ریسک چیست؟
ریسک در تعریف عام، احتمالی است که یک کنش یا کنشوری (یا بیکنشی) مشخص منجر به زیان یا بروندادها و پیامدهای ناخوشایند و ناخواسته گردد.
تقریباً همهٔ کوششهای بشری دربردارندهٔ درجاتی از آن هستند، با این همه برخی از آنها میزان بیشتری را به همراه دارند. به عبارت دیگر آن را می توان ضرر بالقوه نامید بنابراین میتواند مثبت یا منفی باشد.
به بیان ساده تر یعنی احتمال به وجود آمدن خطر یا زیان.
بزرگی این موضوع آنگونه که تصور عمومی بر آن است، در درجه اول به میزان باخت دلالت ندارد، بلکه مهم است که چند درصد احتمال برد در آن وجود دارد.
چرا ریسک وجود دارد؟
از آغاز انواع ریسک های سرمایهگذاری بازار پیدایش تمدن، انسانها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بودهاند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیشبینی کند و برای مقابله با آنها آماده باشد. هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر میشود، در معرض تصمیمگیریها و پیچیدگیهای بیشتری قرار میگیرد، متقابلا بیشتر در معرض آن خواهد بود.
به طور کلی، موقعیتهایی که افراد با آن مواجه میشوند معمولا شامل دو دسته میشود:
در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجهای جز خسارت ندارند. عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان میشوند.
این نوع معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازهگیری هست و نتیجه احتمالی آنها میتواند سود یا زیان باشد. شامل انواع سرمایهگذاریهای اقتصادی، بازیهای مبتنی بر شرطبندی و…. هستند.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع Risk
- افراد ریسکگریز: این افراد رویکرد محافظهکارانه دارند. این شخص ترجیح میدهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
- افراد ریسکپذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص این احتمال را به منظور دریافت سود بالاتر میپذیرد.
- افراد خنثی: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند.
ریسک کلی برای هر دارایی مالی
ریسک بازار است؛ به عبارت دیگر قسمتی از ریسک کل است که شرایط کلی بازار بر آن تأثیرگذار است و غیرقابل کاهش و غیرقابل کنترل است و بر روی کلیه اوراق موجود در بازار اثر دارد.
بخشی که به شرایط کلی بازار بستگی ندارد و تنها به اوراق بهادار خاص مربوط است. به بیان دیگر ریسک قابل کنترل و قابل حذف.
معیارهای سنجش انواع ریسک سرمایه گذاری
اگر چند گزینه برای سرمایهگذاری داشته باشیم، این نوع مطرح میشود. معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
رشد نرخ تورم بر بازدهی سرمایهگذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل میشود.
شرکتها در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش مییابد.
بسیاری از سرمایهگذاران با لحاظ این نکته سهام شرکتها را خریداری میکنند و از شرکتهایی که تعهدات مالی زیادی دارند به دلیل financial risk فاصله گرفته و به سراغ گزینههای کم خطر تر میروند.
دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالا دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با liquidity risk مواجه است. در مورد سهام نیز این موضوع وجود دارد.
در مورد شرکتهای واردات محور، currency risk بسیار با اهمیت است. اگر شرکت مورد نظر شما، عمده مواد اولیه خود را وارد میکند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش آن خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل میشود.
با رشد هزینهها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایهگذاران به خرید شرکت مذکور است. نوعی ریسک غیر سیتماتیک محسوب میشود که توسط شرکتها قابل کنترل نیست.
در اینجا به این موضوع توجه میشود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد.
این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری میشود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد، میباشد.
ریسک اعتباری یا ریسک نکول
عدم بازپرداخت سود یا اصل بدهی قلمداد میشود. این نوع برای سرمایهگذاران اوراق قرضه، نگران کننده است. اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند. از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتر هستند.
به عدم توانایی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی گفته میشود. در صورت بروز چنین اتفاقب، به عملکرد سایر بخشهای مالی کشور نیز صدمه وارد میشود. آسیب سایر کشورهای در ارتباط با آن نیز محتمل است. در غالب کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ میدهد.
زیرمجموعه ریسک سیستماتیک است. در این حالت، بیثباتی سیاسی، جنگ، کنترلهای نظامی، تغییر قوانین دولتی، روی تصمیمهای سرمایهگذاری اثر میگذارد.
نکتهای که در مورد آن وجود دارد، آن است که هر چه افق زمانی سرمایهگذاری طولانیتر شود، بیشتر میشود.
ریسک سرمایه گذاری
اصل ثابتی در سرمایهگذاری وجود دارد مبنی بر اینکه سرمایهگذار از خطر گریزان و به سمت بازده و سود تمایل دارد؛ به همین خاطر است که سرمایهگذاران ریسک گریز (سرمایه گذاران طرحهای مخاطرهآمیز را نمیپذیرند مگر آنکه بازده مورد انتظار طرح خیلی زیاد باشد) از ورود سرمایه خود به جایی که خطر وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایهشان هست، امتناع میکنند.
البته ریسک به طور مطلق همیشه به معنای از دست دادن نیست. در تئوری بازی و سرمایهگذاری، تنها یک مقیاس برای ناسازگاری نتایج پیشآمده است. بیمه یک مثال کلاسیک از سرمایهگذاری است که ریسک تولید میکند. خریداران مبلغی را به عنوان ضمانت میپردازند تا از آنها در برابر از دست دادن کالایشان محافظت شود.
انواع ریسک در امور مالی و روش های کنترل
انواع ریسک در امور مالی ، خطر احتمال تفاوت نتایج واقعی با نتایج مورد انتظار است. در مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه، ریسک به عنوان نوسان بازده تعریف می شود. مفهوم ریسک و بازده این است که دارایی های پرریسک باید بازده مورد انتظار بیشتری داشته باشند تا نوسانات بالاتر و افزایش ریسک را برای سرمایه گذاران توجیه پذیر نمایند.
ریسک در امور مالی
به طور کلی دو دسته ریسک اصلی وجود دارد: انواع ریسک های سرمایهگذاری بازار سیستماتیک و غیرسیستماتیک. ریسک سیستماتیک عدم اطمینان بازار در یک سرمایه گذاری است، به این معنی که احتمال آن وجود دارد که عوامل خارجی بر همه یا بسیاری از سازمان های یک صنعت یا گروه تاثیر می گذارد. ریسک غیرسیستماتیک نشان دهنده عدم قطعیت خاص دارایی است که می تواند بر عملکرد یک سرمایه گذاری تاثیر بگذارد.
در زیر لیستی از مهم ترین انواع ریسک مالی وجود دارد که یک تحلیل گر مالی باید هنگام ارزیابی فرصت های سرمایه گذاری در نظر بگیرد:
- ریسک سیستماتیک – تاثیر کلی بازار
- ریسک غیرسیستماتیک – عدم اطمینان خاص دارایی
- ریسک سیاسی / نظارتی – تاثیر تصمیمات سیاسی و تغییرات در مقررات
- ریسک مالی – ساختار سرمایه سازمان (درجه اهرم مالی یا بار بدهی)
- ریسک نرخ بهره – تاثیر تغییر نرخ بهره
- ریسک کشوری – عدم قطعیت ها در خصوص یک کشور
- ریسک اجتماعی – تاثیر تغییرات در هنجارها و رفتارهای اجتماعی
- ریسک زیست محیطی – عدم اطمینان در مورد تعهدات زیست محیطی یا تاثیر تغییرات در محیط
- ریسک عملیاتی – عدم اطمینان در مورد عملکرد یک شرکت یا سازمان همکار از جمله زنجیره تامین آن، تحویل محصولات یا خدمات
- ریسک مدیریت – تاثیری که تصمیمات یک تیم مدیریت بر سازمان می گذارد
- ریسک حقوقی – عدم قطعیت مربوط به پرونده های قضایی
- رقابت – میزان رقابت در یک صنعت و تاثیر رقبا بر سازمان
زمان در مقابل انواع ریسک
هر چه جریان نقدینگی یا بازدهی مورد انتظار در آینده دورترباشد، این خطرناک تر و نامطمئن تر خواهد بود. بین زمان و عدم اطمینان همبستگی مثبت و شدیدی وجود دارد که نمی توان آن را نادیده گرفت.
در ادامه دو روش مختلف برای فائق آمدن به این عدم اطمینان و مدیریت آن را بررسی خواهیم کرد که هر دو تابعی از زمان هستند.
تنظیم ریسک در امور مالی
از آنجا که سرمایه گذاری های مختلف دارای درجات مختلف عدم اطمینان یا نوسان هستند ، تحلیلگران مالی “میزان” عدم اطمینان درگیر را “تنظیم می کنند”. به طور کلی، دو روش معمول برای تعدیل وجود دارد: روش نرخ تنزیل و روش جریان مستقیم وجه نقد.
روش نرخ تنزیل در تنظیم ریسک امور مالی
روش نرخ تخفیف برای تعدیل ریسک برای سرمایه گذاری متداول ترین روش است، زیرا استفاده از آن کاملاً ساده است. مفهوم این است که جریان های نقدی پیش بینی شده در آینده از یک سرمایه گذاری باید با توجه به ارزش زمانی پول و حق بیمه اضافی سرمایه گذاری تنزیل داده شوند.
روش جریان نقدی مستقیم در تنظیم ریسک امور مالی
انجام روش جریان مستقیم وجوه نقد دشوارتر است، اما تجزیه و تحلیل دقیق تری را ارائه می دهد. در این روش، یک تحلیلگر مستقیماً جریان های نقدی آینده را با استفاده از یک ضریب اطمینان بر آن ها تنظیم می کند. ضریب اطمینان برآورد میزان واقعی دریافت جریان های نقدی است. از آنجا، تحلیلگر برای بدست آوردن ارزش فعلی خالص (NPV) سرمایه گذاری، به سادگی مجبور است جریانات نقدی را در زمان ارزش پول تنزیل کند. وارن بافت به دلیل استفاده از این روش برای ارزیابی شرکت ها مشهور است.
الگوهای کنترل ریسک
رویکردهای مختلفی وجود دارد که سرمایه گذاران و مدیران سازمانی می توانند برای مدیریت عدم اطمینان استفاده کنند. در زیر خلاصه ای از رایج ترین استراتژی های مدیریت ریسک آورده شده است:
متنوع سازی روشی برای کاهش ریسک غیر سیستماتیک (خاص) با سرمایه گذاری در تعدادی از دارایی های مختلف است. مفهوم این است که اگر یک سرمایه گذاری از یک انواع ریسک های سرمایهگذاری بازار حادثه خاص عبور کند و باعث کاهش سودآوری شود، سرمایه گذاری های دیگر آن را متعادل می کنند.
طیف گسترده ای از محصولات بیمه ای وجود دارد که می تواند برای محافظت از سرمایه گذاری ها در برابر حوادث فاجعه بار مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال می توان به بیمه اشخاص، بیمه مسئولیت عمومی، بیمه املاک و غیره اشاره کرد.
روش عملیاتی
روش های عملیاتی بی شماری وجود دارد که مدیران می توانند از آن ها برای کاهش خطرپذیری تجارت خود استفاده کنند. به عنوان مثال می توان به بررسی، تجزیه و تحلیل و بهبود شیوه های ایمنی آنها اشاره کرد. استفاده از مشاوران مدیریت برای بررسی کارایی عملیاتی؛ استفاده از روش های قوی برنامه ریزی مالی و متنوع کردن فعالیتهای تجاری از جمله آنها می باشد.
کلام آخر
شما چه روش های دیگری را موثر در کاهش ریسک در امور مالی می شناسید که در بالا به آن ها اشاره نکرده باشیم. چه تجربیاتی در این زمینه دارید؟ تجربیات و نظرات خود را با ما و دیگر کاربران وبلاگ مشاوره مدیریت غزال در میان بگذارید.
صندوق سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری در بورس عموماً به دو روش مستقیم و غیرمستقیم تقسیم میشود; سرمایه گذاری به صورت مستقیم برای افرادی که دانش لازم و زمان کافی برای فعالیت در بورس را دارند مناسب است و همچنین سرمایه گذاری به روش غیرمستقیم برای افرادی که زمان و دانش لازم برای ورود به این بازار را ندارند مناسب میباشد. در این مقاله قصد داریم به تعریف و بررسی انواع صندوق های سرمایه گذاری بپردازیم و همچنین معایب و مزایا و ریسکهای انواع صندوقها را بررسی کنیم. در ادامه با ما همراه باشید تا با فراگیری این مطلب بتوانید انتخاب درست و بهینه در تصمیمگیری برای سرمایه گذاری در این بازار را بکنید:
صندوقها یکی از ارکان فعال در بازار سرمایه هستند که با جمعآوری پول مردم و صرف این وجوه برای خرید سهام و اوراق دولتی با مجوز از سازمان بورس فعالیت میکنند. صندوقها انواع مختلف و مزیتها و عیبهایی دارند که در ادامه به آنها میپردازیم:
مزایا و معایب صندوق های سرمایه گذاری:
در زیر مهمترین مزایا و معایب صندوقهای سرمایه گذاری را برای شما تهیه کردهایم:
مزایا:
- با سرمایه گذاری در این صندوقها ریسک سرمایه گذاری نسبت به روشهای دیگر بسیار کاهش مییابد.
- برخلاف سرمایه گذاری مستقیم به دانش و تخصص لازم در این زمینه نیازی ندارد.
- مدیران صندوقها معمولاً تخصص بیشتری در زمینهٔ سرمایه گذاری دارند.
- روشهای سرمایه گذاری در این صندوقها بسته به نیاز افراد متنوع است.
معایب:
- سرمایهگذاران تسلط چندانی در مدیریت سرمایه خود ندارند.
- معمولاً سود حاصل از این سرمایه گذاری نسبت به روش مستقیم کمتر است.
- غالب افراد حق حضور در مجامع و رای دادن را ندارند.
- هزینههای اداره صندوق از سود سرمایه گذاری است.
در انتخاب هرچه بهتر صندوقهای سرمایه گذاری باید به سابقه آن صندوق و بازدهیهای آن توجه کرد و همچنین تیم مؤسسین و مدیریتی آن صندوق را مورد بررسی قرار داد و سابقه آنها را مشاهده کرد.
انواع صندوق های سرمایه گذاری:
افراد از لحاظ ریسک پذیری به دو دسته تقسیم میشوند: 1. افراد ریسکپذیر 2. افراد ریسک گریز
شاید شما فردی ریسکپذیر باشید و برای کسب بازدهی بیشتر ریسکهای بیشتری کنید و همچنین شاید شما فردی باشید که بیشتر روحیه ریسک گریزی دارید نگران نباشید زیرا صندوقهای سرمایه گذاری با توجه به همهی روحیهها اعم از ریسکپذیر و ریسک گریز به دستههای مختلفی تقسیم میشود.
انواع صندوقهای مشترک را از لحاظ ترکیب دارایی و ریسکهای موجود تقسیمبندی میشوند.
انواع این صندوقها را میتوان به صورت زیر دستهبندی کرد:
صندوق های سرمایه گذاری در سهام
این صندوقها همانند دیگر صندوقها مقدار سرمایه مشخص افراد را دریافت میکنند و آن را به روشهای مختلفی سرمایه گذاری میکنند و سود حاصله از این سرمایه گذاریها همان سود افراد سرمایه گذار میشود.
بر اساس قانون نوعهای مختلف صندوقهای سرمایه گذاری موظفاند ترکیب داراییهای خود را با درصدهای که ارائه میشود سبد بندی کنند و این درصد برای صندوقهای سهامی به شرح ذیل میباشد:
حداقل 70% از دارایی صندوق در بازار سهام و 30% درصد باقیمانده را در بازار اوراق بدهی سرمایه گذاری میکنند همانطور که میدانید سرمایه گذاری در سهام که ریسک زیادی دارد باعث شده تا این صندوقها نسبت به صندوقهای دیگر ریسک بیشتری داشته باشند و سود و زیان حاصل از سرمایه گذاری در این صندوقها نسبت به بقیه صندوقها بیشتر است بهطوریکه اگر شرایط و سبد سرمایه گذاری تمام صندوقها مطلوب و سود ده باشد این صندوق نسبت به بقیه بیشتر سود میکند و همچنین در صورت زیان ده بودن داراییهای تشکیلدهنده صندوقها, این صندوقها نسبت به دیگر صندوقها بیشتر زیان میبینند و از ریسک بالایی برخوردار هستند.
در صندوقهای سهامی رابطه مستقیم و زیادی با بازار سرمایه دیده میشود و در دوران صعود و رشد بازار بورس میتوان گفت تأثیر زیادی در این صندوقها بگذارد زیرا بیشتر دارایی این صندوقها در سهام سرمایه گذاری شدهاند.
صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت
این صندوقها همانطور که از اسمش پیداست ریسک بسیار کمتری دارد و بازدهی مناسب و مطمئنی به سرمایهگذاران میدهد و همچنین یکی از محبوبترین صندوقها میان مابقی صندوقهای سرمایه گذاری محسوب میشود.
در این صندوقها متولی اجازه دارد دستکم 75% تا 95% از سرمایه صندوق را طبق قانون در اوراق مشارکت و یا اوراق خزانه سرمایه گذاری کند که سود و اصل سرمایه آن توسط دولت یا شرکتی که این اوراق را منتشر کرده تضمینشده میباشد. همچنین اجازه دارد از سرمایه صندوق حداقل 5% از کل ارزش دارایی صندوق را صرف سرمایه گذاری در سهام کند. سرمایه گذاری در اوراق بدهی شامل اوراق سپرده بانکی, اوراق خزانه و اوراق مشارکت و سایر اوراق دیگر بوده که مدیران صندوق با توجه به دانشی که دارند کم ریسک ترین آن را انتخاب میکنند. همچنین میزان سرمایه گذاری آنها در سهام شرکتها که ریسک بیشتری نسبت به اوراق بدهی دارد بسیار کم و معمولاً زیر 10% است.
همانطور که از این ترکیب دارایی میتوانیم برداشت کنیم ریسک موجود در این صندوقها نسبت به بقیه صندوقها کمتر بوده و همچنین بازدهی کمتری نیز میدهد. معمولاً افراد ریسک گریز که خواهان سود مطمئن با کمترین میزان ریسک هستند در این صندوقها سرمایه گذاری میکنند.
سرمایهگذاران با سرمایه گذاری در صندوقهای با درآمد ثابت از دو راه میتوانند سود کسب کنند:
افزایش ارزش خالص داراییها (nav)
وقتی سرمایه گذاریها صندوق سود ده بوده و ارزش داراییهای آن بیشتر میشود قیمت واحدهای صندوق نیز افزایش مییابد. در این حالت سرمایهگذار از نوسان قیمت واحدها سود میکند.
تقسیم سود دورهای
سود حاصل از افزایش ارزش داراییهای صندوق را میتوان به صورت دورهای ماهانه یا سه ماهه به سرمایهگذاران پرداخت کرد. البته زمانی که صندوق این سود را به سرمایه گذاران تقسیم میکند قیمت هر واحد صندوق افت میکند و به ارزش اسمی خود بازمیگردد.
برخی از صندوقهای درآمد ثابت و مختلط این تقسیم سود را دارا میباشند.
صندوق های سرمایه گذاری مختلط
این صندوقها همانطور که از نامش پیداست حد واسطی بین صندوقهای سرمایه گذاری سهامی و صندوقها با درآمد ثابت هستند بهطوریکه طبق قانون و مقرراتی که برای ترکیب دارایی این صندوقها وجود دارد نصف ترکیب دارایی را سهام شرکتها و مابقی را اوراق بدهی تشکیل میدهد. معمولاً این نسبت به ترتیب به صورت 40 و 60 درصد هستند.
این صندوقها در انتخاب منابع دست بازی دارند و مدیران این صندوق میتوانند در بازارهای مختلفی سرمایه گذاری کنند. همچنین ریسک این صندوق به نسبت صندوقهای سهامی کمتر است زیرا درصد بیشتری نسبت به صندوقهای سهامی از ترکیب دارایی این صندوق از اوراق بدهی تشکیلشده و همچنین ریسک این صندوقها از صندوق با درآمد ثابت بیشتر است زیرا به نسبت صندوق با درآمد ثابت درصد بیشتری از ترکیب دارایی این صندوق را سهام شرکتها تشکیل میدهد. معمولاً در شرایطی که بازار سرمایه روندی صعودی دارد; این صندوقها متأثر از بازار سرمایه رشد میکند و البته عکس این ماجرا یعنی زمانی که اوضاع بازار سرمایه جالب نیست و روند خنثی و یا نزولی دارد سود این صندوق متأثر از بازار سرمایه کمتر میشود.
به صورت کلی میتوان گفت که این صندوق از لحاظ بازدهی حد واسط دو صندوق دیگر میباشد. و افرادی که تمایل به ریسک کردن در حد واسط را دارند معمولاً از این صندوق استقبال میکنند.
صندوق های قابل معامله (ETF)
این صندوقها یکی از پرطرفدارترین راههای سرمایه گذاری غیرمستقیم هستند; در تعریف این صندوقها میتوان گفت: سبدی از اوراق بهادار ازجمله (سهام, اوراق بدهی و…) است که میتوان آن را در بورس خرید و فروش کرد. ویژگیای که این نوع صندوقها را از صندوق سرمایه گذاری مشترک متمایز میکند قابلیت معامله شدن آنها میباشد به صورتی که میتوان این صندوقها را همانند سهام در زمان بازار خرید و فروش کرد.
صندوق های سرمایه گذاری در طلا
یکی از انواع صندوقهای سرمایه گذاری که در بازار بورس ایران فعالیت دارد صندوقهای سرمایه گذاری به پشتوانه طلا میباشد. که میتوان این صندوقها را مابقی صندوقهای قابل معامله در بورس خرید و فروش کرد.
فعالیت این صندوقها به گونهای میباشد که سرمایههای جمع آوری شده از مشتریان را در گواهی سپرده طلا و اوراق مبتنی بر طلا سرمایه گذاری میکنند.
این صندوقها نسبت به خرید فیزیکی طلا از مزایای خاصی برخوردار است ازجمله اینکه: ریسکهای خرید فیزیکی طلا زیاد است مانند خطر تقلبی بودن یا به سرقت رفتن و…
صندوق سرمایه گذاری نیکوکاری
این صندوقها یکی از انواع صندوقهای مشترک میباشند که منابع این صندوق در بازار سهام و اوراق با درآمد ثابت سرمایه گذاری میکنند و سود حاصله از این فعالیت را خرج کارهای خیرخواهانه میکنند. افراد در این صندوق میتوان اصل سرمایه خود را بعد مدتی خارج کنند و یا اصل سرمایه خود و سود حاصله از آن را وقف این صندوق کنند.
صندوق سرمایه گذاری ارزی
این صندوقها با هدف پاسخ به نیاز سرمایه گذاری آن دسته از سرمایهگذاران که اقدام به خرید و نگهداری ارز میکنند ایجاد شده است. فعالیت این صندوقها جمعآوری سپردههای ارزی است و همچنین این صندوق در سپردههای ارزی بانکی سرمایه گذاری میکند و مجاز به سرمایه گذاری در امور دیگری نیست.
قیمتهای صدور و ابطال
همهی صندوقها قیمت صدور و ابطال دارند, شاید میپرسید این قیمتها چیست و چه تفاوتی با هم دارند؟
اگر سرمایهگذار تصمیم به نقد کردن سرمایهاش بگیرد قیمت واحدها بر اساس NAV ابطال محاسبه خواهند شد.
در تعریف NAV ابطال میتوان گفت: به قیمت بازخرید واحدهای سرمایه گذاری و یا ابطال آنها بر اساس خالص ارزش داراییها و با کسر هزینههای کارمزد و معاملات فروش از بهای فروش داراییهای سبد تعیین میشود. نحوه محاسبه NAV ابطال از تقسیم خالص ارزش فروش داراییهای صندوق بر تعداد واحدهای صندوق به دست میآید.
اما NAV صدور یا همان قیمت صدور چیست؟
به عبارتی NAV صدور واحدهای سرمایه گذاری بر مبنای خالص ارزش داراییها صدور تعیین میشود که همواره اندکی بیش از خالص ارزش روز دارایی صندوق به ازای هر واحد سرمایه گذاری است. علت این تفاوت قیمت این است که منابع به دست آمده باید توسط مدیر صندوق سرمایه گذاری شوند پس برای این سرمایه گذاریها باید کارمزد پرداخت شود که این کارمزد را از خریداران جدید میگیرند.
تمام صندوقهای اشاره شده مزایا و معایب خاص خود را دارند نمیتوان گفت کدام یک از آنها به صورت صرف بهترند. اغلب سرمایهگذاران سؤال میکنند که در کدام نوع از این صندوقها سرمایه گذاری کنیم; در پاسخ به این نوع سؤالات باید گفت در انتخاب صندوق مورد نظر با توجه به روحیات روانشناختی و منابع موجود و شرایط اقتصادی باید تصمیم بگیرید. انسانها فرد به فرد تفاوت دارند شاید فردی با سرمایه زیاد نخواهد ریسک زیادی بکند و به صورت عکس, شاید فردی با منابع کم حاضر به ریسکهای زیاد است که در این خصوص افراد بهتر میتوانند راهنمای خود باشند زیرا در صورت سود کردن و یا زیان کردن, سرمایه افراد دستخوش تغییر میگردد و میتوان در روحیات آنها اثرات مطلوب و حتی نامطلوبی بگذارد.
در این مقاله سعی شد تا انواع صندوقهای سرمایه گذاری را شرح داده شود و اجزای تشکیل دهندهی این صندوقها را بیان کنیم. همچنین در این مقاله به صندوقهای قابل معامله و مشترک اشاره شد و گفته شد که صندوقهای حاضر در بازار سرمایه به صندوقهای: سهامی, مختلط, درآمد ثابت و با پشتوانه طلا تقسیم میشوند.
مولفههای مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه
همه افراد هر روز در معرض نوعی ریسک قرار میگیرند، خواه رانندگی و پیادهروی در خیابان ، خواه سرمایهگذاری یا مواردی دیگر. شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایهگذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایهگذاری فردی و اهداف ریسک در نظر گرفته میشود. هر سرمایهگذار مشخصا دارای پروفایل ریسکپذیری متفاوتی است که بر اساس قدرت مقاومت او در برابر تغییر شرایط مشخص میشود. وقتی صحبت سرمایهگذاری به میان میآید باید در نظر داشت که رابطهی تنگاتنگی میان ریسک، خطر و پاداش وجود دارد. به قول معروف «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود». به طور کلی، با افزایش ریسکهای سرمایهگذاری، سرمایه گذاران برای جبران پذیرفتن این ریسکها، انتظار بازده یا پاداش بیشتری را دارند. در ادامه پس از بررسی انواع ریسک های سرمایه گذاری، به بررسی مولفه های مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه می پردازیم.
در مقالات پیشین در ارتباط با “مسیر تبدیل استارتاپ از ایده تا عرضهی اولیه سهام” صحبت نمودیم و به بررسی مراحل سرمایه گذاری استارتاپ ها پرداختیم. در این مقاله با تمرکز بر شاخص های مالی و اقتصادی به نحوه جذب سرمایه گداران و نحوه تصمیم گیری آنها می پردازیم.
در شکل زیر شماتیکی از این رابطه بیان شده است. برای این که بتوانید درک کنید که چه عوامل و فاکتورهایی در یک کسب و کار برای سرمایهگذاران جذاب است، ابتدا باید با ریسکهای سرمایهگذاری آشنا شوید و بدانید که سرمایهگذاران چگونه و از طریق چه راههایی، کسب و کارها را میسنجند.
رابطهی ریسک یا خطر با بازگشت سرمایه یا پاداش (برگرفته از Investopedia)
ریسک در سرمایه گذاری
به طور کلی در اصطلاح مالی، ریسک اختلاف درآمد یا آوردهی واقعی یک کسب و کار نسبت به درآمد یا سود مورد انتظار آن کسب و کار، در گذر زمان رشد استارتاپ است. ریسک یا خطر در واقع احتمال از دست دادن بخش یا تمام سرمایهی اولیهای است که وارد کسب و کار کردهاید.
به صورت کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی کسب و کار ارزیابی می شود. در امور مالی، «انحراف معیار» یک معیار متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار به اندازهگیری نوسانات ارزش داراییها در مقابل میانگین ارزش داراییهای پیشین کسب و کار در یک بازه زمانی مشخص است.
بر اساس طبقه بندی سایت Investopedia و wallstreetmojo ریسکهای مالی به دو بخش کلی سیستماتیک و غیر سیستماتیک بخشبندی شده که دارای زیر بخشهای دیگری از قبیل شکل زیر هستند.
شماتیکی از ریسکهای مالی یک کسب و کار
در ادامه به شکل خلاصه به تعریف انواع ریسکها پرداخته میشود:
- ریسک بازار: به ریسکی گفته میشود که ممکن است یک سرمایهگذاری به دلیل تغییرات و تحولات اقتصادی در برابرش قرار گرفته و ممکن است ارزش و سرمایهی خود را از دست دهد. اصلیترین بخشهای ریسک بازار به قسم زیر است:
- ریسک سهامی
- ریسک نرخ بهره/ سود
- ریسک ارز
شماتیکی از تاثیر ریسک افقی بر سرمایه
- ریسک طول عمر: هر وقت هر سرمایهگذاری بیش از زمان پیشبینی شدهی سرمایهگذاران به طول میانجامد، دچار این قبیل ریسکها میشود که عموما وارد سرزمینی ناشناخته شده که عموما نمیتوان درکی از خطرات پیش رو داشت.
- ریسک سرمایهگذاری خارجی: به ریسکی گفته میشود که به دلیل سرمایهگذاری در کشورهای خارج از کشور به وقوع می پیوندد، در واقع سرمایهگذاران با عواملی چون پایین آمدن شاخص اقتصادی GDP آن کشور، بالا رفتن تورم، ناآرامیهای مدنی و … مواجه میشوند.
حال که با خطرات و ریسکهای یک سرمایهگذاری آشنا شدید، جدا از اینکه خودتان میتوانید از روشهای مدیریت و شناخت ریسک برای پایین آوردن و مطمئن کردن کسب و کار خود اقدام کنید، دید بهتری از روش تصمیمگیری سرمایهگذارها بر یک کسب و کار دارید. در ادامه به شاخصهای پر اهمیت یک کسب و کار برای سرمایهگذاران پرداخته میشود، تا بتوان دید بهتری برای سنجش یک کسب و کار پیدا کرد و با ریسکهای آن آشنا شد.
شاخصههای مالی سنجش کسب و کارها
عموما سرمایهگذاران برای شناسایی ریسک کسب و کار از روشهای مختلف ارزیابی شرکتها مانند روش نسبتها یا نرخ بازگشت سرمایه و … استفاده میکنند. عموما قبل از پذیرش سرمایهگذار خارجی، هر بنیانگذاری خود به نوعی در حال سرمایهگذاری بر روی کسب و کارش است، پس بهتر است که با برخی از این شاخصهای مالی آشنا شوید تا بتوانید پیشبینی درستی به سرمایهگذار از کسب و کارتان ارائه دهید.
از برخی شاخصهای اقتصادی مانند IRR و NPV می توان برای تعیین میزان مطلوبیت یک پروژه و ارزش افزوده ایجاد شده توسط آن شرکت استفاده کرد. در حالی که یکی از این شاخصها به صورت درصدی استفاده میشود، دیگری به صورت رقم واحد پولی (دلار، ریال و …) بیان میشود.
ارزش فعلی (PV) و ارزش فعلی خالص (NPV)
ارزش فعلی (PV) آن ارزشی است که است که خالص جریانات نقدی ورودی در حال حاضر برای شرکت دارند. خالص ارزش فعلی (NPV) همان ارزش فعلی است که میزان کل سرمایهگذاری انجام شده در پروژه از آن کم میشود. به بیانی دیگر در فرمولهای زیر آورده شده است:
شاخص سود آوری (PI)
شاخص دیگری که از PV و NPV میتوان استخراج کرد، شاخص سود آوری (PI) میباشد که به شکل درصد بیان شده و به قرار فرمول زیر است:
به طور مثال اگر در ابتدا یک سرمایهگذاری ۱۰۰ واحدی روی طرح انجام شده باشد و سپس در سال اول ۵۰ واحد درآمد و در سال دوم ۵۰ واحد هزینه و ۱۵۰ واحد درآمد در شرکت وجود داشته باشد (آورده شده در شکل ۱-۴)، با در نظر گرفتن نرخ بهره/ تنزیل ۱۰% شاخصها به صورت زیر محاسبه میشود.
جریانات درآمد – هزینهی شرکت (برگرفته از آموزههای مهندس پورمددکار)
درواقع ارزش خالص فعلی گویای آن است که اگر روی این طرح ۱۰۰ واحد پولی سرمایه گذاری شود با توجه به نرخ بهره / تنزیل ۱۰% (عموما در حالت واقعی نرخ سود بانکی برابر با نرخ تنزیل در نظر گرفته میشود) نه تنها بعد از دو سال ۱۰۰ واحد پولی به سرمایهگذار بازگشت داده میشود بلکه ۲۰ واحد پولی اضافی هم به آن داده میشود، به معنای دیگر نه تنها اصل ارزش سرمایه نگه داشته میشود، بلکه ۲۰ واحد پولی سود نیز به آن پول اضافه خواهد شد. اگر نرخ تنزیل بالاتر گرفته میشد امکان منفی شدن این شاخص انواع ریسک های سرمایهگذاری بازار هم وجود دارد.
بعد از مشخص شدن سوددهی طرح باید میزان سوددهی به صورت نسبی و بدون واحد مشخص شود تا دید آیا آن طرح با توجه به سودده بودن برای سرمایهگذاری مناسب است یا خیر، برای رسیدن به این مهم از شاخصهایی به نام نرخ بازده داخلی یا نرخ بازگشت سرمایه استفاده میکنند.
نرخ بازده داخلی (IRR) و نرخ بازگشت سرمایه (ROR/ROI)
نرخ بازده داخلی (IRR = Internal Rate of Return) نرخی است که سود و زیان یک پروژه را مشخص میکند. تحلیلگران اقتصادی معمولا از این فاکتور در کنار ارزش خالص فعلی (NPV) استفاده میکنند. این مسئله به این دلیل است که هردو روش، مشابهاند ولی متغیرهای متفاوتی دارند.
با کمک ارزش خالص فعلی، میتوانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایهگذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریانهای نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با نرخ مانع شرکت (Hurdle Rate) مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایهگذاری شما، یک سرمایهگذاری ارزشمند خواهد بود. ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایهگذاری، برابر صفر است. فرمول IRR به قرار فرمول زیر است:
که در رابطه بالا:
- Ct = سود خالص برای دوره زمانی مورد نظر
- t = تعداد دوره زمانی
- r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر
- I = میزان سرمایهگذاری
در مثال ذکر شده در بخش قبلی میزان IRR به قرار زیر است:
هر سرمایهگذاری با توجه به زمینهی طرح و ریسکهای مورد انتظار، شاخصی به نام حداقل نرخ جذب کننده (MARR = Minimum Acceptable Rate of Return) برای خود تعریف میکند که اگر شاخص IRR بیشتر از آن باشد حتما بر روی طرح سرمایهگذاری میکند و اگر کمتر باشد ریسک سرمایهگذاری را نمیپذیرد.
نرخ بازده (RoR = Rate of Return/ Return on Investment) را می توان برای هر سرمایهگذاری، از وسیله نقلیه و املاک و مستغلات گرفته تا اوراق قرضه، سهام و هنرهای زیبا اعمال کرد. RoR با هر دارایی کار می کند به شرط آنکه دارایی در یک زمان خریداری شود و در دوره ای در آینده جریان نقدی ایجاد کند. سرمایه گذاریها، تا حدی بر اساس نرخ بازده گذشته ارزیابی میشوند، که میتواند در مقایسه با داراییهای همان نوع برای تعیین جذاب ترین سرمایه گذاریها ارزیابی شود. بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند قبل از انتخاب سرمایه گذاری ، نرخ بازده مورد نیاز را انتخاب کنند. این نرخ از فرمول زیر به دست میآید:
نقطهی سر به سر (Break Even Point)
در مقالات پیشین در ارتباط با دره مرگ و روش های تامین مالی آن صحبت نمودیم. چنان چه علاقه مند به این مقاله هستید میتوانید از طریق کلیک بر روی عبارت “راهکارهای تامین مالی در درهی مرگ استارتاپها” اقدام نمایید.
تجزیه و تحلیل نقطهی سر به سر در اقتصاد، کسب و کار و حسابداری هزینه به نقطهای اشاره دارد که در آن هزینه کل با درآمد کل برابر میشود. برای تعیین تعداد واحدها یا ارزش و میزان درآمد مورد نیاز برای تأمین کل هزینه ها (هزینه های ثابت و متغیر) از تحلیل نقطه سر به سر استفاده می شود.
به طور خلاصه:
- در نقطه سر به سر، شرکت هیچ ضرر و زیانی نمی کند.
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که میانگین درآمد = میانگین هزینهی کل (AR = ATC)
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که درآمد کل = هزینه کل (TC = TR)
طبق تعریف به دیاگرام زیر خواهیم رسید:
دیاگرامی از نقطهی سر به سر تعدادی و ارزشی
تعریف فرمولی نقطهی سر به سر
(هزینه متغیر در واحد محصول – قیمت فروش در واحد محصول) / هزینههای ثابت = نقطه سر به سر تعدادی
- هزینههای ثابت (Fixed Costs) به هزینههایی گفته میشود که با تغییر میزان محصول و تولید تغییری نمیکنند. (عموما در طی سال در نظر گرفته میشود، مانند، حقوق، اجاره، تجهیزات ساختی و …)
- قیمت فروش در واحد محصول (Price) به قیمت هر کدام از محصولات به صورت واحدی گفته میشود.
- هزینه متغیر در واحد محصول (Variable Costs) به هزینههایی گفته میشود که برای تولید یک واحد از محصول به صورت مستقیم نیاز است.
قابل ذکر است که قیمت فروش واحد محصول منهای هزینه متغیر واحد محصول، حاشیه سود هر واحد است. به عنوان مثال، اگر قیمت فروش کتاب 100 هزار تومان و هزینههای متغیر آن 5 هزار تومان برای ساخت کتاب باشد، 95 هزار تومان حاشیه سود در واحد محصول است و به جبران هزینههای ثابت کمک میکند.
اصولا نقطهی سر به سر در اولین مراحل تصمیمگیری برای سرمایهگذاری بر استارتاپها صورت میگیرد، زیرا دلایل زیادی وجود دارد تا به آن نقطه نرسید یا به عنوان استراتژی خود مشخص کنید که چه قدر از آن ارزش را میخواهید صرف چه هزینههایی کنید. به همین دلیل در اولین مرحله این شاخص تحلیل میشود تا در صورت منطقی بودن به مراحل بعدی رجوع شود. به طور مثال در مرحلهی بعدی با رسم جریان درآمد – هزینه در دو حالت عادی و تجمعی، زمان رسیدن به نقطه سر به سر تجمعی و عادی را محاسبه میکنند، تا با تحلیل آن دو نمودار، به میزان ریسکهای احتمالی موجود در روند رشد کسب و کار بپردازند.
تیم سرمایه گذاری صندوق پژوهش و فناوری گیلان جهت توانمندسازی استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا، فایل excel مورد نیاز جهت تحلیل مولفه های مالی را آماده نموده است. چنان چه تمایل به دریافت این فایل نمونه دارید، می توانید درخواست خود را با موضوع “دریافت فایل excel تحلیل مولفه های مالی” به آدرس پست الکترونیک صندوق گیلان ([email protected]) ارسال نموده یا در زیر همین پست آدرس پست الکترونیک خود را یادداشت بفرمایید.
با ریسک خرید انواع سکه آشنا شوید | سکه تمام بخریم یا ربع سکه؟
برای خرید سکه چند روش وجود دارد، از خرید فیزیکی سکه تا معامله آن در بورس. متقاضیان این فلز ارزشمند باید خطرات خرید هر یک از انواع آن را بشناسند. چرا که وجود مفهومی به اسم حباب، سرمایه گذاری در بازار را پرریسک میکند.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از تجارتنیوز، کسانی که قصد سرمایهگذاری در بازار سکه را دارند، میتواند به چند روش دارایی خود را به سکه تبدیل کنند. اولین تقسیمبندی برای انواع سکه، فیزیکی و غیرفیزیکی بودن آن است. یعنی خریداران میتوانند به صورت حضوری به صرافیها یا طلا فروشیها مراجعه کنند و سکه بخرند. همچنین میتوانند در قالب اوراق یا صندوقهای در بورس سرمایه خود را به سکه تبدیل کنند.
خرید سکه در بورس کالا خطرات نگهداری سکه را ندارد. در واقع خریداران دیگر نگران دزدیده شدن دارایی آنها نیستند. اما سکه فیزیکی خطرات خود را دارد. در بین انواع سکه هم برخی از سکهها ریسک سرمایهگذاری کمتری دارد.
انواع سکه تمام
وزن سکه تمام ۸ گرم و ۱۳۳ سوت است. سکه تمام ۲ نوع دارد. سکه تمام بهار آزادی که به آن سکه طرح قدیم گفته میشود و سکه امامی که نام دیگر آن سکه طرح جدید است. عیار این ۲ سکه ۲۱.۶ است که در بازار به سکه ۲۲ عیار معروف شده.
سکه طرح جدید یا سکه امامی، سکههایی هستند که تاریخ ضرب آنها سال ۸۶ است. چون سکههای جدیدی هستند، تقاضای بیشتری نسبت به سکه بهار آزادی دارند و به دنبال آن قیمت بالاتری نیز دارند. در واقع سکه امامی به معیار بازار سکه تبدیل شده است.
فعالان بازار سکه خرید سکه امامی را نسبت به دیگر سکهها ترجیح میدهند. چرا که اولا راحت خرید و فروش میشوند. دوما قیمتی که در بازار معامله میشود به قیمت ذاتی آن نزدیکتر است. در واقع حباب آن نسبت به دیگر انواع سکه (به جز سکه بهار آزادی) کمتر است. حباب کمتر به معنی ریسک سرمایه گذاری کمتر است.
نیم سکه و ربع سکه
همانطور که از نام آن مشخص است، وزن این سکه نسبت به سکه تمام نصف است؛ یعنی ۴ گرم و ۰.۰۶۶ سوت. عیار نیم سکه هم همان ۲۲ عیار است.
ربع سک وزنی معادل یک چهارم سکه تمام دارد. ربع سکه با وزن ۲ گرم و ۰.۰۳۳ سوت و عیار ۲۲ است. ربع سکه و نیم سکه به دلیل قیمت پایینتری که نسبت به سکه تمام دارند، متقاضی بیشتری هم دارند. در واقع دارندگان سرمایههای کمتر، به سراغ خرید این دو نوع سکه میرود. اگرچه ربع سکه نسبت به نیم سکه و سکه تمام قیمت کمتری دارد، اما حباب بیشتری دارد.
یعنی ربع سکه با قیمت بالاتری نسبت به قیمت واقعی آن در بازار فروخته میشود. براساس نرخهای اعلامی شبکه اطلاع رسانی طلا، سکه و ارز، حباب ربع سکه در زمان نگارش این گزارش ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان است. اما قیمت سکه امامی حباب یک میلیون و ۸۰۰ تومانی هزار تومانی دارد.
در واقع خریدار برای خرید یک سکه حدود ۸ گرمی معادل یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان ریسک را متحمل میشود. اما خریداران ربع سکه برای خرید یک سکه حدود ۲ گرمی، ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان خطر را پذیرفته است.
برای فهم راحتتر حباب باید اینطور در نظر گرفت که اگر حباب سکه تخلیه شود، کسی که سکه تمام خریداری کرده یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان ضرر میکند اما دارنده ربع سکه ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان ضرر میکند.
به همین دلیل است بسیاری از کارشناسان بازار طلا و سکه، خرید سکه تمام بهار آزادی و سکه امامی را پیشنهاد میدهند.
سکه گرمی که با وزن یک گرم و عیار ۲۲، یکی دیگر از انواع سکه در بازار فیزیکی است. این سکه در لحظه نگارش این گزارش، ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان خرید و فروش میشود. از این میزان یک میلیون و ۵۵۸ هزار تومان آن حباب است. در بین انواع سکه خرید سکه گرمی کمترین توجیه اقتصادی را دارد.
حتی برای هدیه دادن هم سکه گرمی و ربع سکه به دلیل داشتن حباب بالا، به صرفه نیستند. به نظر میرسد برای این گروه از خریداران بازار، خرید طلا بهتر است.
دیدگاه شما