قانون جذب بیان میدارد که: «در زندگی، چیزهای مشابه یکدیگر را جذب میکنند و چیزهایی که متفاوت هستند، یکدیگر را دفع.»
ثروتمند شدن با قانون جذب – ۴ راهکار که شما را ثروتمند می کند.
تو خیلی سایتها و مقالات عنوانهایی مثل ثروتمند شدن با قانون جذب ،استفاده از قانون جذب برای پولدار شدن و… رو میبینم.
اول از همه میخوام بهتون بگم اگر ثروتمند شدن با قانون جذب درست هم باشد، یک راه حل سریع نیست.
علاوه بر استفاده از قانون جذب برای پولدار شدن، کلید موفقیت در هر عملی، صبر و ثابت قدم بودن است.
ثروتمند شدن و رسیدن به رفاه و خوشبختی در زندگی کار سختی نیست فقط کافیه هربار یک قدم برای آن بردارید.
ساده ترین راه برای رسیدن به نتایج دلخواه، اقدام فوری و برداشتن یک قدم است.
اگر شما مُصر و ثابت قدم نباشید و هر روز هم برای رسیدن به اهدافتون کار کنید، موفقیت کمی خواهید داشت.
اما اگر مصر و سِمِج باشید و شکست را نپذیرید، در نهایت موفق خواهید شد.
قبل از هر چیز ببینیم منظور از قانون جذب چیه؟
قانون جذب چیست؟
قانون جذب، باوری است که طبق آن با تمرکز بر افکار منفی یا مثبت، مردم میتوانند تجربههای مثبت یا منفی را
به زندگی خویش وارد کنند و آن را تجربه کنند.
این باور بر اساس ایدهای است که مردم و افکارشان هر دو از «انرژی خالص» ساخته شدهاند.
از طریق فرایند «انرژیهای همانند و مشابه، همدیگر را جذب میکنند» شخص میتواند سلامتی، ثروت و
ارتباطات فردی اش را بهبود بخشد.
آیا ثروتمند شدن با قانون جذب هم امکانپذیر است؟
ثروتمند شدن با قانون جذب
قانون جذب ثروت نیز بر این اساس است که اگر احساس خوب نسبت به پول داشته باشیم آن را جذب می کنیم
و برعکس با نگرانی آن را از خود دور می کنیم و رسیدن به آن ثروت را از بین می بریم.
در این قانون مهم نیست شغل شما چیست، تنها با رعایت آن میتوانید به ثروتی فراتر از آنچه به ذهنتان میرسد دست یابید.
قانون جذب آن زمان که ما در آرامش هستیم و یا در فکر و خیال، در درون ما جاریست.
افکار مثبت/منفی ما ارتعاش مثبت/منفی می فرستد و قانون جذب در کائنات هم همان سفارش را به ما بر می گرداند.
در این مطلب ما ۴ راهبرد آسان برای کمک به ایجاد و جذب ثروت و رفاه بیشتر یا به قولی ثروتمند شدن با قانون جذب را میگوییم.
برای شروع آماده اید؟
۱- اهداف بلند مدت خود را بنویسید.
یکی از مهمترین کارهایی که باید انجام دهید این است که اهداف بلند مدت خود را بر روی یک کاغذ بنویسید.
اهدافی که میخواهید ۳ تا ۵ سال آینده به آنها برسید.
سپس اهداف بلند مدت را به اهداف میان مدت، اهداف سالانه خود تبدیل کنید.
وقتی متوجه شدید که در یک سال به چه اهدافی باید برسید برای ماهها و روزهایتان بر روی کاغذ برنامهریزی کنید.
برنامههای روزانه خود را جلوی چشمتان قرار دهید.
مثلا میتوانید آن را بر روی آینه اتاقتان قرار دهید یا آن را در کیف پول خود نگه دارید تا درطول روز چشمتان آن را ببیند.
پس هدفگذاری و برنامهریزی را جدی بگیرید.
۲- از جملات تأییدی استفاده کنید.
ضربالمثلها و جملات تأییدی در مورد ثروت، موفقیت، لذت، خنده، خوشبختی و… را برای خود بنویسید.
میتوانید این جملات را بر روی کاغذ بنویسید و بر روی دیوارهای اتاقتان بچسبانید که هر روز صبح آنها را ببینید
و در ذهن خود مرور کنید.
این کلمات باید برای شما حس مثبت ایجاد کند.
قبل از رفتن به رختخواب و بعد از بیدارشدن از خواب، این عبارات را به مدت حداقل ۵ دقیقه با خود مرور کنید.
من ثروتمند میشوم…
من به آرزوهایم میرسم…
این جملات، ذهن ناخودآگاه شما را به سمت عمل، حرکت خواهد داد و بهترین راه راه های رسیدن به ثروت و خوشبختی برای رسیدن به اهدافتان است.
انتظار نداشته باشید نتایج فوری از جملات تأییدی را مشاهده کنید، اما در عوض، بهبود تدریجی در طول زمان را مشاهده خواهید کرد.
تغییر در زندگی شما بی وقفه اتفاق می افتد.
۳- سپاسگزار داشتههایتان باشید.
موفقیت برای کسانی است که سپاسگزار و قدردان آنچه که دارند، هستند.
پاداش اینکار این است که خداوند دستانش را برای شما باز میکند و شما را در آغوش میگیرد.
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ۖ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ.
اگر واقعا سپاسگزارى کنید، البته نعمت شما را افزون خواهم کرد، و اگر ناسپاسى کنید عذاب من بسیار سخت است.
سپاسگزاری را تمرین کنید.
ما در ابرطلایی روزانه سپاسگزاری میکنیم و چنان انرژی مثبتی بهمان میدهد.
اطرافیان خود را مملؤ از کسانی کنید که در زندگیشان سپاسگزار داشته هایشان هستند و مثبتاندیش هستند.
افراد منفیگرا مانع خلاقیت شما میشوند و خودشان موفق نیستند.
۴- احساس مثبت را تأیید و احساست منفی را رد کنید.
برای زندگی کردن در شرایط مناسب و دلچسب بر روی احساسات مثبت تمرکز کنید و احساسات منفی را نادیده بگیرید.
ذهن ناخودآگاه، بیشتر زمانی درگیر است که احساسات شما درگیر است و به آنها فکر میکنید.
احساسات منفی باید مورد بررسی قرار گیرند و علت راه های رسیدن به ثروت و خوشبختی آنها بررسی شود، اما هرگز نباید اجازه دهید وجود شما را در برگیرد.
در واقع وضعیت روحی شما کاملا تحت کنترل شما است و شما نوع احساساتتان را انتخاب میکنید.
وقتی شما به جنبههای مثبت هرچیزی فکر میکنید،
این احساس مثبت به محیط شما وارد میشود و چیزها و افراد دوست داشتنی را به شما جذب میکند.
با باقی ماندن در حالت منفی شما مردم و موقعیتهای منفی را به زندگی خود جذب خواهید کرد.
به یاد داشته باشید، شما فکر می کنید، احساس میکنید و سرنوشت خود را میسازید، بنابراین با دقت فکر کنید.
ثروتمند شدن با قانون جذب را امتحان کنید و تجربههایتان را با ما در میان بگذارید.
معرفی کتاب | راهنمای خوشبختی و ثروتمندی به روایت ناوال راویکانت
خیلی وقت بود که منتظر ترجمه این کتاب بودم. قبلاً هم در مورد آن نوشته بودم و اینکه بهترین کتابی بود که سال گذشته آن را خواندم. شاید میشد در نسخه ترجمهشده فارسی عنوان بهتری برای آن انتخاب کرد؛ اما مهمتر از عنوان، محتوای آن است که به نظرم هر کسی باید حداقل سالی دو بار این کتاب را بخواند و هر چه بیشتر مفاهیم و موضوعات مطرح شده در آن را برای خودش یادآوری کند. به هر حال خیلی خوشحالم که بعد از سه بار مطالعه نسخه انگلیسی این کتاب که اتفاقاً فایل الکترونیکی آن به رایگان قابل دانلود است، توانستم نسخه فارسی آن را هم بخوانم. کتاب راهنمای خوشبختی و ثروتمندی به روایت ناوال راویکانت به طور خلاصه آموزههای یک مرد شرقی هست که در نه سالگی به جامعه مدرن آمریکایی مهاجرت کرده و توانسته قبل از پنجاه سالگی موفقیتهای بزرگی کسب کند و فلسفه زندگی اختصاصی خود راه های رسیدن به ثروت و خوشبختی را بسازد.
ناوال راویکانت متولد سال ۱۹۷۴ در دهلی هند هست که در نه سالگی به همراه خانواده خود به آمریکا مهاجرت کرده و از آن موقع در نیویورک ساکن شده. او در بیست و یک سالگی در رشته علوم کامپیوتر و اقتصاد از دانشگاه دارتموث فارغالتحصیل شده و بعد از آن توانسته به یکی از سرمایهگذاران و کارآفرینان موفق سیلیکون ولی تبدیل شود.
ناوال راویکانت علاوه بر راه های رسیدن به ثروت و خوشبختی اینکه در زمینه مالی و کسب و کار موفقیتهای چشمگیری به دست آورده، توانسته فلسفه شخصی خودش را برای زندگی، ثروت و خوشبختی ایجاد کرده و آن را با دیگران به اشتراک بگذارد. البته بیشتر آنچه ناوال راویکانت روایت میکند، متکی به آموزههای فلسفه شرقی و اصول کسب و کار غربی هست که با هم تلفیق شده و با ترکیب با تجارب شخصی او یک ساختار جذاب برای انسان مدرن امروزی را پدید آورده است.
کتاب راهنمای خوشبختی و ثروتمندی به روایت ناوال راویکانت، مجموعهی توئیتها و مصاحبهها و پادکستهای ناوال هستند که توسط اریک یورگنسن جمعآوری و تالیف و به شکل یک کتاب منتشر شده است.
از جمله افرادی که ناوال در گفتگوها و نوشتههای خود مدام به آنها ارجاع میدهد، کریشنامورتی، اوشو، چارلی مانگر، نسیم نیکلاس طالب و بنجامین فرانکلین هستند که ظاهراً آثار و توصیههای این افراد بیشترین تأثیر را در شکلگیری مدل ذهنی و فلسفه زندگی او داشتهاند.
کتاب شامل دو بخش است که بخش اول بر ثروت و بهترین روش به دست آوردن آن متمرکز هست و بخش دوم بر خوشبختی و بهترین فلسفه زندگی برای رسیدن به آن. علاوه بر نکات و موضوعات مطرح شده در کتاب، ارجاعها و منابع معرفی شده اکثراً آثاری ارزشمند هستند. به خصوص از آنجایی که ناوال راویکانت فردی است که از کودکی، مطالعه، بخش مهمی از زندگی و برنامه روزمره او را تشکیل میداده، به عنوان فردی کتابخوان میتوان از ارزشمند بودن آثار معرفی شده توسط او تا حد زیادی مطمئن بود.
قبلاً هم یادداشتهای مختلفی در مورد ناوال راویکانت نوشته و منتشر کردهام. بعد از این هم سعی خواهم کرد، هر چه بیشتر از مدل ذهنی و نوع نگاه او به مسائل و موضوعات مختلف بنویسم.
پینوشت: من کتاب راهنمای خوشبختی و ثروتمندی به روایت ناوال راویکانت را با ترجمه فریده صالحی مطالعه کردم که نشر میلکان آن را منتشر کرده است.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
کسب ثروت و پول به روش افراد موفق
حتما شما هم تا به حال به این فکر کردهاید راهی که افراد موفق برای ثروت و پول رفتهاند چیه ؟ چرا افراد موفق تفکر مالی مشترکی دارند ؟ و این از کجا نشأت گرفته ؟ چرا وقتی اون ها میتونن ثروتمند و پولدار بشن ما نتونیم؟ خوب قطعاً ما هم اگر ذهنیت خودمون رو نزدیک به این افراد کنیم میتونیم به مسیر کسب ثروت و پول نزدیک بشیم . بیایید ببینیم این تفکرات چیه و چجوری باید ازش استفاده کنیم .
اول از همه بدونید پول با ثروت تفاوت داره ، ثروت را میشه در خوشبختی ، سلامتی ، عشق و لبخند دید . اول از همه یه لیست از ثروتی که دارید تهیه کنید ، ثروتی که با پول نمیشه عوض کرد. لیستتون رو که تهیه کردید نسبت بهش شکرگذار باشید.
خوب حتما میگید پول نقش تاثیر گذاری در زندگی و خوشبختی داره ، ما هم با شما هم نظرهستیم. حالا بیاید راجع به پول صحبت کنیم ،که چه جوری میتونیم تفکرمان را شبیه افراد موفق کنیم و پول رو راحت تر توی زندگیمون بیاریم .
موضوع اول اینکه باید با ذهن آرام سراغ پول بریم . خوب می پرسید چه جوری ذهن آرام رو بدست بیاریم؟
این چند تا کار رو برای آرامش ذهنیتون حتما انجام بدید:
1- دیگران را کنترل نکنید.
2- مسئولیت های بیش از حد توان قبول نکنید.
3- به موفقیتهای خودتون بها بدید و لذت ببرید.
4- به نیاز هاتون اهمیت بدید.
5- از کار خودتون لذت ببرید یا اگه لذت بخش نیست یه کاری کنید براتون لذت بخش بشه.
این آرام بودن ذهن به ما کمک می کنه فضای بیشتری راجع به تفکر برای پول برامون باز بشه و به قولی میگن کانال های ثروت و پول بیشتری به خودمون اختصاص میدیم.
خوب بعدش قرار چند تا راهکار ساده که البته میتونه سخت هم باشه شروع به انجام و تمرین کنیم.
1- اول باید تفکر مون راجع به پول تعویض یا تصحیح کنیم :
شما وقتی یه ماشین گران قیمت از کنارتون رد میشه چه فکری می کنید؟ یه نفر یه خونه خیلی گرون داره چی میگیم؟ به شما هم راه های رسیدن به ثروت و خوشبختی گفتن پول چرک کف دسته و شما هم قبول دارید ؟ شما هم این نظر دارید که پول خوشبختی نمیاره ؟ باید بهتون بگم اگه به دو سوال بالا حسی براتون اومد که حتماً طرف خلاف کرده که به این پول رسیده و یا شما هم دو تفکر بعدش رو قبول دارید هیچ وقت پولدار نمیشید . ذهن شما به سمتی حرکت میکنه که نسبت به اون دید مثبت داشته باشید تا وقتی که نسبت به پول افکار منفی دارید و پولدار ها را خلاف کار و پول را عامل شیطانی و بدبختی بدونیم پول هم سمت ما نمیاد پس در قدم اول حس خودتون رو نسبت به پول و پولدار ها عوض کنید .
2- احساس دارا بودن کنید:
در هر وضعیت مالی که الان هستید حتی صفر وزیرصفر، احساس اینکه شما هم پولدار هستین را درون خودتون تقویت کنید. احساس دارا بودن ارتباطی با مقدار پول شما نداره به عزت نفس شما برمیگرده .دیدید آدمهایی که حسابشون میلیاردی هست ولی زندگیشون مثل کسی که چند هزار تومان توی حسابشه ، ترس داره پولش تموم شه ،چرا ؟ چون حس دارا بودن نداره . این حس رو هم توی خودتون با هر مقدار پولی که الان دارید تقویت کنید و یادتون باشه دارا بودن ربطی به راه های رسیدن به ثروت و خوشبختی پولدار بودن نداره .
3- پولدار بودن را تمرین کنید:
کاری که انجام میدید یه تمرین هست . برای پرداختی های کوچک وسواس به خرج ندهید مثل شارژ گرفتن یا پول به بچههای کار دادن یا خیلی از کارهای کوچک دیگه . این باعث میشه ذهن شما برای پول با مقداربیشتر آمادگی داشته باشه چون پول های کوچیک به چشمش نمیاد . منظور این نیست که بی اهمیت بشید . بذار یه مثال بزنم مثلاً شده رفتیم لباس بخریم و یه نفر برای پنج هزار تومان نیم ساعت چونه میزنه یا سر ۵۰۰ تا تک تومان با راننده تاکسی دعوا میکنه ، اینجوری نباشید ، که سعی کنید پول خورد هاتون هم جمع کنید و یا سر پول های کوچک فکر یا بحث کنید .
4- بررسی نهایی تفکرات خودتون:
ما یه سری حلقه منفی نسبت به پول دارها داریم بیایم ببینیم چرا این ها ایجاد شده ؟ یعنی اینکه آیا تو بچگی به ما گفتند که پولدارها بدن ؟یا فامیل پولدار بدی داشتیم ؟ البته یادتون باشه قطعاً فیلم های ایرانی زیادی دیدیم که پولدار ها افراد بدی هستند و این توی ذهن ما حک شده . بعد بشینیم فکر کنیم ببینیم از لحاظ مالی به کجا میخواهیم برسیم . نگید هر چی بیشتر بهتر که همیشه شکست خورده می مونید. بدونید توی هر شغل (آزاد نه کارمندی) میشه ثروتمند شد.
5- خلاق بودن رو تمرین کنید:
اول اینکه سایت رابینز یه مقاله برای ایده پردازی داره حتما بخونیدش.
دوم بدونید جهان رو به گسترش است و پول تمامی ندارد. جهان توی هر شغلی انتظار خلاقیت رو میکشه. سوم بعد از اینکه فکر خلاقی در مورد کارتون داشتید اون رو انبار نکنید بیاید توی کسب و کارتان و اقدام کنید. البته با مشورت از فرد متخصص این کار را انجام بدین .
حالا دو تا تمرین هم برای خلاقیت انجام بدید:
الف- توی سال چند تا شغل توی ذهنتون بسازید. فقط توی ذهنتون، این کار رو رشد بدید ببینید چه جوری مشتری هاش زیاد میشه؟ چجوری پول بیشتری ازش در میاد؟ این کار باعث میشه خلاقیت شما توی کار خودتون شگفت انگیز بشه .
ب- فروشگاه های مختلف رو در شهر در نظر بگیرید براشون خلاق ترین تابلو توی ذهنتون بسازید تابلویی که نشه توی دنیای واقعی ساخته بشه .
6- لطفاً شغلی را انتخاب کنید که عاشق آن باشید:
این مرحله به توضیح نیاز نداره یه حس درونیه ولی تأثیرگذارترین عامل مسیر کسب ثروت و پول است و افراد موفق نیز از احساس درونیشون استفاده میکنند.
تا اینجا از مقاله تفکرات و کارهایی که ثروتمندان اعتقاد دارند رو گفتیم ولی برای نتیجه بخش بودن مسیر ثروت و پول که افراد موفق گذرانده اند چندتا قانون بسیار مهم هست که می خوام توی این مقاله براتون بنویسیم .
این قانون میگه ۸۰ درصد نتایج ما تنها با ۲۰ درصد کار های ما اتفاق میافتد . یعنی اینکه ما از ۱۰۰ درصد کارهایی که داریم ۲۰ درصد آنها خیلی مهم هست که زندگی ما وابسته به آنهاست . این کارها را شناسایی کنید و به نحو احسن انجام بدید .
قانون بخشش :
انسان باید دستان خدا بر روی زمین باشه . بسیاری از اندیشمندان موفقیت مثل ناپلئون هیل و جیم ران اصل اساسی موفقیت رو قانون بخشش میدونن و میگن که هر ماه درصدی از درآمد خودتون( ۱۰ درصد) به بخش اختصاص بدید . وقتی شما ببخشید چرخه کارما برای شما فعال میشه و خداوند بخشش شما رو جبران میکنه .
قانون خلا :
این قانون میگه برای ورود چیزهای جدید توی زندگیتون باید قدیمی ها را بیرون بریزید. بذارید با یک مثال توضیح بدم ، بر اساس این قانون اگه شما لباسجدید دوست دارید باید قدیمی ها رو بریزید بیرون ( بهتره ببخشید ) تا توی کمد برای لباس های جدید تون جا باز شه و قانون خلا کار خودش رو انجام بده و بتونید لباس جدید بگیرید . این قانون برای تفکرات هم هست .تفکرات قدیمی را دور بریزید تا تفکرات جدید بتونن توی ذهنتون جا باز کنند . تمرین قانون خلا این است که هر چیزی که کهنه و قدیمیه و براتون ارزش معنوی نداره ، همین حالا بریزیدش دور. در کل قانون خلا میگه نذار قدیمی ها جارو برای تفکرات ، وسایل و پول جدید ببندند .
قانون رهایی
مهمترین قانون همین قانون هست . همه قوانین قبلی به همین قانون بستگی داره ، این قانون میگه کاری که انجام میدید رو درست انجام بده ولی به نتیجه وابسته نباش . یعنی در کل به نتیجه گیر اساسی ندید. مثلاً اگر پولی را بخشیدی به موسسه خیریه نیازی نیست تا آخر بری ببینی پول به دست کی میرسه یا در حال انجام کاری هستید وقتی داری درست انجامش میدی اضطراب اینکه آخرش چی میشه رو نداشته باشه و نتیجه رو رها کن ، چون نتیجه دست ما نیست نتیجه یک اطمینان به خداست. هر چیزی امکان داره اتفاق بیفتد. ولی به این معنی نیست که اگر نتیجه نگرفتی این کار را رها کنید شاید سری بعد بتونی نتیجه بهتری بگیری. در کل قانون رهایی درباره نتیجه صحبت میکنه اینکه اگر ما وقتی داریم به نتیجه نزدیک میشیم خیلی به نتیجه وابسته بشیم امکان داره نتیجه مورد نظر رو نگیریم پس خودتون کار رو درست انجام بدید و نتیجه رو به خدا واگذار کنید .
امیدواریم این مقاله( مسیر کسب ثروت و پول که افراد موفق گذرانده اند) برای شما مفید بوده باشه . قطعاً این مواردی که گفته شد شروعی برای قرار گرفتن در مسیر کسب ثروت و پول است ، و تلاش ، کوشش و تخصص وسیله شما برای حرکت در این مسیر است.
رمز و راز مدار ثروت و ۵ راهکار قرارگیری در آن
ثروت، مفهوم محبوبی است؛ از پیر گرفته تا جوان، از کودک تا بزرگسال، زن و مرد، همه عاشق این هستند که روزی به ثروت دست پیدا کنند. ثروت رویایی است که هر شخص عاقل و بالغی در سر میپروراند و آرزو دارد روزی به آن دست پیدا کند؛ همه جای دنیا هم این چنین است. همه در زندگی کار میکنند، تلاش میکنند، خلاقیت به خرج میدهند، سرمایهگذاری میکنند، ریسک میکنند و… تا بتوانند به همین ثروت دست پیدا کنند. مدار ثروت میتواند تعاریف مختلفی داشته باشد؛ چه مادی، چه معنوی.
ثروت گاهی از جنس مهر و محبت و صمیمت است، گاهی از جنس آرامش و یا صبر است؛ گاهی نیز از جنس پول است، از جنس حساب بانکی پر و پیمان است و از جنس درآمدی دلاری، طلا جواهر فراوان است. هرچند که هر دو در نزد ما ارزشمند هستند، اما ثروت مادی همیشه بیشتر خواهان داشته و همینطور هم باقی خواهد ماند. اتفاقا موضوع مقاله امروز از وبسایت آموزشی افشین فاتح نیز به همین ثروت اختصاص دارد.
با نگاهی به عنوان مقاله، حتما شما هم تا به الان کنجکاو شدهاید که اصلا مدار ثروت چیست و چه معنایی دارد؟! در این مقاله، ما قصد داریم تا قدرت ذهن و فکر را به ثروت و ثروتمند شدن گره بزنیم؛ چه باور کنید چه نه، توانایی ذهن شما بیشتر از حد تصور شماست و همین توانایی، قدرت آن را دارد که برای شما ثروت نیز به همراه داشته باشد. میگویند هرآن چیزی که هستید، حاصل تفکرات شماست، امروز به شما خواهیم آموخت که چگونه فکر کنیم تا پولدار شویم!
برای کسب اطلاعات بیشتر در صورت تمایل می توانید مقاله کتاب اسرار ذهن ثروتمند را مطالعه کنید.
مدار ثروت چیست؟
همانطور که در مقدمه اشاره کردیم، منظور از «ثروت» در این گفتار، همان ثروت مادی و اقتصادی است. ثروت اقتصادی و مادی، میتواند معیاری برای تعیین جایگاه اجتماعی افراد باشد؛ هرپند که این مسئله نسبی است، اما در جامعهی امروز، ثروت کارکردهای فراوانی دارد، از جمله اعتبار، احترام و غیره. از همین روست راه های رسیدن به ثروت و خوشبختی که افرد بسیاری، دائما برای کسب ثروت، در تلاش هستند.
اما منظور از مدار ثروت و قرار گرفتن در آن چیست؟ بگذارید کمی موضوع را باز کنیم و بسط دهیم. باوری در جامعه وجود دارد که میگوید برای رسیدن به ثروت، باید تلاش کرد، باید فداکاری کرد، درس خواند، علم و دانش کسب کرد، گاها چند شیفت کار کرد و پشتکار به خرج داد؛ در نهایت نیز با اندکی شانس یا یک پارتیبازی کوچک (!) میتوان به ثروت و موفقیت دست یافت. خب این ادعا درست است؛ ولی بگذارید حقیقت را من به شما بگویم، این عوامل فیزیکی، هر اندازه که حضوری پررنگ در زندگی افراد داشته باشند، باز هم دلیل اصلی ثروتمند شدن و قرار گرفتن در مدار ثروت نیستند.
در اصل، به باور و البته تجربهی بسیاری از افراد، راز ثروتمند شدن و به قول معروف، سرازیر شدن پول و ثروت در زندگی آنها، چیزی نیست جز تغییر نگرش، ذهنیت و طرز تفکرشان. بسیاری باور دارند که تنها با تغییر شیوه تفکر، میتوان در مدار ثروت قرار گرفت و پول را به زندگی «جذب» کرد. بگذارید اینطور بگویم، تنها کافی است که اندکی از قانون جذب اطلاع حاصل کنید و طرز فکر خود را روی فرکانس جذب ثروت تنظیم کنید؛ آنگاه خواهید دید که چه تغییراتی در زندگی شما به وجود خواهد آمد.
قانون جذب چیست؟
قرار گرفتن در مدار ثروت، نیازمند آن است که ابتدا، قانون جذب را در زندگی خود پیاده کنیم. لازم است تا اصول و قوانین جذب را بدانیم، آنهای را تمرین کنیم، بر آنها مسلط شویم و به آن اعتقاد داشته باشیم. جالب است بدانید که قانون جذب، مفهوم تازه و نوظهوری نیست و قدمت فراوانی دارد. عدهای قدمت آن را به زمان بودا نسبت میدهند و این جمله از بودا را سرآغاز مفهوم جذب معرفی میکنند:
«انسان هر آنچه که هست، حاصل تفکرات اوست؛ ذهن همه چیز است، انسان به هر آنچه که فکر کند، به همان تبدیل خواهد شد.»
حتی فراتر از آموزههای بودا، در کتب مقدس باستانی و متون به دست آمده از همان دوران و حتی فلاسفهی باستانی نیز به قدرت تفکر در انسان باور داشتهاند. از این منابع، اینطور بر میآید که ذهن انسان، مدام در حال تفکر است؛ نتیجهی هر تفکر، به وجود آمدن احساس در اوست و نتیجهی احساسات، کاهش و یا افزایش انرژی و ارتعاش بدن است. هر کدام از این انرژیها نیز مشابه خودشان را جذب میکنند. (در بخش بعدی درباره این مشابهها بیشتر خواهید خواند).
به طور مثال، اگر فکر ما تنها حول مسائل مثبت بگردد، احساس مثبتی نیز در ما بروز خواهد کرد. این احساس مثبت، انرژی مثبت را به وجود خواهد آورد و این انرژی مثبت، در نهایت خود باعث جذب هر چیز مثبت در زندگی ما خواهد بود. قرار گرفتن در مدار ثروت نیز به همین صورت است؛ لازم است که ابتدا تفکر خود را اصلاح کنیم، بعد احساس و در نهایت نیز خواهیم دید که با اصلاح تفکر، پول و ثروت به زندگی ما جذب خواهد شد.
قانون جذب و ارتباط آن با مدار ثروت
قانون جذب و قرار گرفتن در مدار ثروت، با یکدیگر ارتباط مستقیم دارند. بدین معنا که برای قرار گرفتن در مدار پولدار شدن، ابتدا لازم است که تا حدودی، از قانون جذب اطلاع حاصل کنید و بر آن مسلط شوید. به زبان ساده،
قانون جذب بیان میدارد که: «در زندگی، چیزهای مشابه یکدیگر را جذب میکنند و چیزهایی که متفاوت هستند، یکدیگر را دفع.»
به عبارت دیگر، برای اینکه ثروت را به زندگی خود سرازیر کنیم، لازم است که شباهتهای خاصی را ایجاد نماییم. حال منظور از این شباهتهای چیست؟
همانطور که گفتیم، همه چیز به طرز تفکر شما و دیدی که به جهان اطراف خود دارید، بستگی دارد. دنیای پیش روی ما چند بعدی و چند راه های رسیدن به ثروت و خوشبختی وجهی است و هر کسی، از نقطه نظر خود به آن نگاه میکند. ثروتمندان ثروتمند هستند، چون دید آنها به جهان پیرامونشان درست است؛ ثروتمند هستند، چون شباهتهای لازم را برای جذب پول در زندگی خود ایجاد کردهاند. در عوض افرادی که در مدار ثروت قرار نگرفتهاند، یا اصلا نوع دید و تفکر خود را تغییر ندادهاند، یا اینکه تفکرشان نسبت به ثروت، اشتباه است.
اکنون درک این مسئله و چگونگی قرار گرفتن در مدار ثروت، اندکی آسانتر است. برای اینکه بتوانید اصول و قانون جذب را به کار بگیرید، باید شباهتهایی در زندگی ایجاد کنید، باید خودتان را به جای ثروتمندان بگذارید و مانند آنها فکر کنید، باید طرز دید خود را به دنیای بیرون عوض کنید. باید تصور کنید و وجود ثروت در زندگی خود را باور کنید. لازم است که از تکنیک های تصویرسازی ذهنی کمک بگیرید در نهایت، شاهد سرازیر شدن پول و قرارگیری در مدار ثروت خواهید بود.
5 راه برای قرارگیری در مدار ثروت
با توضیحاتی و تعاریفی که تا الان به شما ارائه دادیم، حال، خوب میدانید که برای قرارگیری در مدار ثروت، پیش از هر چیز لازم است که طرز تفکر خود را تغییر دهید و مثل ثروتمندان فکر کنید. این تغییر نگرش، همان قانون جذب است و در نهایت، میتواند پول و ثروت برای شما به ارمغان بیاورد.
در ادامه، 5 راهکار و تمرین مهم برای قرار گرفتن در مدار ثروت را در کنار هم بررسی خواهیم کرد. به کمک این راهکار، شما به صورت غیرمستقیم قانون جذب را زندگی پیاده خواهید کرد و در نهایت، در مدار ثروت قرار خواهید گرفت:
1. تصور کنید به اندازه کافی و حتی بیشتر از نیاز خود پول دارید
بنا بر قانون جذب و مدار ثروت، اگر در زندگی خود مدام از بیپولی یا کمپولی رنج میبرید، دلیلش آن است که در ذهن و تفکرات خود نیز مدام به بیپولی فکر میکنید؛ بیپولی را در ذهن تصویرسازی میکنید. احتمالا شما هم تا به حال این جمله از مادر خود شنیدهاید که میگوید: «زیاد به فلان چیز فکر نکن، سرت میاد!» در مورد شرایط مالی و اقتصادی نیز دقیقا به همین صورت است.
- در عوض برای قرار گرفتن در مدار ثروت، لازم است که تفکر خود را 180 درجه تغییر دهید:
- تصور کنید که به اندازه کافی یا بیشتر از حد نیاز پول دارید.
- تصور کنید که همان پول را حسابی و بیشتر از حد همیشگی پول خرج میکنید.
- در ذهن خود ثروت و لذت خرج کردن پول بدون نگرانی را تصویرسازی کنید.
میگویند که با پول درآوردن نمیتوان موفق شد، بلکه این افراد موفق هستند که پول در میآورند؛ اولین قدم برای رسیدن به موفقیت، اصلاح فکر است. به همین منوال، خواهید دید که با تغییر طرز تفکر و با استفاده از قدرت تخیل، تا چه اندازه تغییرات بزرگی در زندگی شما حاصل خواهد شد. به قول معروف، وصف العیش، نصف العیش!
2. شکرگزار باشید و قدر پولی که دارید را بدانید
شکرگزاری در تمام ابعاد زندگی و نه فق در بحث مالی و اقتصادی، امری بسیاری پسندیده است. از نظر علم روانشناسی نیز این کار به شدت توصیه میشود و میتواند در نهایت، آرامش خاطر و آسودگی ذهنی برای افراد به همراه داشته باشد.
اما جالب است بدانید که برای قرار گرفتن در مدار ثروت نیز، شکرگزاری بسیار تاثیرگذار است. زمانی که شما شکرگزار وضعیت فعلی خود هستید و قدر هر آنچه که دارید را میدانید، در اصل به وسیلهی تفکر و احساس خود، در حال ارسال انرژی مثبت به جهان اطرافتان هستید.
این انرژی مثبت، باعث میشود تا ارتعاشات هماهنگ بیشتری با فرکانسهایی که میخواهید، ساطع کند. در نهایت، به لطف قانون جذب و البته قدرت فکر و ذهن خود شما، نه تنها هر آنچه که دارید در زندگیتان حفظ خواهد شد، بلکه افزایش نیز خواهد یافت و حتی علاوه بر ثروت و پول، سلامتی، شادی، آرامش و خوشبختی و… نیز میتواند به زندگی شما سرازیر شود.
3. بعد از تصویرسازی، نوبت وانمود کردن است
در بخشهای پیشین از تصویرسازی و قدن تصور برایتان صحبت کردیم و گفتیم که این تصویر ذهنی، تا چه اندازه میتواند در قانون جذب و قرارگیری در مدار ثروت مفید باشد. اما اکنون باید بگوییم که تنها تصویرسازی ذهنی کافی نیست و این تصور، باید به نوعی به عمل تبدیل شود. شما به «باور» نیاز دارید، و باید طوری رفتار کنید که راستی راستی باورتان شود فرد ثروتمندی هستید.
برای اینکه بتوانید مسیر این باور را هموار کنید، وانمود کردن بهترین راهکار است. بنشینید و با خود فکر کنید، ویدیوهای مختلف تماشا کنید، کتاب بخوانید و یا اصلا به پیج افراد ثروتمند سر بزنید. ببینید که این افراد، چگونه رفتار میکنند، چگونه صحبت میکنند، چه اخلاقی دارند؛ بعد از آن، شما هم رفته رفته آن رفتار و منش را در زندگی خود بگنجانید.
اما چرا وانمود کردن برای قرار گرفتن در مدار ثروت اینقدر مهم است؟ زمانی که شما صرفا ثروتمند بودن را تصویرسازی کرده و تصور میکنید، ولی در عمل کاری انجام نمیدهید، ارتعاشات و فرکانس مغزی شما، به درستی ارسال نمیشود؛ پس از کائنات نیز نمیتوان انتظار پاسخ درخور و مناسب داشت. اما اگر وانمود کردن و عمل کردن را نیز با تصویرسازی همراه کنید، آنگاه ارتعاشات به بهترین شکل ممکن ارسال میشوند و آن زمان، تنها باید منتظر بمانید تا قانون جذب کارش را بکند.
البته ناگفته نماند که اینجا، استفاده از عبارات تاکیدی و قدت تلقین، میتواند بسیار مفید باشد. در بخشهای بعدی، فهرستی از عبارات تاکیدی را نیز برایتان ذکر خواهیم کرد.
4. لذت و آرامش بعد از ثروت را اکنون احساس کنید
اندکی با خودتان خلوت کنید ببینید که اگر به ثورت دست پیدا میکردید و به هر آنچه که میخواستید میرسیدید، چه احساسی داشتید؟ احساس آرامش؟ لذت و آسودگی؟ امنیت یا آزادی؟ یا همه در کنار هم؟ سعی کنید تمام این احساسات را همین حالا احساس کنید.
تصور این احساسات پیش از رسیدن به، مزهی آنها زیر دندانتان میگذارد و شما که اکنون تا حدودی چنین احساسات خوشی را تنها با قدرت ذهن خود تجربه کردهاید، تمام تلاشتان را خواهید کرد که آنها را به واقعیت تبدیل کنید. به عبارت دیگر، تصور احساسات بعد از ثروتمند شدن، نوعی انگیزه برای شما خواهد بود تا تلاش کنید و خود را به مدار ثروت نزدیک کنید.
همانطور که پیشتر در این مقاله به کرّات ذکر کردیم، تفکر و احساسات، کلید اصلی در قانون جذب و از آن مهمتر، قرارگیری در مدار ثروت هستند.
5. پول و ثروت را چندان جدی نگیرید
یکی از مهمترین راهکارهای رسیدن به ثروت و قرار گرفتن در مدار آن، این است که پول را چندان جدی نگیرید و آن به را عنوان هدفی دست نیافتنی نگاه نکنید. فکر نکنید که پول و ثروت فرسنگها از شما فاصله دارد و شما هر اندازه که هم تلاش کنید، به آن نخواهید رسید. این تفکر غلط است.
به علاوه، پول را آنقدرها هم ارزشمند فرض نکنید، خیال نکنید که پول گنج کمیابی است و باید از آن چهارچشمی مراقبت کنید. حتما شنیدهاید که میگویند، پول همان چرک کف دست است! شما هم با این نگرش به پول نگاه کنید و به نوعی، پول و ثروت را دوست خود در نظر بگیرید. از خرج کردن آن نترسید و با پول خود راحت باشید.
باز هم به سراغ تصور بروید، برای خودتان داستان بنویسید و در آن ذکر کنید که اگر ثروتمند بودید، با پولتان چه میکردید؛ همه چیز را در ان توضیح دهید و بعدا هر از چندگاهی، چیزهای تازهای به آن اضافه کنید و آن را مرور کنید. تمامی این کارها در کنار هم، باعث راه های رسیدن به ثروت و خوشبختی میشوند ارتعاشات را برای جذب پول در زندگی و قرار گرفتن در مدار ثروت، به شدت افزایش دهید.
پول و نقش آن در خوشبختی
ارزش پول و نقش آن برای رسیدن به خوشبختی چیست؟در مورد این پرسش كه آیا پول و مسائل مادی خوشبختی میآورد یا خیر نظرات موافق و مخالفی وجود دارد.
● موافقان پول را عامل خوشبختی میدانند چون معتقدند:
▪ اگر پول داشته باشی میتوانی به چیزهای بیشتری دسترسی پیدا كنی.
▪ مقایسه كشورهای ثروتمند و كشورهای فقیر نشان میدهد كه مشكلات معیشتی مردم در كشورهای ثروتمند كمتر است.
▪ پول به شما آزادی میدهد تا هر كاری دوست دارید، انجام دهید.
▪ پول شرایط تامین مسكن، خوراك و پوشاك را برای خودتان و كسانیكه دوستشان دارید فراهم میكند و به كمك آن میتوانید روابط بهتری با بقیه مردم داشته باشید.
اما كسانی كه میگویند پول خوشبختی نمیآورد معتقدند كه:
▪ پول میتواند خود عامل ناراحتی شود. آنها معمولا زندگی تاجران پولدار را مثال میزنند كه آنقدر درگیر كار هستند كه نمیتوانند به ارتباطات اجتماعی و خانوادگی خود به خوبی توجه كنند.
▪ بسیاری از مردم حتی وقتی پولی را به ارث میبرند یا بهطور ناگهانی برنده یك جایزه بزرگ میشوند هم دست از كار نمیكشند، چون «كار كردن» به آنها احساس لذت میدهد نه «پول داشتن»!
▪ پول میتواند زندگی را پیچیدهتر كند چون در صورت داشتن آن نیاز به توجه بیشتری به شرایط امنیتی است. (داشتن بادیگارد، استفاده از میلههای ناخوشایند و بلند فلزی به عنوان حصار، محكم كردن در و پنجرهها و راههای ورودی به خانه و .. وای خدا! چقدر زندگی سخت میشود.
همین حســاسیتها شخص بسیار پولدار را دچار جنون، سوءظن شدید یا «پارانویا» میكند.
▪ پول زیاد امكان شناخت صحیح و درست را میگیرد. شما نمیتوانید به خوبی تشخیص دهید كسانی كه اظهار دوستی میكنند و همیشه اطرافتان هستند بهراستی دوست شما هستند یا دوست پولتان (این دغل دوستان كه میبینی مگسانند گرد شیرینی را كه یادتان هست؟)
▪ نمونههای زیادی از انسانهای مشهور و ثروتمند دیده میشوند كه به سراغ مصرف مواد مخدر یا حتی خودكشی رفتهاند.
«دكتر واین دایر» كه روی موضوع خوشبختی و راههای رسیدن به آن تحقیقات زیادی كرده است با اشاره به عامل ثروت میگوید:
«تجار پولدار هر لحظه از ترس ورشكستگی، امكان استفاده از آنچه را كه دیگران «خوشبختی» مینامند، پیدا نمیكند.»
او اشاره میكند كه آمار طلاق و جدایی میان افراد ثروتمند رو به افزایش است و داشتن پول و یا جستوجوی آن هیچكدام، انسان را خوشبخت نمیكند. در ماهیت و ذات پول هیچ چیز وجود ندارد كه موجب خوشبختی باشد. واقعیت این است كه هر چه بیشتر داشته باشیم، بیشتر میخواهیم. پول نه تنها خلأیی را پر نمیكند بلكه خود خلأ ایجاد میكند.او میگوید «خوشبختی» و «احساس رضایت از زندگی» ثروت است نه پولدار بودن!
پول همچون سلامت، عشق و تمام چیزهای خوبی كه میخواهید با داشتن آنها احساس خوشبختی كنید نتیجه زندگی هدفدار و با برنامه است اما خود هیچگاه هدف نیست! اگر زیاد در جستوجوی پول باشید خواهید دید كه از شما دور میشود و هرگز به اندازه كافی از آن نخواهید داشت و به همین جهت طلب آن، شما را به زحمت خواهد انداخت.جناب دكتر دایر معتقد است كه اگر بیش از حد دنبال پول باشیم و تنها ثروتمند شدن را هدف قرار دهیم لحظه به لحظه از خوشبختی واقعی دورتر و دورتر میشویم اما اگر زندگی را برپایه قصد و هدف مشخصی تنظیم كنیم و از داشتههایمان بهترین استفاده را ببریم، آنگاه احساس خوشبختی میكنیم.«رسیدن به خوشبختی» نتیجه دنبال كردن مجموعهای از برنامههای پیچیده نیست بلكه توانایی فهم داشتههایی است كه به طور معجزهآسا در زندگی نقش دارند و همه ما كم و بیش از داشتن آنها بهرهمندیم.
دكتر دایر از درك نعمتها و تواناییهای موجود در زندگی كه میتواند افراد را به سوی خوشبختی ببرد به عنوان یك «جادوی حقیقی» یاد میكند و معتقد است خوشبختی عینیت بیرونی ندارد و در حقیقت یك احساس درونی است كه میتوان با نگاهی منطقی به شرایط موجود در زندگی به آن دست پیدا كرد.
● ۴ ضرورت برای رسیدن به خوشبختی
هر انسانی در سراسر عمر خود هزاران آرزو در سر میپروراند و تصور میكند با رسیدن به آن طعم خوشبختی را چشیده است.
شاید بتوان آرزوها را چنانكه دكتر دایر میگوید به چهار دسته زیر تقسیم كرد:
۱) همه ما دوست داریم نظر دیگران را به خود جلب كرده و شرایطی فراهم آوریم كه دیگران ما را دوست بدارند. تمام كسانی كه ازدواج میكنند قطعا تمایل دارند مورد توجه و علاقه همسرشان قرار گیرند تا معنای خوشبختی را بهتر درك كنند. همه ما دوست داریم با اطرافیان، همسایگان و همكارانمان روابط خوبی ایجاد كنیم. به آنان احترام میگذاریم چون قلبا از اینكه مورد توجه و احترام واقع شویم احساس رضایت میكنیم.
به دستهها و گروههای اجتماعی ملحق میشویم چون دوست داریم روابط جدید و خوبی ایجاد كنیم و با دیگران مشاركت داشته باشیم.
۲) تمایل داریم درگیر كارهای جذاب، جالب و حتی ماجراجویانه شویم، چون فكر میكنیم وضعیت بهتری پیدا خواهیم كرد. بسیاری از افرادی كه از كار و حرفه خود راضی هستند، بیشتر احساس خوشبختی میكنند.
۳) همه ما به داشتن استقلال مالی علاقهمندیم. دوست داریم پساندازی داشته باشیم تا در صورت لزوم بدون دغدغه شمردن سكههای ته جیب و كیف، به آنچه خرسندمان میكند، بپردازیم. دوست داریم آنقدر پول داشته باشیم كه در زمان بازنشستگی و از كارافتادگی از عهده مخارجمان برآییم و به دیگری نیاز نداشته باشیم.
۴) آخرین چیزی كه همه در طلب آن هستند داشتن سلامت است. همه از درد و ناراحتی فراری هســـتند اما در همین حال و با وجود اینكه داشــــتن سلامت، اصل و اساس رســیدن به تمام آرزوهای دیگر است در بیشتر مواقع از آن غافل میشــویم. میتوان گفت تــنــها كسانی كه بخشی از آن و یا تمام آن را از دست دادهاند، اهمیت بودنش را درك میكنند.
رمز رسیدن به هركدام از خواستهها و تمایلات ذكر شده در گرو داشتن یك آرامش ذهنی است. هرچه ذهنی آرامتر و به دور از تنش و اضطراب داشته باشیم راحتتر میتوانیم به آنچه گفته شد دسترسی پیدا كنیم.
ذهن آرام و راحت، شرایط ایجاد روابط خانوادگی و اجتماعی بهتری را فراهم میكند و با خوشبینی و اعتماد به نفس روابط دوستانهتر و صمیمانهتری پایهریزی میشود.وقتی آرامش درونی داشته باشیم، كارها را بهتر انجام میدهیم و از كار و حرفه و مسوولیتهایی كه پذیرفتهایم احساس رضایت بیشتری خواهیم داشت و در نتیجه همكار یا رئیس بهتری برای دیگران میشویم. در این وضعیت شرایط كسب درآمد بیشتر نیز خود به خود آماده میشود، پسانداز برای فردا، استقلال مالی و هزار و یك چیز دیگر.
زندگی كلاسی برای تدریس «توجه كردن» است. هرچه بیشتر به اطراف و اطرافیان و هدفها و تواناییهای لازم خود برای رسیدن به آن توجه كنیم موفقتر و در نتیجه آن خوشبختتر میشویم. پول و ثروت خود عامل خوشبختی نیست، بلكه توجه به تمام آنچه گفته شد، از ما دانشآموز موفقی میسازد كه پس از گذراندن هر درس این كلاس یك قدم به خوشبخت بودن نزدیكتر میشود.
● قدمهای نخست برای رسیدن به خوشبختی
۱) زمانی را براساس نظمی دقیق و معین برای فكركردن مشخص كنید. از خودتان سوال كنید از داشتن چه چیز به معنای واقعی احساس خوشبختی میكنم و عوامل خوشبختی از نظر من در كدام یك از ۴ دسته ذكر شده وجود دارد؟!
۲) اهداف خاص و مشخصی را جهت رسیدن به آنچه پاسخ پرسش اول بود، تعیین كنید. چگونه و در چه حالتی روابطم با دیگران، سلامت كار و اوضاع مادی ام بهتر میشود؟
۳) حالا وقت عملكردن است سعی كنید هر روز كاری را انجام دهید تا در مسیر خوشبختی مورد نظرتان قرار گیرید و هیچگاه از برنامهای كه مشخص كردید فاصله نگیرید.بررسی ساده و برنامهریزی منظم بعد از آن نشان میدهد كه صرف پولدار بودن و برخورداری از رفاه مادی مایه رسیدن به خوشبختی نیست و این هدفیابی و برنامهریزی دقیق است كه میتواند با تامین آرامش ذهنی و احساس رضایت ما را به خوشبختی نــزدیـــك تركـــند. اینـكه تصور كنیم خوشبختی فقط در خانه و میان افراد خانوادههای ثروتمند است چیزی نیست جز رفتن به بیراهه.«واین كوین»، گیتاریست و خواننده مشهور آلمانی در این مورد داستانی را بیان میكند كه توجه به آن ما را نسبت به آنچه كه هر لحظه در اطرافمان اتفاق میافتد هوشیارتر میكند:
● خوشبختی همینجاست
او میگوید: «من معتقدم هركدام از ما قدرت خلق خوشبختی را برای خود داریم. هركدام از ما منشأ بهوقوع پیوستن یك جادوی حقیقی هستیم جادویی كه نشان میدهد ما نیز خوشبختیم.روزی سرد در اتومبیلم نشسته بودم و پشت چراغ قرمز منتظر بودم و به رادیو گوش میكردم. با خودم فكر كردم چقدر خوشبختم، در اتومبیلی بسیار زیبا نشستهام و سرمای بیرون آزارم نمیدهد. باد شدید است اما من در آن هوای بسیار سرد، داخل اتومبیل گرم و راحت خود نشستهام و تنها از غوغای باد لذت میبرم. آه كه چقدر خوشبختم!! ظاهراً مدت زمان قرمز بودن چراغ طولانی بود و من باید همچنان منتظر میماندم و به خوشبختی خود میبالیدم در همان حال متوجه دو نفر شدم كه در ایستگاه اتوبوس منتظر رسیدن اتوبوس بودند. لباسهای آنان مناسب این هوا نبود. مانند من لباسهای ماركدار و زیبا و مناسب بر تن نداشتند. به شدت به هم چسبیده بودند و سعی داشتند با این كار گرم شوند. با خودم فكر كردم: آه چه آدمهای فقیر و بدبختی!حركت كردم، نگاهم به صورتشان افتاد، در همان حالی كه سردشان بود میخندیدند، بهنظر میآمد مشغول گفتن لطیفه برای هم هستند. در یك لحظه به عوض دلسوزیكردن برای ایشان به شادی و رضایت آنان حسادت كردم. برایم جالب بود، آنها متوجه هوای خراب و باد شدیدی كه در اطرافشان میوزید نبودند و اصلاً از بابت نداشتن لباسهایی مناسب، نگران بهنظر نمیرسیدند. آنان حتی به اتومبیل من كوچكترین توجهی هم نكردند.تا به حال برایتان پیش آمده كه در یك لحظه به اندازه یك ساعت فكر كنید. من در لحظه نخست فكر كردم آنان آدمهای بدبختی هستند كه به دلسوزی و ترحم من نیاز دارند اما نداشتند! تصور كردم همه چیز در زندگیشان خراب و غمانگیز است. اما اینطور نبود! اینجا بود كه به خوبی دریافتم همه ما قدرت ساختن خوشبختی و احساس رضایت را داریم. از همان روز بیشتر از قبل احساس خوشبختی كردم. از اینكه دیگران مرا دوست دارند.همسر مهربانی دارم كه با من سازگار و همجهت است. شغل و حرفهای دارم كه با علاقهمندی آن را دنبال میكنم و سلامتی كه راه رسیدن به آرزوهایم را هموار میكند.
دیدگاه شما