آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر (bollinger band)
آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر در این مقاله به طور کامل توضیح داده شده است. باندهای بولینگر (bollinger band) یکی از پرکاربردترین و مؤثرترین اندیکاتور برای معامله در بازار بورس و تحلیل تکنیکال هستند که البته متأسفانه خیلی از معامله گران با این باندها آشنایی نداشته و نمیتوانند از آنها برای معاملات خود استفاده کنند.
عدم آشنایی با این اندیکاتور میتواند باعث از دست رفتن فرصتهای بسیار زیادی در بازار بورس برای تحلیل گران شود.
معرفی اندیکاتور باند بولینگر
بررسی تاریخچه ای مختصر این اندیکاتور می تواند درک بهتری برای شما در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر فراهم آورد. آقای جان بولینگر یکی از با سابقهترین تکنیکالیستهای بازار بورس جهانی است که در دهه ۱۹۸۰ اقدام به توسعه یک اندیکاتور نمود که این اندیکاتور را در حال حاضر با عنوان باند بولینگر میشناسیم. هر چند در حال حاضر نحوه محاسبه پارامترهای این اندیکاتور بسیار ساده است اما آقای بولینگر با تجربه بالا و محاسبه روند حرکت قیمت در گذشته بازار این اندیکاتور را ابداع کرد.
با توجه به اینکه قیمت در بازار بورس به صورت نوسانی حرکت میکند، تعیین سقف و کف این نوسان به عنوان یک کانال میتوانست بهترین شرایط برای تعیین محل ورود به خروج از بازار باشد. اندیکاتور باند بولینگر نیز دقیقاً روی همین اصل میتواند کف و سقف حرکت نوسانی قیمت را تشخیص داده و شرایط عالی را برای کاربران ایجاد نماید.
اجزای تشکیل دهنده اندیکاتور باند بولینگر
قبل از اینکه به آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر برسیم، ابتدا باید اجزای این اندیکاتور را معرفی نماییم. در بندهای بعدی روش محاسبه خر یک از این اجزا را نیز بیان خواهیم کرد. اندیکاتور باند بولینگر از سه باند تشکیل شده است. این اندیکاتور از یک اندیکاتور مووینگ اوریج ساده به همراه دو انحراف معیار از آن تشکیل شده است.
بسته به تنظیماتی که از برای این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال خود درج میکنید، در ۹ درصد مواقع قیمت در بین باندهای کناری آن حرکت میکند. از این شرایط میتوانید به عنوان یک اصل مهم در پیشبینی روند قیمت سهام در بازار بورس استفاده کنید.
نحوه محاسبه پارامترهای اندیکاتور باند بولینگر
در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر لازم است تا به نحوه محاسبه پارامترهای موجود در آن برای استفاده در بازار بورس بپردازیم. برای استفاده از این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بهتر است اساس محاسبه آن را بدانیم تا با منطق آن آشنا شویم. این اندیکاتور از سه اندیکاتور مووینگ اوریج در کنار هم تشکیل شده است که نحوه محاسبه هر کدام از آنها به شرح زیر است:
محاسبه باند بالایی اندیکاتور باند بولینگر:
محاسبه باند پایینی اندیکاتور باند بولینگر:
باند وسطی اندیکاتور باند بولینگر نیز یک مووینگ اوریج ساده مجزا است که در هنگام تنظیمات اولیه میتوانید مقدار آن را تعیین کنید. در رابطههای بالا نیز هر یک از پارامترها به شکل زیر تعیین میشوند:
TP مووینگ اوریج از نوع Typical Price است که از طریق فرمول زیر محاسبه میشود:
همچنین در این رابطه n مشخص کننده تعداد روزهایی است که در تنظیمات اندیکاتور باند بولینگر آن را مشخص مینماییم. m نیز میزان Deviation اندیکاتور باند بولینگر را مشخص مینماید که آن را هم میتوانید در تنظیمات این اندیکاتور درج کنید.
استراتژی معامله اشباع خرید و یا اشباع فروش با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر
در این بخش از مقاله آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر به معرفی یکی از بهترین و پرکاربردترین استراتژیهای مربوط به این اندیکاتور را بررسی مینماییم. همانطور که میدانید اندیکاتور باند بولینگر از یک مووینگ اوریج ساده تشکیل شده است که دو باند با انحراف معیار مشخص از آن تشکیل یک باند کامل را میدهند.
یکی از اصول اصلی که در تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل سهام در بازار بورس در اندیکاتور باند بولینگر صادق است، حضور پینگپنگی قیمتی در میان این باندها است. به این ترتیب که قیمت علاقه دارد دائماً در میان باندهای بالایی و پایینی این باند حرکت کند. در استراتژی اشباع خرید و اشباع فروش باند بولینگر منطق معامله را به این صورت تعریف میکنیم:
- در تحلیل تکنیکال در بازار بورس اگر قیمت از باند بالایی به سمت بالا بیرون بزند، به منطقه اشباع خرید رسیده است و احتمالاً دوباره نزول و به داخل باند بر خواهد گشت.
- در تحلیل تکنیکال در بازار بورس اگر قیمت از باند پایینی به سمت پایین نفوذ نماید، اصطلاحاً به منطقه اشباع فروش رسیده است. در این نقطه احتمال صعود و بازگشت قیمت به وسط باند بیشتر است.
نکات مربوط به استراتژی معامله اشباع خرید و یا اشباع فروش با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر
از همین دو اصل میتوان برای معامله در بازار بورس استفاده نمود. البته در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر باید به این نکات نیز چگونگی استفاده از باند بولینگر درباره این استراتژی دقت داشته باشید:
- در بازارهای رنج احتمال موفقیت این استراتژی بسیار بیشتر است و در بازارهایی که روند مشخص و قدرتمندی دارند ممکن است این استراتژی با نقطه شعفهایی همراه باشد که باید این نقاط ضعف را فیلتر کرد.
- برای استفاده از این باند در تحلیل تکنیکال در روند صعودی به خاطر داشته باشید که در جهت نزول وارد معامله نشوید. یعنی ابتدا روند را تشخیص دهید و در صورت صعودی بودن روند تنها با سیگنالهایی از آن وارد معامله شوید که قیمت به نقطه اشباع فروش رسیده باشد.
- برای استفاده از این اندیکاتور در روند نزولی بهتر است تنها از سیگنالهایی استفاده کنید که در جهت فروش هستند. یعنی فقط از سیگنالهای اشباع خرید برای ورود استفاده نمایید. البته این نکته مربوط به بازارهای دو طرفه است که فعلاً برای بازار بورس ایران مصداق مدارد اما در آینده در صورت دو طرفه شدن بازار میتوانید از این نکته هم استفاده نمایید.
نحوه تشخیص روند قیمت در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر
یکی از نکات مهمی که در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر باید به آن بپردازیم، نحوه تشخیص خط روند با استفاده از آن است. همانطور که میدانید یکی از اصلیترین چالشها در تحلیل تکنیکال در بازار بورس تشخیص رند صعودی، نزولی و یا رنج بودن بازار است. معامله کارن میتوانند با تشخیص درست روند نسبت به فیلتر کردن معاملات اشتباه خود اقدام کنند.
اما چگونه میتوانید از اندیکاتور باند بولینگر برای تشخیص روند بازار استفاده کنیم؟ برای تشخیص روند قیمت در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر به نمات زیر دقت نمایید:
- ابتدا دو اندیکاتور بولینگر یکی با Deviation ±۱ و یکی با Deviation ±۲ روی نمودار قیمت بیندازید.
- رنگ باندها را تغییر دهید تا امکان تمایز آنها به راحتی وجود داشته باشد.
- حال اگر قیمت در بین Deviation +1 و Deviation +2 حرکت میکند نشان از صعودی بودن روند دارد.
- اگر قیمت در بین Deviation -1 و Deviation -2 حرکت میکند، در واقع روند حرکت قیمت نزولی است.
- در صورتی که قیمت در بین Deviation +1 و Deviation -1 حرکت میکند، نشان از این دارد که قیمت وارد یک روند رنج شده است.
به همین سادگی میتوانید در تحلیل تکنیکال از باند بولینگر برای تشخیص روند بازار بورس استفاده نمایید.
سیگنال خروج از بازار با استفاده از باند بولینگر
در این بخش از مقاله آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر روشی را به شما معرفی میکنیم که با استفاده از آن میتوانید سیگنال به موقع خروج از بازار را بیابید. این استراتژی خروج با عنوان استراتژی ۷۵% نیز شناخته میشود. همانطور که میدانید در تحلیل تکنیکال پیدا کردن نقطه خروج از بازار حتی مهمتر از پیدا کردن نقطه ورود به چگونگی استفاده از باند بولینگر موقع است.
کسانی که در سودهای چندین درصدی در یک سهم در بازار بورس هستند، همیشه به دنبال پیدا کردن نقاط مناسب برای خرج از بازار و به اصطلاح ذخیره سود خود هستند. اشتباه در این مرحله میتواند منجر به از بین رفتن همه سودهای شما شود. اما در ادامه با آموزش نحوه تشخیص زمان خروج با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر میتوانید به راحتی از آن برای این منظور استفاده کنید.
برای تشخیص از زمان خروج از بازار با استفاده از باند بولینگر به نکات زیر دقت نمایید:
- روند بازار را در ناحیه خرید و یا همان صعودی که در بند قبل آن را مشخص کردیم، دنبال کنید.
- هر وقت در بازار یک کندل نزولی تشکیل شد که حداقل ۷۵ درصد از این کندل در زیر منطقه خرید باشد، میتوانید از بازار خارج شوید.
- دقت کنید که این سیگنال خروج زمانی درست است که حتماً کندل مربوطه نزولی باشد.
استراتژی فشردگی باندهای بولینگر
در این بخش از مقاله آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر یکی دیگر از قدرتمندترین و کاربردیترین استراتژیهای معامله در بازار بورس را با استفاده از این اندیکاتور معرفی میکنیم. استراتژی فشردگی باندهای بولینگر با درصد اطمینان بالا مورد استفاده معامله گران قرار میگیرد. اصل اساسی استفاده از این استراتژی بسیار ساده است. هر وقت قیمت در یک بازه محدود کاملاً فشرده شده و نوسان کمی داشته باشد، بعد از آن وارد یک حرکت بزرگ خواهد شد. برای استفاده از این استراتژی در بازار بورس به نمات زیر دقت کنید:
- قیمت را در بین باندهای بولینگر تعقیب کنید.
- هر وقت قیمت در بک بازه زمانی نوسان بسیار کمی داشته باشد و یا اصطلاحاً فشرده شود، خود را برای ورود به بازار آماده کنید.
- در این مواقع باندهای بولینگر به شدت فشرده شده و نزدیک به هم خواهند شد.
- هر وقت که قیمت از یکی از باندهای بالا یا پایین بولینگر خارج شد، حرکت بزرگ آن شروع شده است.
- اگر قیمت از باند بالایی خارج شد میتوانید اقدام به خرید در بازار بورس نمایید.
این استراتژی در بازار بورس و حتی در بازارهای دو طرفه کاربرد بسیار زیادی دارد و کاربران زیادی از این روش برای معامله در بازار استفاده مینمایند. از این رو به بررسی آن در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر پرداختیم. دلیل اصلی این استراتژی هم این است که قیمت بعد از یک مدت استراحت و جمع کردن حجم شروع به حرکت جدید در روند جدیدی خواهد کرد. از این روش میتوانید برای درک ورود پول هوشمند به سهم در بورس نیز استفاده نمایید.
بهترین تنظیمات برای اندیکاتور باند بولینگر
یکی دیگر از نکات مهم در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر آشنایی با بهینهترین حالت تنظیمات این باند و چگونگی استفاده از باند بولینگر نحوه استفاده از آن است. در درجه اول در تحلیل تکنیکال بازار بروس باید بدانیم که این اندیکاتور را باید در چه تایم فریمی به کار بگیریم. خیلی از کاربران امروز بازار بورس از این اندیکاتور در تایم فریمهای کوتاهمدت یک ساعته و حتی کمتر برای نوسان گیری استفاده میکنند. هر چند در این تایم فریمها نیز میتوان از قابلیتهای این اندیکاتور برای معامله استفاده کر اما خود آقای بولینگر توصیه کرده که در تایم فریم روزانه بهترین تایم فریم برای معامله با استفاده از این اندیکاتور است. با این حال همه چیز به تنظیمات این اندیکاتور برمیگردد.
برای تنظیم باند بولینگر میتوانید از نکات زیر استفاده نمایید:
- اگر در تایم فریم روزانه و هفتگی تمایل به استفاده از این اندیکاتور برای معامله در بازار بورس هستید، میتوانید میانگین متحرک ساده آن را روی ۱۸ تا ۲۱ تنظیم کنید. در این تایم فریمها انحراف معیار را میتوانید چگونگی استفاده از باند بولینگر روی ۲ تنظیم کنید.
- در صورتی که در تایم فریمهای کوتاهمدت ترجیح میدهید از این اندیکاتور استفاده کنید، میتوانید میانگین متحرک ساده آن روی ۹ تا ۱۲ تنیم کنید و مقدار انحراف معیار آن را روی ۲ تنظیم کنید.
نحوه تشخیص انتهای روند نزولی و صعودی با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر
یکی از مهمترین و حیاتیترین مراحل در تحلیل تکنیکال که در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر لازم است به آن بپردازیم، تشخیص انتهای روندهای نزولی و صعودی در بازار بورس است. در صورتی که به موقع انتهای روند صعودی را تشخیص دهید میتوانید به موقع از آن خارج شوید و اگر انتهای روند نزولی را نیز به موقع تشخیص دهید میتوانید وارد بازار شوید. اما چگونه میتوان با استفاده از این اندیکاتور نسبت به تشخیص انتهای روندها اقدام کرد؟ برای استفاده از باند بولینگر در تحلیل تکنیکال برای تشخیص انتهای روند صعودی و نزولی به نکات زیر دقت کنید:
- در انتهای روند صعودی قیمت از باند بالایی بولینگر فاصله گرفته و به سمت بالا اوج میگیرد.
- در انتها قیمت کمکم صاف میشود ه این نقطه نشان از انتهای روند صعودی خواهد بود.
- در انتهای روند نزولی قیمت از باند پایینی بولینگر فاصله زیادی میگیرد.
- در انتها قیمت کمکم صاف میشود . این مورد نشان از انتهای روند نزولی دارد.
با استفاده از همین ۴ نکته در تحلیل تکنیکال میتوانید اقدام به خرید و فروش سهام خود نمایید.
جمعبندی
استفاده از اندیکاتورهایی مانند باند بولینگر در تحلیل تکنیکال میتواند دقت بیشتری برای شما رقم بزند. این اندیکاتور به دلیل کارکردهای عالی که دارد حتی میتواند به عنوان یک استراتژی معاملاتی عمل نماید. کاربران با آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر میتوانند هرچه بهتر برای پیشبینی روند قیمت از آن استفاده نموده و با خیالی مطمئنتر نسبت به معاملات خود رد بازار بورس اقدام کنند
آموزش تحلیل باندهای بولینگر در نمودار قیمت
باندهای بولینگر (Bollinger bands)، که توسط جان بولینگر (John Bollinger) ایجاد شده یک اندیکاتور در تحلیل تکینکال است.
این اندیکاتور کانالی را اطراف حرکات قیمت یک دارایی شکل میدهد. این کانالها بر اساس انحراف معیار (Standard deviation) و میانگین متحرک (Moving average) بنا شدهاند.
باندهای بولینگر میتوانند به شما برای زیر نظر گرفتن جهت روند، نقاطی که پتانسیل بازگشت دارند و همچنین نظارت بر نوسانات کمک کنند.
در صورتیکه چند دستورالعمل ساده را دنبال کنید، همه این موارد به شما برای تصمیمگیری بهتر در معامله کمک میکنند.
مبانی باندهای بولینگر
باندهای بولینگر سه خط دارند، بالا، وسط، و پایین.
خط وسط، میانگین متحرک قیمت را نشان میدهد، پارامترهای میانگین قیمت میتواند توسط معاملهگر تنظیم شود.
هیچ عددی جادویی برای تنظیم میانگین متحرک وجود ندارد، پس معاملهگر میتواند میانگین متحرک را به شکلی که همراستا با تکنیکهای بحث شده زیر باشد تنظیم کند.
باندهای بالایی و پایینی در دو طرف میانگین متحرک کشیده میشوند.
فاصله بین باند بالا و پایین توسط انحراف معیار اندازه گرفته میشود. معاملهگر میتواند تعیین کند که انحراف معیار روی چه رقمی باشد. البته بسیاری از افراد، از انحراف معیار 2 استفاده میکنند.
اینجا نیز هیچ تنظیم جادویی وجود ندارد که بتوانیم اشاره کنیم.
براساس توضیحاتی که در ادامه میدهیم میتوانید تنظیمات خود را برای دارایی مورد معامله انتخاب کنید که با تکنیکهای زیر تنظیم شود. نمودار زیر نمودار سهام ایران خودرو است که اندیکاتور باندهای بولینگر روی آن رسم شده و تنظیمات آنرا نیز مشاهده میکنید:
معامله در روند صعودی با باندهای بولینگر
باندهای بولینگر به ارزیابی میزان قدرت صعود یک دارایی (روند صعودی) و همچنین زمانی که یک دارایی به طور بالقوه در حال کاهش قدرت رشد خود و افت (روند نزولی) است کمک میکند.
از این اطلاعات میتوان برای گرفتن تصمیمات معاملاتی استفاده کرد. این سه دستورالعمل، مشابه دستورالعملهای روند صعودی، میتوانند در یک روند نزولی نیز کارساز باشند:
- هنگامی که قیمت در یک روند صعودی قوی باشد معمولا به باند بالا رسیده و یا با آن همراستا خواهد شد. گاهی نیز موجهای ناگهانی از باند بولینگر به بالاتر نفوذ میکند. اگر قیمت نتواند این کار را انجام دهد، به این معناست که روند صعودی در حال از دست دادن مومنتوم و شتاب خود است.
- حتی در طول روند صعودی، قیمتها ممکن است در دوره زمانی کوتاهی نزول داشته باشند، که پولبک (pullback) نامیده میشود. در طی یک روند صعودی، اگر قیمت به شدت در حال رشد باشد، کف پولبک معمولا نزدیک یا بالای خط میانگین متحرک (خط وسط) اتفاق میافتد. نیازی نیست پولبک به طور کامل نزدیک به خط وسط متوقف شود، اما اگر این اتفاق بیفتد نشاندهنده وجود قدرت در روند است.
- هنگامی که قیمت در یک روند صعودی قوی است، نباید به باند پایین برسد. اگر این اتفاق بیفتد میتواند نشاندهنده علائم ضعف روند صعودی و تغییر غریبالوقوع روند به نزولی باشد.
معامله در روند نزولی با باندهای بولینگر
باندهای بولینگر به ارزیابی قدرت روندهای نزولی کمک میکند. با این اندیکاتور میتوان به ضعف روندهای نزولی و بازگشت قریبالوقوع آنها پی برد.
این اطلاعات میتواند برای گرفتن تصمیمات معاملاتی صحیح مورداستفاده قرار گیرد. در ادامه شرح کاربرد باندهای بولینگر در روند نزولی را میخوانید:
- وقتی قیمت در یک روند نزولی پرقدرت است، معمولا به خط پایینی باند بولینگر رسیده و با آن همراستا میشود و گاهی از آن به پایینتر نیز نفوذ میکند. اگر قیمت نتواند به خط پایینی برسد، به این معناست که روند نزولی در حال از دست دادن مومنتوم و شتاب خود است.
- حتی در طول روند نزولی، قیمتها ممکن است در دوره زمانی کوتاهی صعود داشته باشند، که پولبک (pullback) نامیده میشود. در طی یک روند نزولی، اگر قیمت به شدت در حال نزول باشد، کف پولبک معمولا نزدیک یا پایین خط میانگین متحرک (خط وسط) اتفاق میافتد. نیازی نیست پولبک به طور کامل نزدیک به خط وسط متوقف شود، اما اگر این اتفاق بیفتد نشاندهنده وجود قدرت در روند نزولی است.
- هنگامی که قیمت در یک روند نزولی قوی است، نباید به باند بالا برسد. اگر این اتفاق بیفتد میتواند نشان از ضعف روند نزولی و تغییر غریبالوقوع روند به صعودی باشد.
شناسایی بازگشتها با استفاده از باند بولینگر
در این بخش خلاصه دستورالعملها برای مشخص کردن روندهای بازگشتی را نشان خواهیم داد.
- اگر قیمت در روندی صعودی باشد و به طور مداوم با باند بالایی (و نه باند پایین) برخورد کند، هنگامی که قیمت به باند پایین برسد میتواند سیگنالی از شروع یک روند بازگشتی باشند. اگر قیمت دوباره اوج بگیرد، احتمالا نمیتواند به باند بالایی یا سقف قبلی قیمت برسد.
- اگر قیمت در روندی نزولی باشد و به طور مداوم با باند پایینی (و نه باند بالا) برخورد کند، هنگامی که قیمت به باند بالا برسد میتواند سیگنالی از شروع یک روند بازگشتی باشند. اگر قیمت دوباره دچار افت شود، احتمالا نمیتواند به باند پایینی یا کف قبلی قیمت برسد.
مشکلات مربوط به باندهای بولینگر
اولین مشکل مرتبط با باندهای بولینگر محدودیت آنها به عنوان یک اندیکاتور است. جان بولینگر توصیه میکند تا به جای اینکه آنها را به عنوان یک سیستم معاملاتی مستقل ببینید، این باندها را با دو یا سه اندیکاتور غیرمرتبط استفاده کنید.
با دستورالعملهای تعیین شده در مورد چگونگی استفاده از باندهای بولینگر، تنظیماتی را برای اندیکاتور پیدا کنید که به شما اجازه بدهد این دستورالعملها را برای یک دارایی مشخص که معامله میکنید اعمال کنید.
این تنظیمات را به شکلی تغییر بدهید که وقتی به نمودارهای تاریخی نگاه میکنید بتوانید ببینید باندهای بولینگر چگونه میتوانستند به شما کمک کنند.
اگر باندهای بولینگر به شما کمک نمیکنند، باز هم میتوانید تنظیمات را تغییر دهید و یا برای معامله آن دارایی خاص، از این اندیکاتور استفاده نکنید.
تنظیمات ایدهآل باندهای بولینگر از بازاری به بازار دیگر متفاوت است و حتی ممکن است نیاز باشد در گذر زمان تغییر کند حتی وقتی همان دارایی مورد معامله قرار میگیرد.
هنگامی که این اندیکاتور تنظیم شده و ظاهرا به خوبی کار میکند، باز هم ممکن است همچنان سیگنال کاذب تولید کند.
در زمانی که بازار نوسانات کمی دارد، این باندها فشرده میشوند خصوصا اگر قیمت در هر دو جهت حرکت داشته باشد.
در چنین مواقعی، قیمت ممکن است از هر دو باند بالایی و پایینی بازگشت داشته باشد، که در این حالت، لزوما یک سیگنال بازگشتی تلقی نمیشود. باندهای باریک به قیمت نزدیکتر هستند و از این رو احتمال دارد قیمت به آنها برخورد کند.
باندهای بولینگر اندیکاتور کاملی نیستند. آنها یک ابزارند و اینطور نیست که همیشه اطلاعات قابل اعتماد تولید کنند. معاملهگر مسئول انجام تنظیمات به شکلی است که برای دارایی مورد معامله نتیجه مطلوب به همراه داشته باشد.
سخن آخر
اندیکاتور باندهای بولینگر فقط یک ابزار است. نقصهایی دارد و در تمام اوقات نمیتواند سیگنالهایی قابل اعتماد ایجاد کند.
اما باندهای بولینگر میتواند به شما کمک کند تا در جهت درست روند بمانید و نقاط بازگشتی بالقوه را زیر نظر داشته باشید.
به این منظور، شما باید اندیکاتورها را به شیوهای تنظیم کنید که با دستورالعملهای مطرح شده در بخش بالا مطابقت داشته باشند. (تاریخچه قیمت و واکنش آن به باند بولینگر را ببینید تا تنظیمات درست را بتوانید اعمال کنید)
تنظیمات تصادفی یا پیشفرض اندیکاتور ممکن است خیلی خوب عمل نکند. اندیکاتور را تنظیم کرده و پیش از استفاده از این اندیکاتور برای معاملات زنده، از آن برای معاملات غیرواقعی استفاده کنید.
دستورالعملهای بالا یک استراتژی معاملاتی نیستند.
استراتژی معاملاتی نیاز به نقاط ورود، نقاط خروج، و مدیریت ریسک دارد که در این مقاله مورد بحث قرار نگرفتند. با این حال، باندهای بولینگر را میتوان با یک استراتژی معاملاتی ترکیب کرد.
آموزش بولینگر باند و نحوه استفاده از آن
باند بولینگر ابزاری برای انجام تحلیل های فنی است که توسط مجموعه ای از خطوط که به فاصله ی 2 انحراف معیار (به صورت مثبت و منفی) نسبت به یک میانگین متحرک ساده ( SMA ) از قیمت ترسیم می شوند، مشخص می شود (این فاصله می تواند به نسبت نیاز کاربر تنظیم شود). باندهای بولینگر توسط معامله گر فنی معروف، جان بولینگر، طراحی و کپی رایت شده اند.
همانطور که در چارت پایین مشاهده می شود باندهای بولینگر، خط SMA 20- روزه یک سهام را توسط دو نوار در بالا و پایین آن و بصورت همگام با روند روزانه قیمت سهام دربر گرفته اند. انحراف معیار به صورت کلی بیانگر مقیاسی از نوسان ها است و به همین خاطر در زمان افزایش نوسان بازار این نوارها عریض تر و در زمان کاهش نوسان نوارها جمع تر خواهند شد.
- باندهای بولینگر ابزاری برای انجام تحلیل های فنی هستند که توسط جان بولینگر طراحی شده اند.
- باندهای بولینگر از 3 خط تشکیل شده است: یک میانگین متحرک ساده (نوار وسط)، نوار بالایی و نوار پایینی.
- نوارهای بالایی و پایینی معمولا به اندازه 2 انحراف معیار (مثبت و منفی) نسبت به میانگین متحرک ساده ی 20 روزه قرار می گیرند، اما این فاصله قابل تنظیم است.
روش محاسبه باند های بولینگر
قدم اول در محاسبه باندهای بولینگر، محاسبه میانگین متحرک ساده (معمولا بصورت 20 روزه) برای ورقه بهادار مورد نظر است. یک میانگین متحرک 20 روزه، میانگین قیمت پایانی ورقه بهادار در 20 روز اول را بعنوان اولین نقطه داده خود محاسبه می کند. در نقطه داده بعدی، اولین قیمت حذف شده، قیمت روز 21م به آن اضافه و میانگین آن محاسبه خواهد شد. این روند به همین صورت ادامه پیدا خواهد کرد. پس از آن، انحراف معیار قیمت ورقه بهادار محاسبه می شود. انحراف معیار، مقیاسی ریاضی برای بیان نوسان میانگین است و عمدتا در علم آمار، اقتصاد، حسابداری و امورمالی مورد استفاده قرار می گیرد. در حقیقت انحراف معیار یک مجموعه داده ی مشخص، بیانگر میزان پخش شدگی اعداد این مجموعه نسبت به مقدار میانگین آنها خواهد بود. مقدار انحراف معیار با گرفتن جذر واریانس (که خود میانگین مربع اختلافات اعداد مجموعه نسبت به مقدار میانگین آنهاست) محاسبه می شود. پس از آن مقدار انحراف معیار در 2 ضرب شده و مقدار حاصله یک بار را با هر نقطه در نمودار SMA جمع و یک بار از آن ها کسر می شود. با این کار نوار های بالایی و پایینی مشخص خواهند شد.
فرمول ریاضی باند بولینگر در زیر آمده است:
باند های بولینگر چه چیزی به شما خواهند گفت؟
استفاده از باندهای بولینگر محبوبیت زیادی در بین معامله گران دارد. بسیاری از آنها بر این باورند که هر قدر قیمت ها به نوار بالایی نزدیک تر باشند، بازار بیشتر در وضعیت خرید بیش از حد و هر اندازه قیمت ها به نوار پایینی نزدیک تر باشند بازار بیشتر در وضعیت فروش بیش از حد قرار گرفته است. جان بولینگر نیز مجموعه از 22 قانون در جهت استفاده از این باندها بعنوان سیستمی برای معامله گری تعیین کرده است.
فشردگی ( The Squeeze )
فشردگی، اصلی ترین مفهوم مورد استفاده در مبحث باندهای بولینگر است. فشردگی به موقعیتی اطلاق می شود که در آن نوارها به یکدیگر نزدیک شده و میانگین متحرک را محصور کرده اند. این مساله نمایانگر بازه ای از نوسان کم در بازار، افزایش احتمالی نوسان بازار در آینده و یک موقعیت بالقوه برای انجام معامله خواهد بود. در حالت عکس، هر اندازه که نوارها از یکدیگر دورتر شوند احتمال کم شدن نوسان در بازار بیشتر شده و احتمال خروج از معامله نیز افزایش پیدا خواهد کرد. البته این نوار ها نمی توانند زمان وقوع این تغییر و یا جهت احتمالی قیمت ها را پیش بینی کنند.
شکافت ها ( Breakouts )
تقریبا 90% تغییرات قیمت در بین دو نوار رخ می دهد؛ بنابراین هر شکافت در بالا یا پایین نوارها یک رویداد بزرگ به حساب خواهد آمد. بروز یک شکافت را نمی توان یک سیگنال معامله به حساب آورد اما اکثر افراد به اشتباه رسیدن قیمت یا بیرون زدن قیمت از یک نوار را به عنوان سیگنالی برای خرید یا فروش تفسیر می کنند. همچنین شکافت ها نمی توانند نشانگری از جهت و یا میزان حرکت قیمت ها در آینده باشند.
محدودیت های باند های بولینگر
از باندهای بولینگر نمیتوان به عنوان یک سیستم کامل و مجزا برای انجام معامله استفاده کرد و این باندها تنها یک اندیکاتور برای بیان میزان نوسان قیمت ها در بازار خواهند بود. جان بولینگر به معامله گران توصیه می کند برای تولید سیگنال های مستقیم در بازار، از باندها بولینگر همراه با دو یا سه اندیکاتور غیر مرتبط دیگر بهره ببرند و از نظر وی استفاده از اندیکاتور های مبتنی بر داده های مختلف بسیار حائز اهمیت خواهد بود. چند نمونه از تکنیک های مورد علاقه وی، استفاده از اندیکاتور همگرایی/واگرایی میانگین متحرک ( MACD )، حجم معاملات تعادلی ( On-balance volume ) و شاخص قدرت نسبی ( RSI ) می باشد.
به دلیل محاسبه باندها از روی میانگین ساده متحرک، وزن قیمت های قدیمی با وزن قیمت های جدیدتر یکسان بوده و این امر می تواند باعث رقیق شدن اطلاعات قیمتی جدید توسط اطلاعات قدیمی شود. همچنین استفاده از SMA 20 روزه و 2 انحراف معیار حالتی اختیاری داشته و ممکن است برای همگی و برای تمامی موقعیت ها قابل استفاده نباشند؛ بنابراین نیاز است تا معامله گران SMA و مقدار انحراف معیار را به نسبت نیاز خود تنظیم کرده و سپس آن ها را تحت نظر بگیرند.
در انتها می توان گفت که باندهای بولینگر برای تشخیص موقعیت هایی طراحی شده اند که شانس بیشتری برای موفقیت یک سرمایه گذار به همراه داشته باشند.
اندیکاتور باند بولینگر ؛ آموزش کامل و جامع باند بولینگر
اندیکاتور باند بولینگر ؛ آموزش کامل و جامع باند بولینگر : اولین بار توسط جان بولینگر در سال ۱۹۸۰ به وجود آمده است. باند بولینگر در اطراف و ساختار قیمت یک سهام و در طول یک روند کشیده شده است. مکانی که باند بولینگر در آن نوسان میکند در قسمت بالا و پایین میانگین متحرک قرار دارد.
شاخص بولینگر باند یک ابزار تجزیه و تحلیل فنی است که برای تجزیه و تحلیل قیمت ها و نوسانات یک دارایی تجاری برای تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش استفاده می شود. این شاخص شامل سه طرح یا ترکیب است شامل خط میانگین متحرک ساده و دو خط انحراف استاندارد برای قیمت (خط بالا و خط پایین).
خطوط بالا و پایین در دو طرف خط میانگین متحرک ساده رسم می شوند در حالی که انحراف استاندارد فاصله بین چگونگی استفاده از باند بولینگر آنها را تعیین می کند. این انحرافات نشان دهنده دامنه نوسان یک دارایی در رابطه با حرکت قیمت است.
از چه اجزایی تشکیل شده است:
میانگین متحرک ساده: این میانگین متحرک ساده معمولاً در بازه زمانی ۲۰ روزه تنظیم شدهاند. میانگین متحرک، میانگینی از قیمت سهم در طول یک بازه زمانی (که معمولاً ۲۰ روزه است) است. منظور از متحرک بودن میانگین این است که قیمت در بازههای زمانی مختلف، یکسان نمیباشد، بلکه متغیر میباشد.
باند بالایی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده بیشتر هستند.
باند پایینی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده کمتر هستند.
استراتژی فشرده سازی اندیکاتور بولینگر باند:
فشرده سازی اندیکاتور باند بولینگر چنان محبوب است که به استراتژی معاملاتی مبتنی بر شناسایی دقیق تغییرات بالقوه قیمت تبدیل شده است. نوسانات قیمت معمولاً در مواقع کم حجم کاهش می یابد ، خصوصاً قبل از اینکه یک تغییر عمده قیمت رخ دهد.
در تئوری ، اگر مطابق نمودار نشان داده شده به سادگی قادر خواهید بود که نقطه صحیح تغییر قیمت را تشخیص دهید و سپس می توانید موقعیت های طولانی مدت داشته و بر افزایش قیمت حاصل غلبه کنید.
در بازار فارکس زمانی که باند بولینگر باریک میشود به این معنا میباشد که نوسانات در قیمت سهم در حال کاهش یافتن هستند، همچنین وقتی که باند بولینگر وسیع میشود این موضوع به این صورت تفسیر میشود که نوسانات در قیمت سهم در حال افزایش پیدا کردن میباشد. در همین قسمت دانستن این موضوع میتواند جالب باشد که وقتی باند بولینگر فشرده میشود از جهت دیگری یک نوع سیگنال محسوب میشود مبنی بر اینکه روند سهم در حال تغییر کردن میباشد.
نحوه استفاده از نشانگر بولینگر باند
دقیقاً مانند سایر شاخص های تحلیل تکنیکال ، شاخص Bollinger Bands سیگنالی برای خرید و فروش ارائه نمی دهد. با این حال ، او می تواند جهت قیمت آینده را پیش بینی کند تا به شما کمک کند نقاط ایده آل ورود و خروج را آزمایش کنید. بنابراین ، شما نباید از این شاخص به عنوان یک ابزار مستقل استفاده کنید ، اما در عوض می تواند به عنوان مکمل سایر ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی مورد استفاده قرار گیرد.
با دانستن این موضوع ، بیایید نگاهی به نحوه خواندن و استفاده از شاخص بولینگر باند برای تجارت بیندازیم.
وقتی قیمت دارایی رو به پایین است
هنگامی که قیمت یک دارایی رو به پایین است ، خط میانگین متحرک ساده و خطوط بالا و پایین باندهای بولینگر این روند را دنبال می کنند. این سه خط از قیمت عقب هستند. وقتی قیمت سقوط می کند این فرصت خوبی برای خرید دارایی است (یعنی ایجاد موقعیت های طولانی مدت) و زمان مناسبی برای فروش نیست.
وقتی قیمت دارایی رو به افزایش است
همانطور که قیمت دارایی تمایل به افزایش دارد اتفاق می افتد زیرا شاخص بولینگر از این روند پیروی می کند. با این حال ، با افزایش قیمت و عبور از خط بالای شاخص Bollinger ، این دارایی “گران” در نظر گرفته می شود. این به این دلیل است که در انحراف استاندارد -x2 قیمت بسیار بالاتر از خط متوسط متحرک ساده حرکت می کند. این فرصت خوبی برای فروش دارایی است (یعنی موقعیت های خرید کوتاه) و زمان مناسبی برای خرید نیست.
وقتی روند قیمت دارایی ثابت است
در بازارهای ثابت ، باند های بولینگر بالا و پایین تمایل دارند تا نزدیک به خط میانگین متحرک ساده نزدیک شوند. این بدان دلیل است که در بازارهای ثابت نوسان قیمت بسیار کمی وجود دارد. بنابراین خواندن شاخص باندهای بولینگر چیز زیادی برای تجزیه و تحلیل روند در طول نوسانات قیمت فراهم نمی کند. هنگامی که نوسان قیمت افزایش یابد ، باند و بولینگر دوباره شروع به حرکت می کنند که به تجزیه و تحلیل روند کمک می کند.
استراتژیهای نشانگر باند Bollinger
1. دو پایین
این استراتژی به شناسایی شاخص های آزمون سطح مقاومت پایین که معمولاً قبل از بهبود شدید قیمت اتفاق می افتد ، کمک می کند. در این استراتژی دو پایین وجود دارد که باید بررسی شود – پایین ترین سطح باید در زیر خط پایین متوقف شود و هنگامی که حجم زیادی وجود دارد اتفاق بیفتد ، در حالی که پایین ترین سطح ، آزمون مقاومت در برابر حجم کم است.
2. تاج ها به شکل حرف M هستند
این استراتژی بر خلاف استراتژی قبلی با دو طبقه نیست و هدف آن شناسایی معکوس روند است. در این حالت ، قیمت دو بالاترین حد را به خط بالای باند بولینگر نزدیک می کند یا گاهی از آن فراتر می رود. سپس قیمت به شدت معکوس می شود و الگوی “M” در نمودار را تشکیل می دهد.
3. نشانگر بولینگر دو خطه
برای این استراتژی دو باند بولینگر در نمودار مورد نیاز است. به طوری که اولین مجموعه از خطوط دارای انحراف معیار یک از خط میانگین متحرک ساده هستند ، در حالی که مجموعه دوم از خطوط با انحراف استاندارد دو از خط میانگین متحرک ساده هستند. با پنج خط در نمودار ، آنها چهار منطقه تجاری ایجاد می کنند
منطقه اول به عنوان منطقه خرید شناخته می شود. این ناحیه ای است که در آن قیمت دارایی بین خط بالای سطح انحراف استاندارد 1 (خط سبز روشن) و خط پایین تر از سطح انحراف استاندارد 2 (خط سبز تیره) قرار دارد. و هنگامی که قیمت در این منطقه کاهش می یابد ، روند صعودی قوی است. از این رو ، احتمال ادامه قیمت در روند صعودی خود بسیار زیاد است. این منطقه به عنوان منطقه خرید شناخته می شود زیرا منطقه ای است که می توان با نگه داشتن موقعیت های طولانی طولانی و ورود به موقعیت های طولانی طولانی ، بازده زیادی ایجاد کرد.
در حالی که مناطق دوم و سوم به عنوان مناطق خنثی شناخته می شوند ، این زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی بین خطوط انحراف استاندارد 1+ و -1 بالاتر (خط سبز روشن) و پایین (خط نارنجی) کاهش یابد. و هنگامی که قیمت در این منطقه قرار دارد ، این بدان معنی است که روند غالب وجود ندارد ، به این معنی که افزایش یا افت آشکاری در قیمت ها وجود ندارد.
منطقه چهارم منطقه فروش است و منطقه ای است که قیمت دارایی بین خط پایین انحراف استاندارد -1 (خط نارنجی) و خط پایین انحراف استاندارد -2 (خط قرمز) قرار دارد. . و این دقیقاً برعکس منطقه خرید است. وقتی قیمت در این منطقه واقع شود ، روند نزولی قیمت ها شدید است. در نتیجه ، احتمال ادامه روند قیمت در مسیر نزولی بسیار زیاد است. این منطقه به منطقه فروش (Sell Zone) معروف است زیرا منطقه ای است که با فروش موقعیت های بلند ، حفظ موقعیت های کوتاه کوتاه و ورود به موقعیت های کوتاه کوتاه طولانی ، می توان بازده زیادی ایجاد کرد.
اتکا به این شاخص را محدود کنید
فقط بر چگونگی استفاده از باند بولینگر اساس داده های این شاخص ، قرار دادن پیشنهادات با هربار نزدیک شدن قیمت به خط پایین یا فروش هر زمان که قیمت به خط بالایی نزدیک می شود ، ایده آل به نظر می رسد. با این حال ، ارزان یا ممنوع بودن بازار به معنای این نیست که شما باید سریعاً وارد معامله شوید یا از آن خارج شوید.
این بدان دلیل است که روندهای بازار ممکن است برای مدت زمان طولانی منجر به خطوط شود و معاملات موثر با توجه به الگوی ارزان قیمت / بالا ناگهان متوقف شوند. این می تواند منجر به خسارات بالقوه زیادی شود به همین دلیل است که شما باید همیشه از نشانگر دیگری مانند RSI برای تأیید “فشار” و “اصلاح” هر دو خط بالا و پایین استفاده کنید.
Bands Bollinger چگونه به تحلیل روند کمک می کند
شاخص بولینگر باند توسط جان بولینگر ، تحلیلگر و بازرگان مشهور مالی در اوایل دهه 1980 ساخته شد. این شاخص با شناسایی سطوح بیش از حد فروخته شده و بیش از حد خرید از طریق انحراف معیار ، به شما کمک می کند تا چرخش های احتمالی قیمت را تشخیص دهید.
این شاخص برای دستیابی به تصمیمی آگاهانه به تجزیه و تحلیل زیادی نیاز ندارد – خطوط بالا و پایین وقتی بازار دچار نوسانات زیادی می شود از هم جدا می شوند و وقتی بازار نوسان کمی چگونگی استفاده از باند بولینگر دارد منقبض می شود.
از طریق این شاخص ها ، معامله گران می توانند روندها را بهتر درک کنند ، زمان ورود آنها را با بازده بیشتری تعیین کرده و از ضرر و زیان جلوگیری کنند. اما شاخص بولینگر باند شناخته شده است زیرا شامل قیمت بازار است و همچنین در محاسبات آن به قیمت بستگی دارد. به این ترتیب ، معامله گران می توانند با استفاده از این شاخص تصمیم گیری برای ورود یا عدم ورود به بازار در زمان مناسب را انجام دهند.
چرا اندازه گیری نوسانات بازار بسیار مهم است؟
بازارهای بی ثبات نسبت به سایر فعالیت ها فرصت های تجاری بیشتری را ارائه می دهند. از همه مهمتر ، نوسان قیمت ممکن است جهت بازار را پیش بینی کند و به عنوان معیار عملکرد آن باشد.
با بازگشت به سال 2001 ، بنیاد تحقیقاتی کرستمونت رابطه تاریخی بین نوسان قیمت و عملکرد بازار را مطالعه کرد. برای تکمیل تجزیه و تحلیل ، شرکت کرستمونت نوسانات S&P 500 را با استفاده از دامنه متوسط برای هر روز اندازه گیری کرد. در پایان این مطالعه ، این تحقیق نتیجه گرفت که هرچه شاخص های نوسان بالاتر باشد ، احتمال روند نزولی در بازار بیشتر است ، در حالی که هرچه شاخص های نوسان کمتر باشد ، احتمال افزایش جهت بازار بیشتر است.
نتیجه گیری:
به طور خلاصه میتوان گفت که باند بولینگر در بازار فارکس، نوساناتی که در هر زمان در سهم به وجود میآید را به خوبی نشان میدهد. این ابزار برای معامله گرانی که به دنبال فرصتهای مناسب در رنج بازار، در نقاط اشباع خرید و اشباع فروش هستند هم کمک بسیاری میکند. در استفاده کردن از این اندیکاتور باید این نکته را در نظر بگیرید که به تنهایی، نباید مورد استفاده قرار بگیرد بلکه باید در کنار ابزاهای دیگر تحلیل تکنیکال به کار گرفته شود.
باندهای بولینگر و نحوه ترید با آنها
قبل از اینکه در مورد باندهای بولینگر (Bollinger Bands) صحبت کنیم لازم است به شما عزیزانی که به ترتیب مقالات را تا اینجا دنبال کردهاید تبریک بگوییم! 🎉 شما تا اینجا هم مسیری را طی کردهاید که خیلیها اصلاً هیچوقت در آن قدم نگذاشتهاند و بعضی هم که قدم گذاشتهاند به صورت نصفه و نیمه آن را رها کردهاند.
فایل صوتی مربوط به این مقاله:
هر بار که به درس بعدی میروید، یک ابزار دیگر برای راحتی ترید خود به جعبه ابزار تحلیل تکنیکال (TA) خود اضافه میکنید.
بیایید معاملهگری را با ساخت خانه مقایسه کنیم.
کسی را ندیدهاید که از چکش برای کوبیدن روی پیچ استفاده کند،درست است؟ همچنین از اره برقی برای کوبیدن روی میخ استفاده نمی کند.
برای هر شرایطی یک ابزار مناسب وجود دارد.
دقیقاً در معاملهگری، اندیکاتورهای تکنیکالی خاصی به بهترین وجه برای شرایط خاص استفاده میشوند.
بنابراین ، هرچه ابزار بیشتری داشته باشید، بهتر می توانید با محیط همیشه در حال تغییر بازار سازگار شوید.
یا اگر صلاح میدانید روی تنها چند محیط بازار و چند ابزار نمرکز کنید، این هم بسیار عالی است.
درست مثل زمانی که در خانه برقکشی میکنید یا لولهکشی انجام میدهید به متخصصان این حوزهها نیاز دارید، خوب است در باند بولینگر یا میانگین متحرک تخصص داشته باشید تا کارتان را راه بندازد.
واقعیت این است که برای کسب سود از بازار میلیونها روش متفاوت وجود دارد!
برای این درس، با کسب اطلاعات در مورد این اندیکاتورها، هر یک را به عنوان ابزاری جدید در نظر بگیرید که می توانید به جعبه ابزار خود اضافه کنید.
ممکن است لزوماً از همه این ابزارها استفاده نکنید ، اما داشتن گزینه های زیاد همیشه خوب است، درست است؟ (البته توجه داشته باشید که وجود گزینههای زیاد شما را گیج نکند)
حتی ممکن است ابزاری را پیدا کنید که آن را درک کرده باشید و به اندازه کافی با آن راحت باشد و بتوانید به آن تسلط پیدا کنید. در حال حاضر ،هرچه در مورد ابزار ها در حال حاضر گفتیم کافیه!
بیایید شروع کنیم!
باندهای بولینگر
باندهای بولینگر، یک اندیکاتور تکنیکالی ساخته شده توسط جان بولینگر است که برای اندازه گیری نوسانات بازار و شناسایی شرایط “اشباع خرید” یا “اشباع فروش” استفاده می شود.
اساساً ، این ابزار کوچک به ما می گوید که آیا بازار در حالت بی سر و صدای خود است یا در حالت داد و بیداد و پر هیاهو است.
وقتی بازار آرام ا است، باندها منقبض یا جمع میشوند و زمانیکه بازار پر تنش است این باندها باز و منبسط میگردند.
به چارت زیر نگاه کنید. باندهای بولینگر یک اندیکاتور Overlay است به این معنی که روی چارت قیمت سوار میشود و به صورت لایه روی آن قرار میگیرد.
توجه کنید که وقتی قیمت آرام است، باند ها به هم نزدیک هستند. وقتی قیمت بالا می رود ، باندها از هم دور می شوند.
باندهای بالا و پایین، نوسان (Volatility) یا درجه تغییرات قیمت در واحد زمان را نشان میدهند.
از آنجا که باندهای بولینگر نوسانات را اندازه گیری می کنند ، باند ها به طور خودکار با تغییر شرایط بازار سازگار می شوند.
این تمام چیزهایی است که در این باندها وجود دارد. بله ، ما می توانیم با گفتن اراجیفی از نحوه محاسبه ریاضی آن، فرمولهای پشت آن و تاریخجه و …، سر شما را درد بیاوریم!
باشه بابا! نترسید. حالا یک مقدار توضیحات مختصر میدهیم…😂
باندهای بولینگر چیستند؟
باندهای بولینگر به طور معمول به صورت سه خط رسم می شوند:
۲. یک باند میانی
۳. یک باند پایین
خط میانی اندیکاتور یک میانگین متحرک ساده (SMA) است.
اکثر برنامههای چارتمحور (مثل متاتریدر، تریدینگ ویو و …) به طور پیش فرض دوره ۲۰ برای میانگین متحرک دارند ، که برای اکثر معامله گران خوب است ، اما شما می توانید پس از کسب اندکی تجربه از کاربرد باند های بولینگر، آنها را با طول های میانگین متحرک متفاوت امتحان کنید .
باندهای بالا و پایین ، به طور پیش فرض ، دو انحراف معیار را در بالا و پایین خط میانی نشان می دهند (میانگین متحرک)
اگر از اینکه نمیدونید انحراف معیار چیست، دلهره گرفتید؛
هیچ ترسی نداشته باشید.
مفهوم انحراف معیار (SD) فقط یک معیار است که میزان پخش شدن اعداد را اندازه میگیرد.
اگر باندهای بالا و پایین 1 انحراف استاندارد باشند ، این بدان معناست که حدود 68٪ از تغییرات قیمتی که اخیراً اتفاق افتاده است ، در این گروهها وجود دارد.
اگر باندهای بالا و پایین 2 انحراف استاندارد باشند ، این بدان معناست که حدود 95٪ از حرکات قیمتی که اخیراً اتفاق افتاده است در این باندها وجود دارد.
احتمالاً به خواب رفته اید بگذارید با یک تصویر به شما سقلمه بزنیم.
همانطور که مشاهده می کنید ، هرچه مقدار انحراف معیار برای باندهای بولینگر بیشتر باشد ، باندها قیمت بیشتری را در خود جای میدهند.
به محض آشنایی بیشتر با عملکرد گروه ها ، می توانید انحراف معیارهای متفاوتی را امتحان کنید.
صادقانه بگویم، برای شروع ، شما نیازی به دانستن بیشتر چگونگی استفاده از باند بولینگر این موارد ندارید. ما فکر می کنیم مهم این است که ما به شما روش هایی را یاد دهیم تا با باند بولینگر ترید کنید.
توجه: اگر واقعاً می خواهید در مورد محاسبات باندهای بولینگر اطلاعاتی کسب کنید ، کتاب Bolinger on Bolinger Bands را بخوانید.
بازگشت یا پرش بولینگر
نکته ای که باید درباره باند های بولینگر بدانید این است که قیمت تمایل به بازگشت به وسط باند ها دارد.
این کل ایده پشت “بازگشت بولینگر” است.
با مشاهده به چارت زیر ، می توانید به ما بگویید که قیمت بعدی ممکن است کجا باشد؟
اگر گفتید به طرف پایین میرود ، درست حدس زدید! همانطور که می بینید ، قیمت به سمت منطقه میانی باند کاهش یافت.
آنچه شما تازه دیدید یک بازگشت بولینگر کلاسیک بود. دلیل وقوع این برگشت ها این است که باندهای بولینگر مانند سطح حمایت و مقاومت پویا عمل می کنند.
هرچه مدت زمانی که در آن هستید طولانی تر باشد ، این گروه ها قوی تر می شوند.
بسیاری از معامله گران سیستم هایی را توسعه داده اند که با این برگشتها کار میکند و عملکرد این راهکار وقتی بهتر میشود که بازار رنج است و روند مشخصی در آن وجود ندارد.
شما بهتر است زمانی از این سیستم استفاده کنیم که بازار رنج است و روند مشخصی ندارد. پس به عرض باند دقت کنید.
زمانی که باند بولینگر باز میشود و منبسط میشود، از ترید روی آن بپرهیزید، زیرا این معمولاً به این معنی است که قیمت در محدودهای قرار نگرفته بلکه در یک روند حرکت می کند!
درعوض، در صورت پایداری یا حتی انقباض باندها به دنبال موقعیت معاملاتی باشید.
حال بیایید راهی برای استفاده از باند های بولینگر در زمان وجود روند در بازار، پیدا کنیم.
فشار باندهای بولینگر
“فشار بولینگر” کاملاً قابل بدیهی است. وقتی نوارها به هم فشار میآورند، معمولاً به این معنی است که برای یک شکست یا Breakout آماده میشوند.
اگر کندلها از بالای نوار بالایی شروع به شکستن کنند ، معمولاً حرکت به سمت بالا ادامه می یابد.
اگر کندلها در زیر باند پایینی شروع به شکستن کنند ، قیمت معمولاً پبه سمت پایین حرکتش را ادامه میدهد.
با نگاهی به نمودار بالا می توانید ببینید باندها در حال نزدیک شدن و فشار آوردن به هم هستند. قیمت تازه شروع به شکست از باند بالایی کرده است. براساس این اطلاعات ، فکر می کنید قیمت به کجا می رسد؟
اگر گفتید به سمت بالا حرکت میکند، دوباره درست گفتید!🎉
یک فشار بولینگر به این صورت کار می کند.
این استراتژی برای شما طراحی شده است تا در اسرع وقت، حرکات بازار را بگیرید.
موقعیتهای معاملاتی اینچنینی هر روز اتفاق نمیافتند، اما در چارت ۱۵ دقیقهای، احتمالاً چند عدد در هفه از این موقعیت ببینید.
بسیاری از کارهای دیگر وجود دارند که میتوانید با باندهای بولینگر انجام دهید اما این دو استراتژی که توضیح دادیم معروفترین آنها بود.
پس این اندیکاتور را روی چارت خود بیاندازید و نحوه واکنش قیمت به باندها را رصد کنید. هروقت به آن مسلط شدید، سعی کنید کمی با تنظیمات آن بازی کنید.
زمان آن است که قبل از رفتن به درس بعدی، این مورد را در جعبه ابزار معامله گری خود قرار دهیم.
دیدگاه شما