سوالات مکرر
۱. اجازه بدهید یک نویسنده ی حرفه ای طرح تجاری شما را در دریافت کمک مالی یاری کند.چه شما در حال شروع یک کسب و کار باشید و چه در حال تلاش برای گسترش شرکتتان ،کار یک نویسنده ی طرح تجاری اغلب تدوین طرحیست که به راحتی برای شما تامین مالی به ارمغان بیاورد. تامین مالی معمولا از طریق یک وام تجارت های نوپا یا حمایت تجارت های نوپا شروع می شود.پایه و اساس تعهد در اینجا این است که طرح تجاری حاصل را بتوان با اطمینان دنبال کرد و مدل تجاری ارائه شده در بلند مدت بتواند موفق باشد. برای این مقولات چندین شاخص وجود دارد، مانند طرح میزان نقدینگی یا سرمایه گذاری مورد نیاز. گاهی اوقات این موضوع واقعا پیچیده است. ارقام باید واقع بینانه باشند. به همه چیز باید کاملاً از قبل فکر شده باشد. این دقیقا همان چیزی است که کارشناسان طرح تجاری ما می توانند در آن به شما کمک کنند. یک مشاور طرح تجاری می داند که چه چیزهای مهم هستند.طرح کسب و کار باید شامل تحلیل واقع بینانه داده های بازار باشد که نشان می دهد فروش پیش بینی شده می تواند بازپرداخت را تضمین کند. یک ریسک محاسبه شده می تواند به اجتناب از وقوع بدترین سناریوی ممکن کمک کند. برنامه سرمایه گذاری/ سرمایه مورد نیاز(طرح قالب مالی ما را در وبلاگمان ببینید) تمام هزینه ها و مخارج بالقوه را نشان می دهد. ارائه دهندگان وام ها می خواهند بازپرداختشان تضمین شده باشد,حتی اگر شرکت ورشکسته شود. یک مشاور حرفه ای برنامه ریزی تجاری به شما می گوید که دارایی های ملموس شما مانند ماشین آلات ساختمانی معمولا در مقایسه با سرویس های فردی یا مجازی مانند وب سایت به عنوان سرمایه گذاری سودآور تری دیده می شوند، چرا که در صورت عدم پرداخت به راحتی می توانند به وجه نقد تبدیل شوند. اینها واقعیت هایی هستند که باید در هنگام آماده شدن برای بحث در مورد وام خود در نظر بگیرید.بنیانگذار باید به منظور به دست آوردن کمک مالی، این تصور را داشته باشد که دارای مهارت لازم برای به موفقیت رساندن ایده های تجاری خود است. دانش خوب، اعتماد به نفس, و درنتیجه احتمال بازپرداخت وام را افزایش می دهد، حتی در صورت لزوم، از راه گرفتن شغل و مشغول به کار شدن در شرکتی دیگر. در هر صورت، شخصیت بنیانگذار شرکت مهم است.
۲. کارشناسان طرح تجاری به شما کمک می کنند که کمک مالی مورد نیاز برای شروع کسب و کارتان را به دست آورید.
نوآوری و انعطاف پذیری خصوصیت بارز شرکت های متعدد کوچک و متوسط (SME) در ایالات متحده، اروپا و سایر نقاط جهان است. کارآفرینان ریسک پذیر، انعطاف پذیر و کاملا مطمئن به ایده ی تجاری خود هستند، در نتیجه کارگاه های با ارزش بالای تجاری خلق می کنند. هدف برنامه های تأمین مالی تسهیل راه اندازی و ایجاد یک شرکت نوپا بدون داشتن سرمايه ی کافیست. این برنامه ها منابع مالی لازم را فراهم می کنند، اما شامل مسئولیت های خاصی هم می شوند. طرح تجاری که به هدف واجد شرایط شدن برای تامین مالی ارائه می شود، باید ثابت کند که این شرکت ارزشی بیشتر را به جامعه ارائه می دهد. طرح شما تنها در صورتی تایید می شود که گردش مالی، الزامات سرمایه و بازده مورد انتظار به اندازه کافی تعیین شده باشد.
یک طرح تجاری حرفه ای نباید فقط “به اندازه ی کافی خوب” باشد. بلکه باید با توجه به برنامه بودجه مربوطه با جمله بندی ها و کلمات مناسب و مقادیر عددی مناسب تنظیم شود. از آنجایی که قسمت مالی مورد بیشترین توجه قرار می گیرد، تمرکز طرح به مدل تجاری بستگی دارد.
نویسندگان حرفه ای طرح تجاری ما حمایت های ضروری برای به دست آوردن تامین مالی مطلوب برای کسب و کار شما را فراهم می کنند. در تماس گرفتن با ما درنگ نکنید و تمام شک و تردید خود را در یک تماس شخصی با یکی از مشاوران طرح تجاری ما از بین ببرید.
۳. مشاوران طرح کسب و کار ما به شما کمک می کنند تا یک کمک هزینه ی اولیه دریافت کنید
برای مثال آژانس کاریابی در آلمان برای اولین ماههای خود اشتفالی یک یارانه ی ابتدایی فراهم می کند که ممکن است پرداخت شود (بدون قید و شرط نیست) – همین امر برای بسیاری از برنامه های کمک های دولتی ارائه شده برای کارآفرینان در کشور شما نیز صادق است. شرایط برای شما به عنوان یک کارآفرین کوچک در آلمان اینگونه خواهد بود:
– ۳۰۰۰۰۰ یورو در ماه + مزایای بیکاری در شش ماه اول
– ۳۰۰۰۰۰ یورو در ۹ ماه آینده
از آنجایی که یارانه های تخصیص یافته به افراد یا بیزنس های تازه کار در آلمان و بسیاری از کشورهای دیگر بخاطراصلاحیه های قانونی دیگر بدون قید و شرط نیست، مهم است که طرح تجاری حرفه ای را برای واجد شرایط بودن برای آن ارائه دهید. تمرکز طرح تجاری با توجه به اینکه آیا دفتر کاریابی به آن نگاه می کند یا سرمایه گذاران به آن نگاه می کنند متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال، شما باید ثابت کنید که به این کمک هزینه برای ساخت یک کسب و کار جامع نیاز دارید. پیش بینی های نقدینگی و جابجایی با و بدون یارانه باید مقایسه شوند.
کلید همه ی این موارد این است که قادر به انجام یک ارزیابی واقع بینانه از فروش و سود نسبت سودآوری به شما چه می گوید؟ آینده داشته باشید و تعادل مناسب را پیدا کنید. اگر درآمد بیش از حد بالا باشد، ممکن است از خودتان بپرسید «آیا اصلا دریافت کمک هزینه ضروری است؟» اگر بیش از حد کم است، «آیا شرکت پایدار است؟»
ما از شما با اتکا به دانش و تجربه مان حمایت خواهیم کرد. درباره هزینه های مشاوران طرح تجاری ما بپرسید.
۴. هدف طرح تجاری: مزایای ورود به شغل
به عنوان دریافت کننده مزایای بیکاری، شما احتمالا واجد شرایط دریافت مزایای اشتغال هستید تا تبدیل به یک خوداشتغال شوید. رویه ی استاندارد به صورت یک پرداخت ماهانه است. شما مبالغی برای تامین اجتماعی و کمک های بیکاری نیز دریافت خواهید کرد، اما درآمد شما تا حد زیادی بر مبنای حقوق و مزایای بیکاری است.
در هنگام درخواست شما نیاز به یک طرح تجاری اشتغال (با نام درآمدزایی مجدد) نسبت سودآوری به شما چه می گوید؟ دارید, که بر اساس آن مزایای قابل پرداخت توسط مرکز کاریابی تایید می شوند. مهم است که داده های جامعی ارائه دهید و احتمال موفقیت واقعی را نشان دهیم. طرح تجاری، به ویژه بخش مالی آن، باید ثابت کند که تبدیل شدن به خود اشتغالی راهی برای خروج از بیکاری طولانی مدت است و به شما امکان می دهد که مخارج زندگی خود را تامین کنید.
مشاوران طرح تجاری ما خوشحال خواهند شد که به شما راهنمایی دهند و کمک کنند تا برنامه ی کسب و کار مستحکم خود را به جلو ببرید.
۵. مشاوره طرح تجاری برای سرمایه گذاران با سرمایه گذاری مخاطره آمیز
شرکت سرمایه گذاری مخاطره آمیز (ریسک پذیر) در شرکت ها سرمایه گذاری می کند تا در موفقیت آنها سهیم شود.تنها در صورتی می توانید چنین شرکتی را متقاعد به سرمایه گذاری کنید که ایده کسب و کار شما دارای پتانسیل موفقیت بالایی باشد. پیش بینی می شود که SME های کوچک محلی به سختی بتوانند کمک هزینه ای از شرکت های سرمایه گذاری مخاطره آمیز پیدا کنند.
از سوی دیگر، اگر شما قصد دارید در یک بازار بزرگ یا حتی بین المللی کار کنید، احتمالا شانس واقعی برای پیدا کردن چنین سرمایه گذارانی را خواهید داشت. مخصوصاً شرکت های نوپای فناوری کاندیداهای مناسبی در این زمینه هستند. طرح تجاری شما نه تنها باید سرمایه گذار را قانع کند که کسب و کار شما دارای چشم انداز خوبی برای موفقیت است، بلکه مچنین نشان دهد که شما به رویای خود اعتقاد دارید و به تعهدات خود و شرکتتان پایبند هستید.
بنابراین تمرکز بر روی پتانسیل ایده شما و بر روی تیم شما خواهد بود. به خاطر داشته باشید که چنین شرکت هایی طرح های تجاری زیادی را از نامزدهای مختلف دریافت می کنند. شما باید در میان این سیل درخواست ها به چشم بیایید- نویسندگان و مشاوران حرفه ای ما به شما کمک می کنند تا طرح بی عیب و نقصی طراحی کنید!
۶. مشاوره طرح تجاری برای جذب شرکای تجاری
به دنبال یک شریک تجاری جدید و بلند مدت هستید؟ مشتریان بزرگ، صاحبخانه ها، ارائه دهندگان خدمات، تامین کنندگان و سایر اشخاص، همه نیاز به یک طرح شراکت تجاری قبل از تصمیم گیری برای امضای قرارداد دارند. حتی کارمندان بالقوه می خواهند قبل از امضای قرارداد خود با یک شرکت جدید ایده ای در مورد آن شرکت بدست آورند.
یک طرح تجاری تصویری از کسب و کار آینده شما است. مشاوران طرح تجاری ما می توانند به شما کمک کنند تا خودتان راتا حد ممکن حرفه ای نشان دهید.
۷. مشاوره ی طرح تجاری برای جذب سهامداران
اگر شما قصد دارید سرمایه گذاری پیدا کنید که در شرکت شما سهام خریداری کند، باید در نظر داشته باشید که احتمالا آنها می خواهند نظرشان در بعضی از جنبه های کسب و کار تاثیر داده شود . به همین دلیل، منطقی است که امکان تغییر در برخی از بخش های طرح تجاری وجود نسبت سودآوری به شما چه می گوید؟ داشته باشد، به ویژه در زمینه هایی مانند وضعیت قانونی، تامین مالی یا برخی ارقام مشخص، که در مراحل یعدی نهایی حواهند شد.
استراتژی ورود به بازار طرح تجاری، توجه خاصی را می طلبد. یک تحلیل واقع بینانه از بازار و پتانسیل فروش, اعتماد به شما را افزایش خواهد داد. هرچه ارقامتان بهتر باشند، شانس یافتن سرمایه گذارانی که علاقه مند به خرید سهام در تجارت شما از ابتدا باشند، بیشتر است. طرح تجاری مناسب توسط کارشناسان ما به شما کمک خواهد کرد که سرمایه گذاران بالقوه را در مورد ایده ی سودآور خود متقاعد کنید.
۸. هدف طرح تجاری: برنامه ریزی و کنترل داخلی
یک طرح تجاری اغلب برای متقاعد کردن شرکای کسب و کار خارجی و حمایت مالی از ایده ی تجاری استفاده می شود. با این حال، حس امنیت دادن به خود بنیانگذار نیز خالی از فایده نیست. او بر تمام جنبه ها و تأثیرات ایده های کسب و کار خود فکر کرده است و استراتژی واضحی دارد. طرح تجاری همچنین ابزار قابل اعتمادی برای بنیانگذار است تا مراحل مشخصی از شرکت نوپای خود و زمانبندی اولیه که کسب و کار بر پایه ی آن فعالبت خواهد کرد را برنامه ریزی کند.
ایده اصلی فرموله شده و روشن می شود، و ناسازگاری ها شناسایی و رفع می شوند. پس از انجام اولین مراحل، این طرح همچنین فرصتی برای بررسی نحوه پیاده سازی و موفقیت اهداف فردی را ارائه می دهد. اگر انحرافات جدی بوجود آید، می توان آنها را به راحتی با استفاده از برنامه ی تجاری جامع شناسایی و حل و فصل کرد.
شما به عنوان یک بنیانگذار و کارآفرین می توانید با زیرکی طرح تجاری خود را به مشاوران حرفه ای طرح تجاری ما ارسال کنید. یک ناظر بی طرف اغلب جزئیاتی را که از نظر شما دور مانده اند می بیند. از آن پس شناسایی و اجتناب از اشتباهات برای شما آسان تر خواهد بود.
۹. طرح تجاری برای موسسه اعتبار برای بازسازی (KfW) وام برای راه اندازی کسب و کار نوپا
تعداد متنوعی از برنامه های تأمین مالی از پروژه های کارآفرینان در آلمان حمایت می کنند. دلیل این امر هم ساده است: نهادهای خودکفا/ خوداشتغال, شاخه ی مهمی اقتصادی آلمان هستند و این تامین مالی نوعی سرمایه گذاری در اقتصاد ملی با تأثیری چند برابر کننده است. مطمئنا، این تاثیر دو طرفه است – اقدامات حمایتی باید سودآور باشند، چرا که از طرف سرمایه گذار, سرمایه گذاری مهمی محسوب می شوند.
یک معیار پشتیبانی شناخته شده و محبوب, وام شروع کسب و کار نوپای ERP (StartGeld) است. این یک وام شروع به کار از KfW تا ۱۰۰۰۰۰ یورو (و تا ۱۰ میلیون یورو برای وام راه اندازی کسب و کار بین المللی)است. مزایای این وام عبارتند از نرخ بهره ی کم، یک دوره ی مهلت در دیرکرد پرداخت تا دو سال و جبران خسارت به محض تحقق مسئولیت تا میزان ۸۰ درصد برای بانک بنیانگذار. این موارد باعث میشوند که این مدل یک مدل مالی مناسب برای بسیاری از کارآفرینان باشد که به همین دلیل بسیار محبوب است. بنابراين طرح تجاری شما بايد استانداردهاي بسيار بالايي را برآورده کند، زيرا وام تنها در صورتي به شما تعلق می گیرد که مدل تجاری جدي و هوشمندانه ای ارائه دهید. مخصوصاً نمودارهای بودجه و درآمد و نسبت سودآوری باید واقع گرایانه و مثبت باشند.
مشاوران طرح تجاری ما خوشحال خواهند بود که به شما کمک کنند تا یک طرح تجاری حرفه ای مطابق با استانداردهای بالای KfW تهیه کنید.
۱۰. مشاوره برنامه تجاری برای شروع بهینه ی یک کسب و کار نوپا
عوامل متعددی وجود دارند که هنگام تامین مالی یک کسب و کار نوپا نمی توانید آنها را پیش بینی کنید. این عوامل شامل فروش و درآمد، شرایط بازار، قیمت خرید یا رفتار رقابتی می شوند. یک طرح تجاری خوب به بررسی اجمالی این عوامل کمک می کند. فرصت ها باید با دقت در برابر خطرات سنجیده شوند، تا شما بتوانید تصمیمی منطقی بگیرید که آیا رویای خود اشتغالی شما به حقیقت خواهد پیوست یا خیر.
طرح تجاری نشان می دهد که آیا کسب و کار شما می تواند در بازار دوام بیاورد یا خیر. از جمله موضوعاتی که باید مورد توجه قرار گیرد، مزایایی است که به مشتریان ارائه می کنید، اینکه آیا آنها حاضر به پرداخت قیمت مناسب خواهند بود یا اینکه آیا ایده ی تجاری شما در رقابت بازار دوام خواهد آورد یا خیر. این امکان وجود دارد که اینجا کمی نامتعارف فکر کنید: ارائه خدمات ویژه، طراحی استثنایی محصول ، دایره ای وسیع از نمونه کارها و… اگر می خواهید از رقیبان متمایز شوید، امکانات بی حد و حصری وجود دارد.
یک طرح کسب و کار شما را مجبور می کند که افکار و عقاید خود را به کلمات تبدیل کنید. بدین ترتیب آنها ملموس و قابل پیش بینی می شوند. نقاط ضعف و قدرت، فرصت ها و تهدیدها آشکار می شوند. ممکن است هنگام ایجاد طرح تجاری متوجه شوید که ایده شما در قالب فعلی قابل فروش نیست و می توانید آن را تغییر دهید تا بتوانید یک تجارت سودآور را شروع کنید.
شاید طرح تجاری به شما نشان دهد که ایده تجاری شما محکوم به شکست است. این نیز خود یک مزیت است – چرا که شما را از این نجات می دهد که این نکته را پس از اتمام مراحل خودکفایی، بفهمید.
علاوه بر این، طرح تجاری به شما پس از دریافت تامین مالی هم کمک خواهد کرد و هدایت کننده ی شما در سالهای اول خواهد بود. شما می توانید مقایسه های بین هدف-عملکرد انجام دهید و کسب و کار خود را با اقدامات مناسب در صورت لزوم در مسیر صحیح قرار دهید.
با این حال، طرح تجاری باید نه تنها ایده کسب و کار و ارقام کلیدی را بیان کند, بلکه شخصیت بنیانگذار را نیز نشان دهد. آیا بنیانگذار دارای ویژگی های شخصی و مدارک حرفه ای که برای کسب و کار لازم است می باشد؟
اگر می خواهید خوداشتغال باشید، اما فاقد پیش زمینه ی تجاری لازم هستید، باید از حرفه ایها پشتیبانی بگیرید. نویسندگان طرح تجاری ما خوشحال خواهند شد که با دانش و تجربه خود برای ایجاد طرح تجاری کاملا مناسب با نیازهایتان به شما کمک کنند.
نسبت سودآوری به شما چه می گوید؟
آژانس تبلیغات برندینگ و مارکتینگ در کرج
برندینگ:
برندها بازیگران اصلی عرصه ی کسب و کار هستند. مشتریان آنها را با خصوصیات خاصی که «ارزش ویژه برند» نامیده می شود می شناسند و هنگام انتخاب کالا یا خدمات به برندها رجوع می کنند. برندها مانند یک انسان دارای ویژگی هایی هستند که آنها را از هم متمایز می کند. از آنجا که در نهایت احساسات انسانی با هویت برندها پیوند می خورد، می توان برای یک برند هویت، شخصیت، روح و احساس تعریف کرد و آن را با روش های مشخص و علمی در ذهن مخاطب یا مشتری ماندگار کرد.
تمام تلاشهایی که به منظور شناخته شدن شما به عنوان یک برند محبوب و معروف انجام گیرد و نهایتا مشتریان وفاداری برای کسب و کار شما خلق کند، در مجموعه اقدامات علمی و برنامه ریزی شده ای به نام ” برندینگ” یا ” برندسازی” تعریف ، طراحی و اجرا می شود.
“آژانس تبلیغات و مارکتینگ رسانه نما” از معتبرترین شرکتهای فعال در زمینه برندینگ در کرج، آماده ارائه مشاوره به شما صاحبان کسب و کار در استان البرز می باشد.
برندها کارکردهای متفاوتی از دیدگاه مصرف کننده، تولیدکننده و محیط کسب و کار دارند. از منظر مصرف کننده، مهم ترین کارکرد این پدیده کاهش ریسک فرایند تصمیم گیری خرید، از دید تولیدکننده، کاهش قدرت نفوذ رقبا و از دیدگاه محیط کسب و کار، ایجاد جذابیت برای فضای کسب و کار و رونق آن است.
اینکه شما چقدر محصول یا خدمات باکیفیتی دارید، اینکه انبار شما چند میلیارد تومان کالا در خود جای داده است، اینکه شما یک کار عالی و حرفه ای ارائه می دهید اصلا اهمیت ندارد!! یا شاید بهتر است بگوییم در درجه ی دوم اهمیت قرار دارد. می دانید چرا؟ چون داشتن یک برند شناخته شده در بین مردم مهمترین عامل در فروش بالا و سودآوری بلند مدت است.
اگر مشتریان بالقوه و مخاطبین شما:
- نسبت به محصولات و خدماتی که شما ارائه می کنید شناخت کافی داشته باشند.
- آن را هنگام تصمیم گیری برای خرید به یاد آورند.
- در طول زمان مجدداً و به دفعات از شما خرید کنند.
- شما را به عنوان یک برند خوب به دیگران توصیه نمایند.
باید به شما تبریک گفت زیرا :
- سهم قابل قبولی از بازار دارید..
- مشتریان وفاداری دارید.
- فروشتان در بلندمدت مطلوب خواهد بود.
- نرخ بازگشت سرمایه و سودآوری کسب و کارتان حتی جذاب و رضایت بخش خواهد بود.
در مشاوره تخصصی برندینگ ها که جلسه اول آن به صورت رایگان برگزار می شود.تیم علمی و اجرایی “ رسانه نما ” پس از شناخت دقیق کسب و کار و بازار هدف شما مراحل زیر را طراحی و پس از توافق اجرا می نماید؛
-Bتحلیل بازار هدف
-Cتدوین ارزش ویژه ی برند
-Dانتخاب عناصر سازنده ی برند
-Eیکپارچه سازی عناصر برند
-Fارتقای تداعیات فرعی و غیرمستقیم از برند در ذهن مشتریان
-Gسنجش و ارزیابی عملکرد برند
-Hحفظ، تقویت و توسعه ارزش ویژه ی برند
-Aتحلیل رقبا: برای ورود به یک بازار رقابتی باید نقاط ضعف و قدرت رقبا را به دقت بررسی کرد تا بتوان از این اطلاعات در برنامه ریزی استراتژیک کسب و کار و نیز ایجاد مزیت رقابتی برای محصول و خدمات استفاده کرد. برند شما باید بتواند نقاط تمایز مشخصی نسبت به برندهای مشابه برای خود تعریف کند.
-Bتحلیل بازار هدف: اینکه مشتریان بالقوه شما در بازار هدف (کسانیکه در صورت آگاهی نسبت به کالا و خدمات برند شما احتمال دارد به آن علاقه مند شده و تصمیم به خرید بگیرند) ، در حال حاضر چه معیارهایی را برای استفاده از برند شما و رقبای شما در نظر دارند و ارزیابی مداوم این معیارها به دقت باید انجام شود . زیرا احتمال دارد روندهای تأثیرگذار بر بازار مانند تغییرات مد، پیشرفت های فناوری، نوسانات قیمت و …باعث شود تا برای حفظ سهم بازار و رشد فروش نقاط قوت و تمایز جدید و متفاوتی برای برند تعریف شود.
-Cتدوین ارزش ویژه ی برند: ارزش ویژه ی برند آن چیزی است که مشتری هنگامی که از برند شما صحبت می کند به زبان می آورد و مجموعه ی تداعیات ذهنی، محاسبات مالی و احساساتی است که به برند شما نسبت داده می شود. ارزش ویژه ی برند همانطور که از نامش پیداست دارایی مهم و تأثیرگذاری برای شرکت در کسب سهم بازار، فروش و سود بلند مدت است.
تدوین ارزش ویژه ی برند بهتر است قبل از آغاز چرخه ی عمر محصول یا تولد برند و در دوران به اصطلاح جنینی کسب و کار که تحقیقات بازار در جریان است آغاز شود.زیرا در آن مرحله است که هنوز محصول نهایی را می توان براساس مزیت های رقابتی مورد نظر تعریف و طراحی کرد یا هویت برند را آگاهانه در مسیری که قابلیت رشد و محبوبیت بیشتری دارد هدایت کرد.دو مؤلفه ی مهم در ایجاد ارزش ویژه ی برند که باید هنگام تدوین آن در نظر گرفته شوند عبارتند از:
1-آگاهی از برند
2-تصویر ذهنی از برند
آگاهی از برند متشکل از توانایی شناسایی برند توسط مشتریان و میزان یادآوری برند است. شناسایی نسبت سودآوری به شما چه می گوید؟ برند معمولاً هنگام خرید و دیدن برندهای مختلف در کنار یکدیگر، باید به خوبی انجام شود مانند زمانی که شما در یخچال سوپرمارکت به دنبال خرید پنیر پیتزا هستید و از بین برندهایی که می بینید آن برندی را انتخاب می کنید که بیشتر در ذهن شما حک شده و پررنگ تر از بقیه احساس می شود.
یادآوری برند هنگامی باید به خوبی کار کند که هیچ مشخصه ظاهری در برابر چشمان خریدار وجود ندارد و خود او باید از حافظه و آگاهی قبلی از برندهایی که در موردشان اطلاعاتی دارد تصمیم گیری کند که چه انتخابی داشته باشد، در مورد کارهای خدماتی این قضیه بیشتر صدق می کند. مثلاً موقعی که شما می خواهید آخرین خبرهای ورزشی یا نتایج مسابقه ی فوتبال مهمی را در اینترنت جستجو کنید معمولاً به سراغ وب سایت هایی می روید که از قبل آن ها را در این زمینه به یاد دارید.
در آژانس تبلیغات و مارکتینگ رسانه نما مراحل تدوین ارزش ویژه ی برند به شکل کاملاً علمی و متناسب با شرایط خاص هر کسب و کار و نوع خدمات یا محصولات وی انجام می شود.در این راستا ما تمام توان خود را بکار می گیریم تا نتیجه ی نهایی در تدوین ارزش ویژه ی برند شما بتواند فروش بالاتر و سودآوری بیشتری نسبت به رقبا در تولید محصولی مشابه را به همراه داشته باشد.
-Dانتخاب عناصر سازنده برند: معمول ترین عناصر سازنده یک برند،نام دامنه وبسایت، لوگو، نمادها، کاراکترها، بسته بندی و شعارهایی است که آن برند از آن ها استفاده می کند.برخی از این گزینه ها برای افزایش آگاهی نسبت به برند یا تقویت تداعیات ذهنی منحصر به فرد مناسب و مثبت مورد استفاده قرار می گیرند. بهترین آزمون برای سنجش سهم هر عنصر برند این است که ببینیم مشتری ها با در نظر گرفتن آن عنصر(نام یا لوگو یا…)به تنهایی، در مورد آن محصول یا خدمت چگونه فکر می کنند.از آنجا که هرکدام از این عناصر مختلف،مزیت های متفاوتی دارند، اغلب مدیران بازاریابی از ترکیب مشخص و منحصر به فردی از همه این عناصر برای هر برند بهره می گیرند.
E-یکپارچه سازی عناصر برند: انتخاب منطقی عناصر می تواند به تقویت ارزش ویژه ی برند منجر شود، اما فعالیت های بازاریابی مرتبط با برند مهمترین سهم را در ایجاد برند دارند. برنامه های بازاریابی می توانند به شیوه های مختلفی تداعیات قوی، مطلوب و منحصر به فردی را از برند در ذهن مصرف کننده به وجود آورند. مهمترین نکته ای که در این حوزه بایستی رعایت شود، حفظ سطح مناسب تناسب بین عناصر برند و فعالیت های بازاریابی است.
F-ارتقای تداعیات فرعی و غیرمستقیم از برند در ذهن مشتریان:تداعیات ذهنی از برند می توانند در نتیجه ی ارتباط میان آن برند و سایر موجودیت ها و هویت ها( که خودشان هم تداعیات ذهنی غیر مستقیمی در ذهن مشتری به وجود می آورند) تداعیات ذهنی فردی را در ذهن مشتری ایجاد کنند.به عنوان مثال، ممکن است یک برند در ذهن مشتری ها با برخی از فاکتورهای اصلی نظیر شرکت سازنده (با بهره گیری از راهبردهای برند سازی آن شرکت)، کشور سازنده یا مکان جغرافیایی (با بهره گیری از معرفی کشور یا مکان به مشتری)، شبکه های توزیع (با بهره گیری از راهبرد شبکه توزیع)، سایر فاکتورها (با بهره گیری از تأیید دیگران)، رویدادهای ورزشی و فرهنگی (با بهره گیری از فعالیت های پشتیبانی سازمان) و یا سایر عوامل (مثلاً بهره گیری از جوایز، گزارش ها، مجله ها و …) مرتبط شود.
در این حالت از آنجا که برند توسط موجودیت دیگری معرفی می شود_و حتی ممکن است این موجودیت به صورت مستقیم هرگز با عملکرد محصول یا خدمت مرتبط نباشد_ مصرف کنندگان این طور استنباط می کنند نسبت سودآوری به شما چه می گوید؟ که با این موجودیت مشترکاتی دارند و به این ترتیب رابطه ای غیر مستقیم، فرعی و ضمنی میان آن ها در ذهنشان برقرار می شود. در این فعالیت، در اصل بازاریابان تداعیات ذهنی مثبتی را از موجودیت دیگری” به امانت گرفته” و خود را به آن نزدیک می سازند تا بتوانند همان تداعیات ذهنی را برای برند خود ایجاد کنند و به این ترتیب ارزش ویژه ی نسبت سودآوری به شما چه می گوید؟ برند آن را افزایش دهند.
-Gسنجش و ارزیابی عملکرد برند: فعالیت شناسایی و ارزیابی جایگاه برند اغلب دستاورد برنامه ی ممیزی برند است. ممیزی برند، به مفهوم بررسی جامع برند است. برای آنکه بتوان وضعیت سلامتی برند را ارزیابی کرد، باید ابتدا ارزش ویژه ی آن را شناسایی کرده و شیو هایی برای ارتقا و بهبود این ارزش پیشنهاد داد. ممیزی برند نیازمند درک عمیق منابع ارزش ویژه ی برند از دیدگاه سازمان و مشتری است.
پس از آنکه بازاریابان جایگاه برند خود را شناسایی کردند، زمان این است که برنامه های بازاریابی خود را با هدف ایجاد، حفظ و تقویت این تداعیات ذهنی از برند به اجرا درآورند. برای درک تأثیرات این برنامه ها، متخصص های بازاریابی باید بتوانند عملکرد برند را با بهره گیری از تحقیقات بازار به درستی درک کنند و مورد سنجش و ارزیابی قرار دهند. یکی از شیوهای مناسب در این خصوص استفاده از زنجیره ی ارزش برند است. زنجیره ی ارزش برند، ابزاری است که برای ردیابی فرآیند ایجاد ارزش برندها با هدف درک بهتر تأثیرات مالی، هزینه ها و سرمایه گذاری های بازاریابی سازمان روی برند انجام می شود.
مدیران شرکتها و صاحبان کسب و کارهای دارای برند می توانند برای مدیریت سودآوری برندهای خود به نسبت سودآوری به شما چه می گوید؟ کمک تیم حرفه ای آژانس تبلیغات و مارکتینگ رسانه نما با موفقیت سیستم ارزش ویژه ی برند را طراحی و اجرا کنند.سیستم سنجش ارزش ویژه ی برند مجموعه ای از رویه های تحقیقاتی است که برای ارائه اطلاعات دقیق، کاربردی و مناسب (در بهترین زمان) به بازاریابان مورد استفاده قرار می گیرد تا آن ها بتوانند بهترین تصمیمات عملیاتی و تاکتیکی را در کوتاه مدت و مؤثرترین تصمیمات استراتژیک را در بلند مدت اتخاذ کنند.
-Hحفظ، تقویت و توسعه ارزش ویژه ی برند: حفظ و توسعه ی ارزش ویژه ی برند اغلب فعالیتی چالش برانگیز و دشوار است.اجرای مدیریت ارزش ویژه ی برند نیازمندآن است که چشم انداز گسترده ای از نگرش های مختلف نسبت به ارزش ویژه ی برند اتخاذ شود تا شیوه ی تأثیرگذاری راهبردهای برندسازی به درستی درک شده و سازمان دریابد که چگونه این راهبردها منعکس کننده ی اهداف آن است و چگونه با زمان، محیط جغرافیایی یا بخش های بازاری که در آن فعالیت می کنند، منطبق باشند.مدیریت ارزش ویژه ی برند به مفهوم مدیریت یک برند در بافت برندهای دیگر سازمان، رده های چندگانه محصولات،مقاطع زمانی مختلف و بخش های متنوعی از بازار است.
یکی از خدمات پر طرفدار آژانس تبلیغات و مارکتینگ رسانه نما در کرج مدیریت موفق برند و همراهی مشتریان خود در دستیابی به برندی قدرتمند و برخورداری از راهبرد برندینگ قوی است.در این حوزه علاوه بر اقداماتی نظیر تثبیت جایگاه برند، استفاده از فعالیت های بازاریابی مناسب جهت تقویت و توسعه این جایگاه ضروری است.
به عبارت بهتر موفقیت نهایی یک برند مستلزم داشتن مشاوران و تیم اجرایی حرفه ای است تا با استفاده از برنامه جامع بازاریابی برند را به درستی معرفی نموده، به موقع آن را یادآوری نماید و اطلاعات اضافی لازم را نیز به مصرف کننده منتقل کند.
بررسی نسبتهای مالی
احمد امیری/ حسابرس در ادامه به بررسی نسبتهای مالی دیگری میپردازیم که میتواند در تحلیل صورتهای مالی راهگشا باشد.
نسبت P/ S: این نسبت، نسبت قیمت به فروش شرکت است. این نسبت از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد میشود. «کن فیشر» معتقد است این نسبت به شما میگوید برای هر دلار فروش سالانه چقدر هزینه میکنید. از آنجا که برخی مواقع درآمد شرکتها به شکل سیکلی است نسبت P/ E در برخی مواقع مثل این نسبت نمیتواند کارآیی داشته باشد. یک نکته را باید حتما مدنظر قرار دهید که نسبت پایین P/ S میتواند بهخاطر بیثباتی سودآوری و بالا بودن شدید بدهیها زیر سوال باشد.
قیمت به جریان نقدینگی P/ CF: این نسبت مفید بر اساس ارزش مارکت تقسیم بر جریان نقدینگی عملیاتی شرکت در ۱۲ ماهه اخیر حاصل میشود. این نسبت، مواردی از قبیل استهلاک و تخفیف درآمد و مواردی ازقبیل نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف میکند. این روش بهتر از P/ E برای مقایسه ارزیابی شرکتهای کشورهای مختلف است که دارای قوانین مختلف استهلاک هستند و میتوانند درآمد را تحتتاثیر قرار دهند. در نظر داشته باشید که جریانهای نقدی، بیش از آنچه از عملیات میآیند، وجود دارد. جریان نقد آزاد، پس از پرداخت بدهی، خرید سهام و پرداخت سود سهام، باقی میماند. جریان نقدی آزاد منفی قابل رفع است تا زمانی که یک شکل مزمن به خود نگیرد، اما شرکتهایی که نمیتوانند جریان نقد مثبت را از عملیات اصلی کسب نسبت سودآوری به شما چه می گوید؟ و کار خود تولید کنند، با نقصان و مشکلات احتمالی مواجه خواهند شد.
قیمت به ارزش دفتری P/ BV: این نسبت به شما میگوید که شما چقدر برای هر دلار از داراییهای متعلق به شرکت پرداخت میکنید و از تقسیم سرمایههای بازار با تفاوت بین داراییهای کل و بدهیهای کل به دست میآید. ایده این نسبت این است که اگر کسب و کار را خاموش و همهچیز را به فروش برسانید تقریبا مقدار پولی که میتوانید به دست آورید، چقدر است. مانند بسیاری از معیارهای چندگانه قیمت، قیمت به ارزش دفتری بهترین استفاده را از مقایسه مقادیر کنونی با میانگینهای تاریخی است. این نسبت برای مقایسه شرکتهایی کاربرد دارد که داراییمحور هستند و کمتر در شرکتهای خدماتی استفاده میشود. بهعنوان مثال این نسبت در سهام فولاد آمریکا ۸۷/ ۰ ولی برای شرکتی مثل لینکدین ۸/ ۲۴ است.
کدام نسبت مالی برای خرید و فروش سهام مفیدترند؟
خرید و فروش سهام و شناخت بهترینهای هر گروه نیاز به تبحر و مهارت دارد، حتی با توجه به اینکه تمام اطلاعات پیش روی شماست از بین دهها نسبت و عدد در بررسی وضعیت شرکتها برخی از آنها سادگی و کارایی بیشتری دارند. در اینجا مفهوم چند مورد از نسبت مالی را که مفیدتر است توضیح داده و در ادامه براساس همین نسبتها به مرور عملکرد کلی هر گروه را مقایسه میکنیم تا راحتتر بهترینهای هر گروه را انتخاب نمایید.
نسبت P/S
نسبت قیمت به فروش شرکت است. این نسبت از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد میشود. “کن فیشر” معتقد است این نسبت به شما میگوید برای هر دلار فروش سالانه چقدر هزینه میکنید. از آنجایی که برخی مواقع درآمد شرکتها به شکل سیکلی است نسبت P/E در برخی مواقع مثل این نسبت نمیتواند کارایی داشته باشد. یک نکته را باید حتماً مد نظر قرار دهید که نسبت پایین P/S میتواند بخاطر بی ثباتی سودآوری و بالا بودن شدید بدهیها زیر سوال باشد. این نسبت هر چه کمتر باشد میتواند بیانگر پایین بودن ارزش سهم باشد.
نسبت P/E
حاصل تقسیم قیمت سهم به سود شرکت است.
برخی از سرمایهگذاران اعتقاد دارند، عدد P/E سهم به ما میگوید که با خرید سهم، چندسال طول میکشد تا سرمایه ما به اصطلاح برگردد؛ در حالی که این محاسبه، نوعی نگاه خیلی ساده و ابتدایی به نسبت P/E است.
سودآوری شرکت ها و تغییرات آن همواره مورد توجه سهامدارن قرار می گیرد. علاوه بر آن اخبار و اتفاقاتی که ممکن است سودآوری شرکت ها را تحت تاثیر قرار دهد زیر ذره بین سهامداران قرار دارند.
در رابطه با سودآوری شرکت ها و دو معیار eps و p/e قصد داریم در ویدئو زیر صحبت کنیم.
✅ رشد سود سهام
با وجودی که EPS موجود در نسبت P/E براساس درآمد ناشی از ۴ فصل گذشته سهم محاسبه میشود، نسبت P/E چیزی بیشتر از یک معیار برای عملکرد گذشته شرکت است و به نوعی انتظارات سرمایهگذاران برای رشد یک شرکت را نیز نشان میدهد.
به یاد داشته باشید، قیمت سهام منعکسکننده طرز فکر سرمایهگذاران نسبت به ارزش این سهم است و رشد آینده سهم نیز در قیمت سهام لحاظ شده است. در نتیجه، یک راه بهتر برای تفسیر نسبت P/E این است که این نسبت را یک بازتاب از خوشبینی نسبت به آینده و سودآوری شرکت بدانیم.
اگر یک شرکت نسبت P/E بالاتر از بازار یا متوسط صنعت داشته باشد، به این معنی است که بازار انتظار بزرگی از این شرکت در طی ماهها و سالهای آینده دارد. یک شرکت با P/E بالا در نهایت مجبور خواهد شد تا سودآوری خود را بهطرز چشمگیری افزایش دهد یا اینکه نیاز است تا قیمت سهم شرکت کاهش یابد.
✅ گران یا ارزان
استناد به نسبت P/E در مقایسه با در نظر گرفتن ارزش بازاری سهام به تنهایی، معیار اندازهگیری بهتری برای ارزش سهام محسوب میشود (در نظرگرفتن قیمت و EPS با هم (P/E) بهتر میتوانند ارزش سهام را نشان دهند تا توجه صرف به قیمت سهم). برای مثال اگر همه متغیرها را ثابت در نظر بگیریم، یک سهم ۱۰۰۰ تومانی با P/E برابر با ۲۵، گرانتر از سهمی با قیمت ۴۰۰ تومان و P/E برابر ۸ است. البته توجه داشته باشید که محدودیتهایی در این نوع از تحلیل وجود دارد و شما نمیتوانید نسبت P/E دو شرکت مختلف را با هم مقایسه کنید تا بدانید کدامیک ارزش بیشتری دارد.
تشخیص بالا یا پایین بودن نسبت P/E بدون اینکه این دو فاکتور در نظر گرفته شود، مشکل است:
۱ – نرخ رشد سود شرکت
سرعت رشد شرکت در گذشته چقدر بوده است و آیا انتظار میرود در آینده این سرعت رشد، افزایش یابد یا حداقل ادامه پیدا کند؟ وقتی یک شرکت در گذشته نرخ رشد ۵ درصدی داشته و هنوز یک P/E بسیار بالا دارد، مشخص میشود که چیزی در این میان درست نیست. اگر نرخ رشد پیشبینی شده، نسبت P/E را توجیه نکند، بنابراین ممکن است سهام بیش از ارزش خود قیمتگذاری شده باشد. در این شرایط، تمام کاری که میتوانید انجام دهید این است که نسبت P/E را براساس EPS برنامهریزی شده (پیشبینی شده) محاسبه کنید.
۲ – صنعت
مقایسه شرکتها تنها در صورتی مفید است که هردو شرکت در یک صنعت باشند. برای مثال، مقایسه P/E شرکتی که در صنعت پتروشیمی ایران فعال است با شرکتی که در گروه خودروسازان قرار دارد اشتباه است. چون چشم انداز، پایداری رشد و سود در صنعت، سریع یا کندبودن تغییرات و سایر موارد در صنایع با هم متفاوت است. بنابراین لازم است شرکتهای با رشد زیاد را با سایر شرکتها در همان صنعت یا با متوسط صنعت مقایسه کرد.
نسبت P/B
نماگر نسبت ارزش بازاری به ارزش دفتری که میان بورس بازها و تحلیلگران به P/B معروف است در واقع نشان میدهد آیا قیمتی که اکنون یک سهم از یک بنگاه حاضر در بورس به آن قیمت معامله میشود از ارزشی که از نظر حسابداری در دفاتر حسابداری آن شرکت ثبت شده کمتر، بیشتر یا مساوی است. در یک جمله میتوان گفت هرچه نسبت P/B برای سهام یک بنگاه بالاتر باشد، آن بنگاه وضعیت بهتری در بازار دارد. طبیعی است هرچه میانگین P/B تمام سهام موجود در بازار بهتر باشد، وضع آن بازار و در واقع وضع آن اقتصاد بهتر است حداقل از نظر نسبت میان ارزش بازار به ارزش دفتری. مقدار پایین این نسبت میتواند نشان دهنده این باشد که سهم زیر ارزش ذاتی قرار دارد همچنین می تواند به این معنا نیز باشد که مشکل بنیادی در شرکت وجود دارد.
نسبت ROE
در میان تمام نسبتهای مالی که توانایی سودآوری و کارایی شرکت را به خوبی نشان میدهد، نسبت بازده دارایی هاست که بیان میکند مدیریت شرکت و کلا آن مجموعه تا چه حد توانستهاند با پولی که سرمایه گذاران بابت خرید سهام شرکت پرداختند در جهت ایجاد سود استفاده کنند و به بیانی دیگر ROE نشان میدهد که شرکت به ازای سرمایهگذاری سهامداران به ازای هر سهم چقدر سود کسب کرده است. گرچه به طور عام بالا بودن این نسبت به مفهوم اقبال سرمایه گذاران به خرید سهام شرکت میباشد.
اغلب تحلیلگران و سرمایهگذاران حرفهای بازار حداقل ROE را که مطلوب میدانند ۱۵ درصد است.
نسبت ROA
اندازهگیری اثربخشی مدیریت است که یک شرکت با ROA بالاتر معمولا به ROA پایین تر ترجیح داده میشود، زیرا این نشان میدهد که توانایی رشد سود را از یک پایه دارایی مناسب بهتر میکند. اغلب سرمایهگذاران حرفهای بازار بر روی سهامی سرمایهگذاری میکنند که نسبت ROA آن کمتر از ۵% یا نزدیک به آن باشد.
حاشیه سود
حاشیه سود نشان میدهد که چه میزان یک شرکت از هر تومان از فروش سود کسب میکند. حاشیه سود عملیاتی به طور کلی بهترین اندازه کلی سودآوری را از فعالیتهای تجاری فعلی ارائه میدهد. توجه داشته باشید که کاهش حاشیه سود در طول زمان، برای جبران نیاز به سطح بالاتری از درآمد دارد تا سطح سود فعلی حفظ شود.
خلاصه نسبت مالی
بصورت خلاصهتر هر چقدر نسبت ROA بالاتر باشد یعنی اینکه شرکت توانسته است از داراییهای بکار گرفته شده سود بیشتری کسب نماید. کمترین میزان نسبت ROA جهت سرمایهگذاری برای شرکتهای تولیدی ۵ میباشد. نسبت ROE نیز نشان دهنده حقوق صاحبان سهام بوده و هرچه این نسبت بالاتر باشد میزان سودآوری سهامداران آن شرکت افزایش یافته است. حداقل ROE مطلوب برای شرکت های تولیدی نیز ۱۵ میباشد.
همچنین P/B نیز نسبت ارزش بازاری به ارزش دفتری شرکت میباشد که این عدد نشان میدهد که قیمت بازاری هر سهم آن شرکت چند برابر ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام آن به ازای هر سهم میباشد که پایین بودن این نسبت میتواند نشاندهنده این باشد که سهم زیر ارزش ذاتی قرار دارد و هرچه نسبت P/B برای سهام یک شرکت بالاتر باشد، آن شرکت وضعیت بهتری در بازار دارد که در حقیقت میتوان گفت نسبت P/B ارزش سهام یک شرکت را نسبت به ارزش خالص داراییهای شرکت با بهای تمام شده میسنجد. نسبت مالی
P/E چیست و 3 استفاده ای که از آن می شود
EPS مخفف earning per share و به معنی درآمد هر سهم می باشد. برای محاسبه آن باید تمام هزینه های شرکت را از درآمدش کسر کنید تا سود شرکت را پیدا کنید. بعد از پیدا کردن سود، مالیتی که شرکت می پردازد را نیز کسر کرده و به عدد "سود بعد از کسر مالیات" می رسیم. حالا با تقسیم کردن این عدد بر تعداد سهام شرکت، سود به ازای هر سهم یا همان EPS پیدا می شود.
P/E یکی از نسبت های مهم مالی هست که از تقسیم قیمت (P= price) بر سود سهام (EPS)، محاسبه می شود. در واقع این نسبت به ما می گوید قیمت یک سهام چند برابر بیشتر از سود سالیانه اش است؟ یک تعبیر دیگر این هست که این سهام چند درصد سودآوری دارد. در واقع این نسبت انتظارات سرمایه گذاران از بازدهی آینده یک دارایی را به ما نشان می دهد. باید توجه کنیم که P/E به تنهایی قابل تحلیل کردن نیست بلکه باید آن را با P/E سایر شرکت های مشابه مقایسه کرد و دید که مثلا در صنعت کاشی و سرامیک P/E حدود 22 هست و اگر یک شرکتی خیلی بیشتر از 22 باشد یعنی یا قیمتش حباب دارد و یا به دلیل طرح هایی که دارد انتظارات بازار از این شرکت بالا رفته و به زودی یا قیمت کاهش پیدا می کند و یا سودآوری سهام (EPS) افزایش پیدا می کند. در بلند مدت با کاهش قیمت یا افزایش سود P/E این شرکت نیز مثل بقیه شرکت های هم گروه خواهد شد. حالا وظیفه شما به عنوان یک سرمایه گذار این هست که با پیگیری اخبار و تحلیل شرکت، کشف کنین که ایا این شرکت قدرت افزایش EPS را دارد و یا قیمتش به زودی کاهش خواهد یافت.
یک مثال دیگر برای روشن شدن قضیه بزنیم، فرض کنین در صنعتی که P/E آن 22 هست یک شرکتی را داریم که P/E بسیار کمتری دارد. باز اینجا هم 2 سناریو مطرح هست. یا قیمت این سهام در آینده رشد خواهد کرد تا P/E افزایش پیدا کند و به سمت متوسط صنعت حرکت کند. و یا اینکه سود آوری شرکت به خاطر مشکلاتی که دارد کاهش پیدا خواهد کرد. با کاهش EPS که در مخرج P/E ذکر شده، کل نسبت افزایش می یابد و به عدد متوسط صنعت نزدیک می شود. پس راه درست استفاده از P/E مقایسه آن با متوسط صنعت می باشد.
نسبت نسبت سودآوری به شما چه می گوید؟ P/E یک کاربرد دیگر هم دارد و آن ارزش گذاری سهام است. فرض کنین شما شرکتی را تحلیل کردید و توانستید تخمین بزنید که EPS آن از عدد الف به عدد ب در حال تغییر هست. اگر پیشبینی شما درست باشد، حالا باید محاسبه کنیم که قیمت این سهام که قرار است به اندازه ب تومان سود کند، چقدر خواهد بود. برای اینکار شما می توانید P/E آن را که محاسبه کرده بودید در EPS اش ضرب کنید. حاصلضرب P/E در EPS جدید به شما قیمت جدید سهام را خواهد داد. اگر قیمت جدیدی که بدست آوردید بالاتر از قیمت فعلی سهام در بازار هست این یعنی سهم شما پتانسیل رشد دارد و می توانید برای خریدش برنامه ریزی کنید. نکته ای که اینجا مهم هست آن است که نسبت P/E صحیح را محاسبه کنید نسبت سودآوری به شما چه می گوید؟ و گرنه صرب کردن EPS جدید در P/E اشتباه می تواند شما را گمراه کند. توضیحات تکمیلی راجع به نحوه محاسبه P/E، و پیدا کردن قیمت آینده سهام را در دوره های تکمیلی آموزشی ما می توانید ببینین. DPS مخفف dividend per share می باشد و به بخشی از EPS که بین سهامداران تقسیم می شود می گویند. در ایران به DPS سود نقدی هم گفته می شود.
دیدگاه شما