0 تا 100 تحلیل تکنیکال در 10 دقیقه
ما در مقاله ی آموزشی خانه بورس ایران ( ایتسکا ) بصورت کلی و در یک بازه ی زمانی کوتاه، صفر تا صد تحلیل تکنیکال را به شما آموزش خواهیم داد.
اگر با بورس و بازارسرمایه آشنایی ندارید ابتدا سراغ مقاله معرفی بازار سرمایه بروید سپس این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
معمولا معامله گرها، بازار را با دو روش تحلیل تکنیکال (فنی) و تحلیل بنیادی (فاندامنتال) بررسی می کنند.
تعریف تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی به صورت عمیق و دقیق به بررسی تمام مسائل مربوط به سهم پرداخته می شود.
تحلیلگر بنیادی اقدام به بررسی ارزش ذاتی شرکت ها می کند و شرایط اقتصادی، وضعیت صنایع، اخبار مهم، صورت های مالی شرکت، وضعیت سود و زیان شرکت ها را می سنجد.
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال(تحلیل فنی) علم بررسی نمودار قیمت_زمان است ، در این روش آینده قیمت براساس گذشته قیمت پیش بینی می شود.
تحلیل تکنیکال به معنی کشف الگوهای هندسی و قوانین ریاضی است که معمولا بر روی نمودار ها ظاهر می شوند و می توانند آینده روند قیمتی را مشخص کنند.
قوانین تحلیل تکنیکال برگرفته از داده های آمار و احتمال است و تضمینی برای آن وجود ندارد.
تعریف نمودار تحلیل تکنیکال
نمودار تحلیل تکنیکال، یک نمودار دو بعدی براساس زمان_قیمت است که می تواند قیمت یک سهم، ارز یا یک کالای خاص را در طول بازه های زمانی (تایم فریم) مختلف نمایش دهد.
0 تا 100 تحلیل تکنیکال در 10 دقیقه 1
از تحلیل تکنیکال در چه مواردی استفاده کنیم؟
از تحلیل تکنیکال می توان در تمام مواردی که در یک سر عرضه کننده و در سر دیگر تقاضاکننده وجود دارد، استفاده کرد.
ناگفته نماند که در بحث داغ کرونا چارتیست ها (افردی که نمودار هارا به وسیله عناصر گرافیکی تحلیل می کنند)، سراغ تحلیل تکنیکال نمودار بیماران مبتلا به کرونا رفتند، در حالی که درموردی مانند یک بیماری عرضه کننده ای چون ویروس کرونا هست ولی تقاضا کننده ای برای این مهمان ناخوانده نیست.
از تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه، فارکس، ارزهای دیجیتال، ارز های کاغذی، فلزات گران بها و… که عرضه کننده و تقاضاکننده دارند می توان استفاده کرد.
چارتیست ها عقیده دارند نمودار تمام اطلاعات قیمتی و روانشناسی بازار و اخبار را در خودش جا داده است و با تحلیل نمودار ها می توان آینده آن را پیش بینی کرد.
آینده نمودار، تکرار گذشته نمودار است.
تاریخچه ی تحلیل تکنیکال
درباره تاریخچه پیدایش تحلیل تکنیکال اتفاق نظری وجود ندارد، بعضی ها اعتقاد دارند، در قرون وسطا در اروپا از این روش تحلیلی استفاده می شد.
با این وجود در منابع دو مورد معتبر درباره ی تاریخچه تحلیل تکنیکال وجود دارد.
اولین مورد به بازار خرید و فروش برنج ژاپنی ها باز می گردد که شخصی به نام سوکیو هونما در قرن هجدم میلادی قوانین تحلیل تکنیکال را به صورت مکتوب در آورده است.
دومین مورد به ایالات متحده ی آمریکا برمی گردد، شخصی به نام داو(پدر علم تکنیکال) که آغازگر علم تکنیکال مدرن است.
داو بعدها به همراه ادوارد جونز و چارلز برگس شرکت داوجونز را تاسیس کردند.
در جولای سال 1884 داو اولین نسخه شاخص سهام را که بر مبنای میانگین وزنی قیمت سهام محاسبه می شد، منتشر کرد.
بعدها تحلیلگران با ثبت قیمت ها و محاسبه میانگین ها، متوجه شدند که قیمت سهام با الگوهای خاصی تکرار می شوند.
مزایای تحلیل تکنیکال
-چارتیست ها معتقدند تمام اطلاعات موثر بازار بر روی نمودار موجود است و نیازی به تحلیل اخبار و مسائل بنیادی نیست.
– تحلیل تکنیکال در تمام بازارهای مالی قابل استفاده است.
– تحلیل تکنیکال برای تمام تایم فریمهای یک دقیقهای، یک ساعته، هفتگی، ماهانه قابل استفاه است.
– برای انواع بازارهای مختلف می توان از یک استراتژی واحد استفاده کرد،یعنی شما با یادگیری تحلیل تکنیکال و ایجاد استراتژی مخصوص خود می توانید در انواع گوناگون بازارها ی مالی مثل فارکس، بورس ایران و بازار طلا و دلار معامله کنید.
– یادگیری تحلیل تکنیکال بسیار ساده تر،کم هزینه تر از روش های دیگر است.
-با استفاده از تحلیل تکنیکال می توان در زمان بسیار کمتری برای ورود یا خروج از معامله تصمیم گیری کرد.
-در تحلیل تکنیکال می توانید برای معامله خود حد سود و حد ضرر مشخص کنید، به عبارت واضح تر شما توانایی پیش بینی آینده سهم را دارید.
انتقاد های وارده بر تحلیل تکنیکال
–تحلیلگران بنیادی معتقدند، صرفا با بررسی گذشته و رفتار نمودار یک سهم نمی توان آینده نمودار را پیش بینی کرد.
-منتقدان تحلیل فنی اعتقاد دارند، چارتیست ها معمولا در تایم فریم های خاص به یک شکل تحلیل می کنند و حد سود و ضرر مشخص و واحدی را انتخاب می کنند، در نتیجه وقتی به حد ضرر یا حد سود خود رسیدند سهم را با شدت بسیار بیشتری عرضه یا تقاضا می کنند.
-در تحلیل تکنیکال صد درصدی وجود ندارد و فقط یک پیش بینی براساس آمار و ارقام گذشته است، منتقدان تحلیل تکنیکال را به پیش بینی هواشناسی تشبیه می کنند.
زیرشاخه های تحلیل تکنیکال
1-روند قیمت مثبت و منفی
بوسیله تحلیل تکنیکال می توان روند قیمت را تشخیص داد، روند قیمت به سه شکل است:
روند مثبت یا رو به بالا
روند منفی یا رو به پایین
روند رنج که در یک کانال افقی حرکت می کند و روند مشخص رو به بالا یا پایین ندارد.
2-خطوط مقاومت و حمایت
بوسیله تحلیل تکنیکال می توان نقاط حمایت و مقاومت سهم را مشخص کرد.
تعریف نقطه مقاومت: به نقطه ای که فشار عرضه بیشتر می شود، نقطه مقاومت گفته می شود.
نقاط مقاومت از سه راه قابل تشخیص می باشد:
-از بررسی بالاترین سقف های گذشته نمودار
-از طریق نقاط مقاومت فیبوناچی
-از نقاط مقاومت موینگ اوریج ها یا میانگین های متحرک
تعریف نقطه حمایت: به نقطه ای که از فشار عرضه کاسته شده و میزان تقاضا آرام آرام افزایش می یابد نقطه حمایت می گویند.
نقطه حمایت را نیز می توان از سه راه تشخیص داد:
-از بررسی پایین ترین کف های گذشته نمودار
-از طریق نقاط حمایت فیبوناچی
-از نقاط حمایت میانگین های متحرک
3-اندیکاتورها
اندیکاتورها( نماگرفنی) مجموعه ای از قوانین ریاضی و آماری هستند که به صورت ابزار در اختیار معامله گران قرار دارد، در واقع اندیکاتورها مشاوران تریدرها هستند ومعامله گران را در جهت یک معامله منطقی به دور از احساسات یاری می کنند.
اندیکاتور ها را به سه دسته کلی تقسیم می کنند:
دسته اول اندیکاتورهای روندنما که روند نمودار را مشخص می کنند.
دسته دوم اندیکاتورهای نوسان نما که چارچوب نوسان نمودار را مشخص می کنند.
دسته سوم اندیکاتورهای حجمی که به بررسی حجم معاملات می پردازد.
اندیکاتور MACD، اندیکاتور RSI، اندیکاتور زیگزاگ و… از نمونه های معروف اندیکاتوری هستند.تحلیل کندل ها در تایم فریم مختلف
برای آموزش بیشتر اندیکاتورها میتوانید کتاب راهنمای کامل اندیکاتورها و نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال آقای استیون بیاکلیس را مطالعه کنید، این کتاب بعنوان یک دانشنامه اندیکاتوری است که در بردارنده تمام اندیکارتورها(نشان گرها) براساس حروف الفبای انگلیسی است.
4-الگوهای کندل استیک یا الگوهای شمعی
الگوهای شمعی را تاجران برنج در ژاپن ابداع کردند که یکی از روش های دقیق و پربازده تحلیل است.
استفاده از کندل استیک ها ضریب خطای کمتری دارد و براحتی می توان نقاط ورود و خروج معامله را تشخیص داد.یادگیری الگوهای شمعی کمی زمانبر است ولی می تواند شما را بی نیاز از ابزارهای پیچیده دیگر کند.
از جمله الگوهای شمعی می توان به مواردی چون الگوهای دوجی، مرد به دار آویخته، ستاره صبحگاهی و… اشاره کرد.
برای یادگیری دقیق تر الگوهای شمعی می توانید از کتاب الگوهای شمعی نوشته استیو نیسون بهره ببرید، نویسنده در این کتاب ابتدا به تعریف تمام الگوهای شمعی ژاپنی پرداخته است سپس به سراغ ترکیب الگوهای شمعی با سایر ابزار تحلیل تکنیکال چون سطوح حمایت مقاومت فیبوناچی، میانگین های متحرک و …. رفته است.
5-فیبوناچی
فیبوناچی نام یک ریاضیدان ایتالیایی (قرن سیزدهم میلادی) است. فیبوناچی آغازگر معرفی یک سری اعداد با نسبت های خاص به نام سری اعداد فیبوناچی بود.
فیبوناچی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است.
در تحلیل تکنیکال چارتیست ها براین باورند، نمودار قیمت_زمان به سری اعداد فیبوناچی واکنش نشان می دهد.
ابزار فیبوناچی به سه دسته اصلاحی (ریترسمنت)، بسط یافته (اکستنشن)، اکسپنشن تقسیم می شود.
با استفاده از ابزار فیبوناچی می توان نقاط ورود و خروج، حمایت و مقاومت و حرکات آتی نمودار را براساس حرکات گذشته نمودار تشخیص داد.
برای مطالعه بیشتر در زمینه ابزار فیبوناچی می توانید به کتاب معامله با ابزار نوین فیبوناچی نوشته ی کارولین بوردون مراجعه کنید.
6-امواج الیوت
امواج الیوت یکی از نوین ترین و شگفت انگیزترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است،امواج الیوت مدعی پیش گویی روند آتی نمودار قیمت_زمان است.
پایه ی امواج الیوت براساس موج شماری است که به دو دسته امواج ایمپالسیو (پیش رونده) و امواج اصلاحی (استراحت امواج) تقسیم می شود.
البته باید یادآور شویم که یادگیری موج شماری الیوت نیاز به ممارست و تمرین فراوان دارد.
برای یادگیری بیشتر ابزار موج شماری الیوت می توانید از کتاب امواج الیوت در بازارهای سرمایه ی دکتر علی محمدی بهره بگیرید.
7-الگوهای تکنیکالی
در این روش چارتیست ها به دنبال اشکال هندسی آشنا و تکرار شونده بر روی نمودارها می گردند که هر یک از این الگوها می تواند نوید یک تغییر روند یا ادامه روند کنونی نمودار باشد.
بعضی الگوها نشان دهنده ی ادامه روند کنونی نمودار هستند و برخی دیگر هشدار تغییر روند نمودار را می دهند.
از نمونه های الگوهای تکنیکالی اشکالی چون الگوی سروشانه، الگوی مثلثی، الگوی کف و سقف دو قلو و… را می توان نام برد.
انواع مدل نمایش نمودار های تکنیکال
–نمودار خطی: این مدل نمودار ساده ترین روش نمایش نمودار روی چارت قیمتی است،در این روش قیمت پایانی در هر تایم فریم (بازه های زمانی نمایش داده شده روی نمودار) به یکدیگر وصل می شود و به صورت یک خط پیوسته نمایش داده می شود.
اگر می خواهید بصورت حرفه ای در بازارهای مالی معامله کنید توصیه می کنیم از این مدل نمایش نموداری استفاده نکنید زیرا کاربرد خاصی در تحلیل بازار ندارد.
–نمودار میله ای: این نمودار نسبت به نمودار خطی از جامعیت بیشتری برخودار است، قیمت شروع و قیمت پایان، بیشترین و کمترین قیمت روی یک پاره خط عمودی به نمایش در می آید.
–نمودار ژاپنی(کندل استیک): نمودار کندل استیک از معمول ترین نمودارهایی است که تریدر ها از آن استفاده می کنند.
نمودار ژاپنی دقیقا ویژگی های همسان نمودار میله ای را دارد با این تفاوت، به جای قرارگیری قیمت های شروع و پایان یا بیشترین و کمترین قیمت روی یک پاره خط عمودی، روی یک مستطیل نمایش در می آید.
0 تا 100 تحلیل تکنیکال در 10 دقیقه 2
تحلیل تکنیکال بهتر است یا تحلیل بنیادی:
اگر بخواهیم اصولی و علمی به این موضوع پاسخ دهیم باید اشاره کنیم که تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی مکمل یکدیگرند.
تحلیلگر بنیادی به مانند یک حسابرس و حسابدار شروع به بررسی صورت های مالی، میزان سود دهی و زیان دهی، اخبار و اطلاعات اقتصادی و… می کند و سپس به نتیجه می رسد که این سهم ارزش سرمایه گذاری دارد یا نه؟
اما در تحلیل تکنیکال، چارتیست کاری به سود، زیان، آمار و اطلاعات اقتصادی ندارد، تنها چیزی که از نظر یک تکنیکال کار مهم است روند گذشته نمودار و روانشناسی معامله گران هست که در هر نقطه چارت ممکن است چه رفتاری از خودشان بروز دهند.
یادگیری تحلیل بنیادی نیاز به سال ها آموزش و تجربه دارد و مهارت ها و اطلاعات موردنیاز یک فاندامنتال کار، برای هر بازار مالی از جمله بازار بورس ایران و بازار طلا و ارز یا بازار بورس بین الملل بسیار متفاوت تر از یکدیگر است این درحالیست که یک تکنیکال کار با یادگیری تحلیل تکنیکال می تواند از روش ها و استراتژی های مشخص و یکسانی برای تمام بازارهای مالی بهره بگیرد.
در نهایت به شما عزیزان معامله گر توصیه می کنیم ابتدا تحلیل تکنیکال را یادگرفته سپس در طی سال ها اقدام به آموزش تحلیل بنیادی کنید، در این زمینه می توانید از بروکرها ی ایرانی استفاده کنید که آموزش های رایگان به زبان فارسی دارند.
درتحلیل بنیادی به چه مواردی پرداخته میشود؟
در تحلیل بنیادی به صورت عمیق و دقیق به بررسی تمام مسائل مربوط به سهم پرداخته می شود.
.
تحلیلگر تکنیکال یا تحلیلگر بنیادی چه میکند؟
تحلیلگر بنیادی اقدام به بررسی ارزش ذاتی شرکت ها می کند و شرایط اقتصادی، وضعیت صنایع، اخبار مهم، صورت های مالی شرکت، وضعیت سود و زیان شرکت ها را می سنجد.
مشکلات تحلیل تکنیکال چیست؟ چه انتقاداتی به تحلیل تکنیکال وارد است؟
–تحلیلگران بنیادی معتقدند، صرفا با بررسی گذشته و رفتار نمودار یک سهم نمی توان آینده نمودار را پیش بینی کرد.
-منتقدان تحلیل فنی اعتقاد دارند، چارتیست ها معمولا در تایم فریم های خاص به یک شکل تحلیل می کنند و حد سود و ضرر مشخص و واحدی را انتخاب می کنند، در نتیجه وقتی به حد ضرر یا حد سود خود رسیدند سهم را با شدت بسیار بیشتری عرضه یا تقاضا می کنند.
-در تحلیل تکنیکال صد درصدی وجود ندارد و فقط یک پیش بینی براساس آمار و ارقام گذشته است، منتقدان تحلیل تکنیکال را به پیش بینی هواشناسی تشبیه می کنند.
بهترین زمان نوسان گیری ارز دیجیتال/تایم فریم های طلایی در معاملات کریپتو
در این مقاله میخواهیم به اساسی ترین و مهمترین موضوع در نوسان گیری ارز دیجیتال بپردازیم،اینکه ما بدانیم در چه زمانی به تحلیل و نوسان گیری ارز دیجیتال بپردازیم بسیار مهم میباشد چراکه با شناسایی زمان های طلایی میتوانیم با دقت بیشتری روند بازار را تشخیص دهیم.
در ادامه میخواهیم یکی از ابزار های مهم و اساسی یعنی تایم فریم را برای شما معرفی کنیم تا بتوانید با دقت بیشتر و در زمان مناسب چارت مالی خود را تحلیل و بررسی نمایید.
در ابتدا به تعریف تایم فریم میپردازیم و اینکه در معاملات و تحلیل ها به چه نحوی از آن استفاده نماییم.
تایم فریم چیست؟
منظور از تایم فریم مدت زمانی میباشد که یک نقطه یا یک کندل بسته میشود به عنوان مثال در تایم فریم 5 دقیقه زمانی را نشان میدهد که یک کندل باز میشود و 5 دقیقه زمان میبرد که آن کندل بسته شود.
در تایم فریم های مختلف نمودار ها متفاوت میباشد،امکان دارد در نموداری با تایم فریم یک ساعته روند بازار و تحلیل صورت گرفته حالت صعودی را نشان دهد اما در تایم فریم هفتگی روند معاملات و چار شکل گرفته کاملا نزولی باشد.
این به این معنا میباشد که در زمان های مختلف تحلیل ها و بررسی های مختلفی را میتوان انجام داد.
در بخش بعدی میخواهیم بخش های مختلف تایم فریم را به شما معرفی کنیم ، در ادامه با ما همراه باشید.
معرفی انواع تایم فریم معاملاتی
تایم فریم ها را به صورت کلی میتوان به مدت زمان های زیر تقسیم بندی کرد البته این تقسیم بندی میتواند در چارت های مختلف متفاوت باشد اما به طور کلی به شرح زیر میباشد:
- تغییرات قیمت 1 دقیقه یا M1
- تغییرات قیمت 5 دقیقه یا M5
- تغییرات قیمت 30 دقیقه یا M30
- تغییرات قیمت 1 ساعت یا H1
- تغییرات قیمت 4 ساعت یا H4
- تغییرات قیمت 1 روز یا D1
تقسیم بندی دیگر از تایم فریم معاملاتی
- تایم فریم بلند مدت
- تایم فریم میان مدت
- تایم فریم کوتاه مدت
تایم فریم بلند مدت
تایم فریم بلند مدت، بهترین تایم فریمی است که از آن برای تحلیل در بازارهای ارز دیجیتال استفاده می شود و می توان از تایم فریم بلند مدت و ادامه آن به سمت بازه های جزئی تر تایم فریم، تحلیل های دقیق تری انجام داد. منتها در تایم فریم بلند مدت، روند غالب شناسایی می شود و نباید معاملات در این روند اجرایی شوند اما باید معاملات انجام شده هم مسیر با روند شناسایی شده در این بازه زمانی انجام شود. البته این بدان معنا نیست که معاملات خلاف روند نمی توانند انجام شوند بلکه بدان معناست که که احتمال موفقیت کمتر و حد سود پایین تری نسبت به زمانی که هم جهت با روند کلی باشد، دارد.
تایم فریم میان مدت
در تایم فریم میان مدت، حرکات کوچکتر در روند بزرگتر قرار دارد. این تایم فریم انطباق پذیرترین تایم فریمی است که در بازارهای مالی وجود دارد. چرا که هر دو حالت کوتاه مدت و بلند مدت در این سطح قابل لمس است. همان طور که گفته شد، میزان مورد انتظار باز نگه داشتن یک معامله، باید با تایم فریم مرکزی درون بازه تایم فریم ها مشخص کند. در اصل این سطح زمانی بیشتری نمودار استفاده شده برای برنامه ریزی معاملاتی در زمانی است که معامله باز بوده و قیمت به حد سود و یا حد ضرر نزدیک می شود.
تایم فریم کوتاه مدت
بیشترین بازه معاملاتی در تایم فریم کوتاه مدت انجام می شود، چرا که نوسانات کوچکتر در حرکت قیمت واضح تر می شود. معامله گر می تواند نقاط ورود جذاب برای معامله ای هم جهت با مسیر از پیش تعیین شده در نمودارهای بازه های زمانی را مشخص کند.
تحلیل بازار با چند تایم فریم
استفاده از تحلیل چند تحلیل کندل ها در تایم فریم مختلف تایم فریم، زمانی امکان پذیر است که برمبنای بررسی ارزش یک دارایی در چند بازه زمانی مختلف انجام می شود. هیچ محدودیتی برای انتخاب تعداد و یا نوع تایم فریم ها وجود ندارد اما برای این نوع تحلیل، اصولی را باید رعایت کرد که در ادامه به بررسی آن می پردازیم.
بهتر است از 3 تایم فریم معاملاتی استفاده کنید که دید بهتری در بازار به شما می دهد. در صورتی که تعداد کمتری برای تحلیل استفاده کنید، موجب از دست دادن میزان قابل توجهی از اطلاعات خواهد شد و در مقابل انتخاب تعداد بیشتر، ممکن است موجب تحلیل های مازاد شود.
قانون 4 چیست؟
در زمان انتخاب 3 بازه زمانی، استفاده از یک استراتژی مانند «قانون 4» می تواند موثر باشد. منظور از قانون 4، این است که در ابتدا باید یک بازه زمانی متوسط مشخص شود و این بازه می تواند نشان دهنده میزان نگهداشتن یک معامله به صورت متوسط باشد.
بعد از این مرحله باید یک تایم فریم کوچکتر انتخاب شود. برای انتخاب این تایم فریم باید حداقل یک چهارم بازه زمانی متوسط را در نظر گرفت. تایم فریم بلند مدت نیز باید حداقل چهار برابر تایم فریم میانی باشد. پس انتخاب تایم فریم های معاملاتی در زمان انتخاب سه طیف زمانی بسیار مهم است.
بنابراین یک معامله گر بلندمدت با معاملاتی با عمر چندین ماه، استفاده بسیار کمی برای ترکیب نمودارهای 15 دقیقه ای، 60 دقیقه ای و در نهایت 240 دقیقه ای خواهد داشت. به صورت معمول یک معامله گر به صورت روزانه که عمر معاملات انتخابی خود چند ساعته و در موارد نادر بیش از یک روز است، استفاده چندانی از ترکیب نمودارهای روزانه، هفتگی و ماهیانه نخواهد داشت. این بدان معناست که معامله گر بلند مدت، از نمودارهای 4 ساعته استفاده نمی کند و معامله گرهای کوتاه مدت نیز از نمودارهای روزانه منفعتی نخواهند برد اما همه این موارد باید در نقاط نهایی تحلیل مورد استفاده قرار داد و نباید با کل تایم فریم درگیر شد.
جمع بندی
به طور کلی نمیتوان گفت که بهترین تایم فریم چه زمانی میباشد چراکه برای معاملات مختلف متفاوت میباشد به عنوان مثال شخصی که میخواهد کوتاه مدت معامله کند هیچوقت تایم فریم های هفتگی و ماهانه را بررسی نخواهد کرد اما شخصی که بخواهد بلند مدت تحلیل و بررسی کند به هیچ عنوان تایم فریم های 5 دقیقه و 1 ساعته را در نظر نمیگیرد.
به طور کلی میتوان گفت که میتوان با تلفیقی از تایم فریم بلند مدت و کوتاه مدت یک معامله را بررسی کرد تا بتوان با دقت بیشتری روند را تشخیص دهید تا درصد برد معامله خود را بالا ببرید.
در صورتی که تمایل به خرید ارز های دیجیتال دارید میتوانید با خرید ارز تتر به راحتی در صرافی های متمرکز و غیر متمرکز ارز های مورد نظر خود را خریداری نمایید ، صرافی ارز دیجیتال ایران پرفکت معتبر ترین صرافی ارز دیجیتال میباشد که میتوانید دلار های دیجیتال را بدون کامزد و با پایین ترین قیمت ها خریداری نمایید .
تحلیل کندل ها در تایم فریم مختلف
تحلیل بازه های زمانی
تحلیل تایم فریم چندگانه به سادگی فرآیند بررسی یک جفت ارز و قیمت یکسان اما در بازه های زمانی متفاوت است. به یاد داشته باشید، یک جفت ارز در چندین بازه زمانی وجود داره - روزانه، ساعتی، 15 دقیقه ای، هفتگی، حتی 1 دقیقه! هنگامی که از نمودار استفاده می کنید، متوجه خواهید شد که بازه های زمانی مختلفی ارائه میشه. نمودار فعلی بالا '1 روز' یا بازه زمانی روزانه است. هنگامی که روی '1 ساعت' کلیک می کنید، نمودار 1 ساعته رو نشون میده. اگر روی '5 دقیقه' کلیک کنید، نمودار 5 دقیقه ای و غیره ظاهر میشه. دلیلی وجود داره که چرا برنامه های نمودار تایم فریم های زیادی را ارائه میدن. به این دلیل است که شرکت کنندگان مختلف بازار در بازار وجود دارند. این بدان معنی است که معامله گران مختلف فارکس میتونند دیده متفاوتی در مورد نحوه معامله یک جفت ارز داشته باشند و هر دو میتونند کاملاً صحیح باشه.
برخی معامله گران هستند که روی نمودارهای 10 دقیقه ای تمرکز می کنند در حالی که برخی دیگر بر روی نمودارهای هفتگی تمرکز می کنند. ممکن که کسی ببیند که EUR / USD در نمودار 4 ساعته روند نزولی داره. با این حال، فرد دیگه ای در نمودار 5 دقیقه ای معامله میکنه و میبینه که این جفت ارز فقط بالا و پایین میشه. و هر دو میتونه درست باشه! همانطور که می بینید، این یک مشکل ایجاد می کنه. معاملهها گاهی اوقات وقتی به 4 ساعت نگاه میکنند گیج میشوند، سیگنال فروش را میبینند، سپس روی 1 ساعت میپرند و میبینند که قیمت به آرامی در حال افزایش است.
شما باید چه کاری انجام دهید؟
الف. به یک تایم فریم بچسبید، سیگنال را بگیرید و تایم فریم دیگر را کاملا نادیده بگیرید؟
ب. یک سکه را برگردانید تا تصمیم بگیرید که آیا باید بخرید یا بفروشید؟
هر دو گزینه وحشتناک هستند.
بنابراین مزایای نگاه کردن به بازه های زمانی متعدد چیست؟
- آنها دیدگاه ها و دیدگاه های متفاوتی از یک جفت ارز به شما می دهند.
- آنها شما را قادر می سازند مناطق حمایتی یا مقاومتی آینده را تشخیص دهید.
- آنها به شما امکان می دهند تغییرات روند را زودتر تشخیص دهید.
- آنها به شما کمک می کنند تا در اسرع وقت وارد یا خارج شوید.
- آنها به تأیید تغییر روند در بازه زمانی بالاتر کمک می کنند.
- آنها به شما این امکان را می دهند که بدانید سایر فعالان بازار به چه فکر می کنند.
- آنها به شما امکان می دهند تصویر کوچک، تصویر متوسط و تصویر بزرگ را ببینید.
چه بازه زمانی باید معامله کنیم؟
یکی از دلایلی که معاملهگران تازهکار آنطور که باید خوب عمل نمیکنند اینکه معمولاً چارچوب زمانی اشتباهی را برای شخصیت خود معامله میکنند. معاملهگران جدید فارکس میخان به سرعت ثروتمند بشن، بنابراین معامله در بازههای زمانی کوچک مانند نمودارهای 1 دقیقهای یا 5 دقیقهای را آغاز میکنند. سپس هنگام معامله ناامید می شوند زیرا چارچوب زمانی با شخصیت آنها سازگار نیست. برای برخی از معامله گران فارکس، آنها احساس راحتی می کنند که نمودارهای 1 ساعته را معامله کنند. این بازه زمانی طولانیتر است، اما نه خیلی طولانی، و سیگنالهای معاملاتی کمتری ایجاد میکنه. معامله در این بازه زمانی به زمان بیشتری برای تجزیه و تحلیل بازار و عدم احساس عجله کمک می کنه. از طرف دیگر، ما دوستی داریم که هرگز نمیتونه در یک بازه زمانی 1 ساعته معامله کنه. برای او خیلی آهسته س و احتمالاً فکر میکنه قبل از اینکه بتونه وارد معامله بشه، پوسیده میشه و میمیره 😂 . او ترجیح میده یک نمودار 15 دقیقه ای معامله کنه. هنوز هم به او زمان کافی (اما نه خیلی زیاد) میده تا بر اساس استراتژی معاملاتی خود تصمیم بگیره. وقتی برای اولین بار معامله را شروع کردیم، نمیتونستیم به یک چارچوب زمانی پایبند باشیم. ما با نمودار 15 دقیقه ای شروع کردیم. سپس نمودار 5 دقیقه ای. سپس نمودار 1 ساعته، نمودار روزانه و نمودار 4 ساعته را امتحان کردیم.
این برای همه معاملهگران جدید فارکس طبیعی که تا زمانی که منطقه خود را پیدا کنه و چرا ما به شما پیشنهاد میکنیم که با استفاده از بازههای زمانی مختلف در حساب DEMO را انجام بدین تا ببینید کدامیک با شخصیت شما مطابقت داره. یکی دیگر از دوستان ما نمیتونه بفهمه معامله گران فارکس چگونه بر روی نمودار 1 ساعته معامله می کنند زیرا فکر می کنه خیلی سریع است! او فقط نمودارهای روزانه، هفتگی و ماهانه را معامله می کنه. خوب، پس احتمالاً میپرسید که چارچوب زمانی مناسب برای شما چیست. خب رفیق اگه دقت کرده بودی بستگی به شخصیتت تحلیل کندل ها در تایم فریم مختلف داره. شما باید با چارچوب زمانی که در آن معامله می کنید احساس راحتی کنید. زمانی که در یک معامله هستید همیشه نوعی فشار یا احساس ناامیدی را احساس خواهید کرد زیرا پول واقعی در آن دخیل است. این طبیعی است، اما نباید احساس کنید که دلیل فشار به این دلیل است که همه چیز آنقدر سریع اتفاق میافتد که تصمیمگیری برایتان دشوار است یا آنقدر آهسته است که ناامید میشوید.
چرا هنگام معامله در فارکس باید به چند بازه زمانی نگاه کنید؟
قبل از اینکه نحوه انجام تجزیه و تحلیل چند فریم زمانی برای معاملات فارکس خود را توضیح دهیم، احساس می کنیم که لازم است به این نکته اشاره کنیم که چرا باید در واقع تایم فریم های مختلف را مرور کنید. پس از همه، آیا تجزیه و تحلیل تنها یک نمودار به عنوان یک معامله گر فارکس به اندازه کافی سخت نیست؟ شما یک میلیارد اندیکاتور دارین، باید اخبار اقتصادی رو بخونید، یک جلسه Call of Duty، یک جلسه Fornite، یک جلسه Dota 2، یک قرار داغ در مک دونالد و سپس یک ساعت مشاهده استوری های اینستاگرام و دو ساعت دیگر تماشای TikToks و غیره. خوب، بیایید یک بازی به نام «بلند یا کوتاه» انجام دهیم تا نشان دهیم چرا باید توجه داشته باشید و تلاش بیشتری برای نگاه کردن به بازههای زمانی مختلف انجام دهید. قوانین بازی آسون. شما به نمودار نگاه می کنید و تصمیم می گیرین که بلند یا کوتاه باشید. آسان است، درست است؟ باشه، آماده؟
نمودار GBP / USD در تایم 10 دقیقه
بیایید به نمودار 10 دقیقه ای GBP / USD در ساعت 8:00 صبح به وقت گرینویچ نگاهی بیندازیم. ما میانگین متحرک ساده دوره 200 (SMA) را در نمودار داریم که به نظر میرسه به عنوان مقاومت حفظ میشه. با تست قیمت مقاومت و تشکیل یک کندل دوجی ، زمان خوبی برای کوتاه شدن به نظر می رسد درست است؟ ما آن را به عنوان یک بله در نظر خواهیم گرفت. اما دانگ، ببین بعد چه اتفاقی می افتد! این جفت بالاتر از مقاومت بسته شد و 200 پیپ دیگر افزایش یافت! آخ! اوه خوب، خیلی بد!
نمودار GBP / USD در تایم یک ساعت
چه اتفاقی افتاد؟ هوم، بیایید به نمودار 1 ساعته برویم تا ببینیم چه اتفاقی افتاده است… اگر به نمودار یک ساعته نگاه می کردید، متوجه می شدید که این جفت ارز در واقع در انتهای کانال صعودی قرار داره. علاوه بر این، یک دوجی روی خط پشتیبانی درست کرده بود! یک سیگنال خرید واضح!
نمودار GBP / USD در تایم 4 ساعت
کانال صعودی حتی در نمودار 4 ساعته واضح تر بود. اگر ابتدا به این نمودار نگاه میکردید، آیا هنوز در زمانی که در نمودار 10 دقیقهای معامله میکردید، خیلی سریع کوتاه میآمدید؟ همه نمودارها داده های قیمت یکسانی را نشان می دادند. آنها فقط فریم های زمانی متفاوت از همان داده ها بودند. آیا اکنون اهمیت نگاه کردن به بازه های زمانی متعدد را می بینید؟ ما عادت داشتیم نمودارهای 15 دقیقه ای را عوض کنیم و تمام. ما هرگز نمیتونستیم بفهمیم که چرا وقتی همه چیز خوب به نظر میرسه، بازار ناگهان متوقف میشه یا معکوس میشد. هرگز به ذهن ما خطور نکرده بود که نگاهی به یک بازه زمانی بزرگتر بیندازیم تا ببینیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است. زمانی که بازار در نمودار 15 دقیقه ای متوقف شد یا معکوس شد، اغلب به این دلیل بود که در یک بازه زمانی بزرگتر به حمایت یا مقاومت رسیده بود. چند صد پیپ منفی طول کشید تا یاد بگیریم که هرچه بازه زمانی بزرگتر باشد، احتمال اینکه سطح حمایت یا مقاومت مهمی وجود داشته باشد بیشتر است. معامله با استفاده از بازههای زمانی متعدد، احتمالاً ما را بیش از هر چیز دیگری به تنهایی از معاملات ضررده دور نگه داشته است.
این به شما این امکان را میده که مدت بیشتری در یک معامله بمانید زیرا می توانید نسبت به BIG PICTURE مکان خود را شناسایی کنید. اکثر مبتدیان فقط به یک تایم فریم نگاه می کنند. آنها یک تایم فریم واحد را در نظر می گیرند، اندیکاتورهای خودشونو رو اعمال می کنند و سایر تایم فریم ها را نادیده می گیرند. مشکل این است که یک روند جدید، که از یک بازه زمانی دیگر می آید، اغلب به معامله گران فارکس که به تصویر بزرگ نگاه نمی کنند آسیب می زند.
استفاده از تحلیل بازه زمانی چندگانه برای یافتن نقاط ورودی و خروجی بهتر
اینجاست که تجزیه و تحلیل چند تایم فریم وارد عمل میشه. اینجاست که ما به شما یاد میدهیم که چگونه نه تنها در بازه زمانی معاملاتی دلخواه خود قفل کنید، بلکه نمودارها را بزرگنمایی و کوچکنمایی کنید تا بتونید یک برنده را از پارک بیرون بیاورید. باید به خاطر داشته باشید، یک روند در یک بازه زمانی طولانیتر زمان بیشتری برای رشد داشته است، به این معنی که برای تغییر مسیر این جفت ارز، حرکت بازار بزرگتری لازم است. همچنین، سطوح حمایت و مقاومت در بازه های زمانی طولانی تر قابل توجه تر است. با انتخاب بازه زمانی دلخواه خود شروع کنید و سپس به بازه زمانی بالاتر بعدی بروید. در آنجا میتونید بر اساس اینکه بازار در نوسان است یا روند، یک تصمیم استراتژیک برای خرید بلند یا کوتاه بگیرید.
سپس به بازه زمانی دلخواه خود (یا حتی پایین تر!) باز می گردید تا تصمیمات تاکتیکی در مورد محل ورود و خروج بگیرید (محل توقف و هدف سود). فقط برای اینکه بدانید، این احتمالاً یکی از بهترین استفادههای تحلیل بازه زمانی چندگانه است. میتونید برای کمک به پیدا کردن نقاط ورودی و خروجی بهتر، زوم کنید. با اضافه کردن بعد زمان به تجزیه و تحلیل خود، میتونید برتری بیشتری نسبت به سایر معامله گران بینایی تونل که تنها در یک فریم زمانی معامله می کنند، بدست آورید. آیا همه اینها را دریافت کردید؟ خوب، اگر این کار را نکردید، نگران نباشید! اکنون مثالی را مرور می کنیم تا به روشن تر شدن همه چیز کمک کنیم.
نحوه انجام تجزیه و تحلیل چند تایم فریم
بیاییم بگوییم که سیندرلا، که تمام روز حوصله تمیز کردن خواهران ناتنیاش را سر میبرد، تصمیم میگیره که میخاد فارکس معامله تحلیل کندل ها در تایم فریم مختلف کنه. پس از مدتی معاملات دمو، او متوجه میشه که معامله جفت ارز EUR / USD را بیشتر دوست داره و با نگاه کردن به نمودار 1 ساعته احساس راحتی میکنه. او فکر میکنه که نمودارهای 15 دقیقه ای خیلی سریع هستند در حالی که 4 ساعت طول میکشه. اولین کاری که سیندرلا انجام میده اینکه برای بررسی نمودار 4 ساعته EUR / USD به سمت بالا حرکت میکنه. این به او کمک میکنه روند کلی را تعیین کنه. او میبینه که این جفت ارز به وضوح در یک روند صعودی است. این به سیندرلا نشان میده که او فقط باید به دنبال سیگنال های خرید باشه. پس از همه، روند دوست اونه، درسته؟ او نمیخاد در مسیر اشتباه گرفتار بشه.
نمودار EUR / USD در تایم فرم 1 ساعت
حالا، او به چارچوب زمانی مورد نظر خود، نمودار 1 ساعته، زوم میکنه تا به او کمک کنه تا نقطه ورودی را تشخیص بده. او همچنین تصمیم میگیره از اندیکاتور Stochastic ظاهر میشه. هنگامی که به نمودار 1 ساعته برمی گردد، سیندرلا میبینه که یک کندل دوجی شکل تشکیل شده و Stochastic به تازگی از شرایط فروش بیش از حد خارج شده!اما سیندرلا هنوز کاملاً مطمئن نیست…. او میخاد مطمئن بشه که نقطه ورود واقعاً خوبی داره، بنابراین به نمودار 15 دقیقهای کاهشی میشه تا به او کمک کنه ورودی بهتری پیدا کنه و تأیید بیشتری به او بده. بنابراین اکنون سیندرلا چشمان خود را در نمودار 15 دقیقه ای قفل کرده و می بینه که به نظر میرس خط روند بسیار قوی داره. نه تنها این، بلکه Stochastic شرایط فروش بیش از حد را در بازه زمانی 15 دقیقه نیز نشان میده! او تصور میکنه که این میتونه زمان خوبی برای ورود و خرید باشه. ببینیم بعدش چی میشه.
همانطور که مشخص، روند صعودی ادامه داره و EUR / USD همچنان در نمودارها صعودیه س. سیندرلا کمی بالاتر از 1/2800 وارد معامله میشه و اگر معامله را برای چند هفته باز نگه می داشت، 400 پیپ می ساخت!. او میتونست یک جفت دمپایی شیشه ای دیگه بخره!. بدیهی است که محدودیتی برای چند فریم زمانی که میتونه مطالعه کنید وجود داره. شما نمیخاین صفحه ای پر از نمودارهایی که به شما چیزهای مختلف می گویند. حداقل از دو، اما نه بیشتر از سه تایم فریم استفاده کنید . افزودن موارد بیشتر فقط باعث سردرگمی معامله گران میشه و از ناتوانی در تجزیه و تحلیل رنج میبرید. میپرسید آیا روش اشتباهی برای انجام تجزیه و تحلیل چند فریم زمانی وجود داره؟ برخی از دوستان فارکس ما به اندازه کافی خوب بوده اند که دو پیپ خود را در این مورد از طریق این تاپیک تالار گفتگو در مورد تجزیه و تحلیل فریم های زمانی متعدد ارائه دهند. در پایان روز، واقعاً همه چیز در مورد یافتن بهترین کار برای شماست.
مولتی تایم فریم یا تحلیل چند زمانی چیست؟
در این مقاله می پردازیم به تحلیل چند زمانی یا به عبارتی مولتی تایم فریم. خودتان می دانید که می توانید هنگام تحلیل از تایم فریم های مختلفی اعم از ۱ ساعته ۱ هفته ای ۱ ماهه یا حتی دقیقه ای استفاده نمایید. البته این بستگی به فرد دارد که می خواهد بلند مدت سرمایه […]
در این مقاله می پردازیم به تحلیل چند زمانی یا به عبارتی مولتی تایم فریم.
خودتان می دانید که می توانید هنگام تحلیل از تایم فریم های مختلفی اعم از 1 ساعته 1 هفته ای 1 ماهه یا حتی دقیقه ای استفاده نمایید. البته این بستگی به فرد دارد که می خواهد بلند مدت سرمایه گذاری کند یا کوتاه مدت و جالب این است که در یک روند اگر تایم فریم مثلا روزانه روند صعودی نشان بدهد و تایم فریم 15 دقیقه ای روند نزولی را نشان بدهد دو نفر با خرید در روزانه و فروش در 15 دقیقه ای می توانند سود کنند. به طور کلی به تحلیل روند قیمت های بورس های مختلف اعم از کالا و سهام و حتی بازار ارز ( فارکس ) و سایر روند های قیمتی در چند تایم فریم تحلیل چند زمانی گفته می شود که این تحلیل برای بهتر تشخیص دادن بازار و تصمیم بهتری گرفتن انجام می شود. البته بعضی اوقات پیش می اید که تایم فریم های مختلف روند های مختلفی را نشان می دهند. مثلا تایم فریم 4 ساعته می گوید بفروشید و تایم فریم 30 دقیقه ای سیگنال خرید می دهد. در این مقاله قصد داریم به بررسی همین موضوع بپردازیم و اینکه در هنگام این اتفاقات چه کار کنیم.
کدام تایم فریم را به عنوان تایم فریم اصلی انتخاب کنیم؟
یکی از دلایلی که معامله گران نوپا آنطور که باید و شاید کار نمی کنند آن است که در تایم فریم های نادرستی نسبت به شخصیتشان معامله می کنند. معامله گران جدید می خواهند سریع پولدار شوند. به همین دلیل کارشان را بای تایم فریم های کوتاه مدت مثل یک دقیقه ای یا پنج دقیقه ای آغاز می کنند. در نهایت معامله نومیدشان می کند چرا که این تایم فریم با شخصیتشان سازگاری ندارد. برخی از معامل گران با معامله در نمودار های ساعته احساس بهتری دارند. این تایم فریم طولانی تر است اما آنقدر هم طولانی نیست. سیگنالهای معاملاتی در آن ها کمتر است اما خیلی هم کم نیست. معامله در این تایم فریم زمان بیشتری برای تحلیل بازار به شما می دهد و همزمان کار با عجله پیش نمی رود. از سوی دیگر دوستی هم هست که هیچگاه و به هیچ وجه در تایم فریم زمانی 1 ساعته معامله نمی کند. این مسیر برای او بسیار کند است و احتمالا فکر می کند نمی تواند تا پیش از تحلیل کندل ها در تایم فریم مختلف ورود به معامله دوام بیاورد و فسیل می شود. بنابراین معامله در نمودار 10 دقیقه ای را ترجیح می دهد. او در این نمودار هم برای تصمیم گیری بر مبنای پلن معاملاتیش زمان کافی دارد. (البته نه خیلی زیاد)
بسیار خوب حالا احتمالا می پرسید پس چه تایم فریمی مناسب شماست؟
خب دوست من اگر توجه کرده باشید این بستگی به شخصیت شما دارد. دقیقا به این بستگی داره که فرد صبوری هستید یا عجول آیا اگر روزانه ده ها معامله انجام ندهید دلمرده می شوید یا به باز نگه داشتم معاملات بلند مدتی علاقه دارید یا حتی فراتر برویم الزامات شغلی دارید و نمی توانید مرتب پشت چارت باشید، همه اینها در انتخاب تایم فریم شما نقش دارند.
باید با تایم فریمی معامله کنید که با آن احساس راحتی می کند.
وقتی در جریان یک معامله هستید همیشه نوعی احساس خرسندی یا حس نومیدی دارید چرا که پای پول واقعی مطرح است و این طبیعی است. زمانی که معامله گری را آغاز می کردیم نمی توانستیم به یک تایم فریم پایبند بمانیم. کار را با نمودار 15 دقیقه آغاز می کردیم، سپس به نمودار 5 دقیقه می رفتیم، سپس نمودار یکساعته، چهارساعته و روزانه را انتخاب می کردیم. این برای تمام معامله گران تازه کار طبیعی است. تا آن زمان که ناحیه آسایشتان را بیابید و متوجه شوید که چرا پیشنهاد می کنیم با استفاده از تایم فریم های مختلف معامله دمو کنید تا ببینید کدام تایم فریم با شخصیتتان سازگارتر است.
انتخاب های تایم فریم های مختلف برای مولتی تایم فریم
اگر بتوانید از میان تایم فریم های در دسترس بهترین آن ها را برای خود انتخاب کنید، تا حد زیادی میزان معاملات سودآور شما افزایش می یابد. اولین سوالی که باید از خودتان بپرسید این است که تایم فریم اصلی (مادر) که در آن معامله می کنید کدام است! این تایم اساس زمان معاملاتی شماست. که این موضوع در بند بالا کامل توضیح داده شد.
قدم بعدی انتخاب تایم فریم های بزرگتر(ماژور) و کوچکتر(مینور) می باشد.
تایم فریم های ماژور و مینور عمدتاً به عنوان دوره های زمانی بزرگتر و کوچکتر نسبت به تایم فریم اصلی به کار برده می شوند. در مثال ذیل تایم فریم اصلی شما 5 دقیقه ای می باشد، بنابراین ما تایم فریم های 15 دقیقه ای و 1 دقیقه ای را بترتیب به عنوان ماژور و مینور درنظر می گیریم. شما می توانید این مدل را برای هر تایم فریم اصلی پیاده سازی کنید. در جدول زیر تحلیل چارت بصورت مولتی تایم فریم و پیشنهاد هایی برای انتخاب تایم فریم قرار داده ایم. این جدول صرفا یک پیشنهاد هست و می تواند بستگی به نوع تحلیل شما کمی منعطف تر باشد. فقط مطمئن شوید که برای حرکت رو به عقب و رو به جلوی در تایم فریم ها اختلاف به اندازه کافی وجود داشته باشد. اگر این تایم فریم ها به هم بسیار نزدیک باشد، قادر به یافتن تفاوت آنها نخواهید بود و از این رو نمی تواند خیلی کارآمد باشد. بهترین فاصله به این صورت است که هر تایم فریم 3 الی 10 برابر نسبت به تایم فریم قبل و بعد خودش باشد و که یکی از بهترین تنظیم ها برای معامله گری مولتی تایم فریم می باشد. مثلا تایم روزانه شامل 6 تایم فریم 4 ساعته است و 4 ساعته هم 4 برابر تایم فریم 1ساعته است.تایم فریم بزرگتر ( ماژور ) | تایم فریم اصلی ( مادر ) | تایم فریم کوچک تر ( مینور ) |
5 دقیقه | 1 دقیقه | تیک چارت لحظه ای |
15 دقیقه | 5 دقیقه | 1 تحلیل کندل ها در تایم فریم مختلف دقیقه |
30 دقیقه | 15 دقیقه | 5 دقیقه |
1 ساعته | 30 دقیقه | 15 دقیقه |
4 ساعته | 1 ساعته | 30 دقیقه |
روزانه | 4 ساعته | 1 ساعته |
هفتگی | روزانه | 4 ساعته |
ماهانه | هفتگی | روزانه |
در هر تایم فریم باید بدنبال چه چیزی باشیم؟
این موضوع به طور کلی به خود شما مربوط است و بیشتر به سبک معاملاتی شما بستگی دارد. اگر شما در نمودار 5 دقیقه ای پس از شکست قیمت به دنبال پوزیشن خرید باشید، لازم است اطمینان حاصل کنید که در هر دو نمودار 15 و 1 دقیقه ای هم روند قوی صعودی وجود داشته باشد. اغلب اوقات معامله گران پس از شکست قیمت در تایم فریم اصلی خود اقدام به معامله می کنند اما اگر در دوره های زمانی بالاتر و پایینتر شرایط مشابه وجود نداشته باشد، نباید این کار را بکنند. حرکات قدرتمند در بازار زمانی اتفاق می افتند که معامله گران دوره های زمانی مختلف قریب به اتفاق در یک جهت معامله کنند که این منجر تحلیل کندل ها در تایم فریم مختلف به تشکیل یک سیل حرکت قیمت ها در بازار می شود، چیزی که ما برای براحتی می توانیم از آن پول در بیاوریم.
ورود و خروج هایتان را بر اساس یک تایم فریم تنظیم کنید و از تایم های دیگر تایید بگیرید.
مراقب باشید که اشتباه نکنید که مثلاً از تایم فریم 15 دقیقه ای برای ورود و برای حد ضرر از تایم فریم 5 دقیقه ای استفاده کنید. بخاطر داشته باشید معامله گرانی که در تایم فریم های پایین معامله می کنند به دنبال نوسانات کوچک قیمتی می باشند و اگر شما هم این راه را انتخاب کردید باید به همین روال کار کنید.در واقع تایم فریم های بزرگتر و کوچکتر فقط به شما تایید می دهند و نه هیچ چیز دیگر، به عبارت دیگر به آن ها به چشم اندیکاتورهای تکنیکال نگاه کنید، نه ابزاری برای ورود و خروج به پوزیشن های معاملاتی.
چگونه می توان نسبت به استفاده از مولتی تایم فریم ( تحلیل چند زمانی ) سریع تر وارد معامله شد؟
اگر فکر می کنید که می توانید از چند سنت از هر معامله چشم پوشی کنید، در اشتباه هستید.من هم مثل شما برای پول هایم سخت کار کرده ام بنابراین حتی یک سنت از آن را هم برای شخص دیگری روی میز جا نمی گذارم. اگر شما در تایم فریم کوچکتر وارد معامله شوید، در واقع خیلی زود وارد معامله شده اید و باید نگران افت و خیزهایی باشید که در طول تشکیل کندل بزرگتر اتفاق می افتند.صحبت هایم کمی گنگ بنظر می رسند، اجازه دهید تا این موضوع را با یک مثال بیشتر برایتان موشکافی کنم. فرض کنیم تایم فریم معاملاتی شما 5 دقیقه ای می باشد که در این صورت تایم فریم ماژور 15 دقیقه و مینور 1 دقیقه می باشد. قیمت از یک سطح مهم عبور کرده و یا از آن بر می گردد و کندل مد نظر ما تشکیل می شود و شما فکر می کنید که این به منزله ی ورود به بازار است. اگر قیمت در نمودار 5 دقیقه سطحی را لمس کند، این سطح را قبلاً در نمودار 1 دقیقه لمس کرده است. شما فقط به دنبال لمس خط روند توسط قیمت نیستید زیرا می تواند در هر تایم فریمی اتفاق بیفتد بلکه شما باید بدنبال قرار گرفتن قیمت سهام در مسیر اصلی روند باشید.
بهترین تایم فریم برای معاملات میان روزی کدام است؟
من فکر می کنم جواب این سوال بسیار ساده است. اگر می خواهید یک معامله گر روزانه باشید، باید بدنبال تایم فریم های کوچکتر باشید که عبارتند از 1-5 و 15 دقیقه ای.دلیل این کار این است که تایم فریم های کوچکتر به شما اطلاعات بیشتری برای تجزیه و تحلیل سریع و کوتاه مدتی می دهند.
جمع بندی نهایی و توصیه ها:
1-باید تصمیم بگیرید که تایم فریم اصلی(مادر) شما کدام است. برای این کار هم باید تایم فریم های مختلف را امتحان کنید، نتایج را ثبت کنید و این نتایج را تحلیل کنید تا دریابید که کدامیک برایتان مفید خواهند بود. احساسات انسانی، شخصیت، شغل و … همه این عوامل بصورت غیر مستقیم در انتخاب تایم فریم اصلی شما دخیل هستند. بعد از پیدا کردن تایم فریم اصلی اکنون باید تایم فریم های مینور و ماژور را بر اساس آن انتخاب کنید. 2-افزودن تحلیل مولتی تایم فریم به تحلیلتان سبب می شود تا از سایر معامله گرانی که فقط به ارزیابی یک تایم فریم می پردازند پیشی بگیرید. 3- تحلیل چند زمانی را به یک عادت تبدیل کنید. طوری که هر وقت برای تحلیل پای سیستم می نشینید چند تایم فریم را بدون اختیار بررسی کنید. 4- اگر بیشتر از 3 یا 4 تایم فریم را بررسی و تجزیه تحلیل کنید اطلاعات زیادی وارد مغز شما می شود و شما دچار سرگردانی می شوید و نمی دانید که باید چه کار کنید و تصمیم درستی نمی توانید بگیرید. پیشنهاد ما 3 تایم فریم می باشد که یکی تایم فریم مادر ، یکی یک یا دو درجه بالا برای ماژور و دیگری یک یا دو درجه پایین تر برای مینور. 5- اگر شما برای تحلیل با تایم فریم ماژور شروع کنید بهتر می توانید تناقصات و تفاوت های میان تایم فریم ها را پیدا کنید و تصمیم درست تری بگیرید. البته این را در نظر بگیرید که به قول معروف باید دید عقاب داشته باشید. برای پیدا کردن این تناقصات باید تیز بین باشید. 6- کار کردن با تحلیل چند زمانی همانند رانندگی می ماند. اینه ها مینور را نشان میدهند و شما از جلو ماژور را می بینید و فرمان تایم فریم اصلی شماست. منبع : فراچارت
چگونه با بررسی چندین تایم فریم نقاط ورود و خروج بهتری پیدا کنیم؟
در مقاله امروز از سری مقالات آموزش فارکس، قصد داریم به نحوه پیدا کردن نقاط ورود و خروج با استفاده از چندین تایم فریم بپردازیم.
و اینجاست که مزایای تحلیل با استفاده از چندین تایم فریم خود را نشان می دهد…
امروز ما به شما یاد می دهیم چگونه نه تنها روی فقط یک تایم فریم معاملاتی قفل نشوید بلکه نمودارها را طوری بزرگ و کوچک کنید که بتوانید معاملات موفقیت آمیزی داشته باشید.
آماده هستید؟ مطمئنید که می توانید از پس درس امروز سربلند بیرون آیید؟ فقط یک ترم دیگر از کلاس ها باقی مانده است!
شما که نمی خواهید اکنون ترک تحصیل کنید، می خواهید؟
پیش از هر چیز، نگاهی عمیق تر به آنچه در حال رخ دادن است، بیندازید.
سعی نکنید صورت خود را به بازار نزدیک کنید، بلکه خود را عقب تر برید.
بخاطر بسپارید، روند ها روی چارچوب های زمانی بلند مدت تر، زمان بیشتری برای امتداد یافتن داشته اند، به این معنی که برای تغییر مسیر حرکت در چنین جفت ارزی، باید یک حرکت بزرگ تر در بازار صورت گیرد.
همچنین، سطوح حمایت و مقاومت در تایم فریم های بالاتر از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
با انتخاب چارچوب زمانی دلخواه خود کار را شروع کرده و سپس به چارچوب های زمانی بالاتر بروید.
آنگاه می توانید بر اساس اینکه بازار رنج و خنثی است یا دارای روند است، یک تصمیم استراتژیک اتخاذ کرده و خرید یا فروش بگیرید.
سپس می توانید به چارچوب زمانی دلخواه خود بازگشته (یا حتی پایین تر از آن!) تا تصمیمات تاکتیکی در خصوص نقاط ورود و خروج به بازار (و همچنین حد ضرر و حد سود) بگیرید.
خاطر نشان می سازیم، احتمالاً یکی از بهترین کاربردهای تحلیل بر اساس چندین چارچوب زمانی همین است… کوچک کردن تایم فریم می تواند به شما در یافتن نقاط ورود و خروج بهتر، کمک کند.
با افزودن بُعد زمان به تحلیل خود، می توانید نسبت به معامله گران سطحی نگر بازار که فقط از یک چارچوب زمانی استفاده می کنند، برتری داشته باشید.
همه مطالب را گرفتید؟ خوب، اگر نگرفتید، جای نگرانی نیست!
حال ما می خواهیم با ذکر یک مثال جریان را برای شما کمی روشن تر کنیم.
تحلیل با استفاده از چندین تایم فریم
فرض کنید سیندرلا، که تمام روز را صرف نظافت خانه کرده و از دست ناخواهری های بدذات خود به تنگ آمده، تصمیم می گیرد که در فارکس معامله کند.
پس از مدتی ترید کردن در حساب دمو، او متوجه می شود که معامله روی جفت ارز EUR/USD را بیشتر از همه دوست دارد و با نمودار 1 ساعته بیش از سایر تایم فریم ها احساس راحتی می کند.
او فکر می کند نمودارهای 15 دقیقه ای خیلی تیز هستند، و نمودار 4 ساعته نیز بیش از حد طولانی است – باری.. او به خواب زیبای خود هم احتیاج دارد.
اولین کاری که سیندرلا انجام می دهد حرکت به سمت تایم فریم بالاتر برای بررسی نمودار 4 ساعته EUR / USD است.
این کار به او کمک می کند تا بتواند روند کلی بازار را استنباط کند.
او می بیند که این جفت ارز علنا در یک روند صعودی قرار دارد.
این نشانه ایست برای سیندرلا که فقط باید در جستجوی سیگنال های خرید باشد. به هر حال، روند دوست اوست، نه؟ او نمی خواهد در جهت اشتباهی گرفتار شود و کفش خود را گم کند.
حال، او به چارچوب زمانی دلخواه خود، یعنی نمودار 1 ساعته، بر می گردد تا بلکه بتواند یک نقطه ورود خوب را پیدا کند. او همچنین تصمیم می گیرد یک اندیکاتور استوکستیک هم زیر نمودار خود بیندازد.
هنگامی که سیندرلا به نمودار 1 ساعته باز می گردد، می بیند که یک کندل دوجی تشکیل شده است و استوکاستیک نیز از شرایط بیش فروش بیرون آمده است!
اما سیندرلا هنوز کاملاً مطمئن نیست… او می خواهد مطمئن شود که واقعاً یک نقطه ورود خوب پیدا کرده است، بنابراین پایین تر می آید و نمودار 15 دقیقه ای را اجرا می کند تا بتواند نقطه ورود بهتری پیدا کرده و تأیید بیشتری بگیرد.
اکنون نگاه سیندرلا به نمودار 15 دقیقه ای قفل شده است و او متوجه می شود که خط روند به شدت حفظ شده و دارد عمل می کند.
نه تنها این، بلکه استوکستیک نیز در چارچوب زمانی 15 دقیقه ای شرایط بیش فروش را نشان می دهد!
او نتیجه می گیرد که اکنون می تواند زمان مناسبی برای ورود به بازار و خرید باشد.
بیایید ببینیم بعد چه اتفاقی می افتد.
همانطور که می بینید، روند صعودی ادامه یافته و EUR/USD همچنان در حال بالا رفتن است.
در این حالت اگر سیندرلا روی 1.2800 وارد می شد و پوزیشن خود را چند هفته ای باز نگه می داشت، 400 پیپ کاسب بود!
او می توانست یک جفت کفش کریستال دیگر نیز برای خود بخرد!
بدیهی است برای تعداد چارچوب زمانی مورد بررسی و مطالعه نیز محدودیت وجود دارد. شما نباید صفحه نمایشی پر از نمودارهایی که هر یک چیزهای مختلفی به شما می گویند، مقابل خود داشته باشید.
حداقل از دو و حداکثر از سه تایم فریم استفاده کنید.
افزودن تایم فریم های بیشتر، فقط شما را گیج تر کرده و بلحاظ تحلیلی شما را فلج می کند، و بعد هم دیوانه می کند!
می پرسید آیا روش اشتباهی برای انجام تحلیل چندین چارچوب زمانی وجود دارد؟ تلاش می کنیم این را در دروس بعدی بگوییم.
در پایان باید گفت، مهم ترین نکته این است که چه چیزی برای شما بهترین نتیجه را داشته و بخوبی جواب می دهد.
دیدگاه شما