انواع بازارهای مالی در ایران
شاید قبل از بهبود تکنولوژی و فضای مجازی، تعریف بازار محدود به وجود یک مکان فیزیکی بود. مکانی که در آن خریدار و فروشنده به مبادله می پرداختند. ولی امروزه تعریف بازار بسیار فراتر رفته و به مکانیزمی اطلاق می شود که در آن خریدار و فروشنده بتونن به معامله یک سری دارایی بپردازند. در همین راستا قصد آشنایی بیشتر با انواع بازارهای مالی در ایران را داریم. پس ابتدا مفاهیمی چون سیستم مالی و بازار مالی را تعریف کرده و سپس انواع بازارهای مالی در ایران را بر اساس معیارهای متفاوت معرفی می کنیم.
بازارهای مالی جزوی از سیستم مالی است. سیستم مالی که شامل بازارها، نهادهای مختلف مالی و ابزارهاست، به جابه جایی اشکال مختلف دارایی های مالی، دارایی های واقعی و ریسک های مالی از یک مالک به مالک دیگر و یا از یک زمان به زمان دیگر کمک می کند.
دارایی ها بر دو نوع اند : دارایی های فیزیکی (هم چون املاک و محصولات کشاورزی) و دارایی های مالی (مانند اوراق بهادار و سپرده ها و …). اگر در بازاری دارایی های مالی معامله شود به آن بازار، بازار مالی گویند.
بازارهای مالی در ایران بر پایه معیارهای متفاوتی هم چون نوع دارایی مالی قابل معامله در بازار، سررسید تعهدات مالی و مرحله انتشار اوراق بهادار قابل طبقه بندی هستند.
انواع بازارهای مالی براساس نوع دارایی
اوراق بهادار اسناد مالی هستند که نشان دهنده حق دارنده سند بر قسمت بازارهای مالی بر اساس معیارها معینی از جریانات نقدی ناشر است. بازارهای مالی در ایران بر اساس نوع دارایی بر سه نوع اند :
۱ – بازار سهام :
اگر در بازاری سهام شرکت ها که نشانگر مالکیت دارنده آن در شرکت است، داد و ستد شود آن بازار را بازار سهام گویند. بورس و فرابورس نمونه هایی از این بازار هستند.
۲ – بازار اوراق بدهی :
در این بازار ایزارهایی با درآمد ثابت هم چون اوراق قرضه داد و ستد می شود؛ که البته در حال حاضر اوراق قرضه به دلایل داشتن مشکلات شرعی در کشور ما وجود ندارد و اوراق مشارکت ورژن اسلامی آن است.
۳ – بازار قراردادهای مالی یا ابزارهای مشتقه :
قراردادهای مالی در اصل اسناد مالی هستند که نشان دهنده توافق برای انتقال یک دارایی مالی یا فیزیکی در آینده و به قیمت معین است. دلیل انتخاب واژه مشتقه برای این قراردادها، وابستگی ارزش آنها در هر لحظه به ارزش دارایی مورد معامله در آینده است. قراردادهای آتی، اختیار معامله و سواپ نمونه هایی از ابزارهای مشتقه هستند.
انواع بازارهای مالی در ایران بر اساس مرحله عرضه
اوراق بهادار بر اساس مرحله عرضه به دو بازار اولیه و ثانویه تقسیم می شود :
بازار اولیه
شرکت ها برای تامین منابع مالی مورد نیاز خود به مبالغ زیادی دارند که در اکثر مواقع با واگذاری سهام شرکت خود، این مبالغ را بدست می آورند. این واگذاری سهام شرکت ها توسط ناشر در بازار اولیه صورت می گیرد. در واقع اوراق عرضه شده در این بازار، برای اولین بار منتشر شده و معامله بین ناشر و سرمایه گذار است.
بازار ثانویه
قابلیت نقد شوندگی در بازار از ویژگی های جالب اوراق بهادار است، لذا پس از عرضه اوراق بهادار در بازار اولیه نیاز به بازاری دیگر داریم تا این اوراق بهادار در آن دوباره معامله شود. این بازار همان بازار ثانویه است که در آن، معامله بین دو سرمایه گذار صورت می گیرد.
بازار ثانویه نیز بر اساس نوع سهام معامله شده در آن و محل مبادلات به صورت زیر تقسیم می شن :
۱ – بازار اول (معامله سهام شرکت های بورسی در بازار بورس)
۲ – بازار دوم (معامله سهام شرکت های غیربورسی در بازار فرابورس)
۳ – بازار سوم (معامله سهام شرکت های بورسی در بازار فرابورس)
۴ – بازار چهارم (معاملات خصوصی بین سرمایه گذاران نهادی و عادی از طریق شبکه الکترونیک)
انواع بازارهای مالی بر اساس سررسید تعهدات مالی
در بازارهای امروزی پول جدا از مقدارش دارای ارزش زمانی است و طبیعتا هر سرمایه گذاری ۱۰۰ هزار تومان امروز را به ۱۰۰ هزارتومان یکسال آینده ترجیح خواهد داد. ولی در بعضی بازارها سهام با دید بلند مدت خریداری می شن. پس بر این اساس دو نوع بازار مالی در ایران خواهیم داشت :
۱ – بازار پول :
این بازار همانطور که از نامش پیداست، مکانی برای داد و ستد پول و دیگر دارایی های مالی جانشین نزدیک پول است که سررسیدی کمتر از یکسال دارند. از پذیره بانکی بعنوان قدیمی ترین و گواهی سپرده بعنوان جوانترین ابزار این بازار می توان نام برد.
۲ – بازار سرمایه :
در این بازار، ابزارهای مالی با سررسید بیشتر از یکسال و بدون سررسید معامله می شود. این بازار از تنوع ابزاری بیشتری برخوردار بوده و بسیار گسترده تر از بازار پول است. گردآوری منابع پس انداز و تامین نیازهای سرمایه گذاری واحدهای تولیدی دراین بازار مالی صورت می گیرد. بازار بورس از لحاظ سررسید، نوعی بازار سرمایه است.
انواع بازارهای مالی بر اساس ساختار
مطالب مرتبط : بهترین کارگزاری آنلاین بورس
بازار مبتنی بر قیمت (بازار چانه زنی، بازار سهمیه ای) : این بازار شامل شبکه ای از معامله گران (Dealer)است که از طریق آمادگی برای خرید و فروش اوراق بهادار با قیمت های مشخص، بازار تشکیل می دهند.
بازار مبتنی بر سفارش (بازار حراج) : این بازارها شامل فرآیند حراج ( یا مزایده ) در یک مکان فیزیکی هستند. در این بازارها کارگزاران(Broker) ، امور مربوط به سرمایه گذاران را انجام می دهند و سعی می کنند بهترین قیمت را در معاملات کسب کنند.
انواع بازارهای مالی در ایران بر اساس نحوه پرداخت
بازار نقدی : بازاری که در آن اوراق بهادار بطور نقدی به خرید و فروش می پردازند. بازار بورس بارزترین نوع بازار نقدی است.
بازار مشتقه : بازاری است که پس از منعقد شدن قرارداد بین طرفین، یکی از آنها موظف خواهد شد اوراقی را با قیمت از پیش تعیین شده بخرد یا بفروشد. قراردادهای آتی در این بازارها معامله می شوند.
بازارهای مالی چه هستند؟ – ساختار و وظایف بازارهای مالی
شما ممکن است تعجب کنید که چگونه دانسته های یک مدیر مالی ارزش سهامداران را حداکثر می کند و چطور رفتار اخلاقی یا غیر اخلاقی او ممکن است بر ارزش شرکت اثر بگذارد.
این اطلاعات، روزانه برای مدیران مالی از طریق تغیرات قیمت در بازارهای مالی فراهم می شود. اما بازارهای مالی چه هستند؟
بازارهای مالی مکان ملاقاتی برای مردم، شرکت ها و موسساتی است که یا نیاز به پول دارند یا پول جهت قرض دادن یا سرمایه گذاری دارند. در این تعریف گسترده بازارهای مالی به عنوان یک شبکه جهانی وسیع از مؤسسات مالی و انفرادی که ممکن است قرض دهند، قرض گیرند یا مالکان شرکت های عمومی جهانی می باشد. مشارکت کنندگان در بازارهای مالی شامل دولت های ملی، ایالتی و محلی هستند که قرض گیرندگان وجوه نقد هستند.
ساختار و وظایف بازارهای مالی
بازارهای مالی بازارهایی هستند که در آن ها دارایی های مالی مبادله می شوندو دارایی های مالی برگه های کاغذی مثل سهام و اوراق قرضه هستند که ارزش آن ها به ارزش دارایی های واقعی شرکت های منتشر کننده آنها وابسته است، تقاوت دارایی های مالی با دارایی های واقعی در این است که دارایی های واقعی ماهیت فیزیکی دارد مانند: اتومبیل، املاک و مستغلات، وسایل منزل و … در صورتی که دارایی های مالی به تنهایی فاقد ارزش می باشد.
یکی از راه های سرمایه گذاری، خرید دارایی های مالی است. ترتیب خرید دارایی های مالی نسبت به خرید دارایی های واقعی این است که اولاً دارایی واقعی مصرفی است نه وسیله پس انداز و سرمایه گذاری، دوما اینکه خرید دارایی های واقعی و بلا استفاده نگه داشتن آنها به امید گرانتر شدن در آینده به معنای بلااستفاده نگه داشتن منابع کشور است. و ارزش افزوده ای ایجاد نمی کند. مگر آنکه از آن استفاده شود مثل اینکه شخصی اتومبیل و یا خانه ای بخرد و آن را اجاره دهد.
چند نوع از دارایی های مالی عبارتند از: سپردهای سرمایه گذاری در بانک ها، طرح های بازنشستگی که توسط صندوق های بازنشستگی ارائه می شود. انواع بیمه نامه های شرکت های بیمه و در نهایت اوراق بهادار قابل داد و ستد در بورس اوراق بهادار که توسط کارگزاران خرید و فروش می شود.
بازارهای مالی را بر اساس معیارهای مختلفی تقسیم می کنند که دو نمونه اصلی آنها به شرح زیر است.
1- طبقه بندی بر اساس سر رسید حق مالی
الف: بازار پول
ب: بازار سرمایه
در بازار پول، اوراق بهاداری که زمان سر رسید آنها کمتر از یکسال است مبادله می شوند و در بازار سرمایه اوراق بهاداری که زمان سررسید آن ها بیش از یک سال باشد داد و ستد می شوند. در بازار پول بانک ها و صرافی ها فعالیت دارند و بازار سرمایه نیز عمدتاً بورس اوراق بهادار را شامل می شود.
2- طبقه بندی بر اساس مرحله انتشار – بازارهای مالی
الف: بازار اولیه
ب: بازار ثانویه
اوراق بهاداری که برای اولین بار توسط دولت و یا شرکت ها منتظر می شوند در این بازار پذیره نویسی می شوند. نهاد بازار اولیه در کشور ما بانک است. در واقع تأسیس هر شرکت و یا شروع هر فعالیت اقتصادی در بازار اولیه صورت می گیرد. در بازار ثانویه اوراق بهاداری که در بازار اولیه پذیره نویسی شده اند مورد داد و ستد مجدد قرار می گیرند. و نهاد آن در کشورها بازار بورس اوراق بهادار است.
همانطور که اشاره شد بازار بورس بازار ثانویه است یعنی در بورس شرکتی تأسیس نمی شود و فقط سهام شرکت های پذیرفته شده که قبلاً تأسیس شده و چند سال فعالیت کرده اند مورد معامله قرار می گیرند.
نقش بازار های مالی
الف: جمع آوری سرمایه های خود (یک کاسه کردن آنها، در جهت تجهیز منابع مالی شرکت ها).
انتشار سهام و فروش اوراق قرضه (در ایران اوراق مشارکت) یکی از مطمئن ترین راه های جمع آوری وجوه لازم برای سرمایه گذاری های بلند مدت است. واحدهای تولیدی و تجاری به جای استقراض از نظام بانکی می توانند تحت ضوابطی از طریق انتشار سهام یا فروش اوراق قرضه در بورس تامین مالی نمایند. تاسیس واحدهای بزرگ تولیدی و تجاری چنان سرمایه انبوهی را می طلبد که از توان مالی یک فرد یا خانواده خارج است.
بورس مکانی است که این واحدها با انتشار سهام و یا دیگر اوراق بهادار قادر هستند سرمایه های پراکنده را جمع آوری کرده و در پروژه های بزرگ سرمایه گذاری نمایند.
ب: توزیع عادلانه درآمد
از دید اقتصاد کلان تقسیم مالکیت های بزرگ از طریق فروش سهام آنها در بورس اوراق بهادار، به توزیع عادلانه تر درآمده و نیز ایجاد احساس مشارکت در عموم افراد جامعه در فعالیت های تولیدی و تجاری کمک زیادی می کند. انتشار و فروش سهام به عموم به منظور تامین منابع مالی نسبت به سایر راهکارهای تامین مالی همچون استقراض بانکی مرجع است. بسیاری از جامعه شناسان توزیع مالکیت را بین عموم افراد جامعه مفید می دانند. زیرا از دو قطبی شدن جامعه جلوگیری می کند و ناآرامی های اجتماعی را کاهش می دهد.
ج: ایجاد یک بازار رقابتی کامل
بازار رقابتی کامل بازاریست که در آن تعداد زیادی خریدار و فروشنده به نحوی عادلانه تحت مکانیزم بازار یعنی عرضه و تقاضا به فعالیت می پردازند. و هر کس می تواند آزادانه اوراق بهادار را خریداری و یا به فروش برساند. ضمناً شرکت های پذیرفته شده در بورس ملزم هستند اطلاعات مالی و گزارش های مربوط به اتفاقات مهم و سرمایه گذاری ها و به طور کلی هر گونه اطلاعاتی که روی قیمت سهام اثر گذار است و محرمانه نمی باشد را به صورت سه ماهه، شش ماهه، نه ماهه، و سالیانه به سازمان بورس اوراق بهادار ارسال نموده و سازمان بورس نیز پس از بررسی های لازم، آنها را منتشر می نماید.
د: تخصیص مطلوب منابع:
وجود یک بازار رقابت کامل در بورس اوراق بهادار، تخصیص مطلوب منابع را میسر می سازد. بورس اوراق بهادار با تعیین بهای رقابتی سهام به عنوان ابزار انتظامی اقتصاد، مدیران غیر کارا و ضعیف را تنبیه و مدیران مبتکر و قدرتمند را تشویق می کند. همچنین یک شرکت زیان ده نمی تواند از طریق بورس به تامین نیازهای مالی خود اقدام نماید.
خدمات مالی:
افزایش رقابت، جهانی شدن و پیشرفت فناوری، شرکت های ارائه کننده خدمات مالی را به تکاپوی استفاده از ابزارهای بازاریابی انداخته است. نقش خدمات مالی مانند: بانکداری، بیمه، بورس و تامین مالی و … به سرعت در حال رشد است. حتی می توان سودآورترین شرکت های برتر دنیا را در بخش صنعت خدمات مالی مشاهده نمود. خدمات مالی عبارت است از: فعالیت ها، منافع و رضایت مندی های مرتبط با فروش پول که برای کاربران و مشتریان ارزش مرتبط مالی خلق می کند. خدمات مالی را می توان در پنج طبقه زیر تقسیم بندی نمود:
1- خدمات نهادهای مرتبط با پول
2- خدمات نهادهای مرتبط با اوراق بهادار
3- خدمات نهادهای مرتبط با اعطا اعتبار و وام
4- خدمات نهادهای مرتبط با دلالی یا واسطه گری خدمات فوق
5- خدمات نهادهای مرتبط با بیمه
واسطه های مالی:
تمام شرکت ها و فعالین بازارهای مالی را می توان واسطه های مالی نام برد. به طور کلی می توان واسطه های مالی را به شکل زیر تقسیم بندی کرد:
1- واسطه های مالی بانکی (مقامات پولی و بانک های سپرده پذیر)
الف: بانک مرکزی
ب: سایر نهادهای بانکی
ج: بانک های سپرده پذیر
2- واسطه های مالی غیر پولی
الف: شرکت های بیمه
ب: شرکت های سرمایه گذاری
ج: صندوق بازنشستگی و احتیاطی
د: اتحادیه های اعتباری
ذ: سازمان های وام و پس انداز، صندوق های پس انداز با هدف های خاص (تعاونهای اعتباری)
و: شرکت های تامین مالی (به مجموعه ایی از واسطه های مالی که در اعطای وام به بنگاهها و مصرف کنندگان تحصص دارند گفته می شود)
هـ: شرکت های اجاره ی بلند مدت (شرکت هایی هستند که دارایی های با دوام و ملموس نظیر ماشین آلات را خریداری می کنند و آنها را به شکل اجاره در اختیار افراد حقیقی و حقوقی قرار می دهند).
ارائه بازارهای مالی بر اساس معیارها کننده خدمات مالی:
الف: کارگزاران بورس اوراق بهادار
ب: دلالان بورس اوراق بهادار
ج: بانک های سرمایه گذاری یا شرکت های تامین سرمایه (بانک های سرمایه گذاری سازمان هایی هستند که اعتبار میان مدت و بلند مدت در اختیار وام گیرندگان می گذارند. این بانک ها انتشار سهام و اوراق قرضه های جدید دولتی راتهدید می کنند.
ر: بانک های رهنی (فعالیتی مشابه بانک های سرمایه گذاری دارند این بانک ها اوراق بهادار رهنی ناشی از ساخت خانه ها و مجتمع های مسکونی جدید و بنگاههای تجاری را به دست می آورند و آنها را نزد وام دهندگان بلند مدت مانند شرکت های بیمه، صندوق های بازنشستگی و بانک های پس انداز به ودیعه می گذارند).
خدماتی که توسط واسطه های مالی بازارهای مالی بر اساس معیارها ارائه می شود عبارتند از:
هزینه های نظارت:
تجمیع وجوه مالی در یک موسسه مالی موجب می شود موسسه مالی توان و انگیزه لازم را برای جمع آوری اطلاعات و اعمال اقدامات نظارتی داشته باشد. اندازه به نسبت بزرگ موسسه مالی موجب می شود جمع آوری این اطلاعات ها هزینه کمتری محقق شود (صرفه های ناشی از مقیاس فعالیت)
ریسک نقدینگی و قیمت:
موسسات مالی موجب می شوند، قدرت نقدینگی سرمایه گذاری های خانواده ها افزایش یافته و ریسک قیمتی مطا مالی آنها کاهش یابد.
هزینه های معاملاتی:
مانند صرفه های ناشی از مقیاس فعالیت در هزینه های تولید اطلاعات، اندازه موسسات مالی می تواند صرفه های ناشی از مقیاس فعالیت در هزینه های معاملاتی را فراهم کند.
وساطت در انطباق سر رسیدها:
موسات مالی بهتر می تواند ریسک ناشی ازعدم تطابق سر رسید دارایی ها و بدهی هایشان را متحمل شوند.
وساطت در انطباق ارزشی اسمی:
موسسات مالی از قبیل مسل های مشترک سرمایه گذاری این امکان را برای خرده سرمایه گذاران فراهم می آورند که بتوانند بر محدودیت های خرید دارایی در حجم ارزش اسمی بالا چیره شوند.
خدماتی که کل اقتصاد از آن متاثر می شوند:
انتقال عرضه پول:
نهادهای سپرده پذیر به عنوان واسطه هایی هستند که اقدامات مربوط به سیاست های پولی به وسیله این موسسات بر دیگر سیستم های مالی و اقتصاد تاثیر می گذارند.
تخصیص اعتبار:
موسسات مالی اغلب به عنوان بزرگترین و گاهی به عنوان تنها منبع تامین مالی برای بخش خاصی از قتصاد مانند املاک مسکونی و کشاورزی محسوب میشوند.
انتقال ثروت بین دو فصل:
موسسات مالی به ویژه شرکت های بیمه عمر و صندوق های بازنشستگی، خدماتی را ارائه می کنند که از طریق آن امکان انتقال ثروت یا دارایی از یک نسل به نسل دیگر امکان پذیر می شود.
خدمات پرداخت:
موسسات مالی از قبیل نهادهای سپرده پذیر، خدمات پرداختی را انجام می دهند که کل اقتصاد از آن منتفع می شود
چه تفاوت هایی بین بازارهایی پول و سرمایه و بازارهای اولیه و ثانویه وجود دارد؟
شاخص بورس چیست؟ از نمودار شاخص بورس چه میدانید؟
بورس اوراق بهادار که این روزها جایگاه ویژهاي در ميان صاحبان سرمايه پیداکرده است، داراي اصطلاحات ویژگیهایی است كه فعالان اين عرصه بايد آگاهي كافي در اين زمينه داشته باشند و بهاصطلاح عاميانه چموخم آن را بشناسند. شاخص بورس ازجمله فاكتورهاي اصلي بازار بورس به شمار ميآيد كه آشنايي با آن و كاربردهايش در روند سرمايهگذاري فعالان اين بازار تأثیر بسزايي دارد. در اين گفتار سعي شده اطلاعات لازم براي اينكه بدانيد شاخص بورس یعنی چه و چطور بر مبناي نمودار شاخص بورس سرمايهگذاري كنيد؟ ارائه شود.
شاخص صنعت چیست؟ شاخص صنعت مالی چیست؟ منظور از شاخص صنعت خودرو یعنی چه؟ شاخص صنعت دارویی بیانگر چیست؟ همانطور که از موضوعات سؤالات مشخص است. در این مقاله میخواهیم به تعریف این مفاهیمی مانند شاخص صنعت و شاخص مالی در بورس بپردازیم. اطلاعات پیرامون بازار بورس جهت سنجش و ارزیابی عملکرد سهام و صندوقهای سرمایهگذاری کاربرد زیادی دارد و حتی میتواند به شما کمک کند تا بتوانید تغییرات احتمالی قیمتهای سهام را در آینده پیشبینی کنید؛ بنابراین اگر میخواهیم بدانید شاخص صنعت چیست؟ تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
پیش از آنکه به اصل مطلب یعنی پاسخ به سؤال شاخص صنعت و شاخص مالی چیست؟ بپردازیم، بهتر است که یک تعریف کلی از شاخص بورس ارائه کنیم تا مفهوم کلمه شاخص برای شما آشکار شود و با بتوانید ادامه مقاله را با آگاهی بیشتری مطالعه کنید.
شاخص بورس چیست؟
شاخص بورس، معياري براي سنجيدن و ارزيابي وضعيت عمومي بازار بورس است كه بر مبناي آن ميتوان گفت روند بازار در يك بازه زماني خاص، مثبت يا منفي بوده، بهطورکلی شاخص ابزاری برای مقایسه تغییرات گروهی چند پدیده با یکدیگر است. سرمايهگذاران برای کسب سود مناسب در خرید يا فروش سهام شرکتهای بورسی، باید مؤلفههای گوناگوني نظير روند قیمت یا بازده سهام شرکتها، سود شرکت در دورههای مختلف، روند بازدهی صنعت مربوطه و همچنين وضعیت بازار را بررسي كنند.و همچنین توصیه میکنم مقاله “ معاملات الگوریتمی در بورس چیست ” و “ محاسبه بازده سهام ” را هم بخوانید
تحلیل شاخصهای مختلف ازجمله شاخص بورس یکی از ابزارهای مهم در ارزیابی بازار سرمایه به شمار ميآيد. البته بايد توجه داشته باشيد كه مثبت بودن نمودار شاخص بورس بهتنهایی دليلي بر كسب سود نيست و باوجود مثبت بودن شاخص بورس هم ممكن است با ضرر مواجه شويد بنابراين هنگام انجام معاملات علاوه بر نمودارشاخص بورس مؤلفههای ديگر را نيز موردبررسی قرار دهيد.
شاخص سرمایهگذاری
“indexing” نوعی مدیریت منفعل صندوق است. مدیر صندوق به جمعآوری سهام در زمان بازار میکند یعنی انتخاب اوراق بهادار برای سرمایهگذاری و استراتژی برای خرید و فروش آنها، مدیر صندوق پرتفوی ایجاد میکند که داراییهای آن نشان دهنده اوراق بهادار یک شاخص خاص است. ایده این کار این است که صندوق با تقلید از مشخصات شاخص بورس اوراق بهادار به عنوان یک کل یا بخش گستردهای از آن پرتفوی خود را به عملکرد شاخص نزدیک میکند.
از آنجا که نمیتوانید مستقیماً روی یک شاخص سرمایهگذاری کنید، صندوقهای شاخص برای ردیابی عملکرد آنها ایجاد میشوند. این صندوقها شامل اوراق بهاداری هستند که به تقلید از دادههای یک شاخص میپردازند و بدین ترتیب به یک سرمایهگذار اجازه میدهند درازای پرداخت هزینه، روی عملکرد شاخص شرط بندی کنند.
حامیان صندوق هنگام گردآوری صندوق های سرمایه گذاری مشترک و ETF سعی در ایجاد نمونه کارهایی دارند که نمایانگر اجزای یک شاخص خاص است. این به یک سرمایهگذار اجازه میدهد تا یک اوراق بهادار را که احتمالاً همزمان با بازار سهام به طور کلی یا با بخشی از بازار افزایش و کاهش یابد، خریداری کند.
شاخص بورس بيانگر چه چيزهايي است؟
شاخصها معمولاً معیارهای رکود یا رونق اقتصادی در بازار سرمایه را مشخص میكنند. به همين دليل فعالان بازار سرمایه با بررسي اين شاخصها میتوانند به وضعیت کلی بازار اشراف پیداکرده و حتی تغییرات احتمالی قیمتها در آینده را پيشبيني کنند.
از سوي ديگر سهامداران از طریق شاخصها، ميتوانند تغییرات یک پدیده را در دو زمان متفاوت با يكديگر مقايسه كنند. بهطور مثال با استفاده از شاخص قیمت میتوان صنایع مختلف را با یکدیگر مقایسه كرد. شاخصي كه در اخبار راديو و تلويزيون از آن بهعنوان شاخص بورس نامبرده ميشود، شاخص كل است كه تمامي شركتهاي بورس را در برمیگیرد. شاخص كل درواقع مهمترین شاخص بورس محسوب ميشود.
شاخص بورس در اوراق بهادار
شاخصهای بورس اوراق بهادار در سراسر جهان، شاخصهای قدرتمندی برای اقتصاد جهانی و هر کشور هستند. در ایالاتمتحده S&P 500، Dow Jones Industrial Average و Nasdaq Composite سه شاخص قیمت سهام هستند که توسط رسانهها و سرمایهگذاران به طور گسترده دنبال میشوند.
شاخص قیمت کل نشان دهنده قیمت تمام سهام موجود در بازار است. این شاخص به صورت عددی بیان میشود و واحد خاصی نیز ندارد، از این رو نمیتوان به راحتی تحلیل و تفسیر کرد. برای حل این مشکل روش خاصی وجود دارد. یک سال را در نظر گرفته و به عنوان سال مبنا تعریف میکنند. تمام اعداد و ارقام مربوط به شرکتها در این سال پایه نیز به عنوان مبنا در گرفته میشوند. هر سال قیمت و اعداد هر شرکت را با توجه به سال مبنا مقایسه کرده و تعیین میکنند شرکت چه میزان افزایش یا کاهش داشته است. با این روش نموداری از روند شرکت حاصل میشود و میزان افزایش یا کاهش شاخص را مشخص میکند. فرمول محاسبه مقدار شاخص قیمت سهام کل به صورت زیر است:
۱۰۰ * ارزش جاری بازار سهام در تاریخ مبدأ / ارزش جاری بازار سهام در زمان محاسبه = مقدار شاخص کل بورس
با ضرب قیمت پایانی سهام در تعداد سهام آن شرکت ارزش جاری بازار آن حاصل میشود. گاهی اوقات به دلیل برگزاری مجمع عمومی یا به دلایلی برای شفافسازی سهمی بسته میشود. در این حالت قیمت پایانی سهم در آخرین روز معامله به عنوان مبنای قیمت آن سهم در نظر گرفته میشود. در واقع شاخص کل بورس بیان کننده میانگین بازدهی سرمایهگذاران در بازار بورس میباشد.
تمام سهام موجود در بازار بورس در دو دسته بازار اول و بازار دوم دستهبندی میشوند. این دستهبندی بر اساس معیارهای مختلفی از جمله تعداد سهام، میزان سودآوری، میزان نقد شوندگی سهام و … صورت میگیرد. شاخص کل قیمت برای این دو بازار جداگانه محاسبه شده و به عنوان شاخص قیمت سهام بازار اول و شاخص بازار دوم ارائه میشود.
توجه داشته باشید منفی یا مثبت بودن شاخص بورس در اوراق بهادار به تنهایی نمیتواند تعیین کند که زمان خرید یا فروش سهم خاصی است. بورس بازار بزرگی است که اگر بدون اطلاع از نحوه کار و آشنایی وارد آن شوید ضررهای جبران ناپذیری به شما وارد میشود.
شاخصها از مهمترین معیارهای موجود برای بررسی بازار بورس هستند. با استفاده از شاخصها وضعیت سهام در گذشته بازارهای مالی بر اساس معیارها مشخص شده و برای روزهای آینده نیز تا حدودی قابل پیشبینی است. از این رو آشنایی با انواع شاخص و بررسی هرکدام برای سرمایهگذاری در بروس بسیار مهم است.
مفهوم شاخص در بازار سرمایه
شاخص یا Index در حقیقت معیاری است که بیانگر تغییرات اقتصاد و یا بازار بورس در آمار است. درباره بازارهای مالی، شاخص بهعنوان یک سبد فرضی از تمامی بازارهای مالی بر اساس معیارها سهام معرفی میشود که در آن امکان خریدوفروش و معاملات بورسی فراهم است، همچنین میتوانید میانگین تغییرات قیمت انواع سهام را مشاهده کنید.
هر یک از شاخصهای در بازار بورس، روش اندازهگیری و محاسبه خاص خود را دارند، درنتیجه برای مقایسه دو شاخص متفاوت باید به مقایسه درصد تغییرات شاخصها نسبت بهروزها و یا ماههای قبل پرداخت؛ بنابراین نمیتوان عدد فعلی آنها را با یکدیگر مقایسه کرد. در بین انواع شاخصهای بازار بورس، میتوانید از شاخص کل و انواع شاخصهای بورس اوراق بهادار تهران برای سنجش و ارزیابی عملکرد سهام و صندوقهای سرمایهگذاری استفاده کنید. حتی این امکان برای شما وجود دارد که بتوانید قیمتهای آینده و تغییرات احتمالی آنها را بررسی کنید.
انواع شاخصهای بازار بورس شامل شاخص کل قیمت، شاخص هموزن، شاخص بازده نقدی، شاخص قیمت و بازده نقدی، شاخص صنعت و شاخص مالی، شاخص سهام آزاد شناور، شاخص بازار اول و بازار دوم، شاخص ۵۰ شرکت برتر و شاخص ۳۰ شرکت بزرگ میشود. ما در این مقاله میخواهیم بگوییم شاخص صنعت چیست؟ و شاخص مالی چیست؟ همانطور که گفتیم میتوانید از طریق اطلاعاتی که درباره شاخصهای بورس به دست میآورید، قیمتهای آینده سهام را نیز پیشبینی کنید.
تحلیل نوسانگیری در بورس بر اساس معیارهای اقتصاد اسلامی
برخی مراجع تقلید نوسانگیری را خالی از اشکال ندیدهاند؛ برای مثال آیتالله مکارم شیرازی در این باره چنین مطرح میکنند که اگر قیمت سهمی را بدون اینکه ارزش ذاتی داشته باشد با بازارسازی افزایش یا کاهش دهند، نوعی تبانی است و اشکال دارد.
در اقتصاد بازارهای مالی بر اساس معیارها اسلامی، بخش حقیقی که رکن اصلی آن تولید است هسته اصلی فعالیتهای اقتصادی را تشکیل میدهد. بر این اساس هر چه فعالیتهای اقتصادی از این بخش حقیقی فاصله بگیرند به نوعی زاویهشان با اسلامی بودن بیشتر شده و این زاویه میتواند تا سطح حرمت افزایش یابد. درآمدهای ناشی از این فعالیتها به میزانی که از بخش حقیقی فاصله بگیرند اثر کمتری در تولید ثروت برای جامعه اسلامی خواهند داشت. مفهوم «برکت» را میتوان معادل مفهومی این اثر در اقتصاد اسلامی دانست.
برای مثال کشاورزی حقیقیترین فعالیت اقتصادی در اقتصاد اسلامی به شمار میرود که کمترین فاصله را نیز با بخش حقیقی یا همان تولید دارد. این فعالیت اقتصادی همواره مورد توجه و توصیه اهل بیت قرار داشته به طوری که پیامبران به این پیشه مشغول بودهاند و امام صادق(ع) در روایتی از کشاورزان به عنوان گنجهای خداوند بر روی زمین یاد کردهاند.
جلوگیری از رشد بیرویه و مستقل بخشهای غیرحقیقی باید از مهمترین دغدغههای سیاستگذار اقتصادی باشد. به همین خاطر بازارها و ابزارهای مالی تا جایی مورد تأیید است که در راستای تقویت بخش حقیقی قدم بردارند و در صورتی که از مسیر خود خارج شوند آسیبزا خواهند بود و سیاست گذار باید با آن مقابله کند.
بازار سهام نیز از این مهم مستقل نبوده و باید تسهیل کننده و کمک کننده بخش حقیقی اقتصاد باشد و هر فعالیت و اتفاقی که منجر به کاهش این ارتباط و یا استقلال بازار سهام از بخش حقیقی شود باطل بوده و باید محدود شود.
نوسانگیری و خرید و فروشهای پیاپی در بازار بورس منجر به کمرنگ شدن ارتباط این بازار با بخش حقیقی میشود، چرا که خریدار سهم نه تنها درگیر فعالیتهای شرکت نمیشود و بلکه کاری هم با تولیدات و سایر موارد واقعی آن شرکت ندارد. معاملهگر غالباً تنها به جریان پول در بازار توجه میکند و این خرید و فروشهای بیرویه تا جایی پیش میرود که نوسانگیر حتی از عنوان و زمینه فعالیتهای شرکت نیز اطلاعی ندارد.
به نوعی میتوان گفت مالی را خریداری میکند که اصلا نمیداند چیست! در این فضا جمع کردن سهم و حتی احتمال ایجاد حباب در سهم بیشتر میشود. بنابراین حذف نوسانگیری منجر به کاهش خرید فروشهای مکرر و بیدلیل سرمایهگذاران شده و قطع ارتباط بازار سهام با واقعیت را محدود میکند.
از طرف دیگر ممکن است حتی خرید و فروش سهم یک شرکت در بازههای زمانی کوچک و حتی بعضاً در چند ثانیه اتفاق افتد. این معامله و یا انتقال مالکیتی که در چند لحظه اتفاق افتاده است میتواند منجر به ایجاد سود برای عدهای و یا زیان برای گروه دیگری شود. این در حالی است که در آن چند ثانیه مالکیت هیچ اتفاق و یا دلیل واقعیای برای فعالیت تولیدی آن بنگاه نیفتاده است و در نهایت چیزی جز گردش ثروت به صورت باطل بین گروهی نخواهد بود.
بر همین اساس هم برخی مراجع نوسانگیری را خالی از اشکال ندیدهاند. برای مثال آیتالله مکارم شیرازی در این باره چنین مطرح می کنند که «اگر قیمت سهمی را بدون اینکه ارزش ذاتی داشته باشد با بازارسازی افزایش یا کاهش دهند، نوعی تبانی است و اشکال دارد»
این تصمیم فارغ از اتفاق خوب اولی که برای بازار بورس ایران میتواند به همراه داشته باشد به لحاظ فنی هم میتواند نقش مؤثر و مهمی را برای بازار سرمایه ما بازی کند. با حذف معاملات روزانه، خریداران و فروشندگان یک سهم واقعیتر بوده و به نوعی تابلوی قیمتی شفافتر و تمیزتری را برای تحلیلگران به وجود خواهد آورد.
از آن طرف مهمترین نقدی هم که مخالفین این طرح مطرح میکنند، کاهش نقدینگی بازار است. باید گفت که علت اصلی کاهش نقدشوندگی بازار سهام ایران وجود دامنه نوسان برای سهمهای بازار است. با حذف نوسانگیری خریدها و فروشها منطقیتر و بر اساس بنیاد و واقعیت شرکتها اتفاق خواهد افتاد و هیجانات در بازار کمتر خواهد شد، فلذا نوسانات شدید مقطعی کمتر در بازار اتفاق خواهند افتاد. این میتواند زمینه را برای حذف دامنه نوسان در بلندمدت که یک اتفاق خوب برای بازار بورس هم هست را فراهم کند.
شاخص ترس و طمع در بازارهای مالی چیست؟
عوامل متعددی در روند بازارهای مالی تاثیرگذار هستند و این عوامل در کارکرد و بازده این بازارها به صورت مستقیم و غیر مستقیم ایفای نقش میکنند. در این میان بعضی از عوامل در قالب پارامترهای کمی ظاهر میشوند، مانند انواع شاخصهای مرتبط با آن بازار، تحرکات و نوسانات قیمتی در روند بازار و بعضی دیگر بیشتر ماهیت کیفی دارند که ما آنها را در قالب احساسات و هیجانات بازار میشناسیم. در این مقاله قصد داریم به شاخص ترس و طمع (Fear and Greed Index) در بازارهای مالی اشاره کنیم. با ما همراه باشید.
شاخص ترس و طمع چیست؟
شاخص ترس و طمع یکی از مهمترین شاخصهای تصمیمگیری در بازارهای مالی به شمار میآید. این شاخص در بازارهای مالی به صورت روزانه، هفتگی و ماهانه مورد محاسبه قرار میگیرد. در نگاه اول به نظر میرسد به راحتی میتوان از این شاخص در راستای ارزیابی و کشف قیمت سهام یا رمز ارزها استفاده کرد. در اصل، نکته مهم در این نظریه این است که ترس بیش از حد در بازارهای مالی منجر به کاهش قیمت (سهام) میشود و در نقطه مقابل طمع بیش از حد هم منجر به بالا رفتن قیمت خواهد شد.
فلسفه استفاده از این شاخص در بازارهای مالی به خصوص بازار سرمایه، از لحاظ روانشناسی بسیار اهمیت دارد. همانطور که میدانید بسیاری از افراد در بازار بورس با تکرار رفتار دیگران دست به معامله میزنند. یعنی زمانی که بازار روند نزولی در پیش دارد سهامداران از ترس ضرر بیشتر، دست به فروش دارایی سهام خود میزنند و سایر افراد هم با دیدن این رفتار، برای فروش سهام خود اقدام میکنند. در روندهای صعودی نیز بسیاری از افراد دست به خرید سهام شرکتهای مختلف میزنند و این بار هم افراد دیگر، دست به تقلید میزنند.
این رفتار در نهایت منجر به این میشود که افت قیمت سرعت بیشتری پیدا کند و آن بازار با چالشهای بسیاری مواجه شود یا در نقطه مقابل، افزایش سریع قیمتها در آن بازار منجر به ایجاد حباب قیمتی شود. در هر صورت در دو مورد ذکر شده روند به صورت استاندارد پیشروی نمیکند و شما به عنوان یک سرمایهگذار باید نسبت به این شرایط آگاهی کامل داشته باشید.
نحوه کارکرد شاخص ترس و طمع چگونه است؟
تا این بخش از مقاله متوجه شدیم که شاخص ترس و طمع بیشتر به عنوان یک ابزار در بازارهای مالی و به خصوص بازار بورس و رمز ارزها به شمار میآید؛ که در پی آن ترس بیش از حد سرمایهگذاران منجر به افت قیمت میشود و سهام یا رمز ارزها پایینتر از ارزش واقعی خود در این بازار مورد معامله قرار میگیرند. در نقطه مقابل و در پی طمع بیش از حد سرمایهگذاران در این بازارها، سهم یا رمز ارزها بالاتر از ارزش ذاتی خود مورد معامله قرار میگیرند که این وضعیت هم ناشی از تزریق هیجانات زیاد در این بستر سرمایهگذاری است.
برخی از فعالان بازارهای مالی بر این عقیدهاند که شاخص ترس و طمع در این بازارها به عنوان یک عامل تعیینکننده در استراتژی معاملاتی شناخته شود و افراد با استفاده از آن میتوانند به معاملات خود رسیدگی کنند اما در نقطه مقابل کارشناسان و فعالان دیگری هم این طرز فکر را قبول ندارند و این شاخص را به عنوان یک استراتژی معاملاتی نمیشناسند.
جالب است بدانید که شاخص ترس و طمع CNN هفت پارامتر مختلف را ارزیابی میکند تا میزان ترس و طمع موجود در بازارهای مالی را اندازهگیری کند. این هفت عامل عبارتاند از:
۱. مومنتوم قیمت: این عامل در اصل به عنوان یکی از معیارهای شاخص S&P 500 است که در مقابل میانگین متحرک ۱۲۵ روزه آن قرار میگیرد.
۲. قدرت قیمت سهام: تعداد سهمهایی که در سقف قیمتی ۵۲ هفته هستند در مقابل سهمهایی که در ۵۲ هفته در حالت کف قیمتی قرار دارند.
۳. عرض قیمت سهام: منظور همان ارزیابی و تحلیل معاملات سهمهای صعودی در بازار در مقابل سهمهای نزولی است.
۴. قراردادهای اختیار خرید و فروش : مقدار فاصلهای که قراردادهای اختیار فروش از قراردادهای اختیار خرید عقب هستند، به عنوان نشانگر طمع استفاده میشود و فاصله پیش بودن آنها به عنوان نشانگر ترس.
۵. تقاضا برای اوراق قرضه با ریسک بالا: ارزیابی میزان اشتیاق برای استراتژیهایی با ریسک بالاتر با اندازهگیری اختلاف بین بازده اوراق قرضه سرمایهگذاری و اوراق قرضه ریسک بالا
۶. نوسانات بازار: CNN برای این عامل، شاخص هیئت بازرگانی معاملات قراردادهای اختیار معامله شیکاگو (VIX) را با تمرکز بر میانگین متحرک ۵۰ روزه اندازهگیری میکند.
۷. تقاضا برای سهام بهشت امن: منظور همان اختلاف بازده سهام و اوراق قرضه خزانهداری است.
در نظر داشته باشید که هر کدام از این عوامل تاثیرگذار، با یک چهارچوب محاسباتی مشخص، بین ۰ تا ۱۰۰ قابل اندازهگیری هستند و در گام بعدی، شاخص ترس و طمع با در نظر گرفتن شاخص هم وزن هر یک از این پارامترها مورد محاسبه قرار میگیرد. جالب است نسبت به نتیجه این فرایند بدانید که در صورت رسیدن به عدد ۵۰ به این نتیجه میرسیم که شاخص ترس و طمعی وجود ندارد و وضعیت خنثی است. در صورتی که این عدد بالای ۵۰ باشد، درگیر شاخص طمع هستیم و در صورت پایینتر بودن از ۵۰، شاهد وجود شاخص ترس در بازار مالی مد نظر خواهیم بود.
بررسی شاخص ترس و طمع در بازار رمز ارزها
بازار رمز ارزها نیز مانند سایر بازارهای مالی یا شاید بیشتر از سایر آنها، درگیر فرایند شاخص ترس و طمع است. این شاخص در بازار رمز ارزها توسط سایت Alternative.me به صورت مرتب منتشر میشود اما باید در نظر داشته باشید که این آمار فقط مربوط به بیت کوین است. معمولا در بازار رمز ارزها زمانی که روند صعودی به وجود میآید، سرمایهگذاران ترس از دست دادن سود کسب شده را دارند که با عنوان FOMO از آن یاد میشود.
بر اساس مشاهدات این نتیجه حاصل شده است که افراد با دیدن اعداد قرمز رنگ در درصدهای رشد و کاهش ارزش رمز ارزها، اقدام به فروش دارایی خود در این بازار میکنند که همین مورد از ترس شدید حاصل میشود. به این نکته توجه داشته باشید که اگر این شاخص نشان دهد که سرمایهگذاران «طمع بیش از حد» دارند، معنایش این است که بازار در آستانه اصلاح است.
مزایا و معایب استفاده از شاخص ترس و طمع در بازارهای مالی
دو عامل ترس و طمع به عنوان محرکهای قدرتمندی در تصمیمگیریهای انسان به شمار میآید. حال ترکیب این دو پارامتر در تصمیمگیریهای اقتصادی بسیار قابل توجه است. همانطور که در اطرافیان خود دیدهاید؛ بسیاری از افراد در فرآیند سرمایهگذاری به صورت هیجانی و احساسی برخورد میکنند و تصمیمات منطقی و بر اساس استراتژی از پیش تعیینشده نمیگیرند. از این رو اندازهگیری شاخص ترس و طمع در بازارهای مالی یک داده مهم محسوب میشود.
طبق نتایجی که از گذشته تا به حال کسب شده است، کارشناسان معتقدند که با استفاده از شاخص ترس و طمع اغلب میتوان چرخش بازارهای مالی، به خصوص بازار سهام را، تشخیص داد. با این تفاسیر سرمایهگذاران به راحتی میتوانند نقاط ورود و خروج مناسب بازار را کشف و در روند معاملات بازار، سودهای قابل توجهی کسب کنند.
در نهایت باید توجه داشته باشید که بسیاری از صاحب نظران بر این عقیدهاند که شاخص ترس و طمع یک شاخص مفید در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری است اما به شرطی که این شاخص تنها معیار تصمیمگیری شما در روند سرمایهگذاری در بازارهای مالی نباشد. در نقطه مقابل بسیاری از فعالان بازارهای مالی نسبت به شاخص ترس و طمع بدبین هستند و این شاخص را عامل معتبری در تصمیمگیریهای مالی نمیدانند. از نظر آنها این شاخص بیشتر مانند یک نشانگر برای زمانبندی بازار است.
سخن آخر
عوامل متعددی در بازارهای مالی وجود دارند که به صورت مستقیم و غیر مستقیم در روند این بازارها تاثیرگذارند. بعضی از این عوامل در نهایت ماهیت کمی دارند و بعضی دیگر هم ماهیت کیفی. تاثیر این عوامل را با معیارهای مختلفی میتوان سنجید. یکی از این معیارها شاخص ترس و طمع در بازارهای مالی است. این شاخص به نوعی بیانگر میزان ترس و طمع در بازار است و بسیاری از سرمایهگذاران با استفاده از این شاخص، معاملات خود را برنامهریزی میکنند. همانطور که در مقالههای قبلی هم اشاره کردیم، در بررسی و تحلیل بازارهای مالی، استفاده از یک ابزار نتیجه قطعی را برای شما در پی ندارد و نمیتوان تصمیمات نهایی را فقط با تکیه بر شاخص ترس و طمع اتخاذ کرد.
دیدگاه شما