقیقی ها برای بازگشت به بازار سهام . بورس تهران با افت نماگر اصلی خود مواجه شد و کاهش ۲/ ۶ درصدی را ثبت کرد.
انتظار حقیقی ها برای بازگشت به بازار سهام . بورس تهران برای دومین هفته متوالی با افت نماگر اصلی خود مواجه شد و کاهش ۲/ ۶ درصدی را ثبت کرد. به گزارش اقتصادآنلاین همزمان شاهد خروج بیش از ۴ هزار میلیارد تومان نقدینگی حقیقی از گردونه معاملات سهام بودیم که بیشترین رقم فروش این دسته از معامله گران در یک ماهه اخیر محسوب می شود. در هفتهای که گذشت، از ۳۹ صنعت فعال بورسی، ۱۳ گروه با اقبال سهامداران خرد همراه شدند و در مقابل شاهد خالص فروش مثبت این دسته از معاملهگران در ۲۵ صنعت بورسی بودیم که البته رقم بیشتری را به خود اختصاص داد.
در این میان با توجه به نزدیک شدن قیمتها به کف آبان ماه انتظار میرود از هیجان معاملهگران کاسته شده تا بار دیگر شاهد ورود پولهای سرگردان به بازار سهام باشیم. موضوعی که البته مستلزم محرکهای جدیدی در فضای اقتصادی و سیاسی کشور است.
پیشنهاد می شود: بورس امروز چه شد؟ شاخص کل بورس امروز شنبه ۲۰ دی ۹۹
انتظار حقیقی ها برای بازگشت به بازار سهام
گروه کاشی و سرامیک با جابهجایی سهامی به ارزش ۶۶ میلیارد و ۸۸۷ میلیون تومان در مسیر حقوقی به حقیقی، در صدر لیست خرید سهامداران خرد بورس تهران قرار گرفت. گروهی که در سال جاری روندی متفاوت با دیگر گروههای بورسی در پیش گرفته و حتی در دوره ۴ ماهه اصلاح نماگرهای سهام نیز روندی نزولی به خود نگرفت. این در حالی است که با نگاهی به صورتهای مالی شرکتهای زیرمجموعه این گروه و همچنین اخبار مربوط به این صنعت، موضوع خاصی به چشم نمیخورد که بتواند توجیهی بنیادی برای ثبت ارقام مثبت در گروه کاشی و سرامیک باشد.
هرچند عملکرد ماههای گذشته این گروه خود موجب افزایش اقبال به سهام مذکور در هفتههای اخیر شده است. دومین گروهی که در هفته گذشته خوش درخشید، صنعت لاستیک و پلاستیک بود که معاملات خود را با خالص خرید ۲۸ میلیارد و ۵۷۰ میلیون تومانی سهامداران خرد به پایان رساند. چشمانداز حذف تدریجی ارز ۴۲۰۰ تومانی و آزادسازی نرخ محصولات تولیدی شرکتهای لاستیکی از اصلیترین عوامل توجه سهامداران حقیقی به این نمادها بوده است. گروههای ماشینآلات، رایانه و خردهفروشی نیز در هفته منتهی به ۱۷ دی در مجموع شاهد انتقال سهامی به ارزش ۶۶ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان از پرتفوی سهامداران عمده به سبد سهام معاملهگران خرد بورس تهران بودند.
فرار حقیقی ها از سهام دلاری
در هفتهای که گذشته گروه های کالایی با بیشترین خروج سهامداران حقیقی مواجه شدند. خالص فروش مثبت این دسته از بازیگران سهام از زیرمجموعههای کامودیتیمحور در حالی رقم خورد که از منظر بنیادی، همه چیز به نفع این گروه از شرکتها است. جایی که دلار همچنان در سطوح مناسبی قرار دارد و در بازارهای جهانی نیز رکوردها یکی پس دیگری جابهجا میشوند. هفته گذشته بود که دلار به نوسان کممقدار در کانال ۲۵ هزار تومان ادامه داد و نفت و فلزات قلههای چند ماهه و بعضا چندساله را فتح کردند.
اما در بورس تهران سهامداران بیتفاوت به این متغیرهای اثرگذار بنیادی، راه خروج از سهام دلاری را در پیش گرفتند. سیاستهای خلقالساعه و غیرکارشناسانه از سوی مقامات دولتی چه در بورس و چه خارج از آن سبب افزایش بیاعتمادی فعالان بازار به سهامی شده است که حتی کمترین ردپایی از دولت در آنها مشاهده میشود. هفته گذشته، هفتهای پر از خبرهای نامساعد برای فولادیها و معدنیها بود. در میانه این هفته بود که خبر رسید مجلس شورای اسلامی قرار است درآمدهای حاصل از صادرات مواد معدنی، فلزی، غیرفلزی، نفت، گاز و پتروشیمی خام و نیمه خام را مشمول مالیات کند. خامفروشی که هر چند مورد تایید نیست، اما ماحصل سیاستهای نادرست ناشی از قیمتگذاری دستوری است و سیاستگذار نیز به جای شناسایی و رفع مشکل تولیدکنندگان، در صدد پاک کردن صورت مساله با ایجاد معضلی جدید است.
کاهش قیمت فولاد
در ادامه این خبر، سهشنبه گذشته وزیر صنعت، معدن و تجارت تصمیم گرفت تا ۱۰ درصد دیگر از قیمت پایه فولاد بکاهد. در شیوهنامه پیشین مدیریت بازار فولاد، قیمتهای پایه برای عرضه محصولات فولادی در بورس کالا ۸۰ درصد بهای فوب منطقه CIS تعیین شده بود. همین رقم نیز با انتقادهای بسیاری مواجه شده بود. داریوش اسماعیلی، معاون امور معادن و صنایع معدنی در نامهای خطاب به حامد سلطانینژاد، مدیر عامل شرکت بورس کالای ایران با اشاره به جلسه ۱۵ دی قرارگاه جهش تولید به ریاست رزمحسینی، وزیر صمت تاکید کرد لازم است از روز سهشنبه ۱۶ دی، قیمت پایه معاملات محصولات فولادی جدول پیوست شیوهنامه ساماندهی عرضه و تقاضا زنجیره صنعت فولاد بر مبنای ۷۰ درصد نوسان کممقدار بازارهای داخلی نوسان کممقدار بازارهای داخلی CIS لحاظ شود.
اما بورس کالا در پاسخی قاطعانه، این درخواست را رد کرد و تصمیم گیری در این خصوص را به شورای عالی بورس محول کرد. در این میان، اغلب سیاستگذاران بورسی نیز واکنش نشان دادند و علنا اعلام کردند در بورس جایی برای قیمتگذاری دستوری وجود ندارد. پس از این تحریم داخلی، شامگاه سهشنبه خبر رسید که وزارت دارایی آمریکا ۱۶ شرکت مرتبط با صنایع فولاد ایران را تحریم کرده است که البته با توجه به پیشخور شدن و لحاظ شدن این ریسک در صورتهای مالی شرکتها انتظار میرود چندان اثری بر فولادیها نداشته باشد. این شرایط باعث شد تا در هفته منتهی به ۱۷ دی، گروه فلزات اساسی شاهد ثبت خالص فروش ۶۲۱ میلیارد و ۹۹۲ میلیون تومانی سهامداران حقیقی باشد. این رقم در معدنیها نیز به ۹۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان رسید.
از دیگر کالایی ها چه خبر؟
تنها دو گروه فلزی – معدنی نبودند که این هفته با فرار نقدینگی حقیقی مواجه شدند. شرکتهای چند رشتهای صنعتی که با محوریت «شستا» از مدتها قبل جایگاه خود در لیست خرید سهامداران خرد از دست داده است، شاهد خالص فروش ۵۵۱ میلیارد و ۸۳۶ میلیون تومان حقیقیها بود. گروه فرآوردههای نفتی نیز که به سبب وضعیت نه چندان دلچسب صندوق ETF پالایشی یکم، روزهای خوبی را تجربه نمیکند.
در هفتهای که گذشت شاهد جابهجایی سهامی به ارزش ۵۴۲ میلیارد تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بود. هر واحد سرمایهگذاری «پالایش» که از چهار سهم پالایش نفت تهران، پالایش نفت اصفهان، پالایش نفت تبریز و پالایش نفت بندرعباس سامان یافته است، در آخرین روز کاری هفته گذشته ۶ هزار و ۸۹۶ تومان دادوستد شد که ۳۱ درصد پایینتر از قیمت واگذاری بود. پتروشیمیها نیز شرایط مشابهی داشتند و با خالص خرید ۵۰۵ میلیارد و ۴۷۰میلیون تومانی حقوقیها مواجه شدند.
دیدگاه شما