افشای اطلاعات گروه ب چیست؟
افشای اطلاعات گروه «ب» در شرایط خاصی باید توسط شرکت انجام شود. شرکت هایی که در بازار بورس فعالیت می کنند، اگر قصد داشته باشند سرمایه اولیه خود را تغییر دهند، یا این که اقدام به انتشار اوراق بدهی نمایند، یا قصد شرکت در مزایده یا مناقصه را داشته باشند، لازم است اطلاعات گروه ب خود را منتشر نمایند.
افشای اطلاعات گروه ب یا الف، فارغ از میزان اهمیت اطلاعات منتشره امری مهم به شمار میرود. سرمایهگذاران و معاملهگران هر روز چشم به پیامهای ناظر میدوزند تا از اخبار و حواشی سهام مختلف مطلع شوند. از همین رو بسته شدن و بازگشایی سهام پس از افشا امری مهم است که میتواند حاکی از روند آیندهی سهم باشد.
برخی از اطلاعاتی که شرکت ها در بورس ارائه می دهند، در صورتی که افشا شوند می تواند مشکل آفرین باشند. این اطلاعات به دو دسته اطلاعات «الف» و «ب» دسته بندی شده اند. افشای اطلاعات گروه «ب» و «الف» هر یک اطلاعات خاصی هستند که بر روی روند مالی شرکت ها تاثیر می گذارند.
شرکت های بورسی موظف هستند اطلاعات مهمی همچون اطلاعات دریافت مجوز تغییر بیش از ۱۰ درصدی قیمت فروش محصولات، وقوع حوادث غیر مترقبه، برگزاری مزایده یا مناقصه، خرید مواد اولیه، تغییر در میزان سرمایه شرکت، انتشار اوراق بدهی و …. را منتشر نمایند.
اما در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ در صورتی که افشای اطلاعات گروه «ب» رخ دهد، چه اتفاقی در بازار بورس برای شرکت ها خواهد افتاد؟ آیا میدانید در چنین زمانی سهامداران و خریداران سهام باید چه کنند؟ یا این که اصلا افشای اطلاعات گروه «ب» چه اطلاعاتی هستند؟ با ما همراه باشید تا بیشتر با این دسته از اطلاعات اشنا شویم.
اطلاعات گروه «ب» چه اطلاعاتی هستند؟
برای این که بدانیم اطلاعات شرکت ها چه هستند و به چند دسته تقسیم می شوند، لازم است آموزش در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ بورس را پیش از ورود به این بازار سپری کنیم. تنها افرادی که از اطلاعات بالایی در زمینه بورس و فرابورس برخوردار هستند، می توانند در این بازارهای سرمایه گذاری به موفقیت بالایی دست یابند.
اما اجازه دهید در این مطلب برخی از مهمترین اطلاعات گروه «ب» را بیان نماییم. تا بدانیم افشای اطلاعات گروه «ب» تا چه میزان می توان به در بازار بورس تاثیر گذار باشد. از جمله مهمترین این اطلاعات باید به موارد زیر اشاره نماییم:
- تصمیم شرکت به انتشار اوراق بدهی
- فک رهن دارایی های شرکت
- برگزاری مزایده یا مناقصه شرکت
- بازخرید سهم یا فروش سهام خزانه شرکت با تصمیم هیئت مدیره
- تغییر سیاست تقسیم سود شرکت یا پیشنهاد پرداخت سود با افشای اطلاعات گروه «ب»
- تغییر در وضعیت مشتریان یا عرضه کننده های عمده شرکت
- شرکت در مزایده یا مناقصه شرکت
- و….
هر یک از این موارد، نیاز به افشای اطلاعات گروه «ب» دارند. در صورتی که شرکتی اقدام به افشای اطلاعات گروه «ب» خود نماید، می تواند این فعالیت ها را انجام دهد. در ماده ۱۳ دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات برای شرکت های ثبت شده در سازمان بورس و اوراق بهادار، بیان شده است که شرکت ها پیش از اقدام به انجام هر فعالیتی، باید اطلاعات گروه های مختلف خود را منتشر نمایند.
اصولا افشای اطلاعات گروه «ب» در سامانه کدال صورت می پذیرد. از این رو زمانی که شرکت اطلاعات خود را در این سامانه منتشر می کند، معاملات آن برای مدتی متوقف می گردد. تنها در صورتی می توان معاملات شرکت مورد نظر را بازگرداند، که شرایطی محقق شود.
بازگشایی سهم شرکت پس از افشای اطلاعات گروه «ب» به چه صورت است؟
معمولا اطلاعاتی که در گروه ب منتشر می شوند، جزو اطلاعات کم اهمیت هستند. از این رو تنها منجر به توقف نماد در همان روز یا حداکثر در روز معاملاتی بعد نیز می گردد. البته با کشف قیمت، محدودیت دامنه نوسان و … سهم این شرکت مجددا بازگشایی می شود.
اما در صورتی که اطلاعات افشا شده از گروه الف باشد، بدون نیاز به محدودیت دامنه نوسان، کشف قیمت و .. بازگشایی خواهد گردید. که در واقع در چنین حالتی ممکن است سهم نوسان قیمتی بالاتر از حد را تجربه کند. اما در این حالت این سوال مطرح می شود که دامنه نوسان و دامنه قیمت چه هستند، و چرا پیش از بازگشایی سهم شرکت بعد از افشای اطلاعات گروه «ب» دچار محدودیت می شوند؟
منظور از دامنه قیمت در زمان بازگشایی سهم بعد افشای اطلاعات گروه «ب» چیست؟
منظور از دامنه نوسان قیمت، پس از افشای اطلاعات گروه «ب» به این صورت می باشد که اگر شرکتی اقدام به افشای اطلاعات با اهمیت گروه ب خود نماید، زمانی که نماد بورسی شرکت قصد بازگشایی دارد، محدودیت در دامنه نوسان قیمت سهم این شرکت به وجود خواهد آمد.
نحوه بازگشایی سهام ها پس از افشای اطلاعات گروه «ب» در ابتدا با مکانیسم حراج آغاز می شود. در دامنه نیز محدوده کشف قیمت، برابر با ۵% خواهد بود. پس از کشف قیمت ممنوع است که سهم حراج اولیه انجام دهد. البته در برخی موارد ممکن است سهم در زمان بازگشایی، توسط ناظر تایید نشود.
در این حالت سهم در دامنه ۵% باقی مانده و نسب به قیمت پایانی پیش از بسته شدن نماد، نوسان قیمت خواهد داشت.
زمان مناسب برای بازگشایی سهم پس از افشای اطلاعات گروه «ب»
مسلما برای همه ما این سوال مطرح است که با این تفاسیر، چه زمان سهم بازگشایی می شود؟ اصولا شرکت ها به محض افشای اطلاعات خود، به صورت اتوماتیک متوقف و بازگشایی می گردند. البته این امر بسته به شرایط خاص ایجاد می شود. از جمله:
- در صورتی که اطلاعات گروه ب تا ۹۰ دقیقه پیش از پایان جلسه معاملاتی ارسال شود، نماد به صورت اتوماتیک به مدت ۶۰ دقیقه متوقف شده و مجددا بازگشایی خواهد شد.
- در صورتی که افشای اطلاعات گروه «ب» در ۹۰ دقیقه پایانی جلسه معاملاتی ارسال شود، نماد شرکت به صورت اتوماتیک متوقف شده و در جلسه معاملاتی بعد مجددا بازگشایی خواهد گردید.
- در حالت سوم اگر افشای اطلاعات در ساعات خارج از بازار منتشر شود، نماد شرکت در طی ۹۰ دقیقه اغازین جلسه معاملاتی بعد مجددا بازگشایی خواهد شد.
آیا در بازار بورس و فرابورس زمان بازگشایی متفاوتی دارند؟
باید بیان نماییم که این دو بازار در اصل یک فعالیت را بر عهده دارند. اما در برخی جزئیات با یکدیگر متفاوت می باشد. یکی از موارد تفاوت آنها در زمان بازگشایی نماد پس از افشای اطلاعات گروه «ب» می باشد. معمولا افشای اطلاعات در نماد شرکت های فرابورسی، قبل از ساعت ۱۱ همان روز بازگشایی خواهد گردید.
در حالی که بازگشایی نماد بورسی پس از افشای اطلاعات گروه «ب»، در فردای روز کاری انجام خواهد شد. این تفاوت جزئی ترین تفاوت بازار بورس و فرابورس به شمار می رود. تنها افرادی که دوره های آموزشی بورس را به طور کامل سپری نموده اند، نسبت به این دسته از جزئیات اطلاعات دارند.
پس برای موفقیت در بازار بورس، لازم است آموزشهای لازم را پیش از آغاز سرمایه گذاری در این بازار سپری نمایید. با این کار می توانید سود مناسب را از این بازار به دست آورید.
مزیت افشای اطلاعات گروه ب
هنگامی که معاملهگران اقدام به مقایسهی افشای اطلاعات گروه ب و الف میکنند به این نتیجه میرسند که افشای ب اهمیت چندانی ندارد. چرا که نهایتا دامنهی نوسان محدود است و نمیتوان رشد زیادی را از سهم انتظار داشت. شاید این دسته از افراد فراموش کردهاند که در روزهای نزولی بازار، زمانی که سهمی افشای اطلاعات الف را منتشر میکرد، چه اتفاقی میافتاد.
اجازه دهید قضیه را از این منظر بررسی کنیم. ممکن است شرکتی طی افشای اطلاعات الف اخبار بسیار مثبتی را منتشر کند. در چنین شرایطی طبیعی است که سهم از سوی معاملهگران با استقبال مواجه شود و همگان اقدام به خرید آن کنند. اما زمانی که روند کلی بازار نزولی است، با توجه به دامنهی نوسان نامحدود، ممکن است همهچیز برعکس شود. یعنی به جای آنکه سهم در دامنهی مثبت ۳۰ بسته شود، در دامنهی نوسان منفی ۳۰ معامله شود. این امر نشان میدهد که روند بازار میتواند بر اخبار و اطلاعات پیرامون یک سهم نیز اثر بگذارد.
بر همین اساس بهتر است از زاویهی دید دیگری به افشای اطلاعات گروه ب نگاه کنیم. از آنجا که دامنهی نوسان در بازگشایی سهام پس از افشای ب محدود است، حتی در بازار نزولی هم قیمت سهام نهایتا در منفی در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ پنج نوسان میکند؛ نه بیشتر. به این ترتیب میتوان مطمئن شد که سهم به یکباره با افت شدیدی مواجه نمیشود. درست در تابستان سال ۱۳۹۹ بود که شاهد چنین شرایطی بودیم. در دوران نزول شدید بازار سهامداران ترجیح میدادند هیچ سهمی خبر افشای اطلاعات گروه الف را منتشر نکند؛ چرا که از افت قیمت پس از بازگشایی به شدت هراس داشتند. پس از این رو افشای اطلاعات گروه ب نیز از اهمیت خاصی برخوردار است.
فارغ از این موارد، آنچه که مهم است، اطلاعات و محتویات گزارش است. به این ترتیب میتوان از اخبار مثبت و یا منفی پیرامون یک سهم آگاه شد و در نتیجه تصمیم بهتری در خصوص ماندن در سهم یا فروش آن گرفت.
تشخیص افشای اطلاعات گروه ب یا الف
در هنگام افشای اطلاعات با اهمیت چه از گروه الف و چه از گروه ب همیشه این مسئله در بین سهامداران مبهم است که درجهی اهمیت اطلاعات بر چه اساسی تعیین میشود. درست است که برخی موارد کاملا مشخص هستند اما در این میان گاهی اطلاعاتی نیز وجود دارند که حقیقتا تشخیص گروه آنها کار آسانی نیست. مثلا ممکن است یک شرکت افشای اطلاعات گروه ب را منتشر کند، در حالیکه به عقیدهی بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه این افشا از نوع گروه الف باشد. شرایطی برعکس این قضیه نیز ممکن است اتفاق بیفتد. یعنی احتمال دارد که شرکتی اخبار و وقایع مهم شرکت خود را در قالب اطلاعات گروه الف به سازمان بورس تسلیم کند، اما ناظران سازمان اهمیت اطلاعات افشا شده را در رده ای پایینتر بدانند و افشا را نپذیرند.
پس بر همین اساس مشخص است که نهایتا این ناظر است که باید اطلاعات منتشره را تایید یا رد کند. پیشتر هم در خصوص افشای اطلاعات گروه الف گفتیم که در مورد تصمیمگیریهای ناظر بورس قوانین شفاف و دقیقی وجود ندارد. نتیجه آنکه تا پیش از تایید ناظر نمیتوان بر گروهبندی اطلاعات چندان تکیه کرد. هرچند در بیشتر مواقع همان افشای اطلاعات اولیه پذیرفته میشود. با اینهمه وجود مثالهای نقض باعث میشود که سرمایهگذاران کمی با تردید به این امر بنگرند.
چند پرسش و پاسخ در مورد افشای اطلاعات گروه ب
آیا امکان دارد افشای اطلاعات گروه ب به الف تغییر کند؟ برعکس این روند نیز ممکن است؟
بله. گاهی پیش میآید که شرکتی افشای اطلاعات گروه ب را اعلام میکند؛ اما بعد از مدتی ناظر پیغام میدهد که افشای مذکور، از نوع گروه الف بوده نه ب. ممکن است برعکس این موضوع نیز اتفاق بیفتد. در چنین شرایطی، با توجه به نوع تغییر، زمان بازگشایی و دامنهی نوسان نیز تغییر خواهد کرد. نمونهی این تغییر را میتوان در نماد معاملاتی ذوب مشاهده کرد که در اواخر آبانماه سال ۱۳۹۹، ابتدا افشای اطلاعات گروه الف را اعلام کرد و پس از عدم تایید ناظر، در اصلاحیهای اطلاعات افشاشده را به گروه ب تغییر داد.
با توجه به دامنهی بازگشایی محدود در افشای اطلاعات گروه ب، این بازگشایی نیاز به تایید ناظر خواهد داشت؟
زمانی که سهمی پس از افشای اطلاعات ب بازگشایی میشود، ابتدا با مکانیسم حراج کشف قیمت خواهد شد. پس از پایان این زمان، سهم معمولا با تایید ناظر بازگشایی میشود. اما با اینهمه گاهی پیش میآید که ناظر بازگشایی را تایید نمیکند. در چنین شرایطی قیمت پایانی آخرین روز قبل از بسته شدن نماد به عنوان ملاک در نظر گرفته میشود و صفر تابلو بر این اساس مشخص میشود. البته این اتفاق کمتر در بازار رخ میدهد و معمولا افشای ب از جانب ناظر تایید میشود.
چطور میتوان از افشای اطلاعات گروه ب مطلع شد؟
هنگامی که یک شرکت اقدام به افشای اطلاعات گروه ب یا الف میکند، این خبر از طریق پیغامهای ناظر در پنل کارگزاری و همچنین سامانه اطلاعات ناشران قابل دسترسی است. به این ترتیب میتوان با مراجعه به سایت کدال و درج نام نماد مذکور در قسمت جستجوی اطلاعیهها، تاریخ و جزئیات اطلاعات را به طور کامل بررسی کرد. همچنین تمامی اطلاعات مربوط به سهام و پیغامهای ناظر نیز در سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران نیز قابل دسترسی و مطالعه است.
اگر ناظر افشای اطلاعات گروه ب را نپذیرد چه اتفاقی میافتد؟
در صورتی که ناظر ایراداتی به اطلاعات افشاشده وارد کند، صاحبان شرکت مذکور فرصت دارند تا اصلاحیهای را منتشر کنند و طبق اعلام ناظر به شفافسازی موارد خواستهشده بپردازند. سپس مجددا مراحل طی میشود تا با نظر نهایی ناظر، اطلاعات تایید شود. در ادامه سهم روال عادی خود را پیش میگیرد و نهایتا در بورس قابل معامله میشود.
آیا امکان دارد با توجه به شرایط بازار، صاحبان شرکتها افشای اطلاعات گروه ب یا الف را دیرتر انجام دهند؟
بعضی مواقع شایعاتی پیرامون یک سهم به گوش میرسد و معاملهگران مدعی میشوند که صاحبان شرکت مذکور، به دلیل شرایط نامطلوب بازار دست به افشای اطلاعات نمیزنند. بارها دیدهایم که به محض سبز شدن بازار، شرکتها یکی یکی شروع به افشای اطلاعات میکنند. در این خصوص سازمان بورس و اوراق بهادار موظف است که به تخلف شرکتها رسیدگی کند و مانع از تاخیر در انتشار اطلاعات و اخبار سهام شود.
بهبود بورس به شرط رفع ابهامات
یک تحلیلگر بازار سرمایه با مرور سرنوشت این بازار طی دو سال گذشته، وضعیت بازار را رو به بهبود پیش بینی کرد اما به این شرط که ابهامات برطرف شوند.
روزبه شریعتی در گفت و گو با ایسنا، با تاکید بر اینکه بازار سرمایه در سال ۱۴۰۰ قسمت اعظم زمان خود را در پی رفع تنشها و اتفاقات سال ۱۳۹۹ گذراند، اظهار کرد: بازار سرمایه طی دو سال گذشته دچار دگرگونی اساسی شد. چراکه طبق تصمیمات دولت قبل، از بازار سرمایه به عنوان یک بازوی اقتصادی برای جبران کسری بودجه از طریق فروش سهام دولتی استفاده شد. این درحالی بود که بازار سرمایه ایران نوپا بود و فعالین آن کمتر از ۵۰۰ هزار نفر بودند، در این شرایط با دعوت گسترده مردم، به دلیل نبود آموزش و فرهنگ کافی و همچنین زیرساخت مناسب چه از سمت سازمان بورس، چه سپرده گذاری، چه شرکت فناوری و چه کارگزاری ها هجوم مردم منجر به اتفاقات ناگواری شد. این موضوع باعث شد بازار سرمایه که دماسنج اقتصادی کشور محسوب میشود و شفافیت اقتصاد یک کشور را رقم میزند، با چنین چالشی رو به رو شود.
مردم برای فرار از تورم، وارد بورس شدند
وی ادامه داد: دولت که با سیاستهای رئیس جمهور قبلی آمریکا و تحریمهای سنگین به مشکل برخورده بود راه حلی به جز این نداشت. درواقع دولت بین چاپ پول و استقراض بیشتر از بانکها که همان روش غیرمستقیم چاپ پول است، جذب نقدینگی از طریق بازار سرمایه را انتخاب کرد و این تصمیم اتفاقات بدی را رقم زد. مردم با ذهنیت اینکه بورس محلی برای سود کردن و فرار از کاهش ارزش پول ملی و تورم ۴۰ درصدی است، بسیاری از سرمایههای خود را وارد بورس کردند و رگولاتور یا همان سازمان بورس که سیاست گذار خرد بازار سرمایه محسوب میشود، جلوی آن ها را نگرفت.
این تحلیلگر بازار سرمایه به اشاره به سیاست رئیس اسبق سازمان بورس و اوراق بهادار گفت: برخی سیاستهای آقای محمدی زمستان سال ۱۳۹۸ تصویب شد، از جمله آن میتوان به اعطای کد آنلاین به تازه واردین بعد از گذراندن آموزش الکترونیکی و موفقیت در آزمون اشاره کرد. از دیگر تصمیمات وی دامنه نوسان دو درصدی بود. آقای محمدی این ذهنیت را داشت که حجم شناور بازار نسبت به ورود پولی که اتفاق می افتد و تبلیغی که دولت میکند بسیار پایین است و منجر به قفل شدن در سهم خرید می شود و بهتر است دامنه نوسان دو درصدی جلوی آن را بگیرد.
شریعتی ادامه داد: پس از کنار رفتن آقای محمدی، سیاست دولت رشد تقریبا سه برابری شاخص بورس در یک فاصله زمانی کوتاه بود، رشدی که از سرعت ورود پول بود نشات گرفته بود. به گواه دولت، این تصمیم باعث شد سال ۱۳۹۹ دولت حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه تامین مالی داشته باشد. در این شرایط ETF هایی تعریف شد که از لحاظ علم اقتصاد نباید وجود داشته باشد. در این فرایند یک جنس دوبار فروخته شد! یعنی به جای اینکه خصوصی سازی در دولت قبل اجرا شود، این روش همان مسیر گذشته را ادامه داد و پوسته های کاغذی دوباره به مردم فروخته شد. در صندوق دارایکم، به جای اینکه دولت سهم خود را طی یک معادلاتی به صورت واقعی به مردم واگذار کند، یعنی مالکیت را به مردم یا حتی به ارگانهای خصوصی یا خصولتی واگذار کند، سهم را در قالب صندوقی تعریف کرد. انگار جنسی که یک بار به مردم واگذار شده دوباره به آن ها فروخته شد.
وی با تاکید بر اینکه جذب نقدینگی در بازار سرمایه جلوی افزایش نقدینگی را گرفت، اظهار کرد: دولت حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه تامین مالی کرد، اگر قرار بود این پول در سیستم بانکی چاپ شود به دلیل آنکه ضریب تکاثر پول نزدیک هشت واحد است، حدود ۲۴۰ هزار میلیارد تومان حجم نقدینگی را بالا میبرد و طبیعتا فروش سهام راه معقولتری بود. پول مردم سوزانده و در بازار سرمایه قفل شد و به بازارهای موازی نرفت.
این تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به صعود و سقوط بورس طی دو سال گذشته، عنوان کرد: هم رشد شاخص کل از یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد تا دو میلیون واحد رشد درستی نبود و هم ریزشی که در چند ماه اخیر رخ داد. این صعود و سقوط ها تلاطمهایی بود که نظم بازار سرمایه را بهم زد و این بازار را وارد دورهای کرد که در حرکت سینوسی و بیش واکنشی باقی بماند.
از تغییر ریاست جمهوری آمریکا تا تغییر دولت در ایران
شریعتی در ادامه با اشاره به تغییر ریاست جمهوری آمریکا در سال ۱۳۹۹، گفت: در همان برهه زمانی شاهد رشد قیمت دلار از محدوده ۲۰ هزار تومان تا محدوده ۳۰ هزار تومان بودیم. در آن زمان برخی رشد بازار را ناشی از افزایش قیمت دلار به دلیل احتمال افزایش تنش در سیاست خارجی و احتمال رای آوردن مجدد ترامپ و دلار ۴۰ هزار تومانی میدانستند اما در نهایت دموکراتها سر کار آمدند و این انتظار میرفت که فضا تلطیف و شرایط نرمال تر شود چراکه در زمان ترامپ میزان فروش نفت ایران روزانه ۴۰۰ هزار بشکه برآورد میشد و هیچ کشوری جرات همکاری با ایران را نداشت.
وی ادامه داد: پس از آن دولت ایران تغییر کرد و در اوایل انتظار نمیرفت دولت فعلی با این سرعت وارد فضای مذاکره شود اما شرایط کشور ایجاب کرد باید توافق صورت بگیرد تا سرمایه گذار خارجی وارد کشور شده و ایران قادر باشد پول های بلوکه شده را پس بگیرد و نفت خود را صادر کند. به گواه بلومبرگ ایران ۸۵ میلیون بشکه نفت روی آب دارد که درصورتی که مذاکرات به نتیجه برسد، قابلیت فروش آن وجود دارد.
این تحلیلگر بازار سرمایه افزود: سال ۱۳۹۹ با شاخص تقریبا یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد تمام شد و سال ۱۴۰۰ درحالی که بازار در شوک همه این اتفااقت بود و به دلیل وجود زیرساخت های مختلف مانند حجم مبنایی که در رشدها سهم های کوچک که شناوری کمی داشتند و باعث میشد بازار در زمان صعود وارد گره معاملاتی شود و در زمان سقوط نیز به دلیل اینکه حجم مبنا پر نمیشد بازار پایین نمی آمد. میتوان نمود این اتفاق را در شاخص هم وزن و شاخص کل دید، شاخص کل در ابتدای سال ۱۴۰۰ در محدوه یک میلیون و ۳۲۰ هزار واحد بود و در انتهای سال نیز در این محدوده قرار داشت شاخص هم وزن تقریبا ۲۰ درصد از ابتدا تا انتهای سال ۱۴۰۰ پایینتر آمد.
شریعتی با بیان اینکه بازار سرمایه در سال ۱۴۰۰ بهار بدی را پشت سر گذاشت، توضیح داد: در بهار سال ۱۴۰۰، حجم معاملاتی دو هزار میلیارد تومان که یکی از کمترین حجم های معاملاتی در تقریبا ۱۶ ماه اخیر بود رقم خورد. طبق قانون بازار شرکتها بعد از مجمع عادی سالیانه بدون دامنه نوسان باز می شوند و این باعث شد سهم ها نقد شوند. این یکی از مهمترین ایراداتی است که همیشه به بازار ما وارد بوده است. دامنه نوسان و حجم مبنا فقط مختص بازار ایران است و باعث میشوند جلوی نقدینگی گرفته شود. این درحالی است که میتوان بلوغ نبود دامنه نوسان را در بازارهای جهانی که درگیر تلاطم های جنگ هستند دید. برای مثال طی جنگ روسه و اوکراین سهم های بانکی روسیه ریزش عجیب داشتند. درحالی که اگر در آن ها دامنه نوسان و حجم مبنا وجود داشت، حتی اگر جنگ تمام میشد، بازار در فضای مومنتوم صف فروشها میماند و همینطور ادامه پیدا میکرد.
شعارهای دولت به تحقق نپیوست
وی ادامه داد: شرایط در تابستان ۱۴۰۰ کمی تغییر کرد و با توجه به شعارهای دولت جدید درمورد بازار سرمایه، ذهنیت این بود که بازار سرمایه مغتنم شمرده و به مکانیزم بازار احترام گذاشته شود، قیمت گذاری دستوری حذف شود، خودرو به بورس کالا بیاید و . اما متاسفانه تاکنون این اتفاق نیافتاده و همین فرایند ذهنیت ها را درمورد رویکرد دولت درمورد بازار را تغییر داد. چراکه مشخص شد برخلاف وعدهها تقریبا اتفاقی نیافتاد. این فرایند ادامه داشت تا به بحران بودجه رسیدیم. بودجهای که قیمت گاز را به صورت وحشتناک بالا دید، روی کالاهای خام و نیمه خام مالیات وضع شد و منجر به این شد که ذهنیت نسبت به تصمیمات تیم اقتصادی دولت برعکس شود. این تصمیمات منجر به این میشد که اعداد قابل توجهی از شرکتهای بازار سرمایه تامین و یک عدم توازن در بخش مالیات ها ایجاد شود. این اتفاقات در نهایت بعد از کلی تلاش از طرف فعالین بازار رفع و سقف ۵ هزار تومانی برای هر مترمکعب گاز تعیین شد. اگر این اتفاق رخ نداده بود، با جنگ روسیه و اوکراین بسیاری از صنایع حیاتی کشور زیان ده میشدند.
این تحلیلگر بازار سرمایه درمورد وضعیت کنونی این بازار اظهار کرد: شاخص کل بورس با همه تنش های که از دولت قبل باقی مانده بود و شعارهای دولت جدید سال ۱۴۰۰ را گذراند. با این حال نرخ فروش شرکتها بالا آمده و میانگین درآمد شرکتها رشد کرده است. پی به ای تی تی ام بازار دوباره به زیر هفت واحد رسیده است. عددی که به صورت میانگین نقطه تعادلی است و بازار سرمایه معمولا در این سالها پایین تر از این عدد را تجربه نکرده است. محدوده ای که همواره برای سرمایه گذاری در دید بلندمدت مناسب بوده است.
شریعتی با تاکید بر اینکه حال بازار سرمایه بهتر خواهد شد، گفت: باید گفت حال بازار متاثر از دو اتفاق نتیجه مذاکرات سیاسی و جنگ روسیه و اوکراین است که افزایش قیمت محصولات جهانی را در پی دارد. این دو اتفاق باعث افزایش ابهامات برای بازار سرمایه شده است. یادمان نرود در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ که بازارهای مالی ثبات و صلح را دوست دارند.
9 دلیل اصلی کاهش قیمت سهام
بازار سهام به طور مداوم در حال نوسان است و قیمت هر سهم در طول روز معاملاتی افزایش و کاهش پیدا میکند. هر گاه قیمت تعداد زیادی از سهام مختلف یا گروهی از آنها که «شاخص بورس» نامیده میشود، به شدت کاهش پیدا کند به اصطلاح گفته میشود که «بازار سهام سقوط کرده است!» اما کاهش قیمت سهام به چه دلایلی اتفاق میافتد؟
- سقوط بازار سهام عبارت است از افت ناگهانی یا شدید قیمت کلی سهام که معمولاً در زمان کوتاهی اتفاق میافتد.
- دلایل کاهش قیمت سهم میتواند عوامل مختلفی از جمله اتفاقات اقتصادی یا بلایای طبیعی، سفتهبازی یا وحشت سرمایه گذاران باشد.
- سرمایه گذاران میتوانند با تنوع بخشیدن به پرتفوی خود و یا سرمایه گذاری روی اوراق بهادار کم ریسکتر، خود را برای افت بازار سهام آماده کنند.
مهمترین علت کاهش قیمت سهام
قیمت سهام بورسهای جهانی ممکن است به دلایل اقتصادی و غیر اقتصادی مختلفی به یک باره افت کند.
مهمترین علت کاهش قیمت سهم در بازار بورس در درجه اول ترکیبی از کاهش تقاضا و فروش از روی هراس (پانیک سل) است. بازارها معمولاً در پایان یک دوره صعودی طولانی یا حباب قیمت سقوط میکنند؛ یعنی زمانی که خوشبینی سرمایه گذاران و خریدهای بیرویه آنها موجب فراتر رفتن قیمت از ارزش واقعی سهام میشود.
هنگامی که عرضه بیشتر از تقاضا باشد، به دلیل نبود خریدار کافی در بازار، قیمتها کاهش پیدا میکنند.
هنگامی که سرمایه گذاران متوجه شوند که قیمت دارایی به اوج خود رسیده است، شروع به فروش داراییهای خود میکنند تا قبل از سقوط بازار و متحمل شدن زیان شدید، از بازار خارج شوند.
از آنجا که تمام قیمتهای بازار بر اساس ارزشی شکل میگیرد که مجموعه سرمایه گذاران به سهام شرکتها نسبت میدهند، کافی است یک سفارش فروش بزرگ در بازار ثبت شود تا موجی از وحشت در میان سرمایه گذاران خرد ایجاد شده و همگی اقدام به فروش داراییهای خود کنند. در مدت کوتاهی صفهای فروش طولانی در بازار شکل میگیرد و قیمت به صورت تصاعدی شروع به ریزش میکند.
در ادامه مهمترین دلایل کاهش قیمت سهام را بررسی خواهیم کرد:
1. فروش گسترده سهام توسط سهامداران عمده
برخی از حقوقیها که سهام یک شرکت را در اختیار دارند، یک محدوده قیمتی یا یک رویداد خاص را به عنوان یک هدف برای فروش قرار میدهند. مثلاً، ممکن است سیاستهای سهامدار عمده این باشد که اگر سود عملیاتی شرکت صاحب سهام به طور مداوم افت کرد اقدام به فروش گسترده سهام آن کند.
یا مثلاً تعیین میکنند اگر قیمت سهام از 300 تومان بالاتر رفت، زمان شناسایی سود است و بهتر است میزان سرمایهگذاریشان را در آن شرکت کاهش دهند.
البته این یک مثال است و فروش سهام توسط سهامداران عمده میتواند به دلایل گوناگونی رخ دهد. در هر حال، اگر این فروش به طور گسترده اتفاق بیفتد و عرضه از تقاضا پیشی بگیرد، شاهد کاهش قیمت سهام آن شرکت خواهیم بود.
اما سرمایه گذاران عادی چگونه میتوانند از فروش گسترده سهام توسط سهامداران عمده مطلع شوند؟
با مراجعه به سایت Tsetmc.com و صفحه نماد شرکتها میتوان به آمار خرید و فروشها دسترسی پیدا کرد.
چند نکته در رابطه با فروش سهام توسط سهامدار عمده وجود دارد:
- حجم خرید و فروش سهامداران عمده معمولاً بالاست. زمانی که حجم معاملات آنها نسبت به تعداد کل سهام شرکت و نسبت به میزان سهامی که در اختیار دارند کم باشد، تاثیر مثبت یا منفی آن معامله نیز کمتر خواهد بود.
- روند معاملات سهامدار عمده را میتوان با کلیک روی نام شرکت در لیست سهامداران عمده مشاهده کرد، که آیا مرتب در حال فروش است یا اینکه این فروش موقتی انجام گرفته است.
- با خرید و فروش سهامدار عمده نمیتوان و نباید هیچ تصمیمی برای خرید و فروش گرفت. معاملات سهامدار عمده ممکن است هزاران دلیل مختلف داشته باشد و همیشه نشاندهنده وجود اتفاقی خاص در یک شرکت نیست.
- گاهی اوقات پس از فروش گسترده سهام توسط سهامدار عمده و افت قیمت سهم، در صورتی که عوامل بنیادی شرکت و عملکرد آن مثل سابق باشد، معمولا قیمت سهم مجدد رشد میکند. این موضوع نشان میدهد که افت قیمت صرفا به دلیل فروش گسترده سهم توسط سهامدار عمده بوده و وضعیت بنیادی شرکت تغییری نداشته است.
2. تحلیلها یا اخبار منفی
یکی دیگر از دلایل کاهش قیمت سهم انتشار تحلیلها یا اخبار منفی پیرامون یک سهم است. گاهی اوقات یک تحلیلگر یا خبرنگار یا یک رسانه که دارای مخاطبین بسیار زیاد است، در مورد وضعیت یک شرکت یا صنعت اخبار یا تحلیل منفی منتشر میکند.
این اطلاعات (حتی اگر کمی منفی باشد) میتواند روی دید سرمایهگذاران و خوانندگان تاثیر بگذارد، مخصوصاً آنهایی که سرمایهگذاری کوتاهمدت انجام میدهند و رفتارهای احساسیشان بیشتر است.
جوّ کلی حاکم بر بازار نقش مهمی در تصمیمگیری فعالان بازار دارد و اخبار منفی میتواند به سرعت موجب شکلگیری موجهای فروش شود.
در هر حال، در نتیجه انتشار این اطلاعات و تحلیل منفی، فشار فروش در معاملات سهام افزایش مییابد و موجب کاهش قیمت سهم میشود.
هرچقدر نفوذ آن رسانه و تحلیلگر یا خبرنگار بیشتر باشد و آن محتوا به دست افراد بیشتری برسد، تاثیرگذاری آن خبر بیشتر خواهد بود.
سرمایهگذار حرفهای میداند زمانی که تحلیلها و اطلاعات منفی در مورد یک شرکت منتشر شده و باعث افت قیمت سهم میشود، اگر وضعیت بنیادی آن شرکت تغییری نکرده باشد، چنین تغییر قیمتی صرفا یک موقعیت خرید است.
زیرا پس از اینکه فشار فروش روانی ناشی از آن اطلاعات منفی کنار رفت، قیمت سهم رشد میکند و در بیشتر مواقع تا سطح قیمت قبلی میرسد.
3. محقق نشدن شایعات دلیل کاهش قیمت سهام
گاهی اوقات یک شرکت مطابق پیشبینیهایی که انجام داده، سودآوری دارد ولی این سودآوری که در گزارش مالی اعلام شده، شایعاتی که وجود داشته را محقق نمیسازد.
مثلا شایعه شده که یک شرکت در سهماهه اول سال مالی خود، 250 ریال سود میسازد ولی این اتفاق نمیافتد.
شایعات میتواند یک تخمین غیررسمی یا شنیده شده در بازار باشد که سود یک شرکت را حدس میزند. اینچنین شایعاتی مخصوصا اگر به طور گسترده پخش شوند، تاثیر بیشتری روی قیمت سهام میگذارند. معمولا یک سرمایهگذار معمولی نمیتواند کاری در برابر این شایعات انجام دهد.
4. عملکرد ضعیف شرکت
گاهی اوقات برای افت قیمت سهام یک دلیل بنیادی وجود دارد. مثلا در صورتهای مالی یک شرکت حاشیه سود خالص کاهش یافته است یا اینکه نقدینگی شرکت به طرز قابل ملاحظهای کم شده است. یا اینکه ممکن است شرکت هزینههای عمومی و تولیدی بسیار زیادی را برای ایجاد یک محصول جدید پرداخت کرده باشد.
گزارشها و صورتهای مالی نشان دهنده وضعیت اقتصادی شرکتها هستند و تحلیلگران با توجه به آنها ممکن است اقدام به فروش سهام یک شرکت کنند.
سرمایهگذاران باید به طور محتاطانه صورتهای مالی را بررسی کنند تا ببینند تخمینها و پیشبینیهای انجام گرفته محقق خواهد شد یا نه. بررسی وضعیت اقتصادی شرکت اهمیت زیادی دارد، زیرا دیر یا زود این وضعیت در قیمت سهام آن منعکس خواهد شد.
مخصوصا در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ به حاشیه سود خالص و هزینههای عملیاتی باید دقت شود. این دو مورد باید در گزارشهای سه ماهه و یک ساله در چند سال مالی بررسی شده و همچنین موجودی نقدی شرکت را در دورههای قبلی و فعلی بررسی نمود.
در نهایت باید به بررسی نظرات مختلف تحلیلگران و رسانهها در مورد سود و وضعیت اقتصادی شرکت موردنظر پرداخت. زیرا ممکن است اطلاعاتی یافت شود که توسط شما نادیده گرفته شده یا به آن دقت نشده است.
5. تغییر در چشمانداز شرکت
همه شرکتهایی که در بورس پذیرفته شدهاند سالیانه باید یک مجمع عمومی برای تقسیم سود، تصویب صورتهای مالی و… تشکیل دهند. در این مجمع باید به سخنان هیئت مدیره در خصوص آینده و چشمانداز شرکت دقت کرد.
سرمایهگذاران باید هرگونه اظهارات و پیشبینیهای مثبت یا منفی که خلاف انتظار سرمایهگذاران است را به خاطر بسپارند، زیرا این موارد اثر خود را روی قیمت سهم خواهد گذاشت.
سرمایهگذاران بهتر است گزارش فعالیت هیئت مدیره شرکت را پس از مجمع در سایت کدال یا سایت شرکت مطالعه کنند.
6. کاهش قیمت سهام به دلیل افزایش سرمایه
شرکتها گاهی افزایش سرمایه میدهند و به همین دلیل تعداد سهام آنها افزایش مییابد.
وقتی تعداد سهام افزایش مییابد، قیمت هر سهم میشکند.
به طور مثال اگر سهام شرکتی در زمان افزایش سرمایه 100 درصدی، 700 تومان باشد، و سهامداری 10000 سهم از آن داشته باشد، قیمت سهم به 350 تومان میرسد ولی در عوض تعداد سهام افراد دو برابر میشود.
سهام جدید ممکن است فورا به پرتفوی اضافه نشود و اضافه شدن سهام جایزه مدتی طول بکشد.
اگر افزایش سرمایه از محل آورده نقدی باشد (حق تقدم به سهامداران تعلق بگیرد) تبدیل شدن حق تقدم به سهم، معمولا چند ماه به طول میانجامد.
7. تأثیرگذاری اقتصاد جهانی بر بازار بورس
بخشی از صنایع اصلی بازار بورس کشور از جمله صنایع فولاد، پتروشیمی، سنگ آهن، فلزات رنگی، سیمان و دیگر سرمایهگذاریهای مرتبط با آنها که بیش از 60 درصد ارزش بازار بورس را تشکیل میدهد، تحت تاثیر اقتصاد جهانی و قیمت کالاها در بازارهای بینالمللی قرار دارند.
بخش بزرگی از بازار بورس کشور تحت تاثیر اقتصاد جهانی و قیمت کالاها در بازارهای بینالمللی دستخوش تغییر میشود.
به همین دلیل سرمایهگذاران حرفهای و مدیران صندوقهای سرمایهگذاری با زیر نظر گرفتن همیشگی وضعیت اقتصاد جهانی مناطق تعیینکننده مانند امریکا، اروپا، چین و… تلاش میکنند تاثیر تحولات اقتصاد جهانی را بر قیمت کالاها در بازارهای بینالمللی تحلیل کرده و اثر آن را بر صنایع «کامودیتی محور» در داخل کشور ارزیابی کنند.
اتفاقاتی نظیر رکود اقتصادی، بحرانهای مالی، همهگیری بیماریها و جنگ میتواند بر قیمت جهانی صنایع فوق تاثیر گذاشته و موجب افت قیمت ناگهانی آنها شود. مدیران حرفهای در بازار بورس میتوانند با تحلیل آخرین وضعیت اقتصاد جهانی و پیامد آن برای قیمت کالاها در بازارهای جهانی اقدام به پیشبینی قیمت سهام شرکتهای مرتبط داخلی کنند.
8. تاثیر عوامل اقتصاد کلان کشور بر کاهش قیمت سهام
مجموعه دیگری از عوامل مرتبط که میتواند ارزش سهام شرکتها را تحت تاثیر قرار دهد مربوط به عوامل و متغیرهای کلان اقتصادی شامل نرخ ارز، نرخ بهره، مالیات، وضعیت حاملهای انرژی، تعرفه بازرگانی و… است.
تحلیلگران با تجربه روند تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی را دنبال کرده و تاثیر آن را بر صنایع مختلف ارزیابی میکنند؛ آنها با توجه به برآوردهای خود ممکن است نسبت به خرید یا فروش سهام در بازار سرمایه اقدام کنند.
این افراد در بیشتر موارد قبل از آنکه ارزش سهام سقوط کند نشانههای ضعف بازار را شناسایی کرده و سفارشهای سنگین فروش خود را ثبت میکنند. به دنبال آنها سرمایه گذاران دیگر هیجان زده شده و سعی میکنند به سرعت از بازار خارج شوند. این فروش از روی هراس منجر به افت هر چه بیشتر قیمتها در مدت زمان کمی میشود.
برای مثال، افزایش شدید نرخ ارز موجب رشد قیمت سهام شرکتهای صادراتی میشود که معمولا هزینههای آنها ریالی و درآمدهایشان ارزی است.
افزایش یا کاهش نرخ مالیات نیز میتواند باعث نوسان بازارهای مالی شود. مثلا، تصویب لایحه مالیاتی دونالد ترامپ در امریکا موجب افزایش بیش از 20 درصدی ارزش بازارهای مالی آن کشور شد. علاوه بر این، افزایش نرخ بهره میتواند منجر به کاهش P/E شرکتها، کاهش ارزش سهام و افت چشمگیر ارزش اوراق خزانه در بازار بدهی شود.
در نهایت، سیاستهای کلان مربوط به کاهش یارانههای انرژی هم میتواند اقتصاد صنایع انرژیبر مانند فولاد، سیمان، پتروشیمی و… را تحت تاثیر قرار دهد و موجب کاهش شدید قیمت سهام این صنایع شود.
9. تحولات درونی صنایع و شرکتها
یکی از مهمترین عوامل موثر بر اقتصاد شرکتها، تحولات درونی صنایع در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ و شرکتها است. همانطور که میدانید، شرکتها آخرین وضعیت اقتصادی و تحولات درونی خود را به صورت گزارشهای مالی شامل گزارشهای میاندورهای صورت سود و زیان، گزارش تولید ماهانه، گزارش فعالیت هیئت مدیره، گزارش تفسیری مدیریت، گزارشهای افزایش سرمایه و گزارشهای شفافسازی منتشر میکنند.
تحلیلگران بنیادی با مطالعه منظم این گزارشها، ارزش سهام شرکتهای مدنظر را سنجیده و با مشاهده اخبار و گزارشهای غیرمساعد مربوط به وضعیت اقتصادی و مالی شرکتها در زمان مناسب اقدام به فروش سهام خود کنند.
سوالات متداول
سقوط بازار سهام عبارت است از افت ناگهانی یا شدید قیمت کلی سهام که معمولاً در زمان کوتاهی اتفاق میافتد.
سقوط بازار سهام در درجه اول ناشی از ترکیبی از کاهش تقاضا و فروش از روی هراس (پانیک سل) است.
در هنگام سقوط بازار، بنابر استراتژیهایی که دارید، میتوانید به سرعت از بازار خارج شوید یا در قیمتهای پایینتر اقدام به خرید پلهای کنید. همچنین، باید از قبل با تشکیل یک پورتفوی متنوع و افزودن داراییهای کم ریسکتر آماده روزهای منفی بازار باشید. در نهایت، میتوانید با داشتن دیدگاه بلندمدت به سرمایهگذاری منتظر بمانید تا بازار دوباره صعودی شود.
نتیجهگیری
افت یا سقوط بازار سهام به معنی کاهش ناگهانی و چشمگیر قیمت سهام در بخش بزرگی از بازار سهام است. هجوم سرمایه گذاران برای فروش سهام خود منجر به کاهش هر چه بیشتر قیمتها میشود، که این میتواند منجر به افتهای بزرگ و حتی ایجاد بازار نزولی یا رکود شود.
همیشه دلیل یا دلایل محسوسی برای کاهش قیمت سهام وجود دارد و این وظیفه سرمایهگذار است که با هوشیاری و بررسیهای دقیق دلایل فروش سراسری را شناسایی کند و بر اساس آن تصمیمهای آگاهانهای در مورد داراییهای خود بگیرد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
برای جلوگیری از ضرر و زیان در بازارهای مالی چه کنیم؟
[vc_row][vc_column][vc_column_text]آیا تا به حال در بازارهای مالی متضرر شدهاید؟ آیا تا کنون در معاملات خود دچار شکست شدهاید؟ ضرر و زیان و شکست در انجام معاملات یکی از رایجترین مواردی است که بسیاری از معاملهگران در طول زندگی خود بارها با آن مواجه میشوند. هیچ کدام از ما دوست نداریم در انجام معاملات خود با مشکل مواجه شویم و سرمایه خود را از دست بدهیم. به این منظور بهتر است یک سری نکات را رعایت کنیم که با وجود سادگی میتوانند مانع از شکست خوردن و خروج ما از بازارهای مالی شوند. در این مقاله ما نکتهای امتحان شده را به شما میآموزیم که میتواند برای سود دهی بیشتر شما و جلوگیری از ضرر و زیان در بازارهای مالی مفید باشد.
برای جلوگیری از ضرر و زیان در بازارهای مالی چه کنیم؟
شاید تا به حال برای شما هم پیش آمده باشد که پولی را در یک بازار مالی سرمایه گذاری کرده باشید و در ابتدای امر تا چند هفته سود خوبی به دست آورده باشید؛ اما به یک باره ضرر و زیان زیادی متوجه شما شده باشد و سرمایه خود را از دست داده باشید. اگر این اتفاق مرتبا برای شما میافتد و هر بار اصل پول و سود خود را با ناامیدی از دست میدهید و از وضع موجود خسته شدهاید، دو راه پیش روی شما قرار خواهد داشت. شما میتوانید از بازارهای مالی کاملا خارج شوید و از زیان دیدن جلوگیری کنید یا میتوانید در این بازارها بمانید و راه حلی برای حفظ پول خود و سوددهی پیدا کنید. اگر قصد دارید گزینه دوم را انتخاب کنید، ما نکتهای را به شما میآموزیم که حاصل تجربه بسیاری از معاملهگران و کاربلدان بازارهای سرمایه است.
تجربه نشان داده است که اکثر معاملاتی که شما را متضرر خواهند کرد، معاملاتی هستند که شما از بابت سود دهی آنها به صورت صد درصدی اطمینان دارید. همین اطمینان صد در صد موجب میشود که شما حد ضرر معامله را رعایت نکنید و در زمان ورود به ضرر هیچ راه حلی برای مقابله با آن نداشته باشید. در این معامله اول شما به دلیل اطمینان صد در صدی از موفقیت خود در زمان ورود به حد ضرر به جای بستن معامله حد ضرر را پایینتر میآورید و شکست میخورید. حال برای جبران ضرر معامله اول و برگرداندن آن درصد از سرمایه از دست رفته، شما حجم بیشتری را به معامله وارد خواهید کرد و باز هم به دلیل اطمینان از سود دهی ممکن است سود و سرمایه قبلی خود را از دست بدهید و در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ متضرر شوید. ممکن است شما این کار را تا حدی ادامه دهید که همه آن چه که دارید را از دست بدهید.
اگر نمیدانید حد ضرر چیست؟ پیشنهاد میکنیم حتما مقاله مرتبط آن را مطالعه نمایید. برای جلوگیری از بروز چنین اتفاقی همیشه در نظر داشته باشید که هیچ موفقیتی در معاملات صد در صدی نیست و حتی در بهترین فرصتهای معاملاتی فارکس هم ممکن است بیست یا سی درصد از معاملهگران نظری مخالف شما داشته باشند و حد ضرر شما در بازراهای مالی چه اتفاقی می افتد؟ را فعال کنند. این نکته شاید بسیار ساده باشد؛ اما میتواند معاملات شما را نجات دهد و از ضرر دیدن شما جلوگیری کند. پس به شما توصیه میکنیم که برای بهبود معاملات خود، آن را همیشه به یاد داشته باشید.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]
فرضیه بازار کارا
فرضیه بازار کارا Efficient-market hypothesis این موضوع را بیان میکند که اطلاعات مالی و گزارشات منتشر شده در مورد یک سهم یا یک کالا به سرعت در بازارهای مالی منتشر میشوند و فورا بر قیمتها تاثیر میگذارند و قیمتها را تعدیل میکنند.
بازار کارا به بازاری اطلاق میگردد که در آن قیمتهای اوراق بهادار بسرعت نسبت به اطلاعات جدید تعدیل میگردند. بهعبارت دیگر اطلاعات جهت تعیین قیمت مورد استفاده قرارگرفته و به سرمایهگذار اطمینان میدهند که اوراق بهادار مورد نظر به اندازه قیمت بازاری خود دارای ارزش است. یا بعبارتی دیگر در فرضیه بازارکارا ، اطلاعات مالی به سرعت در بازارهای مالی انتشار مییابد و فوراً بر قیمت اوراق بهادار تأثیر میکند. بنابراین در صورتی یک بازار، کارا محسوب میشود که قیمت اوراق بهادار، اطلاعات مربوطه را بسرعت منعکس نماید.
به این ترتیب، سرمایهگذاران بالقوه نمیتوانند در بازار کارا از اطلاعاتی که در سطح گستردهای منتشر شده است، بهرهمند شوند، زیرا قیمتها فوراً براساس اطلاعات مزبور تعدیل میگردد. در بازار کارا قیمت اوراق بهادار، شاخص خوبی برای تعیین ارزش سرمایهگذاری است. ارزش سرمایهگذاری به عنوان ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی است که توسط سرمایهگذاران آگاه به خوبی تجزیه و تحلیل شده است. در بازار توسعه یافته و رقابتی، اختلاف بین قیمت بازار و ارزش سرمایهگذاری برگ برنده تحلیلگرانی است که در جستجوی بازده غیر عادی هستند. قیمت اوراق بهاداری که کمتر از ارزش واقعی سرمایهگذاری است (اوراق بهاداری که کمتر از قیمت واقعی یا کمتر از ارزش واقعی، قیمتگذاری شده است)، باید خریداری شود، به دلیل افزایش تقاضا برای خرید، قیمت این اوراق افزایش یابد. در این مقاله فرضیه بازار کارا به عنوان یکی از مباحث مهم مدیریت مالی تشریح شده است.
تعریف بازار کارا
بازارها میتوانند در ارتباط با برخی اطلاعات، کارامد محسوب شوند در حالی که در قبال سایر اطلاعات کارامد نباشند. مثلاً قیمتهای اوراق بهادار ممکن است اطلاعات بیشتر در سطح جامعه را بطور کلی منعکس کنند. اما اطلاعاتی که اشخاص بسیار نزدیک به شرکت (نظیر مدیران یا اعضای هیات مدیره) در اختیار دارند در قیمتهای مزبور انعکاس نیافته باشد. براساس قوانین برخی از کشورهای صنعتی، استفاده از این قبیل اطلاعات به منظور دادوستد در بورس اوراق بهادار غیرقانونی میباشد.
بازار کارا باید نسبت به اطلاعات جدید حساس باشد. اگر اطلاعات تازهای در دسترس عموم قرار گیرد، قیمت سهام عادی شرکت باید متناسب با جهت اطلاعات داده شده تغییر نماید. اگر بازاری نسبت به اطلاعات جدید بیتفاوت باشد و عکسالعمل لازم را نشان ندهد، یعنی تحلیل کنندهای در بازار برای ارزیابی و بررسی اثر اطلاعات جدید بر قیمتها نباشد، طبعاً آن بازار، کارایی نخواهد داشت.
خصوصیات بازار کارا
بهطور خلاصه میتوان خصوصیات بازاری که دارای کارایی اطلاعاتی میباشد را این گونه برشمرد:
- سهولت دسترسی به اطلاعات بازار توسط همه افراد
- بازدهی متناسب با ریسک ادراکشده در بازار
- تعیین قیمت سهام بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا
- عدم وجود اختلاف زیاد بین قیمت جاری و قیمت واقعی سهام
- قابلیت نقدشوندگی سریع و آسان همه سهام
در بازار کارا، تغییر قیمت روند خاصی ندارد، گشت تصادفی است. بازار حافظه ندارد. قیمت دیروز چیزی در مورد قیمت فردا نمیگوید. در این بازار سود فوق العاده حاصل اتفاق و شانس است. کارایی بازار ثانویه، بازار اولیه را کارا میکند. هدف بازار مالی هدایت پساندازها به سرمایهگذاری در داراییهای واقعی است. هر چه الگوی پس انداز و سرمایهگذاری مطلوب واحدهای اقتصادی پراکندهتر باشد، نیاز به بازارهای مالی برای تجهیز کارامد پساندازها جهت مصارف نهایی بیشتر میشود. وظیفهی آنها تخصیص پس انداز از واحدهای با مازاد پسانداز به واحدهای با کسری پسانداز است.
الگوی بازارهای کارا
بازار اوراق بهاداری را در نظر بگیرید که؛
(۱) تمام سرمایهگذاران به اطلاعات جاری درباره آینده بدون تحمل هزینه دسترسی دارند،
(۲) تمام سرمایهگذاران قادر به تحلیل اطلاعات هستند،
(۳) تمام سرمایهگذاران به قیمتهای بازار دسترسی و سعی میکنند پرتفوی خود را تعدیل کنند.
در چنین شرایطی، ارزش سرمایهگذاری ارزش فعلی چشمانداز آتی جریان نقدی اوراق بهاداری است که به وسیله تحلیلگران ماهر و آگاه که از تمامی اطلاعات موجود به نحوی هوشمندانه استفاده میکنند، برآورد شده است. پس در این صورت میتوان ادعا نمود که قیمت بازار اوراق بهادار همان ارزش سرمایهگذاری است. (ارزش سرمایهگذاری همان ارزش منصفانه یا ارزش ذاتی اوراق بهادار است). بازار کارا به عنوان بازاری تعریف میشود که قیمت اوراق بهادار برابر با ارزشسرمایهگذاری باشد. در بازار کارا، قیمت بازار منعکس کننده مجموعهای از اطلاعات بهطور کامل و فوری است.
سرمایه گذاری در بازار کارا
در بازار کارا سرمایهگذاران انتظار دارند که سود عادی بازده سرمایهگذاری خود را کسب کنند. برای مثال، در بازار کارای ضعیف امکان ندارد که سرمایهگذار با استفاده از قیمتهای تاریخی، بتواند سود غیر عادی (به جز شانس) بدست بیاورد. مشابهاً در بازار کارای نیمه- قوی، غیر محتمل است که یک سرمایه با استفاده از اطلاعات عمومی در دسترس (به جز شانس) بتواند بازده غیر عادی کسب کند.
در خاتمه، در بازار کارای قوی، سرمایهگذار نمیتواند (غیر شانس) بر بازار چیره و بازدهی بیشتر از بازده بازار بدست آورد. هنگامی که صحبت از بازار کارا میشود، مراد همان بازار کارا به شکل نیمه قوی است، زیرا در آمریکا قوانین سختی وجود دارد که مانع استفاده از اطلاعات داخلی(اطلاعات خصوصی) برای خرید و فروش اوراق بهادار میشود. از این رو، به دلیل محدودیت در استفاده از تمام اطلاعات مورد نیاز برای تجزیه و تحلیل قیمتهای بازار، بازار اوراق بهادار همواره به عنوان بازار نیمه قوی در نظر گرفته میشود.
تغییرات قیمت اوراق بهادار تصادفی است
اگر اطلاعات جدیدی وارد بازار شود چه اتفاقی میافتد؟ برای مثال، اگر شرکت تعدیل منفیEPS اعلام نماید؟ در بازار کارا تمام سرمایهگذاران فوراً با ورود اطلاعات جدید واکنش نشان میدهند و قیمت سهام با این واکنش تغییر خواهد نمود. در این بازار اطلاعات جدید خبری شگفت انگیز است. ( اطلاعاتی که شگفت انگیز نیست قابل پیشبینی بوده، قبلاً پیشبینی شده است و اکنون کهنه تلقی میشود). اخبار شگفت انگیز میتوانند بد یا خوب باشند، در بازار کارا اخبار خوب منجر به افزایش قیمت و اخبار بد منجر به سقوط قیمت خواهد شد. با اعلام افزایش در بازدهی سهام( برای مثال، افزایش در میزان سود نقدی سهام)، قیمت سهام آن افزایش مییابد.
قیمت اوراق بهاداری که بیشتر از ارزش سرمایهگذاری است( اوراق بهاداری که بیشتر از قیمت واقع یا بیشتر از ارزش واقعی، قیمتگذاری شده است)، باید فروخته شود. با افزایش عرضه برای فروش، قیمت اوراق بهادار کاهش یابد. این عدم کارایی موقت، موجب میشود تا سرمایهگذاران آگاه به دنبال فرصتهای مناسب سودآوری باشند. چنین فرصتسازی توسط سرمایهگذاران آگاه خود موجب کاهش عدم کارایی(افزایش کارایی بازار) شده و شانس کسب بازده غیرعادی را کاهش میدهد. وجود سرمایهگذاران آگاه و متعدد در بازار موجب میشود تا بتوانیم فرض کنیم که قیمت اوراق بهادار با ارزش سرمایهگذاری برابر است و اوراق بهادار در بازار، نادرست قیمتگذاری نشدهاند.
مشاهدات در بازار کارای کامل
برخی مفروضات بازارهای کارا کامل به شرح زیر است:
۱- سرمایهگذاران انتظار دارند که بازدهی عادی (یا طبیعی) نه بیشتر از سرمایهگذاری خود تحصیل کنند.
۲- بازار در صورتی کارا است که تحلیلگران آگاه اعتقاد داشته باشند که بازار کارا نیست.
۳- عموم سرمایهگذاران میدانند که استراتژیهای سرمایهگذاری نمیتواند موجب بازده غیر عادی بشود.
۴- برخی از سرمایهگذاران اطلاعات موفقیت خود را افشاء میکنند.
۵- سرمایهگذاران حرفهای عملکردی بهتر از سرمایهگذاران عادی ندارند.
۶- عملکرد گذشته شاخص عملکرد آینده نمیتواند باشد.
آزمون فرضیه بازار کارا
ویژگیهای بازار کارا کامل ذکر شده است. چگونه میتوانیم آزمونهایی را اجرا کنیم تا بدانیم بازار بطورکامل کارا است، تا حدودی کارا است یا کارایی ندارد. روشهای زیادی در این زمینه طراحی شده است، که در این بین سه روش بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است. این روشها که شامل؛ بررسی حوادث، تلاش برای ساخت الگوی قیمتگذاری اوراق بهادار و رسیدگی به عملکرد سرمایهگذاری مدیران حرفهای است، مورد بررسی قرار میدهیم.
یکی از روشهای اصلی آزمون فرضیه بازار کارا (به ویژه شکل کارایی نیمه قوی) بررسی حوادث است. در این روش تلاش میشود تا سرعت تأثیر اطلاعات علنی بر روی قیمت سهام اندازهگیری شود. برای مثال، رویدادی که میتواند یک تغییر مثبت در عواید شرکت داشته باشد، اطلاعات مثبت با چه سرعتی در قیمت سهام انعکاس مییابد؟ آیا تغییر در قیمت به سرعت اتفاق میافتد یا به کندی روی میدهد؟ آیا بازده غیر عادی پس از اعلام خبر جدید زیاد است یا اندک است؟ پاسخ به سئوال دوم مستلزم این است که ابتدا بدانیم بازده عادی چیست؟ بازده عادی بر مبنای الگوهای قیمتگذاری دارایی بدست میآید. مدل قیمتگذاری نادرست میتواند منجر به نتایج نامعتبر از آزمون کارایی بازار بشود.
بنابراین، برای افزایش اعتبار نتایج آزمونها، از الگوهای قیمتگذاری متفاوتی استفاده میشود. نتایج یک تحقیق در این زمینه نشان میدهد که علت واکنش کند قیمت نسبت به انتشار اطلاعات ناشی از؛ عدم کارایی بازار، استفاده از مدل قیمتگذاری نامناسب یا هردوی اینهاست. به عنوان یک مثال در بررسی حوادث، وضعیتی را تصور کنید که در بازار کارای قوی هنگامی که اطلاعات منتشر میشود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ هنگامی که اطلاعات گذرشان به بازار میافتد قیمت بلافاصله واکنش نشان میدهد و فوراً ارزش سرمایهگذاری تغییر میکند.
خلاصه و جمعبندی
روش دیگر آزمون فرضیه بازار کارا تلاش میکند تا تغییر در قیمت اوراق بهادار را به متغیرهای دور از انتظار نسبت دهد. در یک دوره زمانی مشخص، بازده اوراق بهادر مطابق با الگوی قیمتگذاری دارایی تعیین میشود. طبق این الگو، نرخ بازده دارایی برابر با نرخ بازده بدون ریسک به علاوه صرف ریسک (که بر مبنای ریسک دارایی تعیین میشود) است. اگر نرخ بازده بدون ریسک و صرف ریسک در طول زمان غیر قابل تغییر باشد، اوراق بهادار با متوسط بالا بازدهی در گذشته، میتواند در آینده نیز متوسط بازدهی زیادی داشته باشد. اما در طول زمان نرخ بازده بدون ریسک و صرف ریسک تغییر میکند، بنابراین، ساخت الگو مشکل است.
سومین روش آزمون فرضیه بازار کارا نیز رسیدگی به سوابق سرمایهگذاران حرفهای است. آیا سرمایهگذاران حرفهای عملکرد بهتری از عملکرد مورد انتظار در یک بازار کارای کامل داشتهاند؟ آیا سرمایهگذاران حرفهای در اولین دوره پس از گذر دوره بازار کارا بازده غیر عادی بیشتری بدست آوردهاند؟ انجام چنین آزمونها و نتیجهگیری از آن بسیار سخت است، زیرا در وهله اول باید بدانیم که بازده عادی چیست و بازده غیر عادی چیست؟ به دلیل آنکه بازده عادی را فقط با فرض الگوی قیمتگذاری داراییهای سرمایهای تعیین میکنیم چنین آزمونهایی در بازار کارا فقط با بکارگیری این الگو اجرا میشود.
دیدگاه شما