محاسبه ROI یکی از پرطرفدارترین نسبت ها در سرمایه گذاری است، مدیران از این نسبت برای مقایسه عملکرد در تجهیزات سرمایه ای استفاده می کنند و از طرف دیگر سرمایه گذاران با این نرخ تشخیص می دهند کدامیک از سهام خریداری شده بازگشت سرمایه بهتری برایشان داشته است.
فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه
F = فیوچر p= پرایس
3- ارزش فعلی خالص (NPV ) : از تفاضل جریانهای نقدی ورودی و خروجی بدست می آید و به طریقه زیر محاسبه میگردد.
جریان نقدی خروجی - جریان نقدی ورودی = ارزش فعلی خالص (NPV )
نکته : اگر NPV مثبت باشد یعنی جریان نقدی ورودی بیشتر از جریان نقدی خروجی است و پروژه برای سرمایه گذاری مطلوب تر است و برعکس.
مثال : اگر سرمایه گذاری اولیه (I ) 000/000/1 ریال و عمر شرکت (n ) 10 سال و جریان نقدی ورودی به صورت سالیانه 000/300 ریال و نرخ بازده (i) 12% باشد مطلوب است محاسبه NPV :(226/903)
Fc = جریان نقدی ورودی
4- شاخص سود آوری(PI):میزان سود آوری یک پروژه را نشان می دهد و از فرمول محاسبه می گردد . هرچه شاخص سودآوری بزرگتر باشد آن پروژه برای سرمایه گذاری مطلوب تر است .
مثال: با توجه به مثال فوق شاخص سودآوری شرکت برابر است با:
مثال: اگر سرمایه گذاری اولیه 000/000/20 ریال و جریان نقدی سالیانه 000/000/7 و هزینه سرمایه 10% و عمر شرکت 4 سال باشد مطلوب است :
الف) محاسبه NPV (780/204/15 - )
مثال: اگر سرمایه گذاری اولیه 000/000/2 و عمر شرکت 6 سال و نرخ بازده 20% و جریان نقدی ورودی 000/250 باشد مطلوب است الف) NPV ( 008/916/1- ) ب) PI ( 04/0)
تجزیه وتحلیل نقطه سربه سر:نقطه سر به سر سطحی از میزان تولید و فروش را نشان می دهد که در آن نه سودی وجود دارد و نه زیانی . برای تعیین نقطه سر به سر هزینه ها به دو دسته تقسیم می شوند الف) هزینه ثابت (Fc) که این هزینه ها هیچ گونه ارتباطی با میزان تولید ندارند مانند هزینه اجاره .ب) هزینه های متغیر(Vc) که متناسب با حجم تولید تغییر می کنند یعنی هرچه تولید بیشتر باشد هزینه های متغیر هم فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه بیشتر خواهند بود مانند خرید مواد اولیه تولید . برای محاسبه نقطه سر به سر هم از فرمول ریاضی و هم از روش نموداری استفاده می شود . از طریق فرمول ریاضی نقطه سر به سر برابر است با : که در این فرمول Q برابر با تعداد تولید و P برابر است با قیمت(پرایس) .
درآمدها = هزینه ها
مبلغ × تعداد = هزینه ثابت + هزینه متغیر
مثال: یک شرکت تولیدی در زمینه خودکار که مجموع هزینه های ثابت آن 000/000/51 ریال است و بهای فروش هر خودکار 25000 ریال و هزینه متغیر هر خودکار 15000 در نظر گرفته است مطلوب است تولید در نقطه سر به سر:
فروش S= P × Q S=000/500/127= 5100×25000
مثال: اگر هزینه ثابت 000/000/24 و هزینه متغیر 000/6 و تعداد کالا 000/4 باشد مطلوب است تعیین قیمت هر کالا:
نقطه سربه سر نقدی :نقطه سر به سر نقدی مشابه نقطه سر به سر کالاست با این تفاوت که در نقطه سر به سر نقدی تمام هزینه های ثابت F c نباید به صورت نقد پرداخت شوند بنابراین هزینه های غیر نقدی را از هزینه ثابت کسر خواهیم کرد . نقططه سر به سر نقدی از نقطه سر به سر معمولی (کالا) کمتر است ( بخاطر کسر استهلاک از صورت فرمول) :
مثال: اگر جمع هزینه های ثابت 000/000/5 ، استهلاک 000/200 ریال و قیمت کالا 2500 و هزینه های متغیر 1500 ریال باشد مطلوب است تعیین نقطه سربه سر نقدی و فروش :(4800 و 000/000/12)
مثال : اگر هزینه ثابت مالی 000/000/1 ریال و هزینه های ثابت عملیاتی 000/500/2 ریال باشد و قیمت کالا 100 و هزینه متغییر 500 ریال و تعداد کالا 200 باشد مطلوب است میزان استهلاک :(000/490/3)
محاسبه نقطه سر به سر از روش نموداری :
مثال: اگر بهای فروش2000 ، هزینه متغیر هر واحد کالا 1000 و هزینه ثابت 000/000/10 ریال باشد مطلوب است نقطه سر به سر از طریق نمودار:
انواع اهرمها: هزینه های ثابت شامل هزینه های ثابت عملیاتی و هزینه های ثابت مالی است.
اهرم عملیاتی: تأثیر هزینه های ثابت عملیاتی را بر سود شرکت نشان می دهد و از فرمول زیر محاسبه می شود:
اهرم مالی: تأثیر هزینه های ثابت را بر سود شرکت نشان می دهد و از فرمول زیر محاسبه می شود:
اهرم ترکیبی :که معیاری از ریسک کلی شرکت است از حاصل ضرب اهرم مالی در اهرم عملیاتی بدست می آید:(DCL )
مثال:اگرتعداد کالا 3000 ، قیمت کالا 2500 ، هزینه متغیر هر واحد 1000 ، هزینه های ثابت عملیاتی(Fc) 000/000/3 و هزینه های ثابت مالی(Ic) 000/000/1 ریال باشد مطلوب است :
الف ) اهرم عملیاتی (3) ب) اهرم مالی(3) ج) اهرم ترکیبی(9)
مثال: اگر هزینه های ثابت عملیاتی (Fc) 000/000/80 ، هزینه های ثابت مالی(Ic) 000/000/16 ، سطح تولید فعلی(Q) 2000 واحد ، فروش 000/000/200 و هزینه های متغیر 000/000/40 ریال باشد مطلوب است:
الف)درجه اهرم مالی ب) درجه اهرم عملیاتی ج) درجه اهرم ترکیبی
سهام: شرکتهای سهامی قادر به انتشار سهام ممتاز یا عادی و یا هر دو می باشند . سهام ممتاز سهامی هستند که نسبت به سایر انواع سهام دارای امتیازاتی از قبیل:
1. اولویت در دریافت سود
2. اولویت در دریافت مبلغ اسمی سهام
3. داشتن حق رأی بیشتر
سهام ممتاز زمانی منتشر می شوند که درجه اهرم مالی شرکت و یا هزینه های سهام عادی درحد بالایی باشند.
انواع سهام ممتاز : سهام ممتاز شامل:
1. سهام قابل تبدیل در مقابل سهام غیر قابل تبدیل در این نوع سهام ، سهام ممتاز می تواند به دیگر انواع سهام تبدیل شوند ولی سهام غیر قابل تبدیل چنین ویژگی را ندارند.
2. سهام جمع شونده در مقابل سهام غیر جمع شونده: در این نوع سهام سود پرداخت نشده سال یا سالهای گذشته یا به عبارتی سود معوقه باید قبل از توزیع سود سهامداران عادی پرداخت گردد.
3. سهام با مشارکت در مقابل سهام ممتاز بدون مشارکت: اگر سود اعلام شده شرکت از میزانی که بطور معمول به سهامداران عادی و ممتاز پرداخت می گردد بیشتر باشد در باقیمانده سود مشارکت دارند (مشارکت در میزان سود بر اساس ارزش اسمی صورت می گیرد)
مثال: شرکتی دارای 60000 سهم ممتاز جمع شونده به مبلغ اسمی 1500 ریال و نرخ آن 24% باشد که سود سالهای 89 و 90 به سهامداران پرداخت نشده باشد و در سال 91 میزان کل سود پرداختی شرکت به سهامداران ممتاز برابر است با:
000/200/43 = 2 × 24% × 000/000/90 = 1500 ×000/60 = سود معوقه (سود انباشته)
000/600/21 = 1 ×24% × 000/000/90 = 1500 × 000/60 = سود سال جاری
000/800/64 = 000/600/21 + 000/200/43 = کل سود پرداختی به سهامداران ممتاز
مثال: شرکتی در نظر دارد 5000 سهم ممتاز با سود انباشته(جمع شونده) به ارزش اسمی هر سهم 000/10 با نرخ 15% منتشر نماید ، سود این سهام به مدت 3 سال پرداخت نشده است ، امسال سالی سود آور است و شرکت در نظر دارد تمامی تعهدات خود را در زمینه سود انجام دهد . شرکت بابت سهام ممتاز چقدر سود باید پرداخت نماید: (000/000/30)
مثال برای سهام با مشارکت: اگر شرکتی 000/000/50 ریال سود داشته باشد و 000/10 برگه سهام ممتاز 000/10 ریالی با نرخ 20% و 000/40 برگه سهام عادی 2000 ریالی با نرخ 15% منتشر کرده باشد میزان سود پرداختی به سهامداران ممتاز و عادی را بطور جداگانه محاسبه کنید(سهام ممتاز از نوع با مشارکت است)
سود سهام ممتاز و عادی
000/000/20 = 20% × 000/10 × 000/10
000/000/12 = 000/2 × 000/40
سهم باقیمانده سود سهام ممتاز مشارکتی
مثال:اگر سهام ممتاز با مشارکت 00/20 برگه 1500 ریالی با نرخ سود 14%و سهام عادی 000/5 برگه به ارزش اسمی 2000 ریال با نرخ 14% باشد . و مجموع سود شرکت 000/000/60 ریال باشد مطلوب است :
مقدار سود سهام ، سهامداران ممتاز و عادی (000/000/45 و000/000/15)
مثال: شرکتی 5000 برگه سهام ممتاز جمع شونده با مشارکت را به ارزش هر برگ 15000 ریال با نرخ 18% و 10000 سهم عادی 7000 ریالی با نرخ 20% را بین سهامداران توزیع می کند اگر میزان سود اختصاصی 60000000 ریال باشد مطلوب است تعیین سود به سهامداران ممتاز و عادی (2 سال سود پرداخت نشده است)
جواب : ممتاز ( 827/344/42) عادی(173/655/16)
مثال:شرکت آلفا سهام ممتاز غیر جمع شونده با مشارکت به تعداد 6000 برگه 200 ریالی با نرخ 10% که سه سال سود پرداخت نشده و 8000 سهام 300 ریالی با نرخ 20% دارد اگر کل سود 40000000 ریال باشد مطلوب است سهم هر یک از سهام ؟ جواب: ممتاز ( 332/253/13) عادی ( 668/746/26)
تجزیه سهام: در تجزیه سهام که به آن سود سهمی یا سهام جایزه می گویند . تعداد سهام افزایش می یابد و به همان اندازه ارزش سهام کاهش می یابد افزایش تعداد با کاهش ارزش سهام خنثی شده و در مجموع هیچ گونه تغییری در ارزش اسمی سهام صورت نمی گیرد.
مثال: شرکتی 1500 برگه 1200ریالی منتشر کرده است اگر تجزیه سهام 1به 3 باشد تعداد سهام جدید و ارزش هر برگه و ارزش اسمی برابر است با .( تعداد سهام 4500 و ارزش هر سهم 400 و ارزش اسمی 1800000)
مثال: شخصی مالک 20%سهام یک شرکت است ارزش هر سهم در بازار 500 ریال است مطلوب است تعداد سهام و ارزش سهام شخص را در صورتی که تجزیه 1 به 2 صورت گیرد ( شرکت 10000 سهام عادی دارد)
جواب ( تعداد سهام 4000 و ارزش سهام بعد از تجزیه 1000000)
معکوس تجزیه سهام: در معکوس تجزیه سهام که به آن ترکیب سهام هم می گویند برعکس تجزیه سهام عمل می کنیم یعنی تعداد سهام کاهش می یابد و ارزش هر برگه سهام افزایش می یابد .کاهش تعداد سهام و افزایش ارزش آنها با هم خنثی و جبران می شوند بنابراین هیچ گونه تغییری در ارزش اسمی سهام صورت نمی گیرد.
مثال: شرکتی 10000 برگه سهام به ارزش هر برگه 5000 ریال دارد . اگر معکوس تجزیه سهام بر مبنای 5 به 1 صورت گیرد تعداد سهام ، ارزش هر سهم و ثروت شرکت را بعد از معکوس تجزیه سهام محاسبه نمایید.
تعداد سهام 2000= 5 10000 ارزش سهام 25000 = 5× 5000
ثروت شرکت بعد از معکوس 50000000 =2000 ×25000 ثروت قبل از معکوس 50000000=5000×10000
مثال: شرکتی 6000 برگه 4000 ریالی دارد اگر معکوس تجزیه سهام 4 به 1 باشد مطلوب است (نرخ 20%) :
الف: تعداد سهام (1500)
ب: ارزش هر سهم (16000)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(24000000)
مثال: شرکتی 3000 برگه سهام 6000 ریالی با نرخ 10% دارد . اگر معکوس تجزیه سهام بر مبنای 5/1 به 1 صورت گیرد مصلوب است :
الف: تعداد سهام (2000)
ب: ارزش هر سهم (9000)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(18000000)
سود سهمی (سهام جایزه):تقسیم سود از طریق توزیع سهام بین سهامداران ، سود سهمی نامیده می شود . سهام جایزه در شرایطی که شرکت از وضع نقدینگی خوبی برخوردار نباشد و یا برای تأمین مالیتوسعه عملیات خود به وجه نقد نیاز داشته باشد صادر می شوند.
مثال: اگر شرکتی 10000 برگه سهام داشته باشد که ارزش هر برگه 2000 ریال باشد و شخصی مالک 20% سهام شرکت باشد و قرار باشد که 50% سود سهمی بین سهامداران توزیع شود مطلوب است :
الف: تعداد سهام 15000= 5000 + 10000 5000=50% × 10000
ج: ثروت شرکت 20000000= 15000 × 1333
مثال : شرکتی 6000 برگه سهام 3000 ریالی دارد و شخصی مالک 10% کل سهام شرکت است . اگر 30% سود سهمی بین سهامداران توزیع گردد مطلوب است :
الف: تعداد سهام (7800)
ب: ارزش هر سهم (2307)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(18000000)
مثال: شرکتی 20000 برگه سهام 500 ریالی دارد اگر شرکت 35% سهام را به صورت جایزه توزیع نماید مطلوب است:
نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
در همین ابتدای مقاله باید ذکر کرد که در هر نوع از سرمایه گذاری، دانش کافی نسبت به بازدهی آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد. در حقیقت نرخ بازگشت سرمایه یکی از ابزارهایی محسوب می شود که می توان بازده سرمایه گذاری را به وسیله آن ارزیابی نمود. ما در ادامه این مقاله کاربردی بنا داریم به این پرسش که «نرخ بازگشت سرمایه چیست؟» جواب دهیم. در ابتدا باید این طور بیان کرد که در واقع نرخ بازگشت سرمایه یا (ROI (Return on Investment معیاری مالی به فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه حساب می آید که بازده سرمایه گذاری را مشخص خواهد کرد. در حقیقت می توان به این شکل بیان کرد که نرخ بازگشت سرمایه درصدی از سود سرمایه گذاری نسبت به ارزش اولیه سرمایه گذاری آن می باشد که در واقع این نرخ، پتانسیل بازده سرمایه را از یک سرمایه گذاری تا قیاس به منظور استفاده در چندین سرمایه گذاری فراهم خواهد آورد.
در ادامه باید عنوان داشت که در تجزیه و تحلیل ها، نرخ بازگشت سرمایه به همراه سایر معیار ها و شاخص های اندازه گیری جریان نقد مثل نرخ بازگشت داخلی (Intern Rate on Return : IRR) و ارزش فعلی خالص (Net Current Value) به جهت ارزیابی و رتبه بندی گزینه های گوناگون سرمایه گذاری مورد استفاده قرار خواهد گرفت. به صورت ساده می توان نرخ بازگشت سرمایه را به این صورت بیان کرد که طبق عملکرد سرمایه گذاری انجام شده، چه درصد سودی بر سرمایه گذاری در طی زمان به دست آمده است.
نرخ بازگشت سرمایه را به چه صورتی باید محاسبه نمود؟
باید گفت که محاسبه نرخ بازگشت سرمایه از ۲ راه و در واقع ۲ فرمول زیر امکان پذیر خواهد بود :
نکته : این موضوع را مد نظر داشته باشید که نرخ برگشت سرمایه می تواند منفی نیز شود. یک نرخ بازگشت سرمایه مثبت بدین معنی خواهد بود که بازده به دست آمده از ارزش اولیه سرمایه گذاری بیشتر بوده است و نرخ بازگشت سرمایه منفی نیز بدین معنی می باشد که سرمایه گذاری بازده منفی داشته و هزینه آن بیشتر از بازده می باشد.
مثالی برای محاسبه این عدد
این طور فرض کنید که شما در سال گذشته ۱۰ هزار عدد از سهمی را به قیمت ۳ هزار ریال خرید کرده اید، در سال حاضر این تعداد سهم را به ارزش هر کدام ۵ هزار ریال به فروش خواهید رساند، در این میان چنانچه سود نقدی ۵ میلیون ریال نیز دریافت کرده باشید، نرخ بازگشت سرمایه شما عزیزان به شرح زیر خواهد بود :
نرخ برگشت سرمایه به صورت سالیانه یکی از محدودیت های نرخ برگشت سرمایه این به حساب می آید که مدت زمان سرمایه گذاری را در نظر نخواهد گرفت، پس به منظور محاسبه نرخ برگشت سرمایه در دوره سرمایه گذاری می توان نرخ برگشت سرمایه سالیانه را مورد استفاده قرار داد.
معادله نرخ برگشت سرمایه سالیانه از قرار زیر خواهد بود :
توجه داشته باشید که n = تعداد سال هایی است که دارایی نگهداری خواهد شد.
بع عنوان مثال این طور فرض کنید که نرخ بازگشت سرمایه شما بر روی یک سهم ۵۰% در مدت ۵ سال باشد، به شکل ساده، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به صورت سالانه این دارایی را می توان ۱۰% ارزیابی کرد. البته این شیوه یک محاسبه تقریبی می باشد، بخاطر این که اثرات بهره مرکب را نادیده خواهد گرفت که می تواند تفاوت بسیار چشم گیری طی مدت زمان ۵ سال به وجود آورد، جالب است بدانید که هرچه مدت زمان سرمایه گذاری بیشتر باشد، تفاوت میان نرخ بازگشت سرمایه و نرخ بازگشت سرمایه سالیانه افزایش پیدا خواهد کرد.
با توجه به معادله فوق، نرخ بازگشت سرمایه سالیانه در این مثال به شکل زیر خواهد بود :
همان طوری که مشاهده می کنید نرخ بازگشت سرمایه سالیانه محاسبه شده از معادله ذکر شده با نرخ بازگشت سرمایه سالیانه حدودی، فرق می کند. این نکته را مد نظر داشته باشید که از این معادله به منظور محاسبه نرخ بازگشت سرمایه برای مدت کم تر از ۱ سال نیز می توان بهره برد. به عنوان مثال این طور فرض کنید که نرخ ROI برای ۶ ماه ۱۰% می باشد، این نرخ به شکل زیر محاسبه خواهد شد :
۶ ماه در حقیقت نصف ۱ سال می باشد و عدد ۰٫۵ در توان فرمول به این علت خواهد بود.
مقایسه سرمایه گذاری ها و ROI سالانه
این نکته را در خاطر داشته باشید که یکی از مزایای استفاده از ROI سالانه مقایسه بازده چندین دارایی و ارزیابی سرمایه گذاریهای گوناگون می باشد. با محاسبه نرخ برگشت سرمایه سالانه میزان بازدهی هر یک از سرمایه گذاری ها در طول بازه زمانی نگهداری سرمایه به دست خواهد آمد و بهترین راه به منظور بررسی کسب سود یا زیان بر روی یک دارایی است. به عنوان مثال این طور فرض کنید که نرخ برگشت سرمایه سهم الف طی ۵ سال برای شما عزیزان ۵۰% باشد، همین طور سهم ب نرخ برگشت سرمایه ۳۰% در بازه زمانی ۳ سالی برای شما عزیزان به همراه داشته باشد، در حقیقت به منظور این که متوجه شوید کدام یک از این ۲ سرمایه گذاری بازدهی مناسب تری برای شما به وجود آورده است، نرخ برگشت سرمایه سالانه این ۲ سهم را میبایست ارزیابی نمود.
به همان صورتی که ملاحظه می فرمایید سهم ب بازدهی بالا تری را برای شما عزیزان به همراه داشته است. شاید بدون ارزیابی ROI برداشت شما از مقدار بازدهی سبد سهام با بازدهی واقعی آن تفاوت هایی داشته باشد. از همین روی به منظور داشتن استراتژی بهینه برای سرمایه گذاری ضروری است تا نرخ بازگشت سرمایه را مد نظر داشته باشیم.
مزایای ROI
جالب است بدانید که یکی از حائز اهمیت ترین مزایای ROI ، حساب کردن ساده و قابل فهم آن محسوب می شود. ساده بودن محاسبه نرخ بازگشت سرمایه این معنی را خواهد داد که معادله آن استاندارد و جهانی است و در هر شرایطی قابل استفاده خواهد بود. استاندارد بودن نرخ بازگشت سرمایه این موضوع را نمایان خواهد کرد که قابل اعتماد به حساب آمده و امکان این که از آن تفسیر نادرست شود، بسیار پایین و نزدیک به صفر خواهد بود. در واقع می توان این طور بیان کرد که نرخ بازگشت سرمایه ای که بر روی یک سهم در بورس تهران محاسبه می شود، همان معنی نرخ بازگشت سرمایه بر روی یک سهم در بورس نیویورک را دارد. در ادامه باید گفت که در کنار ساده بودن نرخ بازگشت سرمایه، این ملاک به منظور ارزیابی کارایی و بازدهی هر سرمایه گذاری قابل استفاده می باشد. همین طور بازدهی سرمایه گذاری های گوناگون با هم با استفاده از ارزیابی نرخ بازگشت سرمایه به راحتی قابل ارزیابی خواهد بود.
محدودیت های نرخ برگشت سرمایه ای
به همان صورتی که پیش تر هم خدمت شما عزیزان عرض کردیم، یکی از محدودیت های محاسبه ROI این خواهد بود که بازدهی یک دارایی را در بازه زمانی نگهداری آن نمایش نخواهد داد، در واقع این مسئله وقتی قابل توجه خواهد بود که قصد مقایسه بازدهی چندین سرمایه گذاری با دوره نگهداری های مختلف را با یک دیگر داشته باشیم. به عنوان مثال چنانچه نرخ بازگشت سرمایه یک سهم ۳۵% و ROI سهمی دیگر ۲۵% باشد، شاید این طور به نظر آید که سهم نخستن بازدهی بالاتری را کسب کرده است، ولی توجه به مدت زمان سپری شده به منظور کسب بازدهی موردی است که قادر است بر این موضع بسیار تاثیر گذار به حساب آید.
در حقیقت چنانچه این طور فرض کنیم که سهم نخستین در بازه زمانی ۵ ساله و سهم دوم در بازه زمانی ۲ ساله محاسبه شده باشد، بازدهی سهم دوم بهتر از بازدهی سهم نخست خواهد بود. بنابراین مدت زمان می تواند بر برداشت ما از میزان بازدهی یک دارایی بسیار موثر محسوب شود. به جهت رفع این محدودیت سرمایه گذاران قادر می باشند، نرخ بازگشت سرمایه سالانه را مورد استفاده خود قرار دهند.
در ادامه این مقاله باید گفت که یکی از دیگر از محدودیت های ROI این به شمار می آید که ریسک سرمایه گذاری را در لحاظ نخواهد شد، همان طور که شما عزیزان هم مستحضر هستید، بازدهی یک سرمایه گذاری ارتباط مستقیمی با ریسک آن خواهد داشت، در واقع باید این طور گفت که هرچه احتمال بازدهی یک سهم بالا تر رود ، پتانسیل ریسک آن نیز به همان میزان بالا تر خواهد رفت. به عنوان مثال باید بیان کرد که سرمایه گذاری که بازده انتظاری ۲۰% دارد، ریسک بیشتری از سرمایه گذار با بازده انتظاری ۱۰% خواهد داشت. چنانچه سهامداران فقط بر نرخ بازگشت سرمایه یک دارایی بی آن که ریسک فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه را در نظر داشته باشند، توجه نمایند ، این احتمال وجود خواهد داشت که نتیجه سرمایه گذاری متفاوتی را از آن چه که انتظار داشتند، ملاحظه کنند.
بعضی وقت ها این امکان وجود خواهد داشت که نرخ برگشت سرمایه با نرخ واقعی فرق هایی داشته باشید، به ویژه وقتی که هزینه های گوناگون سرمایه گذاری در محاسبه نرخ در نظر گرفته نشود. در واقع شایان ذکر خواهد بود که در نظر نگرفتن تمامی هزینه های خرید و نگهدرای یک دارایی امکان دارد نرخ برپشت سرمایه بیشتری را نمایان کند اما درعین حال بازدهی غیر واقعی از آن را منعکس خواهد کرد.
چکیده متن
همان طور که به صورت تمام و کمال توضیح دادیم، این نرخ معیاری ساده به منظور محاسبه بازدهی و سود یا زیان یک سرمایه گذاری محسوب می شود. به علاوه سادگی این نرخ کارایی بسیاری به منظور ارزیابی بهره وری یک دارایی نمایان خواهد کرد. همین طور معیاری بسیار مناسب و ایده آل به منظور مقایسه چندین دارایی و بازدهی هر یک با هم به حساب می آید. از محدودیت های نرخ برگشت سرمایه لحاظ نکردن بازه زمانی سرمایه گذاری و ریسک سرمایه گذاری می باشد. در انتها باید گفت که با این وجود نرخ برگشت سرمایه به علاوه دیگر معیار های اندازه گیری مثل نرخ بازگشت داخلی یا ارزش روز خالص معیاری ایده آل به منظور تجزیه و تحلیل سهام و دارایی های مالی به حساب می آید.
فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI
معادل ROI نرخ بازگشت سرمایه (Return on Investment) است. این نسبت سود حاصل از سرمایه گذاری را در قالب درصدی از هزینه ی اولیه به شما نشان می دهند. نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بصورت درصدی از هزینه ی خرید محاسبه می شود و به سرمایه گذاران نشان می دهد در پروژه X چقدر سود بدست آورده اند. بنابراین این نسبت برای ارزیابی چگونگی عملکرد سرمایه گذاری در اندازه های متفاوت از این نسبت استفاده می شود.
بطور مثال نرخ بازگشت سرمایه در سرمایه گذاری در بورس را می توان با سرمایه گذار دیگر در زمینه املاک مقایسه کرد. در مقایسه دو نرخ بازگشت سرمایه، نوع سرمایه گذاری مهم نیست، زیرا در محاسبه ROI فقط به هزینه ها و سود هر سرمایه گذاری توجه می شود.
محاسبه ROI یکی از پرطرفدارترین نسبت ها در سرمایه گذاری است، مدیران از این نسبت برای مقایسه عملکرد در تجهیزات سرمایه ای استفاده می کنند و از طرف دیگر سرمایه گذاران با این نرخ تشخیص می دهند کدامیک از سهام خریداری شده بازگشت سرمایه فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه بهتری برایشان داشته است.
فرمول نرخ بازگشت سرمایه
نرخ بازگشت سرمایه، با کم کردنِ هزینه از درآمد کل و تقسیم آن بر هزینه ی کل محاسبه می شود.
ROI = (سود از سرمایه گذاری – هزینه سرمایه گذاری) / هزینه سرمایه گذاری
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به سادگی انجام می شود اما در عین حال می تواند پیچیده باشد. زیرا هزینه و درآمد کل برای هر فرد می تواند متفاوت باشد. شاید برای یک مدیر، به جای درآمد و هزینه در این فرمول، فروش خالص و هزینه ی کالای فروخته شده مطرح باشد.
یا یک سرمایه گذار که دید جهانی تری دارد، از کل فروش و همه هزینه هایی که در فرایند تولید و فروش محصول پرداخت شده اند استفاده کند.
۲ دلیل محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
برای یک کارشناس بازاریابی دیجیتال اندازه گیری ROI دو دلیل اصلی دارد:
- بررسی تأثیر فعالیت های بازاریابی : با توجه به هزینه های زیادی که معمولاً تیم مارکتینگ صرف تبلیغات می کنند، مدیران دوست دارند نتیجه میزان اثرگذاری این تبلیغات را بدانند. محاسبه MROI به بررسی میزان اثرگذاری انواع تبلیغات بر سودآوری شرکت کمک می کند.
- تصمیم گیری برای صرف هزینه در انواع مختلف تبلیغات: می توانید MROI را برای کمپین ها و برنامه های مختلف تبلیغاتی به صورت جداگانه اندازه گیری کنید و با مقایسه، به کمپین های با ROI بالاتر، هزینه های مارکتینگ را بهینه کنید. بررسی MROI در تعیین بودجه بازاریابی، تخصیص بودجه به برنامه ها و کمپین های مختلف کمک می کند.
توسعه نرخ بازگشت سرمایه
به تازگی، سرمایه گذاران و کسب وکارهای خاصی به توسعه شکل جدیدی از ROI به نام بازگشت اجتماعی سرمایه (SROI) علاقه نشان داده اند. SROI ابتدا در دهه پیش توسعه پیدا کرد و تاثیرات اجتماعی پروژه ها را در بر گرفت و تلاش کرد تا افرادی را که تحت تاثیر برنامه ریزی برای تخصیص سرمایه یا سایر منابع هستند را شامل شود.
بازگشت اجتماعی سرمایه (SROI)
طبق نظریه اقتصاد اجتماعی اسکاتلند، "SROI" یا ارزش افزوده سازمان ها از طریق پی گیری منافع اجتماعی، محیط زیستی و اقتصادی، و با دادن ارزش مالی به آنها، قابل ملاحظه است. این شیوه بر اساس اصول حسابداری استاندارد و تکنیک های ارزیابی کیفی سرمایه، صورت می گیرد.
در واقع سرمایه گذاران اجتماعی هم مانند دیگر سرمایه گذاران، در پی آن هستند که بدانند آیا سرمایه آن ها، درآمد اجتماعی دارد یا خیر؟!
بر خلاف دیگر سرمایه گذاری ها، در سرمایه گذاری اجتماعی، سنجش بازده سرمایه به صورت کمّی، امکان پذیر نیست. چراکه نمی توان به طور دقیق و با اعداد و ارقام نشان داد که مقدار بازگشت سرمایه اجتماعی به چه میزان بوده است.
به طور مثال اگر فرد نیکوکاری به یک موسسه خیریه، هدیه ای بدهد، "بازگشت" آن هدیه چگونه خواهد بود؟ چقدر نتیجه "خوب" حاصل خواهد شد؟
اولاً دانستن اینکه چه چیزی "خوب" است، بسیار سخت است و دوم اینکه معنی کردن "خوب" با محاسبات عددی و بر مبنای فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه پول هم امکان پذیر نیست، مثل اینکه بخواهیم یک سمفونی را به شیمی آلی ترجمه کنیم، همچنین شناسایی علت و معلولات در فرآیند کارآفرینی اجتماعی نیز بسیار دشوار است. پس ما فقط می توانیم بگوئیم در این سرمایه گذاری اجتماعی «چند شغل» و «برای چند نفر» ایجاد شده است و. "
نتیجه
در صورت مثبت بودن نرخ بازگشت سرمایه ، می توان آنرا بازگشت خوبی قلمداد کرد. مثبت بودن ROI، یعنی کل هزینه ی سرمایه گذاری به علاوه ی مقداری سود، به سرمایه گذار بازگشته است. نرخ بازگشت سرمایه ی منفی یعنی درآمد آن قدر نبوده که کل هزینه ها را پوشش دهد. پس نرخ بازگشت سرمایه هر قدر بالاتر باشد، بهتر است.
این نسبت، ارزش زمانیِ پول را در نظر نمی گیرد. البته برای خرید و فروش ساده ی سهام این حقیقت آن قدرها اهمیت پیدا نمی کند، اما برای محاسبه ی دارایی ثابتی مثل ساختمان یا خانه که هر سال به ارزش آن افزوده می شود، بسیار مهم است. به همین خاطر است که وقتی دریافتی های این فرمول را نسبت به ارزش فعلی محاسبه می کنیم، معمولا مقدار آن تغییر می کند.
نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟
آیا شما هم مانند بسیاری از افراد بخشی از سرمایه یا کل دارایی مازاد خود را در بازار سرمایه گذاری کردهاید؟ اگر در اینجا حضور دارید پس حتما میخواهید آگاهی خود از این بازار را افزایش دهید. بله حق با شماست! آشنایی با اصطلاحات و فرمولهای مهم بازار سرمایهگذاری جزو اولین پیشنیازهای ورود به آن محسوب میشود.
فرقی ندارد که شما در کدام بخش سرمایه گذاری میکنید، مهم این است که نسبت به بازدهی نماد خودآگاهی کافی داشته باشید. شما هم مانند سایر افراد هنگام سرمایه گذاری یک هدف را دنبال میکنید: کسب سود و هر سرمایه گذار میخواهد تا جایی که امکان دارد درآمد بیشتری کسب کند. راههای متفاوتی وجود دارد که میتوان از این طریق برای بهبود روند سرمایه گذاری از آنها کمک گرفت که یکی از آنها ROI یا نرخ بازگشت سرمایه است.
این فرآیند در واقع نوعی نرم افزار حسابداری و مالی سرمایه گذاری محسوب میشود که باعث میشود شما میزان سود و یا ضرر و زیان سرمایهگذاری خود را به صورت حدودی تخمین بزنید. از نرخ بازگشت سرمایه همچنین میتوان برای مقایسه کارایی چند سرمایه گذاری نیز استفاده کرد؛ بنابراین مهم است که درباره این اصطلاح اطلاعات کافی داشته باشید؛ زیرا در زمان تصمیمگیری مالی این فرمول برای شما مفید و کارآمد خواهد بود.
اگر شما بتوانید نرخ بازگشت سرمایه یا همان ROI را پیشبینی و محاسبه کنید، سرمایه گذاری راحتتر و با ریسک کمتری نیز پیش رو خواهید داشت. در این مقاله میتوانید پاسخ سوالات متعدد خود درباره این مبحث را پیدا کنید.
نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه ROI در اصل از مخفف کلمات RETURN OF INVESTMENT گرفته شده و به معنای نسبت بین سود خالص و هزینه خالص سرمایه گذاری است. این معیار مالی میتواند میزان بازدهی و سوددهی سرمایه گذاریها را مشخص کند. از پتانسیلهای خوب این شیوه، مشخصکردن میزان بازدهی یک تا چند نوع سرمایه گذاری است. در بازگشت سرمایه نسبت سودآوری در مقایسه با میزان هزینه بررسی میشود.
ROI بهعنوان یک درصد بیان میشود و در ارزیابی سرمایه گذاریهای فردی یا فرصتهای سرمایه گذاری رقابتی بسیار مفید است، اما سوالی که پیش میآید این است که یک نرخ بازگشت سرمایه خوب چیست؟ عوامل متعددی برای پاسخ به این سوال درگیر هستند.
زمانی که قصد محاسبه نرخ بازده سرمایه را دارید، باید از شاخصهای مختلفی از جمله ارزش فعلی خالص و نرخ بازگشت داخلی نیز کمک بگیرید. بهرهمندی از چنین مواردی در تجزیهوتحلیلها باعث میشود که گزینههای موجود در انواع سرمایه گذاری ارزیابی و رتبهبندی شوند؛ بنابراین در تصمیمگیری در مورد سرمایه گذاری، ارزیابی و شناسایی فرصتهای مختلف در سرمایه گذاری بسیار اهمیت دارند.
نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
برای به دست آوردن نرخ بازده سرمایه گذاری باید از یک تکنیک استفاده کنیم. در اصل نرخ بازده سرمایه گذاری از طریق فرمول زیر به دست میآید.
میزان هزینه سرمایهگذاری- درآمد حاصل از سرمایهگذاری ÷ هزینه کل سرمایهگذاری
احتمالا فکر میکنید که خب چندان هم که تصور میشود به دست آوردن نرخ بازده سرمایه سخت نیست؛ زیرا با یک فرمول ساده مواجه هستیم؛ اما در برخی موارد اوضاع آنطور که ما تصور میکنیم هم نیست، زیرا برخی موارد در این فرمول لحاظ نمیشود.
از طرفی اگر بخواهید نتیجه بهدست آمده در فرمول را به صورت درصدی محاسبه کنید، میتوانید آن را ضربدر عدد ۱۰۰ کنید. با یک مثال سادهتر قضیه را پیش ببریم؛ تصور کنید که یک فروشگاه مجازی لباس دارید و میزان درآمد خالص از طریق فروش هر تکه لباس ۳۰ هزار تومان خواهد بود.
خب حالا در شرایط بحرانی بازار قرار دارید و قیمت اجناس شما نیز بالاتر رفته است؛ زیرا مواد اولیه گرانتر از قبل هستند و به همین دلیل میزان سود نیز کاهش پیدا کرده است.
در آن سوی ماجرا رقبا از روشهای گوناگونی برای جذب مشتریان بیشتر استفاده میکنند، بنابراین شما نیز تصمیم میگیرید که مبلغ ۲ میلیون تومان بابت بازاریابی اجناس خود بپردازید و با استفاده از این روش میزان فروش خود را بالا ببرید.
بر فرض که درآمد کل شما از برگزاری چنین کمپینی ۳ میلیون تومان بوده است. بر اساس فرمول ROI نرخ بازگشت سرمایه چه میزان خواهد بود؟ پاسخ نیم درصد است.
حال اگر بخواهیم که نرخ بازگشت سرمایه را به صورت درصدی محاسبه کنیم عدد بهدستآمده در ۱۰۰ ضرب میشود که نتیجه پاسخ ۵۰ درصد خواهد بود.
با این حساب نتیجه میگیریم که ۵۰ درصد، سود خالص شما از این سرمایه گذاری محسوب میشود (با احتساب هزینهها) که عدد فوقالعادهای خواهد بود.
چگونه ROI را بهبود دهیم؟
بسته به نوع بازدهی که برای سرمایه گذاری در تجارت خود میخواهید، روشهای مختلفی برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه وجود دارد. بازدهی میتواند شامل گزینههایی مانند افزایش سود، کاهش میزان هزینهها یا مزایای نامحسوس مانند بهبود کارایی عملکرد و افزایش آگاهی از برند باشد.
زمانی که به تعریف واضحی از اهداف خود دست پیدا میکنید، باعث میشود بازپرداخت اقدامات مختلفی که در جهت رشد شرکت انجام میدهید را بالا ببرید. برای ایجاد یک سبد سرمایه گذاری بزرگ باید به طور منظم پسانداز کنید، به شکل مداوم سرمایه گذاری کنید و یاد بگیرید که به همان اندازه که طول میکشد، صبور باشید.
با تمام این اوصاف چند استراتژی وجود دارد که میتواند به بهبود شرایط شما در روند سرمایه گذاری در طول زمان کمک کند.
۱٫ راههای کمهزینه برای سرمایه گذاری پیدا کنید.
نادیده گرفتن هزینههای سرمایه گذاری آسان به نظر میرسد، خصوصا اگر از این راه کسب درآمد هم بکنید. با این حال تاثیرات منفی هزینهها با گذشت زمان زیاد خواهد شد؛ البته نه در صورتی که نتایج ایده آل باشند. در حقیقت حتی اگر بتوانید تنها یک درصد از هزینه سرمایه گذاری را کاهش دهید، در طول یک سال به طرز چشمگیری در سبد سرمایه گذاری خود صرفهجویی کردهاید.
اگر شیوههای کاهش هزینه را به درستی پیش بگیرید، میتوانید بازدهی خالص خود را بالا ببرید. خب سوال این است که چگونه این کار را باید انجام داد؟ کافی است هزینههای خود را به هزینههای سربار و تولید تقسیمبندی کنید تا ذهنیتهایی را بیابید که در کاهش هزینهها کمککننده هستند.
در واقع میتوانید هزینههای غیرضروری را کاهش دهید. بهعنوان مثال برای برخی مشاغل هزینه سربار میتواند هزینه اجاره یک مکان محسوب شود، از طرفی هزینههای تولید هزینههایی هستند که شما برای تهیه یک محصول، خریداری مواد یا نیروی کار متحمل میشوید.
۲٫ میزان درآمد خود را از راههای مختلف افزایش دهید.
از دیگر روشهای بازدهی سرمایه گذاری، ایجاد فرآیند فروش و درآمد بیشتر یا افزایش قیمت است. اگر میتوانید فروش و درآمد خود را افزایش دهید، بدون این که هزینهها را بالا ببرید یا جوری کار را بهپیش ببرید که همزمان با رشد هزینهها درآمدتان نیز زیاد شود، میتوانید سود خالص را نیز بهبود دهید.
با استفاده از بازدهی فعلی خود در روشهای بهبود فروش و درآمد، روشهایی را جستجو کنید که سود بیشتری نسبت به روشهای حال حاضر نصیب شما میکنند.
۳٫ انتظارات خود را دوباره ارزیابی کنید.
قرار نیست هر سرمایه گذاری که میکنید سود خوبی داشته باشد، با این حال سود سرمایه گذاری شما باید قابلشناسایی باشد.
برای مثال زمانی که یک وبینار رایگان برگزار میکنید، این مسئله نمیتواند باعث افزایش سود مشخص شما شود، در عوض مشتریان وفاداری را برای شما به ارمغان خواهد آورد و به شما در حفظ آنها کمک خواهد کرد؛ یا یک مثال بهتر، بالا بردن میزان پرداختی کارکنان یقینا باعث تخلیه حساب بانکی شما میشود، اما از طرفی میتواند صرف استخدام کارمندان بهتر، بهبود روحیه کارکنان و افزایش بهرهوری در آنان شود که در نتیجه باعث رشد درآمد میشود.
همه این عوامل در طولانیمدت سود خالص شما را بالا خواهند برد.
معایب بازدهی سرمایه
اگرچه نرخ ROI در مباحث متعدد و سرمایه گذاریهای متنوع مثل فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه بازار سهام، سرمایه گذاری در بیزینسهای نوپا و استارتاپها کاربرد دارد، اما این به معنای تک بودن آن نیست؛ زیرا معایبی را نیز در پی خواهد داشت. از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
۱٫ دقیق محاسبه نکردن نتایج کیفی و نرخ اندازهگیری
از آنجایی که در برخی مواقع نمیتوان به شکل دقیق نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کرد، بنابراین احتمال خطا در محاسبات وجود خواهد داشت. از طرفی این فرمول روشهایی برای محاسبه منابع غیر کیفی یا غیرمالی را معرفی نمیکند؛ زیرا فقط سرمایه مشخص را بررسی خواهد کرد که میتواند در روند محاسبه نتایج کیفی مشکل ایجاد کند.
برای مثال سرمایه گذاری در تبلیغات برای بهبود کسبوکار شما میتواند نتایج متفاوتی را در پی داشته باشد. یکی از این نتایج بازاریابی دهانبهدهان است که شما نمیتوانید آن را بهخوبی سنجش و ارزیابی کنید.
در واقع این کار عملی غیرممکن است؛ به همین دلیل اندازهگیری دقیق نرخ بازدهی سرمایه را عملا با مشکل مواجه میکند. گاهی اوقات زمان و وقتی که کارمندان و کارگران برای رسیدن به سوددهی قرار میدهند نیز در این فرمول به شکل دقیق محاسبه نمیشود.
۲٫ ایجاد اشکال در زمانبندی
لحاظ نکردن یک زمانبندی مشخص یکی از مشکلات و معایبی است که نرخ بازگشت سرمایه به دنبال خواهد داشت. تصور کنید که قرار است دو مدل سرمایه گذاری را مورد بحث قرار دهیم، حال سوالی که پیش میآید این است که وضعیت نرخ بازده سرمایه در هر یک از موارد ذکر شده چه مدت به طول خواهد انجامید؟
در پاسخ باید گف که به شکل دقیق نمیتوانیم درک کنیم که هر یک چه مدت زمان برای رسیدن به اهداف نیاز دارند، به همین دلیل اشکال در زمانبندی برای استفاده از این فرمول وارد است. البته این را نیز متذکر شویم که مزایای استفاده از این شیوه چندین برابر معایب آن خواهد بود.
نتیجهگیری
در این مطلب به بررسی نرخ بازدهی سرمایه گذاری پرداختیم که آن را با عبارت ROI میشناسند. این مبحث از آن جهت مهم بود که هر ریالی که برای سرمایه گذاری خرج میشود باید به سوددهی منجر شود، اگر غیر از این اتفاق بیفتد میتواند بیزینس ها را با خطرات مختلف مراجعه کند.
تمامی افراد و کسبوکارها برای این که میزان موفقیت خود در یک پروژه سرمایه گذاری را بسنجند نیاز به استفاده از نرخ بازگشت سرمایه دارند. این فرمول متنوع است و قابلیت استفاده برای انواع سرمایه گذاریها را نیز دارد.
فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI
معادل ROI نرخ بازگشت سرمایه (Return on Investment) است. این نسبت سود حاصل از سرمایه گذاری را در قالب درصدی از هزینه ی اولیه به شما نشان می دهند. نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بصورت درصدی از هزینه ی خرید محاسبه می شود و به سرمایه گذاران نشان می دهد در پروژه X چقدر سود بدست آورده اند. بنابراین این نسبت برای ارزیابی چگونگی عملکرد سرمایه گذاری در اندازه های متفاوت از این نسبت استفاده می شود.
بطور مثال نرخ بازگشت سرمایه در سرمایه گذاری در بورس را می توان با سرمایه گذار دیگر در زمینه املاک مقایسه کرد. در مقایسه دو نرخ بازگشت سرمایه، نوع سرمایه گذاری مهم نیست، زیرا در محاسبه ROI فقط به هزینه ها و سود هر سرمایه گذاری توجه می شود.
محاسبه ROI یکی از پرطرفدارترین نسبت ها در سرمایه گذاری است، مدیران از این نسبت برای مقایسه عملکرد در تجهیزات سرمایه ای استفاده می کنند و از طرف دیگر سرمایه گذاران با این نرخ تشخیص می دهند کدامیک از سهام خریداری شده بازگشت سرمایه بهتری برایشان داشته است.
فرمول نرخ بازگشت سرمایه
نرخ بازگشت سرمایه، با کم کردنِ هزینه از درآمد کل و تقسیم آن بر هزینه ی کل محاسبه می شود.
ROI = (سود از سرمایه گذاری – هزینه سرمایه گذاری) / هزینه سرمایه گذاری
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به سادگی انجام می شود اما در عین حال می تواند پیچیده باشد. زیرا هزینه و درآمد کل برای هر فرد می تواند متفاوت باشد. شاید برای یک مدیر، به جای درآمد و هزینه در این فرمول، فروش خالص و هزینه ی کالای فروخته شده مطرح باشد.
یا یک سرمایه گذار که دید جهانی تری دارد، از کل فروش و همه هزینه هایی که در فرایند تولید و فروش محصول پرداخت شده اند استفاده کند.
۲ دلیل محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
برای یک کارشناس بازاریابی دیجیتال اندازه گیری ROI دو دلیل اصلی دارد:
- بررسی تأثیر فعالیت های بازاریابی : با توجه به هزینه های زیادی که معمولاً تیم مارکتینگ صرف تبلیغات می کنند، مدیران دوست دارند نتیجه میزان اثرگذاری این تبلیغات را بدانند. محاسبه MROI به بررسی میزان اثرگذاری انواع تبلیغات بر سودآوری شرکت کمک می کند.
- تصمیم گیری برای صرف هزینه در انواع مختلف تبلیغات: می توانید MROI را برای کمپین ها و برنامه های مختلف تبلیغاتی به صورت جداگانه اندازه گیری کنید و با مقایسه، به کمپین های با ROI بالاتر، هزینه های مارکتینگ را بهینه کنید. بررسی MROI در تعیین بودجه بازاریابی، تخصیص بودجه به برنامه ها و کمپین های مختلف کمک می کند.
توسعه نرخ بازگشت سرمایه
به تازگی، سرمایه گذاران و کسب وکارهای خاصی به توسعه شکل جدیدی از ROI به نام بازگشت اجتماعی سرمایه (SROI) علاقه نشان داده اند. SROI ابتدا در دهه پیش توسعه پیدا کرد و تاثیرات اجتماعی پروژه ها را در بر گرفت و تلاش کرد تا افرادی را که تحت تاثیر برنامه ریزی برای تخصیص سرمایه یا سایر منابع هستند را شامل شود.
بازگشت اجتماعی سرمایه (SROI)
طبق نظریه اقتصاد اجتماعی اسکاتلند، "SROI" یا ارزش افزوده سازمان ها از طریق پی گیری منافع اجتماعی، محیط زیستی و اقتصادی، و با دادن ارزش مالی به آنها، قابل ملاحظه است. این شیوه بر اساس اصول حسابداری استاندارد و تکنیک های ارزیابی کیفی سرمایه، صورت می گیرد.
در واقع سرمایه گذاران اجتماعی هم مانند دیگر سرمایه گذاران، در پی آن هستند که بدانند آیا سرمایه آن ها، درآمد اجتماعی دارد یا خیر؟!
بر خلاف دیگر سرمایه گذاری ها، در سرمایه گذاری اجتماعی، سنجش بازده سرمایه به صورت کمّی، امکان پذیر نیست. چراکه نمی توان به طور دقیق و با اعداد و ارقام نشان داد که مقدار بازگشت سرمایه اجتماعی به چه میزان بوده است.
به طور مثال اگر فرد نیکوکاری به یک موسسه خیریه، هدیه ای بدهد، "بازگشت" آن هدیه چگونه خواهد بود؟ چقدر نتیجه "خوب" حاصل خواهد شد؟
اولاً دانستن اینکه چه چیزی "خوب" است، بسیار سخت است و دوم اینکه معنی کردن "خوب" با محاسبات عددی و بر مبنای پول هم امکان پذیر نیست، مثل اینکه بخواهیم یک سمفونی را به شیمی آلی ترجمه کنیم، همچنین شناسایی علت و معلولات در فرآیند کارآفرینی اجتماعی نیز بسیار دشوار است. پس ما فقط می توانیم بگوئیم در این سرمایه گذاری اجتماعی «چند شغل» و «برای چند نفر» ایجاد فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه فرمول محاسبه دوره برگشت سرمایه شده است و. "
نتیجه
در صورت مثبت بودن نرخ بازگشت سرمایه ، می توان آنرا بازگشت خوبی قلمداد کرد. مثبت بودن ROI، یعنی کل هزینه ی سرمایه گذاری به علاوه ی مقداری سود، به سرمایه گذار بازگشته است. نرخ بازگشت سرمایه ی منفی یعنی درآمد آن قدر نبوده که کل هزینه ها را پوشش دهد. پس نرخ بازگشت سرمایه هر قدر بالاتر باشد، بهتر است.
این نسبت، ارزش زمانیِ پول را در نظر نمی گیرد. البته برای خرید و فروش ساده ی سهام این حقیقت آن قدرها اهمیت پیدا نمی کند، اما برای محاسبه ی دارایی ثابتی مثل ساختمان یا خانه که هر سال به ارزش آن افزوده می شود، بسیار مهم است. به همین خاطر است که وقتی دریافتی های این فرمول را نسبت به ارزش فعلی محاسبه می کنیم، معمولا مقدار آن تغییر می کند.
دیدگاه شما