تفاوت حق العمل کاری با دلالی و وکالت


حســــــــــابداری

همانطور که از ترجمه لفظی این عبارت مشخص است معنای آن حقی است که بابت انجام یک کار دریافت می شود، اما مفهوم حق العمل با مواردی مثل مزد کار و کارمزد نیز شناخته می شود. در واقع حق العمل به پولی گفته می شود که بابت تفاوت حق العمل کاری با دلالی و وکالت فروش کالا از صاحب کالا دریافت می شود. حق العمل و حق العمل کاری از اصطلاحات حسابداری هستند که در مسیر آموزش حسابداری آشنایی با آن کاربردی خواهد بود.


📍حق العمل کاری چیست؟

حق العمل کاری هم در زبان ساده به معنای وکالت برای انجام امور تجاری است. البته تفاوت حق العمل کاری با دلالی و وکالت این تنها تعریفی ساده برای شروع درک مفهوم حق العمل کاری است و نمی توان آن را تعریفی کامل و علمی دانست.

حق العمل کاری قرارداد یا عهدی با رضایت طرفین است که بین شخص حق العمل کار و آمر منعقد می شود. طی این قرارداد حق العمل کار به دستور و حساب دیگری (آمر) خرید می کند و معامله ای انجام می دهد. برای درک بهتر مفهوم حق العمل کاری عجله نکنید تا با شخص انجام دهنده این کار آشنا شویم!

📍حق العمل کار کیست و چکار می کند؟

بدیهیست که به شخصی که کار حق العمل کاری را انجام می دهد حق العمل کار می گویند. ماده 357 قانون تجارت تعریف خوبی از حق العمل کار ارائه کرده است:

حق العمل کار به کسی گفته می شود که به نام خود ولی به حساب و دستور شخصی دیگر (آمر) معامله می کند و بابت انجام این کار حق الزحمه خود (حق العمل) را دریافت می کند.

آنچه که ما گاها در زبان فارسی با عنوان کمیسیون می شنویم نیز از عبارت کمیسیونر در زبان فرانسوی گرفته می شود که با این موضوع در ارتباط است. در واقع کمیسیون همان حق العمل و کمیسیونر نیز حق العمل کار است.


📍همه می توانند حق العمل کاری کنند؟

قانون تجارت شرط یا قانون خاصی برای انجام کار حق العمل کاری در نظر نگرفته است. هر شخصی که تمایل به فعالیت های تجاری داشته باشد و در این زمینه مهارت داشته باشد می تواند حق العمل کاری انجام دهد. برای انجام این کار نیاز به دریافت مجوز یا پروانه فعالیت نیز احتیاجی نیست. بسیاری از افرادی که در زمینه حسابداری فعالیت می کنند نیز در این زمینه فعالیت می کنند

📍چرا از خدمات حق العمل کاری استفاده می شود؟

آنچه باعث می شود خدمات حق العمل کاری مشتری خود را داشته باشد تخصص حق العمل کارها در انعقاد معاملات و پیدا کردن طرف های معامله است. در بسیاری از موارد کسانی که از خدمات حق العمل کاری استفاده می کنند، زمان، روابط و تخصص کافی برای پیدا کردن طرف های معامله و عقد قراردادهای تفاوت حق العمل کاری با دلالی و وکالت مناسب را ندارند و به همین علت از خدمات حق العمل کارها بهره می برند. البته تمایل به فاش نشدن طرف واقعی معامله نیز از دلایل رایج دیگر استفاده از حق العمل کارهاست.


📍وظایف و مسئولیت های حق العمل کار چیست؟

در مجموع وظایف حق العمل کار شامل این موارد است:

انجام دستورات آمر

انجام معامله به نام خود (در صورت دستور آمر)

ذی نفع نبودن در خود معامله

رعایت امانت در حق آمر

اطلاع رسانی کامل به آمر

رعایت حفظ اطلاعات

📍دلال کیست و چه فرقی با حق العمل کار دارد؟

کار حق العمل کاری بسیار شبیه به دلالی و واسطه گری در معاملات است، اما تفاوت هم دارد. تفاوت دلالی و حق العمل کاری این است که دلال تنها وظیفه معرفی طرفین معامله را دارد و معمولا نمی تواند نمایندگی یکی از طرفین را هم بر عهده داشته باشد، اما حق العمل کار خود بخشی از معامله و یکی از طرفین است. حق العمل کار علاوه بر اینکه در برابر طرف معامله تعهداتی را می پذیرد، در مقابل آمر نیز مسئولیت هایی دارد. بنابراین حق العمل کار 2 تعهد مستقیم دارد در حالی که دلال چنین تعهداتی ندارد. در مقابل طرف معامله موظف است تعهدات پذیرفته را انجام دهد و در مقابل آمر نیز موظف است جزئیات معامله را به اطلاع آمر برساند و حاصل معامله را نیز در اختیار او قرار دهد.

نکته مهم در مورد تعهدات حق العمل کار این است که چنانچه حق العمل کار حسن انجام معامله را ضمانت نکرده باشد و کوتاهی هم نکند، مسئولیت عدم اجرای معامله از جانب طرف معامله به عهده وی نیست.

📍تعریف دوم از حق العمل کاری

حق العمل کاری از 2 نگاه 2 معنای متفاوت دارد. در عرف و قانون تجارت، حق العمل کار به کسی گفته می شود که از جانب شخص دیگری (آمر) معامله کند و بابت آن اجرت دریافت کند.


اما در گمرک، حق العمل کار به کسی گفته می شود که به نیابت از صاحب کالا، امور ترخیص و تشریفات گمرکی کالا را انجام می دهد. بر اساس قانون امور گمرکی به چنین شخصی کارگزار گمرک نیز گفته می شود.

📍شرایط تبدیل شدن به حق العمل کار گمرک

تبدیل شدن به حق العمل کار گمرک یا همان کارگزار گمرکی کار آسانی نیست. هیچکس نمی تواند چنین فعالیتی انجام دهد، مگر اینکه پروانه مخصوص این شغل را از اداره گمرک دریافت کرده باشد. پروانه کارگزاری گمرک علاوه بر نیاز به چندین شرط عمومی نیازمند برخورداری از کارت بازرگانی نیز هست. شرایط عمومی دریافت پروانه حق العمل کاری گمرک به شرح زیر است:

تابعیت ایران داشته باشد.

حداقل 25 سال سن داشته باشد.

سابقه محکومیت مجرمانه نداشته باشد – عدم سابقه قاچاق در گمرک (نیاز به گواهی کتبی مقامات مربوطه)

تحصیلات حداقل دیپلم دبیرستان – دارندگان مدارک تحصیلی بالاتر در شرایط برابر حق تقدم دارند.

کارمند دولت نباشد.

در امتحان قانون امور گمرکی و آیین نامه گمرک پذیرفته شده باشد.

درباره کارت حق العمل کاری – مدت اعتبار و شرایط تمدید

ماده 380 آیین نامه اجرایی مشخص کرده که اعتبار پروانه حق العمل کاری تنها یک سال است. برای تمدید نیز شخص متقاضی باید قبل از انقضای اعتبار پروانه حق العمل کاری، با پرداخت بهای تمبر پروانه و ارائه دفتر مخصوص حق العمل کاری، برای تمدید کارت حق العمل کاری گمرکی خود درخواست دهد. در صورتی که تخلفی که محرومیت دائمی یا موقت از شغل حق العمل کاری را به دنبال دارد رخ نداده باشد، بعد از ملاحظه دفتر حق العمل کاری سال گذشته و پلمپ و امضای دفتر حق العمل کاری سال بعد مجددا یک سال پروانه را فعال می کند.

حق العمل تفاوت حق العمل کاری با دلالی و وکالت کاری در گزارش معاملات فصلی چگونه ثبت شود ؟


📍نحوه ثبت خرید و فروش و کارمزد حق العمکاری در معاملات فصلی چگونه است؟


جهت ثبت معاملات مربوط به خرید، فروش و کارمزد (کمیسیون) دریافتی مطابق موارد زیر عمل نمایید:

صوتحساب فروش توسط فروشنده در گزارش فروش سامانه معاملات فصلی ضمن انتخاب گزینه «انجام معامله از طریق حق العملکاری» در بالای فرم ثبت می شود.

صورتحساب خرید توسط خریدار در گزارش خرید سامانه معاملات فصلی ضمن انتخاب گزینه «انجام معامله از طریق حق العملکاری» در بالای فرم ثبت می شود.

کارمزد، حق العمل یا کمیسیون دریافتی توسط حق العمکار (واسط فروش) در گزارش حق العملکاری/مدیریت پیمان، در قسمت «اطلاعات کارمزد دریافتی» ثبت می شود. همچنین حق العمکار می تواند به جهت شفافیت و اثبات ماهیت حق العملکاری معاملات، اطلاعات معامله اصلی بین خریدار و فروشنده را در قسمت گزارش حق العملکاری/مدییت پیمان، در قسمت «اطلاعات معاملات انجام شده به نمایندگی از طرف آمر» ثبت نماید.

دعاوی تجاری

پیش از رسیدن به پاسخ این پرسش‌ها نیاز است ابتدا با تجارت و انواع دعاوی آشنایی پیدا کنید. تجارت و قوانین تجارت و دعاوی تجاری ریشه در تاریخ دارد و انسان‌ها از ابتدا با اشکال مختلف آن سروکار داشته‌اند. از زمانی که کالا را با کالا معاوضه می‌کردند و بعد که کالا را با پول و پس از آن چک و غیره داد و ستد می‌کرند.

بی شک در تمام این زمان‌ها قوانینی با عنوان قانون تجارت وجود داشت، حال یا به صورت مکتوب یا غیر مکتوب؛ اما وجود داشته است. حقوق تجارت در واقع مجموعه قواعدی است که بر روابط بازرگانان و اعمال تجاری حاکم است و برخلاف حقوق مدنی که بر روابط کل افراد جامعه تسلط دارد. حقوق تجارت پیش بینی کننده وضعیت ویژه‌ای است که برای تجارت و اعمال تجاری در نظر گرفته شده است.

قانون تجارت ایران بر مبنای قانون تجارت 1807 فرانسه ترجمه و تهیه شده است که در این قانون اصول مربوط به معاملات تجاری، دفاتر تجاری، اسناد تجاری، چک، دلالی و حق العمل کاری، قرار داد حمل و نقل، قائم مقام تجاری و سایر نمایندگان تجاری،ضمانت، ورشکستگی، اسم تجاری و شخصیت حقوقی بیان شده است.

حال ممکن است تجارت شما با مشکلی رو‌به‌رو شود یا نیاز به رسیدگی داشته باشد و به اصطلاح دچار دعاوی تجاری با یک کشور یا یک شرکت در کشور خودتان باشید در این شرایط تنها راه شما کمک از یک وکیل تجاری است.

در ادامه ابتدا توضیحاتی در رابطه با تاجر و دلال خواهیم داد زیرا بسیاری از افراد قادر به تشخیص این دو نیستند.

تفاوت تاجر و دلال

دلال فردی است که معمولاً دنیای کوچکی دارد، به دنبال کسب سود کم است و به سمت هر محصولی که فکر کند سود بیشتری به او می‌دهد می‌رود. به عبارتی هر زمان که قیمت کالایی رو به افزایش است دلال شروع به خرید آن کالا کرده و سپس با قیمت بالاتری به بازار عرضه می‌دارد.

اما یک تاجر چندین سال در یک حوضه فعالیت می‌کند. در واقع روی محصولی که تجربه خرید و فروشش را دارد تمرکز می‌کند و به سمت محصولات دیگر نمی‌رود.

تجار و تجارت

اولین قدم در شناخت قراردادهای تجاری و دعاوی تجاری ، ارائه یک تعریف جامع از تاجر است. در ماده یک قانون تجاری در مقام تعریف چنین تاجر را معرفی می‌کند. تاجر شخصی است که معاملات تجاری را به عنوان شغل عادی خود انتخاب کرده است. بر طبق قانون، تاجر باید علاوه بر معاملات تجاری، آن را به عنوان شغل عادی خود قرار دهد.

وکیل دعاوی تجاری

مزایایی که قانون برای تجار و شرکت‌های تجاری در نظر گرفته، سبب شده اشخاص حقیقی برای اینکه تفاوت حق العمل کاری با دلالی و وکالت زیر چتر حمایتی قانون قرار گیرند اقدام به تأسیس شرکت کنند تا اعمال تجاری خود را در چهارچوب شرکت‌های موضوع ماده 20 بگنجانند. این راهی برای مشخص کردن حقوق سهام‌ داران خواهد بود و خریدار هر سهم، میزان تکالیف و منفعت خود را قبل از خرید هر سهم می‌داند و تا حدود زیادی خود را از دعاوی تجاری مصون خواهد کرد.

منظور از معاملات تجاری

اول از همه بهتر است از یک وکیل دعاوی تجاری یا وکیل متخصص در حوزه تجارت برای مدیریت کسب و کار خود کمک بگیرید. دوم اینکه معاملات تجاری به دو دسته معاملات ذاتی یا اصلی تجارتی و معاملات تجارتی تبعی تقسیم می‌شوند. معاملات تجاری در واقع معاملاتی هستند که در ماده 2 قانون تجارت بر شمرده‌اند، و در صورتی که یک شخص به اینها اشتغال داشته باشد تاجر شناخته می‌شود.

معاملات تجاری تبعی نیز معاملاتی هستند که در ماده 3 قانون تجارت برشمرده‌اند و به اعتبار تاجر بودن یکی از طرفین تجارتی، معامله تجاری محسوب می‌شود. برای اینکه معامله تجاری باشد:

  1. باید خرید به قصد فروش باشد و قصد فروش باید در زمان خرید وجود داشته باشد.
  2. تحصیل مال به قصد فروش باشد؛بنابراین اگر تحصیل مال منقول به قصد فروش نباشد، تجارتی نخواهد بود.
  3. مال باید منقول باشد، معاملات غیر منقول از ردیف معاملات تجاری خارج است زیرا برای استحکام معاملات غیر منقول، قواعد و مقرراتی وضع شده است که تشریفات آن طولانی است و با سرعت امور تجاری منافات دارد که می‌توان به مواردی از قیل ثبت در مراجع معتدد و دفاتر اسناد رسمی اشاره کرد.

معاملات تجاری ذاتی

این نوع از معاملات تجاری که در سرتاسر دنیا صورت می‌گیرد شامل نوع خاصی از عملیات‌ها و معاملات می‌شود و امکان پیش آمدن دعاوی تجاری و نیاز به وکیل دعاوی تجاری در این معاملات وجود دارد.

  1. خرید یا تحصیل هر نوع مال منقول، به قصد فروش یا اجاره، اعم از اینکه تصرفاتی در آن شده باشد یا نشده باشد.
  2. تصدی از راه حمل و نقل خشکی یا آب یا هوا به هر نحوی که باشد. هرگاه شغل یک شخص، تصدی به امور حمل و نقل باشد تاجر شناخته می‌شود. شرط تصدی و تکرار در کار حمل و نقل و تعدد وسایل زیر نظر شخصی است. حمل و نقل موضوع مهمی است و وسیله عمده تجارت است و از طرق مختلف زمین، هوا، ریل و دریا انجام می‌گردد.
  3. هر قسم عملیات دلالی و یا کمیسیون (حق‌العمل کاری) یا عاملیت و همچنین تصدی به هر نوع تأسیساتی (مؤسساتی) که برای انجام بعضی امور انجام می‌شود که می‌تواند به مواردی از قبیل تسهیل معاملات ملکی یا پیدا کردن خدمه با تهیه و رساندن ملزومات و غیره اشاره کرد.

نکته1: حق‌العمل کار کسی است که به اسم خود ولی به حساب دیگری در قبال اخذ حق‌العمل، معاملاتی انجام می‌دهد فرق حق‌العمل کار با دلال، این است که دلال به نام خود معامله نمی‌کند بلکه فقط واسطه معامله بوده و طرف معامله پیدا می‌کند ولی حق ‌العمل کار جنس را به تفاوت حق العمل کاری با دلالی و وکالت اسم خود خرید و فروش می‌نمایند ولو اینکه در باطن مربوط به دیگری باشد و در حق‌العمل یک معامله یک طرفه است.

نکته2: عامل کسی است که امور را به دستور دیگری انجام می‌دهد اعم از اینکه سرمایه متعلق به خودش باشد یا نباشد.

  1. تصدی به عملیات حراجی؛ یعنی عرضه اجناس به مشتریان متعدد و فروش به بالاترین قیمت یعنی مزایده و لذا این کار یک نوع دلالی هم می‌تواند باشد با این تفاوت که عملاً دلال در تکاپوی مشتری است ولی در حراجی در محل معینی جنس را به مزایده می‌گذارند .
  2. هر قسم عملیات صرافی و بانکی؛ صراف کسی است که شغل او تبدیل وجوه نقد رایج و متفاوت به یکدیگر به قصد انتفاع با خرید و فروش اسناد تجاری مثل برات است. بانک مؤسسه‌ای است که از طرف شخص یا اشخاصی ایجاد می‌شود تا عملیات صرافی را به منحوه کامل و وسیع‌تر انجام دهد. اساساً عمل عمده صرافی، خرید و فروش اسناد تجاری است.
  3. عملیات بیمه بحری و غیر بحری بیمه، قراردادی است که شخص در قبال وجهی که دریافت می‌کند جبران خسارات احتمالی معینی را تقبل می‌کند و ممکن است وجهی که گرفته می‌شود، یک مرحله‌ای باشد یا تفاوت حق العمل کاری با دلالی و وکالت تفاوت حق العمل کاری با دلالی و وکالت به اقساط مثل بیمه عمر، بیمه باید به قصد انتفاع باشد

وکیل دعاوی تجاری

معاملات تجاری تبعی

یکی دیگر از شیوه معاملات تجاری معاملات تبعی است. در این نوع از معاملات نیز ممکن است دعاوی تجاری پیش بیاید و نیاز به وکیل دعاوی تجاری باشد که مشکل را حل نماید در ادامه با این نوع معاملات بیشتر آشنا می‌شوید.

معاملات بین تجار، کسبه، صرافان و بانک‌ها مسلم است وقتی طرفین معامله تاجر باشند، معاملات آن‌ها تجاری است و دارای دو شرط است.

  1. معامله نباید برای امور شخصی باشد.
  2. معاملات نباید نسبت به اموال غیر منقول باشد. پس اگر دو نفر تاجر ملکی با هم معامله کنند، تجارتی نخواهد بود.
  3. کلیه معاملاتی که تاجر با غیر تاجر برای رفعی تیازهای خود می‌کند. مثل قرارداد ساخت برای تجارتخانه یا تألیف کتاب و چون این فعالیت در راستای انتفاع و کسب سود است و همچنین کلیه معاملات شرکت‌های تجری، تفاوت حق العمل کاری با دلالی و وکالت نوعی از معاملات تجاری محسوب می‌شود.

مشاوره با وکیل تجاری در امر تجارت

در پی توسعه روابط بازرگانی و تجاری، بروز اختلافات ناشی از این معاملات هم گسترش یافته است. در ادامه در رابطه با وکیل دعاوی تجاری توضیحات بیشتر داده خواهد شد.

از آنجایی که احکام قانون در مورد تجار با افراد عادی کمی متفاوت است، این موضوع اهمیت خاصی پیدا می‌کند. در حوضه قانون تجارت، در مورد احکام رایج به چک و سفته توضیحاتی داده شده است که قبلاً آن‌ها را توضیح داده ایم. و این امر متضمن این است که صدور یک برگ چک یا سفته، تبعات زیادی برای شخص به وجود می‌آورد و چه بسا افرادی که از قانون اطلاعی ندارند و در این مورد دچار مشکلات بسیاری می‌شوند.

همچنین در مورد ثبت شرکت بسیار دیده شده که افراد بدون داشتن تجربه و دانش کافی اقدام به ثبت شرکت یا مؤسسه نموده‌اند غافل از اینکه شراکت در شرکت‌های مختلف؛ تضامنی، با مسئولیت محدود و … چه تفاوت‌هایی دارد و وظایف قانونی مختلفی برای آنان به وجود می‌آورد تا آنجا که قانون برای بعضی از اقدامات مدیران ضمانت اجرای کیفری گذاشته و برای آنان مجازات تعیین کرده است.

بنابراین باید در دعاوی تجاری راجب حقوق تجارت مثل دعاوی مربوط به شرکت‌های تجاری یا اسناد تجاری و یا ورشکستگی از مشاوران و وکیل تجاری متخصص استفاده نمایند.

به همین دلیل عنوان وکیل دعاوی تجاری و یا وکیل تجاری صفتی است که حیطه فعالیت وکیلی را که در موضوع دعاوی و اعمال تجاری مطالعه و اطلاعات دارد، مشخص می‌کند.

دعاوی اسناد تجاری

اسناد تجاری برای سهولت، سرعت و امنیت در معاملات تجاری پدید آمدند و همان‌قدر که در سرعت بخشیدن به معاملات ایفای نقش کردند به همان میزان هم منشأ دعاوی تجاری و حقوقی گردیدند. لذا ضرورت تألیف قوانین سازماندهی برای اسناد تجاری پر رنگ‌تر شده است. اهمیت این گونه اسناد سبب شده قانون‌گذار برای آن‌ها یک باب اختصاصی در قانون تجارت اختصاص دهد. اسناد در یک طبقه‌بندی کلی به اسناد تجاری و غیر تجاری تقسیم می‌گردند. اهمیت اسناد تجاری آن‌ جا عیان می‌گردد که موضوع غالب دعاوی در محاکم هستند. البته بی شک نوع سند، شیوه نوشتن و زمان تأدیه آن، می‌تواند از بروز مشکلات حقوقی و کیفری پیشگیری کند.

  • اسناد عام تجاری شامل اوراق قرضه، اوراق سهام و ضمانت بانکی، نمونه‌هایی از این دسته به حساب می‌آیند. گرچه در نقصی عجیب، تعریفی از سند تجاری در قانون تجارت وجود ندارد. اما هر سندی که در روابط تجاری و بازرگانی به‌کار می‌رود می‌تواند یک سند تجاری تلقی گردد که البته مورد حمایت قانون‌گذار نیز خواهد بود. نکته حائز اهمیت در این دسته از اسناد این است که این موارد کمتر منشأ دعاویتجاری و حقوقی قرار می‌گیرد.
  • اسناد تجاری خاص: در میان تمام اسناد، تنها سه سند در مفهوم خاص به کار‌ می‌روند؛ چک، سفته و برات. اسناد مذکور به جز برات آن‌چنان در داد و ستدها ریشه دوانیده‌اند که حوزه کسب و کار را بدون آن‌ها نمی‌توان متصور بود. چک، نمونه‌ای از سند تجاری خاص است که چنان کسب اعتبار کرده است که نگته قانون‌گذار به آن شیه وجه رایج مملکت است. گواهی بر این ادعا، تبیین مجازات کیفری و مدنی برای صادر کننده چک بلامحل است.

نتیجه گیری

دفتر وکالت الهام آریان کیان وکیل پایه یک دادگستری در سطح ایران و در سطح بین‌الملل آماده ارائه‌ی مشاوره حقوقی و قبول وکالت کسب و کارها است. این مجموعه دارای سال‌ها سابقه است و از وکالای پپیشرو در وکالت تخصصی دعاوی تجاری و وکیل دعاوی تجاری است.

وکیل متخصص در امور تجاری می‌بایست در رشته حقوق تجارت، پرونده‌ها حقوق نفت، گاز و یا اختلافات شرکت‌های تجاری و پرونده‌های نفتی، شرکت‌های حمل و نقل زمینی و هوایی و غیره دارای تخصص باشد.

شما میاتوانید با تماس با این دفتر در رابطه با انواع دعاوی تجاری و هزینه وکیل دعاوی تجاری یا هر چیزی که ذهن شما را به خود مشغول کرده است سؤال بپرسید.همچنین نظرات خود را در دیدگاه ها بیان کنید تا در سریع ترین زمان به آنها پاسخ دهیم.

تفاوت های حراج با مزایده و مناقصه از نظر حقوقی – فرق حراجی با مزایده و مناقصه – قاسم نجفی بابادی

حراج، نوعی فروش است که به موجب آن فروشنده یا قائم مقام قانونی او، مالی را به مردم در مدت معین با بهای مشخص با رعایت نظامات خاص دولتی و عرفی عرضه می‌کند. با پیوستن خریدار در جلسه‌ حراج به ایجاب فروشنده

اعتراضی حاصل و معامله واقع می‌شود. شیوع حراج بنا به مقتضیات اقتصادی و اجتماعی با وصف تحولات تجاری به‌گونه‌ای است که بیش‌تر اشخاص خواسته یا ناخواسته در آن شرکت می‌کنند.

تمام اعمال حقوقی بر پایه‌ حکومت اراده استوار هستند، نظر به این‌که حراج نیاز به دو اراده دارد از شمول ایقاع خارج و عقد محسوب می‌شود. این نوع فروش عقدی است لازم، معوض و تملیکی و از قواعد و ویژگی‌های خاص آن حضوری، قطعی، نقدی بودن ثمن و رعایت تشریفات است.

معنای حقوقی حراج

برای تبیین حراج، نویسندگان حقوقی می‌آورند‌: حراج در حقوق عبارت است از بیعی با ندا دردادن برای فروش چیزی تا این که به آخرین قیمت پیشنهادی فروخته شود. به عبارت دیگر در معرض فروش گذاشتن کالایی در میان جمعی تا هر کسی که بهایی بیش‌تر بدهد، به او فروشند. حراج به تخفیف ثالث بر وزن هرات، فروش مال در حضور جمع به وسیله‌ عرضه کردن به جمعیت به این ترتیب که پیشنهاد کننده بالا‌ترین قیمت مشتری محسوب است. هم‌چنین آمده است‌: حراج و مزایده فرق دارند، ولی غالباً به غلط به جای هم به‌کار می‌روند.

پس از بررسی تعریف‌‌ها به این نتیجه می‌رسیم که بعضی از نویسندگان بر پایه‌ نگاه قانونی آن به تعریف پرداخته‌اند که این تعریف حراج، همان مزایده‌ حضوری است یا حتی کتبی است و کالا به خریداری که بیش‌ترین بها را پیشنهاد کرده است، می‌رسد. برخی دیگر با نگاه و مبنای عرفی فروختن چیزی با قیمت پایین‌تر از قیمت اصلی به تعریف حراج پرداختند هرچند تعریف اخیر نیز مبنای قانونی دارد، اما فهم عرف از حراج مفهوم پیشین را به‌عنوان حراج می‌داند، چون در فروش کالا به بیش‌ترین بهای پیشنهادی همان مقررات مزایده جاری می‌شود، اینک فهم عرفی را در تعریف حراج ملاک قرار می‌دهیم و در شرح زیر به تعریف حراج می‌پردازیم‌:

حراج، نوعی فروش است که به موجب آن فروشنده یا قائم مقام قانونی او مالی را به مردم در مدت معین با بهایی مشخص، به‌گونه‌ای که بهای معین از قیمت متعارف بازار کم‌تر است، با رعایت مقررات خاص و نظامات دولتی و عرفی عرضه می‌کند با پیوستن خریدار و ارایه قبولی خرید، تراضی واقع و معامله‌ حراج کامل و تمام است.

مقایسه حراج با مزایده

بعضی مزایده را چنین تعریف کرده‌اند‌: مزایده به یکدیگر افزون آمدن، چیزی را در معرض فروش گذاشتن که به هر کسی به قیمت گران‌تر برد به او فروخته شود. برخی دیگر معتقدند مزایده، صورت خاصی از فروش مال که خریداران (طالبان خرید) با هم رقابت کرده و هریک قیمتی بیش‌تر از آن‌چه که ابتدا به بایع عرضه شده عرضه کنند، بهای آخرین قیمتی است که عرضه شده و پس از آن قیمتی عرضه نشود و چون قیمت معین که از طرف بایع ماخذ و مبدأ شروع مزایده و رقابت است، رکن مزایده است، گاهی ممکن است به علت پیدا نشدن طالب، همان قیمت مبدأ، ثمن محسوب گردد، چنان‌چه در مورد ماده 34 قانون ثبت چنین است‌: مزایده هرگاه توسط اجرای دادگاه یا اجرای ثبت، انجام شود یک طرف عقد بیع دولت است و اداره‌ اجرا نماینده او است و طرف برنده مزایده است. دولت در این مورد از باب «الحاکم ولی الممتنع» عمل می‌کند.

مزایده بیع است و به محض وقوع ایجاب و قبول خاتمه پیدا می‌کند و سند اجرایی که بعد از مزایده ماده‌ 34 قانون ثبت در دفترخانه تنظیم می‌شود، درواقع برای رعایت دستور مواد 46 و 47 قانون ثبت است، نه این‌که انتقال در حین تنظیم سند واقع شود و مفاد تبصره ماده 34 قانون ثبت درواقع یک نوع خیار است که به نفع مدیون مقرر شده است. اگر در ظرف مدت دو ماه مذکور در آن تبصره، برنده‌ مزایده فوت کند، مال مورد مزایده به ورثه او منتقل می‌شود.

هم‌چنین تعریف مزایده در آیین‌نامه‌ اسناد چنین است‌: مزایده، صورت خاصی از فروش مال است که از مبلغ ارزیابی شروع شده و به پیشنهاد کننده بالا‌ترین قیمت واگذار می‌شود. (بند ظ ماده 1 آیین‌نامه مفاد اسناد رسمی لازم‌الاجرا مصوب 11/6/1387)

برخی در تقسیم‌بندی مزایده آورده‌اند‌: مزایده بر دو نوع است‌: شفاهی یا حضوری و کتبی. مزایده‌ حضوری را اصطلاحاً حراج نیز می‌گویند. حضوری نا‌میدن مزایده آن است که انجام ساده و با تشریفات کم‌تری همراه است، زیرا مراحلی چون دریافت پیشنهاد کتبی و یا سپردن وثیقه نقدی یا تشکیل کمیسیون و… در آن وجود ندارد. این روش نباید همیشه مورد استفاده قرار گیرد، بلکه استفاده از آن منحصر به موارد و مواقع فوری و غیرمهم است، این معنی در بند ب ماده‌ 70 قانون محاسبات عمومی مصوب 1349 و ماده 37 آیین‌نامه معاملات دولتی درج شده است و مزایده کتبی یا تشریفاتی به مراتب بیش‌تر از مزایده حضوری انجام می‌پذیرد، با این قید که در معاملات جزیی و متوسط تشریفات ساده، ولی در معاملات عمده تشریفات زیاد است، مانند انتشار آگهی مزایده، ترتیب تشکیل کمیسیون مزایده، نحوه تصمیم‌گیری در این کمیسیون و اعلام نتایج.

بنابراین مزایده چه کتبی و چه شفاهی فروش فردی به فردی است که بیش‌ترین قیمت را به عنوان ثمن کالا یا مال بپردازد.

تفاوت حراج با مزایده و مناقصه

مقایسه حراج با مناقصه

مناقصه ترتیبی است که در آن دولت می‌خواهد اشیا و کالاهای مورد نیاز خود را به گونه‌ای به‌دست‌آورد که پایین‌‌ترین قیمت تمام شود.

ماده 2 قانون برگزاری مناقصات مصوب 25/1/1383 در تعریف مناقصه اعلام می‌دارد‌: «مناقصه فرایندی است رقابتی برای تأمین کیفیت مورد نظر (طبق اسناد مناقصه که در آن تعهدات موضوع معامله به مناقصه‌گری که کم‌ترین قیمت مناسب را پیشنهاد کرده باشد، واگذار می‌شود.‌)

برخی تشریفات و مقررات مناقصه را مستفهم از کلمه‌ مناقصه می‌دانند. باوجود تشابهاتی که بین حراج و مناقصه وجود دارد، تفاوت‌هایی این دو عمل را از یکدیگر جدا می‌سازند که به شرح زیر است‌:

الف- مناقصه خرید کالا یا خدمات است، اما حراج فروش مال است.

ب) در مناقصه خرید کالا یا خدمات به کم‌ترین بها است، اما در حراج فروش به قیمتی کم‌تر از قیمت متعارف بازار است.

ج- در مناقصه چون خرید است، تأمین اعتبار از قبل لازم است، اما در حراج چون فروش است، چنین موضوعی منتفی است.

تفاوت حراج با مزایده و مناقصه

مقایسه حراج با دلالی

برابر با ماده 335 قانون تجارت، دلال کسی است که در مقابل اجرت، واسطه انجام معاملات شده یا برای کسی که می‌خواهد معاملاتی کند، طرف معامله پیدا کند.

ستوده تهرانی در تعریف دلال می‌آورد‌: دلال کسی است که طرفین معامله را به یکدیگر نزدیک و معرفی می‌کند، نمونه شرایط و خصوصیات معامله را برای طرفین تشریح کرده و سعی می‌کند با تطابق طرفین، معامله را جوش دهد و بعضی اوقات در تنظیم سند معامله نیز همکاری می‌کند.

این‌که چرا دلالی با حراج مورد مقایسه قرار گرفته ناشی از بند 5 ماده 2 قانون تجارت است که تصدی به عملیات اجرایی را جزو معاملات تجاری اعلام کرده است و به عقیده برخی از نویسندگان عمل حراج را یک قسم دلالی دانست با این فرق که عملاً دلال در تکاپوی مشتری است، ولی حراج در محل معین جنس را به مزایده می‌گذارد.

تفاوت‌هایی بین حراج و دلالی به شرح زیر وجود دارد‌:

1- دلالی نوعی معامله تبعی است که طرفین را به هم وصل می‌کند و محور این عقد دلال است، ولی حراج معامله اصلی محسوب می‌شود.

2- دلالی معامله جمعی و خطاب به عموم نیست، درحالی که حراج نوعی معامله و خطاب آن به عموم است.

3- دلالی دارای انواع مختلفی است ولی در حراجی چنین تفکیکی وجود ندارد.

4- دلال تاجر و دلالی شغل محسوب می‌شود، در حراج تصدی به این صورت است که استمرار داشته باشد، تجارتی است برای انجام دهنده آن، به مفهومی که قانون تجارت برای حراج دارد.

5- دلال نسبت به طرفین امین است، ولی در حراج، بحث امانت مطرح نیست و حراج‌کننده صرفاً اعلان کننده است.

6- قرارداد دلالی تابع قانون وکالت است. (م 335 ق. ت) ولی حراج تابع انحصاری قرارداد وکالت نیست.

7- در دلالی دلال دستور آمر را انجام می‌دهد، درحالی‌که در حراج مالک شخصاً اقدام و اصیل محسوب می‌شود.

تفاوت حراج با مزایده و مناقصه

مقایسه حراج با حق‌العمل کاری

ماده 357 قانون تجارت در تعریف حق‌العمل کاری می‌آورد‌: حق‌العمل کار کسی است که به اسم خود، ولی به حساب دیگری (آمر) معاملاتی می‌کند و در مقابل حق‌العمل دریافت می‌دارد.

روابط میان حق‌العمل کار و آمر با توجه به تفاوت حق العمل کاری با دلالی و وکالت ماده 358 قانون تجارت تابع قواعد وکالت است. باوجود این، قانون‌گذار در دیگر مواد قانون مذکور قواعد خاصی مقررکرده که بر روابط میان این دو حاکم است.

درباره این که چه شباهتی بین حق‌العمل کاری و حراج است در قرارداد حق‌العمل کاری و حراج تشابهی نیست، اما بری عقیده دارند‌: «متصدیان عملیات حراجی در حقیقت واسطه هستند که اجناس دیگران را به فروش می‌رسانند، ممکن است فروشنده و یا خریدار هیچ کدام تاجر نباشند، ولی با تصریح قانون تجارت عملیات متصدیان مزبور مانند عملیات دلالان و حق‌العمل کاران تجاری تلقی می‌شود.»

با این وصف هرچند نوع عمل حق‌العمل با حراجی دارای تشابهی باشد، اما ماهیت عمل آنان دارای تفاوت‌هایی به شرح زیر است‌:

الف- اقدام حق‌العمل کار تابع مقررات راجع به وکالت است، اما در حراج چنین نیست.

ب- حق‌العمل کار طرف معامله است، اما در حراج، حراج کننده طرف معامله نیست و صرفاً اعلان تفاوت حق العمل کاری با دلالی و وکالت کننده است.

ج- حق‌العمل کار مأمور است درحدود اختیاری که به وی داده شده می‌تواند اقدام کند و هر اقدامی او را دارای تکلیف و مسؤولیت می‌کند، اما هیچ یک از این تکالیف و مسؤولیت‌ها برای حراج کننده وجود ندارد.

د- حق‌العمل کار صرفاً قراردادی بین دو شخص است، ولی حراج می‌تواند بیش‌تر باشد.

تفاوت حراج با مزایده و مناقصه

این مقاله بر گرفته از کتب و سایت های مختلف حقوقی می باشد.

کلینیک حقوقی استیناف گر با سال ها تجربه در خصوص مسائل مختلف حقوقی آماده ارائه هرگونه مشاوره رایگان به شما هم میهنان عزیز می باشد.

تفاوت حق العمل کاری با دلالی و وکالت

موسسه حقوقی دادپویانموسسه حقوقی دادپویانموسسه حقوقی دادپویان

موسسه حقوقی دادپویانموسسه حقوقی دادپویانموسسه حقوقی دادپویان

حق العمل کار کیست؟

حق العمل کار کیست؟

  • تیم پشتیبانی دادپویان
  • قراردادها, مقالات حقوقی

حق العمل کار کیست؟ در این مقاله با حق العمل کار، وظایف حق العمل کار، حق الزحمه حق العمل کار، تفاوت دلالی و حق العمل کاری، حق حبس در حق‌ العمل کاری، معامله‌ حق‌ العمل کار با خود و مدت اعتبار پروانه حق العمل کاری آشنا شوید. جهت مشاوره حقوقی تخصصی راجع به حق العمل […]

تفاوت حق العمل کاری با دلالی و وکالت

موسسه حقوقی دادپویانموسسه حقوقی دادپویانموسسه حقوقی دادپویان

موسسه حقوقی دادپویانموسسه حقوقی دادپویانموسسه حقوقی دادپویان

حق العمل کار کیست؟

حق العمل کار کیست؟

  • تیم پشتیبانی دادپویان
  • قراردادها, مقالات حقوقی

حق العمل کار کیست؟ در این مقاله با حق العمل کار، وظایف حق العمل کار، حق الزحمه حق العمل کار، تفاوت دلالی و حق العمل کاری، حق حبس در حق‌ العمل کاری، معامله‌ حق‌ العمل کار با خود و مدت اعتبار پروانه حق العمل کاری آشنا شوید. جهت مشاوره حقوقی تخصصی راجع به حق العمل […]



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.