اساس کار الگوی های هارمونیک


الگوی هارمونیک سایفر (Cypher) در تحلیل تکنیکال

در میان انواع روش‌های تحلیل در بازارهای مالی، تحلیل تکنیکال جایگاه ویژه‌ای دارد. یکی از اصول تحلیل تکنیکال، تکرار رفتار گذشته بازار در آینده است. الگوی سایفر به عنوان یکی از الگوهای هارمونیک از چنین اهمیتی برخوردار است. الگوهای هارمونیک نوعی از الگوهای پیچیده هستند که بر اساس هندسۀ نمودار قیمت و نسبت‌های فیبوناچی تشکیل می‌شوند. شناسایی این الگوها به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا بتوانند محدوده برگشتی مطمئنی را پیدا کنند و با کمترین ریسک وارد معامله شوند. برای شکل‌گیری الگوی سایفر ( Cypher ) به 5 نقطه نیاز دارید که در نسبت‌های خاصی نسبت به یکدیگر، قرار داشته باشند. این نقاط X ، A ، B ، C و D نامیده می‌شوند.

الگوی سایفر چیست؟

الگوی سایفر ( Cypher ) یکی از انواع الگوهای هارمونیک است که توسط Darren Oglesbee کشف شد. هرچند که از نظر تکنیکالی نوعی الگوی پیشرفته محسوب می‌شود، اما اغلب همراه با دیگر الگوهای هارمونیک مورد استفاده قرار می‌گیرد. این الگو بر اساس نسبت‌های خاصی از سری فیبوناچی تشکیل می‌شود که در ادامه به دقت بررسی‌ می‌شوند.

نسبت‌های فیبوناچی در الگوی سایفر و توصیف ظاهری الگو

برای شکل‌گیری الگوی سایفر به 5 نقطه نیاز دارید که در نسبت‌های خاصی نسبت به یکدیگر، قرار داشته باشند. این نقاط به ترتیب X ، A ، B ، C و D نامیده می‌شوند، به عبارت دیگر، XABCD که نام نقاط الگوی سایفر است. در این الگو نقطۀ B باید در حدود ۰.۳۸۲ یا ۰.۶۱۸ اصلاحی حرکت XA باشد. نقطۀ C باید در محدوده ۱.۲۷۲ یا ۱.۴۱۴ پروژکشن حرکت XA قرار بگیرد. همچنین نقطۀ D باید به تقریب فیبوی اصلاحی ۰.۷۸۶ از حرکت XC باشد. هر چقدر نقاطی که در الگوی سایفر شناسایی می‌کنیم به این نسبت‌ها نزدیک‌تر باشند، الگوی شناسایی شده از اعتبار و قدرت بیشتری برخوردار است.

cypher1.jpg

انواع الگوی سایفر ( Cypher )

الگوهای تکنیکال می‌توانند انواع گوناگونی داشته باشند و هر کدام‌شان هم اثر خاص خودشان را بر قیمت می‌گذارند. به همین خاطر شناسایی صحیح نوع الگو بسیار مهم است. چرا که در صورت تشخیص نادرست، نتیجه‌ای کاملاً متفاوت رخ می‌دهد که غافلگیرمان می‌کند. در ادامه انواع الگوی سایفر را نام برده و به بررسی آن‌ها می‌پردازیم.

الگوی سایفر صعودی

الگوی سایفر می‌تواند به صورتی ظاهر شود که پس از آن، قیمت صعود کند که به آن الگوی سایفر صعودی گفته می‌شود. این الگو شباهت زیادی به قرار گرفتن 2 مثلث در کنار یکدیگر دارد. نسبت‌های بین اضلاع این 2 مثلث، مانند همان نسبت‌های فیبوناچی است که در بالا گفته شد. در این مدل از سایفر، نقطه X پایین‌ترین نقطه و نقطه C بالاترین نقطه از الگو خواهد بود.

الگوی سایفر نزولی

نوع دیگر الگوی سایفر، الگوی سایفر نزولی نام دارد و با شکل گرفتن این الگو، قیمت می‌تواند تا اهداف قیمتی الگو افت کند. در این مدل از الگوی سایفر شاهد 2 مثلث برعکس هستید که میان اضلاع آن دو، نسبت‌های فیبوناچی برقرار است. در اینجا نیز نسبت‌های فیبوناچی تغییری نمی‌کنند و مانند توضیحات بالا باقی می‌مانند. در الگوی سایفر نزولی، نقطه X در بالاترین سطح و نقطه C در پایین‌ترین قسمت الگو قرار می‌گیرند.

cypher2-2.jpg

نقطه ورود در الگوی سایفر

دانستیم که الگوی سایفر یک الگوی 4 موجی است که هر موج در نسبت فیبوناچی مشخصی از موج‌های قبلی قرار می‌گیرد. اما آیا می‌دانید نقطه ورود مناسب در این الگو کجاست؟ زمانی که حرکت CD شکل می‌گیرد و نقطه D در حوالی نسبت اصلاحی ۰.۷۸۶ از حرکت XC قرار می‌گیرد، تریگر ورود صادر می‌شود. به عبارت دیگر، نقطۀ اصلاحی ۰.۷۸۶ از حرکت XC نقطۀ ورود الگوی سایفر شناخته می‌شود.

حد سود و حد ضرر در الگوی سایفر کجاست؟

یکی از نکات مهم در معاملات، به‌ویژه معاملاتی که بر پایه الگوهای هارمونیک شکل می‌گیرند، شناسایی نقاطی است که بتوانند حد سود و حد ضرر معامله باشند. در صورت اشتباه در شناسایی الگو، حد ضرر تنها نقطه‌ای است که می‌تواند این اشتباه را جبران کرد. همچنین حد سود، نشان می‌دهد که قدرت الگو تا چه حدی است و کجا باید سیوسود صورت گیرد.

جالب است بدانید که حد سود و زیان در الگوی سایفر توسط نسبت‌های فیبوناچی تعیین می‌شوند. حد سود در این الگو، برابر با نقاط ۰.۳۸۲ و ۰.۶۱۸ اصلاحی حرکت CD است. اگر با خرید و فروش پله‌ای آشنا باشید، شما می‌توانید محدوده اول را حد سود اول، و دومی را حد سود دوم قرار دهید. حد ضرر در این الگو، اولین مقاومت یا حمایت استاتیک قبل از نقطه X است. به نحوی که در الگوی سایفر صعودی، این نقطه زیر نقطه X و در الگوی سایفر نزولی، این نقطه در سطح بالایی نقطه X قرار می‌گیرد. در تصویر مشاهده می‌کنید که قیمت از نسبت ۰.۶۱۸ اصلاحی برگشته است.

cypher3.jpg

تفاوت میان الگوی سایفر و الگوی کوسه

2 الگوی هارمونیک سایفر و کوسه شباهت زیادی به یکدیگر دارند. این شباهت می‌تواند باعث سردرگمی شما شود و ممکن است آن دو را یکی فرض کنید یا با یکدیگر اشتباه بگیرید. با این حال تشخیص درست آن‌ها از طریق شناخت دقیق تفاوت‌های این دو ممکن می‌شود. در ادامه این تفاوت‌ها را به دقت بررسی می‌کنیم.

  • در گام اول، باید بدانید که نام‌گذاری الگوی کوسه با سایفر متفاوت است. بالاتر دانستیم که الگوی سایفر به صورت XABCD نامگذاری می‌شود. اما نقاط الگوی کوسه به صورت OXABC نشان داده می‌شوند.
  • نکتۀ مهم دیگر اینکه، حرکت دوم در الگوی سایفر باید ۰.۳۸۲ یا ۰.۶۱۸ اصلاحی حرکت اول باشد. در حالی که در الگوی کوسه هیچ محدودیتی وجود ندارد و حرکت دوم ( XA ) نسبت خاصی از حرکت اول ( OX ) نیست.
  • تفاوت مهم دیگر مربوط به حرکت سوم الگوهاست. در حرکت سوم الگوی سایفر، قیمت باید از پروژکشن ۱.۲۷۲ یا ۱.۴۱۴ برگردد. ولی در الگوی کوسه این نسبت به صورت ۱.۱۳ یا ۱.۶۱ برقرار است. تفاوت آخر این دو الگو در نقطۀ پایانی آن‌ها ایجاد می‌شود. به صورتی که نقطۀ آخر در الگوی کوسه باید در محدوده اصلاحی ۰.۸۸ تا ۱.۱۳ از حرکت OX باشد. اما نقطۀ آخر در الگوی سایفر در محدوده اصلاحی ۰.۷۸۶ حرکت XC خواهد بود. به عبارت دیگر، در الگوی کوسه می‌توانیم شاهد این موضوع باشیم که نقطۀ آخر از نقطۀ اول عبور کند، در صورتی که در الگوی سایفر، نقطۀ آخر به نقطۀ اول نباید برسد.

نکات معاملاتی الگوی سایفر

برای معامله بر اساس الگوی سایفر، به استراتژی معاملاتی نیاز دارید. در صورتی که این الگو را در نمودار قیمتی پیدا کردید، ابتدا از معتبر بودن آن مطمئن شوید. برای این کار باید به خوبی نسبت‌های فیبوناچی را بررسی کنید تا در محدوه صحیح قرار گرفته باشند. حالا که از اعتبار الگو مطمئن شده‌اید، می‌توانید یک سفارش خرید در ۰.۷۸۶ فیبوناچی از حرکت XC قرار دهید. در این حالت حد ضرر شما اولین حمایت در زیر نقطه X قرار می‌گیرد. همچنین می‌توانید دو نوع حد سود معین کنید. یکی را در ۰.۳۸۲ فیبوناچی اصلاحی از حرکت CD و دیگری را در ۰.۶۱۸ اصلاحی CD قرار دهید.

همچنین در الگوی سایفر نزولی نیز می‌توانید در بازارهای دوطرفه مانند بازار آتی، معامله فروش باز کنید. به صورتی که در محدوده ۰.۷۸۶ اصلاحی از حرکت XC یک معامله فروش قرار دهید و حد سود خود را در ۰.۳۸۲ و ۰.۶۱۸ فیبوی اصلاحی حرکت CD بگذارید. حد ضرر شما نیز اولین مقاومت بالاتر از نقطه X خواهد بود. به یاد داشته باشید که داشتن استراتژي معاملاتی به شما کمک می‌کند تا در هنگام بازار، تنها به اجرا تحلیل‌های پیشین بپردازید و از ترس یا هیجان به دور بمانید. بنابراین حتماً با استراتژی از الگوی سایفر در معاملات خود بهره ببرید و نکات معاملاتی آن را به یاد داشته باشید.

جمع‌بندی

در این مطلب با بررسی کامل الگوی هارمونیک سایفر، متوجه شدید که این الگو به چه شکل رخ می‌دهد و ظاهر آن چگونه است. از نقاط ورود، حد سود، حد زیان و چگونگی معامله با الگوی سایفر آگاه شدید. در نهایت الگو سایفر را با الگوی کوسه که به آن شباهت دارد، مقایسه نموده و نشان داده شد که تفاوت‌های مهمی میان این 2 وجود دارد. بنابراین با شناخت یک الگوی تکنیکالی پیشرفته به نام سایفر، می‌توانید یک گام در تحلیل نمودارهای قیمتی جلو بروید. اما همچنان باید توجه کنید که برای دستیابی به یک تحلیل دقیق، باید تمامی شرایط را در کنار همدیگر قرار داد و تمامی موارد را در کنار یکدیگر بررسی کرد.

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) در تحلیل تکنیکال

الگوهای هارمونیک

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) به الگوهایی گفته می‌شود که با استفاده از آن می‌توان تغییرات احتمالی انواع بازارهای مالی را پیش‌بینی کرد. این الگوها ساختاری خاص و معمولاً هندسی دارند که از جمله ابزارهای پرطرفدار جهت شناسایی سیگنال‌های خرید و فروش است. در ادامه این مطلب همراه ما باشید تا با انواع الگوهای هارمونیک و معنی و مفهوم هر یک، بیشتر آشنا شوید.

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) چیست؟

الگوهای هارمونیک ساختارهایی هندسی بر اساس دنباله معروف فیبوناچی هستند. در واقع، هر یک از عناصر الگوی هارمونیک، بر اساس یکی از سطوح خاص فیبوناچی ایجاد می‌شوند. بنابراین این الگوها را می‌توان متشکل از چند بخش در نظر گرفت که در کل نشان‌دهنده جدیدترین تغییرات قیمت و پیش‌بینی تغییرات احتمالی بازار در آینده خواهد بود.

اولین بار گارتلی (H.M. Gartley) در کتاب خود با عنوان «سود در بازار سهام (1932)» درباره الگوهای هارمونیک صحبت کرد. به همین دلیل است که بسیاری از الگوهای هارمونیکی که در ادامه معرفی می‌کنیم، عمدتاً به نام وی نامگذاری شده‌اند. اخیراً، اسکات ام. کارنی (Scott M. Carney) در کتاب خود به نام «معامله‌گر هارمونیک (The Harmonic Trader) (1999)» درباره الگوهای ساختاری مبتنی بر نسبت فیبوناچی بحث کرده است. اسکات کارنی به عنوان فردی شناخته می‌شود که رویکرد ترید هارمونیک را در بازارهای مالی احیا می‌کند.

الگوهای هارمونیک بیشتر در بازه‌های زمانی طولانی ایجاد و شناسایی می‌شوند؛ چون با توجه به اینکه به نوعی از دنباله فیبوناچی تشکیل می‌شوند، به زمان بیشتری برای تکمیل هر سطح نیاز دارند. در نتیجه بهترین چارچوب زمانی برای خرید و فروش از طریق شناسایی الگوهای هارمونیک، نمودارهای روزانه و هفتگی است. این الگوها، از جمله مهم‌ترین بخش‌های تحلیل تکنیکال است که معمولاً به دست معامله‌گران مبتدی و تازه‌وارد، قابل شناسایی نیستند. بنابراین، شناسایی و استفاده از آنها برای شناسایی بهترین فرصت‌های خرید و فروش به تلاش و دانش زیادی در زمینه تحلیل تکنیکال نیاز دارد. به همین دلیل، الگوهای هارمونیک معمولاً به دست معامله‌گرانی استفاده می‌شود که قصد سرمایه‌گذاری بلندمدت دارند و روی شناسایی بهترین موقعیت ترید تمرکز کرده‌اند.

الگوهای هارمونیک

ارتباط الگوهای هارمونیک با سطوح فیبوناچی

همان‌طور که پیش از این گفته شد، اساس شکل‌گیری الگوهای هارمونیک، بر اساس دنباله فیبوناچی است. طبق نظریه فیبوناچی، هر عدد بعد از 0 و 1 مجموع دو عدد قبلی را نشان می‌دهد. در نتیجه بخشی از توالی دنباله فیبوناچی به صورت زیر خواهد بود:

۰، ۱، ۱، ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۳، ۲۱، ۳۴، ۵۵، ۸۹، ۱۴۴، ۲۳۳، ۳۷۷، ۶۱۰، ۹۸۷، ۱۵۹۷، ۲۵۸۴، ۴۱۸۱، ۶۷۶۵، ۱۰۹۴۶، ۱۷۷۱۱

نکته حائز اهمیت این است که هر یک از اعداد موجود در این دنباله، مشخص‌کننده یک سطح نسبی هستند که برای پیش‌بینی قیمت، شناسایی سطح حمایت و مقاومت و … مورد استفاده قرار می‌گیرند. مهم‌ترین سطوح نسبی ایجادشده توسط این دنباله عبارت‌اند از: 127.2٪ ، 161.8٪ و 261.8٪.

انواع الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns)

در ادامه به معرفی 6 الگوی پرکاربرد هارمونیکی می‌پردازیم. هر یک از الگوهایی که در ادامه معرفی می‌شوند، خود دارای دو نسخه صعودی و نزولی هستند که به نوبه خود برای شناسایی بهترین زمان خرید و فروش مورد استفاده قرار می‌گیرند.

هر الگو با حرکت XA شروع می‌شود که آغازکننده یک روند است. موج XA، در نسخه نزولی یک الگوی هارمونی، نشان‌دهنده یک حرکت رو به پایین است و برعکس!

الگوی ABCD

الگوی ABCD، در کنار گارتلی، بدون شک پرکاربردترین الگوی هارمونیک است. اگر تجربه زیادی در کار با الگوهای هارمونیک ندارید، پیشنهاد و توصیه ما یادگیری الگوی ABCD است. بدون شک با یادگیری این الگو، شناسایی و استفاده از الگوهای پیچیده، راحت‌تر خواهد بود. نام دیگری که برای این الگو در نظر گرفته شده است، الگوی AB=CD است. چراکه موج‌های AB و CD مساوی هم هستند و حرکت BC نشان‌دهنده یک اصلاح است.

الگوی ABCD شامل سه بخش به صورت زیر است:

  • AB حرکت اولیه است.
  • BC باید اصلاح حرکت AB را نشان دهد.
  • CD به اندازه AB باشد.

الگوهای هارمونیک

تصویر بالا نشان می‌دهد که یک الگوی ABCD صعودی منظم باید چگونه باشد. هدف از این الگو، شناسایی نقطه D یا در واقع بهترین زمان خرید است. نسخه نزولی ABCD هم شامل همین بخش‌ها است با این تفاوت که AB حرکتی در جهت مخالف است که در نهایت سیگنال خرید در نقطه D ایجاد می‌کند.

الگوی گارتلی (Gartley)

الگوی گارتلی شامل بخش‌های زیر است:

  • XA – جایی که الگو شروع می‌شود.
  • AB – نقطه B باید در 61.8٪ اصلاح فیبوناچی XA پایان یابد.
  • BC – حرکت BC باید در سطح فیبوناچی 38.2٪ یا فیبوناچی 88.6٪ تمام شود.
  • CD – اگر BC به 38.2٪ ختم شود، CD باید تا 127.2٪ افزایش یابد. در غیر این صورت، نقطه D در 161.8 توسعه BC ایجاد می‌شود.
  • XD – نقطه D باید 78.6٪ اصلاح‌کننده موج اولیه XA باشد.

الگوهای هارمونیک

الگوی خرچنگ (Crab)

الگوی خرچنگ، شامل موارد زیر است:

  • XA – اولین موج که یک روند را آغاز می‌کند.
  • AB – این موج باید 38.2٪ یا 61.8٪ اصلاح فیبوناچی XA باشد.
  • BC – این حرکت در خلاف جهت حرکت AB صورت می‌گیرد، اصلاح 38.2 یا 0.886 AB.
  • CD – اگر موج 2 BC٪ باشد، CD باید به توسعه 224٪ برسد. از طرف دیگر، اگر BC به 88.6٪ ختم شود، CD باید 361.80٪ BC باشد.
  • XD – در نهایت، سیگنال خرید در نقطه D تقریباً در 161.8٪ فیبوناچی موج اولیه XA است.

الگوی خفاش (Bat Pattern)

الگوی خفاش شامل موارد زیر است:

  • XA – اولین موج که یک روند را آغاز می‌کند.
  • AB – باید بین 38.2٪ و 50٪ پایان یابد.
  • BC – این موج 38.2٪ یا 88.6٪ حرکت AB است.
  • CD – اگر BC 2٪ باشد، CD باید توسعه 161.8٪ را به دست آورد.
  • XD – نقطه ورود به معامله (D) در حالت ایدئال در 88.6٪ اصلاح فیبوناچی موج XA شروع شده است.

الگوی پروانه (Butterfly)

الگوی پروانه شامل موارد زیر است:

  • XA – اولین موج که یک روند را آغاز می‌کند.
  • AB – سطح اصلاحی قیمت نقطه B باید به 78.6٪ موج XA برسد.
  • BC – این موج اصلاحی 38.2٪ یا 88.6٪ موج AB است.
  • CD – اگر موج BC به 38.2٪ ختم شود، باید موج CD به 161.8٪ افزایش یابد. اگر موج BC در 88.6٪ به پایان برسد، نقطه D به 261.8٪ گسترش می‌یابد.
  • XD – به دلیل اصلاح کمتر در موج AB، نقطه D در الگوی پروانه باید در 127٪ یا 161.80٪ توسعه فیبوناچی موج شروع XA باشد.

الگوی کوسه (Shark pattern)

الگوی کوسه یکی از الگوهای هارمونیک نسبتاً جدید است. این الگو شامل بخش‌های زیر می‌شود:

  • XA – حرکت اولیه برای شروع الگو
  • AB – این موج باید بین 113 تا 161.8 درصد به پایان برسد.
  • BC – بسته به توسعه AB، این موج باید 161.8٪ یا 224٪ امتداد حرکت قبلی باشد. این مرحله آخر است؛ زیرا نقطه D سیگنال خرید / فروش است.

الگوی سایفر (Cypher pattern)

الگوی Cypher از بخش‌های زیر تشکیل می‌شود:

  • XA – اولین موج که یک روند را آغاز می‌کند.
  • AB – این موج با 38.2 یا 61.8 از حرکت شروع به پایان می‌رسد.
  • BC – این موج از توسعه سطح‌های فیبوناچی غیرمعمول 113.0٪ (اگر AB 2٪) و 141.4٪ (اگر AB 61.8٪) استفاده می‌کند.
  • XA – در این الگو، نقطه D نهایی باید مطابق با 78.6٪ اصلاح فیبوناچی حرکت اولیه XA باشد.

مزایا و معایب الگوهای هارمونیک

مسلماً بزرگ‌ترین مزیت الگوهای هارمونیک یک ساختار کاملاً مشخص است. با استفاده از این الگوها، نقاط ورود و خروج به وضوح مشخص است و نیازی به استفاده از روش‌های مختلف جهت شناسایی این نقاط نیست.

مدیریت ریسک، یکی دیگر از مزایای اصلی الگوهای هارمونیک است. سطوح مقاومت، حمایت و قیمت کاملاً مشخص است. در نتیجه شناسایی زمان سود و ضرر کار مشکلی نخواهد بود.

همان‌طور که در ابتدای مطلب هم گفته شد، شناسایی دقیق الگوهای هارمونیک کار مشکلی است. برخی مواقع شناسایی نقطه A و B کار ساده‌ای است، در حالی که نقطه C درست تشخیص داده نمی‌شود.

بنابراین، برای شناسایی، ترسیم و در نهایت تصمیم‌گیری بر اساس الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) به صبر و حوصله زیادی نیاز است. به همین دلیل است که استفاده از این الگو معمولاً به افراد حرفه‌ای و باتجربه در زمینه ترید توصیه می‌شود.

نحوه استفاده از الگوهای هارمونیک برای خرید و فروش

برای رسم الگوهای هارمونیک، به کسب اطلاعات و رعایت دقیق دستوالعمل‌های گفته‌شده نیاز است؛ زیرا هر مرحله تا حدودی به دقت مرحله قبل وابسته است. بنابراین مهم است که گام به گام از دستورالعمل‌ها پیروی کنید تا در قابلیت اطمینان هر موج، ابهامی وجود نداشته باشد. سیستم عامل‌های تجاری بسیاری همچون TradingView و سایر برنامه‌های نرم افزاری، دارای تنطیمات داخلی برای ترسیم الگوهای هارمونیک هستند. بنابراین، کار شما بسیار آسان‌تر است؛ زیرا فقط باید از دستورالعمل‌ها پیروی و نقاط را روی نمودار به هم متصل کنید.

قبل از اینکه نکاتی در مورد نحوه ترسیم الگوهای هارمونیک با شما عزیزان به اشتراک بگذاریم، توجه به این نکته مهم است که شناسایی الگوی کامل تقریباً غیرممکن است. ساده‌ترین راه برای ترسیم الگوی هارمونیک، ترسیم هر موج به صورت مرحله به مرحله است. مرحله اول را کامل کنید (در صورت امکان) و سپس به مرحله بعدی بروید. در صورتی که تمام موارد را به خوبی رعایت کرده باشید، نقطه نهایی C یا D باید سیگنال خرید یا فروش را برای شما ایجاد کند.

در نمودار EUR / USD روزانه، نمونه‌ای از الگوهای هارمونیک را مشاهده می‌کنیم.

همان‌طور که قبلاً گفته شد، AB و CD موج‌های مساوی هستند و BC در جهت مخالف حرکت می‌کند. در این حالت، ساختار کاملاً دقیق است؛ به جز اصلاح بزرگ‌تر از حد انتظار در BC (حدود 70٪). برای اطمینان از اینکه نمودارِ ترسیم‌شده همان چیزی است که باید باشد، می‌توانید از ابزارهای کمکی برای تشخیص سطح مقاومت، حمایت و … استفاده کنید.

میزان سود با استفاده از آخرین موج CD و تکنیک‌های اندازه‌گیری فیبوناچی محاسبه می‌شود. باز هم، بسته به مدیریت ریسک و سبک تجارت خود، هدف مورد نظر را تعیین می‌کنید. به طور کلی، معامله‌گران باتجربه به دنبال اصلاح بین 38.2٪ تا 61.8٪ هستند.

سخن پایانی

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) نمودارهای هندسی بر اساس دنباله معروف فیبوناچی هستند. مشهورترین الگوهای هارمونیک عبارت‌اند از: ABCD، گارتلی، الگوی خفاش، الگوی پروانه، الگوی سایفر، الگوی خرچنگ و الگوی کوسه. مزیت استفاده از الگوهای هارمونیک، بهره گرفتن از یک ساختار قیمت خاص است که سیگنال خرید یا فروش ایجاد می‌کند. اما بزرگ‌ترین چالش در خصوص این الگوها این است که تشخیص‌شان کار مشکلی است.

0 تا 100 انواع الگو های هارمونیک + نحوه معامله

0 تا 100 انواع الگو های هارمونیک + نحوه معامله

در ادامه به طور کامل به آموزش الگوهای هارمونیک می پردازیم. الگوهای هارمونیک، کاربرد فراوانی در نمودارهای قیمت دارند. این الگوها، اشکالی در نمودارهای قیمت هستند که از مجموعه ای از امواج صعودی و اساس کار الگوی های هارمونیک نزولی ساخته شده اند.

اگر به دنبال کسب اطلاعات در مورد انواع الگوهای هارمونیک هستید حتماً پیش از این به خوبی در مورد انواع تحلیل بورس مطالعه کرده‌اید و می دانید که تحلیل تکنیکال یکی از انواع تحلیلی است که در آن از دانش ریاضیات و هندسه جهت پیش بینی روند قیمت سهام استفاده می‌شود. تحلیل تکنیکال روشی بسیار گسترده با زیر مجموعه‌های بسیار پیچیده‌تر است که برای فراگیری هر یک از فنون آن باید وقت زیادی گذاشت تا در نهایت بتوانید از این دانش خود جهت ورود و خروج بموقع از سهم بهره ببرید. رسم انواع الگوهای هارمونیک و نحوه معامله انواع الگوهای هارمونیک از نمونه فنون ریاضی است که به شما در انجام معاملات سودآورتر کمک خواهد کرد.

تشکیل الگو در نمودارهای تحلیلی

از آنجایی که در تحلیل تکنیکال از نمودار استفاده می‌شود، شاهد تشکیل الگوهای مختلفی هستیم که به آن الگوهای هارمونیک گفته می‌شود. این الگوهای هارمونیک معمولاً تکرار شونده هستند و چشم انداز روشن و قابل پیش بینی به معامله گران ارائه می‌دهند. حتماً شعار معروف تکنیکالیست ها را بخاطر دارید، تاریخ تکرار می‌شود. از نظر آن‌ها روندهای یک سهام، چه صعودی، چه نزولی تکرار پذیرند و این تکرار پذیری الگوهای خاصی بوجود می‌آورد که به آن الگوی هارمونیک گفته می‌شود.

انواع الگو های هارمونیک

الگوهای هارمونیک توسط چه کسی مورد استفاده قرار گرفت ؟

اولین بار الگوهای هارمونیک توسط گارتلی در سال 1932 مورد استفاده قرار گرفت. لری پساونتو این الگوی گارتلی را بر اساس اعداد فیبوناچی اندازی گیری کرد و اسکات کارنی نیز از دیگر تحلیلگرانی بود که بر روی دستاورد این دو نفر کار کرد و الگوهای دیگری را نیز به آن افزود. نسبت‌های فیبوناچی بطور طبیعی در طبیعت و حتی رفتارهای انسانی وجود دارد. به همین دلیل در بازارهای مالی همچون بورس این نسبت‌ها بر رفتار معامله گران تأثیر گذاشته و روندهای قیمتی را به سمت و سوی دیگری می‌برد.

الگوی هارمونیک بر پایه نظریات لئوناردو فیبوناچی، محقق ایتالیایی شکل گرفته است. در این نظریه اعداد طلایی وجود دارند که به نام کاشف آن یعنی جناب فیبوناچی نام گذاری شده‌اند. اصل انواع الگوهای هارمونیک دنباله اعداد فیبوناچی اساس کار الگوی های هارمونیک است که هر عدد (غیر از دو عدد اول) نتیجه جمع دو عدد پیش از خود است؛ یعنی چنین ترتیبی حاصل می‌شود. 1.1.2.3.5.8.13 و . آنچه از این دنباله‌ها به دست می‌آید نسبت‌هایی است که این اعداد می‌سازند.

برای مثال حاصل تقسیم هر عدد بر عدد قبل خود به عدد 0.618 میل می‌کند یعنی هر عدد نسبت به عدد قبلی 0.618 افزایش یافته است. همچنین از تقسیم هر عدد بر دو عدد ما قبل خود، نسبت دیگری به دست می‌آید و این دنباله ادامه دار خواهد بود. مهم‌ترین این نسبت‌ها اعداد ۰.۲۳۶، ۰.۳۸۲، ۰.۵، ۰.۶۱۸ هستند که 0.618 تحت عنوان نسبت طلایی فیبوناچی شناخته می‌شود. حالا پرسیده می‌شود که خب شناخت این اعداد و نسبت‌ها چه ربطی به تحلیل قیمت‌ها در بورس دارد؟

در نمودار قیمتی هرگاه با دو محدوده حمایت و مقاومت سر و کار داریم این اعداد در اعتبار بخشیدن به آن‌ها تأثیر بسیار زیادی دارند. در روندهای نزولی خطوط حمایتی منطبق با این نسبت‌ها و در روندهای صعودی خطوط مقاومتی نزدیک به این نسبت‌ها معتبرتر و محتمل‌تر خواهد بود و این اطمینان در گرفتن تصمیم نهایی توسط معامله گر کمک کننده خواهد بود.

هر گاه در بازار سهامی خاص با افزایش یا کاهش شدید مواجه شود با الگوهای هارمونیک رو به رو خواهیم شد. به این نکته توجه داشته باشید که ممکن است روی نمودار الگوهای مختلفی مشاهده کنید اما خب هر گردی گردو نیست. برای اینکه مطمئن شوید الگوی به دست آمده یک الگوی هارمونیک است باید فاکتورهای مختلفی را در نظر بگیرید. یکی از این فاکتور ها توجه به حجم معاملات می باشد که به طور مفصل درباره آن گفته ایم.

اگر نرم افزار مورد استفاده شما ابزار تحلیل اعداد و سطوح فیبوناچی بیشتری را در اختیارتان قرار دهد راحت‌تر می‌توانید از انواع الگوی های هارمونیک کمک بگیرید.

انواع الگوهای هارمونیک کدامند ؟

نمونه الگو هارمونیک

بطور کلی می‌توان به الگوی مادر که پایه انواع الگوهای هارمونیک است اشاره کرد. این الگو در دو روند صعودی یا گاوی (Bullish AB= CD) و حالت نزولی یا خرسی (Bearish) اتفاق می افتد. نسبت‌های فیبوناچی در هر یک از این حالات متفاوت است برای مثال در حالت گاوی کف قیمتی ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و سقف قیمتی ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ تارگت خواهد خورد و در شرایط خرسی نیز در کف قیمتی ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ و سقف قیمتی ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ خواهد بود. الگوهای هارمونیک میزان ادامه روند فعلی و نقاط برگشتی را مشخص می‌کند. الگوهای هارمونیک یا تکمیل شده‌اند و یا در حال شکل گیری هستند که در هر صورت شکلی شبیه به M و W ایجاد می‌کنند. شاید در ابتدا کمی شناخت این الگوها سخت باشد اما به مرور زمان شناسایی آن‌ها کار چندان مشکلی نخواهد بود.

الگوهای هارمونیک انواع بسیاری دارد که شاید بیان همه آن‌ها از حوصله این بحث خارج باشد؛ بنابراین مهم‌ترین و پرکاربردترین انواع الگوهای هامونیک را در این بخش به شما معرفی می‌کنیم.الگوهای گارتلی (Gartley)، پروانه (butterfly)، خفاش (bat) و خرچنگ (crab) هستند که هر کدام شکل و ظاهر خاص همانند اسمشان و نسبت‌های متفاوتی دارند. این الگوهای اصلی از 5 نقطه تشکیل شده‌اند و قواعد یکسانی دارند و تفاوتشان در محل قرارگیری این 5 نقطه است.

هر یک از این الگوها در دو روند صعودی و نزولی مورد بررسی قرار می‌گیرند و تغییرات حرکتی که بین نقاط X، A،B، C و D دارند در نسبت‌های متفاوتی از فیبوناچی مورد بررسی قرار می‌گیرد و معامله گر بر همین اساس و با توجه به الگوی مورد نیاز خود دست به معامله می زند.

الگوی خفاش و گارتلی شباهت بسیاری با هم دارند و تفاوتشان در سطوح متفاوت فیبوناچی است اما در الگوی پروانه در مقایسه با الگوی گارتلی نقطه D از X گسترش یافته تر است. در نهایت الگوی خرچنگ که از نظر کارنی دقیق‌ترین الگوی موجود است و نسبت‌های دقیقی از نقاط بازگشتی به دست می‌دهد.

نحوه معامله در الگوهای هارمونیک چگونه می باشد ؟

نحوه معامله توسط این الگوها به این صورت است که در ابتدا باید اجازه بدهیم الگو شکل بگیرد گاهی پیش از تکمیل شدن الگو می‌توان آن را حدس زد که از کدام نوع می‌باشد. در این صورت خیلی سریع می‌توان استراتژی معامله را مشخص کرد و در بهترین زمان یا وارد سهام شد و یا از آن خروج کرد. هر کدام از انواع الگوهای هارمونیک بهترین نقطه برای ورود و خروج را مشخص کرده‌اند و با تشخیص آن‌ها قطعاً بهترین معامله با سود حداکثری را خواهید داشت.

نحوه معامله در الگوهای هارمونیک

برای استفاده و بررسی هر یک از این الگوها نرم افزارهایی در تریدرهای معاملاتی در نظر گرفته شده که تکنیکالیست ها به راحتی آن‌ها را مورد بهره برداری قرار داده و با توجه به الگوهای به دست آمد در مورد معاملات خود تصمیم گیری خواهند کرد.

انواع الگوهای هارمونیک، به الگوهای شکل گرفته بر روی نمودارهای تحلیل تکنیکال همچون امواج الیوت در بازار بورس اشاره دارد که تحلیلگران بر اساس اعداد و نسبت‌های فیبوناچی این الگوها را تحلیل کرده و دسته بندی می‌کنند. با کمک نرم افزارهایی که در اختیار تحلیلگران قرار دارد به راحتی این الگوها قابل شناسایی بوده و بنابراین معامله گر بهترین زمان ورود و یا خروج از سهم را بررسی کرده و در نتیجه می‌تواند معامله‌ای با ریسک کم انجام دهد. انواع الگوهای هارمونیک بسیار زیاد بوده اما معمولاً 4 نوع آن یعنی گارتلی، پروانه‌ای، خفاش و خرچنگ بیشترین کاربرد را در بین تحلیگران دارند. بیشتر این الگوها از پنج نقطه تشکیل شده‌اند که در محل قرار گیری نقاط، اضلاعی که می‌سازند و نسبت‌های فیبوناچی با یکدیگر تفاوت دارند.

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) در تحلیل تکنیکال

الگوهای هارمونیک

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) به الگوهایی گفته می‌شود که با استفاده از آن می‌توان تغییرات احتمالی انواع بازارهای مالی را پیش‌بینی کرد. این الگوها ساختاری خاص و معمولاً هندسی دارند که از جمله ابزارهای پرطرفدار جهت شناسایی سیگنال‌های خرید و فروش است. در ادامه این مطلب همراه ما باشید تا با انواع الگوهای هارمونیک و معنی و مفهوم هر یک، بیشتر آشنا شوید.

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) چیست؟

الگوهای هارمونیک ساختارهایی هندسی بر اساس دنباله معروف فیبوناچی هستند. در واقع، هر یک از عناصر الگوی هارمونیک، بر اساس یکی از سطوح خاص فیبوناچی ایجاد می‌شوند. بنابراین این الگوها را می‌توان متشکل از چند بخش اساس کار الگوی های هارمونیک اساس کار الگوی های هارمونیک در نظر گرفت که در کل نشان‌دهنده جدیدترین تغییرات قیمت و پیش‌بینی تغییرات احتمالی بازار در آینده خواهد بود.

اولین بار گارتلی (H.M. Gartley) در کتاب خود با عنوان «سود در بازار سهام (1932)» درباره الگوهای هارمونیک صحبت کرد. به همین دلیل است که بسیاری از الگوهای هارمونیکی که در ادامه معرفی می‌کنیم، عمدتاً به نام وی نامگذاری شده‌اند. اخیراً، اسکات ام. کارنی (Scott M. Carney) در کتاب خود به نام «معامله‌گر هارمونیک (The Harmonic Trader) (1999)» درباره الگوهای ساختاری مبتنی بر نسبت فیبوناچی بحث کرده است. اسکات کارنی به عنوان فردی شناخته می‌شود که رویکرد ترید هارمونیک را در بازارهای مالی احیا می‌کند.

الگوهای هارمونیک بیشتر در بازه‌های زمانی طولانی ایجاد و شناسایی می‌شوند؛ چون با توجه به اینکه به نوعی از دنباله فیبوناچی تشکیل می‌شوند، به زمان بیشتری برای تکمیل هر سطح نیاز دارند. در نتیجه بهترین چارچوب زمانی برای خرید و فروش از طریق شناسایی الگوهای هارمونیک، نمودارهای روزانه و هفتگی است. این الگوها، از جمله مهم‌ترین بخش‌های تحلیل تکنیکال است که معمولاً به دست معامله‌گران مبتدی و تازه‌وارد، قابل شناسایی نیستند. بنابراین، شناسایی و استفاده از آنها برای شناسایی بهترین فرصت‌های خرید و فروش به تلاش و دانش زیادی در زمینه تحلیل تکنیکال نیاز دارد. به همین دلیل، الگوهای هارمونیک معمولاً به دست معامله‌گرانی استفاده می‌شود که قصد سرمایه‌گذاری بلندمدت دارند و روی شناسایی بهترین موقعیت ترید تمرکز کرده‌اند.

الگوهای هارمونیک

ارتباط الگوهای هارمونیک با سطوح فیبوناچی

همان‌طور که پیش از این گفته شد، اساس شکل‌گیری الگوهای هارمونیک، بر اساس دنباله فیبوناچی است. طبق نظریه فیبوناچی، هر عدد بعد از 0 و 1 مجموع دو عدد قبلی را نشان می‌دهد. در نتیجه بخشی از توالی دنباله فیبوناچی به صورت زیر خواهد بود:

۰، ۱، ۱، ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۳، ۲۱، ۳۴، ۵۵، ۸۹، ۱۴۴، ۲۳۳، ۳۷۷، ۶۱۰، ۹۸۷، ۱۵۹۷، ۲۵۸۴، ۴۱۸۱، ۶۷۶۵، ۱۰۹۴۶، ۱۷۷۱۱

نکته حائز اهمیت این است که هر یک از اعداد موجود در این دنباله، مشخص‌کننده یک سطح نسبی هستند که برای پیش‌بینی قیمت، شناسایی سطح حمایت و مقاومت و … مورد استفاده قرار می‌گیرند. مهم‌ترین سطوح نسبی ایجادشده توسط این دنباله عبارت‌اند از: 127.2٪ ، 161.8٪ و 261.8٪.

انواع الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns)

در ادامه به معرفی 6 الگوی پرکاربرد هارمونیکی می‌پردازیم. هر یک از الگوهایی که در ادامه معرفی می‌شوند، خود دارای دو نسخه صعودی و نزولی هستند که به نوبه خود برای شناسایی بهترین زمان خرید و فروش مورد استفاده قرار می‌گیرند.

هر الگو با حرکت XA شروع می‌شود که آغازکننده یک روند است. موج XA، در نسخه نزولی یک الگوی هارمونی، نشان‌دهنده یک حرکت رو به پایین است و برعکس!

الگوی ABCD

الگوی ABCD، در کنار گارتلی، بدون شک پرکاربردترین الگوی هارمونیک است. اگر تجربه زیادی در کار با الگوهای هارمونیک ندارید، پیشنهاد و توصیه ما یادگیری الگوی ABCD است. بدون شک با یادگیری این الگو، شناسایی و استفاده از الگوهای پیچیده، راحت‌تر خواهد بود. نام دیگری که برای این الگو در نظر گرفته شده است، الگوی AB=CD است. چراکه موج‌های AB و CD مساوی هم هستند و حرکت BC نشان‌دهنده یک اصلاح است.

الگوی ABCD شامل سه بخش به صورت زیر است:

  • AB حرکت اولیه است.
  • BC باید اصلاح حرکت AB را نشان دهد.
  • CD به اندازه AB باشد.

الگوهای هارمونیک

تصویر بالا نشان می‌دهد که یک الگوی ABCD صعودی منظم باید چگونه باشد. هدف از این الگو، شناسایی نقطه D یا در واقع بهترین زمان خرید است. نسخه نزولی ABCD هم شامل همین بخش‌ها است با این تفاوت که AB حرکتی در جهت مخالف است که در نهایت سیگنال خرید در نقطه D ایجاد می‌کند.

الگوی گارتلی (Gartley)

الگوی گارتلی شامل بخش‌های زیر است:

  • XA – جایی که الگو شروع می‌شود.
  • AB – نقطه B باید در 61.8٪ اصلاح فیبوناچی XA پایان یابد.
  • BC – حرکت BC باید در سطح فیبوناچی 38.2٪ یا فیبوناچی 88.6٪ تمام شود.
  • CD – اگر BC به 38.2٪ ختم شود، CD باید تا 127.2٪ افزایش یابد. در غیر این صورت، نقطه D در 161.8 توسعه BC ایجاد می‌شود.
  • XD – نقطه D باید 78.6٪ اصلاح‌کننده موج اولیه XA باشد.

الگوهای هارمونیک

الگوی خرچنگ (Crab)

الگوی خرچنگ، شامل موارد زیر است:

  • XA – اولین موج که یک روند را آغاز می‌کند.
  • AB – این موج باید 38.2٪ یا 61.8٪ اصلاح فیبوناچی XA باشد.
  • BC – این حرکت در خلاف جهت حرکت AB صورت می‌گیرد، اصلاح 38.2 یا 0.886 AB.
  • CD – اگر موج 2 BC٪ باشد، CD باید به توسعه 224٪ برسد. از طرف دیگر، اگر BC به 88.6٪ ختم شود، CD باید 361.80٪ BC باشد.
  • XD – در نهایت، سیگنال خرید در نقطه D تقریباً در 161.8٪ فیبوناچی موج اولیه XA است.

الگوی خفاش (Bat Pattern)

الگوی خفاش شامل موارد زیر است:

  • XA – اولین موج که یک روند را آغاز می‌کند.
  • AB – باید بین 38.2٪ و 50٪ پایان یابد.
  • BC – این موج 38.2٪ یا 88.6٪ حرکت AB است.
  • CD – اگر BC 2٪ باشد، CD باید توسعه 161.8٪ را به دست آورد.
  • XD – نقطه ورود به معامله (D) در حالت ایدئال در 88.اساس کار الگوی های هارمونیک 6٪ اصلاح فیبوناچی موج XA شروع شده است.

الگوی پروانه (Butterfly)

الگوی پروانه شامل موارد زیر است:

  • XA – اولین موج که یک روند را آغاز می‌کند.
  • AB – سطح اصلاحی قیمت نقطه B باید به 78.6٪ موج XA برسد.
  • BC – این موج اصلاحی 38.2٪ یا 88.6٪ موج AB است.
  • CD – اگر موج BC به 38.2٪ ختم شود، باید موج CD به 161.8٪ افزایش یابد. اگر موج BC در 88.6٪ به پایان برسد، نقطه D به 261.8٪ گسترش می‌یابد.
  • XD – به دلیل اصلاح کمتر در موج AB، نقطه D در الگوی پروانه باید در 127٪ یا 161.80٪ توسعه فیبوناچی موج شروع XA باشد.

الگوی کوسه (Shark pattern)

الگوی کوسه یکی از الگوهای هارمونیک نسبتاً جدید است. این الگو شامل بخش‌های زیر می‌شود:

  • XA – حرکت اولیه برای شروع الگو
  • AB – این موج باید بین 113 تا 161.8 درصد به پایان برسد.
  • BC – بسته به توسعه AB، این موج باید 161.8٪ یا 224٪ امتداد حرکت قبلی باشد. این مرحله آخر است؛ زیرا نقطه D سیگنال خرید / فروش است.

الگوی سایفر (Cypher pattern)

الگوی Cypher از بخش‌های زیر تشکیل می‌شود:

  • XA – اولین موج که یک روند را آغاز می‌کند.
  • AB – این موج با 38.2 یا 61.8 از حرکت شروع به پایان می‌رسد.
  • BC – این موج از توسعه سطح‌های فیبوناچی غیرمعمول 113.0٪ (اگر AB 2٪) و 141.4٪ (اگر AB 61.8٪) استفاده می‌کند.
  • XA – در این الگو، نقطه D نهایی باید مطابق با 78.6٪ اصلاح فیبوناچی حرکت اولیه XA باشد.

مزایا و معایب الگوهای هارمونیک

مسلماً بزرگ‌ترین مزیت الگوهای هارمونیک یک ساختار کاملاً مشخص است. با استفاده از این الگوها، نقاط ورود و خروج به وضوح مشخص است و نیازی به استفاده از روش‌های مختلف جهت شناسایی این نقاط نیست.

مدیریت ریسک، یکی دیگر از مزایای اصلی الگوهای هارمونیک است. سطوح مقاومت، حمایت و قیمت کاملاً مشخص است. در نتیجه شناسایی زمان سود و ضرر کار مشکلی نخواهد بود.

همان‌طور که در ابتدای مطلب هم گفته شد، شناسایی دقیق الگوهای هارمونیک کار مشکلی است. برخی مواقع شناسایی نقطه A و B کار ساده‌ای است، در حالی که نقطه C درست تشخیص داده نمی‌شود.

بنابراین، برای شناسایی، ترسیم و در نهایت تصمیم‌گیری بر اساس الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) به صبر و حوصله زیادی نیاز است. به همین دلیل است که استفاده از این الگو معمولاً به افراد حرفه‌ای و باتجربه در زمینه ترید توصیه می‌شود.

نحوه استفاده از الگوهای هارمونیک برای خرید اساس کار الگوی های هارمونیک و فروش

برای رسم الگوهای هارمونیک، به کسب اطلاعات و رعایت دقیق دستوالعمل‌های گفته‌شده نیاز است؛ زیرا هر مرحله تا حدودی به دقت مرحله قبل وابسته است. بنابراین مهم است که گام به گام از دستورالعمل‌ها پیروی کنید تا در قابلیت اطمینان هر موج، ابهامی وجود نداشته باشد. سیستم عامل‌های تجاری بسیاری همچون TradingView و سایر برنامه‌های نرم افزاری، دارای تنطیمات داخلی برای ترسیم الگوهای هارمونیک هستند. بنابراین، کار شما بسیار آسان‌تر است؛ زیرا فقط باید از دستورالعمل‌ها پیروی و نقاط را روی نمودار به هم متصل کنید.

قبل از اینکه نکاتی در مورد نحوه ترسیم الگوهای هارمونیک با شما عزیزان به اشتراک بگذاریم، توجه به این نکته مهم است که شناسایی الگوی کامل تقریباً غیرممکن است. ساده‌ترین راه برای ترسیم الگوی هارمونیک، ترسیم هر موج به صورت مرحله به مرحله است. مرحله اول را کامل کنید (در صورت امکان) و سپس به مرحله بعدی بروید. در صورتی که تمام موارد را به خوبی رعایت کرده باشید، نقطه نهایی C یا D باید سیگنال خرید یا فروش را برای شما ایجاد کند.

در نمودار EUR / USD روزانه، نمونه‌ای از الگوهای هارمونیک را مشاهده می‌کنیم.

همان‌طور که قبلاً گفته شد، AB و CD موج‌های مساوی هستند و BC در جهت مخالف حرکت می‌کند. در این حالت، ساختار کاملاً دقیق است؛ به جز اصلاح بزرگ‌تر از حد انتظار در BC (حدود 70٪). برای اطمینان از اینکه نمودارِ ترسیم‌شده همان چیزی است که باید باشد، می‌توانید از ابزارهای کمکی برای تشخیص سطح مقاومت، حمایت و … استفاده کنید.

میزان سود با استفاده از آخرین موج CD و اساس کار الگوی های هارمونیک تکنیک‌های اندازه‌گیری فیبوناچی محاسبه می‌شود. باز هم، بسته به مدیریت ریسک و سبک تجارت خود، هدف مورد نظر را تعیین می‌کنید. به طور کلی، معامله‌گران باتجربه به دنبال اصلاح بین 38.2٪ تا 61.8٪ هستند.

سخن پایانی

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) نمودارهای هندسی بر اساس دنباله معروف فیبوناچی هستند. مشهورترین الگوهای هارمونیک عبارت‌اند از: ABCD، گارتلی، الگوی خفاش، الگوی پروانه، الگوی سایفر، الگوی خرچنگ و الگوی کوسه. مزیت استفاده از الگوهای هارمونیک، بهره گرفتن از یک ساختار قیمت خاص است که سیگنال خرید یا فروش ایجاد می‌کند. اما بزرگ‌ترین چالش در خصوص این الگوها این است که تشخیص‌شان کار مشکلی است.

مهم‌ترین الگوهای هارمونیک و پیدا کردن آن‌ها

الگوهای هارمونیک

اگر نمودارهای قیمتی در بازارهای مالی را بررسی کرده باشید، حتی بدون آن‌که چیزی از تحلیل تکنیکال بدانید احتمالا اشکالی همانند حروف انگلیسی W و M را به وفور دیده‌اید. این اشکال با توجه به طول هر کدام از امواجی که درون خود دارند، می‌توانند ما را در پیش‌بینی آینده روند و به خصوص محل تغییر روند در آینده کمک کنند. الگوهای هارمونیک بسیار کاربردی هستند اما برای استفاده از الگوهای هارمونیک و سود بردن از آن‌ها در بازارهای مالی باید حتما از آموزش درست برخوردار باشید. البته این موضوع فقط مربوط به الگوهای هارمونیک نیست، بلکه برای استفاده از هرآن‌چه در بازارهای مالی به آن نیاز دارید باید آموزش اصولی ببینید، اینجا است که متوجه می‌شویم گذراندن یک دوره آموزش ارز دیجیتال چقدر در مسیر سودسازی شما در بازارهای مالی موثر است که مدرسان پیشتاز، بهترین انتخاب شما برای آموزش می­‌تواند باشد که در ادامه ما سعی داریم به بررسی شناخته‌ شده‌ترین الگوهای هارمونیک و روش معامله با مقاله‌ این آکادمی بپردازیم.

فیبوناچی

برای تحلیل به وسیله‌ الگوهای هارمونیک، استفاده از فیبوناچی کمک شایانی به شما می‌کند تا نقاط برگشتی قوی را پیدا کنید. در نتیجه با اینکه در این مطلب قصد بررسی الگوهای هارمونیک را داریم، اجازه دهید خیلی کوتاه فیبوناچی را بررسی کنیم.

نسبت‌های فیبوناچی

نسبت‌های فیبوناچی درواقع درصدهایی از حرکت هستند که ما انتظار داریم تغییر جهت حرکت را در الگو هارمونیک در یکی از آن درصدها مشاهده کنیم.

انواع فیبوناچی

فیبوناچی بازگشتی داخلی (Retracement)

زمانی که یک روند را مشاهده می‌کنید فارغ از اینکه روند صعودی یا نزولی باشد، حرکت خود را به یک ‌باره به پایان نمی‌رساند به این معنی که به عنوان مثال اگر روند یک رمز ارزی صعودی باشد به این معنا نیست که روند همیشه صعودی است؛ بلکه امکان دارد در نواحی خاصی تغییر روند داده و دوباره به روند اصلی خود بازگردد.

آموزش پرایس اکشن به صورت عملی و لایو

فیبوناچی بازگشتی خارجی (Extension)

فیبوناچی اکستنشن زمانی کاربرد دارد که روند فارغ از صعودی یا نزولی بودن آن بیش از 100 درصد تغییر کند، به عبارتی تمام مسیری را که پیش رفته بود بازگشته و همچنان ادامه دهد. کار فیبوناچی اکستنشن یا بازگشتی خارجی آن است که حمایت‌ها و یا مقاومت‌های بالای 100 درصد را نشان ‌دهد.

آموزش فارکس 0-100 به صورت جذاب

فیبوناچی پروجکشن (Projection)

ابزار فیبوناچی پروجکشن با استفاده از سه نقطه، اهداف را به ما نشان می‌دهد. به عبارتی این ابزار با لحاظ کردن روند، آینده و اهداف پیش‌ رو را مشخص می‌کند. یکی از جملات معروف در میان تحلیلگران تکنیکال این است که بازار حرکات گذشته خود را تکرار می‌کند. درواقع این فیبوناچی بر اساس همین اصل کار می‌کند و گفته می‌شود که بازار از حرکات پیشین خود الگوبرداری می‌کند.

فیبوناچی انبساطی (Expansion)

فیبوناچی انبساطی بسیار به فیبوناچی پروجکشن شباهت دارد با این تفاوت که برای استفاده از این ابزار به دو نقطه احتیاج داریم نه سه نقطه.

3 مفهوم مهم که در این مقاله باید بدانید

هم‌پوشانی

هم‌پوشانی به محدوده‌ای اطلاق می‌شود که چند درصد فیبوناچی در آن قرار گرفته‌اند، زمانی همپوشانی اتفاق می‌افتد که ما برای اطمینان بیشتر از چند فیبوناچی استفاده کنیم و مشاهده کنیم که در برخی نواحی چندین فیبوناچی اهدافی خاص را به ما نشان می‌دهند. محدوده‌ هم پوشانی به احتمال زیاد محل برگشت روند را به ما نشان می‌دهد.

PRZ یا نقاط بازگشت

هر الگو، PRZ خود را دارد که نقاط برگشت روند را به ما نشان می‌دهد. معمولا نقاط برگشتی از همپوشانی فیبوناچی‌های مختلف به دست می‌آیند.

کانال سیگنال ارز دیجیتال با نقاط ورودی و خروجی مناسب

الگوهای هارمونیک

الگوهای هارمونیک بر اساس رفتار طبیعت شکل می‌گیرند. آنچه در بازارهای مالی اتفاق می‌افتد متاثر از روانشناسی و طبیعت است. حضور و استفاده از سطوح فیبوناچی مهر تاییدی بر نقش طبیعت بر روی بازارهای مالی است. ساختارهای قیمتی (الگوها) معمولا با استفاده از سطوح فیبوناچی نشان داده می‌شوند، به عبارت دیگر برای تشخیص الگوهای هارمونیک از سطوح فیبوناچی کمک گرفته می‌شود.

پرایس اکشن که به رفتار قیمت اشاره دارد از مهمترین و کاربردی‌ترین روش‌های تحلیل تکنیکال به شمار می‌رود و تکنیکالیست‌های شناخته‌ شده در سراسر دنیا اعلام کرده‌اند که پرایس اکشن بخش مهمی از تحلیل آن‌ها را در بر گرفته است.از طرفی پرایس اکشن بخشی جداناپذیر از الگوهای هارمونیک است تا جایی که می‌توان به جرات گفت که اگر با استفاده از الگوهای هارمونیک و بدون پرایس اکشن معامله‌ گری کنید نمی‌توانید به صورت مستمر امیدوار به کسب سود باشید؛ زیرا الگوهای هارمونیک بر اساس پرایس اکشن در نواحی PRZ هستند.

انواع الگوهای هارمونیک

الگوی ایده آل AB = CD

الگویی سه موجی شامل امواج AB, BC, CD که پایه و اساس بسیاری از الگوها اعم از کلاسیک و هارمونی است. نکته‌ای که در رابطه با این الگو می‌توان به آن اشاره کرد این است که این الگو در تمام تایم فریم‌ها (بازه‌های زمانی) و در تمام بازارهای مالی به فراوانی دیده می‌شود.

در این الگو AB به هر اندازه که حرکت کند، CD نیز به همان میزان حرکت می‌کند. در واقع در این الگو علی‌رغم آنکه یک روند صعودی یا نزولی است ممکن است در میانه‌ راه مسیری خلاف جهت اصلی خود را در پیش گیرد و سپس دوباره به روند اصلی خود بازگردد. در این الگو با توجه به اینکه خط BC از کدام درصد (تراز) فیبوناچی برگشته است می‌توانیم انتهای مسیر یعنی نقطه‌ D را مشخص کنیم.

در حالت بولیش، این الگو زمانی که قیمت به نقطه‌ D می‌رسد (طول CD به اندازه‌ طول AB می‌شود) یک حرکت صعودی را شروع می‌کند به همین دلیل به آن بولیش (Bullish) گفته می‌شود و اما در حالت نزولی (Bearish) این الگو زمانی که قیمت به نقطه‌ D برسد یعنی یعنی طول موج CD به اندازه طول موج AB شود، یک موج نزولی را آغاز می‌کند. در نتیجه در هر دو حالت صعودی و نزولی می‌توان گفت که نقطه‌ D همان جایی است که روند از آنجا تغییر جهت می‌دهد.

شرایط ضروری برای ایجاد الگوی AB=CD و معامله در آن

اولین موردی که باید به آن توجه کرد این است که طول موج BC هرگز نباید بیشتر از AB باشدد. به زبان ساده BC باید حداکثر هم‌اندازه و یا کوتاه‌تر از AB باشد. ناگفته نماند که برابری AB و BC کمتر اتفاق می‌افتد. برای اینکه از این الگو استفاده کنید باید مطمئن شوید که D از B فراتر رفته است و یا به عبارتی طول موج CD بلندتر از طول موج BC خواهد شد.

الگوی خفاش (Bat Pattern)

تمام الگوهای هارمونیک الگوی پیشین یعنی ABCD یا AB=CD را در خود دارند، اما یک موج دیگر به این الگو اضافه می‌شود و الگوهای دیگر را تشکیل می‌دهد. به همین دلیل است که گفته می‌شود الگوی AB=CD یک الگوی اساسی است که فهم آن به شما در درک الگوهای دیگر نیز کمک می‌کند و درواقع برای فهم دیگر الگوها ضروری است.

مواردی که باید در الگوی خفاش بررسی شوند:

  • طول موج AB باید از فیبوناچی 618% موج XA کمتر باشد. (بهتر است در محدوده‌ فیبوناچی 318 تا 0.5 باشد)
  • نقطه‌ C در محدوده‌ بین فیبوناچی 382 الی 886% موج AB قرار بگیرد.
  • مقدار BC پروجکشن باید حداقل 618% باشد. (محدوده‌ 618 الی 2.618)
  • نقطه‌ای که AB=CD را مشخص می‌کند باید در محدوده‌ PRZ قرار گیرد.
  • با بررسی نکات لازم (پرایس اکشن) می‌توان گفت که آیا موج CD قرار است Extended باشد یا نه که در الگوی خفاش معمولا Extended AB=CD است.
  • از مهم‌ترین نکاتی که در بررسی و تشخیص الگوی BAT (خفاش) باید به آن توجه کرد این است که نقطه‌ D به هیچ عنوان نباید فراتر از X برود. به عبارتی نقطه‌ D باید در محدوده‌ فیبوناچی 886% موج XA قرار گیرد. (البته اگر کندلی و یا سایه‌ کندل از محدوده‌ 886% پیش برود در صورتی که از نقطه‌ X فراتر نرود همچنان می‌تواند یک الگوی خفاش تلقی شود.)

نکته‌ای که در مورد الگوی خفاش وجود دارد این است که برگشت روند از ناحیه‌ PRZ (نواحی که نقطه‌ D در آن قرار گرفته است) شدید و یا به عبارتی شارپ است. همچنین سقف دوم و یا کف دوم (با توجه به روند حرکت) پایین‌تر از سقف اول است و کف دوم بالاتر از کف اول است.

الگوی هارمونیک گارتلی

مواردی که باید در الگوی گارتلی بررسی شوند:

  • نقطه‌ی B روی فیبوناچی Retracement 618% از موج XA قرار می‌گیرد.
  • BC پروجکشن یا همان موج CD باید در محدوده‌ فیبو 13% الی 618% باشد.
  • نقطه‌ی C در محدوده‌ی 382% الی 886% موج AB قرار می‌گیرد.
  • در این الگوی هارمونیک AB = CD معمولا کامل می‌شود؛ به عبارت دیگر در منطقه‌ی PRZ تحقق این تساوی را بررسی می‌کنیم.
  • نقطه D بر روی فیبو 786% از موج XA ظاهر می‌شود.

معامله با استفاده از الگوی هارمونیک گارتلی

ابتدا به بررسی نمودار می‌پردازیم، برای تشخیص اینکه یک نمودار مشکوک به گارتلی، شرایط لازم را دارد یا خیر، با استفاده از فیبوناچی Retracement به بررسی نقطه‌ی B می‌پردازیم، اگر نقطه‌ی B روی 0.618% موج XA قرار گرفته باشد، می‌توان گفت که این الگو می‌تواند الگوی هارمونیک گارتلی باشد. اما فقط این نیست و باید به بررسی موج‌های دیگر نیز بپردازیم. یک فیبو روی موج AB رسم می‌کنیم تا متوجه شویم که آیا نقطه‌ی C در محدوده‌ی فیبو 0.382 الی 0.886 موج AB واقع شده است یا خیر؟

حال فیبو BC پروجکشن که می‌تواند نهایتا 1.618 باشد را رسم می‌کنیم. این محدوده می‌تواند از 1.13 الی 1.618 باشد و اما مهم‌ترین بخش، فییوناچی Retracement موج XA را روی نمودار قرار می‌دهیم و خطی عمودی را بر روی ناحیه‌ 0.786 رسم می‌کنیم.

یکی دیگر از مواردی که بررسی می‌کنیم این است که در الگوی هارمونیک گارتلی معمولا AB=CD محقق می‌شود. برای این تساوی از درصد 1 فیبو Trend-based Fibo Extention روی ABC استفاده می‌کنیم. ما برای معامله کردن با استفاده از الگوی گارتلی به دنبال نقطه‌ D هستیم تا بتوانیم ناحیه‌ تغییر جهت روند را پیدا کنیم.

یک ناحیه‌ PRZ درر میان پروجکشن BC که رسم کرده بودیم و همچنین فیبو 0.78 Retracemant موج XA به وجود می‌آید که بهترین ناحیه برای تغییر جهت حرکت روند است. درصد 1 فیبو Trend-based Fibo Extention نیز می‌تواند در این محدوده‌ PRZ لحاظ شود، اما در این میان فیبو 0.78 موج XA از همه مهم‌تر است.

الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab)

در این الگو بر خلاف دو الگویی که پیش از این بررسی کردیم، نقطه‌ D از نقطه‌ X فراتر می‌رود. به هر حال در بررسی نمودارهای مختلف در بازارهای مالی به مواردی بر می‌خورید که نقطه‌ D از نقطه‌ X فراتر خواهد رفت، در چنین مواردی این الگو و الگویی که در آینده بررسی می‌کنیم برای تحلیل نمودار به کمک شما می‌آیند.

مواردی که باید در الگوی خرچنگ بررسی شوند:

  • نقطه‌ B باید در محدوده‌ فیبو 382% الی 618% از موج XA قرار بگیرد.
  • نقطه‌ C باید در محدوده‌ فیبو 382% الی 886% از موج AB قرار بگیرد.
  • BC پروجکشن یا همان نقطه D در محدوده‌ 618% الی 618% قرار می‌گیرد. لازم به ذکر است که سطوح 2.618، 3.14 و 3.618 از نواحی بسیار مهمی هستند که در صورتی که با فیبو 1.618% از موج XA نزدیک به هم شدند یک ناحیه‌ PRZ قوی را تشکیل می‌دهند.
  • باز هم نکته‌ مهم‌تر در این الگو این است که نقطه‌ D بر روی سطح 618% موج XA قرار می‌گیرد.

نکته‌ای که در اینجا باید اضافه کنیم این است که پس از مشخص کردن ناحیه‌ PRZ معمولا برگشت روند به شدت و به صورت شارپ صورت می‌گیرد.

معامله با استفاده از الگوی هارمونیک خرچنگ

در الگوی بولیش یا صعودی خرچنگ ابتدا قیمت صعود می‌کند (XA) سپس دچار یک افت قیمت می‌شود (AB) و بعد از آن دوباره یک صعود قیمت را شاهد هستیم (BC) و در انتها افت قیمت را مشاهده‌ می‌کنیم(CD).

در پایان این افت قیمت در نقطه‌ D انتظار یک رشد قیمت را داریم، اما نکته‌ای که اینجا باید به آن توجه کرد این است که این الگو شباهت بسیاری به الگوهای پیشین دارد، اگر در میانه‌ راه موج CD به اشتباه فکر کنیم که این یک الگوی هارمونیک خفاش است چطور؟

برای اینکه از این دست خطاها در امان باشیم بازهم پرایس اکشن به کمک ما می‌آید. زمانی که سطوح فیبوناچی در ناحیه‌ PRZ که به اشتباه تشخیص دادیم فاصله زیادی از هم داشته باشند و یا کلا با نشانه‌هایی که در آن ناحیه می‌بینیم به این نتیجه برسیم که زمان تغییر جهت روند هنوز فرا نرسیده است. برای آنکه از الگوی هارمونیک خرچنگ در معاملات خود استفاده کنیم، پیش از هر چیز باید بتوانیم این الگو را در نمودار تشخیص دهیم؛ برای تشخیص این الگو همانند الگوهای پیشین به ابزار فیبوناچی احتیاج داریم.

استفاده از ابزار فیبوناچی

ابتدا با استفاده از فیبوناچی Retracement جایگاه نقطه‌ B را پیدا می‌کنیم. همان‌طور که پیش از این نیز بیان شد، نقطه‌ B باید در محدوده‌ فیبو 0.382% الی 0.618% از موج XA قرار بگیرد. با بررسی دیگر شرایط لازم برای تشکیل الگوی هارمونیک خرچنگ به دنبال نقطه‌ D می‌گردیم، محدوده‌ای که به ما تغییر جهت روند را نشان می‌دهد. برای این کار ابتدا مهم‌ترین عامل یعنی فیبو سطح 1.618% موج XA را مشخص می‌کنیم. سپس BC پروجکشن یا همان نقطه D که در محدوده‌ 2.618% الی 3.618% قرار می‌گیرد را نیز مشخص می‌کنیم.

لازم به ذکر است که سطوح 2.618، 3.14 و 3.618 از نواحی بسیار مهمی هستند که در صورتی که با فیبو 1.618% از موج XA نزدیک به هم شدند، یک ناحیه‌ PRZ قوی را تشکیل می‌دهند. احتمال برگشت قیمت آن هم به صورت شارپ از ناحیه‌ PRZ که تشخیص داده می‌شود بسیار زیاد است. در نتیجه با توجه به صعودی یا نزولی بودن الگو می‌توان تصمیم درست برای باز کردن معاملات را گرفت. البته با توجه به استراتژی معاملاتی که از پیش طراحی شده است. در الگوی بولیش یا صعودی الگوی خرچنگ درواقع روند نزولی به اتمام می‌رسد و ما انتظار یک برگشت روند به حالت صعودی را داریم که در این صورت بهتر است در ناحیه‌ PRZ که با توجه به شروط گفته شده مشخص کردیم می‌توان اقدام به خرید و یا باز کردن موقعیت Long کرد.

بدیهی است که در حالتی که الگوی بیریش یا نزولی خرچنگ را داشته باشیم به این معنا است که روند صعودی به پایان رسیده و ما می‌توانیم در صورتی که بخواهیم موقعیت Short یا فروش را باز کنیم و یا در صورتی که موقعیت باز خرید داشته باشیم آن را ببندیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.