رمز و راز سرمایهگذاری رمزارزی/گفتوگو با مصطفی قمری، مدیرعامل شرکت مشاوره سرمایهگذاری ارز دیجیتال بینوست
برخی تصور میکنند ورود به بازار کریپتوکارنسی چیزی شبیه به قمار است، در حالی که ورود به این بازار ممکن است از دید فردی که میزان سرمایهاش ناچیز است، تفاوتی با قمار نداشته باشد، اما در مورد کسی که سرمایه هنگفتی به این بازار آورده، نهتنها چنین گزارهای صدق نمیکند، بلکه مدیریت سرمایه یک دانش میانرشتهای و تخصصی محسوب میشود که باید آن را به اهالی فن سپرد.
با رشد اکوسیستم رمزارزها، شرکتهای مشاوره نیز در این حوزه فعال شدهاند و کار مدیریت سرمایه را برای سرمایهگذاران در سطح حرفهای انجام میدهند تا آنها بتوانند با مدیریت سرمایه خود از فشار و تلاطم بازارهای مالی، با آرامش عبور کنند و به نقطه مطلوب برسند.
یکی از شرکتهای فعال در زمینه مشاوره مدیریت سرمایه در بازار ارز دیجیتال، شرکت بینوست (binvest) است. مصطفی قمری، مدیرعامل این شرکت در گفتوگو با «رمزارز» از چرایی و چگونگی شکلگیری بینوست و مسیری که طی کرده، میگوید و از اینکه ضرورتهای ورود به این بازار برای سرمایهگذاران بزرگ و جدی چیست. او تأکید دارد برندگان واقعی این بازار کسانی هستند که فناوریها و تحولاتی را که پروژههای بزرگ رمزارزی رقم خواهند زد، ببینند و چندان فریفته هیجانهای چارتها و نمودارها نباشند.
شرکت مشاوره سرمایهگذاری بینوست بهطور مشخص در چه حوزهای از سرمایهگذاری فعال است؟
بینوست بهطور اختصاصی در حوزه رمزارزها فعالیت دارد. کاری که شرکت مشاوره سرمایهگذاری ارزهای دیجیتال انجام میدهد، این است که برای آن دسته از سرمایهگذارانی که تمایل دارند در بازار کریپتوکارنسیها سرمایهگذاری معقولی انجام دهند، اما دانش و زمان کافی در اختیار ندارند، مدیریت سرمایه انجام میدهد.
خدمات بینوست بیشتر برای افرادی مناسب است که ترکیبی از سرمایههای مختلف با ارقام بالا در بازار دارند اما زمان کافی برای مدیریت سرمایهگذاری ندارند و میخواهند از سرمایهگذاری خود در بلندمدت سود ببرند و از طرفی نیز نمیخواهند نوسانات بسیار زیاد بازار رمزارزها سرمایهگذاری آنها را به خطر اندازد.
این افراد حقیقی یا حقوقی میتوانند از تجربه متخصصان بینوست برای سبدگردانی با کمترین ریسک و بهترین سودآوری بهرهمند شوند. در بینوست برای مدیریت سرمایه به هیچوجه به واریز اصل سرمایه سرمایهگذار به حساب سبدگردان یا اشتراکگذاری شناسه و رمز عبور صرافی نیاز نیست و حق برداشت سرمایه صرفاً در اختیار سرمایهگذار است.
در سبدگردانی ویژه علاوه بر اهداف بلندمدت و میانمدت، بخشی از سرمایه با هدف سودآوری بیشتر بهصورت روزانه معاملهگری میشود.
کاری که شرکت مشاوره سرمایهگذاری ارزهای دیجیتال انجام میدهد، این است که برای آن دسته از سرمایهگذارانی که تمایل دارند در بازار کریپتوکارنسیها سرمایهگذاری معقولی انجام دهند، اما دانش و زمان کافی در اختیار ندارند، مدیریت سرمایه انجام میدهد.
از چه زمانی کار خود را شروع کردید و آیا تغییراتی از ابتدای کار تاکنون داشتهاید؟
مجموعه بینوست از دو سال و نیم پیش کار خود را با حضور تعدادی از فعالان حوزه مالی و کسبوکار شروع کرده است. وقتی بازاری جدید شکل میگیرد، خواهناخواه کسبوکارهایی که حول آن بازار شکل میگیرند، برای ساخت محصول متناسب با بازار هدف، نیازمند آزمونوخطا و تجربه هستند. به این معنا که در مراحل اول کار، آزمونوخطا صورت میگیرد و محصولات مختلف راهاندازی و میزان موفقیت آن سنجیده میشود تا زمانی که به بهترین محصول ممکن برای مخاطب هدف دست پیدا کنند.
مجموعه مشاوره سرمایهگذاری رمزارز بینوست کاری که در مدت دو سال و نیم فعالیت به آن مشغول بوده، این است که راههای مختلف برای رسیدن به سود حداکثری با ریسک معقول بازار را آزموده تا برای مشتریان خود محصولی مناسب ارائه دهد. در این سالها تغییرات مختلفی داشته و بهنوعی در حال کسب تجربه و خودشناسی در کسبوکار بوده و در حال حاضر در کنار اینکه به یادگیری مداوم خود ادامه میدهد، به حدی از ثبات در محصول و مخاطب هدف رسیده است.
در حال حاضر در کجای مسیر قرار دارید؟
در حال حاضر همان مسیر ادامه دارد و هنوز تا رسیدن به ثبات، فاصله زیادی وجود دارد؛ به این دلیل که فضای کسبوکار در حوزه فناوری و بهخصوص رمزارزها دائماً در حال تغییر است و بینوست نیز در حال تلاش است که در عین تغییر مداوم، حضوری باثبات در بازار داشته باشد. البته برنامههای زیادی برای ادامه مسیر بینوست در نظر داریم که قاعدتاً بهمرور سراغ آنها خواهیم رفت.
مزیت رقابتی شرکت بینوست چیست و در بازاری که پیشبینی و تحلیل بهدلیل نوسانات زیاد آن کار بسیار سخت و پیچیدهای است، چطور میخواهد به ذینفعان خود کمک کند؟
نکته مهمی که در مورد سرمایهگذاری وجود دارد را با ذکر مثال میگویم. وقتی میخواهید در بازار بورس سرمایهگذاری کنید، قاعدتاً بابت سرمایهگذاری خود هدفی دنبال میکنید و میخواهید ظرف دو سه سال آینده به سود قابل توجهی برسید، یادگیری مداوم و رصد بازار یا حداقل میخواهید ارزش داراییتان در مقابل تورم کمتر نشود. رسیدن به چنین هدفی، نیازمند مدیریت در سرمایهگذاری است.
خرید یک سهام و کنار گذاشتن آن بدون توجه به اتفاقات حول آن سهام، مفهوم جاافتادهای در سرمایهگذاری محسوب نمیشود و هر سرمایهگذاری نیازمند مدیریت است.
نکته بعدی این است که بهعنوان مثال، در فضای بورس، نهاد قانونگذاری و متولی وجود دارد و نهادهایی هستند که قبل از اینکه سهام شرکتها در بورس عرضه شود، آنها را رصد میکنند و از این جهت خیال سرمایهگذار راحت است که اگر روی نماد مشخصی سرمایهگذاری میکند، آن نماد کلاهبرداری نیست و عقبهای دارد.
مهمترین تفاوت ۲۰۲۲ این است که این بار روسیه ابزاری به نام رمزارزها را برای عقبنماندن از جریان اقتصادی دنیا در اختیار دارد و میتواند از این ابزار استفاده کند.
اما در حوزه رمزارزها اینطور نیست و نهاد متولی وجود ندارد و بهدلیل اینکه هر کسی میتواند برای خود رمزارزی داشته باشد و با تبلیغات و سروصدا، دیگران را برای سرمایهگذاری متقاعد کند، کار کردن اندکی سختتر است و بسیار مهم است که پیش از سرمایهگذاری از گزینه سرمایهگذاری اطمینان حاصل شود.
افرادی که با ارقام بالاتر و بهصورت حرفهای سرمایهگذاری میکنند، اولین نکته برایشان این است که نمیخواهند با پول خود قمار کنند و میخواهند اصطلاحاً با چشمان باز سرمایهگذاری کنند. تحقیق درباره رمزارزها و اطمینان خاطر سرمایهگذار روی ارزهایی که سرمایهگذاری میکند از این حیث که پشتوانه معقولی داشته باشد، ریسکهای بنیادین غیر قابل پیشبینی نداشته باشد و … بسیار مهم است.
جاهایی که تصور میشود بازار «اور ولیو» (قیمت بالاتر از ارزش واقعی) است باید سرمایهگذاری را مقداری کاهش داد و زمانی که احساس میشود «آندر ولیو» (قیمت کمتر از ارزش واقعی) است، سرمایهگذاری را بیشتر کرد. این مقوله برای بازار پرنوسانی مثل رمزارزها بسیار مهم است، چون هر روز شاهد کاهش و افزایش مداوم قیمتها هستیم.
برای شکلگیری اکوسیستم رمزارزی در ایران، بهجز صرافیها چه کسبوکارهای دیگری باید تقویت شده و راه بیفتد؟
کسبوکارهایی مانند بینوست مهمترین نقشی که دارند این است که جریان پول واردشده به رمزارزها را به سمت ایجاد ارزش و ارزآوری بیشتر در بلندمدت هدایت کرده و سرمایهها را از کلاهبرداریها و ریسکهای زیاد این حوزه دور کنند و یقیناً برای ساخت یک اکوسیستم معقول دور از احساسات نیاز به چنین بازیگرانی وجود دارد.
نکته بعدی حائز اهمیت این است که اگر کسبوکارهایی که راهکارهایی بر پایه بلاکچین و رمزارزها ارائه میدهند، در کشور توسعه پیدا نکنند، این اکوسیستم عقیم میماند؛ زیرا این کسبوکارها در زندگی انسان امروزی تأثیر مثبتی دارند. البته برای بسیاری از مشکلات موجود کنونی میتوان راهحلی با استفاده از فناوریهای غیرمتمرکز توزیعشده ارائه داد. زمانی میتوان از بلوغ این اکوسیستم صحبت کرد که این کسبوکارها شکل گرفته و توسعه پیدا کنند.
روند قیمتی در بازار در سال ۲۰۲۲ را چگونه برآورد میکنید؟
واقعیت این است که مجموعه مشاوره بینوست معمولاً تلاش میکند بهعنوان مدیر سرمایهگذاری از پیشبینی بازار فاصله بگیرد و به جای آن درایورها (عوامل پیشبرنده در بازار) و سناریوهای مختلف بازار در بازههای زمانی مختلف را تعریف و رصد کند. چند درایور قوی وجود دارد که هر کدام از اینها میتواند روی بازار تأثیر قیمتی بگذارد.
نکته مهمی که در بحث درایورها در سال ۲۰۲۲ وجود دارد این است که وقتی تنشهایی در سطح جهان شکل میگیرد، خودبهخود نظم یادگیری مداوم و رصد بازار پیشین دنیا دستخوش تغییر میشود. از طرفی یکی از قابلیتهای رمزارزها و فناوری بلاکچین بهعنوان یک فناوری غیرمتمرکز توزیعشده این است که برای افراد مختلف دنیا بدون نیاز به واسطه، دسترسی مالی ایجاد میکند.
وقتی یک تنش در دنیا در سطح روسیه و آمریکا بهعنوان دو ابرقدرت شکل میگیرد، قاعدتاً بهدلیل آنکه شاهرگهای حیاتی اقتصادی در دنیا در دست آمریکاست و اقتصاد دنیا بهخصوص در حوزه نفت و گاز بر مبنای واحد پول کشور آمریکا میچرخد، آمریکا از این ابزار استفاده میکند و به کشوری مانند روسیه فشار میآورد.
اما نکته مهمتر این است که شرایط دنیا در ۲۰۲۲ نسبت به سالهای قبل از آن تغییر کرده و یک مقدار دنیا پوستاندازی کرده و این پوستاندازی تبعات جنگ روسیه و اکراین را بهنسبت جنگهایی مثل جنگ افغانستان و عراق و… بالاتر خواهد برد.
اگر کسبوکارهایی که راهکارهایی بر پایه بلاکچین و رمزارزها ارائه میدهند، در کشور توسعه پیدا نکنند، این اکوسیستم عقیم میماند؛ زیرا این کسبوکارها در زندگی انسان امروزی تأثیر مثبتی دارند.
دلیل آن چیست؟
مهمترین تفاوت ۲۰۲۲ این است که این بار روسیه ابزاری به نام رمزارزها را برای عقبنماندن از جریان اقتصادی دنیا در اختیار دارد و میتواند از این ابزار استفاده کند. مردم روسیه از بسیاری از خدمات مالی جهانی محروم شدهاند و حسابهایشان محدود شده و به همین جهت حجم مبادلات رمزارزها در روسیه و همچنین اوکراین (دو طرف جنگ) بسیار بالا رفته و در صورت طولانیشدن جنگ، کارایی رمزارزها و میزان استفاده از آن هم خواهناخواه بالاتر خواهد رفت.
از این وقایع در دنیا میتوان چنین استنباط کرد که اتفاقات مهمی برای رمزارزها در سطح جهانی در حال وقوع است. کشوری مانند روسیه و همچنین مردم این کشور متوجه شدهاند میتوانند از رمزارزها استفاده کنند و از زیر سیطره اقتصادی آمریکا تا حدودی بیرون آیند. این میتواند هم نکته مثبت داشته باشد و هم نکته منفی.
چرا تبعات منفی؟
زیرا آمریکا و اتحادیه اروپا، احتمالاً با سرعت بیشتری به سراغ قانونگذاری و رگولاتوری خواهند رفت و قانونگذاریای که در شرایط بحران و جنگی ایجاد شود، قاعدتاً تا حدودی شرایط سلبی ایجاد خواهد کرد. چه آنکه اگر کشورها در شرایط عادی و با نرمش بیشتری قانونگذاری میکردند، احتمالاً ضرر کمتری متوجه بازار کریپتو میشد.
از طرف دیگر، کشورهای مختلفی شروع به عرضه CBDC یا همان رمزارزهای ملی خود کردهاند، از جمله چین که دیجیتال یوان را بهصورت محدود عرضه کرده و نکته مهم این است که عرضه رمزارزهای بانک مرکزی میتواند تأثیرات ضدونقیضی روی بازار رمزارزها داشته باشد که قبل از هر تحلیلی، باید چنین تحولاتی بهصورت کامل رصد شود.
همه اینها را گفتم که بگویم بازارها و بالاخص بازار کریپتوکارنسی، ۲۴ ساعته و معطوف به فناوری است و خیلی سریع در حال تغییر و تحول است؛ بنابراین نمیتوان با قطعیت در مورد سناریوهای مورد نظر صحبت کرد و به همین دلیل هم است که پیشبینیها در این بازار معمولاً با شکست مواجه میشوند.
برای اقتصاد ایران مهمترین فرصت رمزارزها یا موضوعاتی مانند دیفای چیست؟ تا چه اندازه میتوان امیدوار بود اقتصاد ایران بتواند از این فرصت استفاده کند؟
اگر سؤال این است که حاکمیت در قبال رمزارزها که پدیدهای کنونی و مربوط به همین الان است، چه تصمیمگیریای خواهد داشت، بنده دانشی ندارم، اما اگر سؤال این است که آیا استفاده از این فناوری میتواند به سود و منفعت برای مردم و کشور منجر شود، پاسخم مثبت است .این فرصتی است که بدون شک بخش خصوصی تلاش میکند از آن استفاده کند و فرصت بزرگی هم خواهد بود. اگر دولت یا حاکمیت هم بدون پیشداوری بتواند فرصتهای آن را برای اداره کشور و تقویت اقتصاد آن دریابد، قاعدتاً میتواند چنین بهرهای را از آن ببرد.
شاخص ترس و طمع + شناخت احساسات در بازار ارز دیجیتال
شاید شما هم نام شاخص ترس و طمع را شنیده باشید. همانطور که از اسمش پیدا است، این شاخص قصد دارد احساسات و جو روانی بازار را تحلیل کند. شناخت این اندیکاتور برای فعالان حوزه ارز دیجیتال بسیار حیاتی است. شاخص ترس و طمع (Fear and Greed) به ما در پیشبینی قیمت، کنترل احساسات و تدوین برنامهها و استراتژی معاملاتی کمک خواهد کرد.
دریافت ۳۰,۰۰۰ شیبا رایگان
شاخص ترس و طمع چیست؟
در حالی که پیشبینی دقیق قیمت بیت کوین کار دشواری به نظر میرسد، شاخصهایی مثل ترس و طمع میتوانند به ما در این راه کمک کنند. شاخص ترس و طمع (Fear and Greed) در دنیای کریپتو همیشه مقداری واحد بین 1 و 100 است. اگر این مقدار 1 باشد، به معنی ترس شدید فعالان بازار از سرنوشت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال است. این عدد میتواند نشانهای از صعود احتمالی قیمت باشد. شاخصهای نزدیک به 100 نشانهای از آغاز دوران اصلاح قیمت است. در این حالت بسیاری از سرمایهگذاران طمع رسیدن به سود بیشتر را دارند.
ترس شدید زمانی بر بازار حاکم میشود که ارزش شاخص ترس و طمع بین 0 تا 24 باشد. اعداد بالاتر از 24 و کمتر از 50 نشاندهنده ترس هستند و محدوده 50 به معنای متعادل بودن بازار است. زمانی هم که شاخص Fear and Greed بین 51 تا 74 باشد، میتوان گفت سرمایهگذاران نسبت به سودآوری در آینده بسیار خوشبین هستند. اگر این شاخص از 74 بیشتر شود، یعنی طمع شدیدی برای کسب سود در بازار وجود دارد.
احساسات قادرند بازار ارزهای دیجیتال را هدایت کنند. وقتی قیمتها در بازار بالا میرود، مردم برای کسب سود بیشتر طمع میکنند و در نتیجه ترس از دست دادن (FOMO) ایجاد میشود. همچنین هنگامی که مردم نمودارهای قیمتی قرمز را میبینند، داراییهای خود را در حرکتی احساسی به فروش میرسانند.
شاخص Fear and Greed چگونه محاسبه میشود؟
پارامترهایی که عدد نهایی شاخص ترس و طمع کریپتو را مشخص میکنند عبارتند از: نتایج جستوجو در گوگل، نظرسنجیها، حرکت نمودارها، پایداری بازار، رسانههای اجتماعی و نوسان داراییها.
همیشه نتایج جستوجوهای گوگل وابستگی زیادی به وضعیت بیت کوین و سایر رمزارزها داشته است. به عنوان مثال، حجم بالای جستوجوهای مربوط به بیت کوین به معنای وجود طمع بین سرمایهگذاران است. این عامل 10 درصد روی عدد نهایی شاخص Fear and Greed تأثیر خواهد داشت.
نظرسنجیها ۱۵ درصد روی شاخص ترس و طمع تأثیر میگذارند. معمولاً نظرسنجیهایی با مشارکتهای بالای ۲ هزار نفر ملاک محاسبه این شاخص تحلیلی خواهند بود.
روند حرکتی نمودارهای قیمت و حجم بازار، اصلیترین عامل برای تعیین شاخص ترس و طمع است. این عامل ۲۵ درصد روی محاسبات اثر خواهد گذاشت. به همین دلیل وابستگی زیادی بین این عامل و عدد نهایی شاخص وجود دارد.
ضریب دامیننس (Dominance) از دیگر عوامل تأثیرگذار روی عدد نهایی شاخص ترس و طمع محسوب میشود. تاثیرگذاری این عامل ۱۰ درصد است.
شبکههای اجتماعی بخش مهمی از زندگی روزمره و کاری ما را تشکیل میدهند. پس جای تعجب نیست که این بسترها 15 درصد بر شاخص Fear and Greed تأثیر داشته باشند.
در آخر باید تأثیر نوسان قیمتها بررسی شود. این پارامتر نیز مثل حرکت نمودارها اثر قابلتوجهی روی مقدار نهایی شاخص ترس و طمع دارد. تحلیلگران تأثیر نوسان قیمتها را ۲۵ درصد تعیین کردهاند. معمولاً تغییرات قیمت در بازههای ۳۰ تا ۹۰ روزه بررسی میشود تا دید بهتر و دقیقتری از بازار به دست آید.
چگونه به کمک شاخص ترس و طمع معامله کنیم؟
شاخص Fear and Greed بیشتر به عنوان یک اندیکاتور روزانه استفاده میشود. بنابراین برای معاملات بلندمدت نمیتوان به اعداد این شاخص اعتماد کرد. دلیل این موضوع بهروزرسانی و تغییرات زیاد و سریع این معیار تحلیلی است.
تحلیلهای متفاوتی از شاخص ترس و طمع بیان میشود. معمولاً شاخصهای پایین به معنای فرصتی برای خرید و اعداد بالا نشانهای برای فروش رمزارز است. این تحلیل ممکن است گاهی غلط باشد. در زمان تصمیمگیری باید به سایر شاخصها و شرایط بازار نیز دقت شود.
شاخص ترس و طمع ارز دیجیتال به ردیابی تغییرات ناشی از احساسات کمک میکند. به عنوان مثال نوسانات بزرگ به شما این فرصت را میدهد که قبل از اینکه دیگر سرمایهگذاران از روند هیجانی پیروی کنند، بتوانید از بازار خارج شوید.
آیا توجه به شاخص Fear and Greed برای پیشبینی آینده کافی است؟
شاخص Fear and Greed صرفاً مربوط به تجزیه و تحلیل احساسات است. تحلیلهای فنی و بنیادی در حوزه احساسات فعالان بازار قرار نمیگیرند. به همین دلیل روشها و شاخصهای دیگری هم برای تحلیل بازار وجود دارد.
اگر یک سرمایهگذار بلندمدت هستید و فقط به شاخص ترس و طمع توجه میکنید، ممکن است ضررهای زیادی را متحمل شوید یا فرصتهای زیادی را از دست بدهید. این شاخص یک ابزار ارزشمند برای تریدرهایی است که موقعیتهای خرید و فروش متعددی را در زمان کوتاهی ایجاد میکنند.
اگرچه شاخص Fear and Greed بینشهایی را در مورد وضعیت فعلی و کوتاهمدت کریپتوکارنسی ارائه میدهد اما یک تریدر حرفهای باید شاخصهای بسیار زیادی را بررسی کند و تحقیقات زیادی پیرامون اتفاقات حال و آینده انجام دهد.
چگونه احساسات خود را در بازار رمزارزها مدیریت کنیم؟
کاهش حجم معاملات، داشتن یک برنامه منطقی، ثبت تاریخچه تریدها و یادگیری مداوم، از جمله عواملی است که به کنترل احساسات و تأثیر نپذیرفتن از ترس و طمع کمک خواهد کرد.
نوسان قیمت برای معاملات سنگین بسیار تعیینکننده است. به همین دلیل احساسات تأثیر بیشتری در سرنوشت چنین معاملاتی خواهند داشت. بنابراین باید همزمان با رشد سرمایه، توانایی شما در کنترل هیجانات و حس ترس و طمع افزایش یابد.
داشتن یک برنامه معاملاتی روشن، یکی از راهکارهای تبدیل شدن به یک تریدر موفق است. بدون برنامه ممکن است به دلیل انجام معاملات بیش از حد دارایی خود را به طور کامل از دست بدهید یا خسارتهای سنگینی را متحمل شوید.
ثبت فعالیتهای معاملاتی به شما کمک خواهد کرد که درک بهتری از روندهای بازار و واکنشهای خودتان داشته باشید. بدین ترتیب میتوانید در مواقع حساس تصمیماتی منطقی بگیرید و اشتباهات گذشته را تکرار نکنید.
یادگیری در دنیای معامله و کریپتو پایانی ندارد. همیشه فعالیتهای سایر تریدرهای موفق را رصد کنید و حتی به نکات منفی کارنامه معاملهگران توجه کنید. رصد فعالیتها و استراتژیهای چهرههای مطرح در زمینه ترید به شما کمک خواهد کرد تا پختهتر شوید و درآمد بیشتری کسب کنید. منابع معتبری مثل پیپال یا کوینبیس نیز گزارشات بسیار زیادی را در این زمینه منتشر میکنند که مطالعه آنها آگاهی و دانش شما را افزایش خواهد داد.
سخن پایانی
شاخص ترس و طمع یکی از اندیکاتورهای معروف در بازار ارز دیجیتال است. این شاخص تلاش میکند که احساسات سرمایهگذاران را توصیف کند و درکی از شرایط روانی بازار به ما بدهد. توجه به این یادگیری مداوم و رصد بازار یادگیری مداوم و رصد بازار اندیکاتور میتواند به تخمین قیمت در روزهای آینده کمک کند. با این حال شاخص Fear and Greed به تنهایی قادر نیست وضعیت روزهای آینده را پیشبینی کند.
صنایع خلاق و نقش آن در بازار هنری
از مهمترین پیش بینی های مربوط به دهه آینده برای سازمان های فرهنگی دریافت کننده بودجه عمومی و قشر هنرمند جامعه، فشار مداوم نهادهای دولتی بر کاهش هزینه های عمومی است. با درنظر گرفتن شرایط اقتصادی جامعه، افزایش هزینه های عمومی و اساسیای مانند مراقبت های بهداشتی و درمانی، آموزش و پرورش و… میتوان انتظار داشت که سرمایه گذاری های عمومی در حوزه هنر و فرهنگ احتمالا تحت نظارت دقیقتری قرار خواهند گرفت. این قضیه می تواند تغییرات زیادی را در بنیان های تجاری حوزه هنر ایجاد کند. در مرحله اول ، در پاسخ به خطر كاهش بودجه عمومی، بسیاری از سازمان های فرهنگی و هنری و همچنین هنرمندان ممكن است مجبور به تجدید نظر در مورد عناصر اساسی در مدل های كسب و كار خود شوند.
مدل های تجاری در حوزه هنر تغییر چشمگیری نداشته اند و فناوری های جدید در این حوزه منجر به تغییر اساسی در رابطه با سازمانهای هنری، شرکت ها و هنرمندان با مخاطبان خود نشده اند. بسیاری از مؤسسات هنری که امروزه فعالیت جدی دارند، به سبک و سیاق دهههای گذشته مشغول به کار هستند.
از آنجا که تا به امروز، تصویر کلی از بازار هنری به طور پیوسته و مداوم رصد نشده است و این بخش در مقایسه با دیگر حوزه های صنایع خلاق مانند صنایع دیجیتال، تبلیغات و توریسم نقش جدیای بازی نکرده است، لزوم توجه به آن از اهمیت بالایی برخوردار است.
فناوری در صنایع فرهنگی و خلاق می توانند به عنوان فرصتی بی نظیر برای سازمان های فرهنگی و هنرمندان برای تغییر دادن نقش خود و تجدید حس هدف خود درنظر گرفته شوند و به عنوان یک چشم انداز یکپارچه با ضریب اطمینان بالا، می توانند تکمیل کننده اهداف سازمانهای هنری و فرهنگی و اهداف گسترده تر اقتصادی و اجتماعی باشد. پروفسور جانوتان نیلندز از دانشگاه وارویك، بیان می کنند كه اكنون این مسئله پذیرفته است كه اهداف فوقالذکر می توانند بخشی از برنامه های كلی و جامع باشند:
« من به اندازه ای عمر کردم که به یاد بیاورم زمانی را که موضوعات مربوط به تنوع و مشارکت در هنر و جامعه به عنوان عدالت اجتماعی درنظر گرفته می شدند. اما آنها نیز اکنون اهداف اقتصادی به شمار می آیند. می دانیم که تنوع موتور محرک اجتماعی خلاقیت است. ما می دانیم که صنایع خلاق نیاز کاملا اساسی برای آینده اجتماعی و اقتصادی بشریت است. بنابراین، من فکر می کنم که امروزه و برای اولین بار بین برنامه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، هنری، دیجیتال و صنایع خلاق نوعی یکپارچگی وجود دارد که نظیر آن را در گذشته نمیتوان پیدا کرد».
رشد جمعیت به همراه تغییر نسل، می تواند فرصتی برای بخش هنری باشد. نسل آینده، نسل گروهی از مصرف کنندگان را تشکیل می دهند که به عنوان یک نسل کاملا غوطه ور شده دیجیتالی، تجربیات فرهنگی جدیدی را رقم بزنند و به عنوان مصرف کنندگان بازار هنر، سلیقه های متفاوت و آمیخته با تکنولوژی امروز را داشته باشند و بنابراین تولیدات متناسب با ذائقه خود را از بازار امروز طلب کنند.
رشد “خلاقیت روزمره” و به ویژه هنرهای مشارکتی داوطلبانه، فعالیت دیجیتالی در بین جوانان و رو آوردن مجدد نسل جوان به صنایع دستی باعث می شود فرصتی برای هنرمندان و سازمان های فرهنگی فراهم شود تا مخاطبان و شرکت کنندگان خود را با شرایطی جدید ملاقات کنند.
با توجه به نقش محوری که هنر همواره در پیشرفت انسان ایفا کرده است، پیوند دادن اهداف هنری، اقتصادی و اجتماعی موضوع بسیار مهمی به شمار می آید و قرن بیست و یکم، بستر مناسبی برای تلفیق و پیوند دادن این حوزه ها به یکدیگر است. در این قرن، سهم هنر و سازمانهای فرهنگی در توسعه مهارت های خلاقانه برای کسب موفقیت در عصر هوش مصنوعی و اتوماسیون اهمیت بیشتری پیدا کرده است و علاوه بر این، در سطح جوامع محلی، نقش دیرینه ای که هنرها و سازمان های فرهنگی در ایجاد سرمایه اجتماعی ایفا می کنند ضرورت بحث را دوچندان خواهد کرد. تجارت در حوزه هنر و فرهنگ با توجه به رشد روزافزون گفتمان جهانی شدن مرزهای خود را بسیار بیشتر از این گسترش داده و مخاطبان این بازار همچنانکه امروزه در بعضی از حوزه ها مانند موسیقی، سینما، صنایع دستی و… شاهد هستیم دیگر محدود به افراد بومی حوزه فرهنگ و هنر نخواهد بود. پذیرش و استفاده روزافزون فناوری های دیجیتال راهی برای دستیابی سازمانهای فرهنگی و هنری به جماعه وسیعتری از مخاطبان خواهد بود. سازمانهای فرهنگی و هنری می توانند با استفاده از ظرفیت هایی مانند واقعیت مجازی(VR) و (AR) و همچنین با به راه انداختن سیستم های پخش زنده، بازار خود را غنی تر کنند. در حوزه هنرهای نمایشی، سینما و هنرهای تجسمی، استفاده از «بلیطهای پویا» می تواند گزینه خوبی برای سازمانهای فرهنگی و هنری باشد. بلیط های پویا این امکان را به سازمانها و مخاطبان میدهد تا بر اساس تقاضا هزینه بلیطهای خود را افزایش و یا کاهش دهند.
دهه گذشته را دهه ادغام فناوری های دیجیتال با هنر و فرهنگ نامیده اند ولی ممکن است با این وجود، در واقعیت چنین انقلابی هنوز تحقق نیافته است، زیرا بسیاری از سازمان ها با موانع زیادی (مانند عدم دسترسی به بودجه و محدودیت های زمانی) روبرو هستند. دیجیتالی شدن، سازمانها، شرکتها، مجموعه ها و گالریها برای بسیاری از موسسات فرهنگی به یک روش استاندارد تبدیل شده است ، اما موارد استفاده برای سرمایه گذاری در حوزه تلفیق هنر و صنایع دیجیتال ، تا به امروز با محدودیتهایی روبه رو شده است. با این وجود ، پیشرفتهای زیادی در تلفیق فن آوری و صنایع خلاق رخ داده است، زیرا همکاری های میان رشته ای بین نوازندگان، هنرمندان و فناوران، آثار هنریای را تولید کرده است که تعاریف و فرم های سابق هنری را به چالش کشیده و ابعاد چندگانه ای را از فعالیت های هنری به نمایش گذاشته است.
با نگاهی هوشمندانه به دهه آینده، بسیاری از پیشرفت های فناوری با پیامدهای قابل توجهی برای بخش هنر و فرهنگ همراه خواهد بود. بویژه، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و به اصطلاح “واقعیت مختلط” شاهد رشد چشمگیر خواهند بود.گالری های مجازی، کنسرتهای برگزار شده توسط تکنولوژی واقعیت افزوده و… می توانند وسیله نوینی برای جذب مخاطبان باشند و منابع جدیدی برای درآمد شرکت ها و سازمان های فرهنگی و هنری تلقی شوند. در این میان هوش مصنوعی AI و یادگیری ماشینی ML در افزایش بهرهوری سازمان های فرهنگی و هنری نیز مورد استفاده قرار گرفته اند.
تحقیقات حاکی از آن است که به طور کلی در ده سال آینده، در تجارت جهانی افزایش تقاضا به سمت افرادی خواهد رفت که مهارتهای شناختی بالا، مانند اصالت، یادگیری فعال و تفکر سیستمی، به همراه مهارت های قوی اجتماعی و ارتباطی (ویژگی بارز کار خلاقانه) را دارا هستند.
استراتژی معاملاتی چیست؟ چگونه سیستم معاملاتی مناسب خود را پیدا کنیم؟
آیا زمانی که در حال ترید یا انجام معاملهای در بازارهای مالی هستید، با خود جملاتی مثل «این دفعه میدانم باید چه کار کنم!» یا «این بار مثل سری قبل نمیشود» را تکرار کردهاید؟ اگر جواب شما مثبت است یعنی هنوز یا استراتژی معاملاتی ندارید یا استراتژی معاملاتی مناسبی پیدا و آن را امتحان نکردهاید. در این مقاله میخواهیم ببینیم استراتژی معاملاتی چیست و برای انتخاب یک استراتژی خوب باید به چه مواردی توجه کرد. با ما همراه باشید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
از آنجایی که استراتژی در حوزهها و موضوعات مختلف کاربرد گسترده دارد، اگر بخواهیم تعریف ساده از آن بیان کنیم، میتوانیم «مجموعه برنامه و اقدامات بلندمدت و کوتاهمدت برای رسیدن به اهداف مشخص در شرایط عدم قطعیت» را استراتژی بنامیم. حال اگر این مفهوم را وارد بازارهای مالی کنیم، «مجموعه خاصی از شرایط که زمان ورود و خروج شما از بازار را مشخص میکند» استراتژی معاملاتی نام دارد.
داشتن استراتژی یا سیستم معاملاتی این امکان را به معاملهگران میدهد که با دید بهتری بازار را رصد کنند و نقاط بهینه را بهتر شناسایی کنند. از طرف دیگر معاملاتی که با استراتژی مشخصی انجام شدهاند، بهراحتی قابل تجزیهوتحلیل هستند؛ بررسی روندهای گذشته یکی از روشهایی است که شما میتوانید نسبت به درست یا نادرست بودن سیستم معاملاتی خود اطمینان حاصل کنید و در صورت نیاز آن را بهبود دهید.
چرا به استراتژی معاملاتی نیاز داریم؟
بسیاری از فعالان و معاملهگران قدیمی در بازارهای مالی، به داشتن حداقل یک استراتژی معاملاتی تاکید دارند. توصیه این افراد دوری از هرگونه شلختگی و شلوغی بیش از حد در یادگیری و موضوعات گسترده است. تنها انتخاب یک استراتژی در ابتدای راه کافی است. بعد از اینکه یک استراتژی معاملاتی را خوب فرا گرفتید و آن را آزمون و خطا کردید، میتوانید برای اطمینان بیشتر به سراغ استراتژیهای دیگر بروید. بسیاری معتقدند زمانی یک استراتژی موفق است که در حدود شش ماه تست شده و در بیش از نیمی از معاملات درست عمل کند.
استراتژی معاملاتی مناسب با جلوگیری از وقوع ضررهای سنگین، باعث میشود معاملهگران با خیال راحتتری معامله کنند.
چگونه یک استراتژی معاملاتی داشته باشیم؟
استراتژی معاملاتی متشکل از چندین موضوع است. باید عوامل متعددی در کنار هم جمع شوند که یک استراتژی معاملاتی شکل بگیرد. یک استراتژی معاملاتی خوب شامل تعیین بازار معاملاتی، روش تحلیل بازار، سبک معاملاتی، زمان و تایم فریم معاملاتی، مدیریت سرمایه، روانشناسی فردی و روانشناسی بازار میشود. در ادامه به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.
تعیین بازار معاملاتی
اولین قدم برای داشتن یک استراتژی معاملاتی، تعیین بازار معاملاتی مورد معامله است. یعنی برای خودتان مشخص کنید که میخواهید به فرض مثال در بازار ارز دیجیتال، طلا، جفت ارزهای فیات یا مواردی از این قبیل ترید کنید. این کار باعث میشود روی یک بازار تمرکز کنید و بتوانید اخبار، ترندها یا تحلیل مرتبط با آن بازار را دنبال کنید و دچار سردرگمی نشوید. انتخاب هر کدام از بازارها میتواند به علاقهمندی شما نیز ارتباط داشته باشد. قبل از ورود به هر بازار جوانب مختلف آن را بررسی کنید. برای مثال به این موضوع که کدام بازار نوسان کمتر یا بیشتری دارد توجه کنید یا تعیین این که کدام بازار برای سرمایهگذاری بلندمدت مناسبتر است یا از کدام بازار میتوان سودهای کوچک و کوتاهمدتی بهدست آورد، مهم و در انتخاب سبک معاملاتی شما نیز کمک خواهد کرد.
انتخاب نوع تحلیل بازار
معاملهگران باید روشی را که بر اساس آن میخواهند به تحلیل بازار بپردازند، انتخاب کنند. به عبارت دیگر زمانی که میخواهید وضعیت یک بازار را بررسی کنید باید تعیین کنید که میخواهید از تحلیل تکنیکال، فاندامنتال یا هردوی آنها استفاده کنید. این قضیه با در نظر گرفتن اخبار به عنوان یک عنصر فاندامنتال در تضاد نیست. افراد میتوانند روش تکنیکال را انتخاب کنند اما در زمان انجام معامله به اخبار بهعنوان عامل ایجاد نوسان یادگیری مداوم و رصد بازار کوتاهمدت توجه کنند.
در تحلیل تکنیکال ابزارها و روشها یا همان اندیکاتورها و اسیلاتورهای مختلفی برای رسیدن به نقطه ورود و خروج یک پوزیشن وجود دارد. بهتر است معاملهگران در ابتدا یکی از آنها را انتخاب کنند و با تمرین بر آنها مسلط شوند. پس از یادگیری کامل، به سراغ ابزارهای بعدی بروید. بنابراین یکی از مواردی که باید در استراتژی معاملاتی به آن توجه کنید، انتخاب روش و ابزار تحلیل بازار است.
سبکهای معاملاتی
سبکهای مختلفی مانند اسکالپینگ (Scalping)، ترید روزانه (Day Trading)، نوسانگیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) و پوزیشن تریدینگ (Position Trading) برای انتخاب وجود دارند. هر کدام از آنها مناسب موقعیتهای خاصی هستند. در ادامه به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.
اسکالپینگ (Scalping)
کوتاهمدتترین روش معاملهگری، اسکالپینگ است. معاملهگری که با نوسانات آنی و روی چند کندل صعودی یا نزولی، وارد پوزیشن معاملاتی میشود و بعد از گذشت چند دقیقه یا بعد از چند کندل از پوزیشن خارج میشود، اصطلاحا اسکالپینگ کرده است. برای اسکالپینگ معمولا باید با سرمایه بالا وارد این معاملات شد؛ زیرا با توجه به اسپرد (اختلاف بالاترین قیمت خرید و کمترین قیمت فروش) بروکر یا کارگزاریها و کوتاهمدت بودن این روش، سودی که بهدست میآید باید توجیهپذیر باشد. از طرف دیگر زمانی که یک دارایی با نوسان خیلی زیاد ترید میشود، اسپرد آن زیاد یا اصطلاحا واید (Wide) میشود؛ بنابراین با توجه به پرنوسان بودن ارزهای دیجیتال، ممکن است این سبک معاملاتی کارایی لازم را نداشته باشد.
کسانی که این روش را انتخاب میکنند، بیشتر در زمان شلوغی بازار و بالا بودن حجم معاملات، وارد معامله میشوند. کسانی که اسکالپ میکنند باید زمان قابل توجهی برای مشاهده نمودار صرف کنند و در طول یک روز چندین معامله انجام دهند. علیرغم اینکه انجام ترید زمان زیادی طول نمیکشد اما برای انتخاب نقطه ورود و خروج مناسب باید زمان زیادی برای تحلیل چارت و نمودار گذاشته شود بنابراین شاید نتوان بیشتر از یک یا دو ارز یا سهم برای دنبال کردن انتخاب کرد. این نوع معامله ریسک و استرس بالایی دارد.
از جمله مزایای این سبک معاملاتی، رسیدن به سود در زمان کم در صورت درست بودن تحلیل است. شما با انجام چند معامله به سود مورد نظر خود خواهید رسید و نیازی نیست که روزها و هفتهها برای آن منتظر بمانید. از جمله معایب این مدل نیز آنی و فوری بودن آن است. اگر در نقطه صحیح وارد یا خارج نشوید، ممکن است سود شما کم یا حتی تبدیل به ضرر شود. همچنین اگر نتوانید با این مساله کنار بیایید، برای جبران ضرر خود میخواهید دائما دست به ترید بزنید و ممکن است سرمایهتان را از دست بدهید.
ترید روزانه (Day Trading)
روش دیگر ترید، معاملهگری روزانه یا باز نگه داشتن پوزیشن به مدت یک یا چند روز است. البته در این روش با توجه به ساعات بازار، نباید در طول شب هر بازار، پوزیشنی باز باشد. معاملهگری روزانه نسبت به اسکالپینگ از ریسک و استرس کمتری برخوردار است. برای جلوگیری از نوسانات احتمالی بازار در شب، نقطه خروج از پوزیشن در این سبک معاملاتی معمولا همان روز ورود است. معاملهگران روزانه با توجه به اینکه پوزیشن خود را از چند ساعت تا چند روز نگه میدارند، وقت کافی و لازم را برای تحلیل بازار و نمودارها دارند.
این روش نیازمند تحلیلهای بیشتری است؛ بنابراین باید زمان زیادی صرف مطالعه و تحلیل بازار کرد. استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در این روش میتواند هم نوعی مزیت حساب شود و هم یک عیب باشد؛ زیرا نیازمند صرف زمان نیاز برای پیگیری و پیادهسازی هر دو روش است.
نوسانگیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)
بازار در بازههای مختلفی ممکن است برای چندین روز یک روند خاص را دنبال کند. سوئینگ تریدرها بر این اساس، معاملههای خود را برای چندین روز یا چند هفته نگه میدارند. این روش معاملاتی جزو روشهای کوتاه و میانمدت محسوب میشود و برای افرادی که میخواهند در کنار شغل اصلی خود، در بازارهای مالی فعالیت داشته باشند انتخاب مناسبی است؛ زیرا نیازی نیست که به صورت مداوم با چارت و اخبار سروکار داشته باشند و همچنین وقت کافی برای رصد جفت ارزها یا بازارهای دیگر خواهند داشت. در نوسانگیری از روشهایی مانند بریک اوت (Breakout) استفاده میکنند.
مزیت این روش، سادهتر بودن آن نسب به معاملهگری روزانه است زیرا تنها کافی است از تحلیل تکنیکال استفاده کنید. از معایب این روش تغییر ناگهانی روند و جهت بازار است. همچنین پوزیشنهای باز شده در این روش، در معرض بهره شبانه و گپهای قیمتی آخر هفته قرار دارند.
پوزیشن تریدینگ (Position Trading)
همانطور که از اسم آن مشخص است افرادی که تمایل دارند پوزیشن خود را برای مدت طولانی حفظ کنند یا به اصطلاح هولدر هستند، از این سبک معاملاتی استفاده میکنند. معاملاتی که با این روش انجام میشوند برای هفتهها، ماهها یا شاید سالها نگه داشته شوند. معاملهگران پوزیشن از چارتهای هفتگی و ماهانه برای تعیین نقاط ورود و خروج خود استفاده میکنند.
نوسانات قیمتی یا پولبکها (بازگشت قیمت به سطح حمایت یا مقاومت شکسته شده) معاملهگران پوزیشن را نگران نمیکند؛ برای همین نیازی نیست این افراد معاملات خود را دائما رصد کنند. این معاملهگران نسبت به تحرکات و اتفاقات بزرگ بازار واکنش یادگیری مداوم و رصد بازار نشان میدهند و تصمیمگیری میکنند.
این روش از طرفی خیال معاملهگران را از نظر تحلیلهای کوتاهمدت راحت میکند؛ زیرا افرادی که وارد پوزیشن تریدینگ میشوند به آینده نگاه میکنند. اما در بازارهای مالی هیچچیز بعید نیست و ممکن است هر اتفاقی رخ دهد. در این باره مثالی است که اقتصاددانان همیشه درباره آن بحث میکنند؛ آدام اسمیت (Adam Smith) اقتصاددان برجسته اسکاتلندی و بنیانگذار مکتب کلاسیک، معتقد است همه چیز در بلندمدت به تعادل خواهد رسید و جان مینارد کینز (John Maynard Keynes) بنیانگذار مکتب کینزی در اقتصاد، در جواب اسمیت میگوید: «همه ما در بلندمدت خواهیم مرد!» بنابراین ورود به پوزیشن تریدینگ مسائل خاص خود را بههمراه دارد.
زمان و تایم فریم در سیستمهای معاملاتی
زمان مورد نظری که میخواهید برای معاملات خود اختصاص دهید، مهم است. اگر فردی هستید که میتوانید بهصورت مداوم پشت سیستم بنشینید و به چارتها خیره شوید و چندین معامله در روز انجام دهید، اسکالپینگ برای شما مناسب است.
اگر نمیخواهید زمان زیادی برای تحلیل و معامله صرف کنید شاید اگر به سراغ Day Trading یا سوئینگ بروید، بهتر باشد. اگر هم که اهداف بلندمدت دارید و نمیخواهید درگیر نوسانات و تغییرات جزئی بازار شوید، شاید بتوان به شما یک پوزیشن تریدر گفت.
بنابراین در انتخاب استراتژی معاملاتی یکی از مواردی که باید به آن دقت کنید، زمان صرف شده برای معاملهگری است.
روانشناسی در استراتژی معاملاتی
یکی از مهمترین مسائلی که در انتخاب استراتژی باید به آن توجه کرد، شناخت فردی و رفتار بازار است. آگاهی از خود و تیپ شخصیتیتان برای داشتن یک استراتژی معاملاتی بسیار مهم است. تا به حال شاید کمتر درباره تیپ شخصیتی در بازارهای مالی شنیده باشید و بیشتر درباره روانشناسی یا احساسات بازار (Sentiment) مطالبی به گوشتان خورده باشد؛ اما دانستن اینکه چه شخصیتی دارید، به انتخاب بهتر استراتژیتان کمک میکند.
عدهای از افراد یادگیرنده هستند و برای انجام هر کاری باید ابتدا تمام جوانب آن را مورد بررسی قرار دهند. گروهی دیگر با داشتن خصیصه عملگرایی، به سرعت وارد انجام کاری میشوند و در حین انجام آن به بررسی شرایط میپردازند. علاوه بر این ریسکپذیری و ریسکگریزی افراد با یکدیگر متفاوت است. پس قطعا یک روش معاملاتی برای این دو گروه از افراد کارایی ندارد و باید گزینه بهینه برای هرکدام مشخص شود. دانستن تیپ شخصیتیتان کمک میکند که سبک معاملاتی مناسبی انتخاب کنید.
روانشناسی و سنتیمنت بازار نیز یکی دیگر از عوامل مهم برای تصمیمات معاملاتی است. این عبارت به معنای نظر و احساس اهالی بازار نسبت به روند بازار است که آیا بازار صعودی خواهد بود یا نزولی، آیا بازار پول بک خواهد زد یا روند فعلی را ادامه میدهد و غیره.
بهعنوان مثال زمانی که قیمت ارزهای دیجیتال صعودی است و اصطلاحا بازار گاوی میشود، برخی از افراد با پدیدهای بهنام فومو (FOMO) روبهرو میشوند و تصور میکنند اگر وارد بازار نشوند، موقعیتهای کسب سود را از دست خواهند داد. برعکس این حالت نیز وجود دارد؛ تعدادی از معاملهگران در زمان نزولی شدن بازار، احساس میکنند اگر داراییهای خود را نفروشند و از بازار خارج نشوند، دچار ضرر و زیان شدیدی خواهند شد. در این حالت افراد دچار فاد (FUD) شدهاند.
بنابراین افراد قبل از هرگونه معاملهای باید برای خود تعیین کنند در شرایط مختلف بازار، چه واکنشهایی خواهند داشت. آیا در وضعیت خرسی یا گاوی یادگیری مداوم و رصد بازار بازار معامله میکنید یا تنها در شرایطی که بازار دارای ثبات است، وارد معامله خواهید شد؟
مدیریت سرمایه را فراموش نکنید!
کمتر کسی پیدا میشود که هدفش از ورود به بازارهای مالی، کسب سود نباشد. بدون مدیریت سرمایه نهتنها این هدف محقق نمیشود، بلکه ممکن است تمام سرمایهتان را از دست بدهید.
قبل از ورود به پوزیشن معاملاتی باید تعیین کنید که میخواهید چه میزان از سرمایهتان را وارد یا درگیر کنید؟ تا چه میزان در هر معامله انتظار سود یا پذیرای ضرر هستید؟ آیا لوریجی که برای معامله خود انتخاب میکنید متناسب با سرمایهتان است؟
پاسخ این پرسشها بخشی از استراتژی معاملاتی شما را مشخص خواهد کرد. رعایت حد سود و ضرر در معاملات باعث میشود سرمایهتان ایمن شود و در معرض ریسک کمتری قرار بگیرد. روشهایی مانند قانون دو درصد یا نسبت ثابت از سرمایه، از جمله روشهای مدیریت سرمایه بهحساب میآیند. در قانون دو درصد، معاملهگر با خود قرار میگذارد که حد ریسک هر معاملهای که انجام میدهد، دو درصد باشد؛ یعنی به محض اینکه معاملهاش وارد ضرر شد و اگر این ضرر بهمیزان دو درصد از کل سرمایهاش باشد، از آن خارج شود.
سخن پایانی
در انتها توجه به دو نکته درباره استراتژی معاملاتی الزامی است. اولین اینکه اگر استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کردهاید، حتما آن را چندین بار امتحان کنید و به اصطلاح بک تست (Backtest) کنید. زمانی میتوانید از استراتژی معاملاتی خود مطمئن شوید که بارها و بارها از آن استفاده کرده باشید. نکته بعدی وفاداری به استراتژی معاملاتی است. تحت هیچ شرایطی از چارجوب استراتژی خود خارج نشوید و تمام و کمال آن را پیادهسازی کنید. تنها زمانی آن را تغییر دهید که مطمئن هستید اشتباه است و میخواهید آن را اصلاح کنید.
هیچ استراتژی نسبت به دیگری برتری ندارد و نمیتوان موردی را بهعنوان بهترین استراتژی معرفی کرد؛ تنها کافی است هر فردی برای خود یک روش یا استراتژی معاملاتی با توجه به معیارهای درست و منطقی انتخاب کند و بر آن مسلط شود.
سام کیست؟
در بررسی مسیر توسعه یک کسب و کار در صنایع دانش محور، میتوان شاهد توسعه آنها توسط تیم متخصص و آشنا به تکنولوژی بود، که همین امر عامل ایجاد ضعف در مدیریت بازار این شرکتها میگردد. در کشور ما مواردی همچون تحقیق و توسعه بازار محصولات تولیدی، تمرکز بر مشتریان و بازار هدف و شناخت نیازهایشان و یا تجزیه و تحلیل بازار در سطح وسیعتر و استراتژیکتر، توجه بیشتری را میطلبد. علاوهبراین، بسیاری از شرکتهای داخلی هیچگونه توجهی به بازارهای منطقهای و در حال توسعه خاورمیانه ندارند.
شرکت توسعه بازار سام فعالیت خود را با هدف کمک به توسعه بازارهای داخلی و بینالمللی در صنایع با فناوری پیشرفته (Hi-Tech) و پوشش بخشی از خلا موجود در کشور در زمینه بازاریابی و توسعه بازار در سال 1389 آغاز کرده است و با بهرهگیری از نیروهای متخصص داخلی و بینالمللی و شبکه همکاران گسترده در سراسر کشور و منطقه خاورمیانه، سعی در ایجاد ارزش افزوده و کسب رضایت مشتریان خود دارد. محدوده فعالیت سام، منطقه خاورمیانه و کشورهای همسایه ایران بوده که با ارایه طیف گستردهای از ابزارهای مطالعه بازار و خدمات مشاوره پوشش داده شده است. با توجه به شبکه همکاران خبره و قابل اعتماد این شرکت که در سراسر منطقه گسترش یافته، سام بهترین گزینه در اجرای تحقیقات بازار چند ملیتی و در کشورهای منطقه میباشد. موفقیت این شرکت بسیار وابسته به تعهد و احساس مسئولیت همکاران باهوش، خبره و با تجربه سام در سراسر منطقه بوده و این مسئله سرلوحه ماموریت سام قرار گرفته است.
جمله معروفی در بازاریابی است که میگوید : “اگر محصولتان برای همه است، در واقع برای هیچکس نیست!” این جمله به تنهایی میتواند میزان اهمیت بررسی بازار هدف را نشان دهد. همچنین تشخیص نوع بازاری که در آن فعالیت میکنید به شناخت بهتر رقبا کمک میکند.
در بررسی مسیر توسعه یک کسب و کار در صنایع دانش محور، میتوان شاهد توسعه آنها توسط تیم متخصص و آشنا به تکنولوژی بود، که همین امر عامل ایجاد ضعف در مدیریت بازار این شرکتها میگردد. در کشور ما مواردی همچون تحقیق و توسعه بازار محصولات تولیدی، تمرکز بر مشتریان و بازار هدف و شناخت نیازهایشان و یا تجزیه و تحلیل بازار در سطح وسیعتر و استراتژیکتر، توجه بیشتری را میطلبد. علاوهبراین، بسیاری از شرکتهای داخلی هیچگونه توجهی به بازارهای منطقهای و در حال توسعه خاورمیانه ندارند.
شرکت توسعه بازار سام فعالیت خود را با هدف کمک به توسعه بازارهای داخلی و بینالمللی در صنایع با فناوری پیشرفته (Hi-Tech) و پوشش بخشی از خلا موجود در کشور در زمینه بازاریابی و توسعه بازار در سال 1389 آغاز کرده است و با بهرهگیری از نیروهای متخصص داخلی و بینالمللی و شبکه همکاران گسترده در سراسر کشور و منطقه خاورمیانه، سعی در ایجاد ارزش افزوده و کسب رضایت مشتریان خود دارد. محدوده فعالیت سام، منطقه خاورمیانه و کشورهای همسایه ایران بوده که با ارایه طیف گستردهای از ابزارهای مطالعه بازار و خدمات مشاوره پوشش داده شده است. با توجه به شبکه همکاران خبره و قابل اعتماد این شرکت که در سراسر منطقه گسترش یافته، سام بهترین گزینه در اجرای تحقیقات بازار چند ملیتی و در کشورهای منطقه میباشد. موفقیت این شرکت بسیار وابسته به تعهد و احساس مسئولیت همکاران باهوش، خبره و با تجربه سام در سراسر منطقه بوده و این مسئله سرلوحه ماموریت سام قرار گرفته است.
جمله معروفی در بازاریابی است که میگوید : “اگر محصولتان برای همه است، در واقع برای هیچکس نیست!” این جمله به تنهایی میتواند میزان اهمیت بررسی بازار هدف را نشان دهد. همچنین تشخیص نوع بازاری که در آن فعالیت میکنید به شناخت بهتر رقبا کمک میکند.
در بررسی مسیر توسعه یک کسب و کار در صنایع دانش محور، میتوان شاهد توسعه آنها توسط تیم متخصص و آشنا به تکنولوژی بود، که همین امر عامل ایجاد ضعف در مدیریت بازار این شرکتها میگردد. در کشور ما مواردی همچون تحقیق و توسعه بازار محصولات تولیدی، تمرکز بر مشتریان و بازار هدف و شناخت نیازهایشان و یا تجزیه و تحلیل بازار در سطح وسیعتر و استراتژیکتر، توجه بیشتری را میطلبد. علاوهبراین، بسیاری از شرکتهای داخلی هیچگونه توجهی به بازارهای منطقهای و در حال توسعه خاورمیانه ندارند.
شرکت توسعه بازار سام فعالیت خود را با هدف کمک به توسعه بازارهای داخلی و بینالمللی در صنایع با فناوری پیشرفته (Hi-Tech) و پوشش بخشی از خلا موجود در کشور در زمینه بازاریابی و توسعه بازار در سال 1389 آغاز کرده است و با بهرهگیری از نیروهای متخصص داخلی و بینالمللی و شبکه همکاران گسترده در سراسر کشور و منطقه خاورمیانه، سعی در ایجاد ارزش افزوده و کسب رضایت مشتریان خود دارد. محدوده فعالیت سام، منطقه خاورمیانه و کشورهای همسایه ایران بوده که با ارایه طیف گستردهای از ابزارهای مطالعه بازار و خدمات مشاوره پوشش داده شده است. با توجه به شبکه همکاران خبره و قابل اعتماد این شرکت که در سراسر منطقه گسترش یافته، سام بهترین گزینه در اجرای تحقیقات بازار چند ملیتی و در کشورهای منطقه میباشد. موفقیت این شرکت بسیار وابسته به تعهد و احساس مسئولیت همکاران باهوش، خبره و با تجربه سام یادگیری مداوم و رصد بازار در سراسر منطقه بوده و این مسئله سرلوحه ماموریت سام قرار گرفته است.
جمله معروفی در بازاریابی است که میگوید : “اگر محصولتان برای همه است، در واقع برای هیچکس نیست!” این جمله به تنهایی میتواند میزان اهمیت بررسی بازار هدف را نشان دهد. همچنین تشخیص نوع بازاری که در آن فعالیت میکنید به شناخت بهتر رقبا کمک میکند.
در بررسی مسیر توسعه یک کسب و کار در صنایع دانش محور، میتوان شاهد توسعه آنها توسط تیم یادگیری مداوم و رصد بازار متخصص و آشنا به تکنولوژی بود، که همین امر عامل ایجاد ضعف در مدیریت بازار این شرکتها میگردد. در کشور ما مواردی همچون تحقیق و توسعه بازار محصولات تولیدی، تمرکز بر مشتریان و بازار هدف و شناخت نیازهایشان و یا تجزیه و تحلیل بازار در سطح وسیعتر و استراتژیکتر، توجه بیشتری را میطلبد. علاوهبراین، بسیاری از شرکتهای داخلی هیچگونه توجهی به بازارهای منطقهای و در حال توسعه خاورمیانه ندارند.
شرکت توسعه بازار سام فعالیت خود را با هدف کمک به توسعه بازارهای داخلی و بینالمللی در صنایع با فناوری پیشرفته (Hi-Tech) و پوشش بخشی از خلا موجود در کشور در زمینه بازاریابی و توسعه بازار در سال 1389 آغاز کرده است و با بهرهگیری از نیروهای متخصص داخلی و بینالمللی و شبکه همکاران گسترده در سراسر کشور و منطقه خاورمیانه، سعی در ایجاد ارزش افزوده و کسب رضایت مشتریان خود دارد. محدوده فعالیت سام، منطقه خاورمیانه و کشورهای همسایه ایران بوده که یادگیری مداوم و رصد بازار با ارائه طیف گستردهای از ابزارهای مطالعه بازار و خدمات مشاوره پوشش داده شده است. با توجه به شبکه همکاران خبره و قابل اعتماد این شرکت که در سراسر منطقه گسترش یافته، سام بهترین گزینه در اجرای تحقیقات بازار چند ملیتی و در کشورهای منطقه میباشد. موفقیت این شرکت بسیار وابسته به تعهد و احساس مسئولیت همکاران باهوش، خبره و با تجربه سام در سراسر منطقه بوده و این مسئله سرلوحه ماموریت سام قرار گرفته است.
دیدگاه شما