سبک معاملاتی شما چیست؟
هر معامله گر منحصر به فرد است و سبک خاص خود را خواهد داشت. عامل اصلی در تصمیم گیری شما این است که چقدر می خواهید معامله کنید و تا چه مدت می خواهید هر موقعیت را باز نگه دارید.
برای مثال معامله گران بلندمدت تمایل دارند هر سه ماهه تنها چند موقعیت را به خود اختصاص دهند. آنها آنها را برای ماه ها در یک زمان باز نگه می دارند و به دنبال کسب سود ۱۰٪ یا بیشتر از هر یک هستند.
در همین حال، معامله گران روزانه برعکس هستند. آنها ممکن است هر روز چندین موقعیت را بگیرند و آنها را برای دقیقه ها یا ساعت ها باز نگه دارند. با استفاده از اهرم، هدف آنها کسب سود از حرکات نسبتاً جزئی بازار است.
معاملهگران کوتاهمدت و میانمدت نیز وجود دارند که در این بین سبک معاملاتی خود را تعیین کنید قرار میگیرند. یا ممکن است تصمیم بگیرید از ترکیبی از چند سبک مختلف استفاده کنید – همه چیز در مورد یافتن رویکردی است که مناسب شما باشد.
معاملات روزانه | معاملات کوتاه مدت | معاملات میان مدت | معاملات بلند مدت |
چندین موقعیت را در طول روز معامله می کند | در طول هفته چند موقعیت معامله می کند | فقط چند موقعیت در طول ماه می گیرد | در طول سه ماهه فقط چند موقعیت می گیرد |
معاملات معمولی بین دقیقه و ساعت طول می کشد | معاملات معمولی از ۱ روز تا ۱ هفته طول می کشد | معاملات معمولا بین ۲ هفته تا یک ماه طول می کشد | معاملات معمولا بین ۱ تا ۲ سه ماهه به طول می انجامد |
به نظر می رسد از حرکت های کوچک بازار سود می برد | به نظر می رسد از حرکت بازار ۱% تا ۵% سود می برد. | به نظر می رسد از حرکت بازار بین ۵ تا ۱۰ درصد سود می برد. | به نظر می رسد از حرکت های بازار ۱۰ درصد یا بیشتر سود می برد |
معاملات را بر اساس سطوح فنی و اخبار بازار پایه گذاری می کند | معاملات را بر اساس سطوح فنی و اخبار بازار پایه گذاری می کند | معاملات را در دو سطح فنی و تحلیل بنیادی پایه گذاری می کند | معاملات را در دو سطح فنی و تحلیل بنیادی پایه گذاری می کند |
انواع معاملات
علاوه بر تعیین استراتژی شما، سبک معاملاتی شما تعیین می کند که چه نوع معاملاتی را به کار می گیرید.
با سرمایه گذاری سنتی، شما فقط می توانید یک نوع تجارت را باز کنید – خرید دارایی در میان مدت و بلند مدت، و نگه داشتن آن به این امید که برای شما سود به همراه داشته باشد. با محصولات اهرمی مانند CFD، انواع مختلفی وجود دارد که متناسب با سبک های مختلف باشد.
در اینجا، ما قصد داریم به دو نوع اصلی بپردازیم. CFD های استاندارد برای فرصت های کوتاه مدت ایده آل هستند، در حالی که فوروارد ممکن است برای فرصت های بلند مدت بهتر باشد.
CFD های روزانه چیست؟
CFD های روزانه معاملاتی هستند که قرار است برای دوره های کوتاه – از کمتر از یک روز تا چند هفته – باز نگه داشته شوند.
آنها اسپردهای محدودتری نسبت به فوروارد دارند، اما اگر پس از بسته شدن بازارها باز نگه داشته شوند، هزینه تامین مالی یک شبه متحمل خواهند شد.
CFD های روزانه تاریخ انقضا ندارند.
فورواردها چیست؟
مهاجمان برای پست های طولانی تر، از چند هفته تا چند ماه در نظر گرفته شده اند. با فوروارد، تمام هزینه های تامین مالی یک شبه در اسپرد گنجانده می شود. بنابراین اسپرد گسترده تر است، اما شما هیچ گونه تامین مالی یک شبه پرداخت نمی کنید.
شما می توانید بین فورواردهایی که در یک ماه معین منقضی می شوند (فورواردهای ماهانه) یا یک سه ماهه آینده (فورواردهای سه ماهه) یکی را انتخاب کنید.
تفاوت ها در یک نگاه
- گسترش های محکم تر
- بدون تاریخ انقضا
- برای موقعیت هایی که یک شبه نگه داشته می شوند هزینه مالی را متحمل می شوند
- گسترش گسترده تر
- تاریخ انقضای ماهانه / سه ماهه ثابت است
- بدون هزینه تامین مالی یک شبه، زیرا هزینه در قیمت موجود است
استراتژی های بلند مدت
اگر به دنبال کسب بازدهی از چند موقعیت هستید که سود بالایی به همراه دارد، احتمالاً یک معامله گر میان مدت یا بلند مدت هستید. استراتژیهای زیادی وجود دارد که برای معاملهگران بلندمدت مناسب است، اما در اینجا ما روی دو مورد از رایجترین آنها تمرکز میکنیم: معاملات موقعیت و معاملات نوسانی.
معاملات موقعیت چیست؟
معاملات موقعیتی یک استراتژی است که شامل باز کردن تعداد کم معاملات با هدف ارائه سودهای سالم در بلند مدت است. این اساس سرمایه گذاری سنتی را تشکیل می دهد – اما توسط بسیاری از معامله گران اهرمی نیز استفاده می شود.
یک معامله رایج در این استراتژی، خرید سهام شرکتی است که فکر میکنید در ماهها و سالهای آینده رشد خواهد کرد. شما برای مدت طولانی هیچ سودی از این فرصت متوجه نخواهید شد و ممکن است بازدهی ۱۰٪ یا بیشتر را هدف قرار دهید. شکار چنین حاشیه سود گسترده ای می تواند به معنای پذیرش ریسک بیشتر از هر معامله باشد.
البته معامله گران اهرمی می توانند به عنوان بخشی از استراتژی موقعیت خود، بازارهای کوتاه مدت داشته باشند. با این حال، برای انجام این کار، باید دارایی را پیدا کنید که فکر می کنید در یک دوره طولانی مستهلک می شود.
اگر از اهرم به عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی موقعیت خود استفاده می کنید، ممکن است از معاملات آتی سه ماهه استفاده کنید. به این ترتیب، نیازی به پرداخت هزینه های تامین مالی یک شبه نخواهید داشت.
همچنین باید اطمینان حاصل کنید که حاشیه کافی در حساب خود برای پوشش هرگونه حرکت نامطلوب در بازار انتخابی خود دارید. وقتی معاملات را برای چنین دورههای طولانی باز نگه میدارید، برخی از اقدامات منفی قیمت محتمل است.
طراحی سیستم معاملاتی مناسب
طراحی سیستم معاملاتی مناسب شاید یکی از بزرگترین دغدغه های سرمایه گذاران در بازار سرمایه به حساب آید و نکته جالب این است که بسیاری از سرمایه گذاران اصلا به این موضوع توجهی ندارند و شاید یکی از دلایل از دست دادن سرمایه در بورس صرفا به همین موضوع ختم شود.
یکی از الزامات معامله گری در بازار سرمایه اینه که شخص معامله گر دارای یک سیستم معاملاتی مناسب و مکتوب در بازار باشه و بر اساس اون سیستم معاملاتی، معاملاتش رو تنظیم کنه. عدم طراحی سیستم معاملاتی مناسب در بازار شبیه اینه که بدون اینکه شنا بلد باشید برید در یه جای عمیق شنا کنید. در این حالت احتمال از بین رفتن تقریبا 100% هست. در بازارهای مالی هم سرمایه گذار بدون طراحی یک سیستم معاملاتی مناسب قادر به حفظ سرمایش تو بازار نیست و هیجان بازار هم طوریه که ممکنه کل سرمایش رو به راحتی از دست بده. سیستم معاملاتی میتونه به کار سرمایه گذار نظم بده و جلوی هر عامل منفی اثرگذار در روحیه سرمایه گذار رو بگیره و به همین جهت معامله گر میتونه بدون استرس و هیجان تو بازار معامله کنه و در واقع با پیش آمدن هر وضعیتی بدونه که قدم بعدی چیه و باید چیکار کنه. پس طراحی سیستم معاملاتی به عنوان یک نیاز است و برای هر سرمایه گذاری لازم و ضروری می باشد.
مراحل طراحی سیستم معاملاتی
مرحله اول: بازه زمانی خاص خود را انتخاب کنید.
اولین مرحله در طراحی سیستم معاملاتی انتخاب بازه زمانی برای معامله است. بازه زمانی به کار رفته در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال بین 15دقیقه تا 1 ماه هست و هر معاملهگری هم میتونه بستگی به تجربهای که تو بازار داره و یا جنس معاملاتش (اینکه معامله گر ترجیح نمیده کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت معامله کنه)، یکی از بازههای زمانی رو به دلخواه انتخاب کنه. به عنوان مثال تحلیلگری که رو نمودارهای هفتگی کار میکنه نمیتونه طول مدت سرمایه گذاریش رو یک ماهه در نظر بگیره و کوتاه مدت معامله کنه و به همین دلیل هم نیاز نیست که هر روز بره سایت های بورسی رو چک کنه و ببینه قیمت سهمش چنده و بازار در مورد اون سهم چی میگه. پس اولین قدم اینه که شخص بازه زمانی سرمایه گذاری رو تعیین کنه.
مرحله دوم: روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید.
مرحله دوم در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تشخیص شروع روند است. به نظر من تشخیص شروع یک روند کار نسبتا سختیه و صرفا با ابزارهایی که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشه نمیشه شروع روند رو حدس زد. البته تو بحث امواج الیوت و شمارش موج ها میشه انتهای موج 5 رو همراه با مشاهده واگرایی ها تشخیص داد ولی ممکنه خطاهایی هم داشته باشه و از طرفی زمان زیادی هم برای شروع روند صرف بشه. پس بهتره که با همون شرایط رایجی که در خصوص تشکیل روند در بازار وجود داره (در روند صعودی: سقف ها بالاتر و کف ها بالاتر و در روند نزولی: سقف ها پایین تر و کف ها پایین تر) شروع روند رو حدس بزنیم. بزارید یه نکته رو در خصوص روند بگم. در کل دیدگاه معامله گرا مبنی بر اینکه یه روند غالب در بازار وجود داره موجب ایجاد نظم در معاملات میشه و همین هم موجب معاملات موفقتری در بازار می شه و در نهایت هم از معاملات هیجانی و استرس زا هم دوریم. البته در تشخیص شروع روند ممکنه قیمت ها بالاتر بره ولی روند تایید میشه و آدم با خیال راحت تری میتونه سهم رو بخره چون تشخیص یک روند شروع کار هست و بعد از اون باید قدم های بعدی برداشته بشه.
مرحله سوم: نسبت ریسک و ریوارد خود را تعیین کنید:
مرحله سوم در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تعیین R/R درمعاملات است در مبحث ریسک به ریوارد توضیح دادیم که سرمایه گذار با چه نسبتی از حد سود و ضرر قادره یه معامله موفق در بازار داشته باشه. در بحث طراحی سیستم های معاملاتی هم باید میزان ریسک معامله ای که قراره توش بریم رو تعیین کنیم. حالا این میزان ریسک میتونه درصدی از حجم پول سرمایه گذاری باشه (دیدگاه عامیانه در بین سرمایه گذاران در خصوص تعیین میزان ریسک) و یا بر مبنای تحلیل تکنیکال و تعیین نسبت R/R باشه. به عبارت دیگه سرمایه گذار باید بدونه که با رسیدن به حد ضرر، قراره چه تصمیمی برای سرمایه گذاری بگیره و این موضوع رو از قبل به صورت مکتوب داشته باشه.
مرحله چهارم: مقدار سرمایه ای که قصد ورود به سهم را دارید تعیین کنید:
چهارمین مرحله در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تعیین مقدار سرمایه لازم برای ورود به سهم است. در این مرحله لازمه تعیین کنیم که چه میزان سرمایه ای رو باید وارد سهم کنیم و از خودمون بپرسیم که قراره خرید رو یکباره انجام بدیم و یا برای اون هم برنامه ریزی داشته باشیم. یعنی خرید پله ای با معیار های موجود داشته باشیم و یا از روش های دیگه ای استفاده کنیم. یه نکته رو در این خصوص بهتون یادآور میشم که در خرید پله ای حتما سبک معاملاتی خود را تعیین کنید پتانسیل های سهم رو هم مد نظر داشته باشید و بعد از اون میانگین قیمت خرید خودتون رو کاهش بدید. چون حس زیان گریزی موجب میشه که چون دوست ندارید زیان شناسایی کنید دست به خریدهای مجدد میزنید در صورتی که اون سهم اصلا سهم خوبی نیست و حساسیت بی مورد رو اون سهم دارید.
مرحله پنجم: نقاط ورود و خروجتان را مشخص کنید.
بعد از اینکه چهار مرحله اول رو با موفقیت پشت سر گذاشتید باید قادر به تشخیص محدوده مناسب برای ورود به سهم باشین. عموما افرادی که درگیر بازارند نقاط ورود به سهم رو با اندیکاتورها تعیین میکنند هر کسی هم به نوع خودش از یه ابزاری استفاده میکنه و به همین دلیل هم عموما فصل مشترکی بین همه سرمایه گذارا در تعیین نقطه ورود مناسب وجود نداره. به نظر من تعیین یه نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفا با این روش صورت باشه و معامله گر در کنار این ابزارها باید روند حرکتی سهم و رفتار خریدارا و فروشنده ها رو هم در نظر گرفته و سپس تاییدی برای خرید سهم بگیره. اینجاست که میشه یک نقطه بهینه برای خرید سهم رو تشخیص داد. برای تعیین قیمت فروش هم میتونیم از مقاومت های استاتیک و داینامیک تو بازار استفاده کنیم. یعنی هر زمانی با یه مقاومت رو به رو هستیم ببینیم شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان به چه صورت هست و سپس تصمیم درست رو بگیریم. عده ای هم هستند که در این شرایط خروج پله ای رو در نظر میگیرند تا بتونن حداکثر سود رو ببرند و از طرفی ریسک خودشون رو هم کاهش بدن و عده ای هم از تریل کردن استفاده میکنند.
مرحله ششم: از سیستمتان استفاده کنید و با آزمون و خطا کارایی آن را افزایش دهید.
آخرین مرحله از طراحی یک سیستم معاملاتی تست سیستم می باشد. در این مرحله عملیات سیستم رو مکتوب کنین و طبق اصول و ضوابطی که تعیین کردید جلو برید و هیچ وقت سعی نکنید اصول رو زیر پا بگذارید. سیستم معاملاتی که طراحی کردین رو چند بار تست کنید و هر بار سعی کنید که اون رو بهینه کرده و کارایی رو بالا ببرین. برای تست سریع تر هم میتونید از دیتاهای چند ماه گذشته استفاده کنید و فکر کنید که به صورت واقعی دارید معامله انجام میدین. به همین ترتیب قادرید سیستمی که طراحی کردید رو جلوتر تست بگیرید و مشکلاتی که داره رو تشخیص بدین و سیستم معاملاتیتون رو تقویت کنید.
ثبت معاملات ضامن داشتن یک سیستم معاملاتی خوب
خب تا به اینجای کار توضیح دادیم که چگونه باید یک سیستم معاملاتی خوب را طراحی کنیم و ملزومات داشتن یک سیستم معاملاتی خوب چیست اما نکته ای که باید در نظر داشت این است که آیا صرفا داشتن یک سیستم معاملاتی کافی است یا خیر. توصیه می شود که در کنار داشتن سیستم معاملاتی مناسب حتما کار ثبت معاملات را هم دنبال کنید. نوشتن برخی از پارامترها در هنگام سرمایه گذاری کمک میکند که معاملات خود را بهتر مدیریت کنید. در زیر برخی از مواردی که نیاز به ثبت است را با هم مرور میکنیم:
استراتژی معاملاتی چیست؟ نحوه انتخاب یک استراتژی موفق
تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق هدف همه سرمایهگذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایهگذاریهایی که انجام میدهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایهگذاری دیگر همانطور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است؛ احتمال شکست نیز در آن وجود دارد و میتواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به داشتن استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این مقاله سعی بر آن است که بگوییم چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی در لغت به معنای تعیین هدف و راهبری است. در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر، سرمایهگذاران نیاز به استراتژی مالی دارند. اما منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟ منظور از این اصطلاح این است که سرمایهگذاران باید بدانند سرمایه خود را در کجا، چه وقت و به چه میزانی هزینه کنند تا بازدهی مثبتی نصیبشان شود. تعیین استراتژی به آسانی تعریف معنای آن نیست. سرمایهگذار باید بازار را بشناسد، از اوضاع اقتصادی کشور با خبر باشد، بتواند آینده را پیشبینی کند و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد. برای تعیین استراتژی معاملاتی، معمولا از روشهای تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو استفاده میشود. با استفاده از این روشها سرمایهگذار میتواند روند بازار را تشخیص دهد و در مورد زمان مناسب ورود و خروج، حجم سرمایه، افق زمانی، انتخاب صنایع و شرکتها و … تصمیم بگیرد.
بهترین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر
همانطور که توضیح داده شد، به ازای هر معاملهگر، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. به عبارت دیگر تعیین استراتژی معاملاتی، به میزان سرمایه، ریسکپذیری معاملهگر، اتفاقات بازار و … بستگی دارد. بهترین استراتژی معاملاتی، شخصیترین استراتژی معاملاتی است. یعنی برنامهای که برای شخص معاملهگر تبیین شده باشد. از طرف دیگر داشتن افق زمانی، شناخت ریسکهای بازار، انتخاب زمان ورود و خروج به سهام، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری، خرید صندوقهای سرمایهگذاری و … از جمله مواردی است که در تبیین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر میتواند مورد بررسی قرار گیرد.
چگونه یک استراتژی سبک معاملاتی خود را تعیین کنید معاملاتی موفق طراحی کنیم؟
یک معاملهگر حرفهای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیینشدهای دارد و هر رفتار غیر قابل پیشبینی آن را مدیریت میکند. به زبان ساده میتوان گفت استراتژیهای معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معاملهگر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معاملهگر از طریق آن به خرید و فروش سهام میپردازد.
یک معاملهگر تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به سبک معاملاتی خود را تعیین کنید حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد. بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیتهای معاملهگر نظم میدهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایهگذار جلوگیری کرده و به او کمک میکند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نشود.
نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران
بارها گفته شده که بازار بورس بازار پرریسکی است. به این معنی که ممکن است نه تنها سرمایه شما آورده مثبتی نداشته باشد، بلکه اصل ان هم مورد تهدید واقع شود. معاملهگرانی میتوانند در بازار پرنوسان امروز از سرمایه خود محافظت کرده و در قدم بعدی سود کسب کننده که استراتژی معاملاتی داشته باشند. نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران این است که باعث میشود با شناخت همه جوانب، بهترین تصمیم را بگیرند و در مسیری قدم بردارند که مناسب آنها است. بدون استراتژی معاملاتی مناسب، نمیتوان در بازار بورس به موفقیت دست یافت و این موفقیت را حفظ کرد. حتی در مواردی، امکان از بین رفتن اصل سرمایه نیز وجود دارد. بنابراین سرمایهگذاران باید دانش و مهارت لازم برای تعیین استراتژی را به دست آورند یا از روشهای سرمایهگذاری غیر مستقیم استفاده کنند.
انواع استراتژیهای معاملاتی
استراتژیهای معاملاتی بسیار زیاد هستند و تنوع بالایی دارد به طوری که میتوان ادعا کرد که به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. چرا که اساسا استراتژی معاملاتی سلیقهای است و بر مبنای تشخیص هر سرمایهگذار طراحی میشود.
اما به صورت کلی برای استراتژی معاملاتی میتوان دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی میشوند. البته هیچ کدام از استراتژیهای معاملاتی در بازار سرمایه بر دیگری ارجحیت ندارند و در اصل ترکیب این دو استراتژی است که میتواند به کسب سود و موفقیت در معامله منتهی شود. در زیر چهار مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی که بر اساس نمودارهای تکنیکال صورت میگیرد را شرح دادهایم.
- معاملات روزانه: در معاملات روزانه، موقعیتهای خرید در همان روز بسته میشوند. معمولا این نوع استراتژی سبک معاملاتی خود را تعیین کنید معاملاتی توسط تریدرهای حرفهای یا بازارسازان انجام میشود.
- معاملات موقعیت: در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت (روزانه تا ماهانه) و ترکیب آنها با روشهای دیگر برای تعیین روند فعلی بازار استفاده میشود.
- معاملات نوسانات: معمولا با شکسته شدن روند، معاملهگران نوسانگیر وارد بازی میشوند و با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش میکنند.
- معاملات اسکالپینگ: اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ یکی از استراتژیهایی معاملاتی زود بازده است و تریدرهای سبک معاملاتی خود را تعیین کنید فعال از این روش استفاده میکنند. در این استراتژی اختلاف کارمزدهای خرید و فروش شناسایی و بررسی میشوند.
در چیدن استراتژی بر اساس تحلیل فندامنتال نیز چند اصل اساسی باید در نظر گرفته شود که عبارتند از: صورت مالی، ترازنامه، صورت درآمد، گزارش گردش پول نقد. گفتنی است که این اطلاعات را در رابطه با شرکت مورد نظر خود میتوانید در سایت کدال مشاهده کنید.
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق به صورت زیر است:
۱/ ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفهای
تفاوت میان سرمایهگذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایهگذار است. برای موفقیت در معاملهگری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر میگذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفهای ساخت. به کارگیری عوامل روان شناختی میتواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.
۲/ انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی
یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی مورد نظر سرمایهگذار برای سرمایهگذاری منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبکهای معاملاتی میشود. برخی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند در بازههای زمانی کوتاه مدت، برخی بازه زمانی میان مدت و برخی در بازه زمانی بلند مدت فعالیت کنند. بنابراین میبایست سرمایهگذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. به عنوان مثال اگر معامله در بازار بورس به عنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمیتواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگتر تعیین کند. از آنجایی که یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایهگذاران مشخصتر میشود.
۳/ توانایی یافتن شاخصهای مناسب جهت شناسایی یک روند
توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایهگذاران تنها با به کارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه میتوان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. به عنوان مثال در تحلیل تکنیکال برای شروع روند صعودی، سقفها بالاتر و کفها بالاتر و در روند نزولی سقفها پایینتر و کفها پایینتر میشود.
به طور کلی دیدگاه سرمایهگذاران مبنی بر این که یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکلگیری معاملات موفقتری در بازار میشود. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.
۴/ بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم
تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هر چقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم باید بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. به عنوان مثال یک تحلیلگر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش میکند. این تحلیلگر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را میخرد.
به نظر میرسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و سبک معاملاتی خود را تعیین کنید در کنار آن باید روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. همچنین برای تعیین قیمت فروش هم میتوان از مقاومتهای استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد. یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ کرد. عدهای از سرمایهگذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پلهای و عدهای هم از تکنیک تریل کردن استفاده میکنند.
۵/ تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر
این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدودهای از قیمت گفته میشود که سرمایهگذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام میدهد آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیشبینی میکند. چنانچه قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیشبینیهای معاملهگر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معاملهگر برای خروج از سهم پیشبینی کرده را حد ضرر میگویند. با تعیین میزان ریسک سرمایهگذاری، سرمایهگذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به صورت مکتوب تعیین کرده باشد.
۶/ آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن
در این مرحله باید قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرمهای تحلیلی، نرمافزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که به واسطه آن میتوان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که میتوان به عقب برگشته و یکبار شمع را در یکزمان حرکت داد. هنگامیکه نمودار به سمت یک شمع در یک زمان حرکت میکند، میتوان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصلشده از آن را مشاهده کرد.
۷/ تعهد به استراتژی معاملاتی
پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایهگذاری که سیستم معاملاتی پیچیدهتری دارد موفق نمیشود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد. بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.
سخن آخر
تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه باید برای هر سرمایهگذار به عنوان اولویتی مهم و اساسی باشد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایهگذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایهگذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سبک معاملاتی خود را تعیین کنید سرمایه میشود. با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست چرا که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد.
چگونه یک استراتژی معاملاتی مناسب برای خود انتخاب کنیم؟
تنها راه برای موفقیت در بازارهای مالی داشتن یک استراتژی معاملاتی مناسب است. شما در هر بازار معاملاتی که قصد فعالیت داشته باشید، بدون آمادگی قبلی و دانش کافی نمیتوانید موفقیت زیادی کسب کنید. شاید در ابتدای راه هم یک سری سود کوچک باعث شود که شما تصور کنید که بازار را به خوبی شناختهاید و میدانید قدمهای بعدی را چگونه انتخاب کنید؛ اما در واقعیت اینگونه نیست و همین مسئله باعث میشود افراد مبتدی که تازه وارد بورس یا دیگر بازارهای مالی شدهاند، روز به روز به تعداد ضررهایشان اضافه شود و در نهایت سرمایه خود را از دست بدهند. تنها راه چاره این است که بتوانید یک استراتژی مختص خود انتخاب کنید؛ اما پیش از هر چیز بهتر است ابتدا با این مفهوم آشنا شوید.
استراتژی چیست؟
استراتژی به معنای رهبری و فرماندهی است و داشتن استراتژی معاملاتی یعنی شناخت بازار. اگر بازار را نقطه مقابل خود و به عنوان یک دشمن فرض کنید، با داشتن برنامهای درست، شناخت رفتارهای طرف مقابل و تشخیص حرکت بعدی دشمن، شما پیروز میدان خواهید بود. پس اولین قدم برای موفقیت در معاملات، شناخت حرکتهای بازار و پیشبینی رفتار بعدی آن است. معامله گران با شناخت بازار و داشتن یک استراتژی معاملاتی درست و منطقی بازار را با دید بهتری میبینند و به نحو احسن میتوانند نقاط بهینه بازار برای شروع معامله و یا خروج از بازار را تشخیص دهند.
به گفته بسیاری از کارشناسان بازارهای مالی هر معاملهگر حداقل باید یک استراتژی معاملاتی داشته باشد. زمانی که شما یک استراتژی را به خوبی یاد گرفتید و آن را مورد آزمون و خطا قرار دادید، میتوانید به سراغ استراتژیهای دیگر بروید. یک استراتژی زمانی موفق است که حداقل تا شش ماه تست شده باشد و در بیشتر موارد درست عمل کرده باشد.
برای انتخاب استراتژی معاملاتی به چه فاکتورهایی نیاز دارید؟
برای انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب، چند فاکتور مهم را باید در نظر بگیرید. فاکتورهایی نظیر انتخاب بازار معاملاتی، بازه زمانی، روش تحلیل بازار، مدیریت سرمایه، سبک معاملاتی و روانشناسی بازار به شما در انتخاب بهترین استراتژی کمک میکنند.
انتخاب بازار معاملاتی
قبل از هر چیز باید بازار معاملاتی که قرار است در آن فعالیت داشته باشید را تعیین کنید. این کار باعث میشود تمرکز خود را روی یک بازار بگذارید. برای شناخت آن وقت بگذارید و اخبار و تحلیلهای پیرامون آن را مورد بررسی قرار دهید. به هنگام انتخاب بازار تمامی جوانب را باید در نظر بگیرید و در نهایت طبق علاقهمندی خود و شناخت کافی، بازار معاملاتی خود را انتخاب کنید.
انتخاب روش تحلیل بازار
برای انتخاب استراتژی معاملاتی باید یکی از روشهای تحلیل فاندامنتال، تحلیل تکنیکال و یا ترکیبی از این دو را انتخاب کنید. این روشهای تحلیلی کمک میکنند تا وضعیت بازار را بهتر شناسایی کنید.
انتخاب سبک معاملاتی
روشهای مختلف معاملاتی مانند Swing Trading (نوسان گیری)، Scalping(معاملهگری سریع)، Day Trading (معاملهگری روزانه)، Position Trading (معاملهگری به روش پوزیشن) وجود دارند که هر یک از آنها را میتوانید متناسب با موقعیت پیش آمده انتخاب کنید.
ترید اسکالپینگ:
در میان سبکهای معاملاتی، کوتاهمدتترین آنها است. معاملهگر به سرعت وارد معامله شده و تنها پس از چند دقیقه از معامله خارج میشود.
ترید روزانه:
معامله به مدت یک ساعت الی چند روز در معامله باقی میماند. ریسک کمتری دارد و معاملهگر در طول این چند روز وقت کافی برای تحلیل بازار دارد.
ترید نوسان گیری:
مدت زمان معامله بین چند روز تا چند هفته طول میکشد. مناسب برای افرادی است کهترید کردن را به عنوان شغل دوم خود انتخاب کردهاند.
ترید پوزیشن:
این روش معامله، بلندمدت است و ممکن است هفتهها و یا سالها به طول بی انجامد.
بازه زمانی
انتخاب زمان معامله از اهمیت بالایی برخوردار است و نقش بسزایی در انتخاب استراتژی معاملاتی ایفا میکند. به عنوان مثال اگر قصد دارید بیشتر زمان خود را پشت مانیتور بنشنید و روزانه چندین معامله مختلف انجام دهید، روش معاملهگری اسکالپینگ برای شما مناسبتر است. اگر نمیخواهید تمام وقت خود را در طول روز به معامله بپردازید، روشهای معاملهگری روزانه و نوسان گیری بهترین انتخاب برای شما است. در نهایت اگر نمیخواهید خود را درگیر معاملات روزانه و کوتاهمدت کنید و اهداف بلندمدت در سر دارید، بهتر است روش معاملهگری پوزیشن را انتخاب کنید. پس میبینید که برای انتخاب سبک معاملاتی، دقت به زمان معامله بسیار مهم است.
روانشناسی بازار
شناخت رفتارهای بازار یکی از مهمترین فاکتورهای انتخاب استراتژی معاملاتی است. این عواطف و احساسات معامله گران است که به بازار جهت میدهد. به همین خاطر شناخت بازار و برخوردی که معامله گران در هر بازه زمانی با یکی سهم انجام میدهند، به شدت میتواند در انتخاب استراتژی شما تأثیرگذار باشد. همچنین باید تیپ شخصیتی خود را به خوبی شناسایی کنید تا بتوانید بهترین استراتژی را متناسب با روحیات خود انتخاب کنید.
کلام آخر
به ازای هر تریدر در بازار یک استراتژی معاملاتی مناسب با شرایط معاملهگر وجود دارد. برای انتخاب استراتژی بیش از هر زمان دیگر باید انعطافپذیر باشید. گاهی پیش میآید که انتخاب یک استراتژی، برای معاملات شما درست عمل نمیکند. گاهی باید صبر کنید تا شرایط به ثبات برسد یا اینکه یک استراتژی مناسب دیگر برای خود انتخاب کنید. بزرگترین اشتباه تریدرهای تازهکار این است که زمانی که از یک استراتژی جواب نمیگیرند، سریعاً آن را ترک کرده و به سراغ استراتژی بعدی میروند. شناخت و انتخاب درست استراتژی از اهمیت بالایی برخوردار است و زمانی که یک استراتژی را به خوبی فرا گرفتید، بهتر است صبر داشته باشید و به آن وفادار باشید تا بتوانید بهترین نتیجه را بگیرید. قطعاً با یادگیری و تسلط بر یک استراتژی میتوانید در بلندمدت به پاداش دلخواه خود برسید.
پلن شخصی معامله گری چیست؟
تاجر خودت باش. به عبارت دیگر کورکورانه از توصیه های تجاری دیگران پیروی نکنید! فقط به این دلیل که ممکن است فردی با روش خود به خوبی عمل کند، به این معنی نیست که روش او برای شما نیز کارساز خواهد بود. همه ما در موقعیت های مختلف زندگی قرار داریم و همه ما دیدگاه های بازار، فرآیندهای فکری، سطوح تحمل ریسک و تجربیات بازار متفاوتی داریم. برنامه معاملاتی شخصی خود را داشته باشید و همانطور که از بازار یاد می گیرید آن را به روز کنید. شاید این تعریف مختصری از پلن شخصی معامله گری باشد.
یک عبارت قدیمی در تجارت وجود دارد که اگر موفق به برنامه ریزی نشدید، درواقع شما برای شکست برنامه ریزی می کنید. ممکن است این مورد کوچک و ناچیز به نظر برسد، اما افرادی که در مورد موفقیت جدی هستند، از جمله معامله گران، باید این کلمات را طوری دنبال کنند که انگار روی سنگ نوشته شده و هیچگاه از بین نمی رود. اگر از هر تاجری که به طور مداوم درآمد کسب می کند، بپرسید، احتمالاً به شما خواهند گفت که شما دو انتخاب دارید: یا به طور روشمند از یک برنامه نوشته شده پیروی کنید و پلن شخصی معامله گری داشته باشید یا شکست بخورید.
اگر از قبل یک پلن شخصی معامله گری و برنامه تجاری و سرمایه گذاری مکتوب دارید، به شما تبریک می گوییم، شما در اقلیت هستید. توسعه یک رویکرد یا روشی که در بازارهای مالی کار می کند، به زمان، تلاش و تحقیق نیاز دارد. در حالی که هرگز و هیچوقت هیچ تضمینی برای موفقیت وجود ندارد، سبک معاملاتی خود را تعیین کنید شما با ایجاد یک برنامه تجاری دقیق، یک مانع بزرگ را از بین برده اید.
اگر برنامه شما از تکنیک های ناقص استفاده می کند یا آمادگی لازم را ندارد، موفقیت شما بلافاصله به دست نمی آید اما حداقل در موقعیتی هستید که می توانید مسیر خود را ترسیم و اصلاح کنید. با مستندسازی فرآیند، می آموزید که چه چیزی به درستی کار می کند و چگونه از اشتباهات پرهزینه ای که معامله گران تازه کار گاهی با آنها مواجه می شوند، اجتناب کنید. چه در حال حاضر برنامه ای دارید یا نه، در ادامه چند ایده برای کمک به این روند وجود دارد.
تعریف پلن شخصی معامله گری
پلن شخصی معامله گری روشی سیستماتیک برای شناسایی و معامله دارایی است که تعدادی متغیر از جمله زمان، ریسک و اهداف سرمایه گذار را در نظر می گیرد. یک پلن شخصی معامله گری نحوه یافتن و اجرای معاملات توسط معامله گر را مشخص می کند، از جمله اینکه تحت چه شرایطی اوراق بهادار، بورس، بازار ارز دیجیتال یا سایر دارایی ها را بخرد و بفروشد، چقدر موقعیت را به دست می آورد، چگونه می تواند موقعیت ها را در حین حضور در آن مدیریت می کند، قوانینی برای زمان معامله و زمان عدم انجام آن، چه اوراق بهاداری را می توان معامله کرد و موارد دیگر.
اکثر کارشناسان معاملات توصیه می کنند که تا زمانی که یک پلن شخصی معامله گری انجام نشود، هیچ سرمایه ای در معرض خطر نیست. طرح و برنامه معاملاتی سندی است که در مورد آن تحقیق شده و مکتوب است که تصمیمات معامله گر را راهنمایی می کند.
درک پلن معامله گری
پلن های معامله گری را می توان به روش های مختلف ساخت. سرمایه گذاران معمولاً برنامه و پلن معاملاتی خود سبک معاملاتی خود را تعیین کنید را براساس اهداف شخصی خود سفارشی می کنند. برنامه های معاملاتی بسیار طولانی و مفصل هستند، به خصوص برای معامله گران فعال، مانند معامله گران روزانه یا معامله گران نوسانی. این پلن های معامله گری همچنین می توانند بسیار ساده باشند، مانند سرمایه گذاری که فقط می خواهد هر ماه به صورت خودکار در صندوق های مشترک یا صندوق های قابل مبادله (ETF) تا زمان بازنشستگی سرمایه گذاری کند.
ساختن پلن شخصی معامله گری کامل
هیچ دو طرح معاملاتی مشابه نیستند زیرا هیچ دو معامله گری دقیقاً شبیه هم نیستند. هر رویکرد منعکس کننده عوامل مهمی مانند سبک معاملات و همچنین تحمل ریسک است. سایر اجزای ضروری یک برنامه معاملاتی چیست؟ در اینجا 10 مورد وجود دارد که هر طرحی باید شامل آنها باشد:
1. ارزیابی مهارت
آیا آماده تجارت هستید؟ آیا سیستم خود را روی کاغذ آزمایش کرده اید و آیا مطمئن هستید که در یک محیط معاملاتی زنده کار می کند؟ آیا می توانید سیگنال های خود را بدون تردید دنبال کنید؟ داد و ستد در بازارها جنگ دادن و گرفتن است. حرفه ای های واقعی آماده می شوند و از افرادی سود می برند که بدون برنامه و پلن معامله گری و معمولاً پس از اشتباهات پرهزینه پول می دهند.
2. آمادگی ذهنی
چه احساسی دارید؟ به اندازه کافی خوابیده اید؟ آیا به چالش پیش رو فکر می کنید؟ اگر از نظر عاطفی و روانی آماده نبرد در بازار نیستید، معامله نکنید، در غیر این صورت، خطر از دست دادن سرمایه خود را دارید.
بسیاری از معامله گران یک شعار بازار دارند که قبل از شروع روز برای آماده کردن خود، آن را تکرار می کنند. یک معامله را انتخاب و ایجاد کنید که شما را در منطقه تجاری قرار دهد. علاوه بر این، منطقه تجاری شما باید عاری از حواس پرتی باشد. به یاد داشته باشید، این یک تجارت است و حواس پرتی ممکن است پرهزینه باشد.
3. سطح ریسک را تنظیم کنید
نکته مهم در ساخت پلن شخصی معامله گری این است که می خواهید چه مقدار از پرتفوی خود را باید در یک معامله ریسک کنید؟ این موضوع به سبک معاملاتی و تحمل ریسک شما بستگی دارد. میزان ریسک می تواند متفاوت باشد، اما احتمالاً باید بین حدود 1٪ تا 5٪ از پرتفوی شما در یک روز معاملاتی معین، متغیر باشد. یعنی اگر در هر نقطه از روز آن مقداری که مشخص کرده اید را از دست بدهید، از بازار خارج می شوید و بیرون می مانید. اگر اوضاع بر وفق مراد شما نیست، بهتر است کمی استراحت کنید و یک روز دیگر معامله کنید.
4. هدف گذاری کنید
قبل از اینکه وارد معامله شوید، اهداف سبک معاملاتی خود را تعیین کنید سود واقعی و نسبت ریسک/پاداش (risk/reward ratios) را تعیین کنید. حداقل ریسک/پاداشی که می پذیرید چقدر است؟ بسیاری از معامله گران معامله ای را انجام نمی دهند مگر اینکه بدانند سود احتمالی حداقل سه برابر بیشتر از ریسک باشد. به عنوان مثال، اگر حد ضرر شما 1 دلار در هر سهم است، هدف شما باید 3 دلار سود برای هر سهم باشد. اهداف سود هفتگی، ماهانه و سالانه را به دلار یا به عنوان درصدی از پرتفوی خود تعیین کنید و مرتباً آنها را ارزیابی کنید.
5. تکالیف خود را انجام دهید
قبل از باز شدن بازار، بررسی می کنید که در سراسر جهان چه می گذرد؟ آیا بازارهای خارج از کشور افزایش یا کاهش دارند؟ قراردادهای آتی شاخص خوبی برای سنجش روحیه قبل از باز شدن بازار هستند زیرا قراردادهای آتی در شبانه روز معامله می شوند.
داده های اقتصادی یا درآمدی که قرار است منتشر شوند چه هستند و چه زمانی بیرون می آیند؟ لیستی را روی دیوار مقابل خود قرار دهید و تصمیم بگیرید که آیا می خواهید قبل از یک گزارش مهم معامله کنید یا خیر. برای اکثر معامله گران، بهتر است به جای ریسک های غیرضروری مرتبط با معاملات در طول واکنش های بی ثبات به گزارش ها، منتظر انتشار گزارش باشند. حرفه ای ها براساس احتمالات معامله می کنند. آنها قمار نمی کنند. معامله پیش از یک گزارش مهم اغلب یک قمار است زیرا غیرممکن است که بدانیم بازارها چگونه واکنش نشان خواهند داد.
6. آماده سازی تجارت
از هر سیستم و برنامه معاملاتی که استفاده می کنید، سطوح حمایت و مقاومت اصلی و جزئی را روی نمودارها برچسب گذاری کنید، هشدارهایی را برای سیگنال های ورود و خروج تنظیم کنید و مطمئن شوید که همه سیگنال ها را می توان به راحتی با یک سیگنال دیداری یا شنیداری واضح مشاهده یا شناسایی کرد.
7. قوانین خروج را تنظیم کنید
اکثر معامله گران این اشتباه را مرتکب می شوند که بیشتر تلاش خود را بر روی جستجوی سیگنال های خرید متمرکز می کنند اما توجه بسیار کمی به زمان و مکان خروج دارند. بسیاری از معامله گران در صورت کاهش قیمت نمی توانند بفروشند زیرا نمی خواهند ضرر کنند. شما در ساخت پلن شخصی معامله گری خود باید این نکته را در نظر داشته باشید و باید بتوانید از پس آن برآیید، باید یاد بگیرید که ضرر را بپذیرید، وگرنه به عنوان یک معامله گر موفق نخواهید شد. اگر استاپ شما ضربه خورد، به این معنی است که اشتباه کرده اید. معامله گران حرفه ای بیش از آنکه برنده شوند، معاملاتی را از دست می دهند، اما با مدیریت پول و محدود کردن ضرر، همچنان سود می برند.
قبل از اینکه وارد معامله شوید، باید خروجی های خود را بدانید. حداقل دو خروجی ممکن برای هر معامله وجود دارد. اول، اگر معامله برخلاف پیش بینی شما انجام شود، توقف ضرر شما چقدر است؟ این مورد باید نوشته شود. باید بدانید که توقف های ذهنی و آنچه در مغز شما می گذرد، به حساب نمی آیند. دوم، هر معامله باید یک هدف سود داشته باشد. هنگامی که به آنجا رسیدید، بخشی از پوزیشن خود را بفروشید و در صورت تمایل می توانید توقف ضرر خود را در بقیه موقعیت خود به نقطه سربه سر منتقل کنید.
8. قوانین ورود را تنظیم کنید
این مورد به این دلیل پس از قوانین خروج آمده است که: خروج ها بسیار مهم تر از ورودی ها هستند. سیستم شما باید به اندازه کافی پیچیده باشد تا موثر باشد اما باید به اندازه کافی ساده نیز باشد تا تصمیمات فوری را تسهیل کند. اگر 20 شرط دارید که باید رعایت شوند و بسیاری از آنها ذهنی هستند، انجام معاملات واقعی برای شما دشوار است. در واقع، رایانه ها معمولاً معامله گران بهتری نسبت به مردم می سازند. این موضوع ممکن است توضیح دهد که چرا بیشتر معاملاتی که اکنون در بورس های اصلی انجام می شوند توسط برنامه های رایانه ای ایجاد می شوند.
کامپیوترها برای انجام معامله نیازی به فکر و احساس خوب ندارند. در صورت رعایت شرایط وارد می شوند. زمانی که معامله مسیر اشتباهی را طی می کند یا به یک هدف سود می رسد، آنها خارج می شوند. آنها پس از انجام چند معامله خوب و بد در بازار عصبانی نمی شوند و یا احساس شکست ناپذیری نمی کنند. هر تصمیم براساس احتمالات است، نه احساسات.
9. سوابق عالی را نگه دارید
بسیاری از معامله گران باتجربه و موفق نیز در نگهداری سوابق عالی هستند. اگر آنها برنده یک معامله شوند، احتمالا در آینده می خواهند دقیقا بدانند چرا و چگونه به آن رسیده اند. مهمتر از آن، آنها می خواهند وقتی می بازند همین جزئیات را بدانند تا اشتباهات غیر ضروری را تکرار نکنند. جزئیاتی مانند اهداف، ورود و خروج هر معامله، زمان، سطوح حمایت و مقاومت، محدوده بازگشایی روزانه، باز و بسته شدن بازار برای روز را یادداشت کنید و نظرات خود را در مورد دلیل انجام معامله و همچنین درس های آموخته شده ثبت کنید.
همچنین باید سوابق معاملاتی خود را ذخیره کنید تا بتوانید به عقب برگردید و سود یا زیان یک سیستم خاص، افت ها (که مبالغ از دست رفته در هر معامله با استفاده از یک سیستم معاملاتی است)، میانگین زمان در هر معامله (که برای محاسبه کارایی تجارت ضروری است) و سایر عوامل مهم را تجزیه و تحلیل کنید. همچنین، این عوامل را با استراتژی خرید و هولد مقایسه کنید. به یاد داشته باشید، این یک تجارت است. شما می خواهید کسب و کار شما تا حد امکان موفق و سودآور باشد.
10. عملکرد را تجزیه و تحلیل کنید
پس از هر روز معاملاتی، جمع کردن سود یا زیان برای دانستن چرایی و چگونگی آن امری مهم است. نتیجه گیری خود را در یادداشت های معاملاتی خود بنویسید تا بتوانید بعداً به آنها مراجعه کنید. به یاد داشته باشید، همیشه معاملاتی با ضرر وجود خواهد داشت. آنچه شما می خواهید یک پلن شخصی معامله گری است که در بلندمدت برنده شود.
جمع بندی
هیچ راهی برای تضمین سودآوری تجارت وجود ندارد. شانس معامله گران براساس مهارت و سیستم برد و باخت آنها است. چیزی به نام برد بدون باخت وجود ندارد. معامله گران حرفه ای قبل از ورود به معامله می دانند که شانس به نفع آنهاست وگرنه در آنجا حضور نخواهند داشت. با اجازه دادن به سود خود و کاهش ضرر، یک معامله گر ممکن است در برخی نبردها شکست بخورد، اما در جنگ پیروز خواهد شد. اکثر معامله گران و سرمایه گذاران برعکس این کار را انجام می دهند، به همین دلیل است که به طور مداوم پول در نمی آورند.
دیدگاه شما