برای انتخاب بهترین وکیل مهریه در سراسر ایران کلیک کنید.
همکلاسی سلام 14 اسفند ماه 1395
همکلاسی سلام یو سی
چرا اکثر سرمایه گذاران متوسط در بازار بورس، ضرر می کنند؟
همکلاسی و همراه خوب یو سی ؛ سلام
یکی از سوال های متداولی که بسیار از من پرسیده می شود و افرادی که پس از ضررهای سنگین (بسته به میزان سرمایه شان)، این سوال ها را مطرح می کنند و به دنبال راه حل جبران هستند، این است که: «سبد سهام قوی و عالی تشکیل دادم اما نیمی از پولم را از دست داده ام و…»
خب؛ چرا این گونه اتفاق ها، رخ می دهد؟ آیا ذات و ماهیت بازار بورس به این شکل است؟ و چگونه می توانیم جلوی ضرر و زیان در بازار بورس را بگیریم و با خیالی آسوده به سرمایه گذاری بپردازیم؟
پاسخ این سوال ها را در ادامه با بیان چند حقیقت ساده از میان کوهی از حقایق، برایتان مطرح خواهم کرد.
قبل از شروع بیان راه حل جلوگیری از ضرر و زیان در بازار بورس، باید به این نکته اشاره کنم که حتماً و در هر سطح و شرایط درآمدی و مالی که هستید، سرمایه گذاری در بورس را جدی بگیرید و اگر شروع نکرده اید، شروع کنید. یکی از بازارهایی که شما می توانید بدون حضور فیزیکی و بدون کار بدنی، از آن درآمد داشته باشید و خیلی موارد دیگر، بازار بورس است. هر چند که من حدود یکسالی هست که سرمایه گذاری در بازار بورس را کنار گذاشته ام و حضور در حوزه املاک را تجربه می کنم، اما اعتقاد من به این است که دو دسته از افراد باید در بورس سرمایه گذاری داشته باشند: 1) افرادی که میزان سرمایه آنها برای خرید دارایی های واقعی کافی نیست، و 2) افرادی که به اندازه کافی دارایی واقعی دارند.
تصمیم به شروع، با شما است. اما چرا سرمایه گذاران متوسط در بازار بورس، ضرر می کنند؟ پاسخ بسیار ساده است. مواردی که در ادامه می خوانید، موضوعاتی هستند که از این لحظه به بعد با شنیدن شان موجب خنده شما خواهند شد.
1) چهار سال پیش خانمی برای مشاوره به من مراجعه کردند و نام چند را شرکت مطرح نمودند که ظاهراً قصد سرمایه گذاری روی آنها را داشتند. دلیل انتخاب آن شرکت ها را پرسیدم و ایشان در جواب گفتند که طی روزهای گذشته، بیشترین رشد قیمت را داشته اند. این نوع انتخاب و تصمیم گیری، اشتباه است. چون شاید این شرکت ها به سقف قیمتی خود رسیده باشند و طی روزهای بعد، دیگر رشد قیمت را تجربه نکنند و ریزش آنها شروع شود. به عبارتی، پُشت این تصمیم به خرید، هیچ دلیل منطقی وجود نداشت.
2) متاسفانه بارها در کلاس های آموزش بورس، شاهد افرادی بوده ام که هنوز با الفبای بورس آشنا نیستند و اعتقاد دارند که باید با تحلیل تکنیکال در بورس سرمایه گذاری کرد! این دسته از افراد که هیچ؛ چند سال پیش، پذیره نویسی یکی از بانک های خصوصی بود و در جمعی از حسابداران حضور داشتم که اعتقاد به خرید سهام این بانک به عنوان یک بُرد بزرگ داشتند. جزء من همه آن افراد، سهام آن بانک را خریداری کردند و جالب است بدانید که امروز آن بانک با نامی که شکل گرفت دیگر وجود خارجی ندارد. چرا این حسابداران اشتباه کردند، در نتیجه گیری خواهم گفت.
3) هرگاه اکثریت یکجا جمع شدند، از آنجا فرار کنید! مهم ترین دلیل تجمع اکثریت (که بیشتر آنها را هم بازندگان تشکیل می دهند) رسانه ها می باشند. جدای از آنکه رسانه ها در عدم راستگویی، بسیار کار کشته هستند، رسانه ها نسبت به بازار یا یک سهم خاص و… اظهار خوش بینی می کنند. در ابتدا بدانید که فقط اخبار بیات در رسانه ها منتشر می شود. هیچگاه یک خبر درونی و مهم تاثیرگذار روی تصمیمات، اول از همه در رسانه ها منتشر نمی شود. همیشه کارمندان بانک، زودتر از سایر مردم از وام های جدید خبردار می شوند و…. چند سال پیش در همین ماه اسفند، قرار بود سهام شرکتی عرضه اولیه شود. تقریباً تمام کارشناسان فقط و فقط در مورد این شرکت و آینده خوش آن صحبت می کردند. ماه اسفند از جمله ماه هایی است که اکثر سرمایه گذاران متوسط، نقدینگی ندارند و وقتی یک خبر خوب در بازار می پیچد، این گروه، سهام خود را ارزان و زیر قیمت می فروشند تا با سود خرید آن سهم خوب جبران شود! مهم ترین تصمیم من در آن زمان این بود که به جای انتظار برای عرضه آن سهم خاص، سهم های ارزنده و ارزان این سرمایه گذاران متوسط را خریداری کنم. جالب است بدانید که آن عرضه اولیه انجام نشد و فقط گروهی بسیار ضرر کردند و افرادی چگونه جلوی ضرر در بورس را بگیریم؟ همچون من سودهای بسیار زیاد بردند.
البته لازم است اینجا اشاره داشته باشم، که من هم اشتباه بسیار داشته ام. تا به حال در ورود به هیچ سرمایه گذاری اشتباه نکرده ام، اما بارها پیش آمده است که به عنوان مثال قیمت سهمی 490 تومان بوده و من گفته ام هرگاه به 489 تومان برسد، خرید را شروع کنیم؛ و قیمت هیچ وقت به 489 نرسید ولی به جای آن تا 3000 تومان هم بالا رفت. به عبارتی، با لجاجت 1 تومان قیمت را نادیده نگرفتم و سود کلانی را از دست دادم.
4) فردی در مورد شرکتی که طی یکسال، قیمت سهام آن رشد نجومی و غیر قابل باور داشت، از من نظر خواست و پس از بررسی، بیان کردم که صورت های مالی این شرکت، قیمت را توجیه نمی کند. این شخص گفت که سایرین نظر شما را ندارند و قیمت هم نشان می دهد که شما اشتباه می کنید. با این شخص دست دادم و برایشان آرزوی موفقیت کردم، اما بد نیست بدانید که 4 ماه بعد مدیر عامل آن شرکت بازداشت و زندانی شد و از آن زمان تا به امروز، سرمایه گذاران شرکت در بلاتکلیفی هستند.
بطورکلی یکی از مهم ترین و اساسی ترین مواردی که می تواند جلوی ضررهای سرمایه گذاران را بگیرد، بررسی صورت های مالی است. سرمایه گذاری بدون بررسی و تجزیه و تحلیل صورت های مالی، یک حماقت است. شاید این سوال برای شما پیش بیاید که چرا در بند دوم، جمعی از حسابداران دچار اشتباه شدند؟ به این دلیل که دانستن تئوری کافی نیست. سرمایه گذاری در ملک بسیار سودآور است. اما کدام ملک؟ یک ملکی که در ماه های آینده، مجتمعی تجاری در کنار آن بر پا خواهد شد یا آن ملکی که مدرسه ای در کنار آن تشکیل خواهد شد؟ هر دو ملک هستند و هر دو سرمایه گذاری در ملک، اما یکی افزایش قیمت و دیگری کاهش قیمت را تجربه خواهند کرد. بنابراین تجزیه و تحلیل صورت های مالی باید بر اساس آینده نگری و با توجه به شرایط فعلی انجام شود. مانند توضیح بند سوم که شرایط فعلی، ایجاب می کرد که انتخاب ها تغییر کنند.
چند روزی است که نگارش کتاب دانشگاهی حسابرسی را به پایان رسانده ام. شروع این کتاب به موضوع شکل گیری حرفه حسابرسی می پردازد. یکی از دلایل شکل گیری حسابرسی با دیدگاه بورس این است که اگر شما سرمایه گذار مثلاً ایران خودرو باشید، نگهبان جلوی درب ایران خودرو نیز شما را به داخل راه نمی دهد، چه برسد به اینکه صورتحساب بانکی ایران خودرو را برای بررسی جلوی شما بگذارند. بنابراین شما به عنوان یک سرمایه گذار از بیرون شاهد شرکت هستید. مانند این است که جلوی تلویزیون نشسته و فیلم نگاه می کنید. شما تنها بازیگران را می بینید نه عوامل پشت صحنه را؛ در حالی که مهم ترین عوامل در یک سرمایه گذاری همان عوامل پشت صحنه هستند. صورت های مالی حسابرسی شده به شما کمک می کنند تا پشت صحنه ها را مشاهده کنید. البته این در صورتی است که شما توانایی خواندن درست صورت های مالی را داشته باشید. بسیاری از سرمایه گذاران متوسط نمی دانند که دو دارایی مانند موجودی نقد و حساب های دریافتنی، تفاوت بسیار بزرگی با هم دارند. هر دو دارایی یک شرکت محسوب می شوند اما یکی مثبت است و دیگری می توانند بسیار مخرب و منفی باشد.
به شما توصیه می کنم حتماً الفبای سرمایه گذاری در بازار بورس را یاد بگیرید و سرمایه گذاری خود را شروع کنید؛ و در صورتی که می خواهید با خیالی آسوده و با ریسک بسیار پایین به سمت این بازار بروید تکنیک های تجزیه و تحلیل صورت های مالی را مطالعه کنید و خوب یاد بگیرید.
شما باید فراتر از کلمات فکر کنید، مانند همان دو دارایی که در بالا مثال زدم. شاید باورتان نشود که بسیاری از حسابداران (که صرفاً حسابدار سازمان یا شرکتی هستند) قدرت درک تفاوت این دو دارایی را ندارند و همین عدم شناخت درست، باعث ضرر و زیان های هنگفت در سرمایه گذاری می شود. دانش مالی خود را افزایش دهید.
سه روایت خیلی صریح از زبان بازندگان بورس
- تو مملکت ما سیستم اینه. شما پولتو دو دستی میدی، بعد میدویی دنبالش.
ماسک را میدهد پایین. یک نخ از سیگار بهمن کوچک را با نوک ناخنهای چرکگرفته از داخل پاکت میکشد بیرون تا روشن کند. آتش ندارد. دست میکنم داخل جیبم فندک را درمیآورم برایش آتش میکنم. به رسم تشکرِ سیگاریها، تلنگری میزند پشت دستم، پک اول را تا اعماق جانش فرو میدهد: «من خیلی کارا کردم تو زندگیم. از ریختهگری و تراشکاری بگیر تا الان که با موتور مسافرکشی میکنم. نشد درس بخونیم. حالا داستانش مفصله. ولی خب مث همه آدما همیشه دوس داشتم جیبم پرپول باشه. دزدی هم نکردم. کار کردم.»
دود را از دماغش بیرون میدهد: «میگن ایرانیا دنبال اینن که یهشبه پولدار بشن. من همه ایرانیا رو نمیدونم ولی آره داداش، من خودم دوس دارم با زحمت کم، پولم زیاد بشه. کی دوس نداره؟ ولی همون پولی که میخوام بیزحمت زیاد بشه، با زحمت جمع کردم. پول که از آسمون نمیاد. درخت پول نداریم که سر سال میوه بده. باید یه . ی بخوری، خردخرد جمع کنی تا بشه یه عددی. والا ما هم همین کارو کردیم.»
خاکستر طولانی را میتکاند. چیزی به تهش نمانده. با آتشِ مانده از این سیگار، بعدی را میچاقد: «حالا ما که سنمون قد نمیده ولی یه دوران، بلیط بختآزمایی بوده. میخریدی، اگه شانست میزد، یهو یه پولی میبردی. بعدا اومدن اسمشو عوض کردن، شد ارمغان بهزیستی. همون بختآزمایی بود منتها میگفتن شما با نیت خیر بخر که خدا پیغمبریِ قضیه هم درست شه. من که نمیخریدم ولی خیلیا خریدن و بعضیا هم یه چیزایی بردن. کمکم یه چی اومد بهش میگفتن گلدکوئیست. یهو رفیقت دعوتت میکرد یه جایی، با چند نفر دورهت میکردن، میگفتن بیا سکه گلدکوئیست بخر، بعدش آدم بیار تو کار، هر چی این آدما بیشتر بشن و بیشتر بفروشن و اونا هم آدم بیارن، تو هم بیشتر سود میکنی. اونوقتا هندزفری خیلی باکلاس بود. یارو واسه اینکه بگه ببین ما چقدر پولدار شدیم با این کار، یه هندزفری هم میذاشت تو گوشش، بعد الکی مثلا داشت با این و اون حرف میزد سرش خیلی شلوغ بود. عین جنابخان. اصلا یه چیز خندهدار. یه سریا پولشونو بردن اونور، کلفت باختن. یه تعدادی هم اونموقع یه چیزی بردن ولی خب بعدا گفتن جرمه و بعضیا رو گرفتن و سرشاخهها رو زندانی کردن و تموم. این از این.»
سیگار چگونه جلوی ضرر در بورس را بگیریم؟ دوم هم تمام شده است. ماسک را داده بالا: «بعدا گفتن یه چیزی اومده به اسم موسسه مالی و اعتباری، سود زیاد میده. از اینجا به بعد دیگه خب ما هم دیدیم کار قانونیه و تابلو و دفتر و دستک و مجوز و تبلیغات تلویزیون و فلان. گفتیم ایول. یه پولی از ننه بگیر و دو زار از پسانداز کارگری و زنه رو راضی کن النگو بفروشه، بردیم گذاشتیم تو موسسه و کلی هم کاغذ امضا کردیم و قرارداد و مخلصم چاکرمِ کارمند موسسه و عزت و احترام، اومدیم بیرون. اسم موسسه هم بچهمسلمونی بود، گفتیم دیگه با این اسم که نمیان پولمونو بخورن. خلاصه دو ماه سود دادن حال کردیم، ماه سوم ندادن گفتن میدیم و بعدا دادن، ماه چهارم ندادن، ماه پنجم هم ندادن، دیگه ندادن که ندادن. برو و بیا دیدیم بله، یارو کلاهبردار بوده و پولا رو برداشته زده به فلان و برو که رفتیم. حالا کار ما شده بود هر روز جمع شو با بقیه، کاغذ بگیر دستت برو جلو این ساختمون و اون وزارتخونه و دادگستری و داد بزن و فحش بده، تهش هیچی به هیچی. آخرشم نفهمیدیم چقدر از پولمونو دادن و چقدرشو ندادن. همونو که دادن اومدیم بذاریم تو بانک، یهو صبح بیدار شدیم گفتن سود بانکی بیشتر از ۱۵ درصد نمیشه. حالا ما از اونور داریم سود ۲۴ درصد بابت یه وام چُسکی میدیم. رفتیم بانک گفتیم داداش پَ چطور خودتون ۲۴ میگیرید ولی میخواید به مردم بدید میشه ۱۵؟ گفتن همینه دیگه. هیچی، گفتیم الان دو تا سوال دیگه بپرسیم میگن اختشاش کرده. اینم از این.»
باز هم ماسک را میدهد پایین. سیگار سوم راحت درمیآید. با دست برای فندک اشاره میکند. آتش میزنم. همان مدل تشکر و پک عمیق: «پولی که نمونده بود. تحریما و اون ترامپ حرومزاده هم که کلا کاسبی رو تعطیل کردن. هر روز بشین خبر چک کن که دلار چقدر شد و سکه چند شد و هی همه چی هم میرفت بالا. یه کم دلار خریدم فروختم، چند ماه اینجوری گذروندیم. بعدش دیگه اونم که کلا ریخت به هم و سلطان فلان و امپراطور بیسار رو اعدام کردن، گفتیم اصلا نریم سمت چهارراه استانبول. میگیرن چپقمونو چاق میکنن، حالا بیا و درستش کن. ما که توی هفتآسمون یه ستاره هم نداریم، گفتیم الان یهو میشیم سلطان، دهنمون سرویس میشه (میخندد). خلاصه ما موندیم و همین عالیجناب که میبینی (موتور طرح هوندا). زدیم تو کار پیک و مسافرکشی و این حرفا، یه خونه پدری داشتیم تهِ اون پایین مایینا. حالا بگم شما بلد نیستی. اونو فروختیم ۱۳۰ تومن، یه کم دادیم خواهره واسه جهاز و یه پراید خسته هم گرفتیم واسه داآشه که کار کنه عملی نشه، بقیه رو هم گفتیم چیکار کنیم؟ گفتن بورس.»
چهارمی را با آخرِ سومی روشن میکند: «یه رفیق داریم آبدارچیه توی شهرداری. یه روز گفت اگه پول داری بیا سهم بخریم. گفتم اون چه داستانیه؟ گفت بورسه دیگه. الان همه دور و بریای ما تو فک و فامیل و شهرداری دارن سهم میخرن میفروشن. درآمدش خوبه. گفت پسرخالهمم وانتشو فروخته زده تو این کار، وضعش خوب شده.»
خاکستر میتکاند: «شب رفتیم خونه به زنه گفتیم داستان اینه. خانمم بنده خدا چیزی نگفت. یعنی چیزی نمیدونست که بخواد بگه. راستش خود منم چیزی نمیدونستم. فقط چشممون به تلویزیون بود، دیدیم این میره اون میاد میگه راه مطمئن سرمایهگذاری بورسه و پولاتونو نبرید اینور اونور و بیارید سهام بخرید و بعدشم سهام عدالت رو واگذار کردن و دیدیم نه، الانه که همه پولدار شن ما بمونیم. خلاصه افتادیم تو کارش و برو کارگزاری و کد بگیر و سجام و کوفت و زهر مار، یه مبلغی از پول همون خونه رو که گفتم فروخته بودیم انداختم به کار و هر لحظه چشمم به موبایل و آقا از روزی که ما رفتیم تو این کار، همه چی قرمز شد. شما بگو یه سانتیمتر سبز. همهش قرمز. انگار خون بود جلو چشمام.»
آتش رسیده نزدیک فیلتر و حواسش نیست. میخورد به انگشتش، دستش را میکشد و تهسیگار را میاندازد: «خوار. سوزوند انگشتمونو. آره. بعدم که کرونا اومد و کاسبی هم اینجوری و خلاصه شرایط عالی دیگه. همهجوره دارن از همهطرف بهمون حال میدن. نمیدونیم کی فرصت کنیم جبران کنیم به امید خدا (میخندد).»
دوباره ماسک را میدهد بالا: «روزی که میخواستم بزنم تو کار بورس، خانمم سر صبونه حرف قشنگی زد. گفت ببین، ما بدبختیم، میریم تو این کار بدبختیمون دامن بقیه رو هم میگیره. راست گفت خداوکیلی. همینم شد. از اون ساعتی که ما سهام خریدیم، بورس یه روزِ خوش ندید. هی طرف اومد تو تلویزیون گفت بورس بالا و پایین داره و داریم گشایش میکنیم و نمیدونم داریم گشادش میکنیم و . . والا ما که هر چی دیدیم پایین بود و تنگی. نه بالا دیدیم، نه گشایش.»
دست میکند داخل جیب. پاکت خالی را درمیآورد. انگشتی داخلش میچرخاند. سیگار نیست. پاکت را مچاله میکند، همانجا میاندازد روی زمین. پاکت را درمیآورم، یک نخ تعارف میکنم، برمیدارد. فندک و تشکر و پک: «یعنی همیشه همینجوری بوده دیگه. از همون بختآزمایی بگیر بیا تا بورس، همیشه گفتن داداش شما پولتو بده، خیالت راحت باشه. شما هم پولو دادی و حالا بدو پاچهخاری این و اونو بکن که پولت برگرده. تو مملکت ما سیستم همینه. شما پولتو دو دستی میدی، بعد میدویی دنبالش.»
خاکستر، خودش میافتد و پک بعدی: «والا میگن قمار نکنید. داداش، قمار از این بالاتر؟ حالا باز توی قمار میگی شاید بردم، شاید باختم. ولی توی بورس «شاید بردم» نداره، قطعا میبازی. نه که بخوام بگم واسه رضای خدا پول آوردم تو بورس. نه، اصن چرا باید واسه رضای خدا باشه؟ مگه اون که الان وزیره، واسه رضای خدا شده؟ حقوق نمیگیره؟ نون نمیخوره؟ ولی خب گفتیم حلال بخوریم. باز میدونیم این پول میره یه جایی خرج خود همین مملکت میشه، ما هم مث بقیه جاهای دنیا آدم میشیم. ولی کو؟ هم پوله رفت، هم اعصاب و روانمون رفت، الانم به قرآن روم نمیشه تو صورت زنم نگاه کنم. همون پولو میذاشتم تو بالش زیر سرم، لااقل کمتر نمیشد. الان سرمایهگذاری کردیم مثلا، پولمون نصف شده. بابا خیلی احمقانهست به خدا.»
دوم.
- خندید گفت حاجآقا شما دیگه چرا؟ سرِ آخوندا هم مگه کلاه میره؟
لبخند میزند. صفحهای از باب «متاجر» شرح لمعه را دارد میخواند. به احترام حرفزدنمان، کتاب را میبندد اما انگشتش را میگذارد لای کتاب که صفحه را گم نکند. صدا از بلندگو میآید: «ایستگاه بعد، پیروزی». ماسک را روی صورتش جابهجا میکند: «حقیقتا توی سرمایهگذاری و درآمد، بحمدالله برای خیلیا بحث حلال و حروم قضیه مهمه. خب یه زمانی بود که مردم پولشون رو میدادن به کسی که توی بازار بود، کار میکرد، ماهی یه چیزی سود میداد. الان کاسبیها هم رونق سابق رو نداره، ضمن اینکه خیلیا این مدل سود به دلشون نمیشینه. حالا بحثای اعتقادی رو کاری نداریم. نُرم جامعه رو عرض میکنم.»
تسبیح پلاستیکی سادهی فیروزهایرنگ را دستش میگیرد و عبایش را که روی شانهاش افتاده مرتب میکند: «شأن طلبگی اقتضا نمیکنه آدم تجارت کنه. گرچه تجارت هم کار بدی نیست و کاملا شرعیه اما خب اینکه یک روحانی بخواد بیزینسمن باشه چندان چیز خوبی از توش درنمیاد. اما واقعیت ماجرا اینه که هزینههای این روزگار، کاری به این نداره که شما آخوندی، حزباللهی هستی، کافری، دین و ایمون داری، نداری . . من و شما از یه بقالی خرید میکنیم، قیمتا هم واسه جفتمون یکیه.»
- ایستگاه بعد، میدان شهدا.
«ما یه صندوق فامیلی داریم، از همینا که خانمای فامیل دور هم جمع میشن پول میذارن قرعهکشی میکنن هر ماه به یکی وام میدن. خانم بنده هم ماهیانه پول میداد تا اینکه نوبتمون شد. عدد زیادی نبود ولی بالاخره بد هم نبود. توی اون مقطع واقعا لنگ پول نبودیم. من به خانمم گفتم با این مبلغ برای خودت طلا بخر ولی همسرم کلا اهل طلا و جواهر نیست. گفت توی اینستاگرام و تلویزیون و اینا میگن الان بورس خیلی خوبه. گفتم بذار یه پرس و جویی بکنیم، بیگدار به آب نزنیم. از هر کسی سوال کردیم، دیدیم ظاهرا سرمایهگذاری خوبیه. البته طبیعتا مثل هر کار دیگهای نیاز به دانش و اطلاعات داره ولی خب ما به صورت حرفهای نگاه نمیکردیم که محل درآمدمون باشه. من و خانمم هر دو معلمیم، گفتیم حالا یه سودی هم باشه، به عنوان پسانداز بهش نگاه کنیم.»
- ایستگاه بعد، دروازه دولت.
«خب دولت هم تشویق میکرد، واقعا جنب و چگونه جلوی ضرر در بورس را بگیریم؟ جوشی بود اگر خاطرتون باشه. دولتیا میگفتن، اقتصاددانا میگفتن. البته انصافا خیلیا هم همون موقع میگفتن اگر اینکاره نیستید وارد این بازار نشید ولی خب مردم مثل بنده و شما، معمولا کاری به هشدار ندارن. اون بُعد ترغیب و تشویق رو بیشتر میبینن.»
- ایستگاه بعد، میدان انقلاب اسلامی
«بالاخره ما هم مثل بقیه، داخل سایت سجام ثبت نام کردیم و کد گرفتیم و یه مقدار سهام خریدیم. هر روز با اپلیکیشن هم چک میکردیم، یه روز خوب بود، یه روز نبود. یکی دو تا عرضه اولیه خریدیم که خوب بود ولی به مرور، کاملا رو به پایین شد. یه روز سرم پایین بود توی گوشی، پیشخدمت مدرسه یه سید باصفاییه، اومد چای گذاشت جلوم دید اخمام تو همه، گفت چی شده حاج آقا؟ گفتم والا ضرر کردیم آقا سید. خندید گفت حاجآقا شما دیگه چرا؟ سرِ آخوندا هم مگه کلاه میره؟ (میخندد)»
- ایستگاه بعد، شادمان
«مسأله اینه که واقعا مردم به حرف دولتیا و تلویزیون اعتماد میکنن. فقط هم درباره بورس نیست. شما نگاه کنید سر قضیه موسسات مالی هم همین بود، سر کرم حلزون هم همین بود. خب اگه مردم ما نتونن به جایی مثل صداوسیما اعتماد کنن، میرن سراغ بیبیسی و من و تو و هزار جای دیگه. از طرفی واقعا به مسئولا اعتماد کردن. حقشون این نیست. من هم قبول دارم که بازار سرمایه فراز و نشیب داره اما اینکه کلا توی نشیب باشه یه مقدار به نظر میرسه سوء مدیریته. حالا ما که سپردیم به خدا، پول زیادی هم نذاشتیم اما حقیقتا خیلیا به غلط، کل سرمایه زندگیشونو گذاشتن توی این کار و از دست رفتن اعتماد اینها، آسیب کمی نیست. به هر حال فکر میکنم به نوعی باید جبران بشه.»
- ایستگاه بعد، میدان آزادی
سوم.
- الان سود بوس بیشتر از بورسه.
«من که مجردم برام مهم نیست». پرده اتاق را تاریک میکند، تلفنِ روی میزش زنگ میخورد: «سلام. نه هنوز، تا فردا اعلام میکنیم ایشالا».
- قرار بوده گوشت بدیم قیمت تعاونی، نرسیده. بچهها پیگیرن. داشتم چی میگفتم؟
میآیم بگویم گفتید شما مجردید و برایتان مهم نیست ولی نمیگذارد و سر حرفش را میگیرد: «آره، نه اینکه حالا مهم هم نباشه ولی اونجوری نیست که بگم وای زندگیم از هم پاشید و فلان شد و الان خودکشی میکنم. ولی ضرر، ضرره. تلخه. میدونید؟ کار کارمندی اینجوری نیست که بگم الان فلانقدر ضرر کردم خب فدای سرم، از مشتری میگیرم جبران میشه. ما چشممون به آخر ماهه که اساماس حقوق بیاد ببینیم چند چندیم. یعنی میخوام بگم درآمد ثابت، زیاد جای ریسک نداره. هر چی هم که مثلا تونستم جمع و جور کنم، با وام و اینجور چیزا بوده.»
تلفن را برمیدارد: «آقای مجیدی، دوتا چای لطف میکنی؟ مرسی».
دستم میرود سمت مویزهای روی میز. دوتا برمیدارم. داستان بورسیاش را میپرسم. مقنعهاش را مرتب میکند: «والا منم مث بقیه اونایی که شاکیان، همین اواخر جذب این بازار شدم. چند سال قبل، شوهرخواهرم توی این کار بود و خدا رو شکر درآمد خوبی هم داشت. این اواخر که جو بورس و بورسبازی زیاد شد و ملت افتادن به کد بورسی گرفتن و سهام خریدن، من به شوهرخواهرم گفتم چه جوریاست؟ گفت تهِ این مدل سرمایهگذاری و جوگیری مردم چیز خوبی نیست چون این کار مث همه کارا بلدی میخواد. گفت اگر هم میخوای پول بذاری، همه سرمایهتو نریز تو بورس. یه ذره رو بنداز تو کار، اگه دیدی میتونی و جواب میده، بیشترش کن.»
آقای مجیدی چای را میآورد میگذارد جلویمان. زیر لب تشکر میکنم.
«خلاصه منم پول زیادی نداشتم. گفتم یه وام میگیرم، سهام میخرم، با چگونه جلوی ضرر در بورس را بگیریم؟ سودش هم قسط میدم، هم تهش یه چیزی میمونه میذارم کنار واسه روز مبادا. اینور و اونور دنبال وام گشتم، یکی از دوستام کارمند بانکه، گفت بیا بانک ما درخواست بده، وام کالا بگیر. خلاصه رفتم و درخواست دادم و خود دوستم ضامنم شد و فاکتوربازی و فاکتورسازی و اینجور چیزا، بعد از چند روز وام اومد به حسابم، منم صاف رفتم سهام خریدم و مث بقیه، سربهموبایل شدم که ببینم روزی چقدر میره رو پولم.»
موبایلش زنگ میخورد. آهنگ فیلم «پدرخوانده» است. دکمه بغلش را فشار میدهد، از صدا میافتد. ولی هنوز در حال تماس است. زیرچشمی نگاه میکنم، روی صفحه موبایل نوشته «My Love»: «آقایی که شما باشی، چند وقت خوب بود و ما هم عضو یه سری کانال شده بودیم که مثلا آموزش میدادن و پیشبینی میکردن و از این حرفا، ورد زبونمون هم شده بود «خکوفت» و «بدرد» و «غزهرمار» که بخریم و بفروشیم، کمکم دیدیم نه، شوهرخواهره انگار راست میگفت. تهش چیز خوبی نیست و داره هی قرمز و قرمزتر میشه و ما هم نابلد. یه مقداری فروختم و البته هنوز یه کم دیگه پول نگه داشتم تو بورس ولی دیگه مثل قبل فعالیت نمیکنم چون ضرر کردم. البته اینم قبول دارم که نباید اینجوری مردم بیگدار به آب میزدن ولی یه سوال: بین این همه برنامه بدردنخور که از بیست تا کانال تلویزیون و بیست تا شبکه رادیویی پخش میشه با این همه کارشناسای جورواجور، وقتی دیدن مردم دارن میرن سمت بورس، چند ساعت برنامه گذاشتن کارشناس آوردن به مردم یاد بدن که باید چیکار کنن؟ خب منِ نابلد باید از کجا یاد میگرفتم؟ چطور هی میگن برق رو درست مصرف کنید، آب رو هدر ندید، ولی هیچکس نمیاد بگه پولتونو هدر ندید؟ این مدیریت پولی و مالی رو منِ جوون و اون سالمند باید از کجا یاد بگیریم؟»
دوباره زنگ میخورد. اینبار یک «ببخشید» میگوید و جواب «My Love»اش را با لحن و صدای بچگانه میدهد: «جونم عچقم. معلومه که میام. کلاست تموم شد؟ اوهوم. بوس بدی شاید برات بگیرم. ممممم، باشه. ندادی که. ماچ دیگه. قربونت برم من نخودی. خدافظ.»
- خواهرزادهمه. ۵ سالشه. دور از چشم مامانش زنگ زده میگه سر راه چیپس بگیر بیار. همه کاراشم با یه بوس راه میندازه. الان انگار سود بوس از سود بورس بیشتره (میخندد).
بهترین زمان فروش سهام در بورس چه زمانی است؟ (نکات طلایی)
انتخاب زمان فروش سهام، کار بسیار سختی است. زیرا بیشتر افراد به هنگام گرفتن تصمیمات معاملاتی، هیجانی عمل میکنند. ترس و طمع، عمدهترین احساسات مخرب معاملهگران در زمان فروش سهام است. توانایی کنترل این احساسها، کلید اصلی تبدیل شدن به یک معامله گر برتر به شمار میرود.
یکی از کلیدیترین مفاهیم در آموزش بورس اطلاع از بهترین زمان فروش سهام در بورس میباشد. برای تمامی افرادی که به عنوان معاملهگران سازمان بورس در آن مشغول به کار هستند، آگاهی از بهترین زمان فروش سهام در بورس بسیار اهمیت دارد. زیرا همانطور که خرید سهام در زمان مناسب برد محسوب میشود، فروش آن در زمان مناسب نیز معاملهای پرسود خواهد بود. اگر تریدرها نتوانند تشخیص دهند که چه زمانی به فروش سهام خود مبادرت ورزند، در اکثر مواقع در سرمایهگذاری در سهام موجب ضرر خواهند شد.
شناسایی طلایی ترین زمان فروش سهام
حال باید بدانید و توجه کنید که شناسایی بهترین زمان فروش سهام، یک چالش اساسی است که همواره معاملهگران با آن سر و کار دارند. اولین گام در راستای خروج بهموقع از معاملات این است که بپذیرید باید حتما غیراحساسی معامله کنید. خوشبختانه روشهایی برای کمک به معاملهگران وجود دارند. این روشها براساس برخی پارامترها به شما کمک میکنند تا یک خروج سیستماتیک و غیر هیجانی داشته باشید.
سرمایهگذاری کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت
بهترین زمان فروش سهام در بورس به نوع سرمایهگذاری کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت بستگی دارد. در سرمایهگذاریهای کوتاه مدت برای بهترین زمان فروش سهام در بورس بایستی بر اساس استراتژیهای معاملاتی حد ضرر عمل کرد. بر فرض مثال حد ضرر سهامی ۱۰ درصد است و آن را با قیمت ۲۰۰ تومان خریداری کرده باشید. با روند منفی این سهام در صورتی که به ده درصد افت قیمتی رسید بایستی برای فروش آن اقدام کرد. بهتر است بدانید که تحلیل حد ضرر به آسانی انجام نمیشود و به یک سری آموزشهای بورسی در رابطه با زمان فروش سهام نیاز دارد و در افراد با استراتژیهای معاملاتی مختلف این میزان فرق دارد.
روندهای تجربی در بورس نشان میدهند که اگر سهامی با تحلیلهای بنیادی قوی(میزان فروش، سودآوری، رشد تجاری و …) و با تحلیل تکنیکال دقیق(روند صعودی قیمت سهام در گذشته) در زمان و در قیمت مناسب خریداری شود، هیچ گاه با افت ۸ تا ۱۰ درصدی روبرو نخواهد شد، اگر چنین اتفاقی در خرید سهامتان رخ داد بدانید که در قیمت نامناسب برای خرید آن اقدام نمودهاید.
نکته: نکته حائز اهمیت دیگر این است که سهام شرکتها اگر با افت شدیدی در بازار مواجه شد، دید افراد نسبت به آن منفی شده و در نتیجه به ندرت ممکن است آن شرکت دوباره به روزهای پر اوج و فروش بالا باز گردد مگر اینکه از استراتژیهای رقابتی منحصر بفردی برای بالا بردن ارزش ذاتی سهام خود استفاده کند، در صورت اتفاق افتادن این امر ممکن است سهام خریداری شده با روند صعودی روبرو شود اما احتمال این امر بسیار پایین است. بنابراین در اینگونه سهام با رسیدن به حد ضرر بایستی برای بهترین زمان فروش سهام در بورس اقدام کرد.
فروش سهام بر اساس ارزش واقعی آن سهام
ارزش ذاتی سهام به ارزش فعلی جریانات نقدی آتی شرکت بستگی دارد، تخمین جریانات نقدی اتی و سپس تنزیل ان به حال حاضر، با توجه به این که نیازمند در نظر گرفتن مفروضات است، همراه با ریسک عدم تحقق است.
این روش بیشتر در میان معاملهگران ارزشی رواج دارد. نکته مهم در استفاده از این استراتژی، ارزشگذاری سهام با استفاده از نسبتهای رایج در تحلیل بنیادی مانند نسبت قیمت به درآمد، قیمت به ارزش دفتری یا قیمت به فروش است. سپس در صورتی که قیمت، کمتر از ارزش واقعی باشد، سرمایهگذار اقدام به خرید نموده و رسیدن قیمت به سطح ارزش واقعی، نقطه خروج محسوب میشود. یکی از مهمترین مزایای این روش، خرید نکردن به هنگام وجود حباب قیمتها است. این استراتژی یک نقطه خروج از پیش تعیین شده محسوب میشود. مثللا، یک سرمایهگذار، سهام شرکت وال مارت را با نسبت قیمت به درآمد ۱۳ خریداری میکند.
بررسی اطلاعات تاریخی شرکت نشان میدهد، میانگین ۵ سال اخیر نسبت قیمت به درآمد برای این سهام، ۱۵٫۸ بوده است. با فرض اینکه عدد میانگین به دست آمده برای این نسبت، نشان دهنده ارزش واقعی شرکت بر اساس این شاخص باشد، رسیدن به این سطح، نقطه زمان فروش سهام محسوب میشود. بنابراین میبینیم که بر اساس یک روند مشخص و فرضیهای به نسبت معقول، میتوان منطقی سرمایهگذاری کرد.
بهترین زمان فروش سهام از نظر اطلاعیه های کدال
شرکت ها اتفاقات مهمی که باید در اختیار سهامداران قرار بگیرد را از طریق سامانه کدال به نشانی Codal.ir منتشر می کنند. بعضی از این اطلاعیه های مثل تصمیم هیات مدیره برای افزایش سرمایه، تحقق سود، امضای قرارداد جدید و … می توانند به عنوان نشانه خرید سهام و برخی دیگر از اطلاعیه های مثل تکذیب افزایش سرمایه و ایجاد اختلال در روند تولید می توانند به عنوان نشانه ای برای فروش سهام ایفای نقش کنند. بعضی مواقع اطلاعیه دعوت به مجمع عمومی را هم به عنوان نشانه فروش سهام می دانند چراکه خیلی از سهامداران ترجیح می دهند در جلسات مجمع عمومی شرکت های زیان ده شرکت نکنند، زیرا نماد شرکت در این مواقع متوقف می شود.
فروش بر اساس فرصت بهینه
این استراتژی مختص افرادی است که بهصورت مداوم مشغول پایش و تحلیل بازار هستند و فرصتهای جدید را به سرعت کشف میکنند. در این روش باید همواره ریسک، بازده و شرایط سهام موجود در سبد سرمایهگذاری خود را بررسی کنید. هنگامیکه در بازار یک موقعیت مناسب برای ورود مشاهده کردید باید بهسرعت به پرتفوی خود مراجعه کرده و اگر سهامی دارید که انتظار خاصی از آن نمیرود یا شرایط بدتری نسبت به موقعیت جدید دارد، همه یا قسمتی از آن را جایگزین کنید. هدف اصلی، داشتن یک سبد سهام بهینه است.
بهترین زمان فروش سهم از نظر اندیکاتورها
آن هایی که تحلیل تکنیکال می دانند، از اندیکاتورهایی برای شناسایی زمان فروش سهام استفاده می کنند. اندیکاتور شاخص قدرت نسبی RSI، نوارهای بولینگر، MACD و میانگین متحرک MA از جمله متداول ترین اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال است. شاخص قدرت نسبتی عددی بین یک تا ۱۰۰ را برای هر نماد نشان می دهد. زمانی که این عدد بالاتر از ۷۰ باشد، نشان می دهد اشباع خرید اتفاق افتاده.
به این معنا که قیمت سهام به شکل غیرعادی در حال افزایش است و می توان از این مورد به عنوان نشانه ای برای فروش سهام استفاده کرد. نوارهای بولینگر کانال روند قیمت سهام را به ما نشان می دهند. زمانی که نمودار شمعی قیمت سهام به حاشیه بالایی کانال بولینگر برخورد می کند، نشانه ای برای فروش سهام است. اندیکاتور MACD از دو نمودار آبی و قرمز رنگ تشکیل شده است. زمانی که نمودار قرمزرنگ یا همان EMA با نمودار آبی رنگ SMA برخورد می کند، نشانه ای برای فروش سهام است.
از طرفی اندیکاتور میانگین متحرک یا MA در برخی نمادها حکم سد مقاومت را دارد و زمانی که قیمت سهام به نمودار این اندیکاتور برخورد می کند، می تواند نشانه ای برای فروش سهام باشد. این اندیکاتورهای را می چگونه جلوی ضرر در بورس را بگیریم؟ توانید از منوی ابزار تکنیکال در سامانه های معاملات آنلاین خود انتخاب و وضعیتشان را برای نماد موردنظرتان بررسی کنید.
فروش بر اساس وخامت اوضاع بنیادی
این استراتژی خروج بسیار شبیه به روش اول است، اما اینجا زمانی فروش اتفاق میافتد که روند نامطلوبی بر امور داخلی شرکت حاکم شده باشد. در این روش خروج، سرمایهگذار بر اساس شاخصهای بنیادی مشخصی چون وضعیت ترازنامه، نقدینگی و نسبتهای پوشش بدهی، وضعیت شرکت را رو به افول ارزیابی میکند و به این نتیجه میرسد که روند رو به رشد شرکت، متوقف شده و زمان فروش این سهام، فرا رسیده است.
مثلا فرض کنید سهام یک شرکت خدماتی که سوددهی بالا و مداومی دارد را خریداری کردهاید. تا زمانی که این روند برقرار است شما به خاطر سود سهام و ثبات فعالیت این شرکت، سهامداری میکنید. هنگام خرید، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام ۱ بود که به مرور زمان عملکرد شرکت افت کرده و این نسبت به ۱٫۴ رسیده است.
در این حالت شما برای حفظ سرمایه خود، یک قانون برای خروج از سهم وضع میکنید. مثلا با خودتان قرار میگذارید که اگر این نسبت به کمتر از ۱ یا بیش از ۱٫۵ برسد، چگونه جلوی ضرر در بورس را بگیریم؟ سهام خود را میفروشم. چون رسیدن این نسبت به هرکدام از آن اعداد، نشان دهنده اوضاع نامناسب بنیادی شرکت است و با این وضعیت، سرمایه شما در معرض خطر قرار میگیرد.
بهترین زمان فروش سهام از نظر سدهای مقاومت
احتمالا تا حالا با اصطلاحاتی مثل مقاومت دو میلیونی شاخص کل برخورد کرده باشید. این ارقام رند، هر کدام می توانند به عنوان یک سد جلوی رشد شاخص را بگیرند. علاوه بر این ارقام، تحلیلگران از تحلیل تکنیکال هم برای شناسایی نقاط مقاومت استفاده می کنند که از جمله متداول ترین آن ها می توان به نسبت های فیبوناچی برای شناسایی سدهای مقاومت اشاره کرد.
علاوه بر شاخص کل، هر نماد هم سطوح مقاومت مخصوص به خودش را دارد. زمانی که قیمت سهام یک شرکت به سطوح مقاومت نزدیک می شود، امکان بازگشت روند نزولی وجود دارد و می توان آن را به چشم نشانه ای برای فروش سهام دانست. روش دیگر شناسایی سطوح مقاومت این است که روی نمودار قیمت سهم، نقاطی را که در امتداد یک خط قرار دارند و هر بار قیمت سهام با نزدیک شدن به آن تغییر روند داده پیدا کنیم. در چنین شرایطی می توان با احتمال بالایی پیش بینی کرد که در صورت نزدیک شدن قیمت سهام به خط شناسایی شده، روند صعودی به پایان خواهد رسید و زمان فروش سهام است.
فروش بر اساس مدیریت سرمایه
برخی از معاملهگران، بر اساس میزان تحمل ریسک، نقطه خروج خود را تعیین میکنند. مثلا یک معاملهگر در نظر میگیرد، اگر قیمت با توجه به حجم معامله، به سطحی برسد که زیان آن ۱۰% از کل سرمایه را دربربگیرد، سهام خود را به فروش رسانده و روی دیگر سکه نیز به همین صورت است. برای تعیین نقطه خروج با سود نیز از همین روش استفاده میشود. درواقع این استراتژی خروج، یک اقدام متوقف کننده ضرر است که در صورت افت قیمت، از اصل سرمایه و هنگام رشد سهام، از سود محافظت میکند. نکته اصلی در این روش این است که میتوانید با ترکیب حداکثر درصد قابلتحمل ریسک خود، با میانگین درصد نوسانات تاریخی سهام به نقطه خروج بهینه، دست پیدا کنید.
بهترین زمان فروش سهام از نظر تابلوخوانی
خروج پول هوشمند یکی از نشانه های قوی برای شناسایی زمان فروش سهم است. خروج پول هوشمند زمانی اتفاق می افتد که سهامداران بزرگ از نماد موردنظر خارج می شوند. برای اینکه بفهمیم چه زمانی خروج پول هوشمند اتفاق افتاده می توانیم ارزش فروش سهام را بر تعداد فروشندگان تقسیم کنیم تا ببینیم هر کدام از فروشنده ها به طور میانگین چه مقدار سهم فروخته اند.
تعداد سفارش های فروش و حجم کلی آن ها را می توان در تابلو هر نماد مشاهده کرد. بعد از پیدا کردن میانگین حجم هر سفارش فروش، با در نظر گرفتن قیمت هر سهم، می توان قدرت فروشنده ها را محاسبه کرد. مقایسه این رقم با قدرت خریداران می تواند نشان دهنده خروج پول هوشمند باشد. اگر قدرت فروشنده ها از حدی بیشتر بود، می توانیم این موضوع را به عنوان یک نشانه برای فروش سهام در نظر بگیریم.
فروش سهم بر اساس سطوح نموداری
این روش بر اساس ابزارهایی مثل اعداد رند، سطوح حمایت و مقاومت یا سایر شاخصهای فنی است. البته لازم به ذکر است که این روش نسبت به سایرین از قطعیت کمتری برخوردار است، اما در نظر داشته باشید که میتوانید با ترکیب این روش با بقیه استراتژیها، به یک تکنیک خروج چندجانبه برسید.
در تحلیل تکنیکال، این که سهام روند گذشته خود را چگونه طی کرده است، در قالب چارت و نمودار دیده می شود، حتی حجم معاملات که یکی از شاخص های مهم در تشخیص روندهای قیمتی است نیز با استفاده از اندیکاتورهایی در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال قابل بررسی است.
نمیتوان گفت حجم معاملاتی بالا یا پایین به چه معناست، عموما این ابزارها در کنار یکدیگر معنی پیدا می کنند. قدرت خریدار و فروشنده بخصوص در محدوده های خاص مقاومتی و حمایتی نیز از اهمیت برخوردار است، تحلیل تکنیکال کمک می کند با چشمانی باز اقدام به خرید یا فروش کنید، اطلاعات بسیار زیادی در داده های نموداری نهفته است که شرح کامل ان در اینجا نمی گنجد، اما به صورت کلی، نمودارها به شما می گویند که ذات رفتار معاملاتی و شخصیت سهام به لحاظ معاملاتی چگونه است و شما با شناخت این رفتار بهتر و دقیق تر می توانید تصمیم بگیرید در هر محدوده چه واکنشی نشان داده و چه تصمیمی بگیرید.
کلام آخر
این که قبول کنید پذیرش زیان یکی از سختترین موارد در معاملهگری است مورد توجه است. بیشتر وقتها چیزی که باعث موفقیت سرمایهگذاران میشود، انتخاب بهترین گزینه سرمایهگذاری نیست بلکه توانایی آنها در فروش سهام در زمان مناسب است.
55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه چگونه جلوی ضرر در بورس را بگیریم؟ ای در بازار بورس و فارکس
55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه ای در بازار بورس و فارکس
55 قانون زیر زیر یک متن خلاصه شده و به زبان ساده از پله ھای طی شده توسط جان پایپر تا رسیدن به جائی که اکنون در آن قرار دارد می باشد که به عقیده بنده تمامی تریدرھا و معامله گران تقریبا ھمه این پله ھا و یا بیشتر آنھا را باید طی کنند تا به مرحله ای برسند که بتوانند خود را تریدر بنامند .پیشنهاد میکنیم این قوانین را با دقت مطالعه کنید.چگونه جلوی ضرر در بورس را بگیریم؟
١ – کنجکاوی ما باعث می شود تا راجع به بازار مطالعات و تحقیقات اولیه ای را انجام دھیم .
٢ – یک یا دو کتاب و چند گزارش و مجله می خریم .
٣ – چیزھائی از بازار که به نظر ھم دوست داشتنی می رسند شما را ترغیب به تحقیق می کنند .
۴ – علاقه ای سطحی به بازار و تریدھای ھر از گاھی و عموما از دست دادن پول و گاھی ھم موفقیت ھای تصادفی را در این مرحله تجربه می کنیم .
۵ – عموما شکستھای خود را فراموش کرده و به موفقیتھای خود می بالیم و خودمان را تشویق و متقاعد می کنیم که
اگر این تکنیکھا را یاد بگیریم به پایان راه رسیده و موفقیتھای زیادی بدست خواھیم آورد .
۶ – چارتھای مخصوص به خودمان را را که احیانا بزرگتر از حد معمول ھم ھستند و چند اندیکاتور ھم روی آنھا رسم شده برای خود تھیه می کنیم .
٧ – روشی را برای ورود به بازار تھیه کرده و فکر میکنیم که این روش جز موفقیت چاره دیگری ندارد !
٨ – به صورت فعالی معاملات خود را آغاز میکنیم .
٩ – نتایج بما گوشزد میکنند که به ھمان سادگی که فکر میکنیم نیست و چند نکته را بایستی مراعات کرد .
١١ – به تریدھایمان ادامه می دھیم و نتایج نسبتا ) بد ( متفاوتی ایجاد می شوند ولی نه آنچنانکه علاقه مارا از بین ببرند .
١١ – ھمچنان نتایج خوب را انتظار میکشیم .
١٢ – حجم معاملات و مبالغ درگیر در آنھا افزایش می یابند .
١٣ – مطالعه و خواندن گزارشات ادامه می یابند اما اینھا جز به تنیدگی بیشتر اوضاع نمی انجامند . ھنوز نمیدانیم که چه باید بخواھیم .
١۴ – نمره موفقیت ما بالنسبه خوب است اما کمبود مھارتھای معاملاتی ما منجر به عدم بھره گیری و کسب سود شایسته از بازار میشود .
١۵ – بتدریج ترس از بازار در ذھن ما جای می گیرد ولی ھنوز اندر خم یک کوچه ایم .
١۶ – به ھمان روال قبل معامله می کنیم و به تعداد زیاد معامله کرده و از قانون معدل گیری گریزانیم . فقط موضوع مهم زمان است .
١٧ – یک سود بزرگ برای خود ثبت کرده و احساس اینکه ھمه چیز خوب پیش می رود در ما به اعتماد به نفس زیاد از حد منجر می شود .
١٨ – یک ضرر بزرگ می کنیم . از نظر روانی مساله شروع به بزرگ شدن می کند .
١٩ – یک کامپیوتر می خریم و شروع به بررسی اندیکاتورھای دیگر می کنیم .
٢١ – به دیگر بازارھا و روشھا نیز سرک می کشیم.
٢١ – بالاخره ھمه پول خود را از دست می دھیم .
٢٢ – بوضوح می فهمیم که به ھمان سادگی که می بینیم نیست .
٢٣ – به نظر می رسد که به این شیوه نمی توانیم ادامه دھیم .
٢۴ – در می یابیم که اطلاعات کافی برای کسانیکه می خواھند از این بازار کسب در امد کنند کافی نیست.
٢۵ – برای پر کردن این خلا سعی می کنیم که یک سیستم گزارش نویسی ایجاد کرده تا چگونگی اوضاع را به ما بگوید .
٢۶ – یک آنالیست را به ھمکاری دعوت می کنیم . توجه داشته باشید که این بدترین کاری است که شما می کنید و بهترین کار آن
است که یک نفر تریدر را به کمک بطلبید .
٢٧ – به ترید کردن ادامه می دھیم اما در سطوح پائین تر .
٢٨ – گزارشنویس روزانه را آغاز می کنیم که یک موفقیت فوری محسوب می شود .
٢٩ – تمام اینھا نیازمند تحقیقات و مطالعات و آنالیزھای شخصی زیادی است
اما باز ھم ھنوز بر ما روشن نیست که ترید کردن یک امر ذھنی است
و سایر مقولات بیرونی ) شامل روشھا کامپیوترھا و کارگزاران و (… تقریبا ھمه نامربوط ھستند البته تا وقتیکه شما از نظرذھنی آماده نباشید .
٣١ – ترس بر ما مستولی شده و ھنوز ھم شیوه خاصی نداریم .
٣١ – می فهمیم که ترید منطقی بدون داشتن یک شیوه مناسب نتیجه ای جز ناکامی ندارد .
٣٢ – بدنبال یک روش می گردید .
٣٣ – روشھای موجود در بازار به نظرتان مناسب نیشتند و شروع به طراحی یک روش مخصوص به خود می کنید .
٣۴ – با روش خود شروع به ترید می کنیم که البته کاری بس سخت است .
٣۵ – ما به دلایل قانع کننده ای برای تریدھای خود نمی رسیم ) چیزی که قبل از داشتن روشنیز به آن دچار بودیم ( اما در می یابیم که قبلا راجع به آن بررسی کرده ایم . جریانات درونی شما بکار می افتند .
٣۶ – می فهمیم که نکته اصلی در ترید کردن ھمانا ذھن ماست . حال می توانیم پیشرفت واقعی را شروع کنیم
٣٧ – شروع به تکمیل استراتژی خود کرده و با یک سایز مناسب ترید می کنیم .
٣٨ – اما ھنوز ھم دچار ترس ھستیم و این به مساله بزرگی تبدیل می شود .
قبلا یاد گرفتیم که کاھش ضررھا ضروری است و اما بخشدوم ) حفظ جریان سود ده ( را با وجود ترس نمی توانیم به آن دست پیدا کنیم .
٣٩ – به ترید کردن خود ادامه می دھیم و به خود امیدواریم که خوب شود . بتدریج ترس رخت بر می بندد .
۴١ – ضربه بزرگ دیگری می خوریم .
۴١ – احساس بدی پیدا کرده و فکر می کنیم که بهتر است تسلیم شویم و یا شاید بهتر بود ھمان مرتبه اول و چند سال پیش که برای اولین بار کال شدیم تسلیم می شدیم .
۴٢ – به ترید خود ادامه داده و سعی می کنیم که از اعتماد به نفس زیادی پرھیز کنیم .
خودمان را به سیستم مدیریت استرس مسلح کرده به زودی یاد می گیریم که مراقبه کنیم )
چیزی که برای ھر تریدری ضروری است ( و در می یابیم که ھمیشه متواضع بوده و مانند ظرف خالی باشیم .
۴٣ – یک تریدر دیگر را به عنوان راھنما انتخاب کرده و او نیز یک روش را به شما معرفی می کند
که بلافاصله مورد پسند شما واقع شده و علت آن ھم وضعیت مناسب ) ذھنی ( شماست .
۴۴ – سیستم خودمان را می سازیم و آنرا توسعه داده که منجر به بهتر شدن نتایج و وضعیت ذھنی ما می شود .
دیگر ترس مساله مهمی نیست .
۴۵ – تصمیم به ملاقات با یک مربی روانشناس معاملات می گیریم .
مقاله مرتبط : روانشناسی بازار بورس و سرمایه گذاری چیست
۴۶ – سود بزرگی را به دلیل اجازه دادن به جریان سود ده در یک معامله به ثبت می رسانیم .
ما ھمان کاری را می کنیم که ھر تریدر موفقی انجام می دھد .
آیا دوباره ھم این ترفند را می توانیم بکار ببندیم؟
۴٧ – شروع به دور شدن از ترس و رسیدن به مرحله ریسک محوری می کنیم .
۴٨ – می فهمیم که وضعیت ذھنی ھمه چیز است و آرامش داشتن امری حیاتی است و باز ھم سایز پوزیشنھای خود را کم می کنیم .
۴٩ – چند روزی را با گروه معاملاتی مربی روانشناس خود بسر می بریم .
۵١ – شروع به سود کردن با روش پایدار می کنیم .
۵١ – باز کمی به خودمان غره می شویم ! اما این بار می فهمیم که اشتباه کرده و با ضرر کمی آنرا محدود می کنیم
و باز به خودمان یادآوری می کنیم که متواضع بمانیم .
۵٢ – بعضا به صورت ناخودآگاه ترید می کنیم . در این کار داریم حرفه ای می شویم .
۵٣ – می دانیم که چالشھای زیادی پیشرو داریم اما با اعتماد به نفسآنھا را رفع می کنیم .
۵۴ – متوقف کردن پول یک مساله می شود . حقیقتا ما در یک دنیای پر از فراوانی زندگی می کنیم .
۵۵ – در می بابیم که زندگی ما بواسطه ترید کردن بھتر شده و در بسیاری از زمینه ھای زندگی به خواسته ھایمان می رسیم
شاید این مطالب برایتان مفید باشد
آموزش بورس قسمت 28 – روانشناسی بازار بورس و سرمایه گذاری چیست
سودهایی که به ضرر منجر خواهند شد
دلایل علاقه مندی به معامله گری
پوریای ولی معامله گری را پیدا کنید
هیچ کس به باخت در بازارهای مالی علاقه مند نیست
در زمان ضرر از تغییر تایم فریم خود دست بردارید
7 دیدگاه
بسیار مطالب کلیدی ومهمی عنوان شده
چقدر این مراحل برام آشناست ، خیلی خوب نوشتید
درود بر شما و ممنون برای اطلاعاتی که در خصوص معامله بارگذاری کرده اید. هنگام خواندن متون به تعداد بیشماری غلط نوشتاری برخوردم که تمرکزم را از موضوع اصلی متن نوشته شده دور میکرد. اینطور به نظر میرسد که این متون به ویرایش نیاز دارند. موفق و پیروز باشید.
سلام واقعا وقتی خواندم فکر کردم خودم همه را بعد از سه سال دربه دری نوشتم
بسیار سپاسگزارم عالی بود ولی آخرش هنوز نتیجه ای نگرفتم لطفا راهنمایی بفرمایید
نمیدونم چرا دارم این راه حل بهت میگم ولی عین حقیقته برو انقلاب و کتاب های ال بروکس بگیر و بخون تمام راه حل توشه من خوندم و الان تو سودم و اینم بهت بگم بی نهایت خوندن اون کتابها سخته.۳تا کتاب ک مجموع ۲۰۰۰صفحه کتاب سخته.
تمام کسایی ک اموزش میدن چرت میگن بلد نیستن اگه بلد بودن ترید انقدری پول داشت ک نیازی ب پول اموزش نداشتن
بالاخره باید اساتیدی باشند که دیگران هم یاد بگیرند ..اسنادیدی داریم که عشق به اموزش دارند
یک سال و نیم طول کشید از وقتی که وارد فارکس شدم تا وقتی که استراتژی سود ده طراحی کردم و روزانه بیشتر از ۱۲ ساعت وقت صرف کردم …
الان ۶ ماهه که سود مستمر دارم.
این مراحل دقییقا شرح حال اون یک سال و نیم من بود.
اوایل فکر میکردم من با بقیه فرق دارم و از اولش سود به دست میارم …ولی هیچ راه فراری نیست 👌😆
هر کسی وارد فارکس میشه باید این مراحل رو طی کنه ممکنه ۱ سال طول بکشه ممکنه ۱۰ سال
۱ هیچ وقت ناامید نشید
هیچ وقتم مغرور نباشید که بدجور دماغتون به خاک مالیده میشه
۲ روی استراتژی و ترید های غلط پا فشاری نکنید
۳ حجم های فضایی نگیرید
۴ اکیییدااا توصیه میکنم تا وقتی که حداقل دوماه سود ندادین پول واقعی نبرین که غیر از ضرر و اعصاب خوردی چیزی نداره(این حرف غلطی که میگن حساب دمو مث حساب واقعی ادم رو به چالش نمیکشه رو گوش ندید همش چرته.من به خاطر همین حرف کلی ضرر کردم.)
اول دمو بعد چگونه جلوی ضرر در بورس را بگیریم؟ حساب سنت بعد حساب دلاری
۵ وقتتتت بذارید
قرار نیس با روزی ۵ دقیقه ور رفتن به چارت چیزی به شما الهام بشه
ترید یک تخصصه
۶ اصلا به هیچ وجه برای وارد شدن به فارکس از پول وام و قرضی استفاده نکنید.
۷ ترید هاتون رو بنویسید. با ذکر دلیل که چرا پوزیشن گرفتم…حد سود و ضرر کجاست و به چه دلیل…(من چند ماهه فهمیدم که این کار چقدر میتونه کمک کنه)
۸ هر زمانی که فهمیدید ترید اشتباهی انجام دادید بلافاصله پوزیشن رو ببنیدید چه پوزیشن وارد سود شده باشه یا ضرر
اینا تجربیات من بود امیدوارم بهتون کمک کنه تا مثل من ضرر نکنید😊
مراحل توقیف سهام برای مهریه
همانطور که می دانیم برای اینکه بتوان چیزی را توقیف کرد می بایست آن چیز مالیت داشته باشد به این معنا که دارای ارزش مالی باشد بنابراین چون سهام نیز دارای ارزش مالی می باشد قابلیت توقیف را دارد.برای اینکه زوجه بتواند از محل سهام به حق خود دست یابد می بایست سهام همسر خود را شناسایی کند این شناسایی می تواند از طرق مختلفی حاصل گردد از جمله وارد کردن شماره ملی زوج در سازمان خصوصی سازی . پس از اطمینان از این امر که همسرش دارای سهام قابل ارزشی می باشد آن را به اجرای ثبت یا دادگاه جهت توقیف معرفی نماید
در صورتی که زوج محکوم به پرداخت مهریه از محل مال توقیف شده گردد این امر توسط اجرای احکام صورت می گیرد لازم به ذکر است که در مرحله توقیف مستثنیات دین قابل توقیف نبوده و نمی توان از محل آنها حقوق خود را دریافت نمود.
اجرای ثبت یا واحد اجرای احکام دادگاه در این زمینه با شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه مذاکره نموده و شماره حسابی را به آنها جهت واریز مبلغ حاصل از فروش سهام ارائه می دهد.
نحوه توقیف سهام شرکت برای مهریه
در مورد شرکت سهامی عام مراجع ذیصلاح به اداره ثبت شرکت ها، مدیرعامل شرکت و سازمان بورس و اوراق بهادار اعلام میکنند تا از انتقال سهام جلوگیری کنند. در مورد شرکت های سهامی خاص باید مراتب به مدیرعامل شرکت و اداره ثبت شرکت ها اطلاع داده شود تا از انتقال سهام و فرار مرد از پرداخت مهریه جلوگیری شود. برای فروش سهام توقیف شده باید ابتدا سهام مورد کارشناسی قرار گیرد و سپس به مزایده گذاشته شود. برای سهام شرکت های سهامی خاص، پس از کارشناسی سهام از طریق مزایده فروخته میشود و مهریه پرداخت میشود. برای شرکت های سهامی عام، فروش سهام باید حتما از طریق سیستمهای فروش سهام در سازمان بورس اوراق بهادار صورت بگیرد و سپس مبلغ مهریه به زن پرداخت شود.
نحوه توقیف سهام عدالت برای مهریه
در دوران ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد این امکان برای ملت ایران فراهم شد که همه مردم صاحب سهامی تحت عنوان سهام عدالت گردند که سود این سهام بعد از چند سال برای افراد در پایان هر سال واریز می گردید.با توجه به افزایش حجم پرونده های مهریه و نبود امکان پرداختی غیر از سهام توسط مردان این سوال پیش می آمد که آیا زنان می توانند از محل سهام عدالت مهریه خود را دریافت نمایند؟
این سهام با توجه به اینکه قابلیت آزادسازی را نداشت قابل نقل و انتقال و توقیف را دارا نبود با توجه به ابلاغ مقام معظم رهبری برای آزادسازی سهام عدالت، چون امکان معاملهی سهام مذکور وجود نداشت، سهام عدالت از دایرهی اموال قابل توقیف خارج بود. پس از تاریخ 9/2/1399که ایشان اعلام نمودند، به میزانی که این سهام قابل آزادسازی باشند، قابل توقیف نیز هستند. از تاریخ 23/4/1399 که شورای عالی سازمان بورس و اوراق بهادار آییننامهای تصویب نمود، به میزان ۳۰٪ که تا امروز، سهام عدالت آزادسازی شده است، امکان توقیف سهام و فروش آن پس از استعلام از طریق اجرای احکام دادگستری بوسیلهی شرکت سپردهگذاری مرکز اوراق بهادار و تسویه وجوه وجود دارد.
پس از آن، با اعلام روابط عمومی اداره کل امور اقتصادی و دارایی استان تهران، سازمان خصوصی سازی طی نامهای به ادارات کل امور اقتصادی و دارایی استانها اعلام کرد که کلیه مقامات مراجع قضایی اعم از قضات دادگاه ها و دادسراها، دوایر اجرای احکام و مجتمعهای قضایی و همچنین مقامات و مراجع شبه قضایی از قبیل دوایر اجرایی ثبت، مراجع مالیاتی، بیمه، تعزیرات و شهرداری که به موجب قانون اجازه توقیف و یا صدور دستور فروش دارایی را دارند، مکلفند دستورهای یاد شده در خصوص سهام عدالت را به صورت متمرکز حسب مورد از طریق معاونت فناوری قوه قضائیه یا مراکز مشابه در دیگر مراجع مذکور به شرکت سپرده گذاری مركزی اوراق بهادار و تسویه وجوه ارسال و شماره حساب واحدی را به آن شرکت جهت واریز وجوه حاصل از فروش دارایی توقیف شده معرفی نمایند.
بنابراین زوجه می چگونه جلوی ضرر در بورس را بگیریم؟ تواند با مراجعه به مراجع ذی صلاح از محل سهام عدالت مهریه خود را دریافت نماید زیرا چنین سهامی ارزش مالی داشته و قابل توقیف می باشد.
برای توقیف سهام برای مهریه به کجا مراجعه کنیم؟
سهام بورسی و سهام عدالت دارای ارزش مالی می باشند و به همین دلیل قابلیت توقیف را دارا می باشند بنابراین در صورتی که زن بخواهد مهریه خود را مطالبه کند و سهام بورسی مرد را به اجرای ثبت یا دادگاه معرفی کند ، در صورت عدم پرداخت مهریه توسط مرد از محل سهم توقیفی مهریه زن پرداخت می گردد.در این خصوص مقام قضایی به شرکت سرمایه گذاری دستور فروش یا انتقال سهام بورسی را می دهد.سهام مربوطه ممکن است مربوط به شرکت سهامی عام یا خاص باشد .اگر سهام مربوط به شرکت های سهامی عام باشد مجمع قضایی به اداره ثبت شرکت ها و یا مدیر عامل آن شرکت و یا سازمان بورس دستور می دهد که جلو نقل و انتقال سهام گرفته شود و توقیف گردد.در شرکت های سهامی خاص هم به مدیر عامل شرکت و اداره ثبت شرکت ها اطلاع داده می شود تا جلوگیری شود از انتقال سهام .در صورتی که مهریه پرداخت نگردد سهام ها مورد کارشناسی قرار داده می شود و به مزایده گذاشته می شود.در شرکت های سهامی عام ،سهام ها از طریق سازمان بورس باید فروخته شود.
وکیل توقیف سهام بورس برای مهریه
امور حقوقی دارای پیچیدگی و تخصص خاص خود می باشد که افراد عادی کمتر با آنها آشنا می باشند از جمله این امور حقوقیکه می توان به آن اشاره کرد بحث توقیف سهام می باشد.توقیف سهام شرکت های سهامی عام و خاص جهت اخذ مهریه از محل آنها نیازمند تخصص و تجربه می باشد که گروه وکلای داداپ در این زمینه دارای وکلای مجرب و متخصص می باشد و افراد می توانند با بهره گیری از این وکلا در کمترین زمان و هزینه به بهترین نتیجه ممکن دست یابند.
برای انتخاب بهترین وکیل مهریه در سراسر ایران کلیک کنید.
بیشتر بخوانید: تصرف ملک توسط بانک و مزایده و مصادره آن
نمونه درخواست توقیف سهام برای مهریه
ریاست محترم مجتمع قضایی.
باسلام احتراما به استحضار می رساند :
اینجانب . به استناد کپی مصدق عقدنامه شماره. مورخ . با خوانده عقد ازدواج دائمی در دفترخانه شماره . واقع در شهرستان . منعقد نمودیم.نظر به اینکه مهریه مقرر در عقدنامه به میزان . کلا بر ذمه زوج و عندالمطالبه می باشد فلذا مستند به مواد 1082 قانون مدنی و تبصره الحاقی 29/4/1376 آیین نامه اجرایی به ماده مذکور و ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی صدور حکم به محکومیت خوانده به پرداخت مهریه مذکور در عقدنامه به میزان .. و تقاضای صدور قرار تامین و توقیف سهام خوانده را خواستار می باشد.
سوالات متداول در مورد توقیف سهام برای مهریه
1 . آیا سهام عدالت برای پرداخت مهریه قابل توقیف می باشد؟
بله این سهام قابل توقیف می باشد البته تا حدی که آزادسازی شده باشد و قابلیت نقل و انتقال داشته باشد.
2 . چطور بفهیمم که زوج دارای سهام بورسی می باشد؟
زوجه می تواند از طریق سازمان بورس و اوراق بهادار نسبت به اطلاع از این امر اقدام نماید البته لازم به ذکر است که حکم قانونی را می بایست با خود همراه داشته باشد.البته لازم به ذکر است که در صورتی که توقیف سهام از طریق اجرای ثبت صورت بگیرد نیاز به حکم قانونی نمی باشد.
3 . آیا سهام زوج جز مستثنیات دین می باشد؟
با توجه به اینکه این مال قابلیت توقیف را دارد بنابراین چگونه جلوی ضرر در بورس را بگیریم؟ از دایره مستثنیات دین خارج است.
پس از اینکه عقد نکاح منعقد شود زن مستحق مهریه می شود و مرد باید مهر زن را بپردازد البته لازم به ذکر است که مهریه اگر عندالمطالبه باشد این قابلیت را دارد و در مهریه عندالاستطاعه زن در صورتی مهر را دریافت می کند که مرد توان مالی پرداخت را داشته باشد.حال سوال این است که آیا سهام بورسی و سهام عدالت که جز دارایی مرد می باشد قابل توقیف برای پرداخت مهریه از محل آن می باشد؟
در سال های اخیر شاهد سرمایه گذاری افراد در واحدهای بورسی هستیم چیزی که قبلا کمتر مورد توجه قرار می گرفت .سهام بورسی با توجه به ارزش مالی که دارد می تواند محلی برای توقیف و پرداخت مهریه باشد.در این صورت زن می تواند با معرفی سهام مرد از دادگاه توقیف آن را خواستار باشد و در صورت عدم پرداخت مهریه توسط مرد،مهریه از محل سهام پرداخت می شود که این پرداخت می تواند از طریق انتقال یا فروش سهام صورت بگیرد. لازم به ذکر است که علاوه بر دادگاه برای توقیف سهام بورسی جهت اخذ مهریه می توان به اجرای ثبت نیز مراجعه کرد.البته لازم به ذکر است که علاوه بر سهام بورسی ،سهام دیگری تحت عنوان سهام عدالت نیز وجود دارد که با توجه به آزاد سازی درصدی از آن در سال گذشته این امکان برای زوجه مهیا شده است که بتواند از محل آن مهریه خود را وصول نماید چیزی که در سال های گذشته وجود نداشت .
در نهایت باید دانست که هرچیزی که دارای ارزش مالی باشد را می توان برای وصول مهریه توقیف نمود البته در صورتی که در دایره مستثتنیات دین قرار نگیرد مثل خانه جهت سکونت یا ماشین جهت کار و امرار معاش.
دیدگاه شما