جلسه یازدهم: آموزش اسیلاتور ها
آموزش اسیلاتور ها به شما کمک میکند تا اسیلاتور های مهم را یاد بگیرید. همانطور که می دانید اسیلاتور ها و اندیکاتور بخش مهم از تحلیل هر تریدر است و با استفاده از این ابزار می تواند سود های خوبی داشته باشد.
در مقالات قبلی به آموزش اندیکاتور ها پرداختیم و این که چه استفاده ای از این اندیکاتور ها میتوان کرد به شما توضیح دادیم.
در این جلسه از آموزش فارکس میخواهیم آموزش اسیلاتور را به شما بدهیم.
اندیکاتور ها انواع مختلفی دارند که به نوعی از این اندیکاتور ها اسیلاتور گفته میشود که در قسمت آموزش متاتریدر به شما گفتیم اسیلاتور ها در کدام قسمت قرار دارد.
به طور کلی اسیلاتور ها و اندیکاتور ها به یک شکل برنامه نویسی شده اند و از هر دوی آن ها روی چارت استفاده میشود اما تفاوتی که بین این دو وجود دارد تفاوت های نمایشی است.
آموزش اسیلاتور ها
از اسیلاتور ها بیشتر در نقاط اشباع بازار و نشان دادن حجم بازار استفاده میشود و طراحی آن ها به شکلی است که معمولا زیر چارت نمایش داده میشوند.
از اسیلاتور ها مثل اندیکاتور ها برای تحلیل بهتر بازار استفاده میشود.
در ادامه چند آموزش اسیلاتور معروف و محبوب را به همراه کاربرد های آن ها به شما معرفی میکنیم.
همانطور که در تصویر زیر میبینید.
اسیلاتور هارو میتونید از همون قسمت اندیکاتور ها روی چارت پیاده کنید.
اسیلاتور MACD
یکی از معروف ترین اسیلاتور ها MACD است.
این اندیکاتور بسیار کاربردی است و نقاط مهم بازار به ما نشان میدهد.
علاوه بر این میتوانید از این oscillators استفاده کنید و نقاط حمایت و مقاومت را در بازار به درستی رسم کنید.
اسیلاتور RSI
اسیلاتور مهم بعدی RSI است که مناطق اشباع خرید و اشباع فروش را نشان میدهد.
که توی این اسیلاتور میتوانید 2 خط دیگه در 80 و 20 اضافه کنید.
این مناطق مناطق اشباع بازار هستند و در این مناطق بازار به احتمال خیلی زیاد برمیگیردد
همچنین این اندیکاتور به ما کمک میکند تا واگرایی هارو پیدا کنید این اندیکاتور قابلیت این رو داره که روش ترندلاین رسم کنید و شکست را در آن ها مشخص کنید.
اسیلاتور Stochastic
آموزش اسیلاتور معروف بعدی stochastic هست که مناطق اشباع فروش و خرید را نشان میدهد و همچنین این oscillators یک خط سیگنال دارد که این خط به ما کمک میکند تشخیص بدهیم که زمان مناسب ورود به یک پوزیشن کی هست؟
اسیلاتور های دیگه ای هم داریم که در قسمت اسیلاتور ها نیستند مثل اسیلاتور AO که این oscillators خیلی شبیه به MACD عمل میکند با این تفاوت که سیگنال خرید و فروش هم به شکلی متفاوت ار RSI در اختیار ما قرار میدهد.
که نحوه سیگنال دهی این oscillators با توجه به چیزی که در قسمت Help نوشته است به این صورت است که اگر 2 تا خط قرمز زد میتوانید وارد پوزیشن Sell و اگر 2 تا خط سبز زد میتوانید وارد پوزیشن Buy شوید.
در این جلسه به آموزش اسیلاتور ها پرداختیم در جلسه آینده درباره ابزار ها صحبت می کنیم نظرات خود را در قسمت دیدگاه ها بنویسید.
اندیکاتور چیست؟ + مهمترین انواع اندیکاتورها
اندیکاتور (Indicator) یکی از مهمترین مفاهیم و ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که استفاده آسان، سهولت تحلیل و فهم سریع بر محبوبیت آنها بین تحلیلگران افزوده است. شناسایی قدرت و جهت روند (تایید روند فعلی یا اخطارهای بازگشت روند)، مناطق اشباع خرید و فروش (Overbought & Oversold) و پیشبینی آینده قیمت از کاربردهای اصلی اندیکاتورهاست و در تمامی بازارهای مالی مثل سهام (بورس)، فارکس، ارزهای دیجیتال، CFD و … کاربرد دارند. در ادامه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال به معنی و مفهوم Indicator خواهیم پرداخت. سپس به بررسی تعدادی از محبوبترین و بهترین اندیکاتورها و کاربرد آنها خواهیم پرداخت.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتورها (Technical Indicator: در لغت به معنی “نشانگر”) یک سری معادلات ریاضی هستند که ورودی آنها اطلاعات معاملاتی گذشته شامل قیمت (تمام اطلاعات قیمتی یک کندل یعنی Close، Open، High و Low)، حجم معاملات، تغییرات قیمت و زمان است. خروجی اندیکاتورها بصورت نمودارهای گرافیکی روی چارت اصلی قیمت یا بصورت جداگانه در پایین نمودار ترسیم میشود و به تحلیلگران در اعتبارسنجی روند کمک میکند. در واقع تحلیلگران با استفاده از نمودار قیمت، روند را شناسایی کرده و با استفاده از Indicator و بررسی واگرایی، به تایید یا رد تحلیل میپردازند. در ادامه آموزش توضیحات مفصلی را ارائه خواهیم کرد.
هر اندیکاتور استراتژی معاملاتی خاص خود را دارد و باید اصول و استراتژیهای حاکم بر آن را به خوبی یاد بگیرید. اما دقت کنید که صرفا استفاده از یک یا چند اندیکاتور به هیچ وجه نمیتواند استراتژی معاملاتی یک معاملهگر باشد. استفاده از آنها باید به عنوان ابزار کمکی در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل خط روند، سطوح حمایت و مقاومت، ابزارهای فیبوناچی، امواج الیوت، الگوهای قیمتی و… باشد.
در واقع اندیکاتورها نباید مبنای خرید و فروش باشند بلکه باید ابزاری کمکی برای تصمیمگیری بهتر تریدر درنظر گرفته شوند. با توجه به منطق و مفهوم تحلیل تکنیکال، اولین و مهمترین ابزار تحلیل و تصمیمگیری یک معاملهگر، نمودار قیمت است. سایر ابزارها مثل Indicator، در کنار آن، به تایید یا اخطار بازگشت روند و بررسی نوسانات بازار کمک میکنند.
انواع اندیکاتورها
حال به واکاوی انواع اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال خواهیم پرداخت. با توجه به نوع کارکرد و رفتار آنها تقسیمبندیهای متفاوتی دارند. در حالت کلی با توجه به زمان هشدار و نوع حرکت نسبت به نمودار قیمت، به 2 دسته تقسیم میشوند:
- پیشرو (Leading indicators): این اندیکاتورها جلوتر از نمودار قیمت حرکت میکنند و قبل از شکلگیری روند، اخطارهای لازم را میدهند! در بازارهای بدون روند (خنثی) و بازههای کوتاه مدت عملکرد بهتری دارند.
- تاخیرکننده (lagging indicators): اندیکاتورهای پسرو یا تاخیری همیشه یک گام عقبتر از قیمت حرکت میکنند. در واقع بعد از شکلگیری روند، سیگنال تایید یا شکست روند را صادر میکنند. در بازههای بلندمدت و بازارهای رونددار کارایی بهتری دارند.
طبق یک دستهبندی دیگر، 5 نوع اندیکاتور داریم:
- اندیکاتورهای روندی یا روند نما (Trend): برای بررسی قدرت و جهت روند مورد استفاده قرار میگیرند. مثل MACD، مووینگ اوریج.
- مومنتوم (تکانه): سرعت و قدرت حرکت روند را با محاسبه نرخ افزایش یا کاهش قیمتها تعیین میکند مثل: Momentum و استوکاستیک (Stochastic).
- حجم (Volume): اندیکاتورهای Volume با بررسی حجم معاملات به واکاوی قدرت روندیا تایید جهت روند میپردازند. مثل: On-Balance Volume (OBV) و Money Flow Index (MFI).
- بیل ویلیامز: آقای Bill Williams یکی از تریدرهای معروف و طراح اندیکاتورهای مهمی است که به افتخار او در یک دسته و با نام خودش قرار دارند.
- اسیلاتورها (Oscillator): در لغت به معنی “نوسانگر” است. اسیلاتورها بدون توجه به جهت روند به بررسی نرخ حرکت قیمت و هیجان بازار میپردازند. با نوسان بین دو سطح کلیدی یا حول یک خط مرکزی، مناطق اشباع خرید و فروش اندیکاتور و اوسیلاتور چیست؟ را برای تحلیلگران مشخص میکنند مثل RSI.
بهترین اندیکاتورها
همانطور که گفتیم اندیکاتورها معادلات ریاضی حاکم بر معاملات را به نمودارهای بصری و قابل فهم برای معاملهگران تبدیل میکنند. در ادامه سعی میکنیم شما را با محبوبترین و پرکاربردترین اندیکاتورها آشنا کنیم.
میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک یا به اختصار MA با محاسبات و مفهوم ساده، کاربرد فراوانی در تحلیل تکنیکال و سایر ابزارهای معاملاتی آن دارد. دو نوع میانگین متحرک ساده (SMA: Simple Moving Average) و نمایی (EMA: Exponential Moving Average) از متداولترین انواع آن است. مووینگ اوریج که در دسته اندیکاتورهای پسرو و دنبالهرو روند قرار دارد. MA با حذف نوسانات قیمت، نمودار حرکت قیمت را هموارتر میکند.
- تنظیمات اندیکاتور Moving Average بسیار ساده است. مثلا برای یک نمودار با تایم فریم روزانه، با انتخاب 10 به عنوان “تایم دوره” و Close Price به عنوان “منبع محاسبات” هر نقطه روی نمودار MA از تقسیم مجموع قیمت پایانی 10 روز اخیر بر عدد 10 بدست میآید.
- در ابتدا با توجه به بازه تحلیلی خود (کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت) میتوانید تایم دورهای مناسب MA را انتخاب کنید. برای مثال مووینگ اوریج 200 روزه برای تحلیل بلندمدت عملکرد بهتری خواهد داشت.
- سیگنال خرید و فروش با تقاطع نمودار قیمت و MA: بدینصورت که با نزول قیمت ها زیر خط MA، اخطار فروش و حرکت قیمت بالای خط MA سیگنال خرید صادر میشود. در واقع اگر قیمتها بالای خط MA حرکت کنند میتوان روند را همچنان صعودی درنظر گرفت.
اندیکاتور RSI
RSI مخفف عبارت انگلیسی Relative Strength Index به معنای “شاخص قدرت نسبی” است. RSI در دسته اسیلاتورها قرار میگیرد و بین دو سطح 0 و 100 نوسان میکند. سطوح 30 و 70 به عنوان سطوح کلیدی درنظر گرفته میشود. بدین صورت که با خریدهای هیجانی معاملهگران، اگر RSI بالای سطح 70 برسد میتوان آنرا هشدار اتمام روند صعودی و اشباع خرید دانست. همچنین فروشهای افراطی باعث نزول RSI به زیر سطح 30 و سیگنال پایان روند نزولی و اشباع فروش خواهد بود.
البته در روندهای صعودی پرقدرت نباید RSI بالای 70 را سیگنال فروش تلقی کرد! چرا که هیجان زیاد خریداران باعث افزایش قدرت خرید و ادامهدار بودن روند صعودی خواهد شد. همین نکته در روند نزولی پرقدرت نیز برقرار است. در واقع RSI به تنهایی قادر به پیشبینی بازگشت روند نیست. استفاده از واگرایی در اندیکاتورهایی مثل RSI و MACD باعث دریافت سیگنالهای بهتر و معتبرتری میشود.
اندیکاتور MACD
MACD مخفف عبارت انگلیسی Moving Average Convergence Divergence به معنی “میانگین متحرک همگرا واگرا” است. در دسته اندیکاتورهای تاخیری و دنبالکننده روند قرار میگیرد. شامل دو خط بنام خط مکدی و خط سیگنال و یک هیستوگرام است. نحوه محاسبه MACD Line بصورت تفاضل میانگین متحرک نمایی 12 و 26 دورهای قیمت است. Signal Line نیز میانگین متحرک نمایی 9 دورهای مکدی لاین است. هیستوگرام نیز از اختلاف این دو خط وجود میآید.
تقاطع خط مکدی (خط آبی) و خط سیگنال (خط قرمز) از پایین، سیگنال خرید و تقاطع آنها از بالا هشدار فروش است. دقت بفرمایید که در نقاط تقاطع، هیستوگرام صفر است چرا که اختلاف بین این دو خط صفر میشود! استفاده از واگرایی در MACD و استفاده همزمان از RSI نیز میتواند بر دقت تحلیل شما بیفزاید.
استوکاستیک (Stochastic)
Stochastic (استوکاستیک) در دسته اندیکاتورهای مومنتوم قرار دارد که با دقت خوبی قدرت روند را شناسایی میکند. بدینصورت که با محاسبه قیمت پایانی هر کندل با پایینترین و بالاترین قیمت یک دوره، نرخ تغییر قیمت را اندازه گرفته و در یک بازه 0 تا 100 نشان میدهد.
دو سطح کلیدی 80 و 20 سطوح خرید و فروش هیجانی و افراطی هستند که میتواند سیگنال اشباع خرید و اشباع فروش را به معاملهگر بدهد. استوکستیک شامل دو خط K و D است که معاملهگران میتوانند تنظیمات دورهای آنرا تغییر دهند. تنظیمات پیشفرض برای خط %K بصورت 5 یا 14 دورهای و برای خط %D بصورت 3 دورهای است.
خط D نیز با استفاده از میانگین متحرک 3 دورهای خط K بدست میاد. به همین دلیل نسبت به %K حرکت هموارتری (Smooth) دارد! در واقع واکنش آن به تغییرات قیمت آرامتر است و خط K واکنش سریعتری دارد.
با شکست و قطع دو خط K و D و نزول %K به زیر %D این مفهوم القا میشود که روند قیمتی فعلی از میانگین 3 دورهای ضعیفتر شده است و با کاهش قدرت روند مواجه هستیم. بنابراین تقاطع رو به پایین دو خط K و D در محدوده بالای سطح 80 میتواند سیگنال فروش و تقاطع رو به بالای این دو خط در محدوده زیر سطح 20 نیز میتواند سیگنال خرید تلقی شود.
اندیکاتور CCI
اسیلاتور CCI مخفف عبارت انگلیسی Commodity Channel Indicator و به معنی اندیکاتور کانال کالا است. عموما بین دو سطح 100- و 100+ نوسان میکند و حرکت خارج از این محدوده بیانگر ضعف یا قدرت زیاد روند قیمتی است. نحوه محاسبه CCI بدینصورت است که اختلاف بین میانگین قیمت و میانگین متحرک در یک دوره 20 روزه (تعداد دوره قابل تغییر است) را بر ضریبی از انحراف میانگین مطلق تقسیم میکنیم.
شکست و نزول نمودار به سطوح کمتر از 100 میتواند شروع یک روند نزولی و سیگنال فروش باشد. همچنین میتوان صعود نمودار به مقادیر بیشتر از 100- را آغازگر یک روند صعودی و سیگنال خرید تلقی کرد.
گاهی اوقات نزول CCI و ورود آن به محدودهای در سطح کمتر از 100+ میتواند صرفا یک پولبک به خط حمایت باشد نه شروع یک روند نزولی. همچنین شکست نمودار CCI و ورود به محدوده بالاتر از سطح 100- نیز میتواند پولبک به خط مقاومت باشد نه شروع یک روند صعودی. البته دقت به واگرایی بین CCI و نمودار قیمت و استفاده از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال میتواند به تحلیل دقیقتر کمک کند.
اندیکاتور MFI
MFI مخفف عبارت انگلیسی Money Flow Index به معنای شاخص جریان نقدینگی است. اسیلاتور MFI با استفاده از قیمت و حجم معاملات، میزان ورود و خروج نقدینگی به بازار را تعیین میکند و با نوسان بین 0 تا 100 آنرا نشان میدهد.
سطوح 20 و 80 به عنوان اندیکاتور و اوسیلاتور چیست؟ سطوح کلیدی شناخته شده در MFI سیگنال خرید و فروش را صادر میکنند. در واقع ورود نمودار به محدودهای پایین تر از 20 بیانگر تخلیه هیجان فروشندگان و کاهش خروج پول خواهد بود که طبیعتا میتواند سیگنال خرید باشد. همچنین سطوح بالای 80 نیز هشدار اشباع ورود نقدینگی و بالطبع سیگنال فروش را صادر میکنند.
پارابولیک سار (Parabolic SAR)
پارابولیک سار مخفف عبارت انگلیسی Parabolic SAR (Stop And Reversal) و جزء اندیکاتورهای روندی است. برای شناسایی نقاط بازگشت روند بکار میرود و در عین سادگی سیگنالهای مناسب و قابل اعتمادی صادر میکند! عملکرد آن بدینصورت است که با ترسیم نقاطی در بالا و پایین نمودار قیمت، اگر نقاط بالای نمودار باشد نشان از روند نزولی و اگر پایین نمودار باشد بیانگر حرکت صعودی قیمت است.
مدنظر داشته باشید Parabolic SAR در بازارهای رونددار و بلندمدت کارایی بهتری دارد. بنابراین ترجیحا در بازارهای خنثی از آن استفاده نکنید! همچنین استفاده همزمان از اندیکاتور پارابولیک، RSI، MACD و … میتوانید باعث بهبود کارایی تحلیل شود و استراتژی معاملاتی مناسبی را برای معاملهگران فراهم کند.
نحوه نصب اندیکاتور در مفید تریدر
متاتریدر یکی از محبوبترین پلتفرمهای تحلیل تکنیکال است. نسخه بومی شده آن نیز با نام مفید تریدر توسط کارگزاری مفید عرضه شده است. بسیاری از اندیکاتورهای محبوب و پرکاربرد بصورت پیشفرض در متاتریدر وجود دارد اما امکان بارگذاری و نصب اندیکاتورهای دلخواه نیز وجود دارد. بدین منظور کافی است از آدرس زیر، وارد پوشه Indicators شوید و فایل مربوطه را در این پوشه قرار دهید. یک راه سادهتر برای دسترسی به پوشه اندیکاتور مفید تریدر این است که وارد نرمافزار مفیدتریدر شوید و از منو File گزینه Open Data Folder را انتخاب کنید تا پوشه مذکور برای شما نمایان شود.
برای مثال امکان مشاهده نمودار در حالت scale Logarithmic در متاتریدر وجود ندارد! اما به راحتی میتوانید اندیکاتور رسم نمودار لگاریتمی را از لینک زیر دانلود و در مفید تریدر نصب کنید.
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
پرایس اکشن چیست؟ از بهترین استراتژی و بهترین اندیکاتور تا نکات مهم
پرایس اکشن (Price Action) یا رفتار قیمت از مهمترین و صد البته جذابترین استراتژیهای معاملاتی در بازارهای مالی به ویژه ارزهای دیجیتال است. استفاده از استراتژی پرایس اکشن نیازمند رعایت نکات مهمی است. در ادامه این مقاله از مجله رمزینکس به معرفی این استراتژی و همچنین بررسی بهترین استراتژیها و اندیکاتورهای تشخیص آن و نکات کلیدی مهم در استفاده از این استراتژی پرداخته ایم.
پرایس اکشن (Price Action) یا رفتار قیمت چیست؟
اما واقعا پرایس اکشن چیست؟ پرایس اکشن روشی برای تحلیل اطلاعات قیمت بازار بهمنظور شناسایی فرصتهای ورود به معاملات و خروج از آنها است. اساساً، این روش نحوه عملکرد قیمت در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را به تحلیلگر نشان میدهد. بیشتر تحلیلهای تکنیکال بر اساس اطلاعات قیمت است، اما معامله کردن بر اساس پرایس اکشن به معنای مشاهده مستقیم قیمتها، به طور معمول در نمودارهای شمعی، است.
برای آشنایی بیشتر با استراتژی های مختلف تحلیل تکنیکال به مقاله «تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟» مراجعه کنید.
نحوه تفسیر کردن پرایس اکشن چگونه است؟
معامله کردن بر اساس پرایس اکشن شامل تحلیل امواج روند دار و امواج برگشتی است که به آنها امواج ایمپالسی (waves impulse) و اصلاحی (corrective waves) نیز میگویند. یک روند زمانی پیشرفت میکند که امواج روند دار بزرگتر از امواج اصلاحی باشند.
معاملهگران «سقفها» و «کفها» یا طول امواج روند دار و پولبکها را زیر نظر میگیرند تا جهت روند را مشخص کنند. در طی یک روند صعودی قانون به این صورت است که قیمت سقفهای بلندتر و کفهای بلندتر از سقفها و کفهای اخیر ایجاد کند. عکس این قضیه در روند نزولی صادق است؛ یعنی کفها و سقفهای خط روند بین سطوح حمایت و مقاومت در نمودار قیمت متغیر است.
نمودار شمعی زیر دارای خطوطی است که امواج اصلی صعودی و نزولی را نشان داده و به شناسایی روند نزولی و تغییر جهت به روند صعودی کمک میکند.
امواج قیمت همچنین میتوانند الگوهایی مانند روند خنثی (امواج صعودی و نزولی با طول برابر)، مثلث (کوچکتر شدن تدریجی امواج قیمت) و دامنههای انبساطی (سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر) را تشکیل دهند.
روندها و الگوها عناصر اصلی سازنده پرایس اکشن را تشکیل میدهند. علاوه بر این، معاملهگران همچنین به دنبال شناسایی سطوح عرضه و تقاضا و الگوهای شمعی هستند.
پرایس اکشن در فارکس چگونه است؟
معامله کردن بر اساس پرایس اکشن در تمام بازارها، حتی فارکس، یکسان است. البته در این میان تفاوتهای ظریفی وجود دارد که باید به آنها توجه داشته باشید.
ارزها را میتوان در طول ۲۴ ساعت شبانه روز معامله کرد اما در صورت باز نبودن بازارهای مربوطه نمیتوان انتظار داشت برخی از جفت ارزها حتی در صورت ایجاد سیگنال پرایس اکشن تغییرات قیمتی را تجربه کنند. بنابراین، این مقاله شامل مثالهایی از همه بازارها، از جمله فارکس، سهام، شاخص یا کالا، برای نشان دادن نحوه عملکرد پرایس اکشن است.
چگونه بر اساس عرضه و تقاضا در پرایس اکشن معامله کنیم؟
نواحی عرضه به سطوحی از قیمت گفته میشود که در آن فروشندگان با قدرت وارد بازار شده و باعث افت قیمت میشوند به گونهای که قیمت دیگر به بالا بر نمیگردد. معاملهگران مراقب این موارد هستند زیرا با بازگشت قیمت به بالا ممکن است فروشندگان همچنان حضور داشته و آماده فروش مجدد باشند و قیمت را به پایین سوق دهند.
نواحی تقاضا سطوحی از قیمت در نمودار است که خریداران با قدرت وارد بازار میشوند. در این صورت قیمت به سمت بالا جهش کرده و به پایین باز نمیگردد. در صورت بازگشت قیمت به سطوح قبلی در پایین معاملهگران بررسی میکنند که آیا فشار فروش دوباره وجود دارد و قیمت دوباره به بالا حرکت میکند یا خیر.
الگوهای معاملاتی پرایس اکشن
در ادامه به بررسی مهمترین الگوها و استراتژیهای معاملاتی پرایس اکشن پرداختهایم.
الگوهای ادامهدهنده پرایس اکشن
الگوهای ادامهدهنده در طی یک روند اتفاق میافتد. فرض کنید روند صعودی است و در طی آن یک مثلث تشکیل میشود. به دلیل صعودی بودن روند احتمال خارج شدن قیمت از مثلث و ادامه دادن به مسیر رو به بالا بیشتر است.
این قضیه در مورد شکلگیری الگوها در طی روندهای نزولی نیز صادق است. استراتژی معاملهگر در اینجا میتواند این باشد که صبر کنید تا یک روند شکل بگیرد و سپس منتظر تشکیل یک الگو بمانید و فقط در صورت خارج شدن قیمت از روند در جهت حرکت روند معامله کند.
در زیر مثالی را مشاهده میکنید:
معکوس شدن پرایس اکشن
معکوس شدن پرایس اکشن زمانی اتفاق میافتد که قوانین یک روند صعودی یا نزولی نقض شود. به محض نقض شدن یکی از این قوانین اساسی روند به مشکل میخورد. در صورت نقض هر دو قانون میتوان بر اساس امواج شکل گرفته گفت که روند تغییر جهت داده است.
یک روند صعودی را در نظر بگیرید که سقفها و کفهای بالاتر تشکیل میدهد. هنگامی که این روند یک کف پایینتر از کف قبلی تشکیل میدهد میتواند هشدار باشد. اگر قیمت پس از آن یک سقف پایینتر از سقف قبلی نیز تشکیل دهد این بدان معنی است که روند در حال تغییر جهت است.
روند صعودی را در نظر بگیرید که در حال افزایش و نزول بیشتر است. وقتی نوسان پایین تری را کم میکند، این یک هشدار است. اگر قیمت پس از آن نوسان پایین را نیز بالا بکشد، این بدان معنی است که روند معکوس در حال انجام است.
این بدان معنا نیست که بازار نمیتواند دوباره به جهت حرکت قبلی برگردد و روند صعودی از سر گرفته شود؛ بلکه شواهد نشان میدهد که احتمال تغییر جهت روند وجود دارد. نمودار در زیر معکوس شدن پرایس اکشن از روند صعودی به روند نزولی و سپس دوباره به روند صعودی را نشان میدهد.
استراتژی معاملاتی پرایس ریجکشن
رد شدن قیمت یا پرایس ریجکشن زمانی رخ میدهد که قیمت سعی کند از یک سطح مهم عبور کند اما به دلیل نداشتن قدرت و مومنتوم معاملاتی کافی نتواند از آن عبور کند و دوباره تغییر جهت دهد.
رد شدن اغلب منجر به حرکتهای شدید و سریع در جهت مخالف میشود. در این شرایط به نکات زیر توجه داشته باشید:
- نزدیک شدن قیمت به یک ناحیه قیمتی مهم (عرضه، تقاضا یا ناحیه شکست الگو).
- قیمت به ناحیه نزدیک میشود یا حتی به صورت مختصر از آن عبور میکند.
- مومنتوم قیمت کاهش یافته و قیمت در جهت معکوس حرکت میکند.
- شمع (کندل استیک) به طور معمول سایه بلندی ایجاد میکند.
- قیمت دوباره به سمت دیگر حرکت میکند و فرصتی برای ورود ایجاد میشود.
نمودار عرضه و تقاضای زیر چندین نمونه از رد شدن قیمت را نشان میدهد. در همه موارد زیر شمعها سایههای بلندی دارند که نشان دهنده آخرین تلاشهای ناموفق قیمت برای خروج از الگو است.
استراتژی پرایس اکشن رنکو (Renko)
نمودارهای رنکو از آجرهایی تشکیل میشود که در آن هر آجر جدید زمانی تشکیل میشود که قیمت به مقدار مشخصی حرکت کند. آجرها فقط در زوایای ۴۵ درجه تشکیل میشوند و تا زمانی که روند معکوس نشود به یک رنگ تشکیل میشوند. تغییر جهت روند زمانی است که قیمت دو آجر در جهت مخالف حرکت کند.
نمودارهای رنکو عملکرد خوبی در بازارهای روند دار دارند. اگر رنگ نمودار رنکو تغییر نکند و روند ادامه پیدا کند معاملهگران باید در آن معامله بمانند. اما اگر رنگ نمودار تغییر کند شاید زمان خروج از پوزیشن باشد.
نمودار معکوس شدن پرایس اکشن که در بالا بررسی کردیم با استفاده از بلوکهای رنکو در زیر مجدداً نمایش داده شده است. معاملهگر بر اساس استراتژی این نمودار میتوانست در تمام طول رالی صعودی که از ماه مارس شروع شد در معامله خود بماند.
استراتژی اسکالپینگ (Scalping) پرایس اکشن
اسکالپینگ یک استراتژی معاملاتی است که در آن تکلیف سود و زیان هر معامله به سرعت مشخص میشود زیرا معاملات معمولاً چند دقیقه بیشتر طول نمیکشد. اسکالپینگ در فارکس ممکن است به معنای تعیین حد ضرر ۳ تا ۵ پیپی و هدف سودگیری ۵ تا ۱۰ پیپی باشد و در ارز دیجیتال هم سودهای بسیار کوتاه و کم مد نظر است.
در بازار سهام این روش ممکن است به معنای ریسک کردن چند سنت به ازای هر سهم یا سفارش برای به دست آوردن چند سنت باشد. اسکالپینگ شامل سریع ورود به پوزیشن و خروج از آن برای بهرهمند شدن از حرکات اندک قیمت است. بسیاری از اسکالپرها معمولاً از نمودارهای ۱ دقیقهای استفاده میکنند.
هدف استراتژی اسکالپینگ معامله کردن در جهت روند و در هنگام پولبک یعنی زمانی است که قیمت شروع به حرکت مجدد در جهت روند میکند. برای این کار، معاملهگران برای تعیین زمان ورود به معامله به دنبال الگوهای پوشاننده (Engulfing) هستند.
مثلاً وقتی که یک شمع در جهت روند شمع قبلی شکل گرفته در جهت پولبک را میپوشاند. این اتفاق در هنگام پولبکها اتفاق میافتد.
در زیر، پیکانها الگوهای پوشانندهای را نشان میدهند که سیگنالی برای ورود احتمالی به معامله در نمودار ۱ دقیقه ای زیر هستند. اگرچه این یکی از نمونههای یک استراتژی اسکالپینگ است اما میتوان از تمام استراتژیها و مفاهیم قبلی بحث شده در مورد پرایس اکشن استفاده کرد.
استراتژی پرایس اکشن در معاملات نوسانی (سویینگ تریدینگ)
هر یک از استراتژیهای پرایس اکشن که در بالا ذکر شد را میتوان به عنوان بخشی از استراتژی معاملهگری نوسانی استفاده کرد. معاملهگران در ترید نوسانی معمولاً از نمودارهای ۱ ساعته، ۴ ساعته و روزانه برای یافتن موقعیتهای معاملاتی استفاده میکنند، اگرچه ممکن است برای یافتن نقاط دقیق ورودی خود از نمودارهای ۱۵ دقیقهای یا ۵ دقیقهای نیز استفاده کنند.
در زیر نمونهای از عرضه و تقاضا، همراه با معامله بر اساس روند را بررسی میکنیم. نمودار زیر حاکی از روند کلی نزولی در تایم فریم ۴ ساعته است.
همانطور که میتوانید تفسیر کنید قیمت شاهد رالی صعود بوده و یک سقف تشکیل میدهد سپس ریزش کرده و وارد یک روند نزولی کوتاه مدت میشود و سرانجام دوباره به سقف قبلی باز میگردد. با توجه به اینکه روند نزولی است و قیمت وارد ناحیه عرضه شده است میتوان گفت که فرصت ورود به یک معامله شورت (فروش) ایجاد شده است.
اگر قرار باشد بگذارید قیمت وارد ناحیه عرضه شود قیمت اغلب از سقف قبلی میگذرد. اگر میخواهید یک معامله شورت بر روی سهام باز کنید میتوانید در شرایطی وارد شوید که یک الگوی پوشاننده نزولی تشکیل شده یا قیمت برای مدتی تثبیت شده و در نهایت به سمت پایین شکسته میشود. پیکان تصویر زیر شکسته شدن تثبیت قیمت به سمت پایین را نشان میدهد.
حد ضرر و اهداف سودگیری در معاملات پرایس اکشن
با قرار دادن حد ضرر برای هر معامله میتوانید ریسک معاملاتتان را کنترل کنید. هنگام خرید و ورود به پوزیشن لانگ باید حد ضرر را پایینتر از کف قبلی قرار دهید. هنگام ورود به معاملات شورت (فروش) باید آن را بالاتر از سقف اخیر قرار دهید. این کار در هر دو مورد ریسک پایین آمدن یا بالا رفتن بیش از حد قیمت را محدود میکند.
در نمودارهای رنکو هنگامیکه آجرها تغییر جهت دادند و رنگ آنها تغییر کرد از معامله خارج شوید.
معاملهگران پرایس اکشن باید سود معاملاتشان را ذخیره کنند. این کار را میتوان به روشهای مختلف انجام داد. یکی از سادهترین روشها استفاده اندیکاتور و اوسیلاتور چیست؟ از نسبت ریسک به پاداش (Risk-reward Ratio) است. به عنوان مثال، اگر میخواهید در یک معامله اسکالپ ۰/۰۵ دلار به ازای هر سهم ریسک کنید باید در سود ۰/۱۰ دلاری به ازای هر سهم از معامله خارج شوید.
این نسبت ریسک به پاداش ۱:۲ است. نسبتهای ۱/۵:۱ یا ۲:۱ در معاملات اسکالپ معمول است. در معاملات نوسانی نسبت ۳:۱ و بیشتر معمول است اما معاملهگران میتوانند نسبت ریسک به پاداش مورد نظرشان را خودشان تعیین کنند.
استفاده از خود پرایس اکشن از دیگر روشهای تعیین نقطه خروج است. اگر با نزولی شدن روند وارد معاملهای میشوید تا زمان تغییر جهت روند در آن معامله بمانید.
شواهد ایجاد شده توسط پرایس اکشن در مورد تغییر جهت روند زمان خارج شدن از معامله را به معاملهگر نشان میدهد. در صورت ورود به معامله در ناحیه عرضه میتوانید با رسیدن به ناحیه تقاضا از آن خارج شوید. اگر در نزدیکی ناحیه تقاضا وارد معامله شدید میتوانید با رسیدن قیمت به نزدیک ناحیه عرضه از معامله خارج شوید.
بهترین اندیکاتورها در معاملات پرایس اکشن
بسیاری از معاملهگران پرایس اکشن در معاملات خود از اندیکاتورها استفاده نمیکنند اما برخی از آنها ممکن است برای شناسایی بهتر نقاط ورود، حد ضرر و اهداف قیمتی از اندیکاتورها استفاده کنند. این اندیکاتورهای تکنیکال همچنین ممکن است با بررسی منطقی اطلاعات قیمتی آنچه معاملهگر در پرایس اکشن مشاهده میکند را تایید کنند.
فیبوناچی بازگشتی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت
فیبوناچی بازگشتی روی نمودار از یک کف به یک سقف (در روندهای صعودی) یا از یک سقف به یک کف (در روندهای نزولی) رسم میشود. خطوط رسم شده توسط این اندیکاتور سطوحی را نشان میدهد که ممکن است قیمت تا آنها پولبک داشته باشد.
این سطوح شامل بازگشت ۲۳/۶، ۳۸/۲، ۵۰، ۶۱/۸، و ۱۰۰ درصدی است. در روندهای صعودی قوی پولبکها معمولاً ضعیف هستند و اغلب فقط به سطح ۳۲/۸ درصد میرسند. در بیشتر روندها پولبکهای بیش از ۵۰ و ۶۱/۸ درصدی معمول است.
نمودار زیر نشان دهنده روند صعودی متوسط نفت خام است. از آخرین موج صعودی برای ترسیم فیبوناچی بازگشتی استفاده شده است. سطح ۱۰۰ درصدی به کف موج و سطح صفر درصدی به سقف موج مورد تحلیل باز میگردد زیرا قیمت در حال افزایش است. در صورت کاهش قیمت میتوانید این روش را به صورت معکوس استفاده کنید.
منتظر یک پولبک بیشتر از ۵۰ درصدی باشید. سپس همانطور که قبلاً بحث شد منتظر یک سیگنال ورود به معامله باشید. پس از افت قیمت به زیر سطح ۶۱/۸ درصدی یک حرکت قوی صعودی وجود دارد. این یک سیگنال خرید احتمالی است.
شاخص مقاومت نسبی (RSI) برای شناسایی مومنتوم
شاخص مقاومت نسبی یا آر اس آی محل قرارگیری قیمت را در یک بازهای ۱۴ دورهای اخیر نشان میدهد. وقتی آر اس آی بالای ۷۰ درصد باشد، قیمت در بالای ناحیهای است که در ۱۴ دوره گذشته معامله شده است. هنگامیکه قیمت به زیر ۳۰ درصد برسد یعنی در پایینتر از ناحیهای است که در ۱۴ دوره گذشته معامله شده است.
معاملهگران برای گرفتن تایید در مورد ورود به یک معامله معمولاً منتظر میمانند تا قیمت در طول روند از این نواحی خارج شود. در طی روند صعودی معاملهگران وقتی وارد معامله خرید میشوند که آر اس آی به زیر سطح ۳۰ رسیده و سپس به بالا رالی میکند.
در طی روند نزولی، معاملهگران وقتی وارد معامله شورت یا فروش میشوند که آر اس آی به بالای ۷۰ برسد و سپس قیمت به پایین حرکت کند. برای تأیید این سیگنالها معمولاً از سیگنالهای دیگر پرایس اکشن نیز استفاده میشود.
در زیر همان نمودار نفت خام بالا را این بار با اضافه کردن اندیکاتور آر اس آی بررسی میبینید. در نمودار زیر آر اس آی به زیر سطح ۳۰ رسیده و دوباره به بالا رفته است. در عین حال پرایس اکشن و فیبوناچی بازگشتی نیز سیگنالهای ورود به معامله را نشان میدهند.
اسیلاتور استوکاستیک (Stochastic) برای شناسایی تغییر جهت روند
از استوکاستیک میتوان برای شناسایی نقاط بازگشت و تأیید سیگنالهای پرایس اکشن استفاده کرد. روش استفاده از استوکاستیک مشابه آر اس آی است. این اندیکاتور از دو خط استوکاستیک و خط سیگنال تشکیل شده است. خط سیگنال میانگین متحرک است بنابراین با سرعت کمتری حرکت میکند.
معاملهگری که میخواهد بر اساس سیگنال پرایس اکشن وارد معامله شود میتواند منتظر بماند تا خط استوکاستیک از روی خط سیگنال عبور کند. اگر هدف او ورود به یک معامله لانگ باشد باید منتظر سیگنال پرایس اکشن و عبور خط استوکاستیک به بالای خط سیگنال باشند. استوکاستیک اطلاعاتی مشابه به آر اس آی را در نمودار نفت خام ارائه میدهد.
نکات کلیدی پرایس اکشن
ممکن است اندیکاتورها به تایید سیگنالهای پرایس اکشن کمک کنند اما به طور معمول سیگنالهای پرایس اکشن زودتر ظاهر میشوند. منتظر ماندن برای دریافت تایید از سوی این اندیکاتورهای تاخیری ممکن است به معنی ورود دیرتر به معامله و از دست دادن بخشی از سود بالقوه باشد، بنابراین، گرفتن این تأییدها به قیمت بخشی از سود معاملات خواهد بود.
01. اسیلاتورها
این اندیکاتور محبوب ترین اندیکاتور در بین معامله گران تکنیکال است که از اختلاف بین میانگین متحرک های با دوره زمانی مختلف ترسیم و تشکیل می شود.استفاده اول از این اندیکاتور به عبور میله ها و شاخص خود MACD از خط مرکزی صفر مربوط.
(Relative Strength Index (RSI
RSI یکی از معروفترین اندیکاتورهای مورد استفاده معامله گران و تحلیلگران بازار ارز است که نیرو و شتاب بازار را نشان می دهد.سه نمونه استفاده ای که برای اسیلاتورها گفتیم را در این اندیکاتور به وضح می توان به کار برد. با این وجود.
Center Line
بر مبنای عبور شاخص اسیلاتور از خط مرکزی می توان تشخیص داد که روند صعودی یا نزولی است. بدین مفهوم که اگر شاخص اسیلاتور از پایین رو به بالا حرکت کرد سیگنال خرید یا صعود ایجاد می شود و اگر از بالا رو به پایین حرکت کرد و از خط مر�.
Divergence واگرایی
به تناقض بین رفتار قیمت و رفتار اندیکاتور واگرایی گفته می شود. در روند صعودی واگرایی در انتهای ریز موج های صعودی و در روند نزولی واگرایی در ریز موج های نزولی به نمایش در می آید.واگرایی ابزار بسیار مفیدی برای تشخیص کاسته شد�.
اسیلاتور چیست؟
همانطور که در درس قبل اشاره شد اسیلاتورها یکی از مهمترین خانواده های اندیکاتورها هستند.اسیلاتورها به دو دسته Banded و Centered تقسیم بندی می شوند. عمده سیگنال های اسیلاتورهای Centered بر مبنای خط مرکزی و اسیلاتورهای Banded بر مبنای مح�.
محدوده بیش خرید و بیش فروش Overbought و Oversold
محدوده های بیش خرید و بیش فروش تنها در اسیلاتورهای Banded به وجود می آید.سیگنال فروش در این اسیلاتورها زمانی به وجود می آید که شاخص اسیلاتور از محدوده بیش خرید خارج شود. محدوده بیش خرید در بین اسیلاتورهایی که بصورت Banded از صفر .
هر گونه کپی برداری از محتوا، تولیدات، شکل و سایر اجزای سایت صرفا با موافقت مکتوب مجاز می باشد
اسیلاتور چیست و چه تفاوتی با اندیکاتور دارد؟
سادگی فهم قواعد تحلیل نموداری و دسترسی آسان به دادههای قیمتی بازارهای مالی سبب شده است، که بخش عمدهای از معاملهگران برای تحلیل بازار و اتخاذ تصمیمات معاملاتی به تحلیل تکنیکال روی آورند. در میان ابزار تحلیل نموداری، اندیکاتورها به دلیل سهولت کاربری، زیبایی بصری و امکان تحلیل سریع نمودار، از محبوبیت و اهمیت ویژهای برخوردارند. در واقع زمانی که.
سادگی فهم قواعد تحلیل نموداری و دسترسی آسان به دادههای قیمتی بازارهای مالی سبب شده است، که بخش عمدهای از معاملهگران برای تحلیل بازار و اتخاذ تصمیمات معاملاتی به تحلیل تکنیکال روی آورند. در میان ابزار تحلیل نموداری، اندیکاتورها به دلیل سهولت کاربری، زیبایی بصری و امکان تحلیل سریع نمودار، از محبوبیت و اهمیت ویژهای برخوردارند. در واقع زمانی که روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی بسیاری از معاملهگران بازار سهام، طلا، ارز یا حتی کالا را بررسی کنیم، در اغلب اوقات ردپای اندیکاتورها را مشاهده خواهیم نمود. در این مطلب قصد داریم، تا ضمن آشنایی با یکی از مهمترین انواع اندیکاتورها تحت عنوان «اسیلاتور»، به شرح کاربردها و تفاوتهای آن با سایر اندیکاتورها بپردازیم.
اسیلاتور یا نوسان ساز چیست؟
تمرکز ما در این مطلب روی دومین گروه از اندیکاتورها یعنی اسیلاتور است، که در میان تحلیلگران تکنیکال ایرانی با نامهای نوسان ساز یا نوسانگر نیز شناخته میشود. اسیلاتور یک ابزار تحلیل فنی است؛ که از قرار گرفتن یک یا چند شاخص نموداری (حاصل فرمولاسیون دادههای قیمتی) در یک محدوده نوسانی دارای حد بالایی و پایینی مشخص تشکیل شده و با بررسی نوسانات شاخصهای مذکور، شرایط هیجانی بازار و مومنتوم قیمت را اندیکاتور و اوسیلاتور چیست؟ ارزیابی نموده و نتیجه نهایی را در قالب یک عدد یا نشانه نموداری در اختیار معاملهگر قرار میدهد. اسیلاتورها معمولاً به دو شیوه تقاطع با خط مرکزی یا نوسان بین سطوح مرزی (نواحی اشباع خرید و فروش) مورد استفاده قرار میگیرند. در نظر داشته باشید؛ که این ابزار برای معاملهگران با افق زمانی سرمایهگذاری کوتاهمدت و در مواقع بازار خنثی (فاقد روند مشخص)، عملکرد مناسبتری دارد.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور یک تابع ریاضی است، که دادههای قیمت و حجم معاملات یک دارایی (سهام، ارز، طلا، کالا و شاخص) را بر اساس فرمولهای مشخصی پردازش کرده و خروجی این محاسبات را در قالب اشکال گرافیکی نموداری نمایش میدهد. اندیکاتور نیز مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال از اطلاعات گذشته قیمتی استفاده نموده و دادههای پایه محاسباتی آن شامل قیمت بازشدن (Open)، بیشترین (High)، کمترین (Low)، بسته شدن (Close) و حجم معاملات (روزانه یا هر تایمفریم دیگر) است. این ابزار معمولاً به منظور تعیین روند بازار، قدرت حرکات قیمت و دریافت سیگنالهای معاملاتی بهکار میروند. اندیکاتورهای تکنیکالی بر اساس ماهیت و نحوه کاربرد به سه دسته اصلی روندیاب، اسیلاتور (نوسان ساز) و حجمی تقسیم میشوند. در کنار این تقسیمبندی، دسته کوچک دیگری از اندیکاتورها به نام بیل ویلیام وجود دارند. اندیکاتورهای موجود در این گروه همگی متعلق به جناب ویلیام (یکی از برترین معاملهگران بازار مالی) بوده و بر اساس فلسفه سرمایهگذاری ایشان تدوین شدهاند.
اندیکاتور با اسیلاتور چه تفاوتی دارد؟
همانطور که در ابتدای مطلب نیز بدان اشاره نمودیم، اسیلاتور نوعی اندیکاتور بوده و نسبت به آن متفاوت است؛ اما برخی از معاملهگران به اشتباه اندیکاتور و اسیلاتور را دارای یک ماهیت مشابه تصور نموده و تفاوتی میان آنها قائل نیستند. در این بخش سه ویژگی منحصربهفرد اسیلاتورها را ذکر میکنیم:
۱- نواحی اشباع خرید و فروش
در اغلب اسیلاتورها دو ناحیه بالایی و پایینی محدوده نوسانی به عنوان نواحی اشباع خرید و فروش درنظر گرفته میشوند. اشباع خرید یا فروش در قالب کلمه به معنی بیش از حد گران یا ارزان بودن یک دارایی طی یک دوره زمانی بوده و بر اساس شرایط نمودار قیمت، نشاندهنده یک دوره حرکات روندی شدید (احتمالاً هیجانی) و بدون اصلاح است؛ که بازگشت قیمت در این نواحی محتمل میباشد.
۲- نحوه قرار گرفتن در نمودار قیمت
اندیکاتورها معمولاً در پسزمینه نمودار قیمت قرار میگیرند. این درحالی است، که اسیلاتورها در یک پنجره جداگانه در بخش پایینی نمودار نمایش داده میشوند. در واقع اگر اندیکاتورهایی نظیر میانگین متحرک یا پارابولیک سار را بررسی کنید؛ این ابزار روی خود نمودار قرار گرفته و مواردی نظیر استوکاستیک، در یک پنجره منفرد نموداری جای میگیرند.
یکی از معتبرترین سیگنالهای معاملاتی در تحلیل تکنیکال، واگرایی قیمت و اندیکاتور است. حتی برخی معاملهگران از این ساختار نموداری به عنوان یک استراتژی معاملاتی کامل استفاده میکنند. به بیان ساده واگرایی به شرایطی گفته میشود، که قیمت و اندیکاتور سیگنالهای متناقض صادر کنند. شرایط تشکیل واگرایی به گونهای است، که صرفاً به واسطه مقایسه قیمت و اسیلاتورهایی نظیر مکدی، استوکاستیک و RSI قابل تشخیص میباشد.
متداول ترین اسیلاتورها
انواع مختلفی از اسیلاتورهای مرسوم به صورت پیشفرض در پلتفرمهای تحلیلی نظیر متاتریدر قرار داده شده و فرآیند طراحی اسیلاتورهای جدید توسط علاقهمندان و پژوهشگران معاملهگری نیز همچنان ادامه دارد. مکدی، استوکاستیک و RSI، تقریباً پرکاربردترین اسیلاتورهای تکنیکالی در میان معاملهگران بازارهای مالی هستند. در ادامه مقاله و پیش از نتیجهگیری پایانی، هر کدام از این ابزار تحلیل فنی را به صورت مختصر معرفی خواهیم نمود.
مکدی یا میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence)، از خانواده اسیلاتورها و با قابلیت شناسایی مومنتوم و جهت روند بازار میباشد. این اندیکاتور از سه بخش اساسی خط مکدی (تفاوت بین میانگینهای متحرک نمایی ۱۲ و ۲۶)، خط سیگنال (میانگین نمایی خط مکدی با دوره ۹) و هیستوگرام (تفاوت خط سیگنال و مکدی) تشکیل شده است.
۲- استوکاستیک (Stochastic)
این اسیلاتور که توسط یکی از مشهورترین تحلیلگران تکنیکال قرن نوزدهم میلادی به نام گئورگ لین طراحی شده است، دارای دو خط K% و D% بوده و بهترین عملکرد آن در بازار خنثی یا تشخیص نقاط بازگشت روند در جریان حرکات اصلاحی بازار میباشد. محاسبات استوکاستیک بر پایه مقایسه قیمت بسته شدن نسبت به سقف و کفهای قیمتی اخیر است. این اندیکاتور بین دو سطح ۰ و ۱۰۰ نوسان کرده و نواحی اشباع فروش (۰ تا ۲۰) و خرید (۸۰ تا ۱۰۰) مشخصی دارد.
۳- اندیکاتور RSI
کاربرد اصلی شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) در تشخیص جهت، قدرت روند و تعیین نقاط بازگشتی بازار است. این اندیکاتور همواره یکی از قدرتمندترین اسیلاتورهای تکنیکالی بوده و مورد توجه بسیاری از معاملهگران میباشد. RSI نیز مشابه استوکاستیک در یک بازه ۰ تا ۱۰۰ نوسان نموده و دارای دو ناحیه اشباع خرید (۷۰ تا ۱۰۰) و فروش (۰ تا ۳۰) است.
اندیکاتور (روندی و حجمی) یا اسیلاتور؟!
ذهن بسیاری از معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال همواره درگیر این موضوع است، که آیا اسیلاتورها نسبت به سایر گروههای اندیکاتوری برتری دارند؟ در پاسخ باید گفت، که این موضوع به مؤلفههای بسیاری از جمله شرایط بازار، وضعیت نمودار قیمت، نحوه استفاده، میزان تخصص و تجربه، افق زمانی سرمایهگذاری و استراتژی معاملاتی فرد بستگی دارد. همچنین اسیلاتورها معمولاً به عنوان یک ابزار تأیید بهکار رفته و همواره باید از صرفاً تصمیمگیری بر مبنای آنها پرهیز کنید. در واقع اسیلاتورها نیز همانند سایر ابزار تحلیل میتوانند، برای یک معاملهگر بسیار مفید واقع شده و برای دیگری بدون تأثیر یا فقط مایه ضرر و زیان باشند. در نتیجه نمیتوان، این ابزار را به عنوان بهترین یا بدترین درنظر گرفت! به طور کلی، اگر هر نوع ابزار تحلیل را در شرایط مناسب و به طرز صحیحی به کار ببرید، حتماً نتیجه مثبتی در پی خواهد داشت.
دیدگاه شما