درآمد لباس فروشی چقدر است؟ چقدر نیاز به سرمایه اولیه دارد؟
داشتن شغلی که هم درآمد خوبی داشته باشد و سرمایه اولیه هم نیاز نداشته باشد، دیگر یک رویا نیست. کافی است که بازاری را بشناسید و با چند روش کسب درآمد از اینترنت آشنا باشید. بازار پوشاک، مشتریان میلیونیاش و درآمد این بازار بسیار جذاب است. طبیعی است که مردم هم فروش لباس را همیشه بهعنوان یک گزینه شغلی مد نظر داشته باشند.
البته این نکته را هم فراموش نکنیم که با پیشرفت فناوری دیجیتال و گسترش اینترنت، بسیاری از مشاغل تغییر کردهاند و باید نگاه دوبارهای به آنها داشته باشیم. صنف پوشاک و درآمد لباس فروشی هم از این تغییر و تحولات دور نمانده است و این روزها میتوان شغل لباس فروشی را در بستر مجازی هم انجام داد.
در این مقاله قصد داریم خودمان را جای فردی بگذاریم که قصد راهاندازی یک لباس فروشی را دارد و در ادامه به این سوالات پاسخ دهیم:
- شغل لباس فروشی چقدر درآمد دارد؟
- درآمد لباس فروشی اینترنتی چقدر است؟
- میزان سود فروش لباس چقدر است؟
در ادامه نیز با بررسی شرایط همکاری در فروش، درآمد لباس فروشی اینترنتی را به عنوان یکی از روشهای کسب درآمد بدون نیاز به سرمایه معرفی خواهیم کرد.
کسب درآمد آنلاین نسبت به روشهای سنتی کسب درآمد، برتری قابل ملاحظهای دارد. در این مقاله با بهترین روشهای کسب درآمد اینترنتی آشنا خواهید شد.
لباس فروشی بزنیم یا در فروش لباس همکاری کنیم؟
درآمد لباس فروشی برای افرادی که قصد ورود به این صنعت را دارند، بسیار مهم است. چقدر باید هزینه اولیه داشته باشیم؟ چقدر باید برای اجاره مغازه هزینه کنیم؟ هزینه تبلیغات چقدر میشود؟ سود فروش لباس چقدر است و…
اگر قصد ورود به صنعت لباس فروشی را دارید و به دنبال پیدا کردن اطلاعات در خصوص درآمد لباس فروشی هستید، با ما همراه باشید تا ببینیم در شرایط اقتصاد کنونی برای راهاندازی یک بوتیک لباس چقدر باید هزینه کنیم و آیا اصلا چنین هزینهای به صرفه است یا خیر؟
وقتی لباس فروشی اینترنتی با هزینه کمتر و سود بیشتر در مقابلمان قرار دارند، آیا زمان آن نرسیده است که به همکاری در فروش یا افیلیت مارکتینگ به عنوان یک روش کسب درآمد از فروش لباس توجه کنیم؟
درآمد لباس فروشی چقدر است؟
برای پاسخ دادن به این سؤال باید چند قدم به عقب برگردیم و از صفر تا صد راهاندازی یک مغازه لباس فروشی را مرور کنیم؛ فرض کنید شما قصد راهاندازی یک مغازه لباس فروشی در یکی از نقاط متوسط تهران را دارید، بیایید مرحله به مرحله این فرایند را جلو ببریم تا ببینیم برای رسیدن به درآمد فروش لباس، چه کارهایی را باید انجام دهیم و چقدر سرمایه لازم خواهیم داشت.
انتخاب نوع لباس فروشی
در گام اول باید مشخص کنید که قصد راهاندازی چه نوع لباس فروشی را دارید، آیا به دنبال لباس مردانه هستید یا میخواهید در حوزه لباس بچهگانه فعالیت کنید یا درآمد فروش لباس زنانه برایتان جذاب تر است؟ انتخاب هر کدام از این حوزهها، به مخاطبشناسی، بررسی بازار و صرف هزینههای متفاوتی نیاز خواهد داشت.
گرفتن مجوزها
راهاندازی یک لباس فروشی ساده مانند دیگر مشاغل نیاز به کسب مجوزهای مورد نیاز دارد. پس یکی از کارهایی که برای راهاندازی یک بوتیک لباس باید انجام دهید، کسب مجوزهای لازم برای این شغل است. به این صورت که باید به اتحادیه واحد صنفی این شغل مراجعه کنید و مدارک لازم را برای گرفتن مجوز ارائه دهید.
انتخاب مکان مناسب
اگرچه سود لباس فروشی میتواند چشمگیر باشد، اما طبیعتا برای رسیدن به رقم قابلتوجهی از لباس فروشی باید تحقیقات گستردهای را انجام داد. یکی از کارهای دیگری که برای راهاندازی یک مغازه لباس فروشی (مردانه یا زنانه یا بچهگانه ) باید انجام دهید، انتخاب مکان درست برای افتتاح مغازه است.
برای این کار هم باید تحقیقات بازار را انجام دهید و ببینید که مشتریان شما بیشتر در کدام مناطق حضور دارند؛ اگر مغازهتان را در راسته بازار بزنید بهتر است یا برای اینکه درآمدهای بالایی را تجربه کنید، بهتر است ملکی را در یک مرکز خرید اجاره کنید؟
بعد از انجام این تحقیقات نیز باید بودجه و سرمایه اولیهتان را در نظر بگیرید و از بین مکانهایی که سود لباس فروشی در آنها بیشتر است، یک مکان متناسب با سرمایه خود را انتخاب کنید.
سرمایه لازم برای راهاندازی یک مغازه لباس فروشی چقدر است؟
مهمترین کار شما برای رسیدن به هدف نهاییتان که همان درآمد است، از اینجا آغاز میشود. باید برآورد هزینه کنید تا ببینید که برای راهاندازی یک بوتیک لباس چقدر هزینه لازم است. مبالغی که در ادامه ذکر میشوند، تقریبی هستند و طبیعتا همه این هزینهها با توجه به شهر و منطقهای که قصد دارید در آنجا فعالیت کنید، متفاوت خواهد بود.
سرمایه اولیه تامین جنس
درآمد لباس فروشی با توجه به حوزه فعالیت شما متفاوت است؛ مثلا فروش لباس زنانه با فروش لباس مردانه فرق دارد و طبیعتا سرمایه اولیه آنها هم متفاوت خواهد بود. فرض کنید شما یک لباس فروشی زنانه را در یکی از مناطق مرکزی شهر تهران راهاندازی کردهاید، حداقل سرمایه اولیهای که برای تأمین جنس باید هزینه کنید، حدودا بین 10 تا 20 میلیون تومان به ازای هر متر مربع مغازهتان است.
یعنی اگر مغازه شما 20 متر مربع است، حداقل 200 میلیون و حداکثر 400 میلیون تومان برای تامین کالای اولیه خود نیاز خواهید داشت.
هزینه رهن و اجاره
بسیاری از افرادی که در صنعت فروش پوشاک فعالیت میکنند، هزینه زیادی را برای رهن و اجاره در نظر میگیرند. درآمد داشتن از لباس فروشی قابل توجه است، اما هزینههای جانبی آن هم زیاد است. برگردیم به مثال خودمان، اگر قصد رهن و اجاره یک واحد ملکی را در یکی از خیابانهای مرکزی تهران دارید، باید مبلغ رهن را بین 150 تا 500 میلیون تومان در نظر گرفته و اجاره ماهانه را هم بین 7 تا 15 میلیون تومان در نظر بگیرید.
میزان رهن و اجاره مغازه با توجه به متراژ آن و همینطور منطقه مورد نظرتان متفاوت خواهد بود. مثلا اگر به دنبال اجاره یک مغازه در پاساژ قائم تجریش باشید، طبیعتا باید به مبلغ رهن بیشتر از یک میلیارد تومان و اجاره بیش از 30 میلیون تومان فکر کنید.
هزینه دکوراسیون لباس فروشی
یکی دیگر از هزینهها مربوط به دکوراسیون مغازه است. هر چقدر بتوانید مغازه خود را با دکور زیباتر و کاربردیتری شکل دهید و از نورپردازی و المانهای متناسب با سلیقه مخاطبانتان استفاده کنید، در جذب مشتری موفقتر خواهید بود.
با یک حساب سرانگشتی میتوانیم تخمین بزنیم که برای دکوربندی یک مغازه لباس فروشی، نورپردازی، خرید تجهیزات و دستمزد طراح حداقل باید یک هزینه 30 الی 40 میلیون تومانی را در نظر داشته باشیم.
شغل لباس فروشی چقدر درآمد دارد؟
حالا میرسیم به مهمترین بحث در ارتباط با شغل لباس فروشی؛ اینکه میزان سود فروش لباس چقدر است؟
تا اینجا درباره هزینهها صحبت کردیم، اما طبیعتا راهاندازی یک کسبوکار لباس فروشی که هزینههای قابل توجهی هم دارد، اگر با بررسی درست مخاطبان و انتخاب درست بازار همراه شود، سودآور هم خواهد بود.
اول از همه باید در نظر داشته باشیم که درآمد لباس فروشی ثابت نیست، یعنی ممکن است در بعضی از فصلها و ماهها مانند بهمن و اسفند که زمان خرید لباس عید است، بیشتر شود و در مقابل، در بعضی از ماهها هم کمتر باشد.
پس درآمد لباس فروشی به زمان بستگی دارد، مثلا در سه ماهه آخر سال بیشتر میشود یا در مناسبتهای خاص مانند روز پدر یا مادر، جشنها و… بالا میرود. از سوی دیگر سود لباس فروشی به نوع فعالیت شما هم بستگی دارد، اینکه به دنبال فروش اجناس برند و مارکدار باشید یا خریداران عمومی را مد نظر داشته باشید و… .
به طور متوسط اگر بخواهیم درآمد لباس فروشی در یک منطقه متوسط تهران را در نظر بگیریم، میتوانیم بگوییم که درآمد روزانه آن ممکن است بین 500 هزار تومان تا 2 میلیون تومان باشد. البته همانطور که گفته شد این درآمد در برخی مناسبتها بیشتر میشود، مثلا ممکن است در ماههای پایانی سال به روزی بیش از 10 میلیون تومان هم برسد.
درآمد فروش لباس از طریق اینترنت چقدر است؟
حالا اگر بخواهیم همین فرایند فروش لباس را در اینترنت دنبال کنیم، قاعدتا باید میزان درآمد ما نسبت به هزینههایمان کمتر شود. یعنی در فروش اینترنتی لباس دیگر نیازی نیست هزینههای سنگینی مانند اجاره مغازه، هزینه دکوربندی و… داشته باشیم. فقط باید برای تأمین سرمایه اولیه هزینه کنیم.
یعنی فرض کنید اگر برای رهن یک مغازه باید مبلغی بین 100 تا 500 میلیون هزینه میکردید، حالا این هزینه از روی دوش شما برداشته میشود.
در این شرایط تنها هزینه شما برای فروش اینترنتی لباس، بحث سرمایه اولیه و خرید جنس است که آن را هم میتوانید با توجه به توان مالی خود در نظر بگیرید.
برای آشنایی بیشتر با نحوه کار در فضای اینترنت، مقاله اصول راه اندازی کسب و کار اینترنتی را هم بخوانید.
پس تا اینجا به این نکته رسیدیم که درآمد لباس فروشی اینترنتی بیشتر و هزینه آن کمتر است و شما باید فقط برای تأمین محصول اولیه خود هزینه کنید؛ حالا اگر ما راهی را به شما نشان بدهیم که حتی نیاز به سرمایه اولیه و خرید جنس نداشته باشید، اما به درآمد برسید چه میگویید؟
همکاری در فروش، یک روش عالی برای کسب درآمد لباس فروشی
ممکن است شما هزینه و سرمایه لازم را برای راهاندازی یک مغازه لباس فروشی نداشته باشید. در اینجاست که افیلیت مارکتینگ یا همکاری در فروش به عنوان یک گزینه به میان میآید. درآمد لباس فروشی اینترنتی در قالب همکاری در فروش به این صورت است که شما میتوانید به عنوان یک ناشر، محصولات فروشندگان لباس را برایشان تبلیغ کنید و در عوض، مبلغی از سود فروش را بهعنوان پورسانت بردارید. (اگر با این مفهوم آشنایی ندارید حتما نیم نگاهی به مقاله همکاری در فروش چیست بیاندازید)
همکاری در فروش لباس این مزیت را دارد که بدون نیاز به سرمایه اولیه برای تأمین جنس، رهن و اجاره مغازه، در سود لباس فروشی سهیم شوید. فرض کنید در شبکه اجتماعی اینستاگرام، تعداد قابل توجهی دنبالکننده واقعی دارید که به شما اعتماد دارند، حالا اگر یک بلوز زنانه به قیمت 300 هزار تومان را به فالوورهایتان معرفی کنید و روزانه 3 نفر از آنها نیز آن بلوز را بخرند، میتوانید در درآمد لباس فروشی مورد نظر سهیم شوید.
فرض کنید که فروشگاه، کمیسیون 10 درصدی برای ناشران تعریف کرده باشد و متوسط قیمت هر محصول هم 300 هزار تومان باشد، شما به ازای هر فروش، 30 هزار تومان کمیسیون یا پورسانت دریافت میکنید.
بگذارید بیشتر توضیح دهیم؛ اگر روزانه از سایت شما 2000 بازدید صورت بگیرد و 50 نفر به صورت روزانه با کلیک روی لینک افیلیتی که شما در سایت خود منتشر کردهاید، خرید کنند و پورسانت 10 درصدی دریافت کنید، روزانه 1.5 میلیون دریافتی خالص خواهید داشت.
از سوی دیگر همکاری در فروش لباس موجب افزایش درآمد فروشندگان هم میشود، زیرا میتوانند از نفوذ ناشران روی جامعه مخاطبان خود، برای فروش بیشتر محصولاتشان استفاده کنند.
اگر میخواهید افیلیت مارکتینگ (همکاری در فروش) را آغاز کنید، در این مقاله بررسی میکنیم که چرا همکاری در فروش لباس میتواند بهترین و سودسازترین گزینه در این زمینه باشد.
ما در سیستم همکاری در فروش افیلی فرصت مناسبی را در اختیار ناشران و فروشندگان قرار دادهایم تا بتوانند درآمد لباس فروشی خود را افزایش دهند. پس اگر قصد دارید بهعنوان یک ناشر در درآمد فروش لباس سهیم شوید یا اینکه یک فروشنده هستید و به دنبال اینفلوئنسرها و ناشرانی میگردید که در فروش لباس به شما کمک کنند، پلتفرم افیلی میتواند گزینههای فوق العاده ای را پیش روی شما قرار دهد.
سوالات متداول
درآمد لباس فروشی چقدر است؟
درآمد لباس فروشی بسته به اینکه در بازار آنلاین یا آفلاین کار کنید، متفاوت است. اگر بازار سنتی کار کنید، هزینههای اجاره و رهن مغازه را هم باید بپردازید. البته میتوانید روی درآمد روزانه 500 هزار تا 2 میلیون تومان در ماه در یک منطقه متوسط تهران حساب باز کنید. در فضای آنلاین محدودیتها کمتر است. اگر خودتان فروشگاه داشته باشید یا با فروشگاههای مختلف به صورت همکاری در فروش کار کنید، درآمد متفاوتی خواهید داشت.
درآمد لباس فروشی سنتی بهتر است یا اینترنتی؟
درآمد لباس فروشی اینترنتی بیشتر و بهتر است چون هزینههای حضور در فضای فیزیکی را ندارد. ضمن اینکه به مشتریان زیادی از سراسر یک منطقه یا کشور هم دسترسی وجود دارد. همین موارد موجب میشود که درآمد لباس فروشی اینترنتی بیشتر باشد.
افیلی چه خدماتی برای فروشندگان دارد؟
افیلی با آماده کردن بستری مناسب موچب شده تا صدها ناشر و بازاریاب معتبر روی این پلتفرم حضور داشته باشند. بنابراین فروشگاههای آنلاین میتوانند با حضور در افیلی، از ظرفیتهای این ناشران برای تبلیغ کالای خود استفاده کنند.
با فشردن دکمه زیر به صفحه عضویت در افیلی متصل میشوید و میتوانید از همه خدمات و امکانات این پلتفرم برای پیشرفت کسبوکار خود استفاده کنید.
پوزیشن سایز چیست؟ آموزش محاسبه حجم معامله در بازارهای مالی
آیا می دانید چرا محاسبه حجم معامله در هر ترید بسیار حیاتی است؟ آیا نحوه به کارگیری مدیریت ریسک صحیح را طوری که اگر ضرر کردید فقط قسمت بسیار کوچکی از حسابتان کسر شود را می دانید؟ آیا به این توانایی رسیده اید که در هر مارکتی و هر تایم فریمی که هستید، بدون اینکه کل حسابتان بر باد رود، ترید کنید؟ یا نسبت به اسرار معاملات با ریسک کم و سود زیاد، آگاه هستید؟
اگر پاسخ شما به سوالات بالا منفی است، به مکان بسیار درستی هدایت شده اید؛ این مقاله برای شما است. معامله گران بسیار زیادی وجود دارند که فقط به خاطر ندانستن یا رعایت نکردن نحوه صحیح سایز پوزیشن در تریدهایشان، کال مارجین شده و یا حجم بسیار زیادی از سرمایه شان را از دست داده اند. بلی، درست متوجه شدید اکثر معامله گران نوپای بازارهای مالی، طعم تلخ کال مارجین شدن را چشیده اند یا حداقل حجم بسیار زیادی از سرمایه شان را فقط به خاطر رعایت نکردن این دستورالعمل حیاتی، از دست داده اند.
ما در این مقاله قصد داریم از دو طریق نحوه محاسبه پوزیشن سایز را به شما آموزش دهیم: روش اول دستی و روش دوم از طریق ماشین حساب فارکس وبسایت دنیای ترید.
در حقیقت محاسبه حجم معامله، از نان شب واجب تر است و یکی از نکات ضروری و با اهمیت مدیریت ریسک است. بارها شده که معامله گران در بازارهای مالی از استراتژی های بسیار کارآمدی استفاده کرده اند ولی فقط به خاطر عدم محاسبه حجم معامله یا سایز پوزیشن، آسیب های بسیار جدی و جبران ناپذیری را متحمل شده اند.
در یک مقاله دیگر از سری مقالات بسیار ارزشمند وبسایت دنیای ترید، این دفعه در خدمت شما هستیم تا دانش و تجربه مان را درباره آموزش نحوه محاسبه پوزیشن سایز یا حجم معامله، با شما به اشتراک بگزاریم. اهمیت این مقاله به قدری بالا است که به شما قول می دهیم اگر در تمام تریدهایتان مدیریت ریسک و پوزیشن سایز را رعایت کنید، دیگر هرگز کل حسابتان را منهدم نمی کنید.
نکاتی که قرار است با هم در این مقاله یاد بگیریم، به شرح زیر است:
مدیریت ریسک چیست؟ اهمیت مدیریت ریسک در معامله، پوزیشن سایز یا حجم معامله چیست، قانون ریسک یک یا دو درصد چیست؟ نحوه محاسبه پوزیشن سایز در معاملات و نتیجه گیری.
مدیریت ریسک چیست؟
به طور کلی به فرآیند پیش بینی، تشخیص، ارزیابی و کنترل کردن ضررها و تهدیدات احتمالی نسبت به قسمتی یا کل سرمایه تان، مدیریت ریسک گفته می شود. فرقی نمی کند که این ریسک ها مربوط به ناآرامی های درون بازار هستند و یا مربوط به بحران های ژئوپلیتیکی، ناشی از تحلیل های نادرست تکنیکال هستند و یا مرتبط به فاندامنتال مارکت می باشند. در هر صورت، برخوردار بودن از یک مدیریت ریسک صحیح و به کار گرفتن ابزارهای مناسب آن در زمان درست، به شما کمک می کند تا تصویر کامل و شفافی از خطرهای احتمالی پیش رو داشته باشید.
فراموش نکنید که ما ریسکمان را مدیریت نمی کنیم که اصلا ضرر نکنیم، بلکه ما از مدیریت ریسک استفاده می کنیم تا ضررهای مان را کوچکتر کرده و بدانیم کدام ریسکها ارزش خطر کردن دارند. همین الان فرصت بسیار مناسبی است که شما هم یاد بگیرید چیزی به نام ضرر نکردن در بازرهای مالی وجود ندارد.
شما هیچ معامله گری را پیدا نخواهید کرد که به شما بگوید هرگز ضرر نکرده و یا ضرر نخواهد کرد! این قانون شماره یک تمام مارکت ها است و فقط شامل بازارهای مالی نمی شود. اگر قصد ماندن در بازارهای مالی و سود کردن مداوم را دارید، حتما ریسکتان را با ابزارهایی که در ادامه این مقاله به شما آموزش خواهیم داد، مدیریت کنید.
اهمیت مدیریت ریسک در معامله
همانطور که در قسمت های قبل برایتان توضیح دادیم، به طور خلاصه مدیریت ریسک یعنی توانایی روبرو شدن با یکسری ضرر بدون کال مارجین شدن. این بدین معنی است که مثلا اگر شما ده ترید انجام دادید و تمام آنها را ضرر کردید، حساب معاملاتی شما بسته نشود.
شاید برایتان این سوال مهم پیش بیاید، مگر امکان دارد فردی در ده معامله اش ضرر کند و کال مارجین نشود؟ لطفا تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا فوت کوزه گری معاملات در بازرهای مالی را که کمتر کسی اهمیت آنها را برای شما توضیح داده، به شما بیاموزیم.
فراموش نکنید که حتی اگر شما یک استراتژی قوی بسیار عالی هم داشته باشید ولی مدیریت ریسک را رعایت نکنید، براحتی می توانید تمام سرمایه تان را از دست بدهید. اگر باور ندارید، به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید دو تریدر به نامهای آرش و بردیا داریم که هر دو اینها یک حساب معاملاتی 1000 دلاری دارند. آرش و بردیا یک استراتژی معاملاتی دارند که درصد موفقیتش 50% است. این بدین معنی است که از هر دو تریدی که آنها انجام می دهند، یکی را سود می کنند. نسبت ریسک به ریوارد آنها هم 1 به 2 می باشد. اجازه دهید همین جا ریسک به ریوارد را هم برای شما توضیح دهیم.
مفهوم ریسک به ریوارد
تصور کنید که شما در حال ورود به معامله ای هستید که حاضرید 100 دلار ضرر یا ریسک کنید. ولی چنانچه مارکت مطابق میل شما پیش برود و شما سود کنید، می توانید 200 دلار به جیب بزنید. مگر غیر از این است که این 200 دلار دو برابر مبلغی است که شما حاضر بودید ریسک کنید؛ یعنی 100 دلار. نتیجتا این همان چیزی است که ما به آن ریسک به ریوارد 1 به 2 می گوییم. خیلی ساده ریوارد یا پاداش شما دو برابر ریسک یا ضرر شما است.
حال فرض کنید که شما قصد ورود به معامله ای را دارید که حاضر هستید در آن 100 دلار ریسک یا ضرر کنید. ولی چنانچه مارکت انتظار شما را برآورده کند و شما به سود برسید، مبلغی که کسب خواهید کرد 1000 دلار خواهد بود. حال، ریسک به ریوارد شما در این معامله 1 به 10 می باشد. به همین سادگی.
حال برمی گردیم به ادامه مثال بالا. آرش که یک تریدر طمع کار است، قصد دارد در هر معامله اش 250 دلار ریسک کند یعنی 25% کل حسابش ولی بردیا که تریدری محافظه کار است، می خواهد ریسکش در هر معامله فقط 20 دلار باشد یعنی فقط 2% درصد کل پولش. حال باید محاسبه کنیم و ببینیم که نتایج یا برآیند معاملات این دو شخص یا همان Lose/Win این دو نفر، چقدر خواهد بود؟ منظور این است که هر کدام اینها با احتساب ریسک به ریوارد 1 به 2، با چند ضرر کال مارجین شده و حسابشان به صورت خودکار بسته میشود؟
اگر از هشت معامله، برآیند معاملاتشان 4 باخت و 4 برد باشد: باخت، باخت، باخت، باخت – برد، برد، برد، برد
متاسفانه آرش فقط با 4 معامله ضررده، کال مارجین می شود. چرا که کل حساب او 1000 دلار است و با 4 تا 250 دلار که قصد ریسک کردن دارد اگر تریدش موفق نباشد، حسابش بسته می شود. این یعنی حتی بدون اینکه طعم شیرین موفقیت را بچشد، معاملاتش دچار شکست سنگینی شده و کل سرمایه اش را بر باد داده است.
آرش: 250-، 250-، 250-، 250- = کال مارجین شدن
حال بیایید برآیند معاملات بردیا را طبق الگوی بالا، بررسی کنیم.
بردیا: 20-، 20-، 20-، 20-، 40+، 40+، 40+، 40+ = 80 دلار سود
شاید تعجب کنید و بگویید 40 دلار سود از کجا آمد؟ این همان نسبت ریسک به ریوارد 1 به دو است. بردیا حاضر بود در هر معامله 20 دلار ضرر کند. حال اگر بر اساس نسبت ریسک به ریواردش که 1 به 2 است او 4 معامله 20 دلاری ضرر کند (80-) ولی 4 معامله 40 دلار سود کند، او هنوز 80 دلار سود کرده است.
این 80 دلار سود مساوی است با 8% از کل حساب معاملاتی بردیا چرا که حساب او 1000 دلار است. ولی آرش 100% حساب معاملاتی اش را ضرر کرده و کال مارجین شده است. به همین سادگی شما می توانید قدرت استفاده یا عدم استفاده از مدیریت ریسک صحیح را در مورد آرش و بردیا، ببینید. (فراموش نکنید که آرش یک استراتژی با درصد موفقیت 50% هم داشته است ولی متاسفانه از مدیریت ریسک درستی استفاده نکرده است).
شاید برای شما هم این سوال مهم پیش بیاید که خوب چطور می توانم ریسک های معاملاتی ام را مدیریت کنم؟ فراموش نکنید که ما قرار است در این مقاله این فاکتورهای مهم را به شما آموزش دهیم.
پوزیشن سایز یا حجم معامله چیست؟
خیلی ساده Position Sizing یا سایز معامله یعنی ترید کردن با تعداد واحدها یا سایزهای درستی که اگر ضرر کردید، فقط قسمت کوچکی از حسابتان کسر شود. به زبانی دیگر مقدار واحدهایی که در یک معامله ترید می کنید، سایز معاملاتی شما نام دارد.
توصیه اکثر حرفه ای های بازار این است که شما در هر معامله تان فقط 1 تا 2% از سرمایه تان را ریسک کنید. این بدین معنی است که اگر حساب معاملاتی شما 1000 دلار امریکا است، 1% آن می شود 10 دلار. نتیجتا برای اینکه شما کال مارجین شوید، باید 100 معامله تان ضررده باشد تا کل 1000 دلار شما از دست برود.
حال ممکن است سوال دیگری برای شما پیش بیاید و آن هم این است که چطور می توانم محاسبه کنم که در هر تریدی که انجام می دهم فقط 10 دلار ضرر کنم؟ این سوال خوب، ما را به قسمت های بعدی این مقاله هدایت می کند.
قانون ریسک یک یا دو درصد، یک استراتژی سرمایه گذاری است که به تریدرها می گوید شما در هر معامله یا تریدتان، نباید بیشتر از یک یا دو درصد از کل سرمایه تان را به خطر بیندازید. برای اعمال این قانون، شما باید ابتدا 2% از کل سرمایه آزادتان را محاسبه کنید. مثلا اگر مارجین آزاد شما 5000 دلار امریکا می باشد، دو درصد آن می شود 100 دلار. ضمنا در کنار قانون مهم 2%، تریدرهای حرفه ای تمام هزینه های احتمالی آینده مثل نرخ سواپ، کمسیون بروکرها و غیره را نیز، منظور می کنند.
نحوه محاسبه پوزیشن سایز در معاملات
فرمول اصلی یا فوت کوزه گیری که قبلا به شما قول داده بودیم، همین جا می باشد. ما در این قسمت از دو طریق نحوه محاسبه سایز معامله یا پوزیشن سایز را به شما آموزش می دهیم. اولین آن روش دستی است که شما خودتان بعد از مطالعه این قسمت، قادر خواهید بود سایز پوزیشنتان را محاسبه کنید.
روش دوم که بسیار ساده تر می باشد، محاسبه سایز پوزیشن از طریق ماشین حساب بسیار خوب و کارآمد وبسایت دنیای ترید است که پیشتر هم به شما گفته بودیم.
روش اول؛ روش دستی
در این روش ما به دنبال سه فاکتور هستیم: مقدار ریسک، حد ضرر و ارزش هر پیپ. این روش یک فرمول بسیار ساده دارد که به شرح زیر است:
سایز پوزیشن = مقدار ریسک تقسیم بر ( حد ضرر ضربدر ارزش هر پیپ)
برای اینکه بتوانید سایز پوزیشن یا حجم معامله تان را حساب کنید، ابتدا باید بدانید که چقدر حاضر هستید در هر معامله، ریسک کنید. پاسخ این سوال در موفقیت شما برای ادامه معاملاتتان بسیار حیاتی است. اگر شما هم خواهان ماندن در این بازار هستید، بهتر است توصیه بزرگان و حرفه ای های این مارکت را با گوش جان بشنوید، جدی بگیرید و همیشه از آن استفاده کنید.
تمام حرفه ای های بازار با هم و یک صدا می گویند: هرگز بیشتر از 1 الی 2% درصد از کل سرمایه تان را ریسک نکنید. اینکه بهتر است شما کدامیک را رعایت کنید، بستگی به تیپ شخصیتی و میزان طمع شما دارد.
بسیار خوب، حال که مقدار ریسک شما مشخص شد، نوبت به حد ضرر و ارزش و اندازه هر پیپ شما دارد. اجازه بدهید با مثالی این مسئله را برای شما شفاف تر کنیم.
فرض کنید شما حساب معاملاتی به مبلغ 10.000 دلار امریکا دارید. بر اساس فرمول بالا و توصیه حرفه ای های بازار، شما می خواهید فقط 1% کل سرمایه تان ریسک کنید. این بدین معنی است که شما حاضر هستید فقط 100 دلار در این معامله ریسک کنید. فرض کنید که حد ضرر شما هم در این معامله، 100 پیپ و ارزش هر پیپ معامله 10 دلار است (فرض ما بر این است که شما با 1 لات وارد معامله شده اید). امیدوارم که فرمول بالا را فراموش نکرده باشید:
سایز پوزیشن = مقدار ریسک تقسیم بر ( حد ضرر ضربدر ارزش هر پیپ)
بر اساس این فرمول، سایز پوزیشن شما برابر است با: 100 دلار مقدار ریسک تقسیم بر 100 پیپ حد ضرر شما ضربدر 10 دلار ارزش هر پیپ، که مساوی است با 0.1 لات که برابر است با 1 مینی لات. از آنجا که ارزش هر در بازارهای مالی چقدر سود کنیم؟ پیپ شما بستگی به فاکتورهای زیادی مثل ارز مقابل یا همان ارز دوم که در جفت ارزها می نویسید، یا مثلا واحد پولی که با آن حساب معاملاتی تان را باز کرده اید و غیره دارد، ما به شما روش دوم که Position Sizing Calculator یا همان محاسبه سایز پوزیشن توسط ماشین حساب بسیار هوشمند وبسایت دنیای ترید است را، معرفی می کنیم.
روش دوم؛ ماشین حساب فارکس دنیای ترید
در واقع این ماشین حساب کار شما را بسیار ساده کرده است. طبق فرمول بالا، برای محاسبه سایز پوزیشن شما به جز مقدار ریسک، به دو چیز دیگر هم نیاز دارید؛ 1- ارزش هر پیپ 2- حجم معامله. ماشین حساب بسیار عالی وبسایت دنیای ترید، پاسخ هر دو ابهامات بالا را مرتفع کرده است. لطفا برای اطلاعات بیشتر، با ما همراه باشید.
ابتدا برای شروع به وبسایت دنیای ترید بروید و مثل تصویر زیر، روی آیکون ماشین حساب فارکس، کلیک کنید.
سپس، با تصویری مثل شکل زیر مواجه می شوید که می توانید تمام اطلاعات خواسته شده را وارد کرده و سپس دکمه محاسبه را فشار دهید تا خود این نرم افزار برای شما محاسبات را انجام دهد.
همین طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، ابتدا در قسمت سمت راست ارزش هر پیپ تان را محاسبه کنید و سپس برای وارد کردن سایز پوزیشن یا حجم معامله، به قسمت سمت چپ شکل بالا، رجوع کنید.
اطلاعات تصویر سمت راست که کاملا واضح است. ابتدا جفت ارز خود را مشخص می کنید و سپس اگر حساب شما مثلا به دلار امریکا است، آن را در قسمت دوم از بالا وارد کنید. بعد مقدار لات را وارد کنید (مثلا استاندارد یا مینی استاندارد و . ) و در قسمت بعد، حجم لات مثلا با یک لات وارد معامله شده اید یا بیشتر. در انتها دکمه محاسبه را کلیک کنید.
بعد از اینکه ارزش هر لات را در این قسمت مشخص کردید، به ستون سمت چپ رفته و اطلاعات آن را نیز تکمیل کنید. ابتدا در قسمت بالا میزان سرمایه تان را وارد کنید مثلا 5000 دلار یا 1000 دلار. درصد ریسکی که حاضرید متقبل شوید را در این قسمت وارد کنید مثلا 1 یا 2 درصد.
در قسمت بعد استاپ لاس خود را بنویسید مثلا 100 پیپ یا 50 پیپ. حال در قسمت چهارم، ارزش پیپی که در قسمت قبل به دست آوردید را وارد کنید. به محض وارد کردن این آیکون، پوزیشن سایز یا حجمی که باید با آن وارد معامله شوید، خودش ظاهر می شود.
شاید برای برخی از شما که تازه وارد بازارهای مالی مخصوصا بازار فارکس شده اید، این سوال پیش بیاید که خوب پس از محاسبه حجم معامله یا سایز پوزیشن، این عدد را باید کجا وارد کنم؟ همینطور که قبلا هم برای شما توضیح دادیم، هدف نهایی ما در وبسیات آموزشی دنیای ترید، آموزش و پرورش تریدرهای حرفه ای برای ورود به بازارهای مالی است. در نتیجه، این قسمت را نیز با جان و دل برای شما توضیح خواهیم داد.
فرض ما بر این است که شما از پلتفرم مشهور متاتریدر استفاده می کنید. پس از اینکه شما دکمه سفارش یا همان Order را فشار دهید، با پنجره ای مثل تصویر پایین روبرو خواهید شد.
همین طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، در قسمت Volume شما حجم یا پوزیشن سایز را که جلوتر محاسبه کرده اید را وارد می کنید، به همین سادگی.
نتیجه گیری
به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی است. از اینکه تا پایان این مقاله با ما همراه بودید، بسیار سپاسگزاریم. در حقیقت کار شما مخصوصا اگر تازه وارد هستید، از همین جا شروع می شود. لطفا تمام آنچه در این مقاله مطالعه کردید را حتما در پلتفرم مجازی تمرین کنید تا خوب در مورد پوزیشن سایز، صاحب مهارت شوید.
ضمنا اگر این مقاله را مفید یافتید، حتما آن را برای دوستان و آشنایان تان بفرستید تا بدین وسیله، جلوی ضرر و زیان های احتمالی آنها را بگیرید.
شرکتهای بورسی چقدر از سود خود را تقسیم میکنند؟
یک استاد دانشگاه در سلسه مطالبی با محوریت «درسگونههایی از اقتصاد مالی برای فصل مجامع» به تشریح مفاهیم علمی و کاربردی اقتصاد مالی و بازار پول و سرمایه پرداخته که در این گزارش موضوع «نسبت پرداخت سود تقسیمی» را در یادداشتی اختصاصی برای ایبِنا تشریح کرده است.
به گزارش خبرنگار ایبِنا، به کسر یا نسبت میزان مبلغی از درآمد خالص شرکت که به سهامداران آن پرداخت میشود "نسبت پرداخت سود تقسیمی یا نقدی" میگویند. این درصدی از سود (Earning) پرداختی به سهامداران از طریق سود تقسیمی یا نقدی است. میزان مبلغی که به سهامداران پرداخت نمیشود، سود انباشتهای است که صرف عملیات اصلی شرکت و توسعه آن می شود. گاهی برای سهولت به نسبت فوق "نسبت پرداخت (Payout ratio) نیز میگویند.
فرمول و چگونگی محاسبه نرخ پرداخت سود تقسیمی :
با تقسیم سود تقسیمی سالیانه هر سهم (DPS) به سود هر سهم (EPS) و یا از تقسیم سود نقدی بر درآمد خالص نسبت پرداخت سود تقسیمی و یا نسبت سود نقدی پرداختی بدست میآید.
و یا نسبت مزبور را میتوان از طریق فرمول زیر به دست آورد.
بر مبنای هر سهم "نسبت حفظ و نگهداری" را میتوان به صورت زیر نوشت:
که در آن سود هر سهم = EPS و سود تقسیمی یا نقدی هر سهم = DPS است.
نکته مهم برای یادآوری آنست که نسبت سود تقسیمی که به سهامداران پرداخت میشود (DPR) مبیین آنست که چه مقدار پول یک شرکت به سهامداران آن برگشت شده و چه مقدار در دست شرکت باقی مانده تا برای رشد سرمایهگذاری مجدد شود و یا برای پرداخت بدهی و یا اضافه کردن به ذخایر نقدی (سود انباشته و ذخیره ها) از آن استفاده شود.
پیام این نسبت برای شما چیست؟
در تفسیر و تعبیر نسبت پرداخت سود تقسیمی یا نقدی باید ملاحظات چندی را لحاظ نمود که مهمترین آن سطح "بلوغ" (maturity) و کمال سازمانی یک شرکت است. برا یک شرکت نوپا که برای رشد و شکوفایی در صحنه رقابت جهتگیری کرده و هدفش بسط و توسعه و عرضه محصولات جدید است و تلاش دارد بازارهای جدیدی را تسخیر کند و بر سهم و قدرت بازار خود بیفزاید، باید انتظار داشت که تمام یا بیشتر سود خود را صرف سرمایهگذاری مجدد کند و لذا نسبت پرداختی ناچیز و یا صفر داشته باشد. بنابراین، نسبت پرداخت (PR) برای شرکتهایی که تمامی درآمد خالص خود را به صورت سود تقسیمی و نقدی میپردازند ۱۰۰ درصد و برای شرکتهایی که سود نقدی نمیپردازند صفر درصد است.
از طرف دیگر، شرکتهای صاحب نام و با سابقه و قدر مثل اپل که اکثراً سود نقدی ناچیز یا صفر دارند وقتی به نقطهای از رشد میرسند سود تقسیمی یا نقدی میپردازند. در همین اپل در ۲۰۱۲ بعد از آنکه حدود ۲۰ سال سود تقسیمی نمیپرداخت، تعویض مدیرعامل و نگرش جدید در "سیاست سود نقدی" شرکت باعث شد بین سهامداران خود سود تقسیمی توزیع کند.
پایداری سود تقسیمی و نقدی:
همچنین "نسبت پرداخت" برای ارزیابی پایداری سود تقسیمی مفید است. شرکتها به شدت برای کاهش سود تقسیمی از خود رغبتی نشان نمیدهند، چرا که این امر قیمت سهام آنها را کاهش میدهد و انعکاسی از ضعف مدیریت است. نکته مهم آنست که سرمایهگذاران در مورد انتظارات سود آتی شرکتها دیدی آیندهنگر بجای گذشتهنگر به نسبت پرداخت داشته باشند. روند بلند مدت نسبت پرداخت نیز از اهمیت خاصی برخوردار است.
افزایش پیوسته این نسبت میتواند گویای آن باشد که کسب و کار مزبور مرحله بلوغ را رد کرده و از سلامت و بنیه خوبی بهرهمند است و برعکس سود تقسیمی جهشی میتواند به معنی عدم پایداری آن بحساب آید.
چگونه نسبت پرداخت بکار گرفته میشود : مثال
شرکتهایی که در پایان دوره مالی خود سود ساختهاند میتوانند آن را در راههای گوناگونی صرف کنند. آنها میتوانند بخشی از آن را بین سهامداران توزیع کنند و بخشی را برای رشد و بسط و توسعه شرکت و کسب و کار خود به کار گیرند. سهمی و بخشی از آن سود که شرکت انتخاب میکند تا به سهامداران بپردازد با "نسبت پرداخت" اندازهگیری میشود. در سوم ژانویه ۲۰۲۲ ، EPS یا سود هر سهم اپل ۵.۶۷ دلار بود که به ازای هر سهم ۰.۸۷ دلار سود نقدی پرداخت کرد. بنابراین با تقسیم ۰.۸۷ بر ۵.۶۷ داریم ۱۵.۳درصد که "نسبت پرداخت" سهم اپل است.
عموماً محاسبه نسبت مزبور بر مبنای هر سهم محاسبه میشود، مثل مثال بالا. بنابراین برای بدست آوردن آن نسبت باید سود تقسیمی یا نقدی سالیانه هر سهم عادی بر سود هر سهم (EPS) تقسیم کرد.
سود تقسیمی پرداختی در مقابل بازدهی سود تقسیمی:
وقتی این دو معیار را با یکدیگر مقایسه میکنیم، این نکته مهم است که بدانیم "بازدهی سود تقسیمی" آنچه به شما میگوید آنست که چه نرخی از بازده به شکل سود تقسیمی نقد به سهامداران تعلق میگیرد، ولی "نسبت سود تقسیمی پرداختی" مبیین آنست که چه مقدار از عایدی خالص شرکت بعنوان سود تقسیمی پرداخت شده است.
در حالیکه بازدهی سود تقسیمی عموماً شناختهتر و با وسواس و دقت بررسی شده است، بسیاری بر این باورند که نسبت سود تقسیمی پرداختی نماگر بهتری برای تواناییهای توزیع سود تقسیمی توسط شرکت بطور منظم و پیوسته در آینده به حساب میآید. نسبت سود تقسیمی پرداختی به شدت به "جریان نقد (cash flow) شرکت مرتبط است.
بازدهی تقسیمی نشانگر آنست که چه مقدار یک شرکت در طول یکسال از پولی که سهامداران بابت خرید سهم شرکت پرداخته اند در قالب سود نقدی و تقسیمی بدانها برگردانده است.
همانطور که در یادداشتهای قبلی اشاره شد بازدهی مزبور بصورت درصد بیان می شود و نه یک میزان و مبلغ به تومان. این امر باعث سهولت آن میشود که ببینیم چه مقدار بازده به ازای هر تومان (هر واحد پولی) سرمایهگذاری شده توسط سهامدار از طریق سود تقسیمی یا نقدی بدست او میرسد. بازدهی مزبور از رابطه زیر بدست میآید:
میبینید که چگونه افزایش قیمت سهم درصد بازدهی سود تقسیمی را کاهش می دهد و برعکس اگر قیمت سهم کاهش یابد بازدهی مزبور افزایش می یابد.
آیا یک نسبت سود تقسیمی پرداختی بالا خوب است؟
یک نسبت سود تقسیمی پرداختی همیشه نزد سرمایه گذاران فعال ارزشمند تلقی نمیشود. معمولاً یک نسبت سود تقسیمی بالا میتواند حکایت از آن داشته باشد که شرکت بر چهره اوضاع و احوال به وضعیت خود در مقابل دیدگان سرمایهگذاران با پیشنهاد و عرضه سود نقدی افراطی و مبالغه آمیز نقاب زده است و به همین سادگی باید گفت شرکت طرحی ندارد تا بطور جسورانه "سرمایه در گردش" (Working Capita) را بسط و توسعه دهد.
حد سود take-profit یا TP در معاملات فارکس چیست؟
حد سود take-profit در معاملات فارکس عبارت است از یک اوردر ثابت برای فروش، پس از رسیدن به سطح مشخصی از سود. در واقع فروش با این قیمت تضمین می کند که معامله گر از تجارت سود می برد. در این مقاله زند تریدرز به شما می آموزد که چگونه یک اوردر حد سود take-profit می تواند در به حداقل رساندن ریسک به شما کمک کند و چه معامله گرانی لازم است از این اوردر استفاده کنند.
با اوردر حد سود take-profit در فارکس آشنا شوید
حد سود در بازار فارکس یک اوردر ثابت است که توسط معامله گران برای به حداکثر رساندن سود اعمال می شود. در این اوردر، تریدر قیمت یک ارزش خاص را بالاتر از قیمت خرید آن تعیین می کند. اگر قیمت آن ارزش به حد مورد نظرش برسد ، بطور خودکار فروش آن آغاز می شود و اگر قیمت آن به حد مشخص شده نرسد ، اوردر حد سود، اجرا نمی شود.
با اوردر حد سود take-profit یک استراتژی تجاری کوتاه مدت است؛ برای معامله گرانی که روزانه می خواهند از افزایش سریع سود سهام خود استفاده ببرند و سود فوری را به دست آورند.
اوردر حد سود چگونه عمل می کند؟
عده زیادی هستند که سوال می پرسند و می خواهند که از نحوه ی عملکرد اوردر حد سود take-profit اطلاع داشته باشند. به این عزیزان توصیه می شود که این بخش از مقاله را به دقت مطالعه کنند.
در اوردر حد سود take-profit ، معامله گران به طور روزانه ، قیمتی را برای فروش سهام، اوراق بهادار، کالا و … تعیین می کنند؛ تا آن را به قیمت مشخص شده بفروشند. این قیمت تا اندازه ای بالاتر از قیمتی است که آن سهام را خریداری کرده اند، به این منظور که اطمینان حاصل شود که معامله گران از فروش خود سود خواهند برد.
پس از رسیدن به نقطه سود ، اوردر به طور خودکار فعال می در بازارهای مالی چقدر سود کنیم؟ شود و فروش با ارزش روز بازار انجام می شود. اگر قیمت به آن نقطه مشخص نرسید ، فروش انجام نمی شود و اوردر حد سود فعال نمی گردد.
به این نکته توجه داشته باشید که :
اوردر حد سود اغلب با اوردر حد ضرر استفاده می شود. حد ضرر یک اوردر ثابت است که وقتی قیمت اوراق بهادار به سطح معینی کاهش می یابد ، باعث فروش می شود و معامله گر از معامله خارج می شود تا ضرر و زیان معامله را به حداقل برساند.
معرفی استراتژی های مناسب برای تعیین حد سود
اوردر TP برای شما این امکان را فراهم می کند که به محض اینکه بازار قیمت مطلوبی را نشان داد ، با خارج شدن از معاملات خود ، میزان ریسک یا قرار گرفتن در معرض ریسک در بازار را محدود کنید.
تنظیم اوردر حد سود مستلزم تحلیل تکنیکال ارزش ها و حرکت احتمالی بازار است. برخی از استراتژی ها برای محاسبه اوردر حد سود عبارتند از:
- میانگین محدوده واقعی به علاوه یک نرخ حداکثری شبانه
- نقطه محوری روزانه یا هفتگی
- تجزیه و تحلیل الگوی نمودار
به این ترتیب می توان گفت اوردر TP ، یک استراتژی خروج خودکار از معامله است که بر اساس محاسبه سود و زیان عمل می کند، نه براساس یک تصمیم احساسی برای فروش یا نگه داشتن یک ارزش در بازار فارکس.
چه نوع معامله گرانی باید از حد سود take-profit استفاده کنند؟
اگر شما یک معامله گر با استراتژی کوتاه مدت هستید، ممکن است اوردر حد سود برای شما سودمند واقع شود. استفاده از حد سود take-profit به معامله گران کوتاه مدت کمک می کند تا روزانه به محض رسیدن به هدف سود خود، از بازار خارج شوند.
علاوه بر این، بسیاری از شاخص ها می توانند به شما کمک کنند که با مشاهده روند حرکت بازار و پیش بینی قیمت ها، در مورد اینکه آیا اوردر حد سود ایده خوبی است یا نه تصمیم گیری کنید. به طور مثال، شاخصی که برای معامله گران تازه کار مفید است ، شاخص جهت گیری متوسط (ADX) است. ADX نشان می دهد که یک روند ارزش در مقیاس صفر تا 100 چقدر قوی است. هر چه روند ضعیف تر باشد ، احتمال تغییر آن بیشتر است.
مزایا و معایب حد سود take-profit
ابزار حد سود در معاملات فارکس هم دارای مزیت هایی می باشد و هم معایبی دارد. در ادامه به ذکر مزایا و معایب حد سود می پردازیم.
هر معامله گر مایل است حد مشخصی از ریسک را بپذیرد و اهداف و زمان بندی های هر تریدر با تریدر دیگر متفاوت است. بنابراین آگاهی از مزایا و معایب اوردر حد سود به شما کمک می کند تا متوجه شوید که آیا این استراتژی معاملاتی مناسب شما است یا خیر!
مزیت های حد سود
- تضمین سود : یک اوردر TP به شما کمک می کند تا اطمینان حاصل کنید که یک معامله گر روزانه تا چه حدی سود می برد. اگر اوردر شما اجرا شود، تضمین می شود که در تجارت سود کسب کنید.
- به حداقل رساندن سود : اوردر حد سود برای شما این امکان را فراهم می کند تا از روند رو به رشد سریع بازار استفاده کنید ، نه اینکه فرصت فروش با سود را از دست بدهید.
- ریسک حدس قیمت وجود ندارد : معامله گرانی که از اوردر TP استفاده می کنند در مورد خرید یا فروش تصمیم نمی گیرند، بلکه معامله به طور خودکار و بدون خطر حدس زدن انجام می شود.
معایب حد سود
- حد سود، برای معامله گران بلند مدت خوب نیست، به این دلیل که این ابزار یک استراتژی کوتاه مدت است که به سرعت میزان سود را تضمین می کند و برای معامله گران بلند مدت که مایلند با فراز و نشیب های بیشتری در بازار روبرو شوند تا به سود بیشتری برسند، مناسب نیست.
- امکان استفاده از ترندها وجود ندارد : با اوردر حد سود امکان استفاده از روندهای بلند مدت وجود ندارد. معامله گرانی که بر اساس ترندها معامله می کنند، اغلب هنگامی که روند خوبی را تشخیص دادند مایل به انجام معامله هستند و در صورتی که نتوانند اقدامی کنند، ناامید می شوند و خیلی زود از معامله خارج می شوند.
- ممکن است حد سود اصلا اجرا نشود : در واقع تضمینی وجود ندارد که اوردر حد سود اجرا بشود، به این دلیل که اگر بازار به حدی که معامله گر برای TP تعیین کرده است رشد نکند، حد سود شما اجرا نخواهد شد.
حد سود در معاملات فارکس را چگونه مشخص کنیم؟
استفاده از حد سود به چند روش امکان پذیر است. به منظور آشنایی با این روش ها همچنان با ما باشید.
سطوح فیبوناچی، یکی از مهم ترین سطوحی که برای استفاده از اوردر حد سود ، معامله گران به آن ها توجه می کنند، سطوح فیبوناچی می باشد. در صورت برگشت روند بازار از آن سطوح، معامله بسته شده و در صورت گذشت روند بازار از آن سطوح به معامله وارد می شوند.
پرایس اکش، معامله در جهت روند و اندیکاتور میانگین متحرک نیز از نمونه های دیگر روش های مشخص کردن حد سود در معاملات فارکس می باشد.
کلام پایانی
اوردر حد سود عبارت است از یک حکم ثابت برای فروش سهام، کالا، اوراق بهادار و … پس از رسیدن به سطح مشخصی از سود. به این ترتیب اگر بازار به سمت آن نقطه حرکت کند و به آن نقطه از سود برسد، فروش انجام می شود و در غیر این صورت معامله انجام نمی شود.
اوردر حد سود یک استراتژی در بازارهای مالی چقدر سود کنیم؟ معاملاتی کوتاه مدت است که برای معامله گران روزانه این امکان را فراهم می کند تا از حرکات سریع بازار برای سود استفاده کنند.
در کل استفاده از حد سود take-profit ، ریسک و ضرر را به حداقل می رساند و از تصمیم گیری احساسی در لحظه، جلوگیری می کند.
سود در سرمایه گذاری چگونه محاسبه میشود؟
برای هر سرمایهگذار، مهمترین معیار عملکرد، بازگشت سرمایه (ROI) یا سود در سرمایه گذاری است به این معنی که با صرف چه هزینهای، ثروت خود را بیشتر میکنند. در ادامه به صورت کامل به نحوه محاسبه سود در سرمایه گذاری میپردازیم.
سود در سرمایه گذاری و بازار بورس
به بیان بسیار ساده تفاوت قیمت خرید و فروش به عنوان سود و زیان در نظر گرفته میشود. اما در این تعریف، هزینهها به صورت کلی در نظر گرفته نشدهاند. برای محاسبه سود سهام باید کارمزد کارگزاری، کمیسیون و مالیات (صندوقهای سرمایهگذاری معاف از مالیات است) را در نظر بگیرید.
فرض کنید ۱۰۰۰ سهم از یک شرکت را با قیمت ۱۰۰۰ تومان خریدید، پس در ابتدا ۱ میلیون تومان هزینه کردید. با گذشت زمان و رشد این سهام، قیمت هر عدد سهم به ۵۰۰۰ تومان و سرمایه شما به 5 میلیون تومان میرسد.
با تفریق این دو عدد به مبلغ ۴ میلیون میرسیم اما این عدد سود ناخالص است و باید کارمزد کارگزاری و مالیات را کم کنیم که تقریبا 1.5 درصد ارزش خرید و فروش میشود. به طور مثال اگر فرض کنیم ۷۰ هزار تومان کارمزد پرداخت شده، و هزینه دیگری نداشتهاید، سود شما از این معامله ۳ میلیون و ۹۳۰ هزار تومان خواهد بود.
شما به تقسیم این عدد به تعداد سهم، میتوانید میزان سود بدست آمده در ازای هر سهم را نیز محاسبه کنید.
نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه معیار مالی است که به سرمایه گذار اجازه میدهد سطح موفقیت مالی خود را با مقایسه نسبت سود کل تولید شده به هزینه سرمایهگذاری اندازهگیری کند. از ROI میتوان برای تعیین میزان سرمایهگذاری فردی یا مجموعهای از سرمایهگذاریها استفاده کرد.
سرمایهگذاری ممکن است روی افزایش دانش شما از طریق شرکت در دورهها، کارگاهها، دانشگاه و غیره تمرکز داشته باشد. شما میتوانید با هدف ایجاد بازدهی و سود باکیفیت، روی افزایش سطح مهارتها یا دانش خود متمرکز شود تا به هدف خود دست یابید و همزمان با انتخاب ابزارهای مناسب سرمایهگذاری (پیشنهاد میشود در ابتدا، سرمایهگذاری غیرمستقیم انتخاب شود) روی افزایش داراییهای مالی مانند پول نقد، سهام و املاک نیز سرمایهگذاری کنید.
از نرخ بازگشت سرمایه میتوان به عنوان معیار جذابیت مالی قبل از سرمایهگذاری یا هنگام فروش دارایی برای تعیین درصد سود استفاده کرد. همه سرمایهگذاریها ثمربخش نیستند، بنابراین میزان سود میتواند بر اساس قیمت خرید و فروش سرمایهگذاری مثبت یا منفی باشد.
اگرچه میزان بازگشت سرمایه به درک بازدهی حاصل از سرمایهگذاری شما کمک میکند، اما ارزش زمانی پول، یا بازدهی بر اساس مدت زمانی که سرمایه گذاری انجام شده است، را در نظر نمیگیرد. با محاسبه درصد بازده سرمایه گذاری، در مجموع سود، یا زیان به عنوان درصدی از کل سرمایه به صورت سود یا زیان نشان داده میشود. اگرچه ROI یکی از روشهای محاسبه بازگشت سرمایه است، اما به صورت کلی دو روش معمول برای محاسبه سود در سرمایه گذاری وجود دارد.
نحوه محاسبه سود در سرمایه گذاری بر اساس نرخ بازگشت سرمایه
نرخ بازگشت سرمایه به روشهای مختلفی محاسبه میشود. در ادامه دو روش محاسبه ROI ارائه شده است. از آنجایی که در اکثر روشها از املاک و مستغلات به عنوان یک وسیله درآمد منفعل نام برده میشود، ما به یک مثال در مورد سرمایه گذاری در املاک و مستغلات نگاهی میاندازیم.
روش اول
یکی از راههای موثر محاسبه ROI استفاده از این فرمول است
ROI = بازده خالص تقسیم بر هزینه سرمایه گذاری ضرب در ۱۰۰ درصد
مراحل زیر را هنگام استفاده از این فرمول در نظر بگیرید
۱. بازده خالص سرمایه گذاری را مشخص کنید
فرض کنید یک خانه تک واحدی را به قیمت ۳۰۰ میلیون تومان خریداری کردهاید. یک سال بعد، به دلیل تقاضای زیاد و عرضه پایین، توانستید همان خانه را با ۶۰ میلیون تومان افزایش به قیمت ۳۶۰ میلیون تومان بفروشید. فرض کنید ۵ درصد ارزش فروش ملک (۲.۵ درصد برای هر طرف) یا ۱۸ میلیون تومان پرداخت میکنید. همچنین درصدی را باید بابت هزینههای اداری و انتقال سند پرداخت کنید؛ با فرض در نظر گرفتن 3 درصد، ۱۰ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان نیز اینگونه کسر میشود. همچنین احتمالا باید ۲۵ درصد نیز بابت مالیات و عوارض شهرداری خرج کنید، که ۱۵ میلیون تومان دیگر نیز اینجا هزینه میکنید. ممکن است هزینههای دیگری نیز متحمل شوید که برای ساده بودن مثال، آنها را در نظر نمیگیریم.
(توجه داشته باشید که تمام اعداد بر اساس فرض مشخص شدهاند و هزینهها ممکن است بالاتر یا پایینتر باشد)
با اطلاعات ارائه شده، بازده خالص سرمایه اینگونه محاسبه میشود
ابتدا از ۳۶۰ میلیون تومان، ۳۰۰ میلیون (هزینه اولیه خانه) و سپس از ۶۰ میلیون تومان تمام خرجها را کم میکنیم که ۱۶ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان باقی میماند.
۲. تعیین هزینه سرمایه گذاری
فرض کنید شما ۳۰۰ میلیون تومان هزینه خرید خانه در آن زمان از طریق وام مسکن با ۲۰ درصد سرمایه اولیه یا ۶۰ میلیون تومان خریداری کردهاید، بنابراین هزینه سرمایه گذاری شما در اینجا ۶۰ میلیون تومان خواهد بود.
۳. تقسیم سود خالص بر هزینه سرمایه گذاری ضرب در ۱۰۰ درصد
آخرین مرحله این است که بازده خالص سرمایه گذاری ۱۶ میلیون و دویست هزار تومانی خود را از مرحله ۱ بر هزینه سرمایه گذاری ۶۰ میلیون تومانی مرحله ۲ تقسیم کنید و اعشار را در ۱۰۰ درصد ضرب کنید تا ROI خود را در قالب درصد دریافت کنید.
نتیجه ۲۷ درصد خواهد بود.
روش ۲
یکی دیگر از روشهای موثر محاسبه ROI، روش زیر است:
ROI = (ارزش نهایی سرمایه گذاری – ارزش اولیه سرمایه گذاری) / هزینه سرمایه گذاری x ۱۰۰٪
سخن پایانی
محاسبه سود سرمایه گذاری فقط به فرمول های بالا محدود نمیشود و روشها و ابزارهای زیادی وجود دارد. بسیاری از اپلیکیشنهای سرمایه گذاری در بورس این امکان را برای شما فراهم میکنند، که سود خود را مشاهده کنید.
همانگونه که گفته شد، ابزارها و روشهای زیادی برای سرمایهگذاری وجود دارد. نکتهای که نباید فراموش شود این است که سرمایهگذاری کاملا یک مهارت تخصصی است. سامانه مدیریت ثروت مانو، این امکان را فراهم کرده است که افراد با هر سطح از دانش مالی، بدون نیاز به صرف زمان بابت تحلیل اخبار و فاکتورهای اقتصادی، متناسب با درجه ریسکپذیری خود، بهترین گزینههای سرمایهگذاری را انتخاب کنید.
دیدگاه شما