منظور از کندل استیکها در تحلیل تکنیکال چیست؟
در این مطلب قصد داریم به یکی از مهمترین بخشهای تحلیل تکنیکال یعنی کندل استیکها بپردازیم.
به گزارش بازرگانی خبرگزاری مهر، برای فعالیت در بازار بورس، یادگیری روشهای تحلیل بازار و مهارتهای معاملهگری اهمیت زیادی دارد. خواندن نقشه بازار، رسم نمودارهای تحلیلی مانند: نمودار خطی، میلهای و کندل استیکها، روانشناسی بازار و شناخت رفتار معاملهگران نمونه این مهارتها هستند. در این کندل استیک هارامی نشان دهنده چیست؟ مطلب قصد داریم به یکی مهمترین بخشهای تحلیل تکنیکال یعنی کندل استیکها بپردازیم. منظور از کندل استیکها در تحلیل تکنیکال چیست؟ چند نوع کندل داریم و کندلها چه چیزی را بیان میکنند؟
کندل استیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
برای اینکه بدانیم کندل استیک در تحلیل تکنیکال چیست، باید ابتدا مفهوم آن را درک کنیم. کندل به معنای شمع و کندل استیک به معنای شمعدان است. نمودار کندل استیک از تعدادی شمع یا کندل تشکیل میشود که «شکل کندلها»، «نحوه قرارگیری هر کندل» و «تعداد کندل با شکلهای مشابه» یک الگو را تشکیل میدهند. معاملهگر با مشاهده این الگو، شرایط بازار را درک میکند و با توجه به آن در رابطه با سهم مد نظر تصمیم میگیرد. مثلا اینکه در سهم باقی بماند، آن را بفروشد یا اینکه بهترین زمان برای خرید سهم چه وقتی است.
رسم نمودار کندل استیک
همانطور که ذکر شد کندل استیکها در تحلیل تکنیکال آموزش داده میشوند، بنابراین برای رسم نمودار کندل استیک باید از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده شود. برای این منظور کافی است که معاملهگر سهم و بازه زمانی مدنظر (مثلا یک هفته یا یک ماه) را انتخاب کند. نمودار کندل استیک با درج تاریخ برای او نمایش خواهد یافت. در این نمودار ممکن است یک یا چند الگو ظاهر شوند و کاربر با تشخیص الگوها، به پیشبینی آینده سهم میپردازد. در تصویر زیر نمونهای از نمودار کندل استیک را مشاهده میکنید.
اجزای کندل استیک
تا این لحظه باید منظور از کندل استیکها در تحلیل تکنیکال و شکل ظاهری آنها در نمودار را درک کرده باشید. حال میخواهیم با اجزای کندل استیک آشنا شویم. در تصویر زیر دو نمودار کندل استیک را مشاهده میکنید که اجزای آنها مانند هم اما رنگشان متفاوت است.
در نمودارهای کندل استیک رنگ سفید یا سبز به معنای بالاتر بودن قیمت بسته شدن و کمتر بودن قیمت باز شدن و در واقع نشاندهنده روند صعوری سهم است. برعکس این حالت یعنی کمتر بودن قیمت بسته شدن و بالاتر بودن قیمت باز شدن به معنای روند نزولی سهم است که با رنگ قرمز یا مشکی نمایش مییابد.
معرفی اجزای کندل استیک
قبل از معرفی اجزای کندل استیک، به این موضوع دقت داشته باشید، که هر جزو ممکن است بنا به شکل الگو و شرایط بازار، با اندازهای متفاوت (مثلا بده خیلی بزرگ یا کوچک) رسم شود یا کندلی بدون برخی از اجزا (مثلا بدون سایه یا بدنه) نمایش یابد.
اجزای کندل استیک به شرح زیر است:
بدنه: بخش اصلی کندل استیکها در تحلیل تکنیکال است که بزرگ بودن آن در نمودار، قدرتمند بودن معاملهگران سهم را نشان میدهد.
سایهها: بعد از اینکه سهمی باز و معاملات آن آغاز میشود، این خرید و فروش برای مدتی ادامه دارد که با سایهها در نمودار کندل استیک نمایش مییابد. مثلا بار دیگر به کندل سفید نگاه کنید، در این کندل بلندتر بودن سایه بالا، به معنای بیشتر بودن قدرت خریداران در ابتدای بازه زمانی و قدرت یافتن فروشندگان در انتهای بازه زمانی است.
بالاترین قیمت و پایینترین قیمت: همانطور که از نامشان پیداست، بیشترین و کمترین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی تجربه کرده است را نشان میدهد.
قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن: اولین و آخرین قیمت در بازه زمانی انتخابی را نمایش میدهد.
الگوهای کندل استیکها در تحلیل تکنیکال
الگوهای کندل استیکها در تحلیل تکنیکال به دو گروه «ساده» و «پیچیده» تقسیم میشوند. همچنین یک الگو یا به صورت اصلی خود در نمودار نمایش مییابد یا تغییراتی در آن صورت میگیرد و به عنوان زیرمجموعه الگوی اصلی ظاهر میشود. در ادامه برخی از الگوهای کندل استیکها در تحلیل تکنیکال نام برده میشود.
ماروبزو، دوجی ( دوجی پایه بلند، دوجی سنگ قبر، دوجی سنجاقک )، چکش و چکش معکوس، هارامی، ستاره صبحگاهی، ستاره عصرگاهی، پوشاننده صعودی، پوشاننده ابر تیره، رسوخگر، هامر و هامر معکوس.
یادگیری کندل استیکها در تحلیل تکنیکال
یادگیری کندل استیکها در تحلیل تکنیکال چنان حائز اهمیت است که یک دوره مجزا برای آن برگزار میشود. به عبارت دیگر اگرچه کندل استیکها به عنوان بخشی از تحلیل تکنیکال شناسایی میشوند، اما به دلیل گسترگی، اهمیت زیاد و کاربرد بالا نمیتوان تنها به عنوان یک زیرمجموعه به آنها اشاره کرد و تسلط بر رسم نمودار، تشخیص و خواندن الگوهای کندل استیک، نیازمند یک دوره مجزا است. اما موضوعی که در این بین اهمیت دارد، ترتیب یادگیری است. یعنی معاملهگر برای بهرهگیری از نمودارهای کندل استیک، باید ابتدا به درک خوبی از تحلیل تکنیکال رسیده باشد. البته این موضوع در رابطه با تمام دورههای آموزش بورس صدق میکند و همواره بهترین روش یادگیری، گذراندن دورهها به ترتیب است.
دورههای آموزش بورس آگاه
برای شرکت در کلاسهای آموزش بورس آگاه، انتخاب یک مرجع معتبر اهمیت زیادی دارد. در همین راستا کارگزاری آگاه دورههای متنوع و کاملی را برای یادگیری تمام مهارتهای بورسی و معاملهگری، در همه سطوح و به صورت حضوری و مجازی برگزار میکند.
لیست دورههای آموزش بورس آگاه به شرح زیر است:
۱- سطح مقدماتی
مبانی سرمایهگذاری موفق در بورس
تابلوخوانی و تکنیکهای معاملاتی سایت tsetmc
۲- سطح متوسط
تحلیل تکنیکال مقدماتی
تحلیل بنیادی کاربردی
فیلترنویسی در دیدهبان بازار
استراتژی معاملاتی بر مبنای ACD
مدیریت سرمایه و طراحی سیستمهای معاملاتی
تحلیل تکنیکال پیشرفته
۳- سطح پیشرفته
روانشناسی بازار با نمودار شمعی
۴- آتی کالا
برای یادگیری نحوه استفاده از کندل استیکها، لازم است در دورههای تحلیل تکنیکال شرکت کنید و از دانش و تخصص بهترین مدرسان بازار سرمایه بهرهمند شوید. در پایان این دوره نیز از سوی کارگزاری آگاه، مدرک معتبر دریافت خواهید کرد. پیشنهاد میکنیم مسیر آموزشی آگاه را از سطح مبتدی تا پیشرفته دنبال کنید تا در نهایت، دانش جامعی در زمینه بورس به دست آورید.
سخن آخر
برای به کار بردن هر روشی، درک مفهوم آن اولین قدم است. در این مطلب متوجه شدیم که منظور از کندل استیکها در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد. حال میتوانیم با شرکت در دورههای آموزشی، دانش خود را ارتقا بخشیم و به عنوان یک معاملهگر حرفهای در بازار بورس سرمایهگذاری کنیم.
کندل استیکها در تحلیل تکنیکال
کندل استیک یا الگوهای شمعی معاملهگران بورس، معمولاً از سه نمودار خطی، کندل استیک و میله ای استفاده میکنند. در بین این سه نمودار، از کندل استیک (Candle Stack) به دلیل مزیتهایی که دارد استقبال بیشتری شده است. از جمله مزیتهای کندل استیک استفاده راحت و تشخیص روند صعودی یا نزولی سهم بهصورت مجزا است.
استفاده از کندل استیکها در تحلیل تکنیکال دارای شرایطی است. اولین شرط این است که تغییرات قیمتی سهم دارای روند صعودی یا نزولی باشد.
به طور کلی یک کندل استیک از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. این چهار داده عبارتند از قیمت آغازین (open)، قیمت پایانی (close)، بالاترین قیمت در بازه زمانی (High) و پایین ترین قیمتی که در بازه زمانی (Low) تعیین شده رخ داده است. شکل کلی یک کندل استیک در شکل زیر نمایش داده شده است.
بخشهای مختلف کندل استیک
اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچکتر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکلی رسم می گردد.
بدنه کندل استیکها
اندازه بدنه بزرگ در کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست. بطور مثال یکی از بهترین حالت هایی که نشان دهنده فشار قوی خریداران است، بدنه بلند کندل و رنگ سفید آن است.
بدنههای مختلف کندل استیک
سایهها در نمودارهای کندل استیک
سایههای بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجامگرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکلگرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بستهشده است.
شرایط و قوانین استفاده از کندل استیکها
از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. معمولاً از کندل استیکها درروند صعودی و نزولی استفاده میگردد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) موردتوجه قرار میگیرند. انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جز نقاط قوت الگوهای کندل استیک هست درعینحالی که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولاً عملکرد مناسبی ندارند.
انواع الگوهای کندل استیک
در ابتدا برای آشنایی با الگوهای کندل استیک، چند مورد از الگوهای منفرد را بررسی خواهد شد.
ماروبزو (Marubozu)
ماروبزو بدین شکل تعریف میشوندکندل دارای روند نزولی است و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نمیشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه روند بازار به سمت تغییر به سمت نزول و یا ادامه روند نزولی است. قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
در مقابل ماروبزو مشکی، ماروبزو سفید است. ماروبزو سفید نشاندهنده صعودی بازار است. در این حالت نیز سایه بالایی و پایینی دیده نمیشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه بازار به سمت بالا است. زمانی که این نوع شمع تشکیل شود اولین مرحله از شروع روند صعودی (بازگشتی) رویداده است. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان آنها یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک که معمولاً بهصورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود.
در بعضی از حالات دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند. این حالت نشانگر این است که خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود نشانگر این است که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید باقوت بیشتری است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید: خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید
دوجی بعد از ماروبزو سیاه: فروشندگان قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سیاه
دوجیها در چهار دسته تقسیمبندی میشوند که در این قسمت سه دوجی بررسی میگردد:
تقسیم بندی دوجیها
دوجی پایهبلند (Long leg Doji):
این نوع شمعها بیانگر قیمت شروع و پایان برابر هستند. برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی نتیجهای است که از این نوع دوجی استنباط میشود.
دوجی سنگقبر (Grave Stone):
همانطور که از شکل مشخص است این نوع دوجی فاقد سایه پایین است (سایه پایین خیلی کوتاه). این نوع از دوجیها هم نشانگر قیمت شروع و پایان یکسان است.
دوجی سنجاقک (Dragon Fly):
این نوع از دوجیها دارای سایه پایین بلند هستند.
الگوی چکش (Hammer):
الگوی چکش معمولاً در یکروند نزولی و در انتهای آن تشکیل میشود. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است. بدنه کندل در قسمت بالای آن است. سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه) دومین خصوصیت الگوی چکش است. سومین خصوصیت اصلی الگوی چکش، نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
در الگوی چکش رنگ بنده دارای بدنه اهمیت زیادی ندارد؛ اما اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.
الگوی دار آویز (Hanging Man):
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید. از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است.
معمولاً این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. در این نوع الگو نیز رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما معمولاً رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
الگوی چکش معکوس (INVERTED HAMMER):
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد که در قسمتهای قبلی موردبررسی قرار گرفت. الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یکدوم سایه بالایی است. در این نوع الگو رنگ بدنه سفید نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
الگوی چکش معکوس
الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star):
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
الگوی هارامی (Harami):
لغت هارامی ریشهای ژاپنی دارد و در زبان ژاپنی معنای باردار بودن را میدهد. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد. متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولاً رنگ کندلها در این الگو متفاوت است. بهطور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک معمولاً به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی بودن به معنای منفی بودن است.
الگوی انبرک پایینی:
این الگو دارای دو شمع بارنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است. پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم میرسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً بهصورت دوجی یا چکش معکوس شکل میگیرد.
الگوی انبرک پایینی
الگوی ستاره صبحگاهی:
الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولاً این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است. شمع اول که نزولی و پرقدرت، شمع دوم که معمولاً فاقد بدنه بزرگ و کندل استیک هارامی نشان دهنده چیست؟ سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد. در انتها شمع سوم ظاهر میشود که نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
الگوی سه ستاره صعودی (Bullish Tri-Star):
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
الگوی سه ستاره صعودی
الگوی ستاره عصرگاهی:
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به شکل زیر است:
الگوی ستاره عصرگاهی
الگوی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing Pattern):
دو شمع در این الگو وجود دارند که دارای رنگهای متضاد هستند. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ کندل استیک هارامی نشان دهنده چیست؟ سفید است بیانگر روند صعودی است. در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
الگوی پوشاننده صعودی
الگوی سه مکعب سفید (Three White Soldiers):
این الگو دارای سه شمع است که همگی دارای رنگ سفید هستند. بین شمعها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همه شمعها در این الگو صعودی است.
الگوی سه مکعب سفید
الگوی ابر تیره:
این الگو دارای دو شمع است که شمعها دارای رنگهای متفاوت هستند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهمترین نتایجی است که میتوان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو دارای بدنه بزرگ هستند. ابتدا شمع اول بارنگ سفید تشکیل میشود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل میگیرد. اگر این شمعها در نقاطی بالاتر از سایر شمعها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی هستند.
الگوی رسوخ گر:
این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو ابتدا شمع مشکی تشکیل میشود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش داده است شکل میگیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.
الگوی سه کلاغسیاه (Three Black Crows):
این الگو معمولاً برای معامله گران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهمترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگهای مشکی و پشت سر هم تشکیل میشود که معمولاً اندازه بنده آنها با یکدیگر برابر است.
الگوی سه کلاغسیاه
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers):
این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغسیاه است، معمولاً در یکروند صعودی شکل میگیرد. این الگو معمولاً حاوی پیامهای مثبت و خوشحالکننده برای معامله گران است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگ سفید تشکیل میشود که بهصورت صعودی و پشت سر هم تشکیل میشوند. این الگو بیانگر خریداران پرقدرت در سهم است و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش مییابد.
الگوی سه سرباز سفید
الگوی سه خط حمله (Three Line Strike):
معمولاً از این الگو بهتنهایی استفاده نمیشود. این الگو دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعدازاین سه شمع یک شمع با بدنه بزرگ بهصورت نزولی شکل میگیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول مهمترین نتیجهای است که از الگوی سه خط حمله استخراج میشود.
الگوی سه خط حمله
الگوی تاسوکی رو به پایین (Downside Tasuki):
این الگو از سه شمع تشکیلشده است که دو شمع آن بهصورت نزولی (مشکی) و یکی از شمعها بهصورت صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکلگرفته است. دو شمع نزولی نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
پرایس اکشن چیست ؟
«پرایس اکشن» (Price Action) و استراتژیهای بوجود آمده از آن، بوسیله بسیاری از معاملهگران علاقهمند به تحلیلهای کوتاه مدت، مورد استفاده قرار میگیرد. پرایس اکشن روشی است که برای تحلیل نوسانات ابتدایی قیمت بکار میرود. سیگنالهای ورود و خروج تولید شده توسط پرایس اکشن قابل اعتماد هستند و در معامله با استفاده از پرایس اکشن، الزامی به استفاده از اندیکاتورها نیست. در واقع استفاده از پرایس اکشن نوعی تحلیل تکنیکال است زیرا جنبههای بنیادی سهام را نادیده میگیرد و الویت را به تاریخچه قیمتی آن میدهد.
این تاریخچه شامل نوسانات قیمت در جهت افزایش یا کاهش، خطوط روند و سطوح حمایتی و مقاومتی میشود. پرایس اکشن به سادگی نشاندهنده این است که قیمتها چگونه تغییر میکنند. یک تحلیلگر پرایس اکشن، اندازه نسبی، شکل، موقعیت و حجم نمودارهای میلهای یا شمعی را مورد مشاهده قرار میدهد و در برخی مواقع ممکن است آنها را با اطلاعات بدست آمده از «میانگین متحرک» (Moving Average) و خطوط روند ترکیب کند.
price action
این روش میتواند با استفاده از نمودارهایی که قیمت را در طی زمان رسم میکنند، مشاهده و تفسیر شود. معاملهگران از نمودارهای متفاوتی برای مشاهده دقیقتر روند، «سطوح شکست» (Breakout) و معکوسشدنها بهره میگیرند. بسیاری از تحلیلگران از نمودارهای شمعی استفاده میکنند زیرا مشاهده حرکت قیمت را آسانتر میسازد.
الگوهای شمعی مانند «هارامی کراس» یا «صلیب هارامی» (Harami Cross)، «اینگالف» (Engulfing) و «۳ سرباز سفید» (Three White Soldiers) همه نمونههایی از تفسیرهای تصویری (مجسم شده) از پرایس اکشن هستند. ساختارهای شمعی دیگری نیز وجود دارند که از پرایس اکشن بوجود آمدهاند تا بتوانند تغییرات قیمت در آینده را پیشبینی کنند. این ساختارها را میتوان برای انواع دیگری از نمودارها مانند نمودارهای نقطه و شکل، نمودار جعبهای و … استفاده کرد.
علاوه بر بررسی ساختارهای شکلگرفته در نمودار قیمتی، بسیاری از تحلیلگران از دادههای این راه برای بدست آوردن اندیکاتورهای تکنیکال استفاده میکنند. هدف آنها یافتن نظم موجود در حرکت قیمت است. حرکتی که برخی اوقات تصادفی به نظر میرسد.
برای مثال، الگوی «مثلث افزایشی» (Ascending Triangle) بوجود آمده از بکار بردن خطوط روند در یک نمودار پرایس اکشن، میتواند برای پیشبینی یک شکست احتمالی استفاده شود زیرا نمودار، نشاندهنده این است که معاملهگران در دفعات متعددی قصد شکستن خط مقاومتی را داشتهاند و هر بار سریعتر و با قدرت بیشتری تلاش کردهاند تا این کار را انجام دهند.
تحلیل تکنیکال نیز به نوعی ریشه گرفته شده از پرایس اکشن است زیرا از قیمتهای گذشته برای محاسبه و سپس اتخاذ تصمیمهای معاملاتی استفاده میکند. در واقع، ساختار و الگوهای نمودارهای تحلیل تکنیکال همه بهرهگرفته از این روش معاملاتی هستند.
price action
تعریف پرایس اکشن
تفسیرهای روانشناسی و رفتاری و فعالیتهای وابسته به آنها، طبق نظر تحلیلگر بخش مهمی از معاملات بر پایه پرایس اکشن را شامل میشود. برای مثال، در اغلب مواقع، هیچ دو معاملهگری تحلیل یکسانی از یک پرایس اکشن معین نخواهند داشت و هرکدام از آنها تفسیر منحصربهفردی بر طبق قوانین تعریفشده و رفتاری خود، برداشت خواهد کرد.
در صورتی که در تحلیل تکنیکال برای مثال، زمانی که میانگین متحرک ۱۵ روزه بیشتر از میانگین متحرک ۵۰ روزه باشد، رفتار و عملکرد مشابهی (نگهداشتن سهام به انتظار فروختن آن در قیمت بالاتر) را از معاملهگران بسیاری شاهد خواهیم بود.
با توجه اهمیت پرایس اکشن و یادگیری کاربردهای عملی آن برای انواع داراییها، «فرادرس» اقدام به انتشار فیلم آموزش مقدماتی الگوهای هارمونیک کرده که لینک آن در ادامه آمده است.
برای مشاهده آموزش مقدماتی الگوها در تحلیل تکنیکال اینجا کلیک کنید.
کاربردهای معامله بوسیله پرایس اکشن
از آنجایی که پرایس اکشن برای پیشبینی قیمت و سفتهبازی بکار گرفته میشود، اشخاص حقیقی، سفتهبازان، آربیتراژگران و شرکتهای کارگزاری و معاملاتی از آن بهره میگیرند. همانطور که در مقدمه بیان شد، از پرایس اکشن میتوان برای تحلیل روند قیمتی بسیاری از اوراق بهادار مانند اوراق قرضه، سهام شرکتها و… استفاده کرد.
گام های معامله بوسیله پرایس اکشن
معاملهگران باتجربه از اقدامات متفاوتی برای تشخیص الگوهای معاملاتی، سطوح ورود و خروج و تعیین حدِ ضرر بهره میگیرند. استفاده از تنها یک استراتژی برای یک یا چند سهم ممکن است باعث از دست دادن شماری از فرصتهای معاملاتی شود. در اغلب موقعیتها از دو گام زیر برای تحلیل، بهره گرفته میشود:
تشخیص وضعیت: در این گام، معاملهگر به تشخیص وضعیت موجود میپردازد. برای مثال، ممکن است قیمت یک سهم در حال کاهش یا افزایش یافتن باشد یا سهام به کانال قیمت معینی ورود کند یا به سادگی، روند قیمتی، در حال شکستن خطوط مقاومت یا حمایت باشد.
تشخیص فرصتهای معاملاتی در هر وضعیت: برای مثال، هنگامی که روند قیمت یک سهم صعودی است، امکان دارد حتی از این اندازه هم بیشتر افزایش یابد و نوسانات زیادی را تجربه کند، یا اینکه بازگشت کند و کاهش یابد. این بستگی به دیدگاه تحلیلگر دارد و حتی ممکن است تحلیلگران متفاوت، برداشتهای مختلفی از وضعیتی یکسان داشته باشند.
قیمت سهام خریداری شده توسط یک معاملهگر افزایش پیدا میکند و به قله قراردادی تعریف شده توسط او میرسد. در ادامه، قیمت این سهام کاهش مییابد و در سطحی پایینتر قرار میگیرد (تشخیص وضعیت). در این زمان، معاملهگر باید تصمیمگیری کند که طبق نظر او قیمت سهام در ادامه این روند به یک قله بالاتر میرسد و به صعودی بودن خود ادامه میدهد یا کاهش مییابد و «بازگشت به میانگین» (Mean Reversion) را تجربه میکند.
معاملهگری با این فرض که حجم سهام معینی کم است و قرار نیست «شکست سطوح» (Breakout) رخ دهد، برای روند قیمتی آن کف و سقف تعیین میکند. اگر روند قیمتی در بازه تعریف شده به حرکت خود ادامه دهد (تشخیص وضعیت)، معاملهگر میتواند تصمیم بگیرد که خطوط حمایت و مقاومت خود را بر اساس این بازه تعیین کند یا اینکه زاویه دید خود را تغییر دهد و از روند قیمت انتظار شکست سطوح مقاومتی یا حمایتی را داشته باشد.
کندل استیک در پرایس اکشن
در نمودار قیمتِ سهام خریداری شده توسط معاملهگری، شکست سطوح رخ میدهد (تشخیص وضعیت). در این زمان، او با دو فرصت معاملاتی مواجه است. شکست سطوح ادامه پیدا میکند و روند قیمتی در همان جهت پیشروی میکند یا پولبک رخ میدهد و روند به جایگاه قبلی خود باز میگردد.
همانطور که قابل مشاهده است معامله با توجه به پرایس اکشن میتواند با همراهی ابزارهای تحلیل تکنیکال انجام شود. اما تصمیم نهاییِ معاملاتی را فرد تحلیلگر تعیین میکند. پرایس اکشن این امکان را برای معاملهگر فراهم میکند که بتواند انعطاف به خرج دهد و تصمیمهای متفاوتی را اتخاذ کند.
price action
محبوبیت معامله بوسیله پرایس اکشن
معامله با پرایس اکشن بیشتر برای معاملات با هدف کسب سود در کوتاهمدت و یا میانمدت است. بیشتر معاملهگران باور دارند که بازار یک روند تصادفی را دنبال میکند و راه سیستماتیک مشخصی برای پیدا کردن استراتژی همیشه برنده وجود ندارد. با ترکیب کردن ابزارهای تحلیل تکنیکال و روند اخیر قیمت میتوان موقعیتهایی را بسته به دیدگاه فرد تحلیلگر شناسایی کرد.
از نقاط مثبت این روش میتوان به این مورد اشاره کرد که تحلیلگران میتوانند از استراتژیهای تعریفشده توسط خودشان بهره بگیرند و این، انعطافپذیری در معامله را برای آنها بوجود میآورد. میتوان از پرایس اکشن در انواع نرمافزارها و سامانههای معاملاتی استفاده کرد. پرایس اکشن همچنین امکان «بازآزمایی» (Backtesting) آسان هر استراتژی تعریف شده در دادههای قدیمی را فراهم میکند. یعنی شما میتوانید دادههای قدیمی را در استراتژی پرایس اکشن وارد و در صورت کارآمدی استراتژی و پیشبینیهای بدست آمده، از آن استراتژیها کمک بگیرید.
معاملهگرانی وجود دارند که همانند تصویر زیر از چندین اندیکاتور برای تحلیل استفاده میکنند. عدهای از تحلیلگران نیز نمودارهای شلوغی مانند نمودار زیر را در چند مانیتور مشاهده میکنند تا دلایل کافی و قانعکننده را برای خرید و فروش سهام معینی گردآوری کنند. زمانی که برای تحلیل فقط به روند قیمت اتکا کنید، از این پیچیدگیها رهایی مییابید.
عدم استفاده از روش
از همه مهمتر، در معامله با پرایس اکشن، معاملهگران احساس مسئولیت خواهند کرد زیرا پرایس اکشن به آنها این امکان را میدهد که خود تصمیم بگیرند و کورکورانه از قوانین پیروی نکنند.
بسیاری از نظریهها و استراتژیها که با استفاده از این روش عملی میشوند ادعای کسب سود بالا را دارند اما معاملهگر باید آگاه باشد که تنها اخبار مثبت به گوش میرسند. خرید و فروش سهام این پتانسیل را دارد که سود بالایی بوجود بیاورد اما بستگی به فرد تحلیلگر دارد که به خوبی درک، آزمایش، انتخاب و تصمیمگیری کند و در نهایت دست به معاملهای بزند که به نظر او بهترین فرصت را برای کسب سود فراهم میکند.
فردا منتظر معرفی محور های اصلی پرایس اکشن توی مقاله منحصر به فرد از تیم ارزینو باشید.
کندل استیک ژاپنی قسمت دوازدهم
بدنه اصلی فاصله بین زمان باز و بسته شدن قیمت در یک بخش زمانی را نشان می دهد . اگر بدنه اصلی مشکی (توپر) باشد معنی آن اینست که قیمت بسته آن بخش ، پائین تر از قیمت باز شده است . اگر بدنه اصلی سفید ( تو خالی ) باشد به معنی آن است که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن است خطوط باریک بالا و پائین بدنه اصلی سایه نامیده می شوند . این سایه ها حداکثر و حداقل قیمت را در هر بخش زمانی مشخص می کنند . سایه بالای بدنه اصلی Upper shadow (سر) نامیدهمی شود و سایه پائینی بدنه Lower shodo (دم) نامگذاری شده است . طبق این قائده قله سایه بالائی بالاترین قیمت این بخش زمانی و پائین ترین نقطه سایه (دم) کمترین قیمت این بخش زمانی است.
چهارتهای کندل استیک به راحتی دیده و تشخیص داده می شوند و آنها به دلیل شکلشان به شمعها و فتیلهها تشبیه می شوند .
اگر یک خط کندل استیک سایه بالایی نداشته باشد به آن می گویند سر تراشیده و اگر سایه پائینی نداشته باشد به آن ته تراشیده می گویند. بدنه اصلی قیمت واقعی و ذاتی را شامل می شود و سایه ها معمولا به عنوان تغییرات قیمت نامربوطتلقی می شوند .
شکل های ۴-۳ تا ۷-۳ تعدادی از خطوط گندل استیک متداول را نشان می دهند .نمایه ۴-۳ یک گندل استیک مشکی بلند را که منعکس می کند یک دوره Bearish ( پائین آورنده ) را نشان می دهد در حالیکه بازار باز شده در بالای آن و بسته شده نزدیک پائین آن.
نمایه ۵-۳ نشان می دهد یک حالت معکوس را در بدنه بلند مشکی. پس بنابراین این حالت نشان دهنده یک دوره Bullish ( بالا برنده ) است . قیمتها یک محدوده وسیعی دارند. زمان باز شدن بازار نزدیک قسمت پائین و بسته شدن نزدیک بالای بخش زمانی است. نمایه ۶-۳ نشان می دهد که کندل استیکها بدنه کوچکی دارند و این یک تقلای زیاد و جنگی است بینBullish ( بالا برنده ها ) و Bearish ( پائین امرنده ها ) آنها را Spining tops (راسهای چرخان) می نامیم.
آنها در باندهای معامله خطی ، بی طرف هستند . همانطور که بعدا نشان داده خواهد شد در قسمت ساختارهای خاص و در الگوهای هارامی Harami spinning top ها مهم خواهند شد و اهمیت خواهند یافت .
Spining top می تواند هم سفید و هم سیاه باشد . در ارایه ۶-۳ خطوطی نشان داده شده اند که سایه های بالا و پائین کوچک دارند اما برای این منظور اندازه سایه ها مهم نیستند . کوچک بودن بدنه اصلی نشان دهنده یک Spining top است. نمایش ۷-۳ معکوس کننده هائی از خطوط Doji هستند . یک Doji زمانی اتفاق می افتد که باز و بسته شدن قیمت در یک بخش زمانی یکی یا بسیار نزدیک به هم باشد . (. م … هر چند که در یک محدوده نوسانی بزرگی از قیمت واقع شده باشند …) دنباله ها و سایه ها می توانند به اشکال مختلف باشند .
به دلیل اهمیت Doji ها یک فصل کامل را به آنها اختصاص دادیم .
دوجی های جادوئی را ببینید
چارتهای کندل استیک می توانند به صورت رنگی نیز کشیده شوند . مانند چارت کندل استیک کلاسیک ژاپنی ها با رنگهای قرمز و مشکی . به جای کندل استیک سفید قرمز مورد استفاده قرار می گیرد (این برای نمایش کامپیوتری چارتهای کندل استیک کندل استیک هارامی نشان دهنده چیست؟ مفید است ). | مشکل واقعی این است که فرق بين مشکی و قرمز در خروجی پرینترهای کامپیوتری و دستگاههای فتوکپی برای این دو رنگ هر دو سیاه خواهند بود و این قابل استفاده نیست. بعضی از شما خوانندگان ممکن است نکاتی در مورد خطوط Yin , Yang شنیده باشید . آنها دوره های چینی خطوط کندل استیک هستند. خطوط Yin نامی برای کندل استیگ سیاه و Yang معادل کندل استیک سفید می باشد . در ژاپن به کندل استیک مشکی in – sen گفته می شود و کندل استیک سفید yo – sen که به معنی خط مشکی و خط سفید است . ژاپنی ها تائید زیادی بر روی زمان باز و بسته شدن قیمتها در یک گندل استیک دارند . زیرا این دو نکته نشان دهنده احساسات روز معامله است . ژاپنی ها ضرب المثلی دارند که میگوید اولین ساعت صبح سکان همه روز است. آنها اولین راهنماهای سمت و جهت ( .م .. روند … ) روزانه را برای ما مهیا می کنند . وقتی که تمام اخبار و شایعات از شب قبل تعدیل شده سپس با هم یکی و ادغام میشوند و بازار را تحت تاثیر قرار می دهند.
آموزش کندل شناسی پیشرفته در فارکس و بورس
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سود ده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتوراساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، اخبار و … هستند.
تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد و نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک وبرای هر معامله گر ضروری است تا به یک کندل شناس حرفه ای تبدیل شود.
مزایای استفاده از علم کندل شناسی:
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است و نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است. در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین (محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد . شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده (به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن (پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد و در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد و به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند که در دوره آموزش بورس کالج تی بورس با برخی از آنها آشنا شدیم. در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد.
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به کندل استیک هارامی نشان دهنده چیست؟ بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگوی دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگوی دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
با الگوی هارامی در دوره آموزش بورس کالج تی بورس آشنا شدیم. اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
الگوی دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگوی دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طول کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگوی دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگوی سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگوی سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
همچنین برای آموزش کندل شناسی پیشرفته می توان از منابع زیر استفاده کرد:
ازبهترین کتاب های کندل شناسی می توان به کتاب الگوهای شمعی ژاپنی استیونیسون اشاره کرد که هم در زمینه بورس ایران و هم در زمینه فارکس کاربرد دارد
کتاب الگوهای شمعی ژاپنی استیونیسون
از وبسایت های خوبی که در زمینه کندل شناسی پیشرفته می توان بصورت رایگان استفاده کرد کندل شناسی فراچارت می باشد
شما با استفاده از منابع بالا می توانید کندل شناسی را بصورت حرفه ای یاد بگیرید.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد. به نظر شما در بازار سهام تفاوت میان دیدگاه سرمایهگذاری با معامله گری چیست ؟ شما کدام یک را ترجیح میدهید؟
دیدگاه شما